🔥 کانال ایران نوین (مردم سالاری انجمن های مردمی) 🔥
368 subscribers
8.07K photos
3.11K videos
71 files
4.61K links
🔥 کانال ایران نوین ( مردم سالاری انجمن های مردمی) 🔥

ایرانی آگاه

آزاد

و اباد

و با رفاه


🔥با ایران نوین، تا ایران نوین🔥
Download Telegram
[({🔥 @iran_novin1🔥})]

]🔥 ایران نوین 🔥[

#فراخوان_کمونیستهای_ایران_برای_تشکیل_مجلس_موسسان

وبـلاگ طـرفـداران ِ سـنـدِ مـنـتــشـر شــده در 28 اکـتـبــر 2008

۱۳۸۸ تیر ۱۴, یکشنبه

قسمت اول

#نبرد_برای_دموکراسی_و_ضرورت_تشکیل « #مجلس_موسسان »
بهزاد کاظمی
10 تیرماه 1388

شکاف در هیأت حاکمه، پیدایش بحران دیگری در ساختار «جمهوری اسلامی»، و عدم راهکار و راهبرد شفاف در رهبریِ جنبش موسوم به سبزها در مبارزه برای دموکراسی، باردیگر مسئله ی چگونگی دموکراتیزه کردن بنیادین جامعه را در مرکز مباحث مردم قرار داده است.

چگونگی استقرار دموکراسی پایدار در ایران امری است که از انقلاب مشروطه تا کنون، محور مسائل و تکالیف جامعه ی استبدادزده ی ما بوده و در حافظه ی تاریخی مردم نقش بسته است.

باید به یاد داشت که یکی از مهمترین خواسته های مردم در انقلاب 1357 ایران علیه خودکامگی رژیم پادشاهی، و تحقق «آزادی» بود. اما با سلطه ی روحانیت شیعه بر جنبش ضداستبدادی شاه، منجر به ارائه ی یک طرح مشخص عملی برای استقرار دموکراسی داده نشد و «بهار آزادی» تبدیل به زمستان طولانی خفقان سی ساله شد. بدین سان، مردم ایران از یک فرصت تاریخی که با خون هزاران نفر فراهم شده بود محروم شدند و از مبارزه برای ایجاد گزینه ای قانونمند، روشن و دموکراتیک برای رسیدن به آزادیهای سیاسی و مدنی پایدار بازماندند.
در آن دوره یکی از مطالبه هایی که به صورت کمرنگ در لابلای برنامه ی سیاسی برخی از نیروهای راست و چپ مطرح میشد تشکیل مجلس موسسان بود.

اما چرایی ضرورت انتخاب مجلس موسسان دموکراتیک با مانوورهای پیروان آیت الله خمینی/ ملی مذهبی، و دریوزگی یک بخش و اشتباهات متعدد بخش دیگر اپوزیسیون منحرف و فراموش شد.

آیت الله خمینی پیش از به قدرت رسیدن، با اکراه و البته در حرف، طرح مجلس موسسان را که از سوی نیروهای ملی/مذهبی ارائه شده بود، پذیرفته بود. اما تجربه نشان داد که او به آن اعتقادی نداشت.

آیت الله خمینی باشتاب برای مشروعیت بخشیدن به سلطه روحانیت شیعه، و کنترل و انحراف جنبش توده ای، یک رفراندم به راه انداخت و انتخاب میان دو گزینه ی رژیم پادشاهی و جمهوری اسلامی ر ا در برابر مردم گذاشت.

متاسفانه این ترفند خمینی هم مورد چالش جدی برخی از نیروهای مهم اپوزسیون قرار نگرفت.

رفراندم برای تعیین برخی سیاستها، سازوکار خوب، معقول و دموکراتیکی است. اما جامعه ای که از یک دوره ی طولانی سرکوب و خفقان بیرون آمده و امکان بحث و بررسی لازم و کافی پیرامون برنامه های سیاسی گرایشها و تشکلهای متعدد سیاسی را ندارد، چگونه میتواند درباره ی تنها دو شکل حکومتی تصمیم بگیرد؟
به ویژه این که یکی ازاین گزینه ها را در مبارزات روزمره ی خود رد کرده بود (سلطنت)، و هیچ اطلاع دقیق و روشنی از محتوای گزینه ی دیگر (جمهوری اسلامی) نداشت.
افزون براین، اصولا چرا فقط دو نوع حکومت را باید به رفراندم گذاشت؟

آیا مردم جامعه ای که قرنها زیر چکمه و نعلین مستبدان زیسته اند، از محتوای شکل و مضمون انواع گوناگون حکومتهای «دمکراتیک» اطلاع کافی دارند؟

اگر رفراندم بر سر تصمیم گیری درباره ی خود «جمهوری اسلامی» باشد، آن وقت این پرسشهای اساسی باقی می ماند، نوع حکومت جایگزین چیست؟

و تحت نظارت چه نیروی داخلی یا خارجی این رفراندم برگذار خواهد شد؟ به این نکته باز خواهیم گشت.

بنابراین، کسانی که هم اکنون شعار رفراندم را طرح میکنند توجه لازم به این نقصان مهم سیاسی و تجربه تلخ تاریخی نکرده اند.

مردم ایران را نباید منفعل سیاسی کرد.

رفراندم مردم را منفعل نگه میدارد.

توده های مردم، میبایست با دخالت و نظارت نمایندگان سازمانها و تشکلهای خود، فرایند دموکراتیکی را طی کنند، و در تجربه ی خود بیاموزند که شکل حکومتی و مضمون قانون اساسی برخاسته از برنامه های احزاب و نهادهای سیاسی گوناگون چیست.

پس از سپری شدن این دوره است که آنان قادر هستند آزادانه و آگاهانه و براساس شناخت کافی، نوع حکومت و قانون اساسی مورد دلخواه خود را از میان گزینه های گوناگون و براساس یک رفراندم همگانی انتخاب کنند و به اجرا گذارند.

ادامه دارد...
***
🆔👉 @iran_novin1
[({🔥 @iran_novin1🔥})]

]🔥 ایران نوین 🔥[

وبـلاگ طـرفـداران ِ سـنـدِ مـنـتــشـر شــده در 28 اکـتـبــر 2008

#نبرد_برای_دموکراسی_و_ضرورت_تشکیل « #مجلس_موسسان»

بهزاد کاظمی

قسمت دوم
***
آیت الله خمینی به دموکراسی باور نداشت و مجلس خبرگان را به جای مجلس موسسان تحمیل کرد.

پرسیدنی است که چرا آیت الله خمینی با این که در آن هنگام از محبوبیت چشمگیری میان تودهی مردم برخودار بود اما از برگذاری مجلس موسسان دموکراتیک میترسید؟

این کاملا روشن بود که برگذاری یک مجلس و شورای «قانون گذار» دموکراتیک و حضور نمایندگان احزاب و نهادهای گوناگون مردم در آن، با تفکر مذهبی خمینی سازگار نبود.

آن مجلس میبایست در برابر اذهان و رسانه های عمومی برای بحث پیرامون نوع حکومت، تدوین قانون اساسی و تنظیم روابط و حقوق شهروندان جامعه، تشکیل میشد.
این طبیعی بود که اگر این اتفاق میافتاد ترفندهای آیت الله خمینی را برای برقراری استبداد دینی، آشکار میکرد. روحانیت شیعه از این وحشت داشت که محتوای گُنگ و ناروشن جمهوری اسلامی به چالش جدی گرفته شود. البته روحانیت شیعه ی پیرامون خمینی به تنهایی قادر به تحمیق مردم نشد. بسیاری از مدعیان دموکراسی که به دور خمینی جمع شده بودند، و پیش از آن، بارها به ضرورت برگذاری مجلس موسسان تاکید کرده بودند نیز سکوت کردند و هیچ اعتراض جدی به تغییر موضع او و یورش به حقوق دموکراتیک مردم نشان نداند.
تجربه ی تاریخی در ایران و سایر کشورهایی که قرنها با شیوه های خودکامگی اداره شده اند، نشان داده است که میزان صحت و سقم گفتار نیروهایی که در این جوامع مدعی دموکراسی هستند، در پیگیریِ امر نهادینه کردن حقوق دموکراتیک و مبارزه ی جدی برای تشکیل مجلس موسسان Constitution Assembly* سنجیده میشود. در واقع، مجلس موسسان محور و مرکز مهمترین خواستهای دموکراتیک در جوامع استبدادی است؛ بدون حق تجمع، حق تشکل، حق تحزب، حق بیان، بحث و گفتگو، آزادی مطبوعات و دسترسی احزاب به رسانه های همگانی و... اصولا برگذاری انتخابات آزاد برای تعیین نمایندگان مردم و شرکت در مجلس موسسان و بحث پیرامون تعیین نوع حکومت، نهادینه کردن حقوق شهروندان و تدوین قانون اساسی نوین امکانپذیر نیست. بنابراین، مبارزه برای تشکیل موسسان واقعی، در موقعیت فعلی، به عنوان مهمترین خواست دموکراتیک، از اهمیت خاصی برخوردار است. مردم ایران باید نظرات و برنامه های احزاب و نهادهای گوناگون را بدانند و تجربه کنند و سپس آگاهانه و با آشنایی کامل به نوع حکومت و قانون اساسی، در یک رفراندم سراسری رأی بدهند.
بدون سپری شدن چنین فرایند دموکراتیکی، اِشراف و شناخت از هدف، راه کار و برنامه ی احزاب و نهادهای سیاسی ناقص و گُنگ باقی خواهند ماند.
پرسیدنی است که آیا در چارچوب قوانین موجود ایران و به شکل قانونی میتوان برای تشکیل مجلس موسسان و جدایی دین از دولت تلاش کرد؟

بی شک، چنین امکانی نیست. نهادهای گوناگون، قضایی و دادگاههای شرع، مقننه و مجریه در اختیار قشر روحانی حاکم است (ولی فقیه، مجلس خبرگان، شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت نظام، مجلس شورای اسلامی، سیستم قضایی، صدا و سیما، مطبوعات، سپاه، بسیج و دهها نهاد ریز و درشت موازی دیگر که توسط روحانیون اداره و کنترل میشوند) و به هیچ عنوان اجازه ی فراخوان مجلس موسسان دموکراتیک را نخواهند داد.
هیات حاکمه ی ایران بشدت مستبد هست و کوچکترین مخالفتی را حتی در میان صفوف طرفدار خود تحمل نمیکند. آن عده از کسانی که از مجراهای قدرت دستگاه حاکم برایران به بیرون پرتاب و «لیبرال» شده اند نیز با این که در گفتار خود از برخی حقوق مدنی حمایت میکنند اما پیگیری لازم را به خرج نمیدهند و تنها در چارچوب مناسبات فعلی و حفظ «حاکمیت روحانیت» خواهان برخی اصلاحات جزیی هستند. بهرحال، تمامی این گرایشهای درون حکومتی، عزم پیگیر، جسارت لازم و برنامه ی مناسب برای فرارفتن از روابط موجود را ندارند و در چنگال قدرت حاکم اسیرند.
پس بنابراین و بدون تردید در چارچوب مناسبات فعلی و سلطه ی «حاکمیت روحانیت»، تحقق دموکراسی (استقرار حاکمیت مردم) و امکان برگذاری مجلس موسسان دموکراتیک وجود نخواهد داشت.

🆔👉 @iran_novin1
[({🔥 @iran_novin1🔥})]

]🔥 ایران نوین 🔥[

وبـلاگ طـرفـداران ِ سـنـدِ مـنـتــشـر شــده در 28 اکـتـبــر 2008

#نبرد_برای_دموکراسی_و_ضرورت_تشکیل « #مجلس_موسسان»

بهزاد کاظمی

قسمت سوم
***
پرسش بعدی این است که :

ضمانت اجرایی برپایی مجلس موسسان چیست و چگونه تامین میشود؟

چه نیروی اجتماعی از آزادی پوشش، آزادی احزاب، آزادی بیان، آزادی تشکل، آزادی تجمع، آزادی مطبوعات، آزادی انتخابات و سایر حقوق دموکراتیک مراقبت و حفاظت خواهد کرد؟

آیا نیروهای انتظامی، امنیتی و نظامی فعلی ایران میتوانند این وظیفه ی خطیر را انجام دهند؟
یا نهادهای بین المللی مانند سازمان ملل، اروپای متحد یا ناتو؟!

گفته شد که تجربه ثابت کرده است که گزینه های «اصلاحگرا»ی درون رژیم نیز به هیچ وجه خواهان تحقق اصل دموکراتیک «جدایی دین از دولت» و چالش جدی علیه «حاکمیت روحانیت» نیستند.

آن دسته نیز که به نقد دیکتاتوری فردی ولی فقیه پرداخته اند، گزینه ای به جز جمعی کردن دیکتاتوری ولایت فقیه و ادامه ی همان نوع حاکمیت را ارائه نمیدهند.

پس بنابراین، برای دموکراتیزه کردن واقعی جامعه چاره ای به جز گذار از این مناسبات موجود نیست.

از یک سو، میدانیم که در چارچوب مناسبات فعلی ایران امکان برگذاری مجلس موسسان واقعی و دموکراتیک نیست. از سوی دیگر، این را هم میدانیم که این رژیم مستبد، مسند قدرت را به دلخواه رها نخواهد کرد.

افزون براین، آگاه هستیم که این نظام متکی به دستگاه سرکوب و خفقان است؛ بدون سپاه پاسداران، بسیج، و نهادهای مسلح امنیتی –انتظامی جورواجور، قدرت دولت مرکزی و روحانیت به مویی بند است، و حیات بدنه های بسیج و سپاه پاسداران نیز به حفظ مناسبات فعلی گره خورده است.

بنابراین، منطق مبارزه ی پیگیر برای دموکراسی می بایست متکی بر واژگونی این مناسبات و انحلال سپاه پاسداران، بسیج و دیگر نهادهای سرکوب و ارعاب باشد.
این تخیل محض و خودفریبی است که آزادی بیان، تجمع، تحزب، تشکل، مطبوعات، و از همه مهمتر انتخابات آزاد برای برپایی مجلس موسسان را بتوان تحت مناسبات فعلی جامعه ی ایران تضمین کرد.

میدانیم که نیروهای سرکوبگر بسیجی و پاسدار در خیابان ها و پادگان ها مستقر هستند و هر آن امکان دارد که به محل احزاب، تجمعات، مطبوعات، تشکلات و... یورش برده و از برگذاری نشستهای مجلس موسسان جلوگیری کنند. بنابراین، یکی از مهمترین مطالبات برای دموکراتیزه کردن جامعه ی ایران، خواست #انحلال_سپاه_پاسدارن_و_بسیج و دیگر نهادهای سرکوب و ارعاب است.

حال این پرسش اساسی مطرح میشود که چگونه حاکمیت روحانیت برچیده، حاکمیت مردم مستقر و انحلال بسیج و سپاه پاسداران عملی خواهد شد؟

یک راه حل البته ارائه شده است: و آن دخالت نظامی نیروهای سازمان ملل، ناتو یا دولتهای خارجی خواهد بود.

بی شک، حاکمیت روحانیت از این راهکار استقبال خواهد کرد! رژیم حاکم، همانند دوران یورش ارتش صدام حسین به ایران، از آن به عنوان «هدیه ی آسمانی» یاد خواهد کرد و بر طبل ملی گرایی و بنیادگرایی خواهد کوبید و با «مظلوم» جلوه دادن خود در عرصه ایران و جهان، به توجیه تداوم خفقان و سرکوب مردم خواهد پرداخت.
در ضمن، اگر نیروهای خارجی موفق به براندازی رژیم حاکم شوند نیز پیآمد خوشایندی برای مردم ایران و استقرار دموکراسی راستین نخواهد داشت.

تجربه ی عراق و افغانستان نشان داده است که نه تنها دموکراسی در چنین جوامعی مستقر نخواهد شد بلکه کل حیات اجتماعی را در اعماق آشوب و توحش فرو خواهد بُرد.
افزون براین، هر لحظه امکان این هست که دولتها و نیروهای اشغالگر خارجی براساس منافع خود به معامله با همان نیروهای ارتجاعی مذهبی و شبه فاشیستی بپردازند که از قدرت رانده شدهاند.
مصالحه ی آمریکا با شبه فاشیستهای بعثی و بنیادگرایان شیعه مذهب در عراق، و معامله ی نیروهای ناتو با طالبان در پاکستان و افغانستان بیانگر چنین احتمال خطرناکی است.

بهرحال، ثابت شده است که «سازمان ملل متحد» و «ناتو» تنها ابزاری برای پیشبرد سیاستهای دولتهای بزرگ هستند. همان دولتهایی که به اسم دفاع از «دموکراسی» و حمایت از منافع «جهان آزاد» در ایران، شیلی، آرژانتین، برزیل، اندونزی، یوگوسلاوی سابق، ترکیه، گرجستان، عراق، پاکستان و دهها کشور دیگر توطئه کرده و کودتا به راه انداخته اند.

ادامه دارد...

🆔👉 @iran_novin1
[({🔥 @iran_novin1🔥})]

]🔥 ایران نوین 🔥[

وبـلاگ طـرفـداران ِ سـنـدِ مـنـتــشـر شــده در 28 اکـتـبــر 2008

دیدگاه کمونیستها و گروههای چپ در مورد تشکیل مجلس موسسان

#نبرد_برای_دموکراسی_و_ضرورت_تشکیل « #مجلس_موسسان»

بهزاد کاظمی

قسمت چهارم
***

پس پرسیدنی است که با چه نیروی اجتماعی حاکمیت روحانیت ملغی ، انحلال سپاه و بسیج عملی و حاکمیت مردم مستقر میشود و با اتکا به چه سازوکاری می توان برپایی انتخابات آزاد و تعیین نمایندگان برای شرکت در مجلس موسسان را فراهم و به مرحله ی اجرا گذاشت؟

پاسخ این پرسش چندان پیچیده نیست:

همان نیروهایی که حاکمیت روحانیت را با سازماندهی خودگردان اعتراضها، راهپیمایی ها و نبردهای خیابانی، کمیته های اعتصاب کارخانه ها، اداره ها، و شوراهای ک ارگری و دهقانی، سازمانهای مستقل زنان، دانشجویان، جوانان، سربازان، انجمنهای صنفی پیشه وران و... به زیر میکشند، بی شک قادر هستند تا آزادی بیان، آزادی پوشش، آزادی تحزب، آزادی تجمع، آزادی تشکل، آزادی مطبوعات و سایر حقوق دموکراتیک را تضمین کنند.

دموکراسی یعنی حاکمیت مردم.
حاکمیت مردم یعنی تغییر بنیادین توازن قوای اجتماعی، سیاسی و طبقاتی به نفع اراده ی عموم مردم.
دموکراسی واقعی به مفهوم بازتاب نظرها، تصمیمها و اجرای اراده ی جمعی مردم در انجمنها و تشکلهای محلی، مدنی، صنفی، قضایی، سیاسی، فرهنگی، طبقاتی، اجتماعی، قومی و ملی است.
بی شک، این نهادهای خود سازمانده مردمی هستند که میتوانند سپاه پاسداران و بسیج را متلاشی سازند و پیش زمینه ی دموکراتیک برپایی انتخابات آزاد مجلس موسسان را فراهم گردانند.
البته در مقطع فعلی تنها شاهد پیدایش نطفه های ساماندهی مستقل توده ای در سطح شهرها و انجمن های محلی هستیم.
اما مبارزه برای دموکراسی به طور مسلم در این نقطه متوقف نخواهد شد. تجربه ی انقلاب 1357 نشان داد که در یک فرایند یک ساله، انواع و اقسام تشکل های مردمی از پایین شکل گرفت.
واقعیت تاریخی این بود که آنچه که کمر استبداد سلطنتی – پلیسی را شکست، نماز، سینه زنی و فریادهای الله اکبر نبود، بلکه ساماندهی راهپیمایی ها و تشکیل کمیته های اعتصاب، و به ویژه براه انداختن اعتصاب عمومی چهارماهه ی کارگران، کارمندان، دانشجویان، دانش آموزان، پیشه وران و عموم مردم بود.

اگر اعتراضهای خیابانی به اشکال دیگر مبارزه ی مستقیم فرا نروید به طور مسلم این جنبش عظیم توده ای پس از مدتی فرسوده خواهد شد.

مبارزه برای دموکراسی نیازمند داشتن چندین راه کار برای حرکت به سوی یک استراتژی روشن دموکراتیک مبتنی بر شراکت توده های مردم در تعیین سرنوشت خود است.

استراتژی برپایی مجلس موسسان بسترساز دموکراتیزه کردن جامعه ی ایران است.
آن مجلس موسسانی که متکی بر نهادهای خودسازمانده مردمی باشد، پیش زمینه ی رسیدن به دموکراسی واقعی را فراهم میآورد.

🆔👉 @iran_novin1