Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
👇👇
#مدرنيته_و_مدرنيسم
Modenite & Modernism
قسمت اول
بحث از مدرنیته، تجدد، مدرنیسم مهمترین موضوع در عرصه عمل و اندیشه انسان در قرنهای اخیر است.
مدرنیته یعنی مدرن بودن.
مدرنیته یعنی منش و شیوه زندگی امروزی و جدید.
مدرنیته یعنی حذف مداوم سنت ها و باورهای کهنه ای که با شیوه زندگی امروزی همراه شده اند.
میان مدرنیته و مدرنیسم تفاوت وجود دارد.
مدرنیسم در معنای کلی به معنی نوسازی، پیشرفت و توسعه است.
نوعی ایدئولوژی است که در پی جایگزین کردن نو به جای کهنه است.
و نو و مدرن را برتر از کهنه می داند.
مدرنیسم اعراض و نمود بیرونی تفکر مدرن است.
به بیانی دقیق تر :
مدرنیسم شکل بیرونی مدرنیته و مدرنیته هویت و روح مدرنیسم است.
در ترجمه فارسی #مدرنیته از واژه هایی چون
#تجدد،
#نو_اندیشی،
#امروزگی و... استفاده می شود و
#مدرنیسم را به
#تجددگرایی،
#نوگرایی و
#نوسازی ترجمه کرده اند.
تجددگرایی در مقابل سنت است؛ متضمن همه امور صرفا بشری است.
آشکار است که سنت همواره ملازم و همراه حیات انسان و در واقع وجه ممیزه ی آن بوده است، و حال آنکه تجددگرایی پدیده ی بسیار متاخری است.
«ایدئولوژی مدرنیسم همپای نو شدن مدرنیزاسیون جوامع اروپایی در طول سده ها شکل گرفته است یعنی به موازات
قدرت یابی جامعه مدنی در برابر . دولت،
قاعده بندی زندگی و مناسبات با قانون،
اهمیت یافتن فردانیت،
پیدایش دولتهای دموکراتیک و مهمتر، این همه را
« تحقق پیروزی خرد انسانی» دانستن.
خرد آدمی را هم ضابطه ای نهایی و هم توجیه پیشرفت انگاشتن و در اثبات جامعه مدرن نسبت به جامعه سنتی و دینی بود.
خرد بود که هم علم را موجه جلوه می داد، و هم موقعیت های زندگی اجتماعی را.»
« مدرنیته متضمن این امر است که :
تمدن مدرن یک تمدن یکتا و بی نظیر در تاریخ بشر است.
هر کس میپذیرد که اروپا و آمریکا پیشرفت کرده است و یک تکنیک جدید و قدرتمند را برای مطالعه طبیعت و تکنولوژی های ماشینی جدید و...
این شکلی از مدرنیته است که امروزه به عنوان پیشرفت در دنیای غیر غربی استفاده میشود .
در غرب ویژگیهای دیگری نیز برای آن بر میشمرند از قبیل:
#آزادی_بیان،
#فرهنگ_سکولار،
#دموکراسی_آزاد،
#فردگرایی،
#عقلگرایی،
#انسانگرایی و...»
#ویژگیهای_اصلی_مدرنیته :
مدرنیته یک عهد و یک عالم است.
جهان مدرن به طور ماهوی با قرون وسطی و جهان باستان غربی و نیز عالم دینی تفاوت دارد.
مدرنیته به لحاظ نظری دارای این ویژگیها است:
- بشرانگاری و #اومانیسم
- تاکید و تکیه بر عقل جزوی انسان مدار ( #عقل_مدرن)
- اعتقاد به اصل #پیشرفت_تاریخی
- اصالت.علم جدید ( #ساینتیسم )
- تکنولوژی جدید و نظام #تکنوکراسی
- #سکولاریزم و سکولاریزه کردن امور
- #بوروکراسی پیچیده مدرن
- #نیهیلیسم به عنوان صفت ذات
- اعتقاد به قانون گذاری توسط عقل بشری و حق #حاکمیت_بشری
- سرمایه داری( #کاپیتالیسم )
#نگرش_دوره_مدرنیته :
«نظریه تجدد ، #خداوند را از صدرنشینی جامعه خلع میکند و #علم را به جای آن میگمارد و باورهای دینی را به درون زندگی شخصی روانه میکند.
کاربردهای فنی عمل برای سخن گفتن از جامعه جدید کافی نیست.
علاوه بر این لازم است که فعالیت فکری از سلطه تبلیغات سیاسی و باورهای دینی حفاظت شود.
هویت غیر شخصی قانون از فساد پیشگیری کند.
نظام اداری دولتی و خصوصی ابزار قدرت شخصی نشود،
حیات فردی از حیات جمعی و
ثروت خصوصی از بودجه دولت و بنگاه های اقتصادی تفکیک گردد.»
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
👇👇
#مدرنيته_و_مدرنيسم
Modenite & Modernism
قسمت اول
بحث از مدرنیته، تجدد، مدرنیسم مهمترین موضوع در عرصه عمل و اندیشه انسان در قرنهای اخیر است.
مدرنیته یعنی مدرن بودن.
مدرنیته یعنی منش و شیوه زندگی امروزی و جدید.
مدرنیته یعنی حذف مداوم سنت ها و باورهای کهنه ای که با شیوه زندگی امروزی همراه شده اند.
میان مدرنیته و مدرنیسم تفاوت وجود دارد.
مدرنیسم در معنای کلی به معنی نوسازی، پیشرفت و توسعه است.
نوعی ایدئولوژی است که در پی جایگزین کردن نو به جای کهنه است.
و نو و مدرن را برتر از کهنه می داند.
مدرنیسم اعراض و نمود بیرونی تفکر مدرن است.
به بیانی دقیق تر :
مدرنیسم شکل بیرونی مدرنیته و مدرنیته هویت و روح مدرنیسم است.
در ترجمه فارسی #مدرنیته از واژه هایی چون
#تجدد،
#نو_اندیشی،
#امروزگی و... استفاده می شود و
#مدرنیسم را به
#تجددگرایی،
#نوگرایی و
#نوسازی ترجمه کرده اند.
تجددگرایی در مقابل سنت است؛ متضمن همه امور صرفا بشری است.
آشکار است که سنت همواره ملازم و همراه حیات انسان و در واقع وجه ممیزه ی آن بوده است، و حال آنکه تجددگرایی پدیده ی بسیار متاخری است.
«ایدئولوژی مدرنیسم همپای نو شدن مدرنیزاسیون جوامع اروپایی در طول سده ها شکل گرفته است یعنی به موازات
قدرت یابی جامعه مدنی در برابر . دولت،
قاعده بندی زندگی و مناسبات با قانون،
اهمیت یافتن فردانیت،
پیدایش دولتهای دموکراتیک و مهمتر، این همه را
« تحقق پیروزی خرد انسانی» دانستن.
خرد آدمی را هم ضابطه ای نهایی و هم توجیه پیشرفت انگاشتن و در اثبات جامعه مدرن نسبت به جامعه سنتی و دینی بود.
خرد بود که هم علم را موجه جلوه می داد، و هم موقعیت های زندگی اجتماعی را.»
« مدرنیته متضمن این امر است که :
تمدن مدرن یک تمدن یکتا و بی نظیر در تاریخ بشر است.
هر کس میپذیرد که اروپا و آمریکا پیشرفت کرده است و یک تکنیک جدید و قدرتمند را برای مطالعه طبیعت و تکنولوژی های ماشینی جدید و...
این شکلی از مدرنیته است که امروزه به عنوان پیشرفت در دنیای غیر غربی استفاده میشود .
در غرب ویژگیهای دیگری نیز برای آن بر میشمرند از قبیل:
#آزادی_بیان،
#فرهنگ_سکولار،
#دموکراسی_آزاد،
#فردگرایی،
#عقلگرایی،
#انسانگرایی و...»
#ویژگیهای_اصلی_مدرنیته :
مدرنیته یک عهد و یک عالم است.
جهان مدرن به طور ماهوی با قرون وسطی و جهان باستان غربی و نیز عالم دینی تفاوت دارد.
مدرنیته به لحاظ نظری دارای این ویژگیها است:
- بشرانگاری و #اومانیسم
- تاکید و تکیه بر عقل جزوی انسان مدار ( #عقل_مدرن)
- اعتقاد به اصل #پیشرفت_تاریخی
- اصالت.علم جدید ( #ساینتیسم )
- تکنولوژی جدید و نظام #تکنوکراسی
- #سکولاریزم و سکولاریزه کردن امور
- #بوروکراسی پیچیده مدرن
- #نیهیلیسم به عنوان صفت ذات
- اعتقاد به قانون گذاری توسط عقل بشری و حق #حاکمیت_بشری
- سرمایه داری( #کاپیتالیسم )
#نگرش_دوره_مدرنیته :
«نظریه تجدد ، #خداوند را از صدرنشینی جامعه خلع میکند و #علم را به جای آن میگمارد و باورهای دینی را به درون زندگی شخصی روانه میکند.
کاربردهای فنی عمل برای سخن گفتن از جامعه جدید کافی نیست.
علاوه بر این لازم است که فعالیت فکری از سلطه تبلیغات سیاسی و باورهای دینی حفاظت شود.
هویت غیر شخصی قانون از فساد پیشگیری کند.
نظام اداری دولتی و خصوصی ابزار قدرت شخصی نشود،
حیات فردی از حیات جمعی و
ثروت خصوصی از بودجه دولت و بنگاه های اقتصادی تفکیک گردد.»
🆔👉 @iran_novin1
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#نگاهی_به_مکاتب_عمده_توسعه
نظریات توسعه، برای تبیین و بررسی پدیدههای توسعهنیافتگی و نیز ارایهء راهکارهایی برای برونرفت از معضل توسعهنیافتگی، ارایه شدهاند. این نظریات را میتوان در سه مکتب عمده مورد بررسی قرار داد.
در اواخر دههء ۱۹۵۰، #نوسازی، پارادایم مسلط در بحثهای توسعه بود.
پارادایم #وابستگی در آمریکای لاتین ظهور کرد و پاسخی به شکست برنامههای کمیسیون اقتصادی آمریکای لاتین بود.
مکتب #نظام_جهانی، سومین پارادایمی است که در اینجا مورد بررسی واقع میشود، امانوئل والرشتاین را میتوان به عنوان چهرهء شاخص این مکتب، معرفی کرد.
● #مکتب_نوسازی
نوسازی، در طول دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰، پارادایم غالب در مطالعات توسعه بود. از این دیدگاه، توسعه در چشماندازی تکاملی نگریسته و وضعیت توسعهنیافتگی بر حسب تفاوتهای قابل مشاهدهء اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بین ملتهای فقیر و غنی تعریف شد.
در این رهیافت، توسعه، فرآیندی تقلیدی بود که در جریان آن، کشورهای کمتر توسعهیافته به تدریج صفات و کیفیات ملل صنعتی و پیشرفتهء غرب را به خود میگرفتند. سیاستهای نوسازی که دلالت بر عقلانیسازی و موثر و کارا ساختن ساختارهای اقتصادی و اجتماعی دارند نهتنها به عنوان عناصر هر استراتژی توسعهای قلمداد میشوند بلکه به مثابهء عملکرد نیروهای تاریخی عام نیز نگریسته میشوند.
پارادایم نوسازی را میتوان به صورت زیر خلاصه کرد:
-توسعه فرآیندی خودجوش و غیرقابل برگشت و به طور ذاتی موجود در تک تک جوامع است.
-توسعه دلالت بر انفکاک ساختاری و تخصصی شدن کارکردی دارد.
-فرآیند توسعه را میتوان به مراحل مشخص و متمایزی تقسیم کرد که نشاندهندهء سطح توسعه به دست آمده توسط هر جامعه است.
-توسعه را میتوان از طریق رقابت خارجی یا تهدید نظامی و به وسیلهء اقدامات داخلی در حمایت از بخشهای مدرن و نوسازی بخشهای سنتی برانگیخت. احتمالا شناخته شدهترین نقش در درون سنت نوسازی نقش والت روستو است که توسعه را به عنوان تعدادی مراحل در نظر گرفت که یک وضعیت سنتی را با آنچه که روستو بلوغ مینامد، پیوند میزند. در این تئوری، پنج مرحله وجود داشتند که همهء جوامع در حال توسعه باید از آنها عبور کنند:
۱-جامعهء سنتی،
۲-جامعهء ماقبل خیز،
۳-مرحلهء خیز،
۴-راه به سوی بلوغ و
۵-جامعهء مصرف انبوه.
در اواخر دههء ۱۹۶۰، مکتب نوسازی تحت حملات روزافزون منتقدین قرار گرفت. در وهلهء نخست، منتقدین با توسعهء تکخطی در این مکتب، به مخالفت برخاستند و این پرسش را مطرح ساختند که چرا کشورهای جهان سوم باید لزوما از مسیر کشورهای غربی حرکت کنند؟
از طرف دیگر، این فرض که در کشورهای در حال توسعه، باید از الگوی غرب پیروی کنند، عملا این امکان را که کشورهای مزبور بتوانند الگوهای متفاوتی برای توسعه برگزینند را منتفی میسازد. از طرف دیگر منتقدین بر این باورند که محققان نوسازی بیش از حد خوشبین هستند و حتی احتمال عدم دستیابی به توسعه را مورد بحث قرار ندادهاند، در حالی که به نظر میرسد که برخلاف ادعاهای مکتب نوسازی، فرآیندنوسازی میتواند متوقف شده و یا حتی در جهت عکس عمل کند.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#نگاهی_به_مکاتب_عمده_توسعه
نظریات توسعه، برای تبیین و بررسی پدیدههای توسعهنیافتگی و نیز ارایهء راهکارهایی برای برونرفت از معضل توسعهنیافتگی، ارایه شدهاند. این نظریات را میتوان در سه مکتب عمده مورد بررسی قرار داد.
در اواخر دههء ۱۹۵۰، #نوسازی، پارادایم مسلط در بحثهای توسعه بود.
پارادایم #وابستگی در آمریکای لاتین ظهور کرد و پاسخی به شکست برنامههای کمیسیون اقتصادی آمریکای لاتین بود.
مکتب #نظام_جهانی، سومین پارادایمی است که در اینجا مورد بررسی واقع میشود، امانوئل والرشتاین را میتوان به عنوان چهرهء شاخص این مکتب، معرفی کرد.
● #مکتب_نوسازی
نوسازی، در طول دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰، پارادایم غالب در مطالعات توسعه بود. از این دیدگاه، توسعه در چشماندازی تکاملی نگریسته و وضعیت توسعهنیافتگی بر حسب تفاوتهای قابل مشاهدهء اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بین ملتهای فقیر و غنی تعریف شد.
در این رهیافت، توسعه، فرآیندی تقلیدی بود که در جریان آن، کشورهای کمتر توسعهیافته به تدریج صفات و کیفیات ملل صنعتی و پیشرفتهء غرب را به خود میگرفتند. سیاستهای نوسازی که دلالت بر عقلانیسازی و موثر و کارا ساختن ساختارهای اقتصادی و اجتماعی دارند نهتنها به عنوان عناصر هر استراتژی توسعهای قلمداد میشوند بلکه به مثابهء عملکرد نیروهای تاریخی عام نیز نگریسته میشوند.
پارادایم نوسازی را میتوان به صورت زیر خلاصه کرد:
-توسعه فرآیندی خودجوش و غیرقابل برگشت و به طور ذاتی موجود در تک تک جوامع است.
-توسعه دلالت بر انفکاک ساختاری و تخصصی شدن کارکردی دارد.
-فرآیند توسعه را میتوان به مراحل مشخص و متمایزی تقسیم کرد که نشاندهندهء سطح توسعه به دست آمده توسط هر جامعه است.
-توسعه را میتوان از طریق رقابت خارجی یا تهدید نظامی و به وسیلهء اقدامات داخلی در حمایت از بخشهای مدرن و نوسازی بخشهای سنتی برانگیخت. احتمالا شناخته شدهترین نقش در درون سنت نوسازی نقش والت روستو است که توسعه را به عنوان تعدادی مراحل در نظر گرفت که یک وضعیت سنتی را با آنچه که روستو بلوغ مینامد، پیوند میزند. در این تئوری، پنج مرحله وجود داشتند که همهء جوامع در حال توسعه باید از آنها عبور کنند:
۱-جامعهء سنتی،
۲-جامعهء ماقبل خیز،
۳-مرحلهء خیز،
۴-راه به سوی بلوغ و
۵-جامعهء مصرف انبوه.
در اواخر دههء ۱۹۶۰، مکتب نوسازی تحت حملات روزافزون منتقدین قرار گرفت. در وهلهء نخست، منتقدین با توسعهء تکخطی در این مکتب، به مخالفت برخاستند و این پرسش را مطرح ساختند که چرا کشورهای جهان سوم باید لزوما از مسیر کشورهای غربی حرکت کنند؟
از طرف دیگر، این فرض که در کشورهای در حال توسعه، باید از الگوی غرب پیروی کنند، عملا این امکان را که کشورهای مزبور بتوانند الگوهای متفاوتی برای توسعه برگزینند را منتفی میسازد. از طرف دیگر منتقدین بر این باورند که محققان نوسازی بیش از حد خوشبین هستند و حتی احتمال عدم دستیابی به توسعه را مورد بحث قرار ندادهاند، در حالی که به نظر میرسد که برخلاف ادعاهای مکتب نوسازی، فرآیندنوسازی میتواند متوقف شده و یا حتی در جهت عکس عمل کند.
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#شاخصهای_توسعه
☆3
در توسعه اجتماعی مفاهیمی همچون دموکراسی، آزادی بیان و عقیده، مدرنیته، تامین اجتماعی، برابری زنان و مردان، رفع تبعیض های جنسی و قومی و مذهبی از مفاهیم اساسی اند.
به رغم آنچه اشاره شد باید تاکید کنم که تاکنون تعریف دقیق و مورد اجماعی از توسعه اجتماعی ارائه نشده است. اما در مجموع می توان آن را بیانگر کیفیت سیستم اجتماعی برای تامین رفاه و بهزیستی شهروندان دانست.
عناصر اصلی توسعه اجتماعی از این قرارند:
گسترش آموزش و پرورش،
مقابله با فقر (خصوصاً با فقر مطلق)
حقوق بشر،
تامین نیازهای اساسی جمعیت شامل غذا و پوشاک و سرپناه و شغل.
در رابطه با شاخص های توسعه اجتماعی میتوان گفت :
دو دسته شاخص های #اثباتی و #سلبی را در حوزه توسعه اجتماعی می توان تعریف کرد که از این قرار اند:
#شاخصهای_اثباتی:
الف) #شاخصهای_کمی:
1) سطح زندگی
2) سطح بهره وری
3) نرخ رشد جم عیت
4) بار تکفل
5) امید به زندگی در بدو تولد
6) میزان باسوادی
7) میزان مرگ و میر کودکان
8) توزیع درآمد
9) میزان پوشش انواع بیمه
ب) #شاخصهای_کیفی:
1) مشارکت در فعالیت های اجتماعی
2) آزادی انتخابات
3) آرمان های نوین سازی
4) اصلاح گرایی سیاسی
5) عزت نفس جامعه
7) ثبات و امنیت
#شاخصهای_سلبی:
ج) #شاخصهای_منفی:
1) تورم
2) سوء تغذیه
4) هزینه های اجتماعی تولید کالاها و خدمات
4) وجود انواع دوگانگی ها
5) نرخ معلولیت
توسعه اجتماعی در برگیرنده #بهزیستی_اجتماعی است و بهزیستی اجتماعی هم همانطور که می شود حدس زد، قابل اندازه گیری نیست.
#رفاه_اجتماعی هم یکی از مولفه های مهم توسعه اجتماعی است.
مهم ترین شاخص های رفاه که عمدتاً #شاخصهایی_کیفی اند از این قرار است:
بهداشت،
تغذیه،
آموزش و پرورش،
اشتغال،
شرایط کار،
مصرف مواد حیاتی،
حمل و نقل،
مسکن،
استفاده از تسهیلات زندگی روزمره،
پوشاک،
گسترش قوه ابتکار،
تفریحات سالم
و امنیت اجتماعی.
نهایتا توسعه به طور کلی با انگاره #نوسازی ارتباط نزدیک و تفکیک ناپذیری دارد و همانند آن حوزه های متنوع زندگی اجتماعی از عرصه روابط جامعه ای و سیاسی گرفته تا عرصه های فردی، روانی، فرهنگی و اقتصادی را پوشش می دهد.
به همین لحاظ آرمان های نوسازی که شامل :
عقلانیت،
مدرنیت،
برنامه ریزی داشتن،
منطقی بودن
و اصلاح طلبی است
در مورد توسعه نیز صادق اند.
این آرمان ها نیز همچون شاخص های توسعه از وضعیت زیسته و تجربه شده در جوامع غربی استخراج شده اند و به همین لحاظ است که توسعه را نیز نظیر مدرنیزاسیون می توان جهت گیری به سوی تجربه های تاریخی غرب و به سخن دیگر نوعی غربی شدن تلقی کرد.
ژاپن، چین و کشورهای موسوم به ببرهای صنعتی در جنوب شرقی آسیا همگی بازگوی درجات متنوعی از غربی شدن اند و اشاره به این نکته ضروری است که این کشورها موفق ترین الگوهای توسعه را بازنمایی می کنند.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#شاخصهای_توسعه
☆3
در توسعه اجتماعی مفاهیمی همچون دموکراسی، آزادی بیان و عقیده، مدرنیته، تامین اجتماعی، برابری زنان و مردان، رفع تبعیض های جنسی و قومی و مذهبی از مفاهیم اساسی اند.
به رغم آنچه اشاره شد باید تاکید کنم که تاکنون تعریف دقیق و مورد اجماعی از توسعه اجتماعی ارائه نشده است. اما در مجموع می توان آن را بیانگر کیفیت سیستم اجتماعی برای تامین رفاه و بهزیستی شهروندان دانست.
عناصر اصلی توسعه اجتماعی از این قرارند:
گسترش آموزش و پرورش،
مقابله با فقر (خصوصاً با فقر مطلق)
حقوق بشر،
تامین نیازهای اساسی جمعیت شامل غذا و پوشاک و سرپناه و شغل.
در رابطه با شاخص های توسعه اجتماعی میتوان گفت :
دو دسته شاخص های #اثباتی و #سلبی را در حوزه توسعه اجتماعی می توان تعریف کرد که از این قرار اند:
#شاخصهای_اثباتی:
الف) #شاخصهای_کمی:
1) سطح زندگی
2) سطح بهره وری
3) نرخ رشد جم عیت
4) بار تکفل
5) امید به زندگی در بدو تولد
6) میزان باسوادی
7) میزان مرگ و میر کودکان
8) توزیع درآمد
9) میزان پوشش انواع بیمه
ب) #شاخصهای_کیفی:
1) مشارکت در فعالیت های اجتماعی
2) آزادی انتخابات
3) آرمان های نوین سازی
4) اصلاح گرایی سیاسی
5) عزت نفس جامعه
7) ثبات و امنیت
#شاخصهای_سلبی:
ج) #شاخصهای_منفی:
1) تورم
2) سوء تغذیه
4) هزینه های اجتماعی تولید کالاها و خدمات
4) وجود انواع دوگانگی ها
5) نرخ معلولیت
توسعه اجتماعی در برگیرنده #بهزیستی_اجتماعی است و بهزیستی اجتماعی هم همانطور که می شود حدس زد، قابل اندازه گیری نیست.
#رفاه_اجتماعی هم یکی از مولفه های مهم توسعه اجتماعی است.
مهم ترین شاخص های رفاه که عمدتاً #شاخصهایی_کیفی اند از این قرار است:
بهداشت،
تغذیه،
آموزش و پرورش،
اشتغال،
شرایط کار،
مصرف مواد حیاتی،
حمل و نقل،
مسکن،
استفاده از تسهیلات زندگی روزمره،
پوشاک،
گسترش قوه ابتکار،
تفریحات سالم
و امنیت اجتماعی.
نهایتا توسعه به طور کلی با انگاره #نوسازی ارتباط نزدیک و تفکیک ناپذیری دارد و همانند آن حوزه های متنوع زندگی اجتماعی از عرصه روابط جامعه ای و سیاسی گرفته تا عرصه های فردی، روانی، فرهنگی و اقتصادی را پوشش می دهد.
به همین لحاظ آرمان های نوسازی که شامل :
عقلانیت،
مدرنیت،
برنامه ریزی داشتن،
منطقی بودن
و اصلاح طلبی است
در مورد توسعه نیز صادق اند.
این آرمان ها نیز همچون شاخص های توسعه از وضعیت زیسته و تجربه شده در جوامع غربی استخراج شده اند و به همین لحاظ است که توسعه را نیز نظیر مدرنیزاسیون می توان جهت گیری به سوی تجربه های تاریخی غرب و به سخن دیگر نوعی غربی شدن تلقی کرد.
ژاپن، چین و کشورهای موسوم به ببرهای صنعتی در جنوب شرقی آسیا همگی بازگوی درجات متنوعی از غربی شدن اند و اشاره به این نکته ضروری است که این کشورها موفق ترین الگوهای توسعه را بازنمایی می کنند.
🆔👉 @iran_novin1