Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
.:
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#علوم_اجتماعی
#جامعه_شناسی
قسمت اول
#نظريه_در_جامعه_شناسي
جامعه شناسي علمي است كه حتي در تجربي ترين شكل خود نيز با نظريه سرو كار دارد.
هر يك از مكاتب جامعه شناسي در باره معناي نظريه، رابطه آن با واقعيت و چگونگي كاربرد و آزمون آن، تعريف خاصي ارائه مي دهند.
ج. بيلي در كتاب «نظريه اجتماعي در عمل» درباره جايگاه نظريه در جامعه شناسي مي نويسد:
«نظريه، در جامعه شناسي نقش پيچيده اي دارد؛ نظريه در اين رشته همچون ساير رشته ها انگيزه ايجاد مي كند، وحدت مي بخشد و ما را به تحقيق هدايت مي كند، ليكن در عين حال آن را به مكاتب مختلفي نيز تقسيم مي كنند.
نظريه، در لغت به معناي انديشيدن و تحقيق آمده كه از «تئورياي» يوناني گرفته شده است. با گسترش علوم، مفهوم اين واژه نيز توسعه يافته و به انديشيدن و تحقيق درباره هر مسأله اي اطلاق شده است.
در زيرچند نمونه از تعاريف ديگر نظريه را ذكر مي كنيم:
۱- امروزه تئوري، بطور اعم به بررسي كلي و وسيع مسائل از راه تفكر و تخيل اطلاق مي شود، بي آنكه اين بررسي الزاماً رابطه اي با عمل داشته باشد.
۲- تجربه گرايان معتقدند كه نظريه (تئوري)، كوششي عملي در راه جمع آوري شواهد و يافته هاي تجربي و برقرار كردن همبستگي بين يافته ها و تبيين آنها از طريق استقراء است، بدون آن كه تصور و تخيل يا توضيحي اضافه بر مشاهدات تجربي در آن به كار رود.
اما تاريخ علم نشان مي دهد كه نظريه ها از طريق استقراء به دست نمي آيند، يا اگر هم از اين طريق نظريه اي حاصل شود، برد آن به اندازه اي محدود است كه نمي توان آن را نظريه ناميد.
۳- نظريه، مجموعه قانون هايي است كه بر مبناي قواعد منطقي با يكديگر در ارتباط بوده، مبين بخشي از واقعيت باشند. به بيان ديگر نظريه گفتاري است كه بيانگر رابطه علت و معلولي پديده هاست.
۴- نظريه، هم نگري جامع قضاياي متعدد در قالب يك مجموعه پيوسته و منطقي است كه به كمك آن مي توان برخي از پديده ها را تبيين كرد.
مفهوم ديگري كه با مفهوم نظريه پيوستگي متقابل دارد، « #مكتب » است.
مكاتب گوناگون تعريف هاي مختلفي براي نظريه ارائه مي دهند و ماهيت آنها نيز توسط نظريه هاي بنيادين آنها تعيين مي شود.
در تعريف مكتب مي توان گفت:
حوزه تفكر علمي يا گرايش هاي فكري مشابه و نزديك به هم را كه احياناً يكديگر را تحت تأثير قرار مي دهند و يا زمينه هاي خاصي را براي تحقيق و تتبع و نظريه پردازي مي پذيرند، مكتب مي نامند.
لذا «مكتب» با توجه به گرايش ها و نظريه هاي مختلف دروني اش، نسبت به نظريه، كلي تر و عام تر است و «نظريه» بر خلاف مكتب، ساختي علمي دارد.
نظريه از لحاظ تعميم اصول و تركيب، محدود و هميشه موقتي است، وقسمتي از علم محسوب مي شود.
ادامه دارد...
🆔👉 @iran_novin1
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#علوم_اجتماعی
#جامعه_شناسی
قسمت اول
#نظريه_در_جامعه_شناسي
جامعه شناسي علمي است كه حتي در تجربي ترين شكل خود نيز با نظريه سرو كار دارد.
هر يك از مكاتب جامعه شناسي در باره معناي نظريه، رابطه آن با واقعيت و چگونگي كاربرد و آزمون آن، تعريف خاصي ارائه مي دهند.
ج. بيلي در كتاب «نظريه اجتماعي در عمل» درباره جايگاه نظريه در جامعه شناسي مي نويسد:
«نظريه، در جامعه شناسي نقش پيچيده اي دارد؛ نظريه در اين رشته همچون ساير رشته ها انگيزه ايجاد مي كند، وحدت مي بخشد و ما را به تحقيق هدايت مي كند، ليكن در عين حال آن را به مكاتب مختلفي نيز تقسيم مي كنند.
نظريه، در لغت به معناي انديشيدن و تحقيق آمده كه از «تئورياي» يوناني گرفته شده است. با گسترش علوم، مفهوم اين واژه نيز توسعه يافته و به انديشيدن و تحقيق درباره هر مسأله اي اطلاق شده است.
در زيرچند نمونه از تعاريف ديگر نظريه را ذكر مي كنيم:
۱- امروزه تئوري، بطور اعم به بررسي كلي و وسيع مسائل از راه تفكر و تخيل اطلاق مي شود، بي آنكه اين بررسي الزاماً رابطه اي با عمل داشته باشد.
۲- تجربه گرايان معتقدند كه نظريه (تئوري)، كوششي عملي در راه جمع آوري شواهد و يافته هاي تجربي و برقرار كردن همبستگي بين يافته ها و تبيين آنها از طريق استقراء است، بدون آن كه تصور و تخيل يا توضيحي اضافه بر مشاهدات تجربي در آن به كار رود.
اما تاريخ علم نشان مي دهد كه نظريه ها از طريق استقراء به دست نمي آيند، يا اگر هم از اين طريق نظريه اي حاصل شود، برد آن به اندازه اي محدود است كه نمي توان آن را نظريه ناميد.
۳- نظريه، مجموعه قانون هايي است كه بر مبناي قواعد منطقي با يكديگر در ارتباط بوده، مبين بخشي از واقعيت باشند. به بيان ديگر نظريه گفتاري است كه بيانگر رابطه علت و معلولي پديده هاست.
۴- نظريه، هم نگري جامع قضاياي متعدد در قالب يك مجموعه پيوسته و منطقي است كه به كمك آن مي توان برخي از پديده ها را تبيين كرد.
مفهوم ديگري كه با مفهوم نظريه پيوستگي متقابل دارد، « #مكتب » است.
مكاتب گوناگون تعريف هاي مختلفي براي نظريه ارائه مي دهند و ماهيت آنها نيز توسط نظريه هاي بنيادين آنها تعيين مي شود.
در تعريف مكتب مي توان گفت:
حوزه تفكر علمي يا گرايش هاي فكري مشابه و نزديك به هم را كه احياناً يكديگر را تحت تأثير قرار مي دهند و يا زمينه هاي خاصي را براي تحقيق و تتبع و نظريه پردازي مي پذيرند، مكتب مي نامند.
لذا «مكتب» با توجه به گرايش ها و نظريه هاي مختلف دروني اش، نسبت به نظريه، كلي تر و عام تر است و «نظريه» بر خلاف مكتب، ساختي علمي دارد.
نظريه از لحاظ تعميم اصول و تركيب، محدود و هميشه موقتي است، وقسمتي از علم محسوب مي شود.
ادامه دارد...
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#علوم_اجتماعی
#جامعه_شناسی_سفید_و_سیاه
#نظريه_در_جامعه_شناسي
جامعه شناسي علمي است كه حتي در تجربي ترين شكل خود نيز با نظريه سرو كار دارد.
هر يك از مكاتب جامعه شناسي در باره معناي نظريه، رابطه آن با واقعيت و چگونگي كاربرد و آزمون آن، تعريف خاصي ارائه مي دهند.
ج. بيلي در كتاب « #نظريه_اجتماعي_در_عمل» درباره جايگاه نظريه در جامعه شناسي مي نويسد:
«نظريه، در جامعه شناسي نقش پيچيده اي دارد؛ نظريه در اين رشته همچون ساير رشته ها انگيزه ايجاد مي كند، وحدت مي بخشد و ما را به تحقيق هدايت مي كند، ليكن در عين حال آن را به مكاتب مختلفي نيز تقسيم مي كنند. نظريه، در لغت به معناي انديشيدن و تحقيق آمده كه از « #تئورياي » يوناني گرفته شده است.
با گسترش علوم، مفهوم اين واژه نيز توسعه يافته و به انديشيدن و تحقيق درباره هر مسأله اي اطلاق شده است.
در زيرچند نمونه از #تعاريف ديگر نظريه را ذكر مي كنيم:
۱- امروزه تئوري، بطور اعم به بررسي كلي و وسيع مسائل از راه تفكر و تخيل اطلاق مي شود، بي آنكه اين بررسي الزاماً رابطه اي با عمل داشته باشد.
۲- تجربه گرايان معتقدند كه نظريه (تئوري)، كوششي عملي در راه جمع آوري شواهد و يافته هاي تجربي و برقرار كردن همبستگي بين يافته ها و تبيين آنها از طريق استقراء است، بدون آن كه تصور و تخيل يا توضيحي اضافه بر مشاهدات تجربي در آن به كار رود.
اما تاريخ علم نشان مي دهد كه نظريه ها از طريق #استقراء به دست نمي آيند، يا اگر هم از اين طريق نظريه اي حاصل شود، برد آن به اندازه اي محدود است كه نمي توان آن را نظريه ناميد.
۳- نظريه، مجموعه قانون هايي است كه بر مبناي قواعد منطقي با يكديگر در ارتباط بوده، مبين بخشي از واقعيت باشند.
به بيان ديگر نظريه گفتاري است كه بيانگر رابطه علت و معلولي پديده هاست.
۴- نظريه، هم نگري جامع قضاياي متعدد در قالب يك مجموعه پيوسته و منطقي است كه به كمك آن مي توان برخي از پديده ها را تبيين كرد.
مفهوم ديگري كه با مفهوم نظريه پيوستگي متقابل دارد، « #مكتب » است.
مكاتب گوناگون تعريف هاي مختلفي براي نظريه ارائه مي دهند و ماهيت آنها نيز توسط نظريه هاي بنيادين آنها تعيين مي شود.
در تعريف مكتب مي توان گفت:
حوزه تفكر علمي يا گرايش هاي فكري مشابه و نزديك به هم را كه احياناً يكديگر را تحت تأثير قرار مي دهند و يا زمينه هاي خاصي را براي تحقيق و تتبع و نظريه پردازي مي پذيرند، مكتب مي نامند.
لذا « #مكتب » با توجه به گرايش ها و نظريه هاي مختلف دروني اش، نسبت به نظريه، كلي تر و عام تر است و « #نظريه » بر خلاف مكتب، ساختي علمي دارد.
نظريه از لحاظ تعميم اصول و تركيب، محدود و هميشه موقتي است، و قسمتي از علم محسوب مي شود.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#علوم_اجتماعی
#جامعه_شناسی_سفید_و_سیاه
#نظريه_در_جامعه_شناسي
جامعه شناسي علمي است كه حتي در تجربي ترين شكل خود نيز با نظريه سرو كار دارد.
هر يك از مكاتب جامعه شناسي در باره معناي نظريه، رابطه آن با واقعيت و چگونگي كاربرد و آزمون آن، تعريف خاصي ارائه مي دهند.
ج. بيلي در كتاب « #نظريه_اجتماعي_در_عمل» درباره جايگاه نظريه در جامعه شناسي مي نويسد:
«نظريه، در جامعه شناسي نقش پيچيده اي دارد؛ نظريه در اين رشته همچون ساير رشته ها انگيزه ايجاد مي كند، وحدت مي بخشد و ما را به تحقيق هدايت مي كند، ليكن در عين حال آن را به مكاتب مختلفي نيز تقسيم مي كنند. نظريه، در لغت به معناي انديشيدن و تحقيق آمده كه از « #تئورياي » يوناني گرفته شده است.
با گسترش علوم، مفهوم اين واژه نيز توسعه يافته و به انديشيدن و تحقيق درباره هر مسأله اي اطلاق شده است.
در زيرچند نمونه از #تعاريف ديگر نظريه را ذكر مي كنيم:
۱- امروزه تئوري، بطور اعم به بررسي كلي و وسيع مسائل از راه تفكر و تخيل اطلاق مي شود، بي آنكه اين بررسي الزاماً رابطه اي با عمل داشته باشد.
۲- تجربه گرايان معتقدند كه نظريه (تئوري)، كوششي عملي در راه جمع آوري شواهد و يافته هاي تجربي و برقرار كردن همبستگي بين يافته ها و تبيين آنها از طريق استقراء است، بدون آن كه تصور و تخيل يا توضيحي اضافه بر مشاهدات تجربي در آن به كار رود.
اما تاريخ علم نشان مي دهد كه نظريه ها از طريق #استقراء به دست نمي آيند، يا اگر هم از اين طريق نظريه اي حاصل شود، برد آن به اندازه اي محدود است كه نمي توان آن را نظريه ناميد.
۳- نظريه، مجموعه قانون هايي است كه بر مبناي قواعد منطقي با يكديگر در ارتباط بوده، مبين بخشي از واقعيت باشند.
به بيان ديگر نظريه گفتاري است كه بيانگر رابطه علت و معلولي پديده هاست.
۴- نظريه، هم نگري جامع قضاياي متعدد در قالب يك مجموعه پيوسته و منطقي است كه به كمك آن مي توان برخي از پديده ها را تبيين كرد.
مفهوم ديگري كه با مفهوم نظريه پيوستگي متقابل دارد، « #مكتب » است.
مكاتب گوناگون تعريف هاي مختلفي براي نظريه ارائه مي دهند و ماهيت آنها نيز توسط نظريه هاي بنيادين آنها تعيين مي شود.
در تعريف مكتب مي توان گفت:
حوزه تفكر علمي يا گرايش هاي فكري مشابه و نزديك به هم را كه احياناً يكديگر را تحت تأثير قرار مي دهند و يا زمينه هاي خاصي را براي تحقيق و تتبع و نظريه پردازي مي پذيرند، مكتب مي نامند.
لذا « #مكتب » با توجه به گرايش ها و نظريه هاي مختلف دروني اش، نسبت به نظريه، كلي تر و عام تر است و « #نظريه » بر خلاف مكتب، ساختي علمي دارد.
نظريه از لحاظ تعميم اصول و تركيب، محدود و هميشه موقتي است، و قسمتي از علم محسوب مي شود.
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#نخستین_نقد_ولایت_مطلقه_فقیه
خلاصه کتاب
(دیدگاه نهضت آزادی )
☆4
بخش اول.
#تاريخچه_و_تحليل_انقلاب_چهارم
ولايت «مطلقه» فقيه در عين آن كه ريشه در معتقدات ديني و شخصي آقاي خميني دارد، اعلام آن به صورت مطلقه، با حواشي و تبعات مربوطه، ناشي از يك اشكال و اختلاف دروني هيأت حاكمه و متوليان خط امامي جمهوري اسلامي بوده ، براي خروج از بنبستهاي اجتماعي ـ اعتقادي موجود ، متوسل به آن شدهاند.
اشكال و اختلاف مورد بحث ، ضمن آن كه بر سر تصويب قوانين به اصطلاح مترقي و متعارض به فقه سنتي بوده است ، رقابت دو جناح حاكميت بر سر قدرت ، نقش اصلي را در آن بازي كرده است.
جناح اكثريت و نيرومندتر، معممين مجلس و دولت و بازاريان پشتيبان روحانيت انقلاب بودند كه قهراً از مالكيت و بخش خصوصي و اقتصاد آزاد طرفداري كرده و در انطباق با قانون اساسي و نظارت شوراي نگهبان، نميتوانستند تحمل اقليت راديكال و انقلابيهاي چپگرا را بنمايند.
رهبر انقلاب ، كه به اعتبار پيوند طبيعي و تاريخي با حوزه و بازار ، هميشه مدافع فقه سنتي و روحانيون اكثريت بودهاند ، بنابه خصلت و روحيه انقلابي انتقامي و مستضعف پرور(مستضعف پرور به این معناست که مدام قاطبه مردم به استضاف کشاتیده و با نیازمند و فقیر کردن انها ایشان محتاج حمایتهای خود کرده بدینگونه قشر بیشتری از جماعت تحت سلطه گرفته و ادعای نمایندگی انها را کرده و به این وسیله به موجودیت خود مشروعیت میبخشد "" توصیح نشر دهند"") ، يك حركت گام به گام را براي خروج از بنبست در پيش گرفتند.
ابتدا سعي كردند با توسل به تدابير فقهي و شرعي ، نظير « #عناوين_ثانويه » كه در موارد ضروري استثنايي و اضطراري، اعمالي همچون #اكل_ميته، #نماز_شكسته و #خوردن_روزه را مجاز مينمايد ، راه براي آزاد شدن قوانين اقتصادي و اداري از احكام خشك فقهي باز نمايند ، و پس از آن چون فقهاي شوراي نگهبان تسليم نميشدند ، تشخيص ضرورت را به رأي اكثريت دو سوم مجلس تفويض كردند.
مخالفت با دولت و با لوايح و اقدامات كم و بيش انقلابي و چپگرا ، انحصار به شوراي نگهبان نداشت و چون در داخل مجلس ، پرسشها و سؤالاتي از وزيران ، از ناحيه بعضي از نمايندگان به عمل ميآمد ، رهبر انقلاب به پشتيباني دولت و نخستوزير برآمده لازم ديدند كه « #بخاطر_مصلحت_اسلام » از اشكال تراشي و انتقاد و سؤال خودداري شود.
گام از اين حد فراتر نهاده براي مبارزه با #گران_فروشي و عليرغم اصل تفكيك قوا، فتواي شرعي دادند كه دولت ميتواند رأساً مبادرت به « #تعزير_حكومتي» نمايد.
در يك استفتا وزير كار و امور اجتماعي، از بالا سر شوراي نگهبان و مجلس، از مرجعيت ديني و ولي فقيه بودن استفاده كرده ، اجازه قانوني دادند كه دولت حق دارد به اعتبار اين كه خدمات و امكاناتي انجام ميدهد ، يا تأمين مينمايد ، شرايط الزامي و قراردادهايي به سود كارگران براي واحدهاي بخش خصوصي و كارخانجات وضع نمايد . نخست وزير نيز بلافاصله حق چنين الزامات و اختيارات براي دولت را به كليه امور و روابط دولت با ملت تعميم داد.
رهبر انقلاب كه طرفدار كوبيدن موانع و تصميمهاي قاطع هستند و خود را چندان مقيد به مصوبات و تعهدات و حقوقهاي مقرر نميدانند ، عليرغم گذشته خود ، عملاً فقه سنتي را كنار زده با صدور #منشور_نامه ١٦ دي ماه، و با گفتن اين كه #حكومت_شعبهاي_از_ولايت_مطلقه_الهي_است_و_مقدم_بر_تمام_احكام_فرعيه، حتي نماز و روزه و حج بوده و #ميتواند_در_صورت_مصلحت_آنها_را_موقتاً_تعطيل_نمايد، راهگشاي يك #مكتب_جديد و فقه پويايي شدند كه دست دولت و حكومت را در آن چه ضروري تشخيص دهد باز ميگذارد.
فقهاء شوراي نگهبان و جناح راست روحانيون مجلس و جامعه طبعاً تمايل چندان براي تسليم به چنين تأويل و تحولي را نشان نميدادند.
عكسالعملهايي ظاهر گرديد و جدال فقهي ـ سياسي خاص مابين اركان حاكميت و متوليان بالا گرفت. ولي سرانجام در برابر قاطعيت و حاكميت رهبر انقلاب، سر فرود آورده متوسل به #توجيهات_جديدي شدند.
گفتند منظور از #حاكميت_و_دولت در فتواي امام، #همان_ولايت_فقيه است.
رهبر انقلاب نيز براي ارضاء خاطر فقهاي برگزيده خود در شوراي نگهبان و طرفداران فقه سنتي، تصميمگيري و حل اختلافات مابين دولت و مجلس، يا تشخيص مصلحت را بنا به درخواست يك گروه پنج نفري، به يك #شوراي_ابتكاري_ماوراي_قانون_اساسي واگذار كردند كه تركيب و تلفيق ناقصي از شوراي نگهبان و رؤساي سه قوه و بعضي از متخصصين و نمايندگان دفتر و بيت ايشان بود.( مجمع تشخیص مصلت نظام "نشر دهنده")
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#نخستین_نقد_ولایت_مطلقه_فقیه
خلاصه کتاب
(دیدگاه نهضت آزادی )
☆4
بخش اول.
#تاريخچه_و_تحليل_انقلاب_چهارم
ولايت «مطلقه» فقيه در عين آن كه ريشه در معتقدات ديني و شخصي آقاي خميني دارد، اعلام آن به صورت مطلقه، با حواشي و تبعات مربوطه، ناشي از يك اشكال و اختلاف دروني هيأت حاكمه و متوليان خط امامي جمهوري اسلامي بوده ، براي خروج از بنبستهاي اجتماعي ـ اعتقادي موجود ، متوسل به آن شدهاند.
اشكال و اختلاف مورد بحث ، ضمن آن كه بر سر تصويب قوانين به اصطلاح مترقي و متعارض به فقه سنتي بوده است ، رقابت دو جناح حاكميت بر سر قدرت ، نقش اصلي را در آن بازي كرده است.
جناح اكثريت و نيرومندتر، معممين مجلس و دولت و بازاريان پشتيبان روحانيت انقلاب بودند كه قهراً از مالكيت و بخش خصوصي و اقتصاد آزاد طرفداري كرده و در انطباق با قانون اساسي و نظارت شوراي نگهبان، نميتوانستند تحمل اقليت راديكال و انقلابيهاي چپگرا را بنمايند.
رهبر انقلاب ، كه به اعتبار پيوند طبيعي و تاريخي با حوزه و بازار ، هميشه مدافع فقه سنتي و روحانيون اكثريت بودهاند ، بنابه خصلت و روحيه انقلابي انتقامي و مستضعف پرور(مستضعف پرور به این معناست که مدام قاطبه مردم به استضاف کشاتیده و با نیازمند و فقیر کردن انها ایشان محتاج حمایتهای خود کرده بدینگونه قشر بیشتری از جماعت تحت سلطه گرفته و ادعای نمایندگی انها را کرده و به این وسیله به موجودیت خود مشروعیت میبخشد "" توصیح نشر دهند"") ، يك حركت گام به گام را براي خروج از بنبست در پيش گرفتند.
ابتدا سعي كردند با توسل به تدابير فقهي و شرعي ، نظير « #عناوين_ثانويه » كه در موارد ضروري استثنايي و اضطراري، اعمالي همچون #اكل_ميته، #نماز_شكسته و #خوردن_روزه را مجاز مينمايد ، راه براي آزاد شدن قوانين اقتصادي و اداري از احكام خشك فقهي باز نمايند ، و پس از آن چون فقهاي شوراي نگهبان تسليم نميشدند ، تشخيص ضرورت را به رأي اكثريت دو سوم مجلس تفويض كردند.
مخالفت با دولت و با لوايح و اقدامات كم و بيش انقلابي و چپگرا ، انحصار به شوراي نگهبان نداشت و چون در داخل مجلس ، پرسشها و سؤالاتي از وزيران ، از ناحيه بعضي از نمايندگان به عمل ميآمد ، رهبر انقلاب به پشتيباني دولت و نخستوزير برآمده لازم ديدند كه « #بخاطر_مصلحت_اسلام » از اشكال تراشي و انتقاد و سؤال خودداري شود.
گام از اين حد فراتر نهاده براي مبارزه با #گران_فروشي و عليرغم اصل تفكيك قوا، فتواي شرعي دادند كه دولت ميتواند رأساً مبادرت به « #تعزير_حكومتي» نمايد.
در يك استفتا وزير كار و امور اجتماعي، از بالا سر شوراي نگهبان و مجلس، از مرجعيت ديني و ولي فقيه بودن استفاده كرده ، اجازه قانوني دادند كه دولت حق دارد به اعتبار اين كه خدمات و امكاناتي انجام ميدهد ، يا تأمين مينمايد ، شرايط الزامي و قراردادهايي به سود كارگران براي واحدهاي بخش خصوصي و كارخانجات وضع نمايد . نخست وزير نيز بلافاصله حق چنين الزامات و اختيارات براي دولت را به كليه امور و روابط دولت با ملت تعميم داد.
رهبر انقلاب كه طرفدار كوبيدن موانع و تصميمهاي قاطع هستند و خود را چندان مقيد به مصوبات و تعهدات و حقوقهاي مقرر نميدانند ، عليرغم گذشته خود ، عملاً فقه سنتي را كنار زده با صدور #منشور_نامه ١٦ دي ماه، و با گفتن اين كه #حكومت_شعبهاي_از_ولايت_مطلقه_الهي_است_و_مقدم_بر_تمام_احكام_فرعيه، حتي نماز و روزه و حج بوده و #ميتواند_در_صورت_مصلحت_آنها_را_موقتاً_تعطيل_نمايد، راهگشاي يك #مكتب_جديد و فقه پويايي شدند كه دست دولت و حكومت را در آن چه ضروري تشخيص دهد باز ميگذارد.
فقهاء شوراي نگهبان و جناح راست روحانيون مجلس و جامعه طبعاً تمايل چندان براي تسليم به چنين تأويل و تحولي را نشان نميدادند.
عكسالعملهايي ظاهر گرديد و جدال فقهي ـ سياسي خاص مابين اركان حاكميت و متوليان بالا گرفت. ولي سرانجام در برابر قاطعيت و حاكميت رهبر انقلاب، سر فرود آورده متوسل به #توجيهات_جديدي شدند.
گفتند منظور از #حاكميت_و_دولت در فتواي امام، #همان_ولايت_فقيه است.
رهبر انقلاب نيز براي ارضاء خاطر فقهاي برگزيده خود در شوراي نگهبان و طرفداران فقه سنتي، تصميمگيري و حل اختلافات مابين دولت و مجلس، يا تشخيص مصلحت را بنا به درخواست يك گروه پنج نفري، به يك #شوراي_ابتكاري_ماوراي_قانون_اساسي واگذار كردند كه تركيب و تلفيق ناقصي از شوراي نگهبان و رؤساي سه قوه و بعضي از متخصصين و نمايندگان دفتر و بيت ايشان بود.( مجمع تشخیص مصلت نظام "نشر دهنده")
🆔👉 @iran_novin1