[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#نگاهی_به_مکاتب_عمده_توسعه
نظریات توسعه، برای تبیین و بررسی پدیدههای توسعهنیافتگی و نیز ارایهء راهکارهایی برای برونرفت از معضل توسعهنیافتگی، ارایه شدهاند. این نظریات را میتوان در سه مکتب عمده مورد بررسی قرار داد.
در اواخر دههء ۱۹۵۰، #نوسازی، پارادایم مسلط در بحثهای توسعه بود.
پارادایم #وابستگی در آمریکای لاتین ظهور کرد و پاسخی به شکست برنامههای کمیسیون اقتصادی آمریکای لاتین بود.
مکتب #نظام_جهانی، سومین پارادایمی است که در اینجا مورد بررسی واقع میشود، امانوئل والرشتاین را میتوان به عنوان چهرهء شاخص این مکتب، معرفی کرد.
● #مکتب_نوسازی
نوسازی، در طول دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰، پارادایم غالب در مطالعات توسعه بود. از این دیدگاه، توسعه در چشماندازی تکاملی نگریسته و وضعیت توسعهنیافتگی بر حسب تفاوتهای قابل مشاهدهء اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بین ملتهای فقیر و غنی تعریف شد.
در این رهیافت، توسعه، فرآیندی تقلیدی بود که در جریان آن، کشورهای کمتر توسعهیافته به تدریج صفات و کیفیات ملل صنعتی و پیشرفتهء غرب را به خود میگرفتند. سیاستهای نوسازی که دلالت بر عقلانیسازی و موثر و کارا ساختن ساختارهای اقتصادی و اجتماعی دارند نهتنها به عنوان عناصر هر استراتژی توسعهای قلمداد میشوند بلکه به مثابهء عملکرد نیروهای تاریخی عام نیز نگریسته میشوند.
پارادایم نوسازی را میتوان به صورت زیر خلاصه کرد:
-توسعه فرآیندی خودجوش و غیرقابل برگشت و به طور ذاتی موجود در تک تک جوامع است.
-توسعه دلالت بر انفکاک ساختاری و تخصصی شدن کارکردی دارد.
-فرآیند توسعه را میتوان به مراحل مشخص و متمایزی تقسیم کرد که نشاندهندهء سطح توسعه به دست آمده توسط هر جامعه است.
-توسعه را میتوان از طریق رقابت خارجی یا تهدید نظامی و به وسیلهء اقدامات داخلی در حمایت از بخشهای مدرن و نوسازی بخشهای سنتی برانگیخت. احتمالا شناخته شدهترین نقش در درون سنت نوسازی نقش والت روستو است که توسعه را به عنوان تعدادی مراحل در نظر گرفت که یک وضعیت سنتی را با آنچه که روستو بلوغ مینامد، پیوند میزند. در این تئوری، پنج مرحله وجود داشتند که همهء جوامع در حال توسعه باید از آنها عبور کنند:
۱-جامعهء سنتی،
۲-جامعهء ماقبل خیز،
۳-مرحلهء خیز،
۴-راه به سوی بلوغ و
۵-جامعهء مصرف انبوه.
در اواخر دههء ۱۹۶۰، مکتب نوسازی تحت حملات روزافزون منتقدین قرار گرفت. در وهلهء نخست، منتقدین با توسعهء تکخطی در این مکتب، به مخالفت برخاستند و این پرسش را مطرح ساختند که چرا کشورهای جهان سوم باید لزوما از مسیر کشورهای غربی حرکت کنند؟
از طرف دیگر، این فرض که در کشورهای در حال توسعه، باید از الگوی غرب پیروی کنند، عملا این امکان را که کشورهای مزبور بتوانند الگوهای متفاوتی برای توسعه برگزینند را منتفی میسازد. از طرف دیگر منتقدین بر این باورند که محققان نوسازی بیش از حد خوشبین هستند و حتی احتمال عدم دستیابی به توسعه را مورد بحث قرار ندادهاند، در حالی که به نظر میرسد که برخلاف ادعاهای مکتب نوسازی، فرآیندنوسازی میتواند متوقف شده و یا حتی در جهت عکس عمل کند.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#نگاهی_به_مکاتب_عمده_توسعه
نظریات توسعه، برای تبیین و بررسی پدیدههای توسعهنیافتگی و نیز ارایهء راهکارهایی برای برونرفت از معضل توسعهنیافتگی، ارایه شدهاند. این نظریات را میتوان در سه مکتب عمده مورد بررسی قرار داد.
در اواخر دههء ۱۹۵۰، #نوسازی، پارادایم مسلط در بحثهای توسعه بود.
پارادایم #وابستگی در آمریکای لاتین ظهور کرد و پاسخی به شکست برنامههای کمیسیون اقتصادی آمریکای لاتین بود.
مکتب #نظام_جهانی، سومین پارادایمی است که در اینجا مورد بررسی واقع میشود، امانوئل والرشتاین را میتوان به عنوان چهرهء شاخص این مکتب، معرفی کرد.
● #مکتب_نوسازی
نوسازی، در طول دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰، پارادایم غالب در مطالعات توسعه بود. از این دیدگاه، توسعه در چشماندازی تکاملی نگریسته و وضعیت توسعهنیافتگی بر حسب تفاوتهای قابل مشاهدهء اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بین ملتهای فقیر و غنی تعریف شد.
در این رهیافت، توسعه، فرآیندی تقلیدی بود که در جریان آن، کشورهای کمتر توسعهیافته به تدریج صفات و کیفیات ملل صنعتی و پیشرفتهء غرب را به خود میگرفتند. سیاستهای نوسازی که دلالت بر عقلانیسازی و موثر و کارا ساختن ساختارهای اقتصادی و اجتماعی دارند نهتنها به عنوان عناصر هر استراتژی توسعهای قلمداد میشوند بلکه به مثابهء عملکرد نیروهای تاریخی عام نیز نگریسته میشوند.
پارادایم نوسازی را میتوان به صورت زیر خلاصه کرد:
-توسعه فرآیندی خودجوش و غیرقابل برگشت و به طور ذاتی موجود در تک تک جوامع است.
-توسعه دلالت بر انفکاک ساختاری و تخصصی شدن کارکردی دارد.
-فرآیند توسعه را میتوان به مراحل مشخص و متمایزی تقسیم کرد که نشاندهندهء سطح توسعه به دست آمده توسط هر جامعه است.
-توسعه را میتوان از طریق رقابت خارجی یا تهدید نظامی و به وسیلهء اقدامات داخلی در حمایت از بخشهای مدرن و نوسازی بخشهای سنتی برانگیخت. احتمالا شناخته شدهترین نقش در درون سنت نوسازی نقش والت روستو است که توسعه را به عنوان تعدادی مراحل در نظر گرفت که یک وضعیت سنتی را با آنچه که روستو بلوغ مینامد، پیوند میزند. در این تئوری، پنج مرحله وجود داشتند که همهء جوامع در حال توسعه باید از آنها عبور کنند:
۱-جامعهء سنتی،
۲-جامعهء ماقبل خیز،
۳-مرحلهء خیز،
۴-راه به سوی بلوغ و
۵-جامعهء مصرف انبوه.
در اواخر دههء ۱۹۶۰، مکتب نوسازی تحت حملات روزافزون منتقدین قرار گرفت. در وهلهء نخست، منتقدین با توسعهء تکخطی در این مکتب، به مخالفت برخاستند و این پرسش را مطرح ساختند که چرا کشورهای جهان سوم باید لزوما از مسیر کشورهای غربی حرکت کنند؟
از طرف دیگر، این فرض که در کشورهای در حال توسعه، باید از الگوی غرب پیروی کنند، عملا این امکان را که کشورهای مزبور بتوانند الگوهای متفاوتی برای توسعه برگزینند را منتفی میسازد. از طرف دیگر منتقدین بر این باورند که محققان نوسازی بیش از حد خوشبین هستند و حتی احتمال عدم دستیابی به توسعه را مورد بحث قرار ندادهاند، در حالی که به نظر میرسد که برخلاف ادعاهای مکتب نوسازی، فرآیندنوسازی میتواند متوقف شده و یا حتی در جهت عکس عمل کند.
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from پیوند نگار
#ویژگیهای_گلوبالیسم_یا_جهانی_سازی
☆2
🔹 جهانی شدن اقتصاد دارای ویژگیهای است كه برخی از آن ها شامل موارد زیر است :
۱- #افزایش_رقابت_در_اقتصاد_جهانی:
جهانی شدن موجب افزایشرقابت دراقتصاد جهانی خواهدشد.
افزایش رقابت موجب افزایش كارایی اقتصاد بینالملل میشود، زیرا رقابت مهمترین عامل در افزایش كارایی یك سیستم است.
۲- #گسترش_حجم_تجارت_جهانی:
میزان تجارت جهانی در سالهای ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۶ از ۶۸۹۷ میلیارد دلار به ۸/۱۰۶۶۶ میلیارد دلار رسیده كه بیانگر رشد ۵۴ درصدی در این دوره است.
۳- #افزایش_سرمایهگذاری_مستقیم_خارجی:
جریان سرمایهگذاری مستقیم خارجی از ۲۵۶ میلیارد دلار در ۱۹۹۴ به ۸۶۵ میلیارد دلار در ۱۹۹۹ میلادی رسیده است.
۴- #وابستگی_متقابل_اقتصاد_كشورها:
با جهانی شدن اقتصاد موجب افزایش وابستگی اقتصاد كشورهای جهان به یكدیگر خواهد شد، به طوری كه بروز بحران در یك كشور به سرعت به كشورهای دیگر سرایت خواهد كرد. به عنوان مثال، می توان به بحران جنوب شرقی آسیا اشاره كرد.
۵- #گسترش_تقسیم_كار_بینالمللی:
با جهانی شدن اقتصاد، بسیاری از موانع موجود در زمینه نقل و انتقال سرمایه از میان برداشته شده و موجب تقسیم كار بین المللی خواهد شد. هم اكنون می توان قطعات گوناگون را دركشورهای مختلف و هرجا كه مزیت رقابتی برای تولید آن قطعات وجود داشته باشد، تولید كرد.
۶- #به_چالش_كشیده_شدن_دولتها:
با جهانی شدن اقتصاد از كنترل دولت ها بر اقتصاد ملی كاسته خواهد شد. زیرا به تدریج قوانین و مقررات ملی جای خود را به قوانین و مقررات بینالمللی می دهند و سازمانهای بینالمللی بسیاری از وظایف سازمانهای ملی را برعهده خواهند گرفت. به این ترتیب، دولتها با چالشهای جدی روبه رو خواهند شد.
۷- #گسترش_صنعت_جهانگردی:
گسترش ارتباطات موجب شده تا شناخت مردم كشورها از یكدیگر افزایش یافته و انگیزه برای جهانگردی بیشتر شود. به همین دلیل، صنعت جهانگردی در دهه گذشته به یكی از زیربخشهای مهم بازرگانی خارجی تبدیل شده است. درآمدهای جهانگردی دنیا در ۱۹۹۶ به ۴۲۳ میلیارد دلار افزایش یافته است.
۸- #پیشرفتهای_فنآوری:
پیشرفت فن آوری رایانه ای و مخابرات
نوری این امكان را فراهم آورده تا اطلاعات به هنگام و همزمان در اختیار همه علاقه مندان در سراسر جهان قرار گیرد. فن آوری نوین، سرعت انتقال پردازش داده های روی زمین را به سرعت نور رسانده است. فن آوری نوین حركت سرمایه بین كشورها را به مراتب سریع تر كرده است. امروزه سیستم های شبكه های پیام رسانی الكترونیكی، موجب شده تا بانك ها و موسسات اعتباری كارهای خود را با سرعت نور انجام دهند.
جهانی شدن برای ایران فرصت ها و چالش هایی را به وجود می آورد. ایران می تواند با اتخاذ سیاست های درست چالش ها را به حداقل برساند و از فرصتهایی كه به وجود می آید به نحو بهتری استفاده كند. با توجه به اینكه بیش از ۹۰ درصد از تجارت خارجی ایران با كشورهای عضو WTO صورت گرفته و كشورهای عضو این سازمان بیش از ۸۰ درصد حجم تجارت جهان را به خود اختصاص داده اند، به جهت خارج شدن ایران از انزوای اقتصادی، ضرورت حضور فعال در این سازمان – ولو در بلندمدت- امری اجتنابناپذیر خواهد بود.
☆2
🔹 جهانی شدن اقتصاد دارای ویژگیهای است كه برخی از آن ها شامل موارد زیر است :
۱- #افزایش_رقابت_در_اقتصاد_جهانی:
جهانی شدن موجب افزایشرقابت دراقتصاد جهانی خواهدشد.
افزایش رقابت موجب افزایش كارایی اقتصاد بینالملل میشود، زیرا رقابت مهمترین عامل در افزایش كارایی یك سیستم است.
۲- #گسترش_حجم_تجارت_جهانی:
میزان تجارت جهانی در سالهای ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۶ از ۶۸۹۷ میلیارد دلار به ۸/۱۰۶۶۶ میلیارد دلار رسیده كه بیانگر رشد ۵۴ درصدی در این دوره است.
۳- #افزایش_سرمایهگذاری_مستقیم_خارجی:
جریان سرمایهگذاری مستقیم خارجی از ۲۵۶ میلیارد دلار در ۱۹۹۴ به ۸۶۵ میلیارد دلار در ۱۹۹۹ میلادی رسیده است.
۴- #وابستگی_متقابل_اقتصاد_كشورها:
با جهانی شدن اقتصاد موجب افزایش وابستگی اقتصاد كشورهای جهان به یكدیگر خواهد شد، به طوری كه بروز بحران در یك كشور به سرعت به كشورهای دیگر سرایت خواهد كرد. به عنوان مثال، می توان به بحران جنوب شرقی آسیا اشاره كرد.
۵- #گسترش_تقسیم_كار_بینالمللی:
با جهانی شدن اقتصاد، بسیاری از موانع موجود در زمینه نقل و انتقال سرمایه از میان برداشته شده و موجب تقسیم كار بین المللی خواهد شد. هم اكنون می توان قطعات گوناگون را دركشورهای مختلف و هرجا كه مزیت رقابتی برای تولید آن قطعات وجود داشته باشد، تولید كرد.
۶- #به_چالش_كشیده_شدن_دولتها:
با جهانی شدن اقتصاد از كنترل دولت ها بر اقتصاد ملی كاسته خواهد شد. زیرا به تدریج قوانین و مقررات ملی جای خود را به قوانین و مقررات بینالمللی می دهند و سازمانهای بینالمللی بسیاری از وظایف سازمانهای ملی را برعهده خواهند گرفت. به این ترتیب، دولتها با چالشهای جدی روبه رو خواهند شد.
۷- #گسترش_صنعت_جهانگردی:
گسترش ارتباطات موجب شده تا شناخت مردم كشورها از یكدیگر افزایش یافته و انگیزه برای جهانگردی بیشتر شود. به همین دلیل، صنعت جهانگردی در دهه گذشته به یكی از زیربخشهای مهم بازرگانی خارجی تبدیل شده است. درآمدهای جهانگردی دنیا در ۱۹۹۶ به ۴۲۳ میلیارد دلار افزایش یافته است.
۸- #پیشرفتهای_فنآوری:
پیشرفت فن آوری رایانه ای و مخابرات
نوری این امكان را فراهم آورده تا اطلاعات به هنگام و همزمان در اختیار همه علاقه مندان در سراسر جهان قرار گیرد. فن آوری نوین، سرعت انتقال پردازش داده های روی زمین را به سرعت نور رسانده است. فن آوری نوین حركت سرمایه بین كشورها را به مراتب سریع تر كرده است. امروزه سیستم های شبكه های پیام رسانی الكترونیكی، موجب شده تا بانك ها و موسسات اعتباری كارهای خود را با سرعت نور انجام دهند.
جهانی شدن برای ایران فرصت ها و چالش هایی را به وجود می آورد. ایران می تواند با اتخاذ سیاست های درست چالش ها را به حداقل برساند و از فرصتهایی كه به وجود می آید به نحو بهتری استفاده كند. با توجه به اینكه بیش از ۹۰ درصد از تجارت خارجی ایران با كشورهای عضو WTO صورت گرفته و كشورهای عضو این سازمان بیش از ۸۰ درصد حجم تجارت جهان را به خود اختصاص داده اند، به جهت خارج شدن ایران از انزوای اقتصادی، ضرورت حضور فعال در این سازمان – ولو در بلندمدت- امری اجتنابناپذیر خواهد بود.
Telegram
attach📎