Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#مدیران
در زندگی قالب و سبک پدیده ها تغییر می کند نه محتوا و مفهوم
#مكاتب_مختلف_توسعه_اقتصادي
☆1
از قرن هجدهم و با رشد سريع صنايع در غرب, اولين انديشههاي اقتصادي ظهور نمود.
اين انديشهها, در پي تئوريزهكردن رشد درحالظهور, علل و عوامل, راهكارهاي هدايت و راهبري, و بررسي پيامدهاي ممكن بود.
از جمله مكاتب پايه در توسعه اقتصادي ميتوان به اين موارد اشاره كرد :
1. #نظريه_آدام_اسميت (1790-1723):
آدام اسميت يكي از مشهورترين اقتصاددانان خوشبين كلاسيك است كه از او به عنوان ” پدر علم اقتصاد “ نام برده ميشود.
اسميت و ديگر اقتصاددانان كلاسيك (همچون #ريكاردو و #مالتوس), ” #زمين “, ” #كار “ و ” #سرمايه “ را عوامل توليد ميدانستند.
مفاهيم دست نامرئيِ ” #تقسيم_كار“, ” #انباشت_سرمايه“ و ” #گسترش_بازار “, اسكلت نظريه وي را در توسعه اقتصادي تشكيل ميدهند.
تعبير ” #دستهاي_نامرئي “ آدام اسميت را ميتوان, به طور ساده, نيروهايي دانست كه عرضه و تقاضا را در بازار شكل ميدهند, يعني خواستها و مطلوبهاي مصرفكنندگان كالاها و خدمات (از يك طرف) و تعقيب منافع خصوصي توسط توليدكنندگان آنان (از طرف ديگر), كه در مجموع سطوح توليد و قيمتها را به سمت تعادل سوق ميدهند.
او معتقد بود ” #سيستم_مبتني_بر_بازارِ_سرمايهداريِ_رقابتي “ منافع همه طرفها را تامين ميكند.
اسميت سرمايهداري را يك نظام بهرهور با تواني بالقوه براي افزايش رفاه انسان ميديد.
بخصوص او روي اهميت تقسيم كار ( #تخصصي_شدن_مشاغل) و قانون انباشت سرمايه به عنوان عوامل اوليه كمككننده به پيشرفت اقتصادي سرمايهداري (و يا به تعبير او ” #ثروت_ملل “) تاكيد ميكرد.
او اعتقاد داشت ”تقسيم كار“ باعث افزايش مهارتها و بهرهوري افراد ميشود و باعث ميشود تا افراد (در مجموع ) بيشتر بتوانند توليد كنند و سپس آنان را مبادله كنند.
بايد بازارها توسعه يابند تا افراد بتوانند مازاد توليد خود را بفروشند (كه اين نيازمند توسعه زيرساختهاي حملونقل است).
بعلاوه رشد اقتصادي تا زماني ادامه خواهد داشت كه سرمايه انباشته گردد و پيشرفت فناوري را موجب گردد, كه در اين ميان, وجود رقابت و تجارت آزاد, اين فرآيند را تشديد مينمايد.
آدام اسميت اولويتهاي سرمايهگذاري را در #كشاورزي, #صنعت و #تجارت ميدانست, چون او معتقد بود به دليل نياز فزايندهاي كه براي مواد غذايي وجود دارد كمبود آن ( و تاثيرش بر دستمزدها ) ميتواند مانع توسعه شود.
تئوري توسعه اقتصادي اسميت, يك نظريه #گذار_از_فئوداليسم به #صنعتي_شدن است.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#مدیران
در زندگی قالب و سبک پدیده ها تغییر می کند نه محتوا و مفهوم
#مكاتب_مختلف_توسعه_اقتصادي
☆1
از قرن هجدهم و با رشد سريع صنايع در غرب, اولين انديشههاي اقتصادي ظهور نمود.
اين انديشهها, در پي تئوريزهكردن رشد درحالظهور, علل و عوامل, راهكارهاي هدايت و راهبري, و بررسي پيامدهاي ممكن بود.
از جمله مكاتب پايه در توسعه اقتصادي ميتوان به اين موارد اشاره كرد :
1. #نظريه_آدام_اسميت (1790-1723):
آدام اسميت يكي از مشهورترين اقتصاددانان خوشبين كلاسيك است كه از او به عنوان ” پدر علم اقتصاد “ نام برده ميشود.
اسميت و ديگر اقتصاددانان كلاسيك (همچون #ريكاردو و #مالتوس), ” #زمين “, ” #كار “ و ” #سرمايه “ را عوامل توليد ميدانستند.
مفاهيم دست نامرئيِ ” #تقسيم_كار“, ” #انباشت_سرمايه“ و ” #گسترش_بازار “, اسكلت نظريه وي را در توسعه اقتصادي تشكيل ميدهند.
تعبير ” #دستهاي_نامرئي “ آدام اسميت را ميتوان, به طور ساده, نيروهايي دانست كه عرضه و تقاضا را در بازار شكل ميدهند, يعني خواستها و مطلوبهاي مصرفكنندگان كالاها و خدمات (از يك طرف) و تعقيب منافع خصوصي توسط توليدكنندگان آنان (از طرف ديگر), كه در مجموع سطوح توليد و قيمتها را به سمت تعادل سوق ميدهند.
او معتقد بود ” #سيستم_مبتني_بر_بازارِ_سرمايهداريِ_رقابتي “ منافع همه طرفها را تامين ميكند.
اسميت سرمايهداري را يك نظام بهرهور با تواني بالقوه براي افزايش رفاه انسان ميديد.
بخصوص او روي اهميت تقسيم كار ( #تخصصي_شدن_مشاغل) و قانون انباشت سرمايه به عنوان عوامل اوليه كمككننده به پيشرفت اقتصادي سرمايهداري (و يا به تعبير او ” #ثروت_ملل “) تاكيد ميكرد.
او اعتقاد داشت ”تقسيم كار“ باعث افزايش مهارتها و بهرهوري افراد ميشود و باعث ميشود تا افراد (در مجموع ) بيشتر بتوانند توليد كنند و سپس آنان را مبادله كنند.
بايد بازارها توسعه يابند تا افراد بتوانند مازاد توليد خود را بفروشند (كه اين نيازمند توسعه زيرساختهاي حملونقل است).
بعلاوه رشد اقتصادي تا زماني ادامه خواهد داشت كه سرمايه انباشته گردد و پيشرفت فناوري را موجب گردد, كه در اين ميان, وجود رقابت و تجارت آزاد, اين فرآيند را تشديد مينمايد.
آدام اسميت اولويتهاي سرمايهگذاري را در #كشاورزي, #صنعت و #تجارت ميدانست, چون او معتقد بود به دليل نياز فزايندهاي كه براي مواد غذايي وجود دارد كمبود آن ( و تاثيرش بر دستمزدها ) ميتواند مانع توسعه شود.
تئوري توسعه اقتصادي اسميت, يك نظريه #گذار_از_فئوداليسم به #صنعتي_شدن است.
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
.:
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#مدیران
در زندگی قالب و سبک پدیده ها تغییر می کند نه محتوا و مفهوم
#مكاتب_مختلف_توسعه_اقتصادي
2. #نظريه_مالتوس (1823-1766):
شهرت مالتوس بيشتر به نظريه جمعيتي وي مربوط ميشود حال آنكه وي در مورد مسايل اقتصادي مانند اشباع بازار و بحرانهاي اقتصادي نيز داراي نظريات دقيقي است.
در اينجا به صورت گذرا هر دو را بيان ميكنيم:
الف<< #نظريه_جمعيتي_مالتوس:
او معتقد بود با افزايش دستمزدها (فراتر از سطح حداقلي معيشت), جمعيت افزايش مييابد, چون همراهي افزايش دستمزدها با افزايش ميزان توليد, باعث فراواني بيشتر مواد غذايي و كالاهاي ضروري شده و بچههاي بيشتري قادر به ادامه حيات خواهند بود.
به اعتقاد او, وقتي دستمزدها افزايش مييابد و با فرض سيريناپذيري اميال جنسي فقرا, ميتوان انتظار داشت كه در صورت عدم وجود موانع, جمعيت طي هر نسل (هر 25 سال يكبار) دو برابر گردد.
به همين علت, عليرغم افزايش درآمدهاي فقرا, همچنان طبقات فقيرتر جامعه, فقير باقي ميمانند.
در مقابل رشد محصولات كشاورزي فقط به صورت تصاعد حسابي و با نرخ 1و2و3و4و ... افزايش مييابد.
بدين خاطر, ناكافيبودن توليد مواد غذايي باعث محدودشدن رشد جمعيت شده و بعضاً درآمد سرانه نيز به سطحي كمتر از معيشت تنزل مييابد.
تعادل وقتي بوجود ميآيد كه نرخ رشد جمعيت, با افزايش ميزان توليد همگام گردد.
ب<< #نظريه_اشباع_بازار_مالتوس:
او بيان ميدارد كه كارگران بايستي بيش از ارزش كالاهايي كه تمايل به خريد آنها دارند ارزش ايجاد نمايند تا توسط كارفرمايان استخدام شوند.
اين امر باعث ميشود كه كارگران قادر به خريد كالاهاي توليدي خود نباشند, لذا لازم است چنين كالاهايي توسط ديگر اقشار جامعه خريداري شود.
به نظر وي, اگرچه سرمايهداران قدرت مصرف منافع خود را دارند اما بيشتر مايل به گردآوري ثروت هستند.
مالكان زمين هم كه مايل به خريد چنين كالاهاي مازادي هستند نميتوانند تمام مازاد توليد را جذب نمايند. به همين خاطر ” #جنگ “ (براي تصاحب بازارهاي جديد و افزايش توليد) راهگشاي معضل اشباع بازار براي كشورهايي همچون آمريكا و انگلستان بوده است.
او پيشنهاد ميكند در مواقعي كه كشور دچار بحران است بايد به افزايش هزينهها در كارهايي كه بازده و سودشان مستقيماً براي فروش وارد بازار نميشود (همچون راهسازي و كارهاي عمومي) پرداخت.
🆔👉 @iran_novin1
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#مدیران
در زندگی قالب و سبک پدیده ها تغییر می کند نه محتوا و مفهوم
#مكاتب_مختلف_توسعه_اقتصادي
2. #نظريه_مالتوس (1823-1766):
شهرت مالتوس بيشتر به نظريه جمعيتي وي مربوط ميشود حال آنكه وي در مورد مسايل اقتصادي مانند اشباع بازار و بحرانهاي اقتصادي نيز داراي نظريات دقيقي است.
در اينجا به صورت گذرا هر دو را بيان ميكنيم:
الف<< #نظريه_جمعيتي_مالتوس:
او معتقد بود با افزايش دستمزدها (فراتر از سطح حداقلي معيشت), جمعيت افزايش مييابد, چون همراهي افزايش دستمزدها با افزايش ميزان توليد, باعث فراواني بيشتر مواد غذايي و كالاهاي ضروري شده و بچههاي بيشتري قادر به ادامه حيات خواهند بود.
به اعتقاد او, وقتي دستمزدها افزايش مييابد و با فرض سيريناپذيري اميال جنسي فقرا, ميتوان انتظار داشت كه در صورت عدم وجود موانع, جمعيت طي هر نسل (هر 25 سال يكبار) دو برابر گردد.
به همين علت, عليرغم افزايش درآمدهاي فقرا, همچنان طبقات فقيرتر جامعه, فقير باقي ميمانند.
در مقابل رشد محصولات كشاورزي فقط به صورت تصاعد حسابي و با نرخ 1و2و3و4و ... افزايش مييابد.
بدين خاطر, ناكافيبودن توليد مواد غذايي باعث محدودشدن رشد جمعيت شده و بعضاً درآمد سرانه نيز به سطحي كمتر از معيشت تنزل مييابد.
تعادل وقتي بوجود ميآيد كه نرخ رشد جمعيت, با افزايش ميزان توليد همگام گردد.
ب<< #نظريه_اشباع_بازار_مالتوس:
او بيان ميدارد كه كارگران بايستي بيش از ارزش كالاهايي كه تمايل به خريد آنها دارند ارزش ايجاد نمايند تا توسط كارفرمايان استخدام شوند.
اين امر باعث ميشود كه كارگران قادر به خريد كالاهاي توليدي خود نباشند, لذا لازم است چنين كالاهايي توسط ديگر اقشار جامعه خريداري شود.
به نظر وي, اگرچه سرمايهداران قدرت مصرف منافع خود را دارند اما بيشتر مايل به گردآوري ثروت هستند.
مالكان زمين هم كه مايل به خريد چنين كالاهاي مازادي هستند نميتوانند تمام مازاد توليد را جذب نمايند. به همين خاطر ” #جنگ “ (براي تصاحب بازارهاي جديد و افزايش توليد) راهگشاي معضل اشباع بازار براي كشورهايي همچون آمريكا و انگلستان بوده است.
او پيشنهاد ميكند در مواقعي كه كشور دچار بحران است بايد به افزايش هزينهها در كارهايي كه بازده و سودشان مستقيماً براي فروش وارد بازار نميشود (همچون راهسازي و كارهاي عمومي) پرداخت.
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#مدیران
در زندگی قالب و سبک پدیده ها تغییر می کند نه محتوا و مفهوم
#مكاتب_مختلف_توسعه_اقتصادي :
3. #نظريه_ريكاردو (1823-1772):
ريكاردو با پذيرش نظريه جمعيتي مالتوس, به توسعه مكتب كلاسيك بنيانگذاريشده توسط اسميت پرداخت.
درحاليكه اسميت روي مساله ” #توليد “ تاكيد ميورزيد, ريكاردو بر مبحث ” #توزيع_درآمد “ متمركز گرديد و بعداً نئوكلاسيكها (شاگردان وي) بر ” #كارآيي “ متمركز شدند.
دو نظريه معروف او,
” #قانون_بازده_نزولي“ و
” #مزيت_نسبي“ است:
الف<<
#قانون_بازده_نهايي_نزولي:
به اعتقاد ريكاردو, همزمان با رشد اقتصادي و جمعيتي, بهدليل افزايش نياز به مواد غذايي و محصولات كشاورزي, كشاورزان مجبور خواهند شد زمينهاي داراي بهرهوري پايينتر را نيز زير كشت ببرند (بعد از زمينهاي درجه يك كه درآغاز زير كشت ميروند, زمينهاي درجه دو و درجه سه مورد استفاده قرار ميگيرند).
از آنجاييكه بهرهوري زمينهاي درجه 2, 3 و 4 كمتر از زمينهاي درجه 1 است, هزينه توليد در آنان افزايش مييابد.
درنتيجه قيمت مواد غذايي افزايش يافته و بالتبع سود بادآوردهاي (رانت) نصيب صاحبان زمينهاي درجه 1 ميگردد.
مقدار اين رانتِ دريافتي توسط صاحبان زمين, همگام با رشد جمعيت افزايش يافته و باعث كاهش درآمد كل جامعه (دردسترس كارگران و مهمتر از آن سود سرمايهگذاران) ميشود.
او از اينجا نتيجه ميگيرد كه منافع صاحبان زمين در مقابل منافع ديگر طبقات جامعه قرار ميگيرد.
او بيان ميدارد كه وقتي يك اقتصاد در حال رشد به حداكثر ميزان درآمد سرانه دست مييابد پس از آن بهدليل افزايش مستمر قيمت مواد غذايي, درآمد سرانه كاهش خواهد يافت. نهايتاً اقتصاد به يك وضعيت ايستا يا تعادلي ميرسد كه در آن, كارگران صرفاً دستمزدهايي در سطح حداقل معيشت دريافت ميكنند.
به اعتقاد او, رشد اقتصادي در يك جامعه سرمايهداري در سايه وجود مواد غذايي ارزانقيمت ( كه به معني پايينتر بودن دستمزدهاي كارگران صنعتي و بالاتر رفتن سودهاي سرمايهداران است) و درنتيجه افزايش امكان انباشت سرمايه در صنعت, توليد بيشتر و در نهايت افزايش درآمدهاي اقتصادي كل, تحقق مييابد.
از ديدگاه ريكاردو, افزايش بهرهوري كشاورزي (در مقايسه با صنعت), پايه اساسي رشد اقتصادي است.
او اعتقاد داشت در بلندمدت با پيشرفت فناوري, بهرهوري زمينهاي كشاورزي افزايش مييابد.
ريكاردو تعقيب سياست درهاي باز براي تجارت آزاد را براي پايين نگهداشتن سطح #دستمزدهاي_اسمي, توصيه نمود.
ب<<
#نظريه_مزيت_نسبي:
براساس اين نظريه, مبادله آزاد مابين كشورها, باعث افزايش مقدار توليدات (محصول) جهاني ميشود.
اگر هر كشوري به توليد كالاهايي روي آورد كه توانايي توليد آنها را با هزينه نسبي كمتري ( در مقايسه با ديگر شركا و رقباي تجاري خود ) دارد, در اين صورت, كشور مفروض قادر خواهد بود, مقداري از كالاهايي را كه با هزينه كمتري توليد ميكند با كالاهاي ديگري كه ملتهاي ديگر قادر به توليد ارزانتر آنها هستند, مبادله نمايد.
در پايان يك دوره زماني, ملتها در خواهند يافت كه امكانات مصرف انها, در اثر تجارت و تخصصيشدن, نسبت به زماني كه همه كالاهاي موردنياز خود را در داخل كشورهايشان توليد ميكردهاند, افزايش يافته است.
به همين خاطر, اقتصاددانان, تجارت آزاد جهاني را مطلوب ميدانند . چون باعث افزايش توليد ناخالص ملي كشورها و بالتبع افزايش رفاه ملتها خواهد شد.
او به كمك مفهوم ” #هزينه_فرصت “ نشان داد كه نبايد كشورها ( بنابر اعتقاد اقتصاددانان گذشته) صرفاً بر توليد كالاهايي كه در آنها داراي #مزيت_مطلق ( در مقابل ديگر كشورها ) هستند, متمركز شوند بلكه در داخل كشور نيز بايد با در نظرگرفتن هزينه جايگزيني يك كالا با كالاي ديگر, برمبناي مزيت نسبي ( #مقايسهاي ) عمل كرد.
بدين طريق همه كشورها متقابلاً منتفع خواهند شد.
تحليل مزيت نسبي (مقايسهاي) ريكاردو براي اثبات تخصصيشدن در توليد و تجارت, بهترين سياستي است كه كشورها بايد تعقيب كنند.
آنچه بايد بر نظريه ريكاردو بيفزاييم ( به عنوان نقد ) اينست كه اينكه كشوري در چه زمينهاي متخصص شود از صِرف تخصصيشدن, مهمتر است, چون برخي كالاها داراي تقاضاي روبهگسترشي در سطح جهان هستند كه ديگر كالاها از آن محرومند.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#مدیران
در زندگی قالب و سبک پدیده ها تغییر می کند نه محتوا و مفهوم
#مكاتب_مختلف_توسعه_اقتصادي :
3. #نظريه_ريكاردو (1823-1772):
ريكاردو با پذيرش نظريه جمعيتي مالتوس, به توسعه مكتب كلاسيك بنيانگذاريشده توسط اسميت پرداخت.
درحاليكه اسميت روي مساله ” #توليد “ تاكيد ميورزيد, ريكاردو بر مبحث ” #توزيع_درآمد “ متمركز گرديد و بعداً نئوكلاسيكها (شاگردان وي) بر ” #كارآيي “ متمركز شدند.
دو نظريه معروف او,
” #قانون_بازده_نزولي“ و
” #مزيت_نسبي“ است:
الف<<
#قانون_بازده_نهايي_نزولي:
به اعتقاد ريكاردو, همزمان با رشد اقتصادي و جمعيتي, بهدليل افزايش نياز به مواد غذايي و محصولات كشاورزي, كشاورزان مجبور خواهند شد زمينهاي داراي بهرهوري پايينتر را نيز زير كشت ببرند (بعد از زمينهاي درجه يك كه درآغاز زير كشت ميروند, زمينهاي درجه دو و درجه سه مورد استفاده قرار ميگيرند).
از آنجاييكه بهرهوري زمينهاي درجه 2, 3 و 4 كمتر از زمينهاي درجه 1 است, هزينه توليد در آنان افزايش مييابد.
درنتيجه قيمت مواد غذايي افزايش يافته و بالتبع سود بادآوردهاي (رانت) نصيب صاحبان زمينهاي درجه 1 ميگردد.
مقدار اين رانتِ دريافتي توسط صاحبان زمين, همگام با رشد جمعيت افزايش يافته و باعث كاهش درآمد كل جامعه (دردسترس كارگران و مهمتر از آن سود سرمايهگذاران) ميشود.
او از اينجا نتيجه ميگيرد كه منافع صاحبان زمين در مقابل منافع ديگر طبقات جامعه قرار ميگيرد.
او بيان ميدارد كه وقتي يك اقتصاد در حال رشد به حداكثر ميزان درآمد سرانه دست مييابد پس از آن بهدليل افزايش مستمر قيمت مواد غذايي, درآمد سرانه كاهش خواهد يافت. نهايتاً اقتصاد به يك وضعيت ايستا يا تعادلي ميرسد كه در آن, كارگران صرفاً دستمزدهايي در سطح حداقل معيشت دريافت ميكنند.
به اعتقاد او, رشد اقتصادي در يك جامعه سرمايهداري در سايه وجود مواد غذايي ارزانقيمت ( كه به معني پايينتر بودن دستمزدهاي كارگران صنعتي و بالاتر رفتن سودهاي سرمايهداران است) و درنتيجه افزايش امكان انباشت سرمايه در صنعت, توليد بيشتر و در نهايت افزايش درآمدهاي اقتصادي كل, تحقق مييابد.
از ديدگاه ريكاردو, افزايش بهرهوري كشاورزي (در مقايسه با صنعت), پايه اساسي رشد اقتصادي است.
او اعتقاد داشت در بلندمدت با پيشرفت فناوري, بهرهوري زمينهاي كشاورزي افزايش مييابد.
ريكاردو تعقيب سياست درهاي باز براي تجارت آزاد را براي پايين نگهداشتن سطح #دستمزدهاي_اسمي, توصيه نمود.
ب<<
#نظريه_مزيت_نسبي:
براساس اين نظريه, مبادله آزاد مابين كشورها, باعث افزايش مقدار توليدات (محصول) جهاني ميشود.
اگر هر كشوري به توليد كالاهايي روي آورد كه توانايي توليد آنها را با هزينه نسبي كمتري ( در مقايسه با ديگر شركا و رقباي تجاري خود ) دارد, در اين صورت, كشور مفروض قادر خواهد بود, مقداري از كالاهايي را كه با هزينه كمتري توليد ميكند با كالاهاي ديگري كه ملتهاي ديگر قادر به توليد ارزانتر آنها هستند, مبادله نمايد.
در پايان يك دوره زماني, ملتها در خواهند يافت كه امكانات مصرف انها, در اثر تجارت و تخصصيشدن, نسبت به زماني كه همه كالاهاي موردنياز خود را در داخل كشورهايشان توليد ميكردهاند, افزايش يافته است.
به همين خاطر, اقتصاددانان, تجارت آزاد جهاني را مطلوب ميدانند . چون باعث افزايش توليد ناخالص ملي كشورها و بالتبع افزايش رفاه ملتها خواهد شد.
او به كمك مفهوم ” #هزينه_فرصت “ نشان داد كه نبايد كشورها ( بنابر اعتقاد اقتصاددانان گذشته) صرفاً بر توليد كالاهايي كه در آنها داراي #مزيت_مطلق ( در مقابل ديگر كشورها ) هستند, متمركز شوند بلكه در داخل كشور نيز بايد با در نظرگرفتن هزينه جايگزيني يك كالا با كالاي ديگر, برمبناي مزيت نسبي ( #مقايسهاي ) عمل كرد.
بدين طريق همه كشورها متقابلاً منتفع خواهند شد.
تحليل مزيت نسبي (مقايسهاي) ريكاردو براي اثبات تخصصيشدن در توليد و تجارت, بهترين سياستي است كه كشورها بايد تعقيب كنند.
آنچه بايد بر نظريه ريكاردو بيفزاييم ( به عنوان نقد ) اينست كه اينكه كشوري در چه زمينهاي متخصص شود از صِرف تخصصيشدن, مهمتر است, چون برخي كالاها داراي تقاضاي روبهگسترشي در سطح جهان هستند كه ديگر كالاها از آن محرومند.
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#مدیران
در زندگی قالب و سبک پدیده ها تغییر می کند نه محتوا و مفهوم
#مكاتب_مختلف_توسعه_اقتصادي :
4. #مدل_رشد_كلاسيك :
از مجموع ديدگاههاي اقتصاددانان كلاسيكي كه گفتيم, مدل رشد اقتصادي كلاسيك سربرآورد.
از ديدگاه آنان, توسعه اقتصادهاي سرمايهداري, مسابقهاي بود بين پيشرفت فناوري و رشد جمعيت, كه در آن براي مدتي, پيشرفت فناوري در راس قرار داشت ؛ اما روزي اين سرآمدي پايان خواهد يافت (و يا دچار ركود ميشود) و اقتصاد سير نزولي در پيش خواهد گرفت.
پيشرفت فناوري, به نوبه خود, وابسته به انباشت سرمايه است كه بسترساز ماشينيشدن و تقسيم كار است.
نرخ انباشت سرمايه نيز به سطح و روند تغيير سودها وابسته است.
به طور خلاصه بايد گفت, پيشرفت واقعي (به مفهوم برخورداري از يك سطح زندگي بالاتر كه بهگونهاي پايدار و مستمر در طي زمان رشد نمايد) در اين مدل وجود ندارد؛ بلكه مدلهاي رشد ارايه شده توسط اين اقتصاددانان (كلاسيك), نويدبخش توقف پيشرفت اقتصادي اين كشورها در بلندمدت است, زماني كه ديگر درآمد سرانه, امكان رشد بيشتر را از دست خواهد داد.
( از آنجاييكه اين الگو بر مفاهيم رياضي پيچيده و نمودارهاي اقتصادي متكي است, از بيان و شرح آنها خودداري مينمايم ).
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#مدیران
در زندگی قالب و سبک پدیده ها تغییر می کند نه محتوا و مفهوم
#مكاتب_مختلف_توسعه_اقتصادي :
4. #مدل_رشد_كلاسيك :
از مجموع ديدگاههاي اقتصاددانان كلاسيكي كه گفتيم, مدل رشد اقتصادي كلاسيك سربرآورد.
از ديدگاه آنان, توسعه اقتصادهاي سرمايهداري, مسابقهاي بود بين پيشرفت فناوري و رشد جمعيت, كه در آن براي مدتي, پيشرفت فناوري در راس قرار داشت ؛ اما روزي اين سرآمدي پايان خواهد يافت (و يا دچار ركود ميشود) و اقتصاد سير نزولي در پيش خواهد گرفت.
پيشرفت فناوري, به نوبه خود, وابسته به انباشت سرمايه است كه بسترساز ماشينيشدن و تقسيم كار است.
نرخ انباشت سرمايه نيز به سطح و روند تغيير سودها وابسته است.
به طور خلاصه بايد گفت, پيشرفت واقعي (به مفهوم برخورداري از يك سطح زندگي بالاتر كه بهگونهاي پايدار و مستمر در طي زمان رشد نمايد) در اين مدل وجود ندارد؛ بلكه مدلهاي رشد ارايه شده توسط اين اقتصاددانان (كلاسيك), نويدبخش توقف پيشرفت اقتصادي اين كشورها در بلندمدت است, زماني كه ديگر درآمد سرانه, امكان رشد بيشتر را از دست خواهد داد.
( از آنجاييكه اين الگو بر مفاهيم رياضي پيچيده و نمودارهاي اقتصادي متكي است, از بيان و شرح آنها خودداري مينمايم ).
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#مدیران
در زندگی قالب و سبک پدیده ها تغییر می کند نه محتوا و مفهوم
#مكاتب_مختلف_توسعه_اقتصادي :
4. #مدل_رشد_كلاسيك :
از مجموع ديدگاههاي اقتصاددانان كلاسيكي كه گفتيم, مدل رشد اقتصادي كلاسيك سربرآورد.
از ديدگاه آنان, توسعه اقتصادهاي سرمايهداري, مسابقهاي بود بين پيشرفت فناوري و رشد جمعيت, كه در آن براي مدتي, پيشرفت فناوري در راس قرار داشت ؛ اما روزي اين سرآمدي پايان خواهد يافت (و يا دچار ركود ميشود) و اقتصاد سير نزولي در پيش خواهد گرفت.
پيشرفت فناوري, به نوبه خود, وابسته به انباشت سرمايه است كه بسترساز ماشينيشدن و تقسيم كار است.
نرخ انباشت سرمايه نيز به سطح و روند تغيير سودها وابسته است.
به طور خلاصه بايد گفت:
پيشرفت واقعي (به مفهوم برخورداري از يك سطح زندگي بالاتر كه بهگونهاي پايدار و مستمر در طي زمان رشد نمايد) در اين مدل وجود ندارد؛ بلكه مدلهاي رشد ارايه شده توسط اين اقتصاددانان (كلاسيك), نويدبخش توقف پيشرفت اقتصادي اين كشورها در بلندمدت است, زماني كه ديگر درآمد سرانه, امكان رشد بيشتر را از دست خواهد داد.
( از آنجاييكه اين الگو بر مفاهيم رياضي پيچيده و نمودارهاي اقتصادي متكي است, از بيان و شرح آنها خودداري مينمايم ).
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#مدیران
در زندگی قالب و سبک پدیده ها تغییر می کند نه محتوا و مفهوم
#مكاتب_مختلف_توسعه_اقتصادي :
4. #مدل_رشد_كلاسيك :
از مجموع ديدگاههاي اقتصاددانان كلاسيكي كه گفتيم, مدل رشد اقتصادي كلاسيك سربرآورد.
از ديدگاه آنان, توسعه اقتصادهاي سرمايهداري, مسابقهاي بود بين پيشرفت فناوري و رشد جمعيت, كه در آن براي مدتي, پيشرفت فناوري در راس قرار داشت ؛ اما روزي اين سرآمدي پايان خواهد يافت (و يا دچار ركود ميشود) و اقتصاد سير نزولي در پيش خواهد گرفت.
پيشرفت فناوري, به نوبه خود, وابسته به انباشت سرمايه است كه بسترساز ماشينيشدن و تقسيم كار است.
نرخ انباشت سرمايه نيز به سطح و روند تغيير سودها وابسته است.
به طور خلاصه بايد گفت:
پيشرفت واقعي (به مفهوم برخورداري از يك سطح زندگي بالاتر كه بهگونهاي پايدار و مستمر در طي زمان رشد نمايد) در اين مدل وجود ندارد؛ بلكه مدلهاي رشد ارايه شده توسط اين اقتصاددانان (كلاسيك), نويدبخش توقف پيشرفت اقتصادي اين كشورها در بلندمدت است, زماني كه ديگر درآمد سرانه, امكان رشد بيشتر را از دست خواهد داد.
( از آنجاييكه اين الگو بر مفاهيم رياضي پيچيده و نمودارهاي اقتصادي متكي است, از بيان و شرح آنها خودداري مينمايم ).
🆔👉 @iran_novin1