Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#جامعه_شناسی
♢2
#اصول_انتقادی_مرتون
با اینکه پارسونز مهمترین نظریهپرداز کارکردگرایی ساختی است؛ اما شاگردش مرتون تنها نویسنده بیانیه مهم در مورد کارکردگرایی ساختاری در جامعهشناسی است.
سه اصل مورد انتقاد مرتون که در تحلیل پیشینیان بود، عبارتند از:
1. #وحدت_کارکردی؛
وی معتقد است وحدت کارکردی فقط در مورد جوامع کوچک ابتدایی درست است و نباید به جوامع بزرگ تعمیم داد؛
2. #شمول_عام؛
یعنی همه صور فرهنگی و اجتماعی، کارکرد مثبت دارند؛
3. #گریز_ناپذیری_کارکردها؛
در اینجا مرتون اصطلاح #کژکارکرد و #کارکرد_منفی برخی ساختارها و رسوم را بیان میدارد.
بر اساس این اصل، نه تنها همه جنبههای معیار جامعه کارکرد مثبت دارند؛ بلکه ضرورت دارند.
مرتون معتقد است باید آمادگی پذیرش این واقعیت را داشته باشیم که شقوق ساختاری و کارکردی گوناگون دیگری را میتوان در داخل جامعه پیدا کرد.
کارکردگرایان ساختاری پیش از مرتون بر کارکردهای یک ساختار یا نهاد تأکید میورزیدند؛ اما مرتون معتقد است، باید بر کارکردهای اجتماعی تأکید شود تا انگیزههای فردی.
به عقیده مرتون کارکردها عبارتند از
#عملکردهایی که تطبیق با سازگاری یک نظام اجتماعی را امکانپذیر میسازند.
وی معتقد است باید کژکارکردها و بدکارکردها نیز در نظر گرفته شوند و همچنین کارکردگرایان ساختی نه تنها باید به کارکردهای آشکار(نیتمند) بلکه باید به کارکردهای پنهانی(غیر نیتمند) نیز بپردازند.
همچنین وی برخلاف کارکردگرایان ساختاری پیش از خود که کل جامعه را مورد تحلیل قرار میدادند معتقد است در تحلیل کارکردی باید میان سطوح مختلف جامعه تفاوت قایل شد زیرا یک ساختار میتواند بخشی از جامعه کارکرد مثبت و برای برخی دیگری کارکرد منفی یا کثرکارکرد داشته باشد.
#انتقادات
1. از نظر ذاتی، نظریه دارای بینشی غیر تاریخی است؛ پدیدها بدون زمینههای تاریخی مورد توجه قرار گرفتهاند؛ محافظهکارانه است و به توصیه وضعیت موجود میپردازد؛
2. از نظر منطقی و روشی، کارکردگرایان به جامعه واقعی و ملموس توجه ندارند و به جای آن به نظامهای انتزاعی میپردازند؛
3. از نظر فراگیری و جهان شمولی، کارکردگرایان ساختی معتقدند نظریهی واحدی وجود دارد که با آن میتوان همه تاریخ را مورد تحلیل قرار داد؛ اما در واقع امر چنین نیست.
منتقدان چنین طرح فراگیری را توهمی بیش نمیدانند و معتقدند که جامعهشناسی باید نظریههایش محدود به یک دوره تاریخی با دامنه متوسط باشد؛
4. نظریه، توان مقابله با تقابل را ندارد زیرا هدف اصلی آن انسجام و سازگاری است؛
5. نظریه، به کنشگر کمتر توجه کرده و در مقابل، بیشتر به ساخت اجتماعی و عناصر ساختی پرداخته است.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#جامعه_شناسی
♢2
#اصول_انتقادی_مرتون
با اینکه پارسونز مهمترین نظریهپرداز کارکردگرایی ساختی است؛ اما شاگردش مرتون تنها نویسنده بیانیه مهم در مورد کارکردگرایی ساختاری در جامعهشناسی است.
سه اصل مورد انتقاد مرتون که در تحلیل پیشینیان بود، عبارتند از:
1. #وحدت_کارکردی؛
وی معتقد است وحدت کارکردی فقط در مورد جوامع کوچک ابتدایی درست است و نباید به جوامع بزرگ تعمیم داد؛
2. #شمول_عام؛
یعنی همه صور فرهنگی و اجتماعی، کارکرد مثبت دارند؛
3. #گریز_ناپذیری_کارکردها؛
در اینجا مرتون اصطلاح #کژکارکرد و #کارکرد_منفی برخی ساختارها و رسوم را بیان میدارد.
بر اساس این اصل، نه تنها همه جنبههای معیار جامعه کارکرد مثبت دارند؛ بلکه ضرورت دارند.
مرتون معتقد است باید آمادگی پذیرش این واقعیت را داشته باشیم که شقوق ساختاری و کارکردی گوناگون دیگری را میتوان در داخل جامعه پیدا کرد.
کارکردگرایان ساختاری پیش از مرتون بر کارکردهای یک ساختار یا نهاد تأکید میورزیدند؛ اما مرتون معتقد است، باید بر کارکردهای اجتماعی تأکید شود تا انگیزههای فردی.
به عقیده مرتون کارکردها عبارتند از
#عملکردهایی که تطبیق با سازگاری یک نظام اجتماعی را امکانپذیر میسازند.
وی معتقد است باید کژکارکردها و بدکارکردها نیز در نظر گرفته شوند و همچنین کارکردگرایان ساختی نه تنها باید به کارکردهای آشکار(نیتمند) بلکه باید به کارکردهای پنهانی(غیر نیتمند) نیز بپردازند.
همچنین وی برخلاف کارکردگرایان ساختاری پیش از خود که کل جامعه را مورد تحلیل قرار میدادند معتقد است در تحلیل کارکردی باید میان سطوح مختلف جامعه تفاوت قایل شد زیرا یک ساختار میتواند بخشی از جامعه کارکرد مثبت و برای برخی دیگری کارکرد منفی یا کثرکارکرد داشته باشد.
#انتقادات
1. از نظر ذاتی، نظریه دارای بینشی غیر تاریخی است؛ پدیدها بدون زمینههای تاریخی مورد توجه قرار گرفتهاند؛ محافظهکارانه است و به توصیه وضعیت موجود میپردازد؛
2. از نظر منطقی و روشی، کارکردگرایان به جامعه واقعی و ملموس توجه ندارند و به جای آن به نظامهای انتزاعی میپردازند؛
3. از نظر فراگیری و جهان شمولی، کارکردگرایان ساختی معتقدند نظریهی واحدی وجود دارد که با آن میتوان همه تاریخ را مورد تحلیل قرار داد؛ اما در واقع امر چنین نیست.
منتقدان چنین طرح فراگیری را توهمی بیش نمیدانند و معتقدند که جامعهشناسی باید نظریههایش محدود به یک دوره تاریخی با دامنه متوسط باشد؛
4. نظریه، توان مقابله با تقابل را ندارد زیرا هدف اصلی آن انسجام و سازگاری است؛
5. نظریه، به کنشگر کمتر توجه کرده و در مقابل، بیشتر به ساخت اجتماعی و عناصر ساختی پرداخته است.
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#جامعه_شناسی
#کارکردگرایی_ساختاری
#Structural_Functionalism
☆2
#اصول_انتقادی_مرتون :
با اینکه پارسونز مهمترین نظریهپرداز کارکردگرایی ساختی است؛ اما شاگردش مرتون تنها نویسنده بیانیه مهم در مورد کارکردگرایی ساختاری در جامعهشناسی است.
سه اصل مورد انتقاد مرتون که در تحلیل پیشینیان بود، عبارتند از:
1. #وحدت_کارکردی؛
وی معتقد است وحدت کارکردی فقط در مورد جوامع کوچک ابتدایی درست است و نباید به جوامع بزرگ تعمیم داد؛
2. #شمول_عام؛
یعنی همه صور فرهنگی و اجتماعی، کارکرد مثبت دارند؛
3. #گریزناپذیری_کارکردها؛
در اینجا مرتون اصطلاح کژکارکرد و کارکرد منفی برخی ساختارها و رسوم را بیان میدارد.
بر اساس این اصل، نه تنها همه جنبههای معیار جامعه کارکرد مثبت دارند؛ بلکه ضرورت دارند.
مرتون معتقد است باید آمادگی پذیرش این واقعیت را داشته باشیم که شقوق ساختاری و کارکردی گوناگون دیگری را میتوان در داخل جامعه پیدا کرد.
کارکردگرایان ساختاری پیش از مرتون بر کارکردهای یک ساختار یا نهاد تأکید میورزیدند؛ اما مرتون معتقد است، باید بر کارکردهای اجتماعی تأکید شود تا انگیزههای فردی.
به عقیده مرتون کارکردها عبارتند از عملکردهایی که تطبیق با سازگاری یک نظام اجتماعی را امکانپذیر میسازند.
وی معتقد است باید کژکارکردها و بدکارکردها نیز در نظر گرفته شوند و همچنین کارکردگرایان ساختی نه تنها باید به کارکردهای آشکار ( نیتمند ) بلکه باید به کارکردهای پنهانی ( غیر نیتمند ) نیز بپردازند.
همچنین وی برخلاف کارکردگرایان ساختاری پیش از خود که کل جامعه را مورد تحلیل قرار میدادند معتقد است در تحلیل کارکردی باید میان سطوح مختلف جامعه تفاوت قایل شد زیرا یک ساختار میتواند بخشی از جامعه کارکرد مثبت و برای برخی دیگری کارکرد منفی یا کثرکارکرد داشته باشد.
#انتقادات
1. #از_نظر_ذاتی، نظریه دارای بینشی غیر تاریخی است؛ پدیده ها بدون زمینههای تاریخی مورد توجه قرار گرفتهاند؛ محافظهکارانه است و به توصیه وضعیت موجود میپردازد؛
2. #از_نظر_منطقی_و_روشی، کارکردگرایان به جامعه واقعی و ملموس توجه ندارند و به جای آن به نظامهای انتزاعی میپردازند؛
3. #از_نظر_فراگیری_و_جهان_شمولی، کارکردگرایان ساختی معتقدند نظریهی واحدی وجود دارد که با آن میتوان همه تاریخ را مورد تحلیل قرار داد؛ اما در واقع امر چنین نیست.
منتقدان چنین طرح فراگیری را توهمی بیش نمیدانند و معتقدند که جامعهشناسی باید نظریههایش محدود به یک دوره تاریخی با دامنه متوسط باشد؛
4. #نظریه، #توان_مقابله_با_تقابل_را_ندارد زیرا هدف اصلی آن انسجام و سازگاری است؛
5. #نظریه_به_کنشگر_کمتر_توجه_کرده و در مقابل، بیشتر به ساخت اجتماعی و عناصر ساختی پرداخته است.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#جامعه_شناسی
#کارکردگرایی_ساختاری
#Structural_Functionalism
☆2
#اصول_انتقادی_مرتون :
با اینکه پارسونز مهمترین نظریهپرداز کارکردگرایی ساختی است؛ اما شاگردش مرتون تنها نویسنده بیانیه مهم در مورد کارکردگرایی ساختاری در جامعهشناسی است.
سه اصل مورد انتقاد مرتون که در تحلیل پیشینیان بود، عبارتند از:
1. #وحدت_کارکردی؛
وی معتقد است وحدت کارکردی فقط در مورد جوامع کوچک ابتدایی درست است و نباید به جوامع بزرگ تعمیم داد؛
2. #شمول_عام؛
یعنی همه صور فرهنگی و اجتماعی، کارکرد مثبت دارند؛
3. #گریزناپذیری_کارکردها؛
در اینجا مرتون اصطلاح کژکارکرد و کارکرد منفی برخی ساختارها و رسوم را بیان میدارد.
بر اساس این اصل، نه تنها همه جنبههای معیار جامعه کارکرد مثبت دارند؛ بلکه ضرورت دارند.
مرتون معتقد است باید آمادگی پذیرش این واقعیت را داشته باشیم که شقوق ساختاری و کارکردی گوناگون دیگری را میتوان در داخل جامعه پیدا کرد.
کارکردگرایان ساختاری پیش از مرتون بر کارکردهای یک ساختار یا نهاد تأکید میورزیدند؛ اما مرتون معتقد است، باید بر کارکردهای اجتماعی تأکید شود تا انگیزههای فردی.
به عقیده مرتون کارکردها عبارتند از عملکردهایی که تطبیق با سازگاری یک نظام اجتماعی را امکانپذیر میسازند.
وی معتقد است باید کژکارکردها و بدکارکردها نیز در نظر گرفته شوند و همچنین کارکردگرایان ساختی نه تنها باید به کارکردهای آشکار ( نیتمند ) بلکه باید به کارکردهای پنهانی ( غیر نیتمند ) نیز بپردازند.
همچنین وی برخلاف کارکردگرایان ساختاری پیش از خود که کل جامعه را مورد تحلیل قرار میدادند معتقد است در تحلیل کارکردی باید میان سطوح مختلف جامعه تفاوت قایل شد زیرا یک ساختار میتواند بخشی از جامعه کارکرد مثبت و برای برخی دیگری کارکرد منفی یا کثرکارکرد داشته باشد.
#انتقادات
1. #از_نظر_ذاتی، نظریه دارای بینشی غیر تاریخی است؛ پدیده ها بدون زمینههای تاریخی مورد توجه قرار گرفتهاند؛ محافظهکارانه است و به توصیه وضعیت موجود میپردازد؛
2. #از_نظر_منطقی_و_روشی، کارکردگرایان به جامعه واقعی و ملموس توجه ندارند و به جای آن به نظامهای انتزاعی میپردازند؛
3. #از_نظر_فراگیری_و_جهان_شمولی، کارکردگرایان ساختی معتقدند نظریهی واحدی وجود دارد که با آن میتوان همه تاریخ را مورد تحلیل قرار داد؛ اما در واقع امر چنین نیست.
منتقدان چنین طرح فراگیری را توهمی بیش نمیدانند و معتقدند که جامعهشناسی باید نظریههایش محدود به یک دوره تاریخی با دامنه متوسط باشد؛
4. #نظریه، #توان_مقابله_با_تقابل_را_ندارد زیرا هدف اصلی آن انسجام و سازگاری است؛
5. #نظریه_به_کنشگر_کمتر_توجه_کرده و در مقابل، بیشتر به ساخت اجتماعی و عناصر ساختی پرداخته است.
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
مقاله علمی
#روش_شناسی_سیستمی_در_جامعه_شناسی_سیاسی
#نقد_و_بررسی_روش_شناسی_سیستمی :
الف – #کارایی_این_روش
نظریه سیستم ها امکان مقایسه را بهتر فراهم می کند؛ بنابراین اگر بخواهیم بین دو نظام حکومتی و یا دو نظام اندیشه ای، مقایسه ای انجام دهیم استفاده از نظریه سیستمی مناسب است.
«تحلیل سیستمی به خرد گرایی در مدیریت منجر می شود؛ بنابراین، تصمیم گیری بر اساس نظریه سیستم ها مبتنی بر مدیریت عقلانی می باشد. نظریه سیستمی مبنای نگرش بسیاری از اندیشمندان کارکردگرا در علوم سیاسی است.
#انتقادات_وارده :
در کنار توجه، بسط و گسترش این روش در علوم سیاسی متفکرینی هم آن را مورد انتقاد قرار داده اند.
#راپو_پورت معتقد است نظریه عمومی سیستم ها بشتر یک جهان بینی یا روش شناسی است تا یک نظریه به مفهومی علمی آن .
برخی دیگر از محققین از جمله #سادوسکی معتقدند در نظریه سیستم ها نوعی تناقض فلسفی وجود دارد، چرا که توصیف سیستم مشروط به توصیف اجزا ی آن است بنابراین نوعی توقف کل بر جزء و جزء برکل در آن دیده می شود که به نظر می رسد این دور دارای پارادوکس باشد.
موارد دیگری که پیرامون این نطریه مورد انتقاد قرار گرفته عبارت اند از :
به عنصر قدرت و زور برای حفظ نظام (سیاسی) کمتر توجه شده است. همه ی اطلاعات را درچارچوب یک نظریه (سیسستم ) آورده می شود و مورد مطالعه قرار می گیرد، در حالی که این امر در این حد ممکن نیست .
اصل ثبات در نظریه سیستمی موجب دوام نظام است ولی در عمل مشاهده می شود که در برخی از کشورها یا برخی از زمان ها نظام های سیاسی هستند که دوام خود را در جنگ ، تهدید، تنش و التهاب آوری می بینند.
نظریه سیستمی به واسطه تاکید ویژه بر مفاهیم ثبات، تعادل، حالت پایدار و حفظ الگوها و از حیث جانبداری ایدئولوژیک ادعایی به نفع وضعیت موجود مورد انتقاد قرار گرفته است.
#هوفمان از متفکرین منتقد، معتقد است مدل های سیستمی از سطح بالایی از کلیت دارند و از ابزارهای برگرفته از سایر رشته استفاده می کنند به مغز سیاست دست پیدا نمی کند.
#جورج_مولسکی اعتقاد دارد که نظریه سیستم ها در روابط بین الملل عاری از بینش های مهم است.
سیستم مفهومی با کلیت بالاست و آنچه در مورد همه ی سیستم ها صادق باشد در عین موضوعیت داشتن در جهان سیاست ، معمولا آنقدرها مشخص نیست که به درک ما از حوزه ی بسیار محدود چیزی بیفزاید.
پایان.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
مقاله علمی
#روش_شناسی_سیستمی_در_جامعه_شناسی_سیاسی
#نقد_و_بررسی_روش_شناسی_سیستمی :
الف – #کارایی_این_روش
نظریه سیستم ها امکان مقایسه را بهتر فراهم می کند؛ بنابراین اگر بخواهیم بین دو نظام حکومتی و یا دو نظام اندیشه ای، مقایسه ای انجام دهیم استفاده از نظریه سیستمی مناسب است.
«تحلیل سیستمی به خرد گرایی در مدیریت منجر می شود؛ بنابراین، تصمیم گیری بر اساس نظریه سیستم ها مبتنی بر مدیریت عقلانی می باشد. نظریه سیستمی مبنای نگرش بسیاری از اندیشمندان کارکردگرا در علوم سیاسی است.
#انتقادات_وارده :
در کنار توجه، بسط و گسترش این روش در علوم سیاسی متفکرینی هم آن را مورد انتقاد قرار داده اند.
#راپو_پورت معتقد است نظریه عمومی سیستم ها بشتر یک جهان بینی یا روش شناسی است تا یک نظریه به مفهومی علمی آن .
برخی دیگر از محققین از جمله #سادوسکی معتقدند در نظریه سیستم ها نوعی تناقض فلسفی وجود دارد، چرا که توصیف سیستم مشروط به توصیف اجزا ی آن است بنابراین نوعی توقف کل بر جزء و جزء برکل در آن دیده می شود که به نظر می رسد این دور دارای پارادوکس باشد.
موارد دیگری که پیرامون این نطریه مورد انتقاد قرار گرفته عبارت اند از :
به عنصر قدرت و زور برای حفظ نظام (سیاسی) کمتر توجه شده است. همه ی اطلاعات را درچارچوب یک نظریه (سیسستم ) آورده می شود و مورد مطالعه قرار می گیرد، در حالی که این امر در این حد ممکن نیست .
اصل ثبات در نظریه سیستمی موجب دوام نظام است ولی در عمل مشاهده می شود که در برخی از کشورها یا برخی از زمان ها نظام های سیاسی هستند که دوام خود را در جنگ ، تهدید، تنش و التهاب آوری می بینند.
نظریه سیستمی به واسطه تاکید ویژه بر مفاهیم ثبات، تعادل، حالت پایدار و حفظ الگوها و از حیث جانبداری ایدئولوژیک ادعایی به نفع وضعیت موجود مورد انتقاد قرار گرفته است.
#هوفمان از متفکرین منتقد، معتقد است مدل های سیستمی از سطح بالایی از کلیت دارند و از ابزارهای برگرفته از سایر رشته استفاده می کنند به مغز سیاست دست پیدا نمی کند.
#جورج_مولسکی اعتقاد دارد که نظریه سیستم ها در روابط بین الملل عاری از بینش های مهم است.
سیستم مفهومی با کلیت بالاست و آنچه در مورد همه ی سیستم ها صادق باشد در عین موضوعیت داشتن در جهان سیاست ، معمولا آنقدرها مشخص نیست که به درک ما از حوزه ی بسیار محدود چیزی بیفزاید.
پایان.
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from اتچ بات
🔴 در پی #اعتراضات متعدد #خانواده و #مادران #داغدار #جاویدنامان #آبان۹۸ نسبت به اظهارات #نرگس_محمدی در شبکه تلویزیونی "من و تو" و در #مصاحبه با #پوریا_زراعتی ، بانو نرگس محمدی در خصوص این اعتراضات و #انتقادات #مادران_آبان۹۸ به بخشی از مصاحبهی اخیرش توضیحاتی را در پیج اینستاگرامی خود منتشر کرد که باید مورد توجه قرار گیرد.
بانو نرگس محمدی هم مانند خانواده جاویدنامان #آبان۹۸ بر گرفتن #انتقام #خون این #دلاوران_میهن از عالی ترین مقامات و آمران این #جنایات و #دادخواهی باور داشته، و تاکید میکنند دیگر خانواده های ایرانی قبل از آنکه #عزادار شوند علیه رژیم #خامنه_ای بپاخیزند و در کنار خانواده های داغدار دادخواهی کنند .
🔻 متن توضیح نرگس محمدی چنین است:
«برای مادرانی که فرزندانشان را در اعدامها، قتلها و کشتارهای خیابانی مکرر، توسط حکومت از دست دادهاند، مطالبه مجازات عاملین و آمرین آن جنایتها حقی مسلم، قانونی و اخلاقی است و تردید در آن وجود ندارد چرا که این مطالبه بخشی از فرایند دادخواهی است.
جنبش دادخواهی تلاشی برای ایستادن در برابر فراموشی ظلم است و ضمناً مطالبهی مجازات عاملان در پیشگاه عدالت و در سطحی فراتر از مبارزه علیه دستگاه سیاسی قضاییای که آن ظلم را روا داشته است با این هدف که دیگر احدی دچار چنین ستمهایی نشود، معترضان در خون نغلتند و مادرانی داغدار جگرگوشههایشان نشوند.
من در مصاحبهای که با تلویزیون من و تو داشتم، سخنانم در اهمیت حمایت و همراهی با مادران داغدار بود و اساسا به بخشهای دیگر امر دادخواهی نپرداختم و همین در ذهنها ایجاد شبهه کرده است. و من خودم را موظف به توضیح میدانم، خصوصا نسبت به مادران داغدار که بخشی از زندگی من هستند و من با برخی مادران شبانه روز زندگی کردهام. و همانطور که در مصاحبه هم گفتم، دفاع از مادران داغدار، همه مادران داغدار، وظیفه انسانی من است و ما مادران به صفت زنانگی و مادرانگی موظفیم از آنها حمایت کنیم و از مادران ایران میخواهم که منتظر نباشند تا فرزند خودشان توسط حکومت کشته شود تا از مادران داغدار حمایت کنند. همانجا از جامعه خواستم تا مادران داغدار را همراهی کنند و صدای اعتراض و دادخواهی مادران را منعکس کنند. و این همان فراموش نکردن ظلم است که بخشی از امر دادخواهی است گرچه یقیناً تمام آن نیست.
در رساندن صدای آنها، فروتنانه کنارشان میایستم، در مطالبه مجازات عاملان با آنها همدلی خواهم کرد، اما مهمترین مرحله دادخواهی، هر یک قدمی است که بتوانیم در کنار هم به سمتی برداریم که منجر به عقب راندن، متوقف کردن، و بازگشتناپذیر شدنِ زنجیره بلند کشتارها، شکنجهها، و داغدیدگیها شود. میدانم که مادرانی چون شهنار اکملی گوهر عشقی و... نیز بیان کردهاند دادخواهیشان، مجازات فرد قاتل و ضارب نیست و نمیخواهند خون او ریخته شود، بلکه هدفی بس فراتر و اساسیتر از آن دارند و آن توقف سیستم سرکوب، قتل و جنایت است و آنها دادخواهی را تا جایی پیش خواهند برد که مانع سوگ فرزند نشستن مادری دیگر و به خاک سپردن عزیزی دیگر باشند و من امیدوارم که چنین خواهند شد.»
از صفحهی اینستاگرام "نرگس محمدی"
بانو نرگس محمدی هم مانند خانواده جاویدنامان #آبان۹۸ بر گرفتن #انتقام #خون این #دلاوران_میهن از عالی ترین مقامات و آمران این #جنایات و #دادخواهی باور داشته، و تاکید میکنند دیگر خانواده های ایرانی قبل از آنکه #عزادار شوند علیه رژیم #خامنه_ای بپاخیزند و در کنار خانواده های داغدار دادخواهی کنند .
🔻 متن توضیح نرگس محمدی چنین است:
«برای مادرانی که فرزندانشان را در اعدامها، قتلها و کشتارهای خیابانی مکرر، توسط حکومت از دست دادهاند، مطالبه مجازات عاملین و آمرین آن جنایتها حقی مسلم، قانونی و اخلاقی است و تردید در آن وجود ندارد چرا که این مطالبه بخشی از فرایند دادخواهی است.
جنبش دادخواهی تلاشی برای ایستادن در برابر فراموشی ظلم است و ضمناً مطالبهی مجازات عاملان در پیشگاه عدالت و در سطحی فراتر از مبارزه علیه دستگاه سیاسی قضاییای که آن ظلم را روا داشته است با این هدف که دیگر احدی دچار چنین ستمهایی نشود، معترضان در خون نغلتند و مادرانی داغدار جگرگوشههایشان نشوند.
من در مصاحبهای که با تلویزیون من و تو داشتم، سخنانم در اهمیت حمایت و همراهی با مادران داغدار بود و اساسا به بخشهای دیگر امر دادخواهی نپرداختم و همین در ذهنها ایجاد شبهه کرده است. و من خودم را موظف به توضیح میدانم، خصوصا نسبت به مادران داغدار که بخشی از زندگی من هستند و من با برخی مادران شبانه روز زندگی کردهام. و همانطور که در مصاحبه هم گفتم، دفاع از مادران داغدار، همه مادران داغدار، وظیفه انسانی من است و ما مادران به صفت زنانگی و مادرانگی موظفیم از آنها حمایت کنیم و از مادران ایران میخواهم که منتظر نباشند تا فرزند خودشان توسط حکومت کشته شود تا از مادران داغدار حمایت کنند. همانجا از جامعه خواستم تا مادران داغدار را همراهی کنند و صدای اعتراض و دادخواهی مادران را منعکس کنند. و این همان فراموش نکردن ظلم است که بخشی از امر دادخواهی است گرچه یقیناً تمام آن نیست.
در رساندن صدای آنها، فروتنانه کنارشان میایستم، در مطالبه مجازات عاملان با آنها همدلی خواهم کرد، اما مهمترین مرحله دادخواهی، هر یک قدمی است که بتوانیم در کنار هم به سمتی برداریم که منجر به عقب راندن، متوقف کردن، و بازگشتناپذیر شدنِ زنجیره بلند کشتارها، شکنجهها، و داغدیدگیها شود. میدانم که مادرانی چون شهنار اکملی گوهر عشقی و... نیز بیان کردهاند دادخواهیشان، مجازات فرد قاتل و ضارب نیست و نمیخواهند خون او ریخته شود، بلکه هدفی بس فراتر و اساسیتر از آن دارند و آن توقف سیستم سرکوب، قتل و جنایت است و آنها دادخواهی را تا جایی پیش خواهند برد که مانع سوگ فرزند نشستن مادری دیگر و به خاک سپردن عزیزی دیگر باشند و من امیدوارم که چنین خواهند شد.»
از صفحهی اینستاگرام "نرگس محمدی"
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
🔴 نظر شما در مورد اعتراف #محسن_نامجو #هنرمند #چپگرا نسبت به #آزار_جنسی دختران کم سن و سال چیست؟
🎭 هنرمند #چپگرایی که با #افشاگری قربانیان متهم به #تجاوز_جنسی و اذیت و آزار دختران شده است.
او ابتدا با #تکبر اتهام خود را انکار کرد، اما در نهایت جرم را پذیرفت و عذرخواهی کرد.
برخی مسئله مهم او را افشای یک فایل صوتی دانستند که حقیقت درونش را بازگو میکند و اکنون #نقاب از چهره اش میافتاد و به همین دلیل با انبوهی از #انتقادات حتی در میان هوادارانش روبرو میشود به ویژه بانوان که میگویند حرفهایش #ضد_بانوان، #تحقیر_آمیز، #توهین_گر و از روی #غرور و #خود_شیفتگی است.
میگویند #نامجو_فروریخت!
بخاطر #دروغگویی ، زیرا پیش از اینها اتهام تجاوز را تکذب کرد!
#نامجو_فروریخت!
زیرا آنچه وانمود میکرد نبود.
🎭 اما نگاه ما طور دیگری است.
او در متن پیش نوشته اعترافش علت جرم خود را #آموزش و #تاریخ_چندهزار_ساله #مرد_سالار توصیف کرد.
از نظر ما او بخاطر این #توهین_به_تاریخ_و_فرهنگ_ایرانی باید #محکوم شود.
آیا پدران و برادران و شوهران #ایران در طول هزاران سال #مردسالاری مورد توصیف او، همه #متجاوز به #نوامیس مردم بوده اند؟
چند تن از شما در خانواده خود سراغ دارید که از میان پدرانتان چنین تجاوزی کرده باشند؟
در $فرهنگ مردسالار!!؟ ایران مورد نظر او کجا زمینه تجاوز به #دختران_کم_سن_و_سال آموزش داده شده است؟
چطور شده است که همزمان که در #اروپا و #آمریکا این #جنایت ها توسط #احزاب و #گروههای_چپگرا رایج شده، این افراد که عمرشان را در #دنباله_روی #چپهای_غربی طی کرده اند، و هر آنچه آنها کرده و گفته اند، را تکرار کرده، و آن را نمایش #روشنفکری خود نموده اند و حتی هنرشان هم #تقلیدی از #هنرمندان_چپ_غربی است و #مقلد #سبک های آنها هستند، وقتی نوبت اعتراف به جرم میرسد، یادشان میافتد #ایرانی هستند، و نمیگویند منشا افکار و اندیشه و آموزشهایشان تفکرات چپگرای غربی بوده، و طبعا این جرم هم از آنجا ناشی شده است، و بجای واقعیت، آن اتهام را متوجه فرهنگی میکند که افتخارش اینست که عمرش را در #تقابل و تلاش برای #نابودی آن کرده است؟
چطور حس #میهن_پرستی و افتخار به #فرهنگ و #آداب و #رسوم و حفظ و #احترام به #کشور و #ملت و #خانواده را که هزاران سال در ایران ترویج شده را نپذیرفته، اما #فساد_اخلاقی خود را که از ریشه های چپگرایش نشات گرفته را گردن #تاریخ_ایران می گذارد؟
اصلا بگوید در عمرش کدام گوشه زندگی اش به ایران و تاریخ و فرهنگ ایران ربط داشته که فساد اخلاقیش را به آن وصل کند؟
کدام #ترانه و #سرود را درآهنگش را تقدیم ایران کرده که اکنون جرم خود را گردن تاریخ هزاران ساله ایران می گذارد؟
در تاریخ هزاران ساله ایران نه مردسالاری هست و نه در فرهنگ و #سبک_زندگی ایرانی سالاری مرد و زن وجود دارد.
در فرهنگ ایران #سرزمین_مادری است، #زبان_مادری است، #ناموس_مادر است، #شرف_مادر است، #عشق_مادر است و... برای یک #مرد_ایرانی #همسر همه چیز است؛ هم #عشق ، هم #دوست ، هم #همراز ، هم #همسنگر و هم #ندیم ... و همه چیز است.
مرد ایرانی به کسی که همه چیزش هست، سالار نبوده، بلکه #شوق و #شادی بود... در ایران #شهبانو_فرح_پهلوی #تاج #نایب_السلطنه برسر گذاشته، دهها #شیربانو اسمش در عالیترین سطح نقش بسته و #بانوان ایران دوش بدوش مردان #زندگی_مشترک به معنای واقعی کرده، بدون آنکه مفاهیم عبوس و #فمینیستی که #گلوبالیست های چپگرا طرح کرده اند را شنیده باشند؛ و حتی الان هم از صد بانوی ایرانی، یکی این موضوعات چپگرایانه را که رفقای شما در اروپا-که زن را جنس مشترک اجتماعی میشمارند- ساخته و در حلق جوامع میکنند، تا خانوادها را تباه کنند، را قبول ندارند، و مردان ایران نیز به این اباطیل را با تمسخر گوش میدهند؛ اما مثل شما که این حرفهای یاوه را میگوئید و در عمل تجاوز میکنید، نه چنین حرفهایی میگویند و نه #چشم و #ذهنشان در پی ناموس کسان هست، تا نباشد #هوس #بوالهوسان در پی ناموسشان؛ و زن را بعنوان #ابزار_اشتراکی_تولید نمیدانند، و شما این را مردسالای و #تملک_بر_زن مینامید و تجاوز و #بی_ناموسی چپگرایانه و #ایدئولوژیک خود را گردن آن میگذارید، و بانوان ایران هم #فمینیست نیستند و با #شریک_زندگی خود #عاشقانه عمر میگذرانند و #خیانت هم نمیکنند و #حرمت حریم #خانواده خود را حفظ کرده و آلوده #هوس_بازی نمیکنند و شما این بانوان را سنتی و #امل و #عقب_مانده مینامید.
بله...
دروغ محسن نامجو اینجاست که فساد حاصل از چپگرایی خود را گردن فرهنگ و تاریخ ایران میگذارد و از این بابت به هفتاد نسل یک ملت #بهتان میزند، که این فساد او از فساد شخصی اش کثیف تر است.
#چپ_هرگز_راست_نگفت
🎭 هنرمند #چپگرایی که با #افشاگری قربانیان متهم به #تجاوز_جنسی و اذیت و آزار دختران شده است.
او ابتدا با #تکبر اتهام خود را انکار کرد، اما در نهایت جرم را پذیرفت و عذرخواهی کرد.
برخی مسئله مهم او را افشای یک فایل صوتی دانستند که حقیقت درونش را بازگو میکند و اکنون #نقاب از چهره اش میافتاد و به همین دلیل با انبوهی از #انتقادات حتی در میان هوادارانش روبرو میشود به ویژه بانوان که میگویند حرفهایش #ضد_بانوان، #تحقیر_آمیز، #توهین_گر و از روی #غرور و #خود_شیفتگی است.
میگویند #نامجو_فروریخت!
بخاطر #دروغگویی ، زیرا پیش از اینها اتهام تجاوز را تکذب کرد!
#نامجو_فروریخت!
زیرا آنچه وانمود میکرد نبود.
🎭 اما نگاه ما طور دیگری است.
او در متن پیش نوشته اعترافش علت جرم خود را #آموزش و #تاریخ_چندهزار_ساله #مرد_سالار توصیف کرد.
از نظر ما او بخاطر این #توهین_به_تاریخ_و_فرهنگ_ایرانی باید #محکوم شود.
آیا پدران و برادران و شوهران #ایران در طول هزاران سال #مردسالاری مورد توصیف او، همه #متجاوز به #نوامیس مردم بوده اند؟
چند تن از شما در خانواده خود سراغ دارید که از میان پدرانتان چنین تجاوزی کرده باشند؟
در $فرهنگ مردسالار!!؟ ایران مورد نظر او کجا زمینه تجاوز به #دختران_کم_سن_و_سال آموزش داده شده است؟
چطور شده است که همزمان که در #اروپا و #آمریکا این #جنایت ها توسط #احزاب و #گروههای_چپگرا رایج شده، این افراد که عمرشان را در #دنباله_روی #چپهای_غربی طی کرده اند، و هر آنچه آنها کرده و گفته اند، را تکرار کرده، و آن را نمایش #روشنفکری خود نموده اند و حتی هنرشان هم #تقلیدی از #هنرمندان_چپ_غربی است و #مقلد #سبک های آنها هستند، وقتی نوبت اعتراف به جرم میرسد، یادشان میافتد #ایرانی هستند، و نمیگویند منشا افکار و اندیشه و آموزشهایشان تفکرات چپگرای غربی بوده، و طبعا این جرم هم از آنجا ناشی شده است، و بجای واقعیت، آن اتهام را متوجه فرهنگی میکند که افتخارش اینست که عمرش را در #تقابل و تلاش برای #نابودی آن کرده است؟
چطور حس #میهن_پرستی و افتخار به #فرهنگ و #آداب و #رسوم و حفظ و #احترام به #کشور و #ملت و #خانواده را که هزاران سال در ایران ترویج شده را نپذیرفته، اما #فساد_اخلاقی خود را که از ریشه های چپگرایش نشات گرفته را گردن #تاریخ_ایران می گذارد؟
اصلا بگوید در عمرش کدام گوشه زندگی اش به ایران و تاریخ و فرهنگ ایران ربط داشته که فساد اخلاقیش را به آن وصل کند؟
کدام #ترانه و #سرود را درآهنگش را تقدیم ایران کرده که اکنون جرم خود را گردن تاریخ هزاران ساله ایران می گذارد؟
در تاریخ هزاران ساله ایران نه مردسالاری هست و نه در فرهنگ و #سبک_زندگی ایرانی سالاری مرد و زن وجود دارد.
در فرهنگ ایران #سرزمین_مادری است، #زبان_مادری است، #ناموس_مادر است، #شرف_مادر است، #عشق_مادر است و... برای یک #مرد_ایرانی #همسر همه چیز است؛ هم #عشق ، هم #دوست ، هم #همراز ، هم #همسنگر و هم #ندیم ... و همه چیز است.
مرد ایرانی به کسی که همه چیزش هست، سالار نبوده، بلکه #شوق و #شادی بود... در ایران #شهبانو_فرح_پهلوی #تاج #نایب_السلطنه برسر گذاشته، دهها #شیربانو اسمش در عالیترین سطح نقش بسته و #بانوان ایران دوش بدوش مردان #زندگی_مشترک به معنای واقعی کرده، بدون آنکه مفاهیم عبوس و #فمینیستی که #گلوبالیست های چپگرا طرح کرده اند را شنیده باشند؛ و حتی الان هم از صد بانوی ایرانی، یکی این موضوعات چپگرایانه را که رفقای شما در اروپا-که زن را جنس مشترک اجتماعی میشمارند- ساخته و در حلق جوامع میکنند، تا خانوادها را تباه کنند، را قبول ندارند، و مردان ایران نیز به این اباطیل را با تمسخر گوش میدهند؛ اما مثل شما که این حرفهای یاوه را میگوئید و در عمل تجاوز میکنید، نه چنین حرفهایی میگویند و نه #چشم و #ذهنشان در پی ناموس کسان هست، تا نباشد #هوس #بوالهوسان در پی ناموسشان؛ و زن را بعنوان #ابزار_اشتراکی_تولید نمیدانند، و شما این را مردسالای و #تملک_بر_زن مینامید و تجاوز و #بی_ناموسی چپگرایانه و #ایدئولوژیک خود را گردن آن میگذارید، و بانوان ایران هم #فمینیست نیستند و با #شریک_زندگی خود #عاشقانه عمر میگذرانند و #خیانت هم نمیکنند و #حرمت حریم #خانواده خود را حفظ کرده و آلوده #هوس_بازی نمیکنند و شما این بانوان را سنتی و #امل و #عقب_مانده مینامید.
بله...
دروغ محسن نامجو اینجاست که فساد حاصل از چپگرایی خود را گردن فرهنگ و تاریخ ایران میگذارد و از این بابت به هفتاد نسل یک ملت #بهتان میزند، که این فساد او از فساد شخصی اش کثیف تر است.
#چپ_هرگز_راست_نگفت
Telegram
attach 📎