یک شاهد اعدام ثلاث نوشت (من حتی ویرایش هم نکردم): چهار روزه تو سلول بود. امروز ساعت دو بردن برای اعدام. با لبخند سلولو تا چوبه اعدام طی کرد و تو لحظه اعدام این شعرو خوند. سیصد گل سرخ یک گل نصرانی مارا ز سر بریده میترسانید. گرما ز سر بریده میترسیدیم در مهمل عاشقان نمی رقصیدیم.
با جرثقیل یه کم کشیدنش بالا و بعد مسول گارد اینجا، باقری زیر پاشو زد. قبل اعدام با فریاد گفت الله اکبر... یه تعداد از ناظرین اعدام داشتن گریه میکردن و روشونو از صحنه اعدام برگردونده بودن.
دو بردنش و چهار اعدامش کردن ***
پ ن: حکم ثلاث در سوله زندان اجرا شد و نه در حیاط بهداری و محلی که چوبههای اعدام قرار دارد
#StopExecutionsInIran
#raminhosseinpanahi
با جرثقیل یه کم کشیدنش بالا و بعد مسول گارد اینجا، باقری زیر پاشو زد. قبل اعدام با فریاد گفت الله اکبر... یه تعداد از ناظرین اعدام داشتن گریه میکردن و روشونو از صحنه اعدام برگردونده بودن.
دو بردنش و چهار اعدامش کردن ***
پ ن: حکم ثلاث در سوله زندان اجرا شد و نه در حیاط بهداری و محلی که چوبههای اعدام قرار دارد
#StopExecutionsInIran
#raminhosseinpanahi