Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
بمناسبت 16 آذر روز دانشجو
#سیاست_تجاري_سازي_دانشگاه :
قسمت اول
یکی از اهدافی که سال 57 بیان میشد برقراري عدالت اجتماعی و حذف یا دستکم کاهش نابرابري بود.
جهت گیري ایده ئولوژيهاي انقلابی –خواه در میان گروههاي اسلامی و خواه در میان گروههاي مارکسیستی- به سوي اعتلاي زندگی "محرومین"، "مستضعفین" و یا "کارگران" و اقشار محروم و حذف یا کاهش فاصله ي طبقاتی بود.
بر همین اساس، نویسنده گان قانون اساسی جمهوري اسلامی براي تحقّق عدالت اجتماعی مورد نظر، وظیفه ي ارائه ي رایگان برخی خدمات و کالاهاي همگانی را بر عهده ي دولت گذاشتند. از جمله ي این خدمات و کالاهاي همگانی آموزش و پرورش رایگان تا سطح متوسطه و نیز آموزش عالی تا سطح خودکفایی کشور بوده است.
مطابق اصل 30 قانون اساسی "دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را براي همه ملت تا پایان دوره
متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سر حد خودکفایی کشور بطور رایگان گسترش دهد".
اما بنا به شرایطی که بعدها پیش آمد، تصمیماتی در سطح کلان سیاستگذاري آموزش عالی أخذ شد که به واسطه ي آن، هم جواز تجاري شدن آموزش و پرورش و هم جواز تجاري شدن آموزش عالی داده شد.
چنین روندي از تجاري سازي آموزش عالی که در ایران رخ داده است، حتّا در کشورهاي پیش رفته ي دنیا که در ذیل نظام سرمایه داري نفس میکشند، رخ نداده است.
گیدنز در مورد آموزش عالی در انگلستان مینویسد:
"منابع مالی دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی توسط دولت تأمین میگردد" (گیدنز، 452 :1373).
نه فقط در ایران بلکه در کشورهاي پیشرفته نیز شانه خالی کردن دولت از تأمین هزینه هاي آموزش عالی، کیفیت نظام آموزشی را به خطر میاندازد.
گیدنز در همین باره مینویسد:
"هدف دولت براي کاهش هزینه هاي آموزش عالی منجر به تضعیف روحیه در بعضی از بخشهاي نظام دانشگاهی گردیده و این احساس را برانگیخته است که توانایی دانشگاهها براي تربیت و آموزش دانشجویانی که مهارتهاي آنان در سالهاي آینده مورد نیاز خواهد بود در معرض خطر قرار گرفته است" (همان: 453).
کاهش نسبی بودجه هاي دولتی براي آموزش عالی در دو دهه ي اخیر در امریکا نیز به شدت مورد انتقاد برخی صاحبنظران قرار گرفته است. براي مثال، استیون جی. روزن استون ضمن بررسی میزان بودجه ي دولتی براي آموزش عالی امریکا و روند تحولات آن، مینویسد که "تغییر فرهنگی چشمگیري که در طی دو دهه ي گذشته رخ داده است" و آموزش عالی که قبلا "کالایی عمومی"
(public good)
بود و مورد نیاز کل کشور و ملّت دانسته میشد، وقتی که "کالایی خصوصی اي"
private good
دانسته شد که مورد نیاز افراد است، منجر به کاهش بودجه ي دولتی براي آموزش عالی در آمریکا گردید و از نظر وي این امر کلِّ نظام آموزش عالی آمریکا را به خطر انداخته و به منافع عمومی کشور لطمه زده است:
"این تغییر فلسفی [و فرهنگی] به کاهشهاي چشمگیري در حمایت دولتی براي آموزش عمومی منتهی شده است. این کاهشها تأثیر عمیقی بر دانشجویان، بر کیفیت آموزش عالی در آمریکا، و بر ظرفیت آمریکا براي رقابت در اقتصاد جهانی داشته است؛ صرف نظر از اینکه بر دسترسی دانشجویان به آموزش عالی و تجربه ي آموزش عالی نیز تأثیر داشته است" (Rosenstone, 2004: 2). گ
آمی زوسمن نیز چالشهاي آموزش عالی در قرن بیست و یکم را که بخشی از آن ناشی از خصوصی شدن آموزش عالی در آمریکا است، مورد بررسی قرار داده است.
برخی، تجاري سازي دانشگاه را در تجاري سازي محصولات آموزشی و پژوهشی خلاصه کرده اند:
"رویکرد تجاري سازي در دانشگاه، برگرفته از آموزه هاي سرمایه داري دانشگاهی بوده و ناظر بر کلیه فعالیتهایی است که به منظور جذب منابع خارجی از جانب دانشگاه صورت میپذیرد. این فعالیتها هم در برگیرنده کنشهاي مبتنی بر نیازهاي بازار است که به منظور کسب سود انجام گرفته و مواردي چون: واگذاري حق ثبت اختراع، لیسانس دهی و تأسیس شرکتهاي زایشی را در بر میگیرد و هم رفتارهاي شب بازاري را شامل میگردد که به منظور رقابت بر سر جذب منابع رخ داده و الزاماً با هدف کسب سود دنبال نمیگردد؛ مانند گرانتها و قراردادهاي تحقیقاتی" (عباسی و دیگران، 64 :1388).
اما اکنون تجاري سازي آموزش عالی در ایران بسی از این حد فراتر رفته است.
تجاري سازي محصولات آموزش عالی کار دشواري است زیرا باید خدمات، محصولات فنآورانه، و دانشی تولید
شود که نیازهاي بازار و بخش خصوصی و دولتی را برطرف سازد و این نیازمند پرورش دانشمندانی متخصص و
نوآور و خلّاق است.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
بمناسبت 16 آذر روز دانشجو
#سیاست_تجاري_سازي_دانشگاه :
قسمت اول
یکی از اهدافی که سال 57 بیان میشد برقراري عدالت اجتماعی و حذف یا دستکم کاهش نابرابري بود.
جهت گیري ایده ئولوژيهاي انقلابی –خواه در میان گروههاي اسلامی و خواه در میان گروههاي مارکسیستی- به سوي اعتلاي زندگی "محرومین"، "مستضعفین" و یا "کارگران" و اقشار محروم و حذف یا کاهش فاصله ي طبقاتی بود.
بر همین اساس، نویسنده گان قانون اساسی جمهوري اسلامی براي تحقّق عدالت اجتماعی مورد نظر، وظیفه ي ارائه ي رایگان برخی خدمات و کالاهاي همگانی را بر عهده ي دولت گذاشتند. از جمله ي این خدمات و کالاهاي همگانی آموزش و پرورش رایگان تا سطح متوسطه و نیز آموزش عالی تا سطح خودکفایی کشور بوده است.
مطابق اصل 30 قانون اساسی "دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را براي همه ملت تا پایان دوره
متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سر حد خودکفایی کشور بطور رایگان گسترش دهد".
اما بنا به شرایطی که بعدها پیش آمد، تصمیماتی در سطح کلان سیاستگذاري آموزش عالی أخذ شد که به واسطه ي آن، هم جواز تجاري شدن آموزش و پرورش و هم جواز تجاري شدن آموزش عالی داده شد.
چنین روندي از تجاري سازي آموزش عالی که در ایران رخ داده است، حتّا در کشورهاي پیش رفته ي دنیا که در ذیل نظام سرمایه داري نفس میکشند، رخ نداده است.
گیدنز در مورد آموزش عالی در انگلستان مینویسد:
"منابع مالی دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی توسط دولت تأمین میگردد" (گیدنز، 452 :1373).
نه فقط در ایران بلکه در کشورهاي پیشرفته نیز شانه خالی کردن دولت از تأمین هزینه هاي آموزش عالی، کیفیت نظام آموزشی را به خطر میاندازد.
گیدنز در همین باره مینویسد:
"هدف دولت براي کاهش هزینه هاي آموزش عالی منجر به تضعیف روحیه در بعضی از بخشهاي نظام دانشگاهی گردیده و این احساس را برانگیخته است که توانایی دانشگاهها براي تربیت و آموزش دانشجویانی که مهارتهاي آنان در سالهاي آینده مورد نیاز خواهد بود در معرض خطر قرار گرفته است" (همان: 453).
کاهش نسبی بودجه هاي دولتی براي آموزش عالی در دو دهه ي اخیر در امریکا نیز به شدت مورد انتقاد برخی صاحبنظران قرار گرفته است. براي مثال، استیون جی. روزن استون ضمن بررسی میزان بودجه ي دولتی براي آموزش عالی امریکا و روند تحولات آن، مینویسد که "تغییر فرهنگی چشمگیري که در طی دو دهه ي گذشته رخ داده است" و آموزش عالی که قبلا "کالایی عمومی"
(public good)
بود و مورد نیاز کل کشور و ملّت دانسته میشد، وقتی که "کالایی خصوصی اي"
private good
دانسته شد که مورد نیاز افراد است، منجر به کاهش بودجه ي دولتی براي آموزش عالی در آمریکا گردید و از نظر وي این امر کلِّ نظام آموزش عالی آمریکا را به خطر انداخته و به منافع عمومی کشور لطمه زده است:
"این تغییر فلسفی [و فرهنگی] به کاهشهاي چشمگیري در حمایت دولتی براي آموزش عمومی منتهی شده است. این کاهشها تأثیر عمیقی بر دانشجویان، بر کیفیت آموزش عالی در آمریکا، و بر ظرفیت آمریکا براي رقابت در اقتصاد جهانی داشته است؛ صرف نظر از اینکه بر دسترسی دانشجویان به آموزش عالی و تجربه ي آموزش عالی نیز تأثیر داشته است" (Rosenstone, 2004: 2). گ
آمی زوسمن نیز چالشهاي آموزش عالی در قرن بیست و یکم را که بخشی از آن ناشی از خصوصی شدن آموزش عالی در آمریکا است، مورد بررسی قرار داده است.
برخی، تجاري سازي دانشگاه را در تجاري سازي محصولات آموزشی و پژوهشی خلاصه کرده اند:
"رویکرد تجاري سازي در دانشگاه، برگرفته از آموزه هاي سرمایه داري دانشگاهی بوده و ناظر بر کلیه فعالیتهایی است که به منظور جذب منابع خارجی از جانب دانشگاه صورت میپذیرد. این فعالیتها هم در برگیرنده کنشهاي مبتنی بر نیازهاي بازار است که به منظور کسب سود انجام گرفته و مواردي چون: واگذاري حق ثبت اختراع، لیسانس دهی و تأسیس شرکتهاي زایشی را در بر میگیرد و هم رفتارهاي شب بازاري را شامل میگردد که به منظور رقابت بر سر جذب منابع رخ داده و الزاماً با هدف کسب سود دنبال نمیگردد؛ مانند گرانتها و قراردادهاي تحقیقاتی" (عباسی و دیگران، 64 :1388).
اما اکنون تجاري سازي آموزش عالی در ایران بسی از این حد فراتر رفته است.
تجاري سازي محصولات آموزش عالی کار دشواري است زیرا باید خدمات، محصولات فنآورانه، و دانشی تولید
شود که نیازهاي بازار و بخش خصوصی و دولتی را برطرف سازد و این نیازمند پرورش دانشمندانی متخصص و
نوآور و خلّاق است.
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
بمناسبت 16 آذر روز دانشجو
#سیاست_تجاري_سازي_دانشگاه :
قسمت دوم
تجاري سازي آموزش عالی در ایران راه ساده تري پیدا کرده است.
این نوع تجاري سازي بی نیاز از کوشش هاي فراوان براي ایفاي نقش در اقتصاد دانش بنیان است:
آموزش عالی اکنون به طور مستقیم آموزش را به آحاد ملّت می فروشد.
این نوع تجاري سازي در ایران با خرید یک آپارتمان مسکونی و استخدام چند عضو هیأت علمی و أخذ مجوز براي نصب تابلویی به نام دانشگاه و اعلام ظرفیت براي پذیرش دانشجو تحقق مییابد!
با شکل گیري دانشگاه #آزاد_اسلامی، و سپس دانشگاه #پیام_نور و با هدف اعلان شده ي پوشش دهی داوطلبان ورود به دانشگاه در سراسر کشور #دانشگاههاي_غیر_دولتی شکل گرفت؛ دانشگاههایی که کمترین وابستگی مالی به دولت را داشته باشند.
دانشگاه آزاد اسلامی در سال 1361 و دانشگاه پیام نور در مهرماه 1367 تأسیس شدند. همچنین با شکل گیري نوعی از تجاري شدن در دانشگاههاي دولتی تحت عنوان #دوره_هاي_شبانه، تجاري شدن دانشگاهها بیش از پیش وسعت گرفت و تشدید شد و اکنون انواعی از دانشگاههاي خصوصی که اقدام به فروش آموزش با کیفیت بسیار نازل مینمایند شکل گرفته است که گاه اعتراض برخی سیاستمداران صاحبنظران را به دنبال داشته است.
نمونه اي از این اعتراضات اعتراض یک نماینده ي مجلس به وضعیت أسفبار
دانشگاههاي موسوم به #بین_المللی در کشور است:
"احمد شوهانی، نماینده ایلام در مجلس، با اشاره به گسترش واحدهاي بین المللی مراکز دانشگاهی و کیفیت پائین آموزش در این مراکز اظهار داشت:
در حال حاضر بعضی دانشگاهها به بهانه جذب دانشجوي خارجی و پولی کردن بخشی از فعالیتهاي خود به راه اندازي یک واحد بین المللی در جزایر کیش، قشم و سایر نقاط کشور اقدام کرده اند. ...
عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس خاطرنشان کرد:
با توجه به اینکه بعضی دانشگاهها دولتی هستند، اما به بهانه بین المللی شدن شهریه کلانی را از دانشجویان دریافت میکنند و بعضا هم شنیده شده که بدون کنکور جذب دانشجو میکنند و معیار آنها فقط پول و شهریه هاي کلان است و این قابل قبول نیست.
شوهانی با اشاره به کیفیت نامناسب آموزشی این مراکز تصریح کرد:
کیفیت آموزشی این مراکز در حد یک دانشگاه بین المللی نیست، بنابراین خیلی قابل قبول نیست که دانشگاهی به بهانه
جذب دانشجوي خارجی به راه اندازي واحد بین المللی بپردازد، در حالی که کیفیت آموزشی استاندارد در آن
رعایت نشود" (شوهانی، 1391).
بدین ترتیب، در چند دهه ي اخیر بتدریج دانشگاههایی در کشور پدید آمد که میبایست از طریق خدماتی که
به جامعه عرضه میکردند، منابع مالی خود را تأمین کنند.
بدین ترتیب، اولین گامها براي تجاري سازي آموزش عالی در ایران تحقّق یافت.
بعدها دانشگاههاي دولتی نیز به این فرآیند پیوستند و درصدد برآمدند تا از طریق پولی کردن و فروش آموزش عالی و تحصیلات تکمیلی درآمدي دست و پا کنند.
برپایی واحدهاي شبانه از اواخر دهه ي شصت در دانشگاههاي دولتی نیز آغاز شد و روند تجاري سازي آموزش عالی تداوم یافت.
صدور مجوز براي تأسیس واحد هاي دانشگاهی غیردولتی تداوم یافت و امروز انواعی از دانشگاههاي غیردولتی در اقصا نقاط کشور بوجود آمده است.
امروزه علاوه بر دانشگاههاي فوق الذّکر، صدور مجوز براي تأسیس انواع دانشگاه هاي خصوصی، و راه اندازي انبوهی از #پردیسهاي_دانشگاهی در کنار افزایش مقاطع تحصیلی در بسیاري از واحدهاي فاقد امکانات تخصصی و منابع انسانی متناسب، به نحو روزافزونی به تجاري شدن فزاینده ي آموزش عالی در کشور دامن زده است.
درپاره اي موارد نیز تجاري سازي فزاینده ي آموزش عالی توسط برخی مقامات آموزش عالی به بهانه هایی چون جلوگیري از خروج متقاضیان تحصیلات عالی از کشور –به منزله ي اقدامی براي جلوگیري از " #خروج_دانشجو_و_ارز" از کشور- توجیه شده است.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
بمناسبت 16 آذر روز دانشجو
#سیاست_تجاري_سازي_دانشگاه :
قسمت دوم
تجاري سازي آموزش عالی در ایران راه ساده تري پیدا کرده است.
این نوع تجاري سازي بی نیاز از کوشش هاي فراوان براي ایفاي نقش در اقتصاد دانش بنیان است:
آموزش عالی اکنون به طور مستقیم آموزش را به آحاد ملّت می فروشد.
این نوع تجاري سازي در ایران با خرید یک آپارتمان مسکونی و استخدام چند عضو هیأت علمی و أخذ مجوز براي نصب تابلویی به نام دانشگاه و اعلام ظرفیت براي پذیرش دانشجو تحقق مییابد!
با شکل گیري دانشگاه #آزاد_اسلامی، و سپس دانشگاه #پیام_نور و با هدف اعلان شده ي پوشش دهی داوطلبان ورود به دانشگاه در سراسر کشور #دانشگاههاي_غیر_دولتی شکل گرفت؛ دانشگاههایی که کمترین وابستگی مالی به دولت را داشته باشند.
دانشگاه آزاد اسلامی در سال 1361 و دانشگاه پیام نور در مهرماه 1367 تأسیس شدند. همچنین با شکل گیري نوعی از تجاري شدن در دانشگاههاي دولتی تحت عنوان #دوره_هاي_شبانه، تجاري شدن دانشگاهها بیش از پیش وسعت گرفت و تشدید شد و اکنون انواعی از دانشگاههاي خصوصی که اقدام به فروش آموزش با کیفیت بسیار نازل مینمایند شکل گرفته است که گاه اعتراض برخی سیاستمداران صاحبنظران را به دنبال داشته است.
نمونه اي از این اعتراضات اعتراض یک نماینده ي مجلس به وضعیت أسفبار
دانشگاههاي موسوم به #بین_المللی در کشور است:
"احمد شوهانی، نماینده ایلام در مجلس، با اشاره به گسترش واحدهاي بین المللی مراکز دانشگاهی و کیفیت پائین آموزش در این مراکز اظهار داشت:
در حال حاضر بعضی دانشگاهها به بهانه جذب دانشجوي خارجی و پولی کردن بخشی از فعالیتهاي خود به راه اندازي یک واحد بین المللی در جزایر کیش، قشم و سایر نقاط کشور اقدام کرده اند. ...
عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس خاطرنشان کرد:
با توجه به اینکه بعضی دانشگاهها دولتی هستند، اما به بهانه بین المللی شدن شهریه کلانی را از دانشجویان دریافت میکنند و بعضا هم شنیده شده که بدون کنکور جذب دانشجو میکنند و معیار آنها فقط پول و شهریه هاي کلان است و این قابل قبول نیست.
شوهانی با اشاره به کیفیت نامناسب آموزشی این مراکز تصریح کرد:
کیفیت آموزشی این مراکز در حد یک دانشگاه بین المللی نیست، بنابراین خیلی قابل قبول نیست که دانشگاهی به بهانه
جذب دانشجوي خارجی به راه اندازي واحد بین المللی بپردازد، در حالی که کیفیت آموزشی استاندارد در آن
رعایت نشود" (شوهانی، 1391).
بدین ترتیب، در چند دهه ي اخیر بتدریج دانشگاههایی در کشور پدید آمد که میبایست از طریق خدماتی که
به جامعه عرضه میکردند، منابع مالی خود را تأمین کنند.
بدین ترتیب، اولین گامها براي تجاري سازي آموزش عالی در ایران تحقّق یافت.
بعدها دانشگاههاي دولتی نیز به این فرآیند پیوستند و درصدد برآمدند تا از طریق پولی کردن و فروش آموزش عالی و تحصیلات تکمیلی درآمدي دست و پا کنند.
برپایی واحدهاي شبانه از اواخر دهه ي شصت در دانشگاههاي دولتی نیز آغاز شد و روند تجاري سازي آموزش عالی تداوم یافت.
صدور مجوز براي تأسیس واحد هاي دانشگاهی غیردولتی تداوم یافت و امروز انواعی از دانشگاههاي غیردولتی در اقصا نقاط کشور بوجود آمده است.
امروزه علاوه بر دانشگاههاي فوق الذّکر، صدور مجوز براي تأسیس انواع دانشگاه هاي خصوصی، و راه اندازي انبوهی از #پردیسهاي_دانشگاهی در کنار افزایش مقاطع تحصیلی در بسیاري از واحدهاي فاقد امکانات تخصصی و منابع انسانی متناسب، به نحو روزافزونی به تجاري شدن فزاینده ي آموزش عالی در کشور دامن زده است.
درپاره اي موارد نیز تجاري سازي فزاینده ي آموزش عالی توسط برخی مقامات آموزش عالی به بهانه هایی چون جلوگیري از خروج متقاضیان تحصیلات عالی از کشور –به منزله ي اقدامی براي جلوگیري از " #خروج_دانشجو_و_ارز" از کشور- توجیه شده است.
🆔👉 @iran_novin1