[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#دموکراسی_چیست؟
بحث بر سر دموكراسی و یا به تعبیر امروزی مردمسالاری بدون شناخت بنیادهای آن، بحثی ناقص و نارسا است.
اینكه امروزه بر سر موفقیت و عدم توفیق و سابقه دموكراسی سخن گفته می شود نیازمند و مستلزم آن است كه شاخصه های دموكراسی كه همان بنیادهای آن است را بشناسیم.
بنیادهای دموكراسی و یا اركان آن مبتنی بر چهار ركن اساسی است و به هر حكومتی كه این اركان را در نظام سیاسی خود منظور كرده و بدان التزام نظری و عملی داشت نظام سیاسی دموكرات اطلاق می گردید.
این اركان مهم عبارتند از:
۱- #قانون_اساسی
۲- #نظام_پارلمانی (مجلس)
۳- #احزاب_سیاسی
۴- #مطبوعات_آزاد.
در گذشته حكومت دموكراسی به حكومتی گفته می شد كه چه در قالب و شكل نظام #مشروطه_سلطنتی و چه در قالب و شكل #جمهوری بر این اركان و بنیادهای ذكر شده استوار بوده است.
از میان این اركان چهارگانه، #قانون_اساسی وجه تمایز اصلی نظام دموكرات با نظام های استبدادی در هر نوع آن اعم از پادشاهی (مونارشی)، الیگارشی، آریستوكراسی، فاشیستی، دیكتاتوری نظامی، میلیتاریستی (ارتش سالار) و غیره بوده است .
چرا كه در نظام دموكرات اختیارات و وظایف و قدرت فرمانروا اعم از پادشاه مشروطه یا رئیس جمهور یا فرمانروا بر مبنای قانون اساسی از حالت نامحدود درآمده و محدود و مقید می شود.
#مجلس_و_نظام_پارلمانی نیز ركن دوم نظام دموكراسی است كه به وضع قوانین برای اداره جامعه پرداخته و آن را از خودمحوری و استبداد رای دور نگه می دارد.
اما ركن سوم دموكراسی چه از نوع مشروطه سلطنتی و چه از نوع جمهوری، اگرچه بعد از قانون اساسی و نظام پارلمانی (مجلس) قرار می گیرد ولی از جهت اهمیتی كه در جلوگیری از خودكامگی دارد از دو ركن دیگر مهمتر جلوه می كند، به گونه ای كه گفته شده حكومت دموكراسی بدون #احزاب سیاسی با دیكتاتوری فرقی ندارد.
ركن چهارم حكومت دموكراسی #مطبوعات_آزاد هستند كه نقش بسیار مهم اطلاع رسانی و آگاهی بخشی و به روز كردن و یا به روزآمد نمودن دانسته ها و اطلاعات عمومی و مردمی و فرهنگ سازی عمومی در ابعاد سیاسی و اجتماعی و غیره و جهت دهی و تنویر افكار عمومی را به عهده دارند.
به خصوص در جوامعی كه احزاب سیاسی وجود نداشته و فعالیت احزاب سیاسی تعطیل باشد فی المثل در مقاطعی از تاریخ ایران، مطبوعات نقش احزاب سیاسی و وظیفه و رسالت آنان را نیز به عهده می گرفتند.
این امر سبب شكنندگی مطبوعات در حوادث و رویدادها و تحولات سیاسی می گردید.
امروزه #ركن_پنجمی نیز به اركان دموكراسی افزوده شده كه آن #آزادیهای_مدنی است در قالب آزادی #بیان و #قلم و #اندیشه و #عقیده و #آرمان و نیز توسعه #نهادهای_مدنی_و_اجتماعی كه از حقوق ملی و مردمی دفاع كنند به گونه ای كه دموكراسی بدون آزادی های مدنی بی معنی است و حكومت مردمسالاری بدون آزادی های مدنی بی وجه، بی پایه و بدون اساس تلقی می شود.
اما دموكراسی دارای روش هایی برای اجرای اهداف و آرمان ها و منویات خود است كه مهمترین آنها استفاده از انتخابات و رای اكثریت و #مراجعه_به_آرای_عمومی در قالب انتخاب از میان كاندیداتورها یا نامزدهای نمایندگی مجلس، رئیس جمهور، شوراها، انتخابات محلی و شهرداری ها و غیره و نیز #رفراندوم یا همه پرسی برای تایید یا رد مسئله ای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و یا اقتصادی در قالب آری - نه= بلی - خیر است.
طبیعی و بدیهی است كه آرای عمومی و اكثریت فقط به مثابه روش های دموكراسی محسوب می شوند نه هدف دموكراسی.
البته همچنانکه گفته شد رﻓﺮاﻧﺪوم ﺑﺮاي ﺗﻐﻴﻴﺮ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺣﻜﻮﻣﺘﻲ ﻣﻮﺟﻮد و ﺑﺎ اﺻﻼح ﻗﺎﻧﻮن اﺳﺎﺳﻲ آن ﺑﻪ ﻛﺎر ﻣﻴﺮود و ﺗﺎﻛﻨﻮن در ﻫﻴﭻ ﻣﻮردي در دﻧﻴﺎ دﻳﺪه ﻧﺸﺪه اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺮاي ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻗﺎﻧﻮن اﺳﺎﺳﻲ ﻛﺸﻮري از رﻓﺮاﻧﺪوم ﺑﻬﺮه ﺑﺮداري ﺷﻮد، ﺑﻠﻜﻪ ﻫﺮ ﮔﺎه ﭼﻨﻴﻦ ﻫﺪﻓﻲ ﻣﻮرد ﻧﻈﺮ ﺑﺎﺷﺪ از Plebiscite و ﻳﺎ «ﻫﻤﻪ ﭘﺮﺳﻲ ﺑﺮاي ﺗﻐﻴﻴﺮ رژﻳﻢ و ﻳﺎ ﺗﺪوﻳﻦ ﻗﺎﻧﻮن اﺳﺎﺳﻲ ﺟﺪﻳﺪي» بهره ﺑﺮداري ﻣﻴﺸﻮد.
Plebiscite
ﻛﻪ ﻣﻌﻨﻲ ﻫﻤﻪ ﭘﺮﺳﻲ ﺑﺮاي ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻗﺪرت ﺳﻠﻄﻪ ﺣﻜﻮﻣﺖ Sovereig ﻣﻴﺪﻫﺪ از رﻳﺸﻪ روﻣﻲ Plebs ﺑﻪ ﻣﻌﻨﻲ «ﻣﺮدم ﻋﺎدي» ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ.
Plebiscite
ﻛﻢ و ﺑﻴﺶ از ﺟﻬﺖ ﻣﻔﻬﻮم ﺑﺎ رﻓﺮاﻧﺪوم از ﻳﻚ ﺧﺎﻧﻮاده اﺳﺖ ﺑﺎ اﻳﻦ ﺗﻔﺎوت ﻛﻪ رﻓﺮاﻧﺪوم ﺑﺮاي ﺗﻐﻴﻴﺮ ﺳﻴﺎﺳﺖ دولت و اﺻﻼح ﻗﺎﻧﻮن اﺳﺎﺳﻲ و Plebiscite ﺑﺮاي ﺗﻐﻴﻴﺮ رژﻳﻢ و ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻛﻠﻲ ﺣﻜﻮﻣﺖ ﺑﻪ ﻛﺎر ﻣﻴﺮود.
بنابراین جامعه و حكومت و دولتی كه صرفاً از روش های دموكراسی استفاده می كند و به آرمان دموكراسی پایبند نیست نمی تواند حكومتی دموكرات محسوب شود. خصوصاً امروزه در جهان حكومت ها و دولت ها سعی می كنند تا با تقلید صوری و ظاهری از روش های دموكراسی و نیز تشریفات قانونگذاری و ایجاد مجالس ملی خود را دموكرات و جلوه دهند و ما شاهد دموكراسی های غیرمستقیم از نوع دموكراسی های پارلمانتاریستی بسیاری در جهان هستیم.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#دموکراسی_چیست؟
بحث بر سر دموكراسی و یا به تعبیر امروزی مردمسالاری بدون شناخت بنیادهای آن، بحثی ناقص و نارسا است.
اینكه امروزه بر سر موفقیت و عدم توفیق و سابقه دموكراسی سخن گفته می شود نیازمند و مستلزم آن است كه شاخصه های دموكراسی كه همان بنیادهای آن است را بشناسیم.
بنیادهای دموكراسی و یا اركان آن مبتنی بر چهار ركن اساسی است و به هر حكومتی كه این اركان را در نظام سیاسی خود منظور كرده و بدان التزام نظری و عملی داشت نظام سیاسی دموكرات اطلاق می گردید.
این اركان مهم عبارتند از:
۱- #قانون_اساسی
۲- #نظام_پارلمانی (مجلس)
۳- #احزاب_سیاسی
۴- #مطبوعات_آزاد.
در گذشته حكومت دموكراسی به حكومتی گفته می شد كه چه در قالب و شكل نظام #مشروطه_سلطنتی و چه در قالب و شكل #جمهوری بر این اركان و بنیادهای ذكر شده استوار بوده است.
از میان این اركان چهارگانه، #قانون_اساسی وجه تمایز اصلی نظام دموكرات با نظام های استبدادی در هر نوع آن اعم از پادشاهی (مونارشی)، الیگارشی، آریستوكراسی، فاشیستی، دیكتاتوری نظامی، میلیتاریستی (ارتش سالار) و غیره بوده است .
چرا كه در نظام دموكرات اختیارات و وظایف و قدرت فرمانروا اعم از پادشاه مشروطه یا رئیس جمهور یا فرمانروا بر مبنای قانون اساسی از حالت نامحدود درآمده و محدود و مقید می شود.
#مجلس_و_نظام_پارلمانی نیز ركن دوم نظام دموكراسی است كه به وضع قوانین برای اداره جامعه پرداخته و آن را از خودمحوری و استبداد رای دور نگه می دارد.
اما ركن سوم دموكراسی چه از نوع مشروطه سلطنتی و چه از نوع جمهوری، اگرچه بعد از قانون اساسی و نظام پارلمانی (مجلس) قرار می گیرد ولی از جهت اهمیتی كه در جلوگیری از خودكامگی دارد از دو ركن دیگر مهمتر جلوه می كند، به گونه ای كه گفته شده حكومت دموكراسی بدون #احزاب سیاسی با دیكتاتوری فرقی ندارد.
ركن چهارم حكومت دموكراسی #مطبوعات_آزاد هستند كه نقش بسیار مهم اطلاع رسانی و آگاهی بخشی و به روز كردن و یا به روزآمد نمودن دانسته ها و اطلاعات عمومی و مردمی و فرهنگ سازی عمومی در ابعاد سیاسی و اجتماعی و غیره و جهت دهی و تنویر افكار عمومی را به عهده دارند.
به خصوص در جوامعی كه احزاب سیاسی وجود نداشته و فعالیت احزاب سیاسی تعطیل باشد فی المثل در مقاطعی از تاریخ ایران، مطبوعات نقش احزاب سیاسی و وظیفه و رسالت آنان را نیز به عهده می گرفتند.
این امر سبب شكنندگی مطبوعات در حوادث و رویدادها و تحولات سیاسی می گردید.
امروزه #ركن_پنجمی نیز به اركان دموكراسی افزوده شده كه آن #آزادیهای_مدنی است در قالب آزادی #بیان و #قلم و #اندیشه و #عقیده و #آرمان و نیز توسعه #نهادهای_مدنی_و_اجتماعی كه از حقوق ملی و مردمی دفاع كنند به گونه ای كه دموكراسی بدون آزادی های مدنی بی معنی است و حكومت مردمسالاری بدون آزادی های مدنی بی وجه، بی پایه و بدون اساس تلقی می شود.
اما دموكراسی دارای روش هایی برای اجرای اهداف و آرمان ها و منویات خود است كه مهمترین آنها استفاده از انتخابات و رای اكثریت و #مراجعه_به_آرای_عمومی در قالب انتخاب از میان كاندیداتورها یا نامزدهای نمایندگی مجلس، رئیس جمهور، شوراها، انتخابات محلی و شهرداری ها و غیره و نیز #رفراندوم یا همه پرسی برای تایید یا رد مسئله ای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و یا اقتصادی در قالب آری - نه= بلی - خیر است.
طبیعی و بدیهی است كه آرای عمومی و اكثریت فقط به مثابه روش های دموكراسی محسوب می شوند نه هدف دموكراسی.
البته همچنانکه گفته شد رﻓﺮاﻧﺪوم ﺑﺮاي ﺗﻐﻴﻴﺮ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺣﻜﻮﻣﺘﻲ ﻣﻮﺟﻮد و ﺑﺎ اﺻﻼح ﻗﺎﻧﻮن اﺳﺎﺳﻲ آن ﺑﻪ ﻛﺎر ﻣﻴﺮود و ﺗﺎﻛﻨﻮن در ﻫﻴﭻ ﻣﻮردي در دﻧﻴﺎ دﻳﺪه ﻧﺸﺪه اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺮاي ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻗﺎﻧﻮن اﺳﺎﺳﻲ ﻛﺸﻮري از رﻓﺮاﻧﺪوم ﺑﻬﺮه ﺑﺮداري ﺷﻮد، ﺑﻠﻜﻪ ﻫﺮ ﮔﺎه ﭼﻨﻴﻦ ﻫﺪﻓﻲ ﻣﻮرد ﻧﻈﺮ ﺑﺎﺷﺪ از Plebiscite و ﻳﺎ «ﻫﻤﻪ ﭘﺮﺳﻲ ﺑﺮاي ﺗﻐﻴﻴﺮ رژﻳﻢ و ﻳﺎ ﺗﺪوﻳﻦ ﻗﺎﻧﻮن اﺳﺎﺳﻲ ﺟﺪﻳﺪي» بهره ﺑﺮداري ﻣﻴﺸﻮد.
Plebiscite
ﻛﻪ ﻣﻌﻨﻲ ﻫﻤﻪ ﭘﺮﺳﻲ ﺑﺮاي ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻗﺪرت ﺳﻠﻄﻪ ﺣﻜﻮﻣﺖ Sovereig ﻣﻴﺪﻫﺪ از رﻳﺸﻪ روﻣﻲ Plebs ﺑﻪ ﻣﻌﻨﻲ «ﻣﺮدم ﻋﺎدي» ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ.
Plebiscite
ﻛﻢ و ﺑﻴﺶ از ﺟﻬﺖ ﻣﻔﻬﻮم ﺑﺎ رﻓﺮاﻧﺪوم از ﻳﻚ ﺧﺎﻧﻮاده اﺳﺖ ﺑﺎ اﻳﻦ ﺗﻔﺎوت ﻛﻪ رﻓﺮاﻧﺪوم ﺑﺮاي ﺗﻐﻴﻴﺮ ﺳﻴﺎﺳﺖ دولت و اﺻﻼح ﻗﺎﻧﻮن اﺳﺎﺳﻲ و Plebiscite ﺑﺮاي ﺗﻐﻴﻴﺮ رژﻳﻢ و ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻛﻠﻲ ﺣﻜﻮﻣﺖ ﺑﻪ ﻛﺎر ﻣﻴﺮود.
بنابراین جامعه و حكومت و دولتی كه صرفاً از روش های دموكراسی استفاده می كند و به آرمان دموكراسی پایبند نیست نمی تواند حكومتی دموكرات محسوب شود. خصوصاً امروزه در جهان حكومت ها و دولت ها سعی می كنند تا با تقلید صوری و ظاهری از روش های دموكراسی و نیز تشریفات قانونگذاری و ایجاد مجالس ملی خود را دموكرات و جلوه دهند و ما شاهد دموكراسی های غیرمستقیم از نوع دموكراسی های پارلمانتاریستی بسیاری در جهان هستیم.
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#دموکراسی_چیست_و_چه_نیست؟
فیلیپ سی اشمیتر
و
تری لین کارل
☆1
برای مدتی طولانی واژه دموکراسی، مانند ارزی بی ارزش در بازار سیاست جریان داشت.
سیاستمداران با گرایشهای مختلف کوشش میکردند تا از آن به عنوان بر چسب مناسبی برای کارهای سیاسی خود استفاده کنند. برعکس، پژوهشگران در استفاده از دموکراسی بدون به کارگیری صفاتی تعدیل کننده تردید داشتند و علت آن هم ابهامی بود که پیرامون آن وجود داشت.
#رابرت_دال، نظریه پرداز برجسته سیاسی آمریکا حتی سعی کرد لغت جدیدی برای آن بسازد، «کثرت گرایی ( #پلی_آرشی )».
او امیدوار بود که با جایگزینی این لغت بتواند مفهوم دقیقتری از آن ارائه دهد. اما به هر حال خوب یا بد، ما به واژه دموکراسی به عنوان واژهای کلیدی برای گفتمان سیاسی معاصر چسبیده ایم. واژه ای که در اذهان مردم طنین میاندازد و در هنگام مبارزه برای آزادی و زندگی بهتر بر لبان آنها جاری میشود.
دموکراسی واژه ای است که اگر بخواهیم به عنوان ابزاری سیاسی و راهبردی از آن استفاده کنیم باید در معنی آن دقت کنیم.
موج گذار از حکومتهای استبدادی با «انقلاب میخکی» در پرتقال در سال
۱۹۷۴ آغاز شد و با فروپاشی رژیمهای کمونیستی اروپای شرقی در سال ۱۹۸۹ به اوج خود رسید و سبب همگرایی همگانی برای تعریفی جدید از دموکراسی شد در بسیاری از جاها مردم نسبت به صفات دو پهلویی مانند «پرطرفدار» ، «راهنما»
، «طبقه متوسط» و « رسمی» که برای توضیح دموکراسی به کار برده میشود بی اعتنا شدند. ولی در عین حال توافق جالب توجهی به وجود آمد که برمبنای آن، سیستمهای حکومتی باید حداقل شرایط را رعایت کنند تا شایستگی نام دموکراتیک را داشته باشند. علاوه بر آن، هم اکنون تعدادی سازمان بین المللی وجود دارند که شرایط را زیر نظر گرفته تا به میزان رعایت این استانداردها در کشورهای مختلف پی ببرند. در حقیقت بعضی کشورها این استانداردها را در سیاست خارجی خود منظور میکنند.
#دموکراسی_چیست؟
بگذارید دموکراسی و مفاهیم عمومی آن را به طور کلی این گونه تعریف کنیم:
سیستم حکومتی یگانه ای که برای سازمان دادن رابطه بین حاکمان و مردم به وجود آمده است.
بعد از این، مروری خلاصه خواهیم داشت بر روشها، قوانین و مقرراتی که برای پایداری دموکراسی مورد نیاز است. و سرانجام درباره دو اصل عملی سخن خواهیم گفت که سبب میشوند دموکراسی کارایی لازم را داشته باشد. این اصول در مفاهیم عمومی و دستورالعملهای رسمی توضیح داده نشده اند، ولی چهره دموکراسی بدون اثرات تعیین کننده آنها عبوس خواهد بود.
یکی از مهمترین موضوعات مطرح شده در این مطلب این است که دموکراسی از نهادهایی یگانه و منحصر به فرد تشکیل نشده است.
انواع مختلف دموکراسی وجود دارد و عملکردهای متفاوت آنها طبعا اثرات مختلفی هم خواهد داشت. نوع دموکراسی در هر کشوری به شرایط اجتماعی و اقتصادی و هم چنین به ساختار سیاسی و اعمال سیاستها در آن کشور بستگی دارد.
دموکراسیهای جدید، سیستمهای حکومتی هستند که در آن حاکمان برای عملکرد خود در برابر شهروندان پاسخگو بوده و در حقیقت این مردم هستند که به طور غیرمستقیم از طریق نمایندگان منتخب خود حکومت میکنند یک رژیم یا سیستم حکومتی متشکل از مجموعه طرحهایی است که چگونگی احراز مناصب دولتی را مشخص میکند. این طرحها شامل ویژگیهای کسانی است که داوطلب احراز پستهای مملکتی بوده و هم چنین شیوه انتخاب این داوطلبان را تبیین میکند. طرحها هم چنین شامل قوانینی است که بعد از انتخاب مردم باید اجرا شود. برای این که سیستم به خوبی کار کند باید این مجموعه نهادینه شود و یا به عبارتی دیگر این الگوها در جامعه کاملا عادی و شناخته شده و مورد عمل قرار گیرند. مهم تر از همه آن که توسط اکثریت جامعه ، اگر نه همه آنها، پذیرفته شوند. مکانیزمهایی که برای نهادینه کردن این اصول انتخاب شده توسط سلسله قوانینی که قانون اساسی را تشکیل می دهند تقویت می شود. اگر چه بسیاری از این قواعد و معیارهای سیاسی می توانند غیر رسمی، محتاطانه و بر اساس سنت باشند از نظر اقتصادی، الگوها را با یکدیگرمقایسه کرده، شاخصها و قوانین را به هم گره زده و سپس آنها را به عنوان یک سیستم حکومتی نامگذاری میکنیم که دموکراسی یکی از آنها است. انواع دیگر شامل: مطلقه، اقتدارگرا، استبدادی، دیکتاتوری، ستمکارانه، تمامیت خواه، مطلق گرا، سنتی، سلطنتی، الیگارشی، حاکمیت طبقه ثروتمند، حاکمیت اشرافیت و سلطنت مطلقه هستند.
هر کدام از این رژیم ها می توانند به زیر مجموعه های دیگری نیز تبدیل شوند.
ادامه دارد
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#دموکراسی_چیست_و_چه_نیست؟
فیلیپ سی اشمیتر
و
تری لین کارل
☆1
برای مدتی طولانی واژه دموکراسی، مانند ارزی بی ارزش در بازار سیاست جریان داشت.
سیاستمداران با گرایشهای مختلف کوشش میکردند تا از آن به عنوان بر چسب مناسبی برای کارهای سیاسی خود استفاده کنند. برعکس، پژوهشگران در استفاده از دموکراسی بدون به کارگیری صفاتی تعدیل کننده تردید داشتند و علت آن هم ابهامی بود که پیرامون آن وجود داشت.
#رابرت_دال، نظریه پرداز برجسته سیاسی آمریکا حتی سعی کرد لغت جدیدی برای آن بسازد، «کثرت گرایی ( #پلی_آرشی )».
او امیدوار بود که با جایگزینی این لغت بتواند مفهوم دقیقتری از آن ارائه دهد. اما به هر حال خوب یا بد، ما به واژه دموکراسی به عنوان واژهای کلیدی برای گفتمان سیاسی معاصر چسبیده ایم. واژه ای که در اذهان مردم طنین میاندازد و در هنگام مبارزه برای آزادی و زندگی بهتر بر لبان آنها جاری میشود.
دموکراسی واژه ای است که اگر بخواهیم به عنوان ابزاری سیاسی و راهبردی از آن استفاده کنیم باید در معنی آن دقت کنیم.
موج گذار از حکومتهای استبدادی با «انقلاب میخکی» در پرتقال در سال
۱۹۷۴ آغاز شد و با فروپاشی رژیمهای کمونیستی اروپای شرقی در سال ۱۹۸۹ به اوج خود رسید و سبب همگرایی همگانی برای تعریفی جدید از دموکراسی شد در بسیاری از جاها مردم نسبت به صفات دو پهلویی مانند «پرطرفدار» ، «راهنما»
، «طبقه متوسط» و « رسمی» که برای توضیح دموکراسی به کار برده میشود بی اعتنا شدند. ولی در عین حال توافق جالب توجهی به وجود آمد که برمبنای آن، سیستمهای حکومتی باید حداقل شرایط را رعایت کنند تا شایستگی نام دموکراتیک را داشته باشند. علاوه بر آن، هم اکنون تعدادی سازمان بین المللی وجود دارند که شرایط را زیر نظر گرفته تا به میزان رعایت این استانداردها در کشورهای مختلف پی ببرند. در حقیقت بعضی کشورها این استانداردها را در سیاست خارجی خود منظور میکنند.
#دموکراسی_چیست؟
بگذارید دموکراسی و مفاهیم عمومی آن را به طور کلی این گونه تعریف کنیم:
سیستم حکومتی یگانه ای که برای سازمان دادن رابطه بین حاکمان و مردم به وجود آمده است.
بعد از این، مروری خلاصه خواهیم داشت بر روشها، قوانین و مقرراتی که برای پایداری دموکراسی مورد نیاز است. و سرانجام درباره دو اصل عملی سخن خواهیم گفت که سبب میشوند دموکراسی کارایی لازم را داشته باشد. این اصول در مفاهیم عمومی و دستورالعملهای رسمی توضیح داده نشده اند، ولی چهره دموکراسی بدون اثرات تعیین کننده آنها عبوس خواهد بود.
یکی از مهمترین موضوعات مطرح شده در این مطلب این است که دموکراسی از نهادهایی یگانه و منحصر به فرد تشکیل نشده است.
انواع مختلف دموکراسی وجود دارد و عملکردهای متفاوت آنها طبعا اثرات مختلفی هم خواهد داشت. نوع دموکراسی در هر کشوری به شرایط اجتماعی و اقتصادی و هم چنین به ساختار سیاسی و اعمال سیاستها در آن کشور بستگی دارد.
دموکراسیهای جدید، سیستمهای حکومتی هستند که در آن حاکمان برای عملکرد خود در برابر شهروندان پاسخگو بوده و در حقیقت این مردم هستند که به طور غیرمستقیم از طریق نمایندگان منتخب خود حکومت میکنند یک رژیم یا سیستم حکومتی متشکل از مجموعه طرحهایی است که چگونگی احراز مناصب دولتی را مشخص میکند. این طرحها شامل ویژگیهای کسانی است که داوطلب احراز پستهای مملکتی بوده و هم چنین شیوه انتخاب این داوطلبان را تبیین میکند. طرحها هم چنین شامل قوانینی است که بعد از انتخاب مردم باید اجرا شود. برای این که سیستم به خوبی کار کند باید این مجموعه نهادینه شود و یا به عبارتی دیگر این الگوها در جامعه کاملا عادی و شناخته شده و مورد عمل قرار گیرند. مهم تر از همه آن که توسط اکثریت جامعه ، اگر نه همه آنها، پذیرفته شوند. مکانیزمهایی که برای نهادینه کردن این اصول انتخاب شده توسط سلسله قوانینی که قانون اساسی را تشکیل می دهند تقویت می شود. اگر چه بسیاری از این قواعد و معیارهای سیاسی می توانند غیر رسمی، محتاطانه و بر اساس سنت باشند از نظر اقتصادی، الگوها را با یکدیگرمقایسه کرده، شاخصها و قوانین را به هم گره زده و سپس آنها را به عنوان یک سیستم حکومتی نامگذاری میکنیم که دموکراسی یکی از آنها است. انواع دیگر شامل: مطلقه، اقتدارگرا، استبدادی، دیکتاتوری، ستمکارانه، تمامیت خواه، مطلق گرا، سنتی، سلطنتی، الیگارشی، حاکمیت طبقه ثروتمند، حاکمیت اشرافیت و سلطنت مطلقه هستند.
هر کدام از این رژیم ها می توانند به زیر مجموعه های دیگری نیز تبدیل شوند.
ادامه دارد
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#دموکراسی_چیست_و_چه_نیست؟
#دموکراسی_چیست؟
☆2
#رژیم_دموکراتیک مانند بقیه رژیمها، نیاز به #رهبری دارد که #اختیارات داشته و بتواند قانونا به بقیه #دستور دهد.
تفاوتی که بین رهبران در سیستم دموکراتیک و غیردموکراتیک هست، در #نحوه_انتقال_قدرت و نیز #پاسخگویی_آنها برای اعمالی است که انجام میدهند.
در عرصه عمومی، قواعدی وضع میشود که برای افراد جامعه الزام آور بوده و دولت همه را به اطاعت از آنها وادار میکند.
محتوای آنها میتواند در دموکراسی های مختلف گوناگون بوده و بستگی به تفاوت بین بخش خصوصی و عمومی، دولت و جامعه، الزامات قانونی و مبادلات داوطلبانه و نیز نیازهای جمعی و سلیقه های فردی دارد.
#برداشت_لیبرالی از مفهوم دموکراسی، طرفدار حداقل دخالت در عرصه اجتماعی است و حال آن که #مشی_سوسیالیستی و یا #سوسیال_دموکراسی در عرصه عمومی، از طریق مقررات، اعطای یارانه ها و حتی در مواردی اشتراکی کردن مالکیت، دخالت میکند.
هیچ کدام از این سیستمها بیشتر از دیگری دموکرات نیستند.
آنها دموکراسی هایی هستند که با هم تفاوت دارند.
دموکراسی هایی که به دنبال «توسعه بخش خصوصی» هستند از دموکراسی هایی که به دنبال « توسعه بخش عمومی » هستند بیشتر دموکراتیک نیستند.
اگر چه در این موارد هر کدام از این دموکراسی ها که راه افراط را در پیش بگیرد، به ماهیت دموکراسی صدمه میزند.
اولی با از بین بردن مبنای نیازهای جمعی و جلوگیری از اعمال قدرت قانونی و دومی با از بین بردن سلیقه های شخصی و عدم کنترل بر اعمال قدرت غیرقانونی.
اختلاف عقاید بر سر میزان اعمال این دو روش، سبب بروز برخوردهای گسترده
سیاسی در چهارچوب دموکراسی ها میشود.
ادامه دارد
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#دموکراسی_چیست_و_چه_نیست؟
#دموکراسی_چیست؟
☆2
#رژیم_دموکراتیک مانند بقیه رژیمها، نیاز به #رهبری دارد که #اختیارات داشته و بتواند قانونا به بقیه #دستور دهد.
تفاوتی که بین رهبران در سیستم دموکراتیک و غیردموکراتیک هست، در #نحوه_انتقال_قدرت و نیز #پاسخگویی_آنها برای اعمالی است که انجام میدهند.
در عرصه عمومی، قواعدی وضع میشود که برای افراد جامعه الزام آور بوده و دولت همه را به اطاعت از آنها وادار میکند.
محتوای آنها میتواند در دموکراسی های مختلف گوناگون بوده و بستگی به تفاوت بین بخش خصوصی و عمومی، دولت و جامعه، الزامات قانونی و مبادلات داوطلبانه و نیز نیازهای جمعی و سلیقه های فردی دارد.
#برداشت_لیبرالی از مفهوم دموکراسی، طرفدار حداقل دخالت در عرصه اجتماعی است و حال آن که #مشی_سوسیالیستی و یا #سوسیال_دموکراسی در عرصه عمومی، از طریق مقررات، اعطای یارانه ها و حتی در مواردی اشتراکی کردن مالکیت، دخالت میکند.
هیچ کدام از این سیستمها بیشتر از دیگری دموکرات نیستند.
آنها دموکراسی هایی هستند که با هم تفاوت دارند.
دموکراسی هایی که به دنبال «توسعه بخش خصوصی» هستند از دموکراسی هایی که به دنبال « توسعه بخش عمومی » هستند بیشتر دموکراتیک نیستند.
اگر چه در این موارد هر کدام از این دموکراسی ها که راه افراط را در پیش بگیرد، به ماهیت دموکراسی صدمه میزند.
اولی با از بین بردن مبنای نیازهای جمعی و جلوگیری از اعمال قدرت قانونی و دومی با از بین بردن سلیقه های شخصی و عدم کنترل بر اعمال قدرت غیرقانونی.
اختلاف عقاید بر سر میزان اعمال این دو روش، سبب بروز برخوردهای گسترده
سیاسی در چهارچوب دموکراسی ها میشود.
ادامه دارد
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#دموکراسی_چیست_و_چه_نیست
#دموکراسی_چیست؟
☆3
#شهروندان_عنصر_مهم_و_مشخص_دموکراسیها_هستند.
همه رژیم ها از طبقه حاکمه و مردم تشکیل میشوند، اما تنها در دموکراسی ها است که شهروندان به حساب می آیند و اعمال وجود آنها منشا اثر است.
به لحاظ تاریخی، محدودیتهای بسیار جدی بر شهروندان در دموکراسی های نو پا و یا بعضا رژیمهای نیمه دموکرات، اعمال میشد.
این تبعیضها درمورد سن و سال، جنسیت، طبقه، نژاد، سواد، مالکیت، پرداخت مالیات و مواردی دیگر وجود داشت. تنها بخش کوچکی از جامعه مجاز به رأی دادن و یا کاندیدا شدن بودند و طبقات اجتماعی خاصی مجاز بودند که به فعالیتهای سیاسی پرداخته و به احزاب بپیوندند.
پس از چالشهای طولانی که در بعضی موارد با تحولات خشونت بار داخلی و یا جنگهای بین المللی همراه بود، بسیاری از این محدودیتها برداشته شد.
امروز ضوابط اجازه میدهد که تقریبا همگان حق مشارکت در انتخابات را داشته باشند.
تمام افراد بالغ متولد در کشور، واجد صلاحیت کاندیداتوری هستند. اگر چه هنوز محدودیتهای سنی برای برخی از کاندیداها و برای بعضی از پستها وجود دارد.
بر خلالف دموکراسی های اولیه در آمریکا و اروپا در قرن نوزدهم، امروز در دموکراسی های نو ظهور در جنوب اروپا، آمریکای لاتین، آسیا و اروپای شرقی، حتی کوششی هم برای ایجاد محدودیت رسمی در مورد داوطلبین مقامهای دولتی نشده است. اگر چه وقتی پای محدودیتهای غیررسمی در مورد حقوق
شهروندی به میان میآید، داستان کاملا متفاوت است. این موضوع اهمیت کلیدی « رویه ها » را که درباره آن بحث خواهیم کرد، نشان میدهد.
ادامه دارد
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#دموکراسی_چیست_و_چه_نیست
#دموکراسی_چیست؟
☆3
#شهروندان_عنصر_مهم_و_مشخص_دموکراسیها_هستند.
همه رژیم ها از طبقه حاکمه و مردم تشکیل میشوند، اما تنها در دموکراسی ها است که شهروندان به حساب می آیند و اعمال وجود آنها منشا اثر است.
به لحاظ تاریخی، محدودیتهای بسیار جدی بر شهروندان در دموکراسی های نو پا و یا بعضا رژیمهای نیمه دموکرات، اعمال میشد.
این تبعیضها درمورد سن و سال، جنسیت، طبقه، نژاد، سواد، مالکیت، پرداخت مالیات و مواردی دیگر وجود داشت. تنها بخش کوچکی از جامعه مجاز به رأی دادن و یا کاندیدا شدن بودند و طبقات اجتماعی خاصی مجاز بودند که به فعالیتهای سیاسی پرداخته و به احزاب بپیوندند.
پس از چالشهای طولانی که در بعضی موارد با تحولات خشونت بار داخلی و یا جنگهای بین المللی همراه بود، بسیاری از این محدودیتها برداشته شد.
امروز ضوابط اجازه میدهد که تقریبا همگان حق مشارکت در انتخابات را داشته باشند.
تمام افراد بالغ متولد در کشور، واجد صلاحیت کاندیداتوری هستند. اگر چه هنوز محدودیتهای سنی برای برخی از کاندیداها و برای بعضی از پستها وجود دارد.
بر خلالف دموکراسی های اولیه در آمریکا و اروپا در قرن نوزدهم، امروز در دموکراسی های نو ظهور در جنوب اروپا، آمریکای لاتین، آسیا و اروپای شرقی، حتی کوششی هم برای ایجاد محدودیت رسمی در مورد داوطلبین مقامهای دولتی نشده است. اگر چه وقتی پای محدودیتهای غیررسمی در مورد حقوق
شهروندی به میان میآید، داستان کاملا متفاوت است. این موضوع اهمیت کلیدی « رویه ها » را که درباره آن بحث خواهیم کرد، نشان میدهد.
ادامه دارد
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#دموکراسی_چیست_و_چه_نیست
#دموکراسی_چیست؟
☆4
#رقابت_همیشه_شاخصه_اصلی_برای_شناخت_و_سنجش_دموکراسی_نیست.
در دموکراسی های «کلاسیک» فرض بر این است که تصمیم گیریها بر مبنای مشارکت مستقیم عامه مردم و اجماع آنها است.
انتظار بر این است که شهروندان پس از شنیدن نظرات مختلف و سنجش مزایا و معایب آنها، بر یکی از آن موارد توافق کنند.
در دموکراسیها همواره به طور سنتی، دشمنی خاصی با « دسته بندی»
«منافع ویژه» وجود دارد، اما حداقل از زمان «مقالات فدرالیستها» به نظر میرسید که همگی بر این نکته توافق دارند که رقابت بین دسته های مختلف، شرط لازم برای دموکراسی هایی است که رقابت در آنها بالاتر از سطوح محلی است.
جیمز مدیسون میگوید
«انگیزه های دسته بندی در نهاد بشر سرشته شده است» روشهای ممکن برای درمان «بیماری دسته بندی» از خود مرض بدتر است و بهترین روش برای تعدیل آن، شناخت و کنترل اثرات آن است. شهروندان دموکرات ممکن است با این استدالال که گریزی از دسته بندی نیست، موافق باشند، ولی در عین حال آنها با محدود کردن رقابت بین دسته های مختلف نیز موافق نیستند.
اختلاف سلیقه ها درباره شیوه و مرزبندی رقابتها بیشترین تفاوتها را در بین انواع دموکراسی ها سبب میشود. موجه ترین تعریف برای سلامت یک دموکراسی را میتوان در #کیفیت_برگزاری_انتخابات جستجو کرد.
انتخابات بایستی سالم و عادلانه برگزار شده و آرا با بی طرفی کامل شمرده شود. برخی وجود انتخابات را حتی اگر در آن احزاب بخصوصی کنار گذاشته شده و بخش قابل توجهی از جمعیت نتوانند در آن آزادانه مشارکت داشته باشند، دلیل کافی برای وجود دموکراسی میدانند. این استدلال سفسطه آمیز را « #الکتورالیسم » مینامند و به عبارتی دیگر معتقدند که: « تنها برگزاری انتخابات کنشهای سیاسی را تبدیل به رقابتی مسالمت آمیز در بین نخبگان نموده و به برندگان مشروعیت مردمی میبخشد»
اینکه چگونه این انتخابات برگزار شده و چه فشارهایی برای برنده کردن بعضی از این افراد وارد شده، اهمیتی ندارد. انتخابات، محور دموکراسی است و به طور نوبتی برگزار میشود و شهروندان مجاز هستند که تنها به کاندیداهای محدودی که احزاب معرفی کرده اند رأی بدهند و همین سبب میشود که در مراحل اولیه گذار به دموکراسی، سردرگمی های گوناگونی ایجاد شود.
برای حل این مشکل، شهروندان میتوانند در فاصله بین دو انتخابات به طرق مختلف، در سیاستهای عمومی مداخله کرده و بر آنها اثر بگذارند؛ شیوه های اثرگذاری آنها میتواند از طریق اتحادیه های ذینفع، جنبشهای مدنی، گروههای محلی و گردهمایی های موکلین و روشهای مشابه آن باشد.
به عبارت دیگر دموکراسیهای مدرن دارای فرایندهای مختلفی برای رقابت و همچنین کانالهای گوناگونی برای بیان علائق و ارزشهای مورد نظر رأی دهندگان هستند.
این فرایندها میتوانند به صورت مشارکت فراحزبی و یا حزبی بوده و نیز میتوانند کنشی منطقه ای و یا ملی و همچنین به صورت اشتراکی و یا فردی باشند.
ادامه دارد
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#دموکراسی_چیست_و_چه_نیست
#دموکراسی_چیست؟
☆4
#رقابت_همیشه_شاخصه_اصلی_برای_شناخت_و_سنجش_دموکراسی_نیست.
در دموکراسی های «کلاسیک» فرض بر این است که تصمیم گیریها بر مبنای مشارکت مستقیم عامه مردم و اجماع آنها است.
انتظار بر این است که شهروندان پس از شنیدن نظرات مختلف و سنجش مزایا و معایب آنها، بر یکی از آن موارد توافق کنند.
در دموکراسیها همواره به طور سنتی، دشمنی خاصی با « دسته بندی»
«منافع ویژه» وجود دارد، اما حداقل از زمان «مقالات فدرالیستها» به نظر میرسید که همگی بر این نکته توافق دارند که رقابت بین دسته های مختلف، شرط لازم برای دموکراسی هایی است که رقابت در آنها بالاتر از سطوح محلی است.
جیمز مدیسون میگوید
«انگیزه های دسته بندی در نهاد بشر سرشته شده است» روشهای ممکن برای درمان «بیماری دسته بندی» از خود مرض بدتر است و بهترین روش برای تعدیل آن، شناخت و کنترل اثرات آن است. شهروندان دموکرات ممکن است با این استدالال که گریزی از دسته بندی نیست، موافق باشند، ولی در عین حال آنها با محدود کردن رقابت بین دسته های مختلف نیز موافق نیستند.
اختلاف سلیقه ها درباره شیوه و مرزبندی رقابتها بیشترین تفاوتها را در بین انواع دموکراسی ها سبب میشود. موجه ترین تعریف برای سلامت یک دموکراسی را میتوان در #کیفیت_برگزاری_انتخابات جستجو کرد.
انتخابات بایستی سالم و عادلانه برگزار شده و آرا با بی طرفی کامل شمرده شود. برخی وجود انتخابات را حتی اگر در آن احزاب بخصوصی کنار گذاشته شده و بخش قابل توجهی از جمعیت نتوانند در آن آزادانه مشارکت داشته باشند، دلیل کافی برای وجود دموکراسی میدانند. این استدلال سفسطه آمیز را « #الکتورالیسم » مینامند و به عبارتی دیگر معتقدند که: « تنها برگزاری انتخابات کنشهای سیاسی را تبدیل به رقابتی مسالمت آمیز در بین نخبگان نموده و به برندگان مشروعیت مردمی میبخشد»
اینکه چگونه این انتخابات برگزار شده و چه فشارهایی برای برنده کردن بعضی از این افراد وارد شده، اهمیتی ندارد. انتخابات، محور دموکراسی است و به طور نوبتی برگزار میشود و شهروندان مجاز هستند که تنها به کاندیداهای محدودی که احزاب معرفی کرده اند رأی بدهند و همین سبب میشود که در مراحل اولیه گذار به دموکراسی، سردرگمی های گوناگونی ایجاد شود.
برای حل این مشکل، شهروندان میتوانند در فاصله بین دو انتخابات به طرق مختلف، در سیاستهای عمومی مداخله کرده و بر آنها اثر بگذارند؛ شیوه های اثرگذاری آنها میتواند از طریق اتحادیه های ذینفع، جنبشهای مدنی، گروههای محلی و گردهمایی های موکلین و روشهای مشابه آن باشد.
به عبارت دیگر دموکراسیهای مدرن دارای فرایندهای مختلفی برای رقابت و همچنین کانالهای گوناگونی برای بیان علائق و ارزشهای مورد نظر رأی دهندگان هستند.
این فرایندها میتوانند به صورت مشارکت فراحزبی و یا حزبی بوده و نیز میتوانند کنشی منطقه ای و یا ملی و همچنین به صورت اشتراکی و یا فردی باشند.
ادامه دارد
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#دموکراسی_چیست_و_چه_نیست.
#دمکراسی_چیست؟
☆5
#حکمرانی_اکثریت
یکی دیگر از شاخصهای مورد قبول دموکراسی، حکمرانی اکثریت است.
هر سیستمی که با اتکا به بیشتر از نیمی از آرای رأی دهندگان واجد شرایط تصمیم گیری کند، سیستمی دموکراتیک است.
مهم نیست که این اکثریت حاصل انتخاب مردم در پارلمان، کمیته، شورای شهر و یا انتخابات داخل حزبی باشد. ممکن است در موارد استثنایی ( مثال تغییر قانون اساسی و یا اخراج یکی از اعضا)، نیاز به بیش از پنجاه درصد آرا باشد و علت آن هم این است که کمتر کسی میتواند منکر شود که دموکراسی باید ابزاری برای مقابله با سلیقه های شخصی در اختیار داشته باشد. برای آنکه این موضوع را باز کنیم فرض
کنید که اکثریت نیرومندی به وجود آید، این جاست که مشکل اصلی بروز میکند. چه اتفاقی میافتد اگر اکثریتی کاملا قانونی (مخصوصا اکثریتی با ثبات که بتواند مدتهای مدید در قدرت بماند)، مرتبا حقوق اقلیت را محدود کند (مخصوصا اگر حقوق فرهنگی اقلیتهای نژادی را هدف قرار دهد).
دموکراسیهای موفق در چنین شرایطی دست به تمهیداتی میزنند که بتوانند اختیارات اکثریت حاکم برای تعدی به حقوق اقلیت را محدود کرده و حقوق آنها را تضمین کنند.
اعمال این محدودیتها میتواند با استفاده از اصلاحیه بر قانون اساسی باشد که موارد بخصوصی را خارج از حیطه اختیارات اکثریت قرار میدهد. مانند منشور حقوقی که شامل التزام اکثریت فعلی به قوانین وضع شده در مجالس منطقه ای (کنفدرالیسم)، تضمین حق خود مختاری برای دولتهای محلی و یا منطقه ای در برابر خواسته های دولت مرکزی (فدرالیسم)، ائتلاف گسترده در دولت که شامل همه احزاب باشد (مشروطیت) و یا مذاکره برای عقد قراردادهای دو جانبه بین گروههای اصلی جامعه مانند صاحبان مشاغل و کارگران (نئوکورپوراتیسم) می باشد.
بهترین روش برای حفاظت از حقوق اقلیت، فعالیتهای مستمر و روزانه اتحادیه های ذینفع و نیز جنبشهای اجتماعی است. اینها انعکاس گرایشهای
شدید و متفاوتی است که در جامعه وجود دارد و سبب میشود که مردم را با نمایندگان برگزیده و تصمیم گیرنده در ارتباط قرار دهد.
تنش ذاتی بین مراکز قدرت و آحاد مردم را میتوان این گونه نیز تعریف کرد:
« در دموکراسیهای جدید، آرا ممکن است شمرده شوند ولی این تنها «نفوذ»
است که به حساب میآید. »
ادامه دارد
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#دموکراسی_چیست_و_چه_نیست.
#دمکراسی_چیست؟
☆5
#حکمرانی_اکثریت
یکی دیگر از شاخصهای مورد قبول دموکراسی، حکمرانی اکثریت است.
هر سیستمی که با اتکا به بیشتر از نیمی از آرای رأی دهندگان واجد شرایط تصمیم گیری کند، سیستمی دموکراتیک است.
مهم نیست که این اکثریت حاصل انتخاب مردم در پارلمان، کمیته، شورای شهر و یا انتخابات داخل حزبی باشد. ممکن است در موارد استثنایی ( مثال تغییر قانون اساسی و یا اخراج یکی از اعضا)، نیاز به بیش از پنجاه درصد آرا باشد و علت آن هم این است که کمتر کسی میتواند منکر شود که دموکراسی باید ابزاری برای مقابله با سلیقه های شخصی در اختیار داشته باشد. برای آنکه این موضوع را باز کنیم فرض
کنید که اکثریت نیرومندی به وجود آید، این جاست که مشکل اصلی بروز میکند. چه اتفاقی میافتد اگر اکثریتی کاملا قانونی (مخصوصا اکثریتی با ثبات که بتواند مدتهای مدید در قدرت بماند)، مرتبا حقوق اقلیت را محدود کند (مخصوصا اگر حقوق فرهنگی اقلیتهای نژادی را هدف قرار دهد).
دموکراسیهای موفق در چنین شرایطی دست به تمهیداتی میزنند که بتوانند اختیارات اکثریت حاکم برای تعدی به حقوق اقلیت را محدود کرده و حقوق آنها را تضمین کنند.
اعمال این محدودیتها میتواند با استفاده از اصلاحیه بر قانون اساسی باشد که موارد بخصوصی را خارج از حیطه اختیارات اکثریت قرار میدهد. مانند منشور حقوقی که شامل التزام اکثریت فعلی به قوانین وضع شده در مجالس منطقه ای (کنفدرالیسم)، تضمین حق خود مختاری برای دولتهای محلی و یا منطقه ای در برابر خواسته های دولت مرکزی (فدرالیسم)، ائتلاف گسترده در دولت که شامل همه احزاب باشد (مشروطیت) و یا مذاکره برای عقد قراردادهای دو جانبه بین گروههای اصلی جامعه مانند صاحبان مشاغل و کارگران (نئوکورپوراتیسم) می باشد.
بهترین روش برای حفاظت از حقوق اقلیت، فعالیتهای مستمر و روزانه اتحادیه های ذینفع و نیز جنبشهای اجتماعی است. اینها انعکاس گرایشهای
شدید و متفاوتی است که در جامعه وجود دارد و سبب میشود که مردم را با نمایندگان برگزیده و تصمیم گیرنده در ارتباط قرار دهد.
تنش ذاتی بین مراکز قدرت و آحاد مردم را میتوان این گونه نیز تعریف کرد:
« در دموکراسیهای جدید، آرا ممکن است شمرده شوند ولی این تنها «نفوذ»
است که به حساب میآید. »
ادامه دارد
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#دموکراسی_چیست_و_چه_نیست.
#دمکراسی_چیست ؟
#همکاری
☆6
یکی از ابزارهای اساسی دموکراسی، « #همکاری » است.
بازیگران سیاسی باید داوطلبانه و به طور مشترک تصمیم گیری نموده و آن را در کل جامعه لازم الاجرا نمایند. آنها برای رقابت، ابتدا باید با هم همکاری کنند و باید بتوانند از طریق احزاب، اتحادیه ها و جنبشهای مدنی، مشترکا با هم عمل
نموده تا کاندیدای واجد شرایط را انتخاب نمایند و همچنین اولویتهای خود را به دقت توضیح داده و درخواستهای خود را با مقامات دولتی در میان گذاشته و کوشش کنند که بر سیاستها اثر بگذارند.
در دموکراسی، آزادیها باید سبب تشویق مردم به گفتگو با یکدیگر شوند. مردم باید نیازهای مشترک خود را شناخته و اختلافات خود را بدون مراجعه به مقامات عالی حل و فصل کنند. این
ویژگیها به هیچ عنوان از بین نرفته و دموکراسی های کلاسیک بر آنها تاکید میکنند و این موضوع علیرغم تلاشهای مکرر بعضی از نظریه پردازان معاصر است که همه چیز را در قیاس با رفتار بازار اقتصادی تحلیل میکنند و کنشهای دموکراتیک را تا سطح رقابت برای منفعت طلبی پایین میآورند.
#الکسیس_دی_توکویل بهترین توضیح درباره نقش گروههای مستقل در دموکراسی را، در کتاب معروفش «دموکراسی در آمریکا» ارائه میدهد.
این کتاب به عنوان یک اثر الهامبخش برای کسانی باقی مانده که اصرار دارند دموکراسی را فراتر از رقابتهای انتخاباتی بین کاندیداها ببینند. در گفتمان سیاسی معاصر، پدیده همکاری و گفتگو میان گروههای مستقل در چهارچوب «جامعه مدنی» جای میگیرد و گروههایی با شناسنامه های مختلف اجتماعی و منافعی متفاوت، چنانچه مستقل از دولت (حتی از احزاب) باقی بمانند، نه تنها میتوانند خودکامگی های حکمرانان را مهار کرده، بلکه خواهند توانست شهروندان بهتری را تربیت کنند که نسبت به نیازهای دیگران آگاهی داشته و در مورد کنشهای خود اعتماد به نفس داشته باشند. ضمن آنکه ذهنیت مدنی آنها سبب میشود که تمایل بیشتری برای ایثار به منظور ارتقاء رفاه عمومی داشته باشند.
در بهترین حالت، جامعه مدنی به صورت واسطه ای بین دولت و افراد برای اداره مملکت در آمده و قادر خواهد بود چالشها را حل کرده و رفتار بین اعضا را بدون اینکه آرامش جامعه را تهدید کند، کنترل نماید.
جامعه مدنی به تصمیم گیرندگان هم کمک میکند که با انبوه درخواست آحاد جامعه که اداره مملکت را عملا غیرممکن میسازد، مواجه نباشند جامعه مدنی پویا میتواند برخوردها را بدون وابستگی به گروههای ذینفع، تعدیل کرده و کیفیت شهروندی را بهبود ببخشد.
نمایندگان مردم صرف نظر از این که مستقیم و یا غیر مستقیم انتخاب شده باشند، بیشتر کارهای واقعی را در دموکراسی های مدرن به عهده دارند. آنان سیاستمدارانی حرفه ای هستند که زندگی خود را بر اساس اشتیاق به احراز مناصب کلیدی بنا نهاده اند. شکی نیست که یک دموکراسی نمیتواند بدون وجود این گونه افراد برقرار بماند.
اکنون این سؤال محوری مطرح میشود که آیا واقعا یک طبقه نخبه سیاسی و سیاستمدار حرفه ای وجود دارد؟
و اگر وجود دارد، چگونه باید این گونه افراد را انتخاب نمود و آنها را وادار کرد که در برابر کارهای خود پاسخگو باشند.
آن گونه که قبلا گفته شد، روشهای بسیاری برای انتخاب نمایندگان در دموکراسیهای مدرن وجود دارد، ولی نوعی که بیشتر دیده میشود و عمومیت دارد، انتخاب نمایندگان منطقه ای است. این روش میزان پاسخگویی منتخبین را در برابر تمامی شهروندان، چه در انتخابات ریاست جمهوری و چه پارلمانی، ارتقا میبخشد. با همه اینها، بخشهای دولتی (بخش عمده آن به خاطر نیازهای عمومی)، رشد قابل ملاحظه ای از نظر تعداد و گوناگونی داشته و قدرت سازمانهایی که در زمینه های عمومی تصمیم گیری میکنند نیز افزایش
قابل ملاحظه ای یافته است.
باید توجه داشت که انتخابات در تعیین افراد برای این مناصب نقشی ندارد.
معمولا در اطراف این سازمانها شبکه های عظیمی از نمایندگیهای تخصصی به وجود میآید که عموما بر اساس منافع کارکردی شکل گرفته اند. این اتحادیه های ذینفع، و نه احزاب سیاسی، به صورت تجلی اولیه جامعه مدنی در دموکراسی های پایدار در آمده اند که با دخالتهای گاه و بیگاه جنبشهای اجتماعی تقویت میشوند.
دموکراسی های نو و شکننده که از سال ۱۹۷۴ سر بر آورده اند، بایستی در «زمانی فشرده» زندگی کنند. آنها شباهتی به دموکراسی های قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم اروپا ندارند و به همین دلیل نمیشود انتظار داشت که مانند دموکراسی های قدیمی تر، کانالهای چندگانه نمایندگی هایی را داشته باشند که به آرامی و در طی پیشرفت تاریخی به دست آمده است.
در این دموکراسیها معمولا رشته ای از احزاب سردرگم، طرفهای ذینفع و جنبشهایی که به دنبال نفوذ بیشتر هستند، چالشهایی برای جامعه سیاسی
در مراحل اولیه دموکراتیزه شدن به وجود میآورند.
ادامه دارد
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#دموکراسی_چیست_و_چه_نیست.
#دمکراسی_چیست ؟
#همکاری
☆6
یکی از ابزارهای اساسی دموکراسی، « #همکاری » است.
بازیگران سیاسی باید داوطلبانه و به طور مشترک تصمیم گیری نموده و آن را در کل جامعه لازم الاجرا نمایند. آنها برای رقابت، ابتدا باید با هم همکاری کنند و باید بتوانند از طریق احزاب، اتحادیه ها و جنبشهای مدنی، مشترکا با هم عمل
نموده تا کاندیدای واجد شرایط را انتخاب نمایند و همچنین اولویتهای خود را به دقت توضیح داده و درخواستهای خود را با مقامات دولتی در میان گذاشته و کوشش کنند که بر سیاستها اثر بگذارند.
در دموکراسی، آزادیها باید سبب تشویق مردم به گفتگو با یکدیگر شوند. مردم باید نیازهای مشترک خود را شناخته و اختلافات خود را بدون مراجعه به مقامات عالی حل و فصل کنند. این
ویژگیها به هیچ عنوان از بین نرفته و دموکراسی های کلاسیک بر آنها تاکید میکنند و این موضوع علیرغم تلاشهای مکرر بعضی از نظریه پردازان معاصر است که همه چیز را در قیاس با رفتار بازار اقتصادی تحلیل میکنند و کنشهای دموکراتیک را تا سطح رقابت برای منفعت طلبی پایین میآورند.
#الکسیس_دی_توکویل بهترین توضیح درباره نقش گروههای مستقل در دموکراسی را، در کتاب معروفش «دموکراسی در آمریکا» ارائه میدهد.
این کتاب به عنوان یک اثر الهامبخش برای کسانی باقی مانده که اصرار دارند دموکراسی را فراتر از رقابتهای انتخاباتی بین کاندیداها ببینند. در گفتمان سیاسی معاصر، پدیده همکاری و گفتگو میان گروههای مستقل در چهارچوب «جامعه مدنی» جای میگیرد و گروههایی با شناسنامه های مختلف اجتماعی و منافعی متفاوت، چنانچه مستقل از دولت (حتی از احزاب) باقی بمانند، نه تنها میتوانند خودکامگی های حکمرانان را مهار کرده، بلکه خواهند توانست شهروندان بهتری را تربیت کنند که نسبت به نیازهای دیگران آگاهی داشته و در مورد کنشهای خود اعتماد به نفس داشته باشند. ضمن آنکه ذهنیت مدنی آنها سبب میشود که تمایل بیشتری برای ایثار به منظور ارتقاء رفاه عمومی داشته باشند.
در بهترین حالت، جامعه مدنی به صورت واسطه ای بین دولت و افراد برای اداره مملکت در آمده و قادر خواهد بود چالشها را حل کرده و رفتار بین اعضا را بدون اینکه آرامش جامعه را تهدید کند، کنترل نماید.
جامعه مدنی به تصمیم گیرندگان هم کمک میکند که با انبوه درخواست آحاد جامعه که اداره مملکت را عملا غیرممکن میسازد، مواجه نباشند جامعه مدنی پویا میتواند برخوردها را بدون وابستگی به گروههای ذینفع، تعدیل کرده و کیفیت شهروندی را بهبود ببخشد.
نمایندگان مردم صرف نظر از این که مستقیم و یا غیر مستقیم انتخاب شده باشند، بیشتر کارهای واقعی را در دموکراسی های مدرن به عهده دارند. آنان سیاستمدارانی حرفه ای هستند که زندگی خود را بر اساس اشتیاق به احراز مناصب کلیدی بنا نهاده اند. شکی نیست که یک دموکراسی نمیتواند بدون وجود این گونه افراد برقرار بماند.
اکنون این سؤال محوری مطرح میشود که آیا واقعا یک طبقه نخبه سیاسی و سیاستمدار حرفه ای وجود دارد؟
و اگر وجود دارد، چگونه باید این گونه افراد را انتخاب نمود و آنها را وادار کرد که در برابر کارهای خود پاسخگو باشند.
آن گونه که قبلا گفته شد، روشهای بسیاری برای انتخاب نمایندگان در دموکراسیهای مدرن وجود دارد، ولی نوعی که بیشتر دیده میشود و عمومیت دارد، انتخاب نمایندگان منطقه ای است. این روش میزان پاسخگویی منتخبین را در برابر تمامی شهروندان، چه در انتخابات ریاست جمهوری و چه پارلمانی، ارتقا میبخشد. با همه اینها، بخشهای دولتی (بخش عمده آن به خاطر نیازهای عمومی)، رشد قابل ملاحظه ای از نظر تعداد و گوناگونی داشته و قدرت سازمانهایی که در زمینه های عمومی تصمیم گیری میکنند نیز افزایش
قابل ملاحظه ای یافته است.
باید توجه داشت که انتخابات در تعیین افراد برای این مناصب نقشی ندارد.
معمولا در اطراف این سازمانها شبکه های عظیمی از نمایندگیهای تخصصی به وجود میآید که عموما بر اساس منافع کارکردی شکل گرفته اند. این اتحادیه های ذینفع، و نه احزاب سیاسی، به صورت تجلی اولیه جامعه مدنی در دموکراسی های پایدار در آمده اند که با دخالتهای گاه و بیگاه جنبشهای اجتماعی تقویت میشوند.
دموکراسی های نو و شکننده که از سال ۱۹۷۴ سر بر آورده اند، بایستی در «زمانی فشرده» زندگی کنند. آنها شباهتی به دموکراسی های قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم اروپا ندارند و به همین دلیل نمیشود انتظار داشت که مانند دموکراسی های قدیمی تر، کانالهای چندگانه نمایندگی هایی را داشته باشند که به آرامی و در طی پیشرفت تاریخی به دست آمده است.
در این دموکراسیها معمولا رشته ای از احزاب سردرگم، طرفهای ذینفع و جنبشهایی که به دنبال نفوذ بیشتر هستند، چالشهایی برای جامعه سیاسی
در مراحل اولیه دموکراتیزه شدن به وجود میآورند.
ادامه دارد
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#دموکراسی_چیست_و_چه_نیست.
☆7
#روشهایی_که_دموکراسی_را_ممکن_میسازد:
عناصر شناساننده دموکراسی، البته مفاهیمی انتزاعی هستند که در عین حال ممکن است سبب ظهور نهادهای مختلف و زیرمجموعه هایی برای دموکراسی شوند.
برای اینکه یک دموکراسی موفق شود، قواعد ویژه ای باید رعایت شده و مخصوصا به حقوق مدنی افراد بایستی احترام گذاشته شود.
هر جامعه سیاسی که موفق نشود این محدودیتها را برای خود بگذارد و نیز نتواند حاکمیت قانون را در روشهای خود منظور کند، آن جامعه دموکراتیک محسوب نمیشود.
این روشها به تنهایی به دموکراسی معنی نمیدهند، ولی وجود آنها برای بقای دموکراسی ضروری است.
به عبارتی دیگر وجود آنها لازم است ولی کافی نیست.
#رابرت_دال لیست قابل قبولی از «حداقل دستورالعملها» ارائه میدهد که باید در دموکراسیهای مدرن ( و یا آن طور که او میگوید «پلی آرشی» ) وجود داشته باشند تا آن دموکراسی باقی بماند.
۱. #کنترل_بر_تصمیمهای_دولت_برای_سیاستگذاری، باید بنابر قانون اساسی به نمایندگان منتخب مردم محول شود.
۲. مقامات منتخب باید به طور #دوره ای و در #انتخاباتی_عادلانه انتخاب شده و تهدید و اجباری وجود نداشته باشد.
۳. افراد بالغ باید عملا قادر باشند در انتخابات #رأی دهند.
۴. افراد بالغ باید عملا قادر باشند در انتخابات برای پستهای حکومتی #کاندیدا شوند.
۵. شهروندان باید حق داشته باشند که نظر خود را درباره مسائل سیاسی، بدون ترس از مجازات، #اظهار دارند.
۶. شهروندان باید بتوانند اطلاعات خود را از #منابع_خبری_گوناگون به دست آورند و مهمتر از همه آنکه منابع خبری گوناگونی باید وجود داشته و قانون نیز از آنها حمایت کند.
۷. شهروندان باید حق داشته باشند #اتحادیه ها و #سازمانهای_مستقل، از جمله #احزاب_مستقل_سیاسی و #گروههایی_با_منافع_مشترک تشکیل دهند.
بسیاری از نظریه پردازان هفت شرط بالا را از #لوازم_اصلی_دموکراسی میدانند،
ولی ما دو شرط دیگر را نیز پیشنهاد میکنیم.
اولین شرط پیشنهادی ما ممکن است به نظر بیاید که توضیح بیشتر شرط شماره یک است، ولی دومین شرط پیشنهادی ما، مطلقا پیش شرطی لازم برای هفت شرط بالا است.
۸. مقاماتی که با رای مردم انتخاب شده اند باید بتوانند از قدرتی که قانون اساسی به آنها داده استفاده کنند بدون اینکه اپوزیسیونی که انتخاب نشده، بتواند مانع آنها شود. اگر نظامیان جلوی فعالیتهای مدنی را بگیرند و یا مدیران دولتی قدرت این را داشته باشند که مستقل از نمایندگان مردم عمل کنند و
یا بتوانند تصمیماتی که آنها گرفته اند را وتو کنند، دموکراسی در مخاطره جدی خواهد بود.
بدون این توضیح، شیوه های حکومت نظامی معاصر در آمریکای مرکزی که غیرنظامیان کنترلی بر ارتش ندارند،
ممکن است توسط بعضی از مورخین، دموکراسی به حساب بیاید؛ آن گونه که سیاست سازان در ایالات متحده اعتقاد داشتند (به استثنای ساندنیستها در نیکاراگوئه).
این توضیح همچنین با نظریه ای که آن را »الکتورالیسم« خواندیم، سازگار نیست. زیرا نمیتوانیم تمام تلاش خود را بر برگزاری انتخابات متمرکز نموده و چشمان خود را بر سایر واقعیتهای سیاسی ببندیم.
۹. شیوه حکومتی باید #خودگردان باشد و باید در برابر دخالتهای سیاسی که میخواهند نظرات خود را تحمیل نمایند، مقاومت کرده و مستقل از آنها عمل نماید.
دال و سایر نظریه پردازان معاصر به این شرط نپرداختند و دلیل آن نیز این است که اشاره آنها به کشورهایی دارای حق حاکمیت بر سرنوشت خود و قدرتمند بوده است.
ولی اکنون با توسعه بلوکهای سیاسی و اتحاد بین کشورها و تقسیم حوزه های
نفوذ، قدرتهای استعماری جدیدی شکل گرفته و در برخی از موارد خود مختاری معنی ندارد.
آیا سیستمی که مقامات انتخابی آن نمیتوانند بدون تائید بازیگران خارجی، تصمیمات لازم الاجرا بگیرند، دموکراتیک است؟
این نکتۀ بسیار مهمی است، حتی اگر خارجیان خود دارای سیستم دموکراتیک بوده و داخلیها نیز نسبتا آزاد باشند که تصمیم گیری کنند و حتی اگر بتوانند قراردادهای فیمابین را دور بزنند (مانند پورتوریکو). چنانچه هیچ کدام از این شرایط وجود نداشته باشد، وضعیت بحرانی تر بوده و دموکراسی مطلقا معنی ندارد (مانند کشورهای بالتیک).
ادامه دارد
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#دموکراسی_چیست_و_چه_نیست.
☆7
#روشهایی_که_دموکراسی_را_ممکن_میسازد:
عناصر شناساننده دموکراسی، البته مفاهیمی انتزاعی هستند که در عین حال ممکن است سبب ظهور نهادهای مختلف و زیرمجموعه هایی برای دموکراسی شوند.
برای اینکه یک دموکراسی موفق شود، قواعد ویژه ای باید رعایت شده و مخصوصا به حقوق مدنی افراد بایستی احترام گذاشته شود.
هر جامعه سیاسی که موفق نشود این محدودیتها را برای خود بگذارد و نیز نتواند حاکمیت قانون را در روشهای خود منظور کند، آن جامعه دموکراتیک محسوب نمیشود.
این روشها به تنهایی به دموکراسی معنی نمیدهند، ولی وجود آنها برای بقای دموکراسی ضروری است.
به عبارتی دیگر وجود آنها لازم است ولی کافی نیست.
#رابرت_دال لیست قابل قبولی از «حداقل دستورالعملها» ارائه میدهد که باید در دموکراسیهای مدرن ( و یا آن طور که او میگوید «پلی آرشی» ) وجود داشته باشند تا آن دموکراسی باقی بماند.
۱. #کنترل_بر_تصمیمهای_دولت_برای_سیاستگذاری، باید بنابر قانون اساسی به نمایندگان منتخب مردم محول شود.
۲. مقامات منتخب باید به طور #دوره ای و در #انتخاباتی_عادلانه انتخاب شده و تهدید و اجباری وجود نداشته باشد.
۳. افراد بالغ باید عملا قادر باشند در انتخابات #رأی دهند.
۴. افراد بالغ باید عملا قادر باشند در انتخابات برای پستهای حکومتی #کاندیدا شوند.
۵. شهروندان باید حق داشته باشند که نظر خود را درباره مسائل سیاسی، بدون ترس از مجازات، #اظهار دارند.
۶. شهروندان باید بتوانند اطلاعات خود را از #منابع_خبری_گوناگون به دست آورند و مهمتر از همه آنکه منابع خبری گوناگونی باید وجود داشته و قانون نیز از آنها حمایت کند.
۷. شهروندان باید حق داشته باشند #اتحادیه ها و #سازمانهای_مستقل، از جمله #احزاب_مستقل_سیاسی و #گروههایی_با_منافع_مشترک تشکیل دهند.
بسیاری از نظریه پردازان هفت شرط بالا را از #لوازم_اصلی_دموکراسی میدانند،
ولی ما دو شرط دیگر را نیز پیشنهاد میکنیم.
اولین شرط پیشنهادی ما ممکن است به نظر بیاید که توضیح بیشتر شرط شماره یک است، ولی دومین شرط پیشنهادی ما، مطلقا پیش شرطی لازم برای هفت شرط بالا است.
۸. مقاماتی که با رای مردم انتخاب شده اند باید بتوانند از قدرتی که قانون اساسی به آنها داده استفاده کنند بدون اینکه اپوزیسیونی که انتخاب نشده، بتواند مانع آنها شود. اگر نظامیان جلوی فعالیتهای مدنی را بگیرند و یا مدیران دولتی قدرت این را داشته باشند که مستقل از نمایندگان مردم عمل کنند و
یا بتوانند تصمیماتی که آنها گرفته اند را وتو کنند، دموکراسی در مخاطره جدی خواهد بود.
بدون این توضیح، شیوه های حکومت نظامی معاصر در آمریکای مرکزی که غیرنظامیان کنترلی بر ارتش ندارند،
ممکن است توسط بعضی از مورخین، دموکراسی به حساب بیاید؛ آن گونه که سیاست سازان در ایالات متحده اعتقاد داشتند (به استثنای ساندنیستها در نیکاراگوئه).
این توضیح همچنین با نظریه ای که آن را »الکتورالیسم« خواندیم، سازگار نیست. زیرا نمیتوانیم تمام تلاش خود را بر برگزاری انتخابات متمرکز نموده و چشمان خود را بر سایر واقعیتهای سیاسی ببندیم.
۹. شیوه حکومتی باید #خودگردان باشد و باید در برابر دخالتهای سیاسی که میخواهند نظرات خود را تحمیل نمایند، مقاومت کرده و مستقل از آنها عمل نماید.
دال و سایر نظریه پردازان معاصر به این شرط نپرداختند و دلیل آن نیز این است که اشاره آنها به کشورهایی دارای حق حاکمیت بر سرنوشت خود و قدرتمند بوده است.
ولی اکنون با توسعه بلوکهای سیاسی و اتحاد بین کشورها و تقسیم حوزه های
نفوذ، قدرتهای استعماری جدیدی شکل گرفته و در برخی از موارد خود مختاری معنی ندارد.
آیا سیستمی که مقامات انتخابی آن نمیتوانند بدون تائید بازیگران خارجی، تصمیمات لازم الاجرا بگیرند، دموکراتیک است؟
این نکتۀ بسیار مهمی است، حتی اگر خارجیان خود دارای سیستم دموکراتیک بوده و داخلیها نیز نسبتا آزاد باشند که تصمیم گیری کنند و حتی اگر بتوانند قراردادهای فیمابین را دور بزنند (مانند پورتوریکو). چنانچه هیچ کدام از این شرایط وجود نداشته باشد، وضعیت بحرانی تر بوده و دموکراسی مطلقا معنی ندارد (مانند کشورهای بالتیک).
ادامه دارد
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#دموکراسی_چیست_و_چه_نیست.
☆8
#اصولی_که_دموکراسی_را_میسر_میسازد
عناصر و قواعدی که تا کنون شرح دادیم به ما کمک میکند که دموکراسی را بشناسیم، اما عملکرد آن را دقیقا به ما نمیگوید.
ساده ترین پاسخ به عنوان این بخش « #تایید_مردم » و پیچیده ترین پاسخ به آن « #مشروط_به_عملکرد_رضایتمندانه_سیاستمداران_در_دوران_بی_ثباتی » است.
در دموکراسی، نمایندگان باید حداقل به طور غیررسمی بپذیرند که آنها که آرای بیشتری آورده اند و طبیعتا نفوذ بیشتری بر سیاستگذاریها دارند، از نفوذ خود برای جلوگیری از راهیابی بازندگان به پستهای مدیریتی، استفاده نخواهند کرد، و در ازای این فرصتی که به بازندگان برای رقابت داده میشود، آنها نیز به حق آنها برای اتخاذ تصمیمهای لازم الاجرا احترام بگذارند.
انتظار میرود که شهروندان در مرحله رقابتها از تصمیماتی که اتخاذ شده تبعیت کنند، البته مشروط بر آنکه انتخابات عادلانه و منظم بوده و نتایج آن شفاف و روشن باشد.
پیدا کردن اهداف مشترک و مورد موافقت گسترده مردم، آن قدر چالش برانگیز نیست که به وجود آوردن قوانینی که سبب توافق همگان شود. این توافق یا به قول #دال «چانه زنی دموکراتیک»، می تواند به میزان زیادی در جوامع مختلف، متفاوت بوده و این خود بستگی به شکاف های موجود در جامعه و فاکتورهای سوبژکتیو دیگری مانند اعتماد بینابین، بی طرفی نسبی و تمایل برای مصالحه دارد.
این فاکتورها ممکن است به توافق کامل با سیاستهای در دست اجرا بیانجامد.
در همه دموکراسیها تا حدود زیادی در مورد اینکه چه کسانی انتخاب خواهند شد و چه سیاستهایی را تعقیب خواهند کرد، ابهام وجود دارد. حتی در کشورهایی که همیشه یک حزب برنده است و سیاست واحدی را پیش میگیرد، امکان تغییر به علت کنشهای مستقل و مشترک وجود دارد. مانند ایتالیا، ژاپن و کشورهای اسکاندیناوی که سوسیال دموکراتها در قدرت هستند. اگر این تغییرات ایجاد نشوند، سیستمها دموکراتیک نیستند، مانند مکزیک، سنگال و اندونزی.
اما باید توجه داشت که این ابهامی که در دموکراسی ها وجود دارد، محدود است. هر بازیگری نمیتواند وارد رقابت شده و هر موضوعی را که دوست دارد مطرح کند. برای اینکه همه باید مقرراتی را که قبلا وضع شده است، رعایت کنند، و هر نوع سیاستی را نمیشود تا شرایط لازم فراهم نشده، به اجرا گذاشت.
دموکراسی شرایط «نرمال» را البته با ابهامی محدود، نهادینه میکند. محدوده تغییرات، در کشورهای مختلف تفاوت دارد و تضمینهای قانون اساسی از جمله حق مالکیت، رعایت حریم خصوصی، آزادی بیان و سایر حقوق، بخشی از این محدودهها هستند.
مهمترین این محدوده ها در رقابت میان گروههای ذینفع و نیز از طریق همکاری در جامعه مدنی حاصل میشوند.
ممکن است برخی از سیاستمداران در سخنرانی هایشان در مورد تغییراتی عمده سخن بگویند (در برخی از کشورها این خطابه ها دراماتیک تر است)، ولی باید توجه داشت زمانی که اصولی مورد توافق همگان قرار گرفت، دگرگونیهای واقعی در چهارچوبی قابل پیش بینی و قابل قبول برای عموم، برقرار میشوند.
میزان تأکید بر راهبردهای عملیاتی تا حدود زیادی با هم مغایرت دارند، اما موضوع گمراه کننده ای که اخیرا در ادبیات دموکراسی مطرح میشود، تاکید بیش از حد بر « #فرهنگ_مدنی » است.
اصولی که ما در اینجا پیشنهاد کردیم بر مبنای قوانینی منطقی و فکر شده است و تنها بر اساس رواداری، میانه روی، احترام متقابل، رفتار منصفانه، آمادگی برای مصالحه و یا اعتماد به مقامات حکومتی نیست.
اگر به انتظار این بنشینیم که بسیاری عادات مردم از بین برود، مراحل تحکیم دموکراسی کند شده و ممکن است که نسلها طول بکشد و حتی این احتمال وجود دارد که تمام تجربه های معاصر و فرضیه های سابق، عملا با شکست روبرو شوند.
نظر ما بر این است که :
پایبندی بر اصول و نیز محدود شدن ابهامات، میتواند از گفتگو بین بازیگران سیاسی که به همدیگر اعتماد ندارند، به وجود آید و خیرخواهانی که پایبند قواعد فرهنگ مدنی هستند، بهتر است به دنبال #محصول_دموکراسی باشند و نه #تولید_دموکراسی.
ادامه دارد
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#دموکراسی_چیست_و_چه_نیست.
☆8
#اصولی_که_دموکراسی_را_میسر_میسازد
عناصر و قواعدی که تا کنون شرح دادیم به ما کمک میکند که دموکراسی را بشناسیم، اما عملکرد آن را دقیقا به ما نمیگوید.
ساده ترین پاسخ به عنوان این بخش « #تایید_مردم » و پیچیده ترین پاسخ به آن « #مشروط_به_عملکرد_رضایتمندانه_سیاستمداران_در_دوران_بی_ثباتی » است.
در دموکراسی، نمایندگان باید حداقل به طور غیررسمی بپذیرند که آنها که آرای بیشتری آورده اند و طبیعتا نفوذ بیشتری بر سیاستگذاریها دارند، از نفوذ خود برای جلوگیری از راهیابی بازندگان به پستهای مدیریتی، استفاده نخواهند کرد، و در ازای این فرصتی که به بازندگان برای رقابت داده میشود، آنها نیز به حق آنها برای اتخاذ تصمیمهای لازم الاجرا احترام بگذارند.
انتظار میرود که شهروندان در مرحله رقابتها از تصمیماتی که اتخاذ شده تبعیت کنند، البته مشروط بر آنکه انتخابات عادلانه و منظم بوده و نتایج آن شفاف و روشن باشد.
پیدا کردن اهداف مشترک و مورد موافقت گسترده مردم، آن قدر چالش برانگیز نیست که به وجود آوردن قوانینی که سبب توافق همگان شود. این توافق یا به قول #دال «چانه زنی دموکراتیک»، می تواند به میزان زیادی در جوامع مختلف، متفاوت بوده و این خود بستگی به شکاف های موجود در جامعه و فاکتورهای سوبژکتیو دیگری مانند اعتماد بینابین، بی طرفی نسبی و تمایل برای مصالحه دارد.
این فاکتورها ممکن است به توافق کامل با سیاستهای در دست اجرا بیانجامد.
در همه دموکراسیها تا حدود زیادی در مورد اینکه چه کسانی انتخاب خواهند شد و چه سیاستهایی را تعقیب خواهند کرد، ابهام وجود دارد. حتی در کشورهایی که همیشه یک حزب برنده است و سیاست واحدی را پیش میگیرد، امکان تغییر به علت کنشهای مستقل و مشترک وجود دارد. مانند ایتالیا، ژاپن و کشورهای اسکاندیناوی که سوسیال دموکراتها در قدرت هستند. اگر این تغییرات ایجاد نشوند، سیستمها دموکراتیک نیستند، مانند مکزیک، سنگال و اندونزی.
اما باید توجه داشت که این ابهامی که در دموکراسی ها وجود دارد، محدود است. هر بازیگری نمیتواند وارد رقابت شده و هر موضوعی را که دوست دارد مطرح کند. برای اینکه همه باید مقرراتی را که قبلا وضع شده است، رعایت کنند، و هر نوع سیاستی را نمیشود تا شرایط لازم فراهم نشده، به اجرا گذاشت.
دموکراسی شرایط «نرمال» را البته با ابهامی محدود، نهادینه میکند. محدوده تغییرات، در کشورهای مختلف تفاوت دارد و تضمینهای قانون اساسی از جمله حق مالکیت، رعایت حریم خصوصی، آزادی بیان و سایر حقوق، بخشی از این محدودهها هستند.
مهمترین این محدوده ها در رقابت میان گروههای ذینفع و نیز از طریق همکاری در جامعه مدنی حاصل میشوند.
ممکن است برخی از سیاستمداران در سخنرانی هایشان در مورد تغییراتی عمده سخن بگویند (در برخی از کشورها این خطابه ها دراماتیک تر است)، ولی باید توجه داشت زمانی که اصولی مورد توافق همگان قرار گرفت، دگرگونیهای واقعی در چهارچوبی قابل پیش بینی و قابل قبول برای عموم، برقرار میشوند.
میزان تأکید بر راهبردهای عملیاتی تا حدود زیادی با هم مغایرت دارند، اما موضوع گمراه کننده ای که اخیرا در ادبیات دموکراسی مطرح میشود، تاکید بیش از حد بر « #فرهنگ_مدنی » است.
اصولی که ما در اینجا پیشنهاد کردیم بر مبنای قوانینی منطقی و فکر شده است و تنها بر اساس رواداری، میانه روی، احترام متقابل، رفتار منصفانه، آمادگی برای مصالحه و یا اعتماد به مقامات حکومتی نیست.
اگر به انتظار این بنشینیم که بسیاری عادات مردم از بین برود، مراحل تحکیم دموکراسی کند شده و ممکن است که نسلها طول بکشد و حتی این احتمال وجود دارد که تمام تجربه های معاصر و فرضیه های سابق، عملا با شکست روبرو شوند.
نظر ما بر این است که :
پایبندی بر اصول و نیز محدود شدن ابهامات، میتواند از گفتگو بین بازیگران سیاسی که به همدیگر اعتماد ندارند، به وجود آید و خیرخواهانی که پایبند قواعد فرهنگ مدنی هستند، بهتر است به دنبال #محصول_دموکراسی باشند و نه #تولید_دموکراسی.
ادامه دارد
🆔👉 @iran_novin1