Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
#بانکداری_اسلامی_چیست؟
☆2
ناگفته پیداست که این تعریف از بانک اسلامی(که در آن عدم کاربرد بهره شرط ضروری وعمل به شریعت شرط کافی است) مسئولیت سنگینی به دوش این مؤسسه می افکند ، خصوصاً درشرایط امروزی کشورهای اسلامی که در تمام زمینه های تولیدی و تأمین مالی لازم است منابع خود را به طور کامل و با بیشترین کارآیی به کار گیرند، تا بتوانند در فرایند توسعه و زدودن فقر به موفقیت دست یابند اهداف نظام بانکی در چارچوب چنین قانونی اینگونه عنوان شده اند : - استقرار نظام پولی و اعتباری بر مبنای حق و عدل (با ضوابط اسلامی) به منظور تنظیم گردش صحیح پول و اعتبار در جهت سلامت ورشد اقتصادی کشور - فعالیت در جهت تحقق هدف ها وسیاست ها و برنامه های اقتصادی دولت باابزارهای پولی و اعتباری -ایجاد تسهیلات لازم برای گسترش تعاون عمومی و قرض الحسنه از طریق جذب و جلب وجوه آزاد، اندوخته ها، پس اندازها، سپرده ها و بسیج و تجهیز آنها برای تامین شرایط و امکانات کار و سرمایه گذاری - حفظ ارزش پول و ایجاد تعادل در موازنه پرداخت ها و تسهیل مبادلات بازرگانی - تسهیل در امور پرداخت ها و دریافت ها و مبادلات و معاملات و سایر خدمات که به موجب قانون بر عهده بانک گذاشته می شود.
👇👇👇
پ ن
#آیا_بانکداری_اسلامی_وجود_خارجی_دارد؟
مطالب فوق در تعریف بانکداری اسلامی در سایت بانک ملی ایران آمده است.
با انطباق این مدعیات با واقعیت امر، که امروز اتفاق می افتد، قضاوت با اذهان روشن بین هست که قضاوت کنند: آیا بانکداری مدعی اسلامی، با دادن سودهای ٢٣% به سپرده ها، و وامهای با سودهای بالا، با قراردادهای دروغین و ظاهری و کذایی، مانند مشارکت مدنی که هیچ علامت و نشانی از شرایط مشارکت در آنها دیده نمی شود - مثلا در مشارکت هر دو طرف شریک سود و زبان سرمایه گذاری میشوند که هیچ بانک اسلامی حاضر به پذیرش چنین چیزی نیست - و تنها میتوان به آنها نام کلاه شرعی نهاد، و در رتبه بندی بانکهای ریوی جهان، رتبه سوم را دارد، و از همه بانکهای ربوی غربی که آنها را به ربوی بودن متهم میکنند، نرخ سود بیشتری دریافت و پرداخت میکند، آیا می تواند اسلامی خوانده شود؟
آیا بکار گیری سپرده های مردم در کارهای تجارت ملک و مسکن و ارز در بازار فایرکس و دیگر بازارهای مالی، جهت ثروت اندوزی به نفع بانک،به ازای صدمه زدن به اقتصاد اجتماعی، و همچنین با ثابت نگهداشتن سود سپرده گذار، و با بی توجهی به هر نوع سرمایه گذاری تولیدی و صنعتی و خدماتی مفید در کشور، که متضمن منافع اجتماعی باشد، و دادن وامهای کلان به افرادی که جز دزدی و اختلاس و حیف و میل اموال مردم هیچ کاری ندارند، آن هم با هیچگونه تضمینهای درست، و در مقابل برای دادن وام ازدواج برای جوانان، یا وام جهت تامین نقدیندگی شرکتها و کارگاههای تولیدی ضعیف برای ادامه کار و تولید، آنچنان مدارکی مطالبه کنند که طرف منصرف شود...
آیا اصل استفاده در محل شایسته را بکار گرفته است که بتوان به آن بانکداری اسلامی اطلاق کرد؟
در مورد رفتار اخلاق محور، آیا عدم بازگرداندن مبلغ سپرده گذاران و زدن اتهام نزول خوری به آنها، برای بالا کشیدن سپرده مشتریان، و یا گرفتن سود کلان و هزینه های دیرکردی روزافزون، که به ربح مرکب می ماند، و نابود کردن آنهایی که وامی از بانک گرفته اند، و بانک با کمک لشکر حقوقدانهایش، اقدام به مصادره دارایی مشتریانی میکند، که امکان بازپرداخت وام را بخاطر مشکلات موجود در رکود و تورم بازار از دست داده اند، و دهها مورد اینچنینی را میتوان رفتارهای اخلاق محور قلمداد کرد؟
آشکارا دیده میشود که سیستمی تحت عنوان بانکداری اسلامی یکی از مهم ترین عوامل نابودی اقتصاد جامعه ایران بوده، و سیاستهای این بانکها موجب نابودی منابع مالی و حیف و میل سرمایه مردم، و از بین رفتن مشاغل و شرکتها و کارگاههای تولیدی و ترویج دلالی گری و سفته بازیهای زشت و ترویج مشاغل کاذب در جامعه شده است .
در نهایت باید گفت :
برای اصلاح امور بانکی راهی نیست، مگر آنکه بانکها را به شیوه و سیاق بانکداری مرسوم جهان برگردانده و با عقل و خرد و دوری از دروغ و فریب و کلاه شرعی و تزویر و ریا و دودوزه بازی، امور را اصلاح کرد.
☆2
ناگفته پیداست که این تعریف از بانک اسلامی(که در آن عدم کاربرد بهره شرط ضروری وعمل به شریعت شرط کافی است) مسئولیت سنگینی به دوش این مؤسسه می افکند ، خصوصاً درشرایط امروزی کشورهای اسلامی که در تمام زمینه های تولیدی و تأمین مالی لازم است منابع خود را به طور کامل و با بیشترین کارآیی به کار گیرند، تا بتوانند در فرایند توسعه و زدودن فقر به موفقیت دست یابند اهداف نظام بانکی در چارچوب چنین قانونی اینگونه عنوان شده اند : - استقرار نظام پولی و اعتباری بر مبنای حق و عدل (با ضوابط اسلامی) به منظور تنظیم گردش صحیح پول و اعتبار در جهت سلامت ورشد اقتصادی کشور - فعالیت در جهت تحقق هدف ها وسیاست ها و برنامه های اقتصادی دولت باابزارهای پولی و اعتباری -ایجاد تسهیلات لازم برای گسترش تعاون عمومی و قرض الحسنه از طریق جذب و جلب وجوه آزاد، اندوخته ها، پس اندازها، سپرده ها و بسیج و تجهیز آنها برای تامین شرایط و امکانات کار و سرمایه گذاری - حفظ ارزش پول و ایجاد تعادل در موازنه پرداخت ها و تسهیل مبادلات بازرگانی - تسهیل در امور پرداخت ها و دریافت ها و مبادلات و معاملات و سایر خدمات که به موجب قانون بر عهده بانک گذاشته می شود.
👇👇👇
پ ن
#آیا_بانکداری_اسلامی_وجود_خارجی_دارد؟
مطالب فوق در تعریف بانکداری اسلامی در سایت بانک ملی ایران آمده است.
با انطباق این مدعیات با واقعیت امر، که امروز اتفاق می افتد، قضاوت با اذهان روشن بین هست که قضاوت کنند: آیا بانکداری مدعی اسلامی، با دادن سودهای ٢٣% به سپرده ها، و وامهای با سودهای بالا، با قراردادهای دروغین و ظاهری و کذایی، مانند مشارکت مدنی که هیچ علامت و نشانی از شرایط مشارکت در آنها دیده نمی شود - مثلا در مشارکت هر دو طرف شریک سود و زبان سرمایه گذاری میشوند که هیچ بانک اسلامی حاضر به پذیرش چنین چیزی نیست - و تنها میتوان به آنها نام کلاه شرعی نهاد، و در رتبه بندی بانکهای ریوی جهان، رتبه سوم را دارد، و از همه بانکهای ربوی غربی که آنها را به ربوی بودن متهم میکنند، نرخ سود بیشتری دریافت و پرداخت میکند، آیا می تواند اسلامی خوانده شود؟
آیا بکار گیری سپرده های مردم در کارهای تجارت ملک و مسکن و ارز در بازار فایرکس و دیگر بازارهای مالی، جهت ثروت اندوزی به نفع بانک،به ازای صدمه زدن به اقتصاد اجتماعی، و همچنین با ثابت نگهداشتن سود سپرده گذار، و با بی توجهی به هر نوع سرمایه گذاری تولیدی و صنعتی و خدماتی مفید در کشور، که متضمن منافع اجتماعی باشد، و دادن وامهای کلان به افرادی که جز دزدی و اختلاس و حیف و میل اموال مردم هیچ کاری ندارند، آن هم با هیچگونه تضمینهای درست، و در مقابل برای دادن وام ازدواج برای جوانان، یا وام جهت تامین نقدیندگی شرکتها و کارگاههای تولیدی ضعیف برای ادامه کار و تولید، آنچنان مدارکی مطالبه کنند که طرف منصرف شود...
آیا اصل استفاده در محل شایسته را بکار گرفته است که بتوان به آن بانکداری اسلامی اطلاق کرد؟
در مورد رفتار اخلاق محور، آیا عدم بازگرداندن مبلغ سپرده گذاران و زدن اتهام نزول خوری به آنها، برای بالا کشیدن سپرده مشتریان، و یا گرفتن سود کلان و هزینه های دیرکردی روزافزون، که به ربح مرکب می ماند، و نابود کردن آنهایی که وامی از بانک گرفته اند، و بانک با کمک لشکر حقوقدانهایش، اقدام به مصادره دارایی مشتریانی میکند، که امکان بازپرداخت وام را بخاطر مشکلات موجود در رکود و تورم بازار از دست داده اند، و دهها مورد اینچنینی را میتوان رفتارهای اخلاق محور قلمداد کرد؟
آشکارا دیده میشود که سیستمی تحت عنوان بانکداری اسلامی یکی از مهم ترین عوامل نابودی اقتصاد جامعه ایران بوده، و سیاستهای این بانکها موجب نابودی منابع مالی و حیف و میل سرمایه مردم، و از بین رفتن مشاغل و شرکتها و کارگاههای تولیدی و ترویج دلالی گری و سفته بازیهای زشت و ترویج مشاغل کاذب در جامعه شده است .
در نهایت باید گفت :
برای اصلاح امور بانکی راهی نیست، مگر آنکه بانکها را به شیوه و سیاق بانکداری مرسوم جهان برگردانده و با عقل و خرد و دوری از دروغ و فریب و کلاه شرعی و تزویر و ریا و دودوزه بازی، امور را اصلاح کرد.