Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#الست
#ELIT
3) #نخبه_گرایی_دموکراتیک :
نخبهگرایی دموکراتیک که همان نظریات وبر و شومپیتر است، نشات گرفته از نخبهگرایی مدرن و ضعف بینش دموکراسی است و معتقدند که همهی ایدههای مربوط به نابودی سلطهی انسانی بر انسانهای دیگر خیالیست، و شرایط دموکراسی، نوعی مشروعیت برای رقابت نخبگان است.
متفکران و نظریات آنها در مورد نخبهگرایی دموکراتیک بدین شرح است:
الف) #ماکس^وبر:
دانشمند علوم اجتماعی آلمانی، که او را بنیانگذار بوروکراتیسم جدید میدانند،
نظریهاش را اوایل قرن بیستم در کتابهای " #اخلاق_پروتستان_و_روح_سرمایه_داری" و " #اقتصاد_و_جامعه " منتشر، و اظهار نمود مسالهی اصلی جامعهی امروز بورو (اداره) کراسی (حکومت) و رابطهی آن با دموکراسی است چرا که "بوروکراسی بدون مهار دموکراسی از حالت معقول و اعتدالی خارج و به سمت بوروکراسی افراطی و محض (شکلمنفی) خواهد رفت و عوارضی مانند جداسازی فرد از خانواده و قدرتمند شدن مدیران را در پی دارد."
از طرف دیگر وبر معتقد است که تنها پیشوای با فره با پیوند پدرانه و معنوی میان خود و انبوه مردم میتواند از به تحلیل رفتن فرد در انبوه مردم در اثر توسعهی بوروکراسی پیشگیری و آنها را به تعادل برساند.
وی وجود رهبران (نخبگان) در جوامع امروزی را ضروری، و آنها را در سه دستهی سنتی
(روسایمذهبی و قومی)،
سازمانی (قانونی) و
کاریزماتیک تقسیم میکند؛ که از آنها چرخش نخبگان ظهور میکند.
ب) #جوزف_شومپیتر:
روش ایشان ترکیبی از روشهای وبری و مارکسی است.
اما از سویی یک لیبرالی رادیکال با گرایشهای سوسیالیستی است و بر نابودی دولت همانند مارکس اعتقاد دارد؛ اما تحلیل طبقاتی مارکس را رد میکند.
از سوی دیگر با وبر هم عقیده است که همیشه مشارکت در سیاست از آن نیروهای قدرتمند اجتماعی است ولی بر خلاف وبر میگوید:
«هیچگونه تنافری میان سوسیالیسم و دموکراسی وجود ندارد [چرا که] مهمترین وظیفهی سوسیالیستها توسعهی مناسبترین الگوی دموکراسی بود که به اقتدار مرکزی اجازه میدهد بر نظام تولید کنترل داشته باشد.
بنابرین شومپیتر نیاز به یک مدل رهبری در دموکراسی را مطرح میکند. در مدل وی سوسیالیسم و دموکراسی را زمانی برهم منطبق میداند که به شکل نخبهگرایی رقابتی باشد.»
بهطورکلی شومپیتر دموکراسی را نوعی منبع مشروعیتبخشی به نخبگان میداند.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#الست
#ELIT
3) #نخبه_گرایی_دموکراتیک :
نخبهگرایی دموکراتیک که همان نظریات وبر و شومپیتر است، نشات گرفته از نخبهگرایی مدرن و ضعف بینش دموکراسی است و معتقدند که همهی ایدههای مربوط به نابودی سلطهی انسانی بر انسانهای دیگر خیالیست، و شرایط دموکراسی، نوعی مشروعیت برای رقابت نخبگان است.
متفکران و نظریات آنها در مورد نخبهگرایی دموکراتیک بدین شرح است:
الف) #ماکس^وبر:
دانشمند علوم اجتماعی آلمانی، که او را بنیانگذار بوروکراتیسم جدید میدانند،
نظریهاش را اوایل قرن بیستم در کتابهای " #اخلاق_پروتستان_و_روح_سرمایه_داری" و " #اقتصاد_و_جامعه " منتشر، و اظهار نمود مسالهی اصلی جامعهی امروز بورو (اداره) کراسی (حکومت) و رابطهی آن با دموکراسی است چرا که "بوروکراسی بدون مهار دموکراسی از حالت معقول و اعتدالی خارج و به سمت بوروکراسی افراطی و محض (شکلمنفی) خواهد رفت و عوارضی مانند جداسازی فرد از خانواده و قدرتمند شدن مدیران را در پی دارد."
از طرف دیگر وبر معتقد است که تنها پیشوای با فره با پیوند پدرانه و معنوی میان خود و انبوه مردم میتواند از به تحلیل رفتن فرد در انبوه مردم در اثر توسعهی بوروکراسی پیشگیری و آنها را به تعادل برساند.
وی وجود رهبران (نخبگان) در جوامع امروزی را ضروری، و آنها را در سه دستهی سنتی
(روسایمذهبی و قومی)،
سازمانی (قانونی) و
کاریزماتیک تقسیم میکند؛ که از آنها چرخش نخبگان ظهور میکند.
ب) #جوزف_شومپیتر:
روش ایشان ترکیبی از روشهای وبری و مارکسی است.
اما از سویی یک لیبرالی رادیکال با گرایشهای سوسیالیستی است و بر نابودی دولت همانند مارکس اعتقاد دارد؛ اما تحلیل طبقاتی مارکس را رد میکند.
از سوی دیگر با وبر هم عقیده است که همیشه مشارکت در سیاست از آن نیروهای قدرتمند اجتماعی است ولی بر خلاف وبر میگوید:
«هیچگونه تنافری میان سوسیالیسم و دموکراسی وجود ندارد [چرا که] مهمترین وظیفهی سوسیالیستها توسعهی مناسبترین الگوی دموکراسی بود که به اقتدار مرکزی اجازه میدهد بر نظام تولید کنترل داشته باشد.
بنابرین شومپیتر نیاز به یک مدل رهبری در دموکراسی را مطرح میکند. در مدل وی سوسیالیسم و دموکراسی را زمانی برهم منطبق میداند که به شکل نخبهگرایی رقابتی باشد.»
بهطورکلی شومپیتر دموکراسی را نوعی منبع مشروعیتبخشی به نخبگان میداند.
🆔👉 @iran_novin1