Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#دموکراسی_چیست_و_چه_نیست؟
فیلیپ سی اشمیتر
و
تری لین کارل
☆1
برای مدتی طولانی واژه دموکراسی، مانند ارزی بی ارزش در بازار سیاست جریان داشت.
سیاستمداران با گرایشهای مختلف کوشش میکردند تا از آن به عنوان بر چسب مناسبی برای کارهای سیاسی خود استفاده کنند. برعکس، پژوهشگران در استفاده از دموکراسی بدون به کارگیری صفاتی تعدیل کننده تردید داشتند و علت آن هم ابهامی بود که پیرامون آن وجود داشت.
#رابرت_دال، نظریه پرداز برجسته سیاسی آمریکا حتی سعی کرد لغت جدیدی برای آن بسازد، «کثرت گرایی ( #پلی_آرشی )».
او امیدوار بود که با جایگزینی این لغت بتواند مفهوم دقیقتری از آن ارائه دهد. اما به هر حال خوب یا بد، ما به واژه دموکراسی به عنوان واژهای کلیدی برای گفتمان سیاسی معاصر چسبیده ایم. واژه ای که در اذهان مردم طنین میاندازد و در هنگام مبارزه برای آزادی و زندگی بهتر بر لبان آنها جاری میشود.
دموکراسی واژه ای است که اگر بخواهیم به عنوان ابزاری سیاسی و راهبردی از آن استفاده کنیم باید در معنی آن دقت کنیم.
موج گذار از حکومتهای استبدادی با «انقلاب میخکی» در پرتقال در سال
۱۹۷۴ آغاز شد و با فروپاشی رژیمهای کمونیستی اروپای شرقی در سال ۱۹۸۹ به اوج خود رسید و سبب همگرایی همگانی برای تعریفی جدید از دموکراسی شد در بسیاری از جاها مردم نسبت به صفات دو پهلویی مانند «پرطرفدار» ، «راهنما»
، «طبقه متوسط» و « رسمی» که برای توضیح دموکراسی به کار برده میشود بی اعتنا شدند. ولی در عین حال توافق جالب توجهی به وجود آمد که برمبنای آن، سیستمهای حکومتی باید حداقل شرایط را رعایت کنند تا شایستگی نام دموکراتیک را داشته باشند. علاوه بر آن، هم اکنون تعدادی سازمان بین المللی وجود دارند که شرایط را زیر نظر گرفته تا به میزان رعایت این استانداردها در کشورهای مختلف پی ببرند. در حقیقت بعضی کشورها این استانداردها را در سیاست خارجی خود منظور میکنند.
#دموکراسی_چیست؟
بگذارید دموکراسی و مفاهیم عمومی آن را به طور کلی این گونه تعریف کنیم:
سیستم حکومتی یگانه ای که برای سازمان دادن رابطه بین حاکمان و مردم به وجود آمده است.
بعد از این، مروری خلاصه خواهیم داشت بر روشها، قوانین و مقرراتی که برای پایداری دموکراسی مورد نیاز است. و سرانجام درباره دو اصل عملی سخن خواهیم گفت که سبب میشوند دموکراسی کارایی لازم را داشته باشد. این اصول در مفاهیم عمومی و دستورالعملهای رسمی توضیح داده نشده اند، ولی چهره دموکراسی بدون اثرات تعیین کننده آنها عبوس خواهد بود.
یکی از مهمترین موضوعات مطرح شده در این مطلب این است که دموکراسی از نهادهایی یگانه و منحصر به فرد تشکیل نشده است.
انواع مختلف دموکراسی وجود دارد و عملکردهای متفاوت آنها طبعا اثرات مختلفی هم خواهد داشت. نوع دموکراسی در هر کشوری به شرایط اجتماعی و اقتصادی و هم چنین به ساختار سیاسی و اعمال سیاستها در آن کشور بستگی دارد.
دموکراسیهای جدید، سیستمهای حکومتی هستند که در آن حاکمان برای عملکرد خود در برابر شهروندان پاسخگو بوده و در حقیقت این مردم هستند که به طور غیرمستقیم از طریق نمایندگان منتخب خود حکومت میکنند یک رژیم یا سیستم حکومتی متشکل از مجموعه طرحهایی است که چگونگی احراز مناصب دولتی را مشخص میکند. این طرحها شامل ویژگیهای کسانی است که داوطلب احراز پستهای مملکتی بوده و هم چنین شیوه انتخاب این داوطلبان را تبیین میکند. طرحها هم چنین شامل قوانینی است که بعد از انتخاب مردم باید اجرا شود. برای این که سیستم به خوبی کار کند باید این مجموعه نهادینه شود و یا به عبارتی دیگر این الگوها در جامعه کاملا عادی و شناخته شده و مورد عمل قرار گیرند. مهم تر از همه آن که توسط اکثریت جامعه ، اگر نه همه آنها، پذیرفته شوند. مکانیزمهایی که برای نهادینه کردن این اصول انتخاب شده توسط سلسله قوانینی که قانون اساسی را تشکیل می دهند تقویت می شود. اگر چه بسیاری از این قواعد و معیارهای سیاسی می توانند غیر رسمی، محتاطانه و بر اساس سنت باشند از نظر اقتصادی، الگوها را با یکدیگرمقایسه کرده، شاخصها و قوانین را به هم گره زده و سپس آنها را به عنوان یک سیستم حکومتی نامگذاری میکنیم که دموکراسی یکی از آنها است. انواع دیگر شامل: مطلقه، اقتدارگرا، استبدادی، دیکتاتوری، ستمکارانه، تمامیت خواه، مطلق گرا، سنتی، سلطنتی، الیگارشی، حاکمیت طبقه ثروتمند، حاکمیت اشرافیت و سلطنت مطلقه هستند.
هر کدام از این رژیم ها می توانند به زیر مجموعه های دیگری نیز تبدیل شوند.
ادامه دارد
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#دموکراسی_چیست_و_چه_نیست؟
فیلیپ سی اشمیتر
و
تری لین کارل
☆1
برای مدتی طولانی واژه دموکراسی، مانند ارزی بی ارزش در بازار سیاست جریان داشت.
سیاستمداران با گرایشهای مختلف کوشش میکردند تا از آن به عنوان بر چسب مناسبی برای کارهای سیاسی خود استفاده کنند. برعکس، پژوهشگران در استفاده از دموکراسی بدون به کارگیری صفاتی تعدیل کننده تردید داشتند و علت آن هم ابهامی بود که پیرامون آن وجود داشت.
#رابرت_دال، نظریه پرداز برجسته سیاسی آمریکا حتی سعی کرد لغت جدیدی برای آن بسازد، «کثرت گرایی ( #پلی_آرشی )».
او امیدوار بود که با جایگزینی این لغت بتواند مفهوم دقیقتری از آن ارائه دهد. اما به هر حال خوب یا بد، ما به واژه دموکراسی به عنوان واژهای کلیدی برای گفتمان سیاسی معاصر چسبیده ایم. واژه ای که در اذهان مردم طنین میاندازد و در هنگام مبارزه برای آزادی و زندگی بهتر بر لبان آنها جاری میشود.
دموکراسی واژه ای است که اگر بخواهیم به عنوان ابزاری سیاسی و راهبردی از آن استفاده کنیم باید در معنی آن دقت کنیم.
موج گذار از حکومتهای استبدادی با «انقلاب میخکی» در پرتقال در سال
۱۹۷۴ آغاز شد و با فروپاشی رژیمهای کمونیستی اروپای شرقی در سال ۱۹۸۹ به اوج خود رسید و سبب همگرایی همگانی برای تعریفی جدید از دموکراسی شد در بسیاری از جاها مردم نسبت به صفات دو پهلویی مانند «پرطرفدار» ، «راهنما»
، «طبقه متوسط» و « رسمی» که برای توضیح دموکراسی به کار برده میشود بی اعتنا شدند. ولی در عین حال توافق جالب توجهی به وجود آمد که برمبنای آن، سیستمهای حکومتی باید حداقل شرایط را رعایت کنند تا شایستگی نام دموکراتیک را داشته باشند. علاوه بر آن، هم اکنون تعدادی سازمان بین المللی وجود دارند که شرایط را زیر نظر گرفته تا به میزان رعایت این استانداردها در کشورهای مختلف پی ببرند. در حقیقت بعضی کشورها این استانداردها را در سیاست خارجی خود منظور میکنند.
#دموکراسی_چیست؟
بگذارید دموکراسی و مفاهیم عمومی آن را به طور کلی این گونه تعریف کنیم:
سیستم حکومتی یگانه ای که برای سازمان دادن رابطه بین حاکمان و مردم به وجود آمده است.
بعد از این، مروری خلاصه خواهیم داشت بر روشها، قوانین و مقرراتی که برای پایداری دموکراسی مورد نیاز است. و سرانجام درباره دو اصل عملی سخن خواهیم گفت که سبب میشوند دموکراسی کارایی لازم را داشته باشد. این اصول در مفاهیم عمومی و دستورالعملهای رسمی توضیح داده نشده اند، ولی چهره دموکراسی بدون اثرات تعیین کننده آنها عبوس خواهد بود.
یکی از مهمترین موضوعات مطرح شده در این مطلب این است که دموکراسی از نهادهایی یگانه و منحصر به فرد تشکیل نشده است.
انواع مختلف دموکراسی وجود دارد و عملکردهای متفاوت آنها طبعا اثرات مختلفی هم خواهد داشت. نوع دموکراسی در هر کشوری به شرایط اجتماعی و اقتصادی و هم چنین به ساختار سیاسی و اعمال سیاستها در آن کشور بستگی دارد.
دموکراسیهای جدید، سیستمهای حکومتی هستند که در آن حاکمان برای عملکرد خود در برابر شهروندان پاسخگو بوده و در حقیقت این مردم هستند که به طور غیرمستقیم از طریق نمایندگان منتخب خود حکومت میکنند یک رژیم یا سیستم حکومتی متشکل از مجموعه طرحهایی است که چگونگی احراز مناصب دولتی را مشخص میکند. این طرحها شامل ویژگیهای کسانی است که داوطلب احراز پستهای مملکتی بوده و هم چنین شیوه انتخاب این داوطلبان را تبیین میکند. طرحها هم چنین شامل قوانینی است که بعد از انتخاب مردم باید اجرا شود. برای این که سیستم به خوبی کار کند باید این مجموعه نهادینه شود و یا به عبارتی دیگر این الگوها در جامعه کاملا عادی و شناخته شده و مورد عمل قرار گیرند. مهم تر از همه آن که توسط اکثریت جامعه ، اگر نه همه آنها، پذیرفته شوند. مکانیزمهایی که برای نهادینه کردن این اصول انتخاب شده توسط سلسله قوانینی که قانون اساسی را تشکیل می دهند تقویت می شود. اگر چه بسیاری از این قواعد و معیارهای سیاسی می توانند غیر رسمی، محتاطانه و بر اساس سنت باشند از نظر اقتصادی، الگوها را با یکدیگرمقایسه کرده، شاخصها و قوانین را به هم گره زده و سپس آنها را به عنوان یک سیستم حکومتی نامگذاری میکنیم که دموکراسی یکی از آنها است. انواع دیگر شامل: مطلقه، اقتدارگرا، استبدادی، دیکتاتوری، ستمکارانه، تمامیت خواه، مطلق گرا، سنتی، سلطنتی، الیگارشی، حاکمیت طبقه ثروتمند، حاکمیت اشرافیت و سلطنت مطلقه هستند.
هر کدام از این رژیم ها می توانند به زیر مجموعه های دیگری نیز تبدیل شوند.
ادامه دارد
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#دموکراسی_چیست_و_چه_نیست.
☆7
#روشهایی_که_دموکراسی_را_ممکن_میسازد:
عناصر شناساننده دموکراسی، البته مفاهیمی انتزاعی هستند که در عین حال ممکن است سبب ظهور نهادهای مختلف و زیرمجموعه هایی برای دموکراسی شوند.
برای اینکه یک دموکراسی موفق شود، قواعد ویژه ای باید رعایت شده و مخصوصا به حقوق مدنی افراد بایستی احترام گذاشته شود.
هر جامعه سیاسی که موفق نشود این محدودیتها را برای خود بگذارد و نیز نتواند حاکمیت قانون را در روشهای خود منظور کند، آن جامعه دموکراتیک محسوب نمیشود.
این روشها به تنهایی به دموکراسی معنی نمیدهند، ولی وجود آنها برای بقای دموکراسی ضروری است.
به عبارتی دیگر وجود آنها لازم است ولی کافی نیست.
#رابرت_دال لیست قابل قبولی از «حداقل دستورالعملها» ارائه میدهد که باید در دموکراسیهای مدرن ( و یا آن طور که او میگوید «پلی آرشی» ) وجود داشته باشند تا آن دموکراسی باقی بماند.
۱. #کنترل_بر_تصمیمهای_دولت_برای_سیاستگذاری، باید بنابر قانون اساسی به نمایندگان منتخب مردم محول شود.
۲. مقامات منتخب باید به طور #دوره ای و در #انتخاباتی_عادلانه انتخاب شده و تهدید و اجباری وجود نداشته باشد.
۳. افراد بالغ باید عملا قادر باشند در انتخابات #رأی دهند.
۴. افراد بالغ باید عملا قادر باشند در انتخابات برای پستهای حکومتی #کاندیدا شوند.
۵. شهروندان باید حق داشته باشند که نظر خود را درباره مسائل سیاسی، بدون ترس از مجازات، #اظهار دارند.
۶. شهروندان باید بتوانند اطلاعات خود را از #منابع_خبری_گوناگون به دست آورند و مهمتر از همه آنکه منابع خبری گوناگونی باید وجود داشته و قانون نیز از آنها حمایت کند.
۷. شهروندان باید حق داشته باشند #اتحادیه ها و #سازمانهای_مستقل، از جمله #احزاب_مستقل_سیاسی و #گروههایی_با_منافع_مشترک تشکیل دهند.
بسیاری از نظریه پردازان هفت شرط بالا را از #لوازم_اصلی_دموکراسی میدانند،
ولی ما دو شرط دیگر را نیز پیشنهاد میکنیم.
اولین شرط پیشنهادی ما ممکن است به نظر بیاید که توضیح بیشتر شرط شماره یک است، ولی دومین شرط پیشنهادی ما، مطلقا پیش شرطی لازم برای هفت شرط بالا است.
۸. مقاماتی که با رای مردم انتخاب شده اند باید بتوانند از قدرتی که قانون اساسی به آنها داده استفاده کنند بدون اینکه اپوزیسیونی که انتخاب نشده، بتواند مانع آنها شود. اگر نظامیان جلوی فعالیتهای مدنی را بگیرند و یا مدیران دولتی قدرت این را داشته باشند که مستقل از نمایندگان مردم عمل کنند و
یا بتوانند تصمیماتی که آنها گرفته اند را وتو کنند، دموکراسی در مخاطره جدی خواهد بود.
بدون این توضیح، شیوه های حکومت نظامی معاصر در آمریکای مرکزی که غیرنظامیان کنترلی بر ارتش ندارند،
ممکن است توسط بعضی از مورخین، دموکراسی به حساب بیاید؛ آن گونه که سیاست سازان در ایالات متحده اعتقاد داشتند (به استثنای ساندنیستها در نیکاراگوئه).
این توضیح همچنین با نظریه ای که آن را »الکتورالیسم« خواندیم، سازگار نیست. زیرا نمیتوانیم تمام تلاش خود را بر برگزاری انتخابات متمرکز نموده و چشمان خود را بر سایر واقعیتهای سیاسی ببندیم.
۹. شیوه حکومتی باید #خودگردان باشد و باید در برابر دخالتهای سیاسی که میخواهند نظرات خود را تحمیل نمایند، مقاومت کرده و مستقل از آنها عمل نماید.
دال و سایر نظریه پردازان معاصر به این شرط نپرداختند و دلیل آن نیز این است که اشاره آنها به کشورهایی دارای حق حاکمیت بر سرنوشت خود و قدرتمند بوده است.
ولی اکنون با توسعه بلوکهای سیاسی و اتحاد بین کشورها و تقسیم حوزه های
نفوذ، قدرتهای استعماری جدیدی شکل گرفته و در برخی از موارد خود مختاری معنی ندارد.
آیا سیستمی که مقامات انتخابی آن نمیتوانند بدون تائید بازیگران خارجی، تصمیمات لازم الاجرا بگیرند، دموکراتیک است؟
این نکتۀ بسیار مهمی است، حتی اگر خارجیان خود دارای سیستم دموکراتیک بوده و داخلیها نیز نسبتا آزاد باشند که تصمیم گیری کنند و حتی اگر بتوانند قراردادهای فیمابین را دور بزنند (مانند پورتوریکو). چنانچه هیچ کدام از این شرایط وجود نداشته باشد، وضعیت بحرانی تر بوده و دموکراسی مطلقا معنی ندارد (مانند کشورهای بالتیک).
ادامه دارد
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#دموکراسی_چیست_و_چه_نیست.
☆7
#روشهایی_که_دموکراسی_را_ممکن_میسازد:
عناصر شناساننده دموکراسی، البته مفاهیمی انتزاعی هستند که در عین حال ممکن است سبب ظهور نهادهای مختلف و زیرمجموعه هایی برای دموکراسی شوند.
برای اینکه یک دموکراسی موفق شود، قواعد ویژه ای باید رعایت شده و مخصوصا به حقوق مدنی افراد بایستی احترام گذاشته شود.
هر جامعه سیاسی که موفق نشود این محدودیتها را برای خود بگذارد و نیز نتواند حاکمیت قانون را در روشهای خود منظور کند، آن جامعه دموکراتیک محسوب نمیشود.
این روشها به تنهایی به دموکراسی معنی نمیدهند، ولی وجود آنها برای بقای دموکراسی ضروری است.
به عبارتی دیگر وجود آنها لازم است ولی کافی نیست.
#رابرت_دال لیست قابل قبولی از «حداقل دستورالعملها» ارائه میدهد که باید در دموکراسیهای مدرن ( و یا آن طور که او میگوید «پلی آرشی» ) وجود داشته باشند تا آن دموکراسی باقی بماند.
۱. #کنترل_بر_تصمیمهای_دولت_برای_سیاستگذاری، باید بنابر قانون اساسی به نمایندگان منتخب مردم محول شود.
۲. مقامات منتخب باید به طور #دوره ای و در #انتخاباتی_عادلانه انتخاب شده و تهدید و اجباری وجود نداشته باشد.
۳. افراد بالغ باید عملا قادر باشند در انتخابات #رأی دهند.
۴. افراد بالغ باید عملا قادر باشند در انتخابات برای پستهای حکومتی #کاندیدا شوند.
۵. شهروندان باید حق داشته باشند که نظر خود را درباره مسائل سیاسی، بدون ترس از مجازات، #اظهار دارند.
۶. شهروندان باید بتوانند اطلاعات خود را از #منابع_خبری_گوناگون به دست آورند و مهمتر از همه آنکه منابع خبری گوناگونی باید وجود داشته و قانون نیز از آنها حمایت کند.
۷. شهروندان باید حق داشته باشند #اتحادیه ها و #سازمانهای_مستقل، از جمله #احزاب_مستقل_سیاسی و #گروههایی_با_منافع_مشترک تشکیل دهند.
بسیاری از نظریه پردازان هفت شرط بالا را از #لوازم_اصلی_دموکراسی میدانند،
ولی ما دو شرط دیگر را نیز پیشنهاد میکنیم.
اولین شرط پیشنهادی ما ممکن است به نظر بیاید که توضیح بیشتر شرط شماره یک است، ولی دومین شرط پیشنهادی ما، مطلقا پیش شرطی لازم برای هفت شرط بالا است.
۸. مقاماتی که با رای مردم انتخاب شده اند باید بتوانند از قدرتی که قانون اساسی به آنها داده استفاده کنند بدون اینکه اپوزیسیونی که انتخاب نشده، بتواند مانع آنها شود. اگر نظامیان جلوی فعالیتهای مدنی را بگیرند و یا مدیران دولتی قدرت این را داشته باشند که مستقل از نمایندگان مردم عمل کنند و
یا بتوانند تصمیماتی که آنها گرفته اند را وتو کنند، دموکراسی در مخاطره جدی خواهد بود.
بدون این توضیح، شیوه های حکومت نظامی معاصر در آمریکای مرکزی که غیرنظامیان کنترلی بر ارتش ندارند،
ممکن است توسط بعضی از مورخین، دموکراسی به حساب بیاید؛ آن گونه که سیاست سازان در ایالات متحده اعتقاد داشتند (به استثنای ساندنیستها در نیکاراگوئه).
این توضیح همچنین با نظریه ای که آن را »الکتورالیسم« خواندیم، سازگار نیست. زیرا نمیتوانیم تمام تلاش خود را بر برگزاری انتخابات متمرکز نموده و چشمان خود را بر سایر واقعیتهای سیاسی ببندیم.
۹. شیوه حکومتی باید #خودگردان باشد و باید در برابر دخالتهای سیاسی که میخواهند نظرات خود را تحمیل نمایند، مقاومت کرده و مستقل از آنها عمل نماید.
دال و سایر نظریه پردازان معاصر به این شرط نپرداختند و دلیل آن نیز این است که اشاره آنها به کشورهایی دارای حق حاکمیت بر سرنوشت خود و قدرتمند بوده است.
ولی اکنون با توسعه بلوکهای سیاسی و اتحاد بین کشورها و تقسیم حوزه های
نفوذ، قدرتهای استعماری جدیدی شکل گرفته و در برخی از موارد خود مختاری معنی ندارد.
آیا سیستمی که مقامات انتخابی آن نمیتوانند بدون تائید بازیگران خارجی، تصمیمات لازم الاجرا بگیرند، دموکراتیک است؟
این نکتۀ بسیار مهمی است، حتی اگر خارجیان خود دارای سیستم دموکراتیک بوده و داخلیها نیز نسبتا آزاد باشند که تصمیم گیری کنند و حتی اگر بتوانند قراردادهای فیمابین را دور بزنند (مانند پورتوریکو). چنانچه هیچ کدام از این شرایط وجود نداشته باشد، وضعیت بحرانی تر بوده و دموکراسی مطلقا معنی ندارد (مانند کشورهای بالتیک).
ادامه دارد
🆔👉 @iran_novin1