Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#هنر
#ارشتیکت
#سبک_چیست؟
قسمت اول
اطلاعات به دو دسته زیبا شناختی و سمانتیک یا معنایی تقسیم می گردند .
شعور ما یا به تعبیری علم با اطلاعات معنایی سروکار دارد
در حالی که در مورد احساس ما یا به تعبیری هنر اطلاعات زیباشناختی نقش اساسی را به عهده دارند.
تبادل اطلاعات تنها وقتی امکان پذیر است که علائم متشکله پیام متعلق به هر دو مجموعه علائم شناخته شده توسط فرستنده و گیرنده باشند.
در مورد اطلاعات معنایی علائم مجموعه علائمی هستند با مفهوم کاملاً مشخص .
مثلاً عمل ترکیب دو ماده شیمیایی را میتوان با نوشتن یک فرمول شیمیایی به دقت مشخص کرد. اطلاعات موجود در این فرمول اطلاعاتی هستند با مفهوم کاملاً مشخص و جای هیچگونه تاویل و تفسیر شخصی را باقی نمی گذارند.
اما علائم متشکله یک مجموعه علائم زیباشناختی علاوه بر مفهوم عینی شان دارای مفاهیم ذهنی و نمادین نیز هستند و به این ترتیب قابل تفسیر شخصی میباشند.
هر اطلاعاتی از مقداری علامت تشکیل شده است.
هر چه احتمال پیش آمدن یک علامت یا ترکیبی از چند علامت خاص در یک پیام خاص بیشتر باشد پیام از بداعت کمتری برخوردار است و در مقابل با #قالب_از_پیش_ساخته_شده_ذهنی ما که به آن #سبک می گوییم تطابق بیشتری دارد.
این جمله می توانست چنین معنی دهد که :
یک اثر هنری اگر بنا باشد که مطابق سبک باشد بایستی از هر عامل جدیدی خالی باشد
یا به عبارت دیگر اثر هنری سبک دار چیزی نمی بود جز یک کپی خوب از یک اثر بدیع .
این نظریه صدها سال از اعتبار محض برخوردار بود.
و واقعاً کسی به دنبال نوآوری و بداعت نمی رفت.
این بدان معنی بود که اطلاعات معنایی آثار مختلف هنری که از طریق چشم قابل ادراک بودند بخصوص آثاری که بیشتر با فرم سرو کار داشتند با یکدیگر مطابق بودند ، این نوع برخورد با #هنر جا را برای اطلاعات زیباشناختی تنگ کرده بود.
واقعیت دیگری نیز که به این مشکل افزوده می شد این بود که
هنر و از جمله معماری در طول قرون و حتی امروزه نیز قبل از هرچیز وسیله بیان #ایدئولوژی_های_مذهبی_اجتماعی_و_سیاسی بوده است و به این دلیل تمایلی هم در آزاد گذاشتن اشخاص در تفسیر شخصی این آثار وجود نداشت.
اما یک اثر هنری سبک دار به هیچ وجه نبایستی کپی یک اثر دیگر باشد و اگر چنین باشد ما امروزه آن را اصلاً اثر هنری نمی دانیم .
اطلاعات معنایی یک اثر هنری تا حدی مطابق فرم ذهنی، و از این طریق گویای سبک اثر است.
اما اطلاعات زیباشناختی آن میتواند به گونه ای باشد که با محتوای نمادین آن جایی برای #تفسیر_شخصی ما باز گذارد.
این اطلاعات زیباشناختی هستند که علی رغم جای داشتن اثر هنری در چارچوب یک سبک مشخص به آن « شخصیت فردی می دهند و این تازه آن چیزی است که یک اثر را تبدیل به یک اثر هنری میسازد . از دیدگاه نظریه اطلاعاتی باید گفت که وابستگی یک اثر هنری به یک سبک باعث زیاد شدن پِرت اطلاعاتی یا تکرار علائم از پیش شناخته با اینکه از طرفی به ما امکان شناخت علائم ویژه این اثر را می دهند اما از طرف دیگر جای اطلاعات زیباشناختی را می گیرند و به این ترتیب ما را در تفسیر شخصی مان از اثر محدودتر میسازند.
مقدار اطلاعات سمانتیک و زیباشناختی در یک پیام برابر نیستند . نسبت این دو به هم نه تنها در دوره ها و سبکهای مختلف تغییر می کنند که حتی در یک دوره ثابت نیز این نسبت متغیر است.
در معماری تقسیم بندی بین اطلاعات معنایی و زیباشناختی در پیام را شاهد هستیم. درحالی که در سبک مدرن پیروان سالیوان به دنبال گفته او که :” فرم تابعی است از عملکرد که بایستی به دنبال عملکرد بیاید ”
سعی کرده اند نوعی معماری ناب و کاربردی عرضه کنند ،
پیروان پست مدرن در معماری روی به ایهام آورده اند.
معماری مدرن اطلاعات بیشتری دارد و جای تفسیری باقی نمی گذارد .
اولین آثار معماری این سبک با توجه به مجموعه علائم شناخته شده از دنیای موجود چیزهای جدیدی بودند و این بداعت باعث کم شدن پرت اطلاعاتیشان شد. اما در مجموع بایستی گفت که اصلاً اطلاعاتشان کم بود و این اطلاعات کم با گسترش این سبک باز هم کمتر شد. به این وسیله امکان تشکیل طرحواره هم برای آنها روز به روز کمتر شد.
گذشته از این اطلاعات عرضه شده بیشتر علائم نحوی بودند و جایی برای تفسیر شخصی باز نمی گذاشتندو جوابگوی نیازهای احساسی نبودند.
سبک پست مدرن درست برعکس آن به عمد دارای ایهام است.
سوالات مطرح شده را بدون جواب نمی گذارد و به این ترتیب در ذهن فضایی باز برای هر نوع عکس العمل آزاد بدون جواب می کذارد .
سبک مدرن شعور را مخاطب قرار می دهد و پست مدرن احساس را.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#هنر
#ارشتیکت
#سبک_چیست؟
قسمت اول
اطلاعات به دو دسته زیبا شناختی و سمانتیک یا معنایی تقسیم می گردند .
شعور ما یا به تعبیری علم با اطلاعات معنایی سروکار دارد
در حالی که در مورد احساس ما یا به تعبیری هنر اطلاعات زیباشناختی نقش اساسی را به عهده دارند.
تبادل اطلاعات تنها وقتی امکان پذیر است که علائم متشکله پیام متعلق به هر دو مجموعه علائم شناخته شده توسط فرستنده و گیرنده باشند.
در مورد اطلاعات معنایی علائم مجموعه علائمی هستند با مفهوم کاملاً مشخص .
مثلاً عمل ترکیب دو ماده شیمیایی را میتوان با نوشتن یک فرمول شیمیایی به دقت مشخص کرد. اطلاعات موجود در این فرمول اطلاعاتی هستند با مفهوم کاملاً مشخص و جای هیچگونه تاویل و تفسیر شخصی را باقی نمی گذارند.
اما علائم متشکله یک مجموعه علائم زیباشناختی علاوه بر مفهوم عینی شان دارای مفاهیم ذهنی و نمادین نیز هستند و به این ترتیب قابل تفسیر شخصی میباشند.
هر اطلاعاتی از مقداری علامت تشکیل شده است.
هر چه احتمال پیش آمدن یک علامت یا ترکیبی از چند علامت خاص در یک پیام خاص بیشتر باشد پیام از بداعت کمتری برخوردار است و در مقابل با #قالب_از_پیش_ساخته_شده_ذهنی ما که به آن #سبک می گوییم تطابق بیشتری دارد.
این جمله می توانست چنین معنی دهد که :
یک اثر هنری اگر بنا باشد که مطابق سبک باشد بایستی از هر عامل جدیدی خالی باشد
یا به عبارت دیگر اثر هنری سبک دار چیزی نمی بود جز یک کپی خوب از یک اثر بدیع .
این نظریه صدها سال از اعتبار محض برخوردار بود.
و واقعاً کسی به دنبال نوآوری و بداعت نمی رفت.
این بدان معنی بود که اطلاعات معنایی آثار مختلف هنری که از طریق چشم قابل ادراک بودند بخصوص آثاری که بیشتر با فرم سرو کار داشتند با یکدیگر مطابق بودند ، این نوع برخورد با #هنر جا را برای اطلاعات زیباشناختی تنگ کرده بود.
واقعیت دیگری نیز که به این مشکل افزوده می شد این بود که
هنر و از جمله معماری در طول قرون و حتی امروزه نیز قبل از هرچیز وسیله بیان #ایدئولوژی_های_مذهبی_اجتماعی_و_سیاسی بوده است و به این دلیل تمایلی هم در آزاد گذاشتن اشخاص در تفسیر شخصی این آثار وجود نداشت.
اما یک اثر هنری سبک دار به هیچ وجه نبایستی کپی یک اثر دیگر باشد و اگر چنین باشد ما امروزه آن را اصلاً اثر هنری نمی دانیم .
اطلاعات معنایی یک اثر هنری تا حدی مطابق فرم ذهنی، و از این طریق گویای سبک اثر است.
اما اطلاعات زیباشناختی آن میتواند به گونه ای باشد که با محتوای نمادین آن جایی برای #تفسیر_شخصی ما باز گذارد.
این اطلاعات زیباشناختی هستند که علی رغم جای داشتن اثر هنری در چارچوب یک سبک مشخص به آن « شخصیت فردی می دهند و این تازه آن چیزی است که یک اثر را تبدیل به یک اثر هنری میسازد . از دیدگاه نظریه اطلاعاتی باید گفت که وابستگی یک اثر هنری به یک سبک باعث زیاد شدن پِرت اطلاعاتی یا تکرار علائم از پیش شناخته با اینکه از طرفی به ما امکان شناخت علائم ویژه این اثر را می دهند اما از طرف دیگر جای اطلاعات زیباشناختی را می گیرند و به این ترتیب ما را در تفسیر شخصی مان از اثر محدودتر میسازند.
مقدار اطلاعات سمانتیک و زیباشناختی در یک پیام برابر نیستند . نسبت این دو به هم نه تنها در دوره ها و سبکهای مختلف تغییر می کنند که حتی در یک دوره ثابت نیز این نسبت متغیر است.
در معماری تقسیم بندی بین اطلاعات معنایی و زیباشناختی در پیام را شاهد هستیم. درحالی که در سبک مدرن پیروان سالیوان به دنبال گفته او که :” فرم تابعی است از عملکرد که بایستی به دنبال عملکرد بیاید ”
سعی کرده اند نوعی معماری ناب و کاربردی عرضه کنند ،
پیروان پست مدرن در معماری روی به ایهام آورده اند.
معماری مدرن اطلاعات بیشتری دارد و جای تفسیری باقی نمی گذارد .
اولین آثار معماری این سبک با توجه به مجموعه علائم شناخته شده از دنیای موجود چیزهای جدیدی بودند و این بداعت باعث کم شدن پرت اطلاعاتیشان شد. اما در مجموع بایستی گفت که اصلاً اطلاعاتشان کم بود و این اطلاعات کم با گسترش این سبک باز هم کمتر شد. به این وسیله امکان تشکیل طرحواره هم برای آنها روز به روز کمتر شد.
گذشته از این اطلاعات عرضه شده بیشتر علائم نحوی بودند و جایی برای تفسیر شخصی باز نمی گذاشتندو جوابگوی نیازهای احساسی نبودند.
سبک پست مدرن درست برعکس آن به عمد دارای ایهام است.
سوالات مطرح شده را بدون جواب نمی گذارد و به این ترتیب در ذهن فضایی باز برای هر نوع عکس العمل آزاد بدون جواب می کذارد .
سبک مدرن شعور را مخاطب قرار می دهد و پست مدرن احساس را.
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#جامعه_شناسی
♢3
#کارل_مانهایم
کارل مانهایم در 27 مارس 1893 در بوداپست مجارستان زاده شد.
پدر و مادرش یهودی و از طبقۀ متوسط جامعه بودند.
مانهایم پس از اتمام تحصیلاتش در دبیرستان علوم انسانی بوداپست، برای ادامه تحصیل در رشته فلسفه به دانشگاه بوداپست رفت.
اندکی پیش از ورود به دانشگاه بود که با گئورگ لوکاچ آشنا شد.
مانهایم از 1915 تا سال 1918 از اعضای فعال گروه حلقه یکشنبه لوکاچ بود، و در همین دوران بود که بسیاری از ایده هایش درباره وضعیت فرهنگ، برای نخستینبار شکل گرفتند.
مانهایم در سال 1912 از بوداپست به قصد ورود به دانشگاه برلین رهسپار آلمان شد در برلین، زیر نظر گئورگ زیمل به تحصیل پرداخت و بسیار تحت تأثیر او قرار گرفت.
وی در سال 1918 دکترای فلسفه گرفت. رساله اش با عنوان " #تحلیل_ساختاری_شناخت_شناسی " در سال 1922 در آلمان منتشر شد.
مانهایم سالها در مقام مربی در دانشگاه هایدلبرگ تدریس کرد. وی در سال 1927، استاد جامعهشناسی و اقتصاد دانشگاه فرانکفورت شد و تا زمانی که نازی ها در سال 1933 او را اخراج کردند، در آنجا ماند.
در سال 1933 وارد لندن شد و از 1935 بهمثابه استاد تماموقت جامعه شناسی در مدرسه علوم سیاسی و اقتصادی لندن به تدریس پرداخت.
سرانجام مانهایم پس از دوازده سال تدریس در لندن، در نهم ژانویه 1947، اندکی پس از پایان جنگ جهانی دوم، چشم از جهان فرو بست.
#آثار_کارل_مانهایم
مانهایم در اوایل دهه 1920، با موفقیت چندین مقاله خود را منتشر کرد که از جمله عبارت بودند از:
- مشخصه ممیزه دانش فرهنگی جامعهشناختی (1922)، که در آن از مارکس به سبب افتادن در دام تناقضهای نسبی گرا، انتقاد کرد،
- یک نظریه جامعه شناختی در خصوص فرهنگ و شناخت پذیری آن (1924)، که در آن مارکس و رویکرد اثبات گرایانه اش به عرصه اجتماعی- اقتصادی را تحسین کرد،
- تاریخگرایی (1924)،
- مسئله جامعه شناسی شناخت (1925)، که نخستین مباحثی بودند که وی صریحاً در حوزه جامعه شناسی شناخت طرح کرد.
- تفسیر ایدئولوژیکی و جامعه شناختی پدیده فکری (1926)، که در آن مانهایم، با تلاش مارکس برای ارائه یک توضیح علّی از مقوله معنا موافق نبود.
اثر مهم مانهایم در جامعه شناسی معرفت، " #ایدئولوژی_و_اتوپیا" در 1929 در آلمان به چاپ رسید.
آثار دیگر مانهایم عبارتاند از:
انسان و جامعه در عصر بازسازی (1940)،
آزادی، قدرت و برنامهریزی مردمی (1950) و
در باب تفسیرهای جهانبینی (1952).
ادامه دارد ...
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#جامعه_شناسی
♢3
#کارل_مانهایم
کارل مانهایم در 27 مارس 1893 در بوداپست مجارستان زاده شد.
پدر و مادرش یهودی و از طبقۀ متوسط جامعه بودند.
مانهایم پس از اتمام تحصیلاتش در دبیرستان علوم انسانی بوداپست، برای ادامه تحصیل در رشته فلسفه به دانشگاه بوداپست رفت.
اندکی پیش از ورود به دانشگاه بود که با گئورگ لوکاچ آشنا شد.
مانهایم از 1915 تا سال 1918 از اعضای فعال گروه حلقه یکشنبه لوکاچ بود، و در همین دوران بود که بسیاری از ایده هایش درباره وضعیت فرهنگ، برای نخستینبار شکل گرفتند.
مانهایم در سال 1912 از بوداپست به قصد ورود به دانشگاه برلین رهسپار آلمان شد در برلین، زیر نظر گئورگ زیمل به تحصیل پرداخت و بسیار تحت تأثیر او قرار گرفت.
وی در سال 1918 دکترای فلسفه گرفت. رساله اش با عنوان " #تحلیل_ساختاری_شناخت_شناسی " در سال 1922 در آلمان منتشر شد.
مانهایم سالها در مقام مربی در دانشگاه هایدلبرگ تدریس کرد. وی در سال 1927، استاد جامعهشناسی و اقتصاد دانشگاه فرانکفورت شد و تا زمانی که نازی ها در سال 1933 او را اخراج کردند، در آنجا ماند.
در سال 1933 وارد لندن شد و از 1935 بهمثابه استاد تماموقت جامعه شناسی در مدرسه علوم سیاسی و اقتصادی لندن به تدریس پرداخت.
سرانجام مانهایم پس از دوازده سال تدریس در لندن، در نهم ژانویه 1947، اندکی پس از پایان جنگ جهانی دوم، چشم از جهان فرو بست.
#آثار_کارل_مانهایم
مانهایم در اوایل دهه 1920، با موفقیت چندین مقاله خود را منتشر کرد که از جمله عبارت بودند از:
- مشخصه ممیزه دانش فرهنگی جامعهشناختی (1922)، که در آن از مارکس به سبب افتادن در دام تناقضهای نسبی گرا، انتقاد کرد،
- یک نظریه جامعه شناختی در خصوص فرهنگ و شناخت پذیری آن (1924)، که در آن مارکس و رویکرد اثبات گرایانه اش به عرصه اجتماعی- اقتصادی را تحسین کرد،
- تاریخگرایی (1924)،
- مسئله جامعه شناسی شناخت (1925)، که نخستین مباحثی بودند که وی صریحاً در حوزه جامعه شناسی شناخت طرح کرد.
- تفسیر ایدئولوژیکی و جامعه شناختی پدیده فکری (1926)، که در آن مانهایم، با تلاش مارکس برای ارائه یک توضیح علّی از مقوله معنا موافق نبود.
اثر مهم مانهایم در جامعه شناسی معرفت، " #ایدئولوژی_و_اتوپیا" در 1929 در آلمان به چاپ رسید.
آثار دیگر مانهایم عبارتاند از:
انسان و جامعه در عصر بازسازی (1940)،
آزادی، قدرت و برنامهریزی مردمی (1950) و
در باب تفسیرهای جهانبینی (1952).
ادامه دارد ...
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#جامعه_شناسی
☆6
#کارل_مانهایم
#ایدئولوژی_و_اتوپیا
مانهایم در ایدئولوژی و اتوپیا به این نکته اشاره میکند که :
افراد چطور میاندیشند.
مانهایم با تکیه بر سنت مارکسیستی، که بر اساس آن وجود اجتماعی انسان تعیینکننده آگاهی اجتماعی او دانسته میشود، اظهار داشت :
موقعیت اجتماعی افراد بر رفتار آنان تأثیر میگذارد.
مانهایم برای واژه ایدئولوژی دو معنی جداگانه و متمایز بهکار برد:
#مفهوم_جزئی_ایدئولوژی به موقعیتی مربوط میشود که در آن، گروه غالب در جامعه، چنان در حفظ وضعیت موجود زندگی و جامعه ذینفع است که دیگر مسائل و مشکلات جاری را نمیبینند.
بهعبارت دیگر، مفهوم جزئی ایدئولوژی اشاره به موقعیتی دارد که در آن ما نسبت به افکار و اعمال مخالفین خود مشکوک هستیم و آنها را به چشم انحراف عمدی از واقعیت یا وضعیت حقیقی نگاه میکنیم.
# مفهوم_کلی_ایدئولوژی که همه اندیشههای طرف مقابل را تشکیل میدهد، به ایدئولوژی یک عصر یا یک گروه تاریخی- اجتماعی معین، مانند یک طبقه اطلاق میشود.
از نظر مانهایم، مفهوم کلی ایدئولوژی خود شامل دو سطح میشود،
یکی #مفهوم_کلی_خاص ایدئولوژی
و دیگری #مفهوم_کلی_عام ایدئولوژی.
مفهوم کلی خاص ایدئولوژی هنگامی مصداق پیدا میکند که فرد موقعیت ویژه خود را زیر سئوال نمیبرد و آن را مطلق میانگارد.
در حالی که، افکار و ایده های طرف مقابل خود را صرفاً ناشی از موقعیتهای اجتماعی وی قلمداد میکند.
مفهوم عام به حالتی مربوط میشود که در آن فرد محقق نهتنها افکار و ایده های طرف مقابل، بلکه تمامی دیدگاهها، و از آن جمله دیدگاه خود را مشمول تحلیل ایدئولوژیکی قرار میدهد.
مانهایم قصد داشت که نقش #روشنفکران_و_نخبگان را در جامعه مبتنی بر برنامه ریزی تبیین کند.
آیا حاملان فرهنگ روشنفکری را باید اعضای جامعه اشرافی نخبگان دانست یا اعضای توده مردم، با توجه به اینکه به قدرت فردی متکی اند؟
مانهایم توضیح میدهد که روشنفکران یک طبقه اجتماعی نیستند به این معنی که منافعی مشترک ندارند و نمیتوانند گروهی مجزا را تشکیل دهند، آنان یک اجتماعی بی طبقه یا یک قشر بینابینی هستند و برتر از دیگران نیستند، اما قادر به انجام کارهایی اند که بیشتر اعضای سایر قشرهای اجتماعی قادر به انجام دادن آنها نیستند.
وی این قشر اجتماعی را #روشنفکران_غیر_وابسته مینامد.
مهمترین ویژگی این طبقه تحصیلات است که علیرغم تفاوتهایشان در تولد، پایگاه اجتماعی، شغل و ثروت در یک طبقه بندی مشابه، جمع میکند.
فقط این روشنفکران هستند که در موقعیتی قرار میگیرند که بتوانند بستگی خود را به هر گروه یا طبقه آگاهانه انتخاب کنند.
بنا به نظر مانهایم وقتی که این روشنفکران نسبت به موقعیت استثنایی و ممتازشان خودآگاهی پیدا میکنند مأموریتی را نیز که در آن نهفته است در مییابند،
مأموریتی که عبارت است از ترکیب سازی نقطه نظرهای متفاوت و رسیدن به یک برداشت همهجانبه، تام معتبر از واقعیت.
آنچه موضوع #جامعه_شناسی_معرفتی است ایدئولوژی به #مفهوم_عام است و در این معنی، مانهایم لفظ #چشم_انداز را بر #ایدئولوژی ترجیح داده است و بر آن است که،
هر گروهی نظر به موقعیت خاص خود در جامعه و تاریخ، از زاویه دید مخصوصی به دنیا مینگرد.
مفهوم #اتوپیا بازتابی از تبعات مبارزه سیاسی است،
بدین معنا که بعضی گروههای تحت ستم، چنان خود را از لحاظ فکری در انهدام و دگرگونی وضعیت مفروض جامعه ذینفع مییابند که بهطور ناخواسته فقط عناصری از آن وضعیت را که حکایت از نفی آن میکند مشاهده مینمایند.
فکر اینها از تشخیص درست وضع موجود جامعه عاجز است.
اینها ابداً اعتنایی به آنچه که واقعاً موجود است ندارند بلکه در تفکرشان، پیشاپیش راهی برای تغییر وضعیتی که موجود است جستجو می کنند.
بنابراین حالت ذهن یا چگونگی اندیشه هنگامی اوتوپیایی است که با حالت واقعیتی که این حالت ذهنی در آن به ظهور میرسد ناسازگار باشد.
به نظر مانهایم آن جهتگیریهای فراتر از واقعیت را باید اوتوپیایی بیانگاریم که، هرگاه به عرصه عمل در میآیند، میل دارند، نظم اشیاء و امور حاکم در زمان را، بهطور جزئی یا کلی، در هم بپاشند.
بنابراین وی اتوپیا را نوعی از ایدئولوژی توصیف میکند که چون از موقعیت موجود فراتر میرود از ایدئولوژی متمایز میشود.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#جامعه_شناسی
☆6
#کارل_مانهایم
#ایدئولوژی_و_اتوپیا
مانهایم در ایدئولوژی و اتوپیا به این نکته اشاره میکند که :
افراد چطور میاندیشند.
مانهایم با تکیه بر سنت مارکسیستی، که بر اساس آن وجود اجتماعی انسان تعیینکننده آگاهی اجتماعی او دانسته میشود، اظهار داشت :
موقعیت اجتماعی افراد بر رفتار آنان تأثیر میگذارد.
مانهایم برای واژه ایدئولوژی دو معنی جداگانه و متمایز بهکار برد:
#مفهوم_جزئی_ایدئولوژی به موقعیتی مربوط میشود که در آن، گروه غالب در جامعه، چنان در حفظ وضعیت موجود زندگی و جامعه ذینفع است که دیگر مسائل و مشکلات جاری را نمیبینند.
بهعبارت دیگر، مفهوم جزئی ایدئولوژی اشاره به موقعیتی دارد که در آن ما نسبت به افکار و اعمال مخالفین خود مشکوک هستیم و آنها را به چشم انحراف عمدی از واقعیت یا وضعیت حقیقی نگاه میکنیم.
# مفهوم_کلی_ایدئولوژی که همه اندیشههای طرف مقابل را تشکیل میدهد، به ایدئولوژی یک عصر یا یک گروه تاریخی- اجتماعی معین، مانند یک طبقه اطلاق میشود.
از نظر مانهایم، مفهوم کلی ایدئولوژی خود شامل دو سطح میشود،
یکی #مفهوم_کلی_خاص ایدئولوژی
و دیگری #مفهوم_کلی_عام ایدئولوژی.
مفهوم کلی خاص ایدئولوژی هنگامی مصداق پیدا میکند که فرد موقعیت ویژه خود را زیر سئوال نمیبرد و آن را مطلق میانگارد.
در حالی که، افکار و ایده های طرف مقابل خود را صرفاً ناشی از موقعیتهای اجتماعی وی قلمداد میکند.
مفهوم عام به حالتی مربوط میشود که در آن فرد محقق نهتنها افکار و ایده های طرف مقابل، بلکه تمامی دیدگاهها، و از آن جمله دیدگاه خود را مشمول تحلیل ایدئولوژیکی قرار میدهد.
مانهایم قصد داشت که نقش #روشنفکران_و_نخبگان را در جامعه مبتنی بر برنامه ریزی تبیین کند.
آیا حاملان فرهنگ روشنفکری را باید اعضای جامعه اشرافی نخبگان دانست یا اعضای توده مردم، با توجه به اینکه به قدرت فردی متکی اند؟
مانهایم توضیح میدهد که روشنفکران یک طبقه اجتماعی نیستند به این معنی که منافعی مشترک ندارند و نمیتوانند گروهی مجزا را تشکیل دهند، آنان یک اجتماعی بی طبقه یا یک قشر بینابینی هستند و برتر از دیگران نیستند، اما قادر به انجام کارهایی اند که بیشتر اعضای سایر قشرهای اجتماعی قادر به انجام دادن آنها نیستند.
وی این قشر اجتماعی را #روشنفکران_غیر_وابسته مینامد.
مهمترین ویژگی این طبقه تحصیلات است که علیرغم تفاوتهایشان در تولد، پایگاه اجتماعی، شغل و ثروت در یک طبقه بندی مشابه، جمع میکند.
فقط این روشنفکران هستند که در موقعیتی قرار میگیرند که بتوانند بستگی خود را به هر گروه یا طبقه آگاهانه انتخاب کنند.
بنا به نظر مانهایم وقتی که این روشنفکران نسبت به موقعیت استثنایی و ممتازشان خودآگاهی پیدا میکنند مأموریتی را نیز که در آن نهفته است در مییابند،
مأموریتی که عبارت است از ترکیب سازی نقطه نظرهای متفاوت و رسیدن به یک برداشت همهجانبه، تام معتبر از واقعیت.
آنچه موضوع #جامعه_شناسی_معرفتی است ایدئولوژی به #مفهوم_عام است و در این معنی، مانهایم لفظ #چشم_انداز را بر #ایدئولوژی ترجیح داده است و بر آن است که،
هر گروهی نظر به موقعیت خاص خود در جامعه و تاریخ، از زاویه دید مخصوصی به دنیا مینگرد.
مفهوم #اتوپیا بازتابی از تبعات مبارزه سیاسی است،
بدین معنا که بعضی گروههای تحت ستم، چنان خود را از لحاظ فکری در انهدام و دگرگونی وضعیت مفروض جامعه ذینفع مییابند که بهطور ناخواسته فقط عناصری از آن وضعیت را که حکایت از نفی آن میکند مشاهده مینمایند.
فکر اینها از تشخیص درست وضع موجود جامعه عاجز است.
اینها ابداً اعتنایی به آنچه که واقعاً موجود است ندارند بلکه در تفکرشان، پیشاپیش راهی برای تغییر وضعیتی که موجود است جستجو می کنند.
بنابراین حالت ذهن یا چگونگی اندیشه هنگامی اوتوپیایی است که با حالت واقعیتی که این حالت ذهنی در آن به ظهور میرسد ناسازگار باشد.
به نظر مانهایم آن جهتگیریهای فراتر از واقعیت را باید اوتوپیایی بیانگاریم که، هرگاه به عرصه عمل در میآیند، میل دارند، نظم اشیاء و امور حاکم در زمان را، بهطور جزئی یا کلی، در هم بپاشند.
بنابراین وی اتوپیا را نوعی از ایدئولوژی توصیف میکند که چون از موقعیت موجود فراتر میرود از ایدئولوژی متمایز میشود.
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#نافرمانی_مدنی
قسمت هشتم
#خصوصیات_حکومتهای_توتالیتر
#کارل_یوآخیم_فریدریش و #زبیگنیوف_برژنیسکی 6 ویژگی برای حکومتهای توتالیتر برمیشمارند.
این ویژهگیها عبارتاند از :
1- #ایدئولوژی
2- #ترور
3- #تک_حزبی بودن
4- #اقتصاد_دولتی
5- #پروپاگاندا
6- #نظامی_بودن_رژیم
بر اساس الگوی فریدریش و برژنیسکی حکومت ایران تمام ویژگی های حکومت توتالیتر را دارد.
در ایدئولوژی توتالیتر اغلب از دموکراسی و مقابلهی جدی با هر تلاشی که به تغییر در روابط اجتماعی و سیاسی بیانجامد، سخن به میان میآید.
خطر تئوریهای توتالیتر افتادن در نگاه دوقطبی و خیر و شر بین است.
گاه حتی این نگاه نه فقط به تحسین مطلق غرب و تحقیر مطلق شرق کمونیست یا بنیادگرا تبدیل میشود، بلکه قابلیت نقد بیطرفانه و دموکراتیک را هم از دست میدهد.
یعنی نیاز ما به بررسی حکومتهای ایدئولوژیک در جهت مبارزه با آن خود از بنبست یکجانبهنگری گیر میافتد.
↩️ با توجه به مطالبی که تا کنون به آن پرداختیم، دریافتیم که حکومت های توتالیتر بدون حمایت مردم دوامی نخواهند آورد.
در ادامه می پردازیم به سرفصل های کتاب
#از_دیکتاتوری_تا_دموکراسی
اثر #جین_شارپ
که به تفصیل #انواع_نافرمانی_مدنی توضیح و تشریح داده شده است.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#نافرمانی_مدنی
قسمت هشتم
#خصوصیات_حکومتهای_توتالیتر
#کارل_یوآخیم_فریدریش و #زبیگنیوف_برژنیسکی 6 ویژگی برای حکومتهای توتالیتر برمیشمارند.
این ویژهگیها عبارتاند از :
1- #ایدئولوژی
2- #ترور
3- #تک_حزبی بودن
4- #اقتصاد_دولتی
5- #پروپاگاندا
6- #نظامی_بودن_رژیم
بر اساس الگوی فریدریش و برژنیسکی حکومت ایران تمام ویژگی های حکومت توتالیتر را دارد.
در ایدئولوژی توتالیتر اغلب از دموکراسی و مقابلهی جدی با هر تلاشی که به تغییر در روابط اجتماعی و سیاسی بیانجامد، سخن به میان میآید.
خطر تئوریهای توتالیتر افتادن در نگاه دوقطبی و خیر و شر بین است.
گاه حتی این نگاه نه فقط به تحسین مطلق غرب و تحقیر مطلق شرق کمونیست یا بنیادگرا تبدیل میشود، بلکه قابلیت نقد بیطرفانه و دموکراتیک را هم از دست میدهد.
یعنی نیاز ما به بررسی حکومتهای ایدئولوژیک در جهت مبارزه با آن خود از بنبست یکجانبهنگری گیر میافتد.
↩️ با توجه به مطالبی که تا کنون به آن پرداختیم، دریافتیم که حکومت های توتالیتر بدون حمایت مردم دوامی نخواهند آورد.
در ادامه می پردازیم به سرفصل های کتاب
#از_دیکتاتوری_تا_دموکراسی
اثر #جین_شارپ
که به تفصیل #انواع_نافرمانی_مدنی توضیح و تشریح داده شده است.
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from پیوند نگار
#دروغی_بزرگ:
#نومحافظه_کاری
#یا_اصلاحطلبی_جمهوری_اسلامی
#تبیین_اصلاحطلبی_جهانی
اصلاحطلبی باور به امکان تغییر ساختارهای سیاسی و نظام اقتصادی بنیادی یک جامعه از طریق تغییر تدریجی از درون نهادهای موجود است.
این فرضیهٔ دگرگونی اجتماعی در مخالفت با سوسیالیسم انقلابی، که معتقد است، نوعی انقلاب برای وقوع تغییرات ساختاری بنیادی لازم است ایجاد شد.
اصلاحطلبی را باید از اصلاحات پراگماتیک متمایز کرد:
اصلاحطلبی این فرض است که انباشت اصلاحات میتواند منجر به ظهور یک نظام اقتصادی اجتماعی کاملاً متفاوت از اشکال امروزین سرمایهداری و دموکراسی شود، در حالی که اصلاحات پراگماتیک تلاشهایی برای حفظ وضع موجود در برابر تغییرات بنیادی و ساختاری را نمایندگی میکند.
#تاریخچه_اصلاحطلبی
اصلاح طلبی سوسیالیستی یا سوسیالیسم تکاملی
(evolutionary socialism)،
برای اولین بار توسط ادوارد برنشتاین، که یک سوسیال دموکرات بود، مطرح شد.
اصلاح طلبی بلا فاصله مورد هجمه سوسیالیستهای انقلابی قرار گرفت.
رزا لوکزامبورگ، به عنوان یکی از رهبران این جریان ضد اصلاح طلبی، در مقالهای تحت عنوان " اصلاح یا انقلاب؟" که در سال ۱۹۰۰ میلادی منشر کرد، سوسیالیسم تکاملی برنشتاین را محکوم کرد.
زمانی که رزا لوکزامبورگ در انقلاب آلمان درگذشت، اصلاح طلبها خیلی زود توانستند خود را بازیابند و با احزاب کمونیست و بلشویکها در حمایت از پرولتاریا رقابت کنند.
پس از پیروزی بلشویکها در سال ۱۹۱۷ در جنگ داخلی روسیه تزاری و تثبیت قدرت در اتحاد جماهیر شوروی، بلشویکها کمپینی علیه جنبش اصلاح طلبان تشکیل دادند و حتی اصلاح طلبان را «فاشیستهای اجتماعی»
(Social Fashist )
خواندند. بنابر کتاب «خداست که شکست خورده» نوشته آرتور کوئستلر که از تشکیل دهندگان و اعضای سابق حزب کمونیست آلمان بود و حزبش بزرگترین حزب کمونیست در اروپای غربی بود، با شوروی همراه شد و اعلام کرد حزب سوسیال دموکرات آلمان فاشیست هستند و بزرگترین دشمن آلمان همین فاشیستهای اجتماعیاند.
برخی از احزاب سوسیال دموکرات، مثل حزب کانادایی " NDP " یا احزاب سوسیال دموکرات آلمان هنوز هم اصلاح طلب خوانده میشوند.
#ایدئولوژی_اصلاحطلبی
اصلاح طلبی( Reformism )
مکتبی است که در آن از طریق نهادهای اجتماعی تغییراتی تدریجی و زیربنایی در ساختارهای اقتصادی یا ساختارهای سیاسی دنبال میشود. این گروه در واقع واکنشی اعتراضی به سوسیالیسم انقلابی بود که معتقد بودند برای ایجاد تغییراتی انقلابی راهی جز انقلاب تودهها وجود ندارد.
#اصلاحطلبی_در_سطح_جهان
#حزب_کارگر_بریتانیا
اصلاح طلبی در حزب کارگر بریتانیا در سالهای ۱۹۵۰ پدیدار شد و پس از آن به جذب هواداران اصلاح طلبی به جناح راست حزب کارگر معروف شدند. در سال ۱۹۵۶ آنتونی کروسلند
( Anthony Crosland )
«آینده سوسیالیسم» را نوشت که به عنوان مانیفست شخصی به بحث پیرامون اصلاح طلبی پرداخت. برای کروسلند، مالکیت عمومی برای سوسیالیستها به وسیله اشتغال همگانی کاهش مییابد و کنترل اقتصاد کینزی استثمار کاپیتالیستی را کاهش میدهد. در سال ۱۹۶۰ پس از سه بار پیروزی متوالی حزب کارگر در انتخابات عمومی، هوگ گایتسکل به عنوان یک اصلاح طلب تلاش کرد تا بخشی ازقانون اساسی را بر اساس مانیفست کروسلند اصلاح کند؛ اما این تلاشها با شکست مواجه شد.
برخی از طرفداران جوانتر گایتسکل از جمله روی جنکینس، بیل راجرز و شرلی ویلیامز حزب کارگر را در سال ۱۹۸۱ ترک کردند و حزب سوسیال دموکرات را تشکیل دادند. در نهایت اهداف و نظرات گایتسکل توانست در انتخابات پیروز شود و تونی بلر در سال ۱۹۹۵ توانست اصلاحیه قانون اساسی در انگلستان را بر اساس نظر اصلاح طلبانی چون گایتسکل و کروسلند به تصویب برساند.
#اصلاحطلبی_در_ایران
اصلاح طلبی در ایران مفهومی متفاوت با مفهوم کلی اصلاحطلبی دارد.
اصلاح طلبی در ایران با شاخه محافظه کاری پیوند نزدیکی دارد و اگر بخواهیم چارچوب مفهوم ایرانی اصلاحات را با مفهوم تاریخی آن مقایسه کنیم باید آن را #نو_محافظه کاری بخوانیم. اصلاح طلبی ایرانی در اغلب مواقع در پی تغییراتی تدریجی است ولی تفاوت آن با مفهوم اصلاح طلبی که سوسیال دموکراتها در ابتدا پایه نهادند در آن است که اصلاح طلبی ایرانی اساساً درگیر تغییرات بنیادی نمیشود و تغییرات تدریجی فرهنگی را به تغییرات تدریجی اقتصادی و سیاسی اولویت میدهد.
اثبات این مدعا، سابقه ایست که تاریخ از اصلاح طلبی در ایران ارائه میکند. اصلاحطلبی یک حزب سیاسی نیست؛ یک جریان فکری است که بعد از جنگهای ایران و روس و شکست ایران، آغاز شده و تا امروز ادامه دارد.
#نومحافظه_کاری
#یا_اصلاحطلبی_جمهوری_اسلامی
#تبیین_اصلاحطلبی_جهانی
اصلاحطلبی باور به امکان تغییر ساختارهای سیاسی و نظام اقتصادی بنیادی یک جامعه از طریق تغییر تدریجی از درون نهادهای موجود است.
این فرضیهٔ دگرگونی اجتماعی در مخالفت با سوسیالیسم انقلابی، که معتقد است، نوعی انقلاب برای وقوع تغییرات ساختاری بنیادی لازم است ایجاد شد.
اصلاحطلبی را باید از اصلاحات پراگماتیک متمایز کرد:
اصلاحطلبی این فرض است که انباشت اصلاحات میتواند منجر به ظهور یک نظام اقتصادی اجتماعی کاملاً متفاوت از اشکال امروزین سرمایهداری و دموکراسی شود، در حالی که اصلاحات پراگماتیک تلاشهایی برای حفظ وضع موجود در برابر تغییرات بنیادی و ساختاری را نمایندگی میکند.
#تاریخچه_اصلاحطلبی
اصلاح طلبی سوسیالیستی یا سوسیالیسم تکاملی
(evolutionary socialism)،
برای اولین بار توسط ادوارد برنشتاین، که یک سوسیال دموکرات بود، مطرح شد.
اصلاح طلبی بلا فاصله مورد هجمه سوسیالیستهای انقلابی قرار گرفت.
رزا لوکزامبورگ، به عنوان یکی از رهبران این جریان ضد اصلاح طلبی، در مقالهای تحت عنوان " اصلاح یا انقلاب؟" که در سال ۱۹۰۰ میلادی منشر کرد، سوسیالیسم تکاملی برنشتاین را محکوم کرد.
زمانی که رزا لوکزامبورگ در انقلاب آلمان درگذشت، اصلاح طلبها خیلی زود توانستند خود را بازیابند و با احزاب کمونیست و بلشویکها در حمایت از پرولتاریا رقابت کنند.
پس از پیروزی بلشویکها در سال ۱۹۱۷ در جنگ داخلی روسیه تزاری و تثبیت قدرت در اتحاد جماهیر شوروی، بلشویکها کمپینی علیه جنبش اصلاح طلبان تشکیل دادند و حتی اصلاح طلبان را «فاشیستهای اجتماعی»
(Social Fashist )
خواندند. بنابر کتاب «خداست که شکست خورده» نوشته آرتور کوئستلر که از تشکیل دهندگان و اعضای سابق حزب کمونیست آلمان بود و حزبش بزرگترین حزب کمونیست در اروپای غربی بود، با شوروی همراه شد و اعلام کرد حزب سوسیال دموکرات آلمان فاشیست هستند و بزرگترین دشمن آلمان همین فاشیستهای اجتماعیاند.
برخی از احزاب سوسیال دموکرات، مثل حزب کانادایی " NDP " یا احزاب سوسیال دموکرات آلمان هنوز هم اصلاح طلب خوانده میشوند.
#ایدئولوژی_اصلاحطلبی
اصلاح طلبی( Reformism )
مکتبی است که در آن از طریق نهادهای اجتماعی تغییراتی تدریجی و زیربنایی در ساختارهای اقتصادی یا ساختارهای سیاسی دنبال میشود. این گروه در واقع واکنشی اعتراضی به سوسیالیسم انقلابی بود که معتقد بودند برای ایجاد تغییراتی انقلابی راهی جز انقلاب تودهها وجود ندارد.
#اصلاحطلبی_در_سطح_جهان
#حزب_کارگر_بریتانیا
اصلاح طلبی در حزب کارگر بریتانیا در سالهای ۱۹۵۰ پدیدار شد و پس از آن به جذب هواداران اصلاح طلبی به جناح راست حزب کارگر معروف شدند. در سال ۱۹۵۶ آنتونی کروسلند
( Anthony Crosland )
«آینده سوسیالیسم» را نوشت که به عنوان مانیفست شخصی به بحث پیرامون اصلاح طلبی پرداخت. برای کروسلند، مالکیت عمومی برای سوسیالیستها به وسیله اشتغال همگانی کاهش مییابد و کنترل اقتصاد کینزی استثمار کاپیتالیستی را کاهش میدهد. در سال ۱۹۶۰ پس از سه بار پیروزی متوالی حزب کارگر در انتخابات عمومی، هوگ گایتسکل به عنوان یک اصلاح طلب تلاش کرد تا بخشی ازقانون اساسی را بر اساس مانیفست کروسلند اصلاح کند؛ اما این تلاشها با شکست مواجه شد.
برخی از طرفداران جوانتر گایتسکل از جمله روی جنکینس، بیل راجرز و شرلی ویلیامز حزب کارگر را در سال ۱۹۸۱ ترک کردند و حزب سوسیال دموکرات را تشکیل دادند. در نهایت اهداف و نظرات گایتسکل توانست در انتخابات پیروز شود و تونی بلر در سال ۱۹۹۵ توانست اصلاحیه قانون اساسی در انگلستان را بر اساس نظر اصلاح طلبانی چون گایتسکل و کروسلند به تصویب برساند.
#اصلاحطلبی_در_ایران
اصلاح طلبی در ایران مفهومی متفاوت با مفهوم کلی اصلاحطلبی دارد.
اصلاح طلبی در ایران با شاخه محافظه کاری پیوند نزدیکی دارد و اگر بخواهیم چارچوب مفهوم ایرانی اصلاحات را با مفهوم تاریخی آن مقایسه کنیم باید آن را #نو_محافظه کاری بخوانیم. اصلاح طلبی ایرانی در اغلب مواقع در پی تغییراتی تدریجی است ولی تفاوت آن با مفهوم اصلاح طلبی که سوسیال دموکراتها در ابتدا پایه نهادند در آن است که اصلاح طلبی ایرانی اساساً درگیر تغییرات بنیادی نمیشود و تغییرات تدریجی فرهنگی را به تغییرات تدریجی اقتصادی و سیاسی اولویت میدهد.
اثبات این مدعا، سابقه ایست که تاریخ از اصلاح طلبی در ایران ارائه میکند. اصلاحطلبی یک حزب سیاسی نیست؛ یک جریان فکری است که بعد از جنگهای ایران و روس و شکست ایران، آغاز شده و تا امروز ادامه دارد.
Telegram
attach📎
Forwarded from Attach Master
#اصلاحطلبان
#نو_محافظه_کاران
اصلاحطلبان، یکی از دو جناح و جریان سیاسی اصلی در بین گروههای داخل حکومت ایران بهشمار میرود.
این جناح پس از واقعه دوم خرداد خود را اصلاحطلب نامیدند گرچه در مقایسه با مفهوم تاریخی اصلاح طلبی #نو_محافظه_کار تلقی میگردند.
پس از ریاستجمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۶۸ و با پیروزی در انتخابات هفتمین دورهٔ ریاست جمهوری سال ۱۳۷۶ و ریاستجمهوری سید محمد خاتمی با بیش از ۲۰میلیون رأی به ریاست جمهوری رسید و آن انتخابات از جانب اصلاح طلبان #حماسه_دوم_خرداد نامیده شد و اصلاحطلبان توانستند وارد عرصهٔ حاکمیت شوند و پس از آن اکثریت مجلس ششم و نخستین شورای شهر تهران را نیز به دست آوردند. این جریان به دلیل پیروزی در انتخابات دوم خرداد به #جبهه_دوم_خرداد مشهور گشت و هشت سال کنترل دولت و همچنین چهار سال اکثریت نمایندگان مجلس ششم را در اختیار داشت.
دو حلقه فکری در جریان اصلاح طلبی در ایران وجود دارد که یکی موسوم به #حلقه_کیان و دیگری #حلقه_نیاوران است.
از حلقه کیان، سیدمحمد خاتمی رئیس دولت اصلاحات و از حلقه نیاوران حسن روحانی به عنوان رئیسجمهور ایران بیرون آمدند.
کیان دارای دیدگاه چپ اسلامی بود و نیاوران دارای دیدگاه تکنوکراتی است. حلقه نیاوران در طول سالها، در حال کنار زدن چپها و حلقه موسوم به کیان بودهاند.
افول قدرت اصلاحطلبان و قدرت گرفتن اصولگرایان از انتخابات شوراهای دوم در سال ۱۳۸۱ آغاز شد و سپس انتخابات مجلس هفتم در نهایت پیروزی محمود احمدینژاد در انتخابات نهمین دورهٔ ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۴ به اوج رسید. با انتخابات یازدهمین دورهٔ ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ و پیروزی حسن روحانی اعتدالگرا که نامزد مورد حمایت اصلاحطلبان نیز بود دوباره اصلاحطلبان به قدرت آمدند.
#ایدئولوژی_اصلاحات
ایدئولوژی اصلی اصلاحات در ایران رسیدن به یک جامعهٔ مدنی و قانونمدار، دستیابی به #مردمسالاری_دینی، آزادی، عقل سالاری، دوری از تحجر و توجه ویژه به نیازها و مشکلات جوانان و مردم سالاری دینی بر اساس اصالت حاکمیت مردم و گسترش مشارکت سیاسی و اجتماعی مردم از طریق تشکیل نهادهای مردم نهاد و شوراهای صنفی و کارگری، حضور فزاینده این نهادها یکی از مهمترین دستآوردهای دولت سید محمد خاتمی بودهاست.
#ائتلاف_اصلاحطلبان_ایران۱۳۸۶
ائتلاف اصلاحطلبان ایران به بخشی از کارزار احزاب و گروههای وابسته به نظام سیاسی ایران برای انتخابات دورهٔ هشتم مجلس گفته میشود که در پایان زمستان سال ۱۳۸۶ برگزار شد.
این ائتلاف از ۲۱ حزب و گروه تشکیل یافته بود و هدف اصلی آن بنا به گفتهٔ سخنگویانش، بازسازی اقتدار مجلس و مهار افراطیگری دولت بود.
#تشکلهای_عمده_اصلاحطلبان
جبهه مشارکت ایران اسلامی
حزب اعتماد ملی
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران
مجمع روحانیون مبارز
حزب اسلامی کار
مجمع نیروهای خط امام
حزب کارگزاران سازندگی
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم
راه سبز امید
حزب مردم سالاری
خانه کارگرحزب صدای ملت
حزب اتحاد ملت ایران اسلامی
ندای ایرانیان
حزب اعتدال و توسعه
جماعت دعوت و اصلاح
مجمع دانش اموختگان ایران اسلامی
سازمان عدالت و آزادی ایران اسلامی
انجمن صنفی معلمان ایران
انجمن صنفی پزشکان ایران
انجمن صنفی روزنامه نگاران
انجمن صنفی نویسندگان ایران
انجمن صنفی مهندسان ایران
#بنیادها :
بنیاد باران
بنیاد امید ایرانیان
#نو_محافظه_کاران
اصلاحطلبان، یکی از دو جناح و جریان سیاسی اصلی در بین گروههای داخل حکومت ایران بهشمار میرود.
این جناح پس از واقعه دوم خرداد خود را اصلاحطلب نامیدند گرچه در مقایسه با مفهوم تاریخی اصلاح طلبی #نو_محافظه_کار تلقی میگردند.
پس از ریاستجمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۶۸ و با پیروزی در انتخابات هفتمین دورهٔ ریاست جمهوری سال ۱۳۷۶ و ریاستجمهوری سید محمد خاتمی با بیش از ۲۰میلیون رأی به ریاست جمهوری رسید و آن انتخابات از جانب اصلاح طلبان #حماسه_دوم_خرداد نامیده شد و اصلاحطلبان توانستند وارد عرصهٔ حاکمیت شوند و پس از آن اکثریت مجلس ششم و نخستین شورای شهر تهران را نیز به دست آوردند. این جریان به دلیل پیروزی در انتخابات دوم خرداد به #جبهه_دوم_خرداد مشهور گشت و هشت سال کنترل دولت و همچنین چهار سال اکثریت نمایندگان مجلس ششم را در اختیار داشت.
دو حلقه فکری در جریان اصلاح طلبی در ایران وجود دارد که یکی موسوم به #حلقه_کیان و دیگری #حلقه_نیاوران است.
از حلقه کیان، سیدمحمد خاتمی رئیس دولت اصلاحات و از حلقه نیاوران حسن روحانی به عنوان رئیسجمهور ایران بیرون آمدند.
کیان دارای دیدگاه چپ اسلامی بود و نیاوران دارای دیدگاه تکنوکراتی است. حلقه نیاوران در طول سالها، در حال کنار زدن چپها و حلقه موسوم به کیان بودهاند.
افول قدرت اصلاحطلبان و قدرت گرفتن اصولگرایان از انتخابات شوراهای دوم در سال ۱۳۸۱ آغاز شد و سپس انتخابات مجلس هفتم در نهایت پیروزی محمود احمدینژاد در انتخابات نهمین دورهٔ ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۴ به اوج رسید. با انتخابات یازدهمین دورهٔ ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ و پیروزی حسن روحانی اعتدالگرا که نامزد مورد حمایت اصلاحطلبان نیز بود دوباره اصلاحطلبان به قدرت آمدند.
#ایدئولوژی_اصلاحات
ایدئولوژی اصلی اصلاحات در ایران رسیدن به یک جامعهٔ مدنی و قانونمدار، دستیابی به #مردمسالاری_دینی، آزادی، عقل سالاری، دوری از تحجر و توجه ویژه به نیازها و مشکلات جوانان و مردم سالاری دینی بر اساس اصالت حاکمیت مردم و گسترش مشارکت سیاسی و اجتماعی مردم از طریق تشکیل نهادهای مردم نهاد و شوراهای صنفی و کارگری، حضور فزاینده این نهادها یکی از مهمترین دستآوردهای دولت سید محمد خاتمی بودهاست.
#ائتلاف_اصلاحطلبان_ایران۱۳۸۶
ائتلاف اصلاحطلبان ایران به بخشی از کارزار احزاب و گروههای وابسته به نظام سیاسی ایران برای انتخابات دورهٔ هشتم مجلس گفته میشود که در پایان زمستان سال ۱۳۸۶ برگزار شد.
این ائتلاف از ۲۱ حزب و گروه تشکیل یافته بود و هدف اصلی آن بنا به گفتهٔ سخنگویانش، بازسازی اقتدار مجلس و مهار افراطیگری دولت بود.
#تشکلهای_عمده_اصلاحطلبان
جبهه مشارکت ایران اسلامی
حزب اعتماد ملی
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران
مجمع روحانیون مبارز
حزب اسلامی کار
مجمع نیروهای خط امام
حزب کارگزاران سازندگی
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم
راه سبز امید
حزب مردم سالاری
خانه کارگرحزب صدای ملت
حزب اتحاد ملت ایران اسلامی
ندای ایرانیان
حزب اعتدال و توسعه
جماعت دعوت و اصلاح
مجمع دانش اموختگان ایران اسلامی
سازمان عدالت و آزادی ایران اسلامی
انجمن صنفی معلمان ایران
انجمن صنفی پزشکان ایران
انجمن صنفی روزنامه نگاران
انجمن صنفی نویسندگان ایران
انجمن صنفی مهندسان ایران
#بنیادها :
بنیاد باران
بنیاد امید ایرانیان
Telegram
📎
Forwarded from 🔷️👊نافرمانی مدنی ایرانیان👊🔷️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #حسین_قاضی_زاده تحلیلگر سیاسی در شبکه من و تو در گفتگو با #زیباکلام #اصلاح_طلب چند آستری #نظام_اسلامی :
ما نیازمند #تغییر_حکومت در #ایران هستیم نه چیز دیگر.
🔷 کسانی که دیروز به مردم وعده میدادند که این و آن بیاید، دنیا به کام مردم میشود، حالا باز هم میخواهند با وعده #بایدن و انتخابات ۱۴۰۰، چند سال دیگر را سپری کنند.
آنچه که ایران را #نجات میدهد، تغییر یک #رئیسجمهور در #آمریکا نیست، تغییر حکومت در ایران است.
💥 پ ن
دقت کنیم #جمهوری_اسلامی به هیچ #ایدئولوژی و #دین و #مذهب باور ندارد و ادعاهای #شیعه_گری و #اسلامگرایی آنها فقط سرپوشی بر #مزدوری آنها هست . کما اینکه این حکومت در مقابل کشتار #مسلمانان #چچن بدست #روسیه و کشتار #شکنجه #اویغورها بدست #چین و کشتار مسلمانان #برمه سکوت کرد و در اکنون در جنگ #ارمنستان و #جمهوری_آذربایجان به ارمنستان کمک تسلیحاتی می کند تا #مسیحیان #ارمنی #شیعیان #آذربایجان را کشتار بکنند.
انگیزه جمهوری اسلامی از #آمریکا_ستیزی و پیشبرد #تروریسم و جنگ #خاورمیانه صرفا تامین اهداف #گلوبالیسم و #سلطه_گران_جهانی است و #دمکراتهای_آمریکا از جمله سازندگان و حامیان رژیم هستند.
ما نیازمند #تغییر_حکومت در #ایران هستیم نه چیز دیگر.
🔷 کسانی که دیروز به مردم وعده میدادند که این و آن بیاید، دنیا به کام مردم میشود، حالا باز هم میخواهند با وعده #بایدن و انتخابات ۱۴۰۰، چند سال دیگر را سپری کنند.
آنچه که ایران را #نجات میدهد، تغییر یک #رئیسجمهور در #آمریکا نیست، تغییر حکومت در ایران است.
💥 پ ن
دقت کنیم #جمهوری_اسلامی به هیچ #ایدئولوژی و #دین و #مذهب باور ندارد و ادعاهای #شیعه_گری و #اسلامگرایی آنها فقط سرپوشی بر #مزدوری آنها هست . کما اینکه این حکومت در مقابل کشتار #مسلمانان #چچن بدست #روسیه و کشتار #شکنجه #اویغورها بدست #چین و کشتار مسلمانان #برمه سکوت کرد و در اکنون در جنگ #ارمنستان و #جمهوری_آذربایجان به ارمنستان کمک تسلیحاتی می کند تا #مسیحیان #ارمنی #شیعیان #آذربایجان را کشتار بکنند.
انگیزه جمهوری اسلامی از #آمریکا_ستیزی و پیشبرد #تروریسم و جنگ #خاورمیانه صرفا تامین اهداف #گلوبالیسم و #سلطه_گران_جهانی است و #دمکراتهای_آمریکا از جمله سازندگان و حامیان رژیم هستند.
Forwarded from 🔷️👊نافرمانی مدنی ایرانیان👊🔷️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #پیمان_نوین یعنی همه چیز بخاطر ایران .
یعنی اتحاد بخاطر ایران
برای آزادی ایران از اشغال #فرقه_تبهکار
آزادی ملت ایران از چهار دهه سرکوب و #شکنجه و #ارعاب و #وحشت و #تحقیر #فقر و #تباهی
یعنی گذشتن از #اعتقادات و #عقاید و #باورهای_شخصی ، #اهداف_گروهی و #خواسته_های_حزبی و #ایدئولوژی و هر آرمان دیگر بجز آرمان ایران گرایی با هدف نجات ایران و ملت ایران
یعنی دست در دست هم دهیم و به #مهر #میهن خویش را کنیم آزاد
یعنی فردای #آزادی_ایران در این سرزمین برای همه ما جا و امکان موفقیت و #پیروزی وجود دارد .
پیمان نوین یعنی :
#دمکراسی
#سکولاریسم
#مدرنیته
#ایرانگرایی
پیمان نوین یعنی تنها راه #نجات_ایران برای آنها که #ایران و #ملت_ایران برایشان اهمیت دارد .
پیمان نوین یعنی راهی برای #ایران_نوین
#نسل_شیک_پاسارگادی پیرو #شاهزاده_رضا_پهلوی همراه با پیمان نوین همپیمان با همه #ایرانیان برای #نجات_میهن است .
یعنی اتحاد بخاطر ایران
برای آزادی ایران از اشغال #فرقه_تبهکار
آزادی ملت ایران از چهار دهه سرکوب و #شکنجه و #ارعاب و #وحشت و #تحقیر #فقر و #تباهی
یعنی گذشتن از #اعتقادات و #عقاید و #باورهای_شخصی ، #اهداف_گروهی و #خواسته_های_حزبی و #ایدئولوژی و هر آرمان دیگر بجز آرمان ایران گرایی با هدف نجات ایران و ملت ایران
یعنی دست در دست هم دهیم و به #مهر #میهن خویش را کنیم آزاد
یعنی فردای #آزادی_ایران در این سرزمین برای همه ما جا و امکان موفقیت و #پیروزی وجود دارد .
پیمان نوین یعنی :
#دمکراسی
#سکولاریسم
#مدرنیته
#ایرانگرایی
پیمان نوین یعنی تنها راه #نجات_ایران برای آنها که #ایران و #ملت_ایران برایشان اهمیت دارد .
پیمان نوین یعنی راهی برای #ایران_نوین
#نسل_شیک_پاسارگادی پیرو #شاهزاده_رضا_پهلوی همراه با پیمان نوین همپیمان با همه #ایرانیان برای #نجات_میهن است .
Forwarded from Attach Master
🔴 رژیم سرگشته در انتظار «گودو»
اکتبر 23, 2020
جمعه ۲ آبان ۱۳۹۹ برابر با ۲۳ اُکتُبر ۲۰۲۰
✍ امیر ظاهری
۲) قسمت دوم👇 👇
با کاهش اهمیت #نفت در #اقتصاد_جهانی، ایران و کل منطقه خاورمیانه دیگر اهمیتی را که ۲۰ یا ۳۰ سال پیش داشتند، ندارند. در همان حال قابلیتهای امروز جمهوری اسلامی در #شرارت، بهمراتب کمتر از ۲۰ یا ۳۰ سال پیش است. یک اقتصاد نیمه ورشکسته، یک خزانه نیمه خالی (به گفته آقای روحانی رئیسجمهوری)، و یک زرادخانه از سلاحهای اسقاط یا آماتوری، کار «صدور انقلاب» و شلنگ تختهاندازی اسلامی را بهمراتب دشوار میکند. از همه مهمتر در ایران امروز، برخلاف ۲۰ یا ۳۰ سال گذشته، #موج_خمینیگرا رو به هبوط و #موج_ملیگرایی رو به اوج است. امروز بخش عمده تواناییهای رژیم، بهناچار صرف کنترل درونی و حفظ خویش میشود. به همین سبب، تهدید آقای ظریف برای بیثباتی منطقه، دیگر وزن گذشته را ندارد.
جناحهای #اصولگرا نیز برچسب خود را عرضه کردهاند و اکنون زیر پرچم « #خودکفایی » سینه میزنند. آنان میدانند که هرگونه #مذاکره با دیگران بهناچار، به دادوستد یا بدهوبستان سازنده منجر خواهد شد و کمترین سازش، کل رژیم را در سراشیبی #سقوط قرار خواهد داد. دیدگاه «خودکفایان» در چند مقاله اخیر #روزنامه_کیهان که میگویند منعکسگر نظرات آیتالله #علی_خامنهای -رهبر- است، بازتاب یافت.
در یکی از این مقالات میخوانیم که جمهوری اسلامی میتواند با اندکی اهتمام به اقتصاد خودسر و سامان دهد و کشور و رژیم را البته به سطوح پایینی در مسیر کنونی حفظ کند و برای آینده البته خدا کریم است. به گمان کیهان برای حفظ وضع موجود، چیزی بین ۴۰ تا ۶۰ میلیارد دلار در سال لازم است. ایران میتواند این مبلغ را از طریق توسعه بازرگانی با همسایگان تأمین کند. کیهان مینویسد: «ایران نزدیک به ۱۵ همسایه دارد با ۹۰۰ میلیون جمعیت.» البته معلوم نیست. «نزدیک به ۱۵» یعنی چه؟ همچنین معلوم نیست این ۹۰۰ میلیون جمعیت در میان همسایگان از کجا آمدهاند. (البته ایران ۱۵ همسایه دارد با جمعیتی نزدیک به ۵۰۰ میلیون)
برنامه فرابردی «خودکفایی»، ممکن است به رژیم امکان دهد که چهارچوب اصلی خود را برای مدتی حفظ کند. با ۶۰ میلیارد میتوان حقوق #نظامیان ، یامنیتیها و بخشهای ضروری #بروکراسی را بهموقع پرداخت. درعینحال این مبلغ، امکان ادامه حضور، البته محدودتر، در #لبنان و #سوریه را همراه با کمک به #حماس و #حوثی ها و #حشدالشعبی #عراق ارائه خواهد داد. اما ایران بهعنوان یک ملت - کشور نیازهای گستردهتری دارد. سناریو «کیهان» بهعنوان یک عقبگرد بزرگ تاریخی در بسیاری زمینههای زندگی ملی خواهد بود. از #آموزشوپرورش گرفته تا #بهداشت_عمومی و #امنیت_محلی .
با اجرای سناریوی «خودکفایان» مرز #بیکاری در حدود ۳۰ تا ۳۵ درصد باقی خواهد ماند و بیماری بد مسکنی (زیستن در مسکنهای زیر استاندارد) که اکنون دامنگیر ۴۰ درصد از جمعیت شهری است، قربانیان بیشتری خواهد گرفت. اجرای این سناریو به معنای قربانی کردن یک جامعه انسانی، در راه یک مسلک جنونآمیز و ورشکسته خواهد بود. «خودکفایان» ممکن است با رسیدن به درجهای از بینیازی از خارج رژیم خود را از خطرات کوتاهمدت برهانند، اما در همان حال بر خطرات درونی علیه رژیم خواهند افزود.
همانطور که بارها نوشتهایم، #ایدئولوژی «خودکفایی» ملهم است از #کره_شمالی . در جمهوری دموکراتیک خلق کره، خودکفایی یا «جوشه» به زبان محلی، هدفی جز حفظ رژیم به هر قیمت ندارد. با توجهبه اینکه رژیم «جوشه» اخیراً هفتادمین سال خود را جشن گرفت، ممکن است بگویند کره شمالی الگویی مناسب برای ایران انقلابی است. اما چنین تصوری در رویارویی با واقعیات متزلزل میشود. کره شمالی هیچیک از جاهطلبیهای جمهوری اسلامی را ندارد. پرچمداران «جوشه» برخلاف آقای خامنهای و همدستان او، خود را یک آلترناتیو جهانی در برابر جهان غربی، به رهبری آمریکا نمیبینند. کره شمالی هرگز سعی نکرده که انقلاب خود را به کشورهای همسایه یعنی روسیه، چین، ژاپن و کره جنوبی صادر کند. در پایان #جنگ_کره، #کیم_ایل_سونگ، رهبر «جوشه» فهمید که بین حفظ خویش و صدور انقلاب باید یکی را انتخاب کند و حفظ خویش را انتخاب کرد. با این انتخاب دیگر کشورهای ذینفع، کره شمالی را یک مزاحم محلی میدانند نه یک خطر حقیقی و به همین سبب، به حفظ وضع موجود کمک میکنند. چین، روسیه و #ژاپن با کمکهای سیاسی و مالی رژیم «رژیم» را از سقوط احتمالی دور نگه میدارند. درحالیکه آمریکا و #کره_جنوبی با ادامه فشار حساب شده سیاسی - نظامی، مانع از آن میشوند که دارودسته کیم، به فکر صدور انقلاب بیفتند. یعنی فیلشان یاد هندوستان کند.
ادامه قسمت سوم👇👇👇
اکتبر 23, 2020
جمعه ۲ آبان ۱۳۹۹ برابر با ۲۳ اُکتُبر ۲۰۲۰
✍ امیر ظاهری
۲) قسمت دوم👇 👇
با کاهش اهمیت #نفت در #اقتصاد_جهانی، ایران و کل منطقه خاورمیانه دیگر اهمیتی را که ۲۰ یا ۳۰ سال پیش داشتند، ندارند. در همان حال قابلیتهای امروز جمهوری اسلامی در #شرارت، بهمراتب کمتر از ۲۰ یا ۳۰ سال پیش است. یک اقتصاد نیمه ورشکسته، یک خزانه نیمه خالی (به گفته آقای روحانی رئیسجمهوری)، و یک زرادخانه از سلاحهای اسقاط یا آماتوری، کار «صدور انقلاب» و شلنگ تختهاندازی اسلامی را بهمراتب دشوار میکند. از همه مهمتر در ایران امروز، برخلاف ۲۰ یا ۳۰ سال گذشته، #موج_خمینیگرا رو به هبوط و #موج_ملیگرایی رو به اوج است. امروز بخش عمده تواناییهای رژیم، بهناچار صرف کنترل درونی و حفظ خویش میشود. به همین سبب، تهدید آقای ظریف برای بیثباتی منطقه، دیگر وزن گذشته را ندارد.
جناحهای #اصولگرا نیز برچسب خود را عرضه کردهاند و اکنون زیر پرچم « #خودکفایی » سینه میزنند. آنان میدانند که هرگونه #مذاکره با دیگران بهناچار، به دادوستد یا بدهوبستان سازنده منجر خواهد شد و کمترین سازش، کل رژیم را در سراشیبی #سقوط قرار خواهد داد. دیدگاه «خودکفایان» در چند مقاله اخیر #روزنامه_کیهان که میگویند منعکسگر نظرات آیتالله #علی_خامنهای -رهبر- است، بازتاب یافت.
در یکی از این مقالات میخوانیم که جمهوری اسلامی میتواند با اندکی اهتمام به اقتصاد خودسر و سامان دهد و کشور و رژیم را البته به سطوح پایینی در مسیر کنونی حفظ کند و برای آینده البته خدا کریم است. به گمان کیهان برای حفظ وضع موجود، چیزی بین ۴۰ تا ۶۰ میلیارد دلار در سال لازم است. ایران میتواند این مبلغ را از طریق توسعه بازرگانی با همسایگان تأمین کند. کیهان مینویسد: «ایران نزدیک به ۱۵ همسایه دارد با ۹۰۰ میلیون جمعیت.» البته معلوم نیست. «نزدیک به ۱۵» یعنی چه؟ همچنین معلوم نیست این ۹۰۰ میلیون جمعیت در میان همسایگان از کجا آمدهاند. (البته ایران ۱۵ همسایه دارد با جمعیتی نزدیک به ۵۰۰ میلیون)
برنامه فرابردی «خودکفایی»، ممکن است به رژیم امکان دهد که چهارچوب اصلی خود را برای مدتی حفظ کند. با ۶۰ میلیارد میتوان حقوق #نظامیان ، یامنیتیها و بخشهای ضروری #بروکراسی را بهموقع پرداخت. درعینحال این مبلغ، امکان ادامه حضور، البته محدودتر، در #لبنان و #سوریه را همراه با کمک به #حماس و #حوثی ها و #حشدالشعبی #عراق ارائه خواهد داد. اما ایران بهعنوان یک ملت - کشور نیازهای گستردهتری دارد. سناریو «کیهان» بهعنوان یک عقبگرد بزرگ تاریخی در بسیاری زمینههای زندگی ملی خواهد بود. از #آموزشوپرورش گرفته تا #بهداشت_عمومی و #امنیت_محلی .
با اجرای سناریوی «خودکفایان» مرز #بیکاری در حدود ۳۰ تا ۳۵ درصد باقی خواهد ماند و بیماری بد مسکنی (زیستن در مسکنهای زیر استاندارد) که اکنون دامنگیر ۴۰ درصد از جمعیت شهری است، قربانیان بیشتری خواهد گرفت. اجرای این سناریو به معنای قربانی کردن یک جامعه انسانی، در راه یک مسلک جنونآمیز و ورشکسته خواهد بود. «خودکفایان» ممکن است با رسیدن به درجهای از بینیازی از خارج رژیم خود را از خطرات کوتاهمدت برهانند، اما در همان حال بر خطرات درونی علیه رژیم خواهند افزود.
همانطور که بارها نوشتهایم، #ایدئولوژی «خودکفایی» ملهم است از #کره_شمالی . در جمهوری دموکراتیک خلق کره، خودکفایی یا «جوشه» به زبان محلی، هدفی جز حفظ رژیم به هر قیمت ندارد. با توجهبه اینکه رژیم «جوشه» اخیراً هفتادمین سال خود را جشن گرفت، ممکن است بگویند کره شمالی الگویی مناسب برای ایران انقلابی است. اما چنین تصوری در رویارویی با واقعیات متزلزل میشود. کره شمالی هیچیک از جاهطلبیهای جمهوری اسلامی را ندارد. پرچمداران «جوشه» برخلاف آقای خامنهای و همدستان او، خود را یک آلترناتیو جهانی در برابر جهان غربی، به رهبری آمریکا نمیبینند. کره شمالی هرگز سعی نکرده که انقلاب خود را به کشورهای همسایه یعنی روسیه، چین، ژاپن و کره جنوبی صادر کند. در پایان #جنگ_کره، #کیم_ایل_سونگ، رهبر «جوشه» فهمید که بین حفظ خویش و صدور انقلاب باید یکی را انتخاب کند و حفظ خویش را انتخاب کرد. با این انتخاب دیگر کشورهای ذینفع، کره شمالی را یک مزاحم محلی میدانند نه یک خطر حقیقی و به همین سبب، به حفظ وضع موجود کمک میکنند. چین، روسیه و #ژاپن با کمکهای سیاسی و مالی رژیم «رژیم» را از سقوط احتمالی دور نگه میدارند. درحالیکه آمریکا و #کره_جنوبی با ادامه فشار حساب شده سیاسی - نظامی، مانع از آن میشوند که دارودسته کیم، به فکر صدور انقلاب بیفتند. یعنی فیلشان یاد هندوستان کند.
ادامه قسمت سوم👇👇👇
Telegram
📎
Forwarded from Attach Master
🔴 ویدیویی از صحبتهای تابو شکن یک نوجوان در گفتگو با یک بلاگر اینستاگرامی .
این همان ویدئویی است که وزیر ضداطلاعات و ضدجوان روحانی با اشاره به آن مدعی شده است که توجه به آن سیاه نمایی است و وضع جامعه به این اوضاع هم نیست.
اما باید به چند نکته توجه کرد:
اول اینکه غالبا مردم از هر گروه سنی بندرت به مشکلاتی شخصیتی و روانی اشاره می کنند و خصوصا که فرهنگ آخوندی موضوعات جنسی را به تابو تبدیل کرده اند و صحبت در باره چنین مشکلاتی را به نوعی ننگ تبدیل میکند. لذا اگر این مسائل مطرح نمی شود دلیل بر نبودن آن نیست .
نکته دوم وقتی فردی شجاعت به خرج داده و #تابو_شکنی کرده و در مورد موضوعی حرف می زند بدترین برخورد آن است که او را استثنا کرده و با تحقیر و مشکل دار خواندن او، به حفظ تابوها تاکید کرده و وجود مشکل انکار شود.
کار درست این است که مشکل مطرح شده مورد توجه قرار گرفته و فرد مورد تشویق قرار گرفته و شجاعت او مورد تقدیر قرار گیرد و توسط پژوهشگران حوزه های مختلف مورد مطالعه دقیق قرار گرفته و میزان مشکل موجود بررسی و عوامل مختلف آن شناسایی و سپس برای آن راه حل منطقی منظور شود.
در مورد مشکلات نوجوان بطور عموم باید گفت متاسفانه گرفتاری های وسیعی در این زمینه وجود دارد و آنها اولین گروه از جامعه هستند که قربانی #تفکیک_جنسیتی رژیم هستند.
#ایدئولوژی ضد انسانی رژیم و قرائت فرقه ای که از شرع و دین ارائه کرده و ارتجاعی ترین بخش فرهنگ را بر کل جامعه تحمیل کرده اند، زمینه انحرافات وسیع اجتماعی را فراهم کرده است، و از آنجا که خودشان مطلع هستند چه فجایعی در بطن جامعه رخ داده و هیچ راه حلی برای این معضلات ندارند دست به دامن سرکوب و خفقان در اشکال مختلف آن آورده اند .
#سرکوب بانوان #ایران بعنوان حجاب تحمیلی با شکل خاص حکومتی، راه انداختن گشت های پلیسی بنام #گشت_ارشاد ، راه اندازی گروه های سرکوب #لباس_شخصی که کارشان در سطح تف انداختن بر صورت و بدن و پیش پای بانوان، و #ضرب_و_شتم آنها و #تحقیر و #توهین آنها و حتی چسبانیدن پونز بر پیشانی بانوان و #اسیدپاشی و #بازداشت و #شکنجه و #پرونده_سازی و #حبس و #جریمه کردن به صورت آنها برای تحمیل قانون ضدبشری و خلاف عقل و شرع #حجاب_اجباری ادامه دارد، در همین راستا هست .
از طرفی محدود کردن روابط دو جنس در سطح جامعه، و تحریم آن، از اولین کانون های اجتماعی یعنی #مدارس به بهانه #احکام_شرع زمینه بروز انواع معضلات و #بحران را فراهم می کنند و راه حل آن را #انکار و سرپوش نهادن آن می دانند .
بر این روال آشکار است که وزیر بی کفایت از #سیاه_نمایی صحبت کند و مدعی شود که وضعیت جامعه به این بدی هم نیست .
اما ایشان چه سند و مدرک و دلیل قانع کننده و اثبات گر دارد که وضع به این بدی نیست ؟
آیا تحقیقات بی طرفانه ای انجام داده و نمونه های آماری و تحقیقات میدانی انجام گرفته و #مقالات_علمی دقیق منتشر شده در نشریات مرجع جهانی هست که مشخص کند وضعیت جنسی و روانی و شخصیتی و شخصی نوجوانان به این بدی نیست .
آیا پژوهش علمی قانع کننده ای در مورد مسائل نوجوانان کشور بصورت آزاد و بدون #سانسور و سرپوش گذاری، و با شیوه درست، دقیق با هدف کشف مجهولات و ربط و وصل موضوعات انجام شده است ؟
آیا از والدین در مورد مشکلات نوجوانان سوال شده و نتایج منطبق بر واقعیت بدست آمده است ؟
وزیر بی کفایت کم سن و سال اما پیر مغز رژیم، درست مثل آخوندهای خطیب و واعظ، سخنرانی کرده و بدون هیج سند و مدرک دلیلی انتظار دارد جامعه قضاوت بیهوده او را بپذیرد .
اما همین گفتگوی بی پرده نشان می دهد که مشکلات نوجوان بسیار عمیق بوده و برخی از آنها ریشه در وقایع چهل سال گذشته دارد و برخی هم با پیش آمدن #شبکه_های_اجتماعی شروع شده، و البته همان مشکلات که قبل از راه افتادن شبکه های اجتماعی وجود داشته با وجود ابزار و #آزادی_بیان نسبی مشکلات، مانند بقیه مشکلات و بحرانها مانند دمل چرکینی دهان باز کرده است .
#خودکشی های گسترده #نوجوان، که مدتهاست جامعه شاهد آن است، بدلیل ترکیب مشکلات #فقر_اقتصادی و #مشکلات_جنسی و رنجهای عاطفی و روانی است که رژیم با نادانی بر جامعه و نوجوانان و #جوانان تحمیل کرده و سند آشکاری بر وجود معضلات عمیق اجتماعی و شخصیتی و شخصی و روانی در بخش نوجوان کشور می باشد که راه حل آنها داشتن نگرش غیرایدئولوژیک و عقلانی مبتنی بر واقعیات علمی و فرهنگی است که مانند بقیه موارد مبتلابه از عهده و توان این رژیم #فاسد و #دیکتاتور و #توتالیتر فرقه گرا خارج است.
این همان ویدئویی است که وزیر ضداطلاعات و ضدجوان روحانی با اشاره به آن مدعی شده است که توجه به آن سیاه نمایی است و وضع جامعه به این اوضاع هم نیست.
اما باید به چند نکته توجه کرد:
اول اینکه غالبا مردم از هر گروه سنی بندرت به مشکلاتی شخصیتی و روانی اشاره می کنند و خصوصا که فرهنگ آخوندی موضوعات جنسی را به تابو تبدیل کرده اند و صحبت در باره چنین مشکلاتی را به نوعی ننگ تبدیل میکند. لذا اگر این مسائل مطرح نمی شود دلیل بر نبودن آن نیست .
نکته دوم وقتی فردی شجاعت به خرج داده و #تابو_شکنی کرده و در مورد موضوعی حرف می زند بدترین برخورد آن است که او را استثنا کرده و با تحقیر و مشکل دار خواندن او، به حفظ تابوها تاکید کرده و وجود مشکل انکار شود.
کار درست این است که مشکل مطرح شده مورد توجه قرار گرفته و فرد مورد تشویق قرار گرفته و شجاعت او مورد تقدیر قرار گیرد و توسط پژوهشگران حوزه های مختلف مورد مطالعه دقیق قرار گرفته و میزان مشکل موجود بررسی و عوامل مختلف آن شناسایی و سپس برای آن راه حل منطقی منظور شود.
در مورد مشکلات نوجوان بطور عموم باید گفت متاسفانه گرفتاری های وسیعی در این زمینه وجود دارد و آنها اولین گروه از جامعه هستند که قربانی #تفکیک_جنسیتی رژیم هستند.
#ایدئولوژی ضد انسانی رژیم و قرائت فرقه ای که از شرع و دین ارائه کرده و ارتجاعی ترین بخش فرهنگ را بر کل جامعه تحمیل کرده اند، زمینه انحرافات وسیع اجتماعی را فراهم کرده است، و از آنجا که خودشان مطلع هستند چه فجایعی در بطن جامعه رخ داده و هیچ راه حلی برای این معضلات ندارند دست به دامن سرکوب و خفقان در اشکال مختلف آن آورده اند .
#سرکوب بانوان #ایران بعنوان حجاب تحمیلی با شکل خاص حکومتی، راه انداختن گشت های پلیسی بنام #گشت_ارشاد ، راه اندازی گروه های سرکوب #لباس_شخصی که کارشان در سطح تف انداختن بر صورت و بدن و پیش پای بانوان، و #ضرب_و_شتم آنها و #تحقیر و #توهین آنها و حتی چسبانیدن پونز بر پیشانی بانوان و #اسیدپاشی و #بازداشت و #شکنجه و #پرونده_سازی و #حبس و #جریمه کردن به صورت آنها برای تحمیل قانون ضدبشری و خلاف عقل و شرع #حجاب_اجباری ادامه دارد، در همین راستا هست .
از طرفی محدود کردن روابط دو جنس در سطح جامعه، و تحریم آن، از اولین کانون های اجتماعی یعنی #مدارس به بهانه #احکام_شرع زمینه بروز انواع معضلات و #بحران را فراهم می کنند و راه حل آن را #انکار و سرپوش نهادن آن می دانند .
بر این روال آشکار است که وزیر بی کفایت از #سیاه_نمایی صحبت کند و مدعی شود که وضعیت جامعه به این بدی هم نیست .
اما ایشان چه سند و مدرک و دلیل قانع کننده و اثبات گر دارد که وضع به این بدی نیست ؟
آیا تحقیقات بی طرفانه ای انجام داده و نمونه های آماری و تحقیقات میدانی انجام گرفته و #مقالات_علمی دقیق منتشر شده در نشریات مرجع جهانی هست که مشخص کند وضعیت جنسی و روانی و شخصیتی و شخصی نوجوانان به این بدی نیست .
آیا پژوهش علمی قانع کننده ای در مورد مسائل نوجوانان کشور بصورت آزاد و بدون #سانسور و سرپوش گذاری، و با شیوه درست، دقیق با هدف کشف مجهولات و ربط و وصل موضوعات انجام شده است ؟
آیا از والدین در مورد مشکلات نوجوانان سوال شده و نتایج منطبق بر واقعیت بدست آمده است ؟
وزیر بی کفایت کم سن و سال اما پیر مغز رژیم، درست مثل آخوندهای خطیب و واعظ، سخنرانی کرده و بدون هیج سند و مدرک دلیلی انتظار دارد جامعه قضاوت بیهوده او را بپذیرد .
اما همین گفتگوی بی پرده نشان می دهد که مشکلات نوجوان بسیار عمیق بوده و برخی از آنها ریشه در وقایع چهل سال گذشته دارد و برخی هم با پیش آمدن #شبکه_های_اجتماعی شروع شده، و البته همان مشکلات که قبل از راه افتادن شبکه های اجتماعی وجود داشته با وجود ابزار و #آزادی_بیان نسبی مشکلات، مانند بقیه مشکلات و بحرانها مانند دمل چرکینی دهان باز کرده است .
#خودکشی های گسترده #نوجوان، که مدتهاست جامعه شاهد آن است، بدلیل ترکیب مشکلات #فقر_اقتصادی و #مشکلات_جنسی و رنجهای عاطفی و روانی است که رژیم با نادانی بر جامعه و نوجوانان و #جوانان تحمیل کرده و سند آشکاری بر وجود معضلات عمیق اجتماعی و شخصیتی و شخصی و روانی در بخش نوجوان کشور می باشد که راه حل آنها داشتن نگرش غیرایدئولوژیک و عقلانی مبتنی بر واقعیات علمی و فرهنگی است که مانند بقیه موارد مبتلابه از عهده و توان این رژیم #فاسد و #دیکتاتور و #توتالیتر فرقه گرا خارج است.
Telegram
📎
🔴 #نیکی_هیلی نماینده پیشین #آمریکا در #سازمان_ملل:
2020 سالی بود که #سوسیالیسم فعالترین خط فکری شد.
#ایدئولوژی خطرناکی، که در هر جا که مورد آزمایش قرار گرفته، شکست خورده و زندگی های بیشماری را نابود کرده است، در راه تبدیل شدن به #سیاست_اقتصادی پیشفرض #حزب_دموکرات است.
این روند #ترسناک، آینده هر آمریکایی را تهدید می کند
2020 سالی بود که #سوسیالیسم فعالترین خط فکری شد.
#ایدئولوژی خطرناکی، که در هر جا که مورد آزمایش قرار گرفته، شکست خورده و زندگی های بیشماری را نابود کرده است، در راه تبدیل شدن به #سیاست_اقتصادی پیشفرض #حزب_دموکرات است.
این روند #ترسناک، آینده هر آمریکایی را تهدید می کند