[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#مدیریت_بازرگانی
#فروش
#استراتژی_توسعه_بازار
#موارد_موفق_توسعه_بازار_در_سطح_ملی_و_بینالمللی
6– #شرکت_مهرتاش_سپاهان_ایران:
موارد مطرح شده در استراتژی این شرکت عبارتند از:
• شناسایی و تعریف کالاهای استراتژیک
• بومیسازی محصولات مصرفی که سابقهی تولید در کشور را ندارند
• تهیه و تدوین برنامهی فروش و الویتبندی فروش محصولات
• مشارکت با شریک خارجی معتبر
• صادرات محصولات روغنی
• تفکیک و الویتبندی بازارهای قدیم و جدید
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#مدیریت_بازرگانی
#فروش
#استراتژی_توسعه_بازار
#موارد_موفق_توسعه_بازار_در_سطح_ملی_و_بینالمللی
6– #شرکت_مهرتاش_سپاهان_ایران:
موارد مطرح شده در استراتژی این شرکت عبارتند از:
• شناسایی و تعریف کالاهای استراتژیک
• بومیسازی محصولات مصرفی که سابقهی تولید در کشور را ندارند
• تهیه و تدوین برنامهی فروش و الویتبندی فروش محصولات
• مشارکت با شریک خارجی معتبر
• صادرات محصولات روغنی
• تفکیک و الویتبندی بازارهای قدیم و جدید
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from اتچ بات
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#استراتژیهای_مختلف_توسعه_اقتصادی
☆1
در طول چند دهه اخیر, کشورهای مختلف جهان, متناسب با شرایط, فرصتها, ساختار حکومتی و فرهنگ اجتماعی خود استراتژیهای توسعه اقتصادی مختلفی را در پیش گرفتند. این استراتژیها بطور کامل قابل تفکیک نیستند بلکه طیفی را تشکیل میدهند که استراتژیهای ذیل در آن قرار میگیرند. بعلاوه باید گفت که تقریباً هیچ کشوری بطور شفاف و مشخص هیچ یک از استراتژیها را در پیش نمیگیرد (یا حداقل اعلام نمیدارد) بلکه این تحلیل کارشناسان و مطالعه سیاستها و برنامههای دولتها است که مشخص میکند هر کشور تقریباً کدام استراتژی را انتخاب نموده است (یا به انتخاب او نزدیک است).
از جمله استراتژیهای توسعه اقتصادی بکار گرفته شده توسط کشورهای درحال توسعه (از دهه 1960 تا پایان دهه 1980) میتوان به این موارد اشاره کرد
1 ) #استراتژی_پولی:
این استراتژی, بر ارتقای علایم بازار, به عنوان راهنمایی برای بهبود تخصیص منابع, متمرکز است.
در عمل, این استراتژی اغلب در طول دورهای بحرانی بکار گرفته میشود که تثبیت و تعدیلِ اقتصادیِ عدمتعادلهای شدید از اولویت بالایی برخوردارند, و نتیجتاً معمولاً معیارهای بهبود قیمتهای نسبی همراه با معیارهای کنترل نرخ افزایش سطح عمومی قیمتها است.
این استراتژی دارای جهتگیری اقتصاد خرد است, اما هدفهای اقتصاد کلان را دنبال میکند. وجه اصلی این استراتژی, اعطای فضای گستردهای به بخش خصوصی است تا در آن به فعالیت بپردازد.
این استراتژی در آن دسته از کشورهای جهان سوم بکار میآید که از لحاظ اقتصادی پیشرفتهتر هستند و اتکای خود را بر صنایع خصوصی قرار میدهند (در عین حال, کشاورزی نیز به همان اندازه آزاد است تا رشد کند).
نکته مهم آن است که بخش خصوصی به عنوان محور توسعه در نظر گرفته میشود و نقش ”بخش پویا“ را در اقتصاد به خود میگیرد و مسؤول ایجاد ارتباط بین بخشهای عقبمانده و پیشرفته اقتصاد با دیگر بخشهای اقتصاد میشود.
نقش دولت به حداقل کاهش مییابد, و در شرایط آرمانی, محدود به فراهم آوردن محیط اقتصادی باثباتی میشود که در آن بخش خصوصی بتواند رشد کند.
دولت با استفاده از سیاست تثبیت میکوشد نوسانات اقتصادی را تا آنجا که مقدور است کاهش دهد, و بدین وسیله, بخش خصوصی را در انجام پیشبینی های قابلاتکا و اجرای برنامهریزیهای دقیق یاری رساند.
اساساً روح این استراتژی غیرمداخله گرانه است و بر نوآوری و کارآفرینی (برای پیشبرد اقتصاد) استوار است.
از جمله کشورهایی که چنین استراتژی را در این دوره در پیش گرفتند میتوان به شیلی و آرژانتین اشاره کرد.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#استراتژیهای_مختلف_توسعه_اقتصادی
☆1
در طول چند دهه اخیر, کشورهای مختلف جهان, متناسب با شرایط, فرصتها, ساختار حکومتی و فرهنگ اجتماعی خود استراتژیهای توسعه اقتصادی مختلفی را در پیش گرفتند. این استراتژیها بطور کامل قابل تفکیک نیستند بلکه طیفی را تشکیل میدهند که استراتژیهای ذیل در آن قرار میگیرند. بعلاوه باید گفت که تقریباً هیچ کشوری بطور شفاف و مشخص هیچ یک از استراتژیها را در پیش نمیگیرد (یا حداقل اعلام نمیدارد) بلکه این تحلیل کارشناسان و مطالعه سیاستها و برنامههای دولتها است که مشخص میکند هر کشور تقریباً کدام استراتژی را انتخاب نموده است (یا به انتخاب او نزدیک است).
از جمله استراتژیهای توسعه اقتصادی بکار گرفته شده توسط کشورهای درحال توسعه (از دهه 1960 تا پایان دهه 1980) میتوان به این موارد اشاره کرد
1 ) #استراتژی_پولی:
این استراتژی, بر ارتقای علایم بازار, به عنوان راهنمایی برای بهبود تخصیص منابع, متمرکز است.
در عمل, این استراتژی اغلب در طول دورهای بحرانی بکار گرفته میشود که تثبیت و تعدیلِ اقتصادیِ عدمتعادلهای شدید از اولویت بالایی برخوردارند, و نتیجتاً معمولاً معیارهای بهبود قیمتهای نسبی همراه با معیارهای کنترل نرخ افزایش سطح عمومی قیمتها است.
این استراتژی دارای جهتگیری اقتصاد خرد است, اما هدفهای اقتصاد کلان را دنبال میکند. وجه اصلی این استراتژی, اعطای فضای گستردهای به بخش خصوصی است تا در آن به فعالیت بپردازد.
این استراتژی در آن دسته از کشورهای جهان سوم بکار میآید که از لحاظ اقتصادی پیشرفتهتر هستند و اتکای خود را بر صنایع خصوصی قرار میدهند (در عین حال, کشاورزی نیز به همان اندازه آزاد است تا رشد کند).
نکته مهم آن است که بخش خصوصی به عنوان محور توسعه در نظر گرفته میشود و نقش ”بخش پویا“ را در اقتصاد به خود میگیرد و مسؤول ایجاد ارتباط بین بخشهای عقبمانده و پیشرفته اقتصاد با دیگر بخشهای اقتصاد میشود.
نقش دولت به حداقل کاهش مییابد, و در شرایط آرمانی, محدود به فراهم آوردن محیط اقتصادی باثباتی میشود که در آن بخش خصوصی بتواند رشد کند.
دولت با استفاده از سیاست تثبیت میکوشد نوسانات اقتصادی را تا آنجا که مقدور است کاهش دهد, و بدین وسیله, بخش خصوصی را در انجام پیشبینی های قابلاتکا و اجرای برنامهریزیهای دقیق یاری رساند.
اساساً روح این استراتژی غیرمداخله گرانه است و بر نوآوری و کارآفرینی (برای پیشبرد اقتصاد) استوار است.
از جمله کشورهایی که چنین استراتژی را در این دوره در پیش گرفتند میتوان به شیلی و آرژانتین اشاره کرد.
🆔👉 @iran_novin1
Telegram
attach 📎
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#استراتژیهای_مختلف_توسعه_اقتصادی
☆2
#استراتژی_اقتصاد_باز:
این استراتژی نگاه به خارج دارد و در بعضی از وجود همچون استراتژی پولی است اما نه در همه آنها.
این استراتژی نیز برای تخصیص منابع, متکی به نیروهای بازار و بخش خصوصی.است (که نقش برجستهای را برای آن ایفا مینمایند) اما با تاکید بر سیاستهایی که مستقیماً بخش تجارت خارجی را تحت تاثیر قرار میدهند مثل سیاستهای نرخ مبادله ارز, مقررات تعرفهای, سهمیهها و موانع غیرتعرفهای بر تجارت, و سیاستهایی که سرمایهگذاری خارجی و بازگشت سود این سرمایهگذاریها به خارج را تنظیم میکنند که در این زمینهها متفاوت با استراتژی پولی است.
تجارت خارجی که اغلب با سرمایهگذاری مستقیم بخش خصوصی خارجی تکمیل میشود, به عنوان بخش پیشتاز یا موتور رشد در نظر گرفته میشود. استراتژیهایی که دارای جهتگیری صادراتیاند به دنبال استفاده از مزیت نسبی بینالمللی کشور هستند و در همین راستا, به استفاده کارا و اثربخش منابع دست مییابند.
فشار رقابت بینالمللی امری حیاتی برای اقتصاد تلقی میشود چون انگیزهای قوی در تولیدکنندگان ایجاد میکند (کاهش هزینهها, افزایش بهرهوری, نوآوری, بهبود استانداردهای کیفیت).
استراتژی توسعه با سمتگیری خارجی, باید نه تنها سطح درآمد را ارتقا دهد بلکه باید بتواند سطح پساندازها و احتمالاً میزان پساندازها را نیز افزایش دهد. این امر به نوبه خود, نرخ سریعتر انباشت سرمایه و در نتیجه رشد سریعتر را امکانپذیر مینماید.
اقتصاد باز نه تنها بر روی تجارت خارجی باز است بلکه بر روی حرکتها و جابجاییهای عوامل تولید (یعنی سرمایه و کار) نیز باز است.
سرمایهگذاری مستقیم خارجی, وامهای تجاری توسط بانکهای خارجی و کمکهای خارجی همگی دارای نقش تعیینکنندهای هستند. نه صرفاً انتقال بینالمللی سرمایه, بلکه انتقال دانش, فناوری و مهارتهای مدیریتی به کشورهای جهان سوم نیز به عنوان افزایش بهرهوری تلقی میشود, چون از این طریق میتوان به افزایش سطح تولید و رشد سریعتر درآمدها دست یافت.
مهاجرت نیروی کار غیرماهر به عنوان کمکی درجهت کاهش بیکاری ( نه مهاجرت نیروی کار متخصص و ماهر, یعنی فرار مغزها ) دارای تاثیر مثبت در افزایش درآمد نیروهای موجود است.
منطقاً نباید ”عدم وجود تبعیض در مقابل صادرات“ را از ”عدم وجود تبعیض در مقابل ورود سرمایهگذاری خارجی“ جدا دانست, چون یک محیط حفاظتشده در مقابل واردات, باعث جذب سرمایههای خارجی در بخشهای نامناسب و کاهش مقدار آن در بلندمدت میشود (بدلیل کمتر بودن گزینههای پیش روی سرمایهگذاران ).
بعلاوه وجود یک نرخ مبادله ارز متعادل ( یا به طور کلیتر نبود سیاستهای حمایتی در مقابل صادرات ) باعث تضمین هرچه بیشتر جذب وامهای خارجی به بخشهای مولد و بارور خواهد شد. برخلاف استراتژی پولی, یک استراتژی توسعه با سمتگیری خارجی, حاکی از نقش فعال دولت است.
از دولت انتظار میرود که علاقمند به دستیابی به قیمتهای صحیح (واقعی), بخصوص قیمتهای کلیدی نرخ مبادله ارز, نرخهای بهره, و نرخ دستمزد باشد ( وجه مشترک با استراتژی پولی ).
در اقتصادی که نیروی کار فراوان دارد, استراتژی دارای سمتگیری صادرات ”کار-بر“ (متکی بر نیروی کار) خواهد بود و نتیجتاً تاثیری مثبت بر کاهش فقر و نابرابری خواهد گذاشت.
اگر ارتباطات مابین بخش تجارت خارجی و دیگر بخشهای اقتصادی کشور قوی باشد, یک بخش صادراتی رو به گسترش موجب ایجاد فعالیت در سراسر اقتصاد خواهد بود (در غیر اینصورت تنها یک بخش تحت سلطه خارجی خواهد بود).
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#استراتژیهای_مختلف_توسعه_اقتصادی
☆2
#استراتژی_اقتصاد_باز:
این استراتژی نگاه به خارج دارد و در بعضی از وجود همچون استراتژی پولی است اما نه در همه آنها.
این استراتژی نیز برای تخصیص منابع, متکی به نیروهای بازار و بخش خصوصی.است (که نقش برجستهای را برای آن ایفا مینمایند) اما با تاکید بر سیاستهایی که مستقیماً بخش تجارت خارجی را تحت تاثیر قرار میدهند مثل سیاستهای نرخ مبادله ارز, مقررات تعرفهای, سهمیهها و موانع غیرتعرفهای بر تجارت, و سیاستهایی که سرمایهگذاری خارجی و بازگشت سود این سرمایهگذاریها به خارج را تنظیم میکنند که در این زمینهها متفاوت با استراتژی پولی است.
تجارت خارجی که اغلب با سرمایهگذاری مستقیم بخش خصوصی خارجی تکمیل میشود, به عنوان بخش پیشتاز یا موتور رشد در نظر گرفته میشود. استراتژیهایی که دارای جهتگیری صادراتیاند به دنبال استفاده از مزیت نسبی بینالمللی کشور هستند و در همین راستا, به استفاده کارا و اثربخش منابع دست مییابند.
فشار رقابت بینالمللی امری حیاتی برای اقتصاد تلقی میشود چون انگیزهای قوی در تولیدکنندگان ایجاد میکند (کاهش هزینهها, افزایش بهرهوری, نوآوری, بهبود استانداردهای کیفیت).
استراتژی توسعه با سمتگیری خارجی, باید نه تنها سطح درآمد را ارتقا دهد بلکه باید بتواند سطح پساندازها و احتمالاً میزان پساندازها را نیز افزایش دهد. این امر به نوبه خود, نرخ سریعتر انباشت سرمایه و در نتیجه رشد سریعتر را امکانپذیر مینماید.
اقتصاد باز نه تنها بر روی تجارت خارجی باز است بلکه بر روی حرکتها و جابجاییهای عوامل تولید (یعنی سرمایه و کار) نیز باز است.
سرمایهگذاری مستقیم خارجی, وامهای تجاری توسط بانکهای خارجی و کمکهای خارجی همگی دارای نقش تعیینکنندهای هستند. نه صرفاً انتقال بینالمللی سرمایه, بلکه انتقال دانش, فناوری و مهارتهای مدیریتی به کشورهای جهان سوم نیز به عنوان افزایش بهرهوری تلقی میشود, چون از این طریق میتوان به افزایش سطح تولید و رشد سریعتر درآمدها دست یافت.
مهاجرت نیروی کار غیرماهر به عنوان کمکی درجهت کاهش بیکاری ( نه مهاجرت نیروی کار متخصص و ماهر, یعنی فرار مغزها ) دارای تاثیر مثبت در افزایش درآمد نیروهای موجود است.
منطقاً نباید ”عدم وجود تبعیض در مقابل صادرات“ را از ”عدم وجود تبعیض در مقابل ورود سرمایهگذاری خارجی“ جدا دانست, چون یک محیط حفاظتشده در مقابل واردات, باعث جذب سرمایههای خارجی در بخشهای نامناسب و کاهش مقدار آن در بلندمدت میشود (بدلیل کمتر بودن گزینههای پیش روی سرمایهگذاران ).
بعلاوه وجود یک نرخ مبادله ارز متعادل ( یا به طور کلیتر نبود سیاستهای حمایتی در مقابل صادرات ) باعث تضمین هرچه بیشتر جذب وامهای خارجی به بخشهای مولد و بارور خواهد شد. برخلاف استراتژی پولی, یک استراتژی توسعه با سمتگیری خارجی, حاکی از نقش فعال دولت است.
از دولت انتظار میرود که علاقمند به دستیابی به قیمتهای صحیح (واقعی), بخصوص قیمتهای کلیدی نرخ مبادله ارز, نرخهای بهره, و نرخ دستمزد باشد ( وجه مشترک با استراتژی پولی ).
در اقتصادی که نیروی کار فراوان دارد, استراتژی دارای سمتگیری صادرات ”کار-بر“ (متکی بر نیروی کار) خواهد بود و نتیجتاً تاثیری مثبت بر کاهش فقر و نابرابری خواهد گذاشت.
اگر ارتباطات مابین بخش تجارت خارجی و دیگر بخشهای اقتصادی کشور قوی باشد, یک بخش صادراتی رو به گسترش موجب ایجاد فعالیت در سراسر اقتصاد خواهد بود (در غیر اینصورت تنها یک بخش تحت سلطه خارجی خواهد بود).
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#مکاتب_مختلف_توسعه_اقتصادی
#استراتژیهای_مختلف_توسعه_اقتصادی
#استراتژی_صنعتی_شدن:
در این استراتژی نیز همچون استراتژی قبلی(استراتژی اقتصاد باز ), تاکید بر رشد است اما ابزار دستیابی به رشد, گسترش سریع بخش صنعت است.
برخلاف استراتژی پولی, توجه بیواسطه معطوف به کارآیی کوتاهمدت در تخصیص منابع نیست بلکه شتاب نرخ کلی رشد تولید ناخالص داخلی موردتوجه است.
این امر از سه طریق حاصل میشود:
(1) تولید کالاهای مصرفی صنعتی عمدتاً برای بازارهای داخلی (پشت دیوارهای بلند تعرفهای),
(2) تاکید بر توسعه صنایع تولیدکننده کالاهای سرمایهای (معمولاًتحت اداره و هدایت دولت),
(3) سمتگیری سنجیده بخش صنعت به سمت صادرات (ترکیبی از برنامهریزی ارشادی و کمکهای مستقیم و غیرمستقیم دولتی).
استراتژیهای صنعتیکردن در عمل مایل به
بالابردن سطح تشکیل سرمایه,
دستیابی به فناوریهای نوین (که اغلب سرمایهبر هم هستند), و به دنبال آن,
ترغیب رشد چند منطقه شهری بزرگ هستند.
گسترش شهرنشینی و درپیشگرفتن استراتژی صنعتیشدن به همراه هم روی میدهند.
دخالتهای دولت در تعقیب اهداف, غالباً زیاد است اما شکل آن وابسته به انتخاب یکی از سه طریق فوق است.
در واقع از دخالت دولت حمایت میشود با این توجیه که موجب رشد سریعتر میشود.
این دخالت با هدف بالابردن سطح تولید طراحی میگردد, نه بخاطر افزایش کارآیی تخصیص منابع یا تغییر توزیع درآمد و ثروت به نفع گروههای کمدرآمد.
فرضیه اساسی این است که:
میزان پسانداز تابعی صعودی از سطح درآمد خانوار است و از این رو هرچه درجه نابرابری بیشتر باشد, سطح پساندازهای کل بیشتر خواهد بود,
یعنی تحت این استراتژی, به توزیع درآمد به عنوان ابزاری نگریسته میشود که هدف آن انتقال توزیع درآمد به سوی گروههای متمایل به پسانداز بالا است.
اعتقاد نیز بر این است که این روش سرمایهگذاری, آسانتر تامین مالی میشود و رشد شتاب خواهد گرفت و درنهایت فقرا از این فرآیند منتفع خواهند شد (زمانی که ثمرات رشد پخش شود و به سمت فقرا بازگردد).
در ادامه :
#استراتژی_انقلاب_سبز
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#مکاتب_مختلف_توسعه_اقتصادی
#استراتژیهای_مختلف_توسعه_اقتصادی
#استراتژی_صنعتی_شدن:
در این استراتژی نیز همچون استراتژی قبلی(استراتژی اقتصاد باز ), تاکید بر رشد است اما ابزار دستیابی به رشد, گسترش سریع بخش صنعت است.
برخلاف استراتژی پولی, توجه بیواسطه معطوف به کارآیی کوتاهمدت در تخصیص منابع نیست بلکه شتاب نرخ کلی رشد تولید ناخالص داخلی موردتوجه است.
این امر از سه طریق حاصل میشود:
(1) تولید کالاهای مصرفی صنعتی عمدتاً برای بازارهای داخلی (پشت دیوارهای بلند تعرفهای),
(2) تاکید بر توسعه صنایع تولیدکننده کالاهای سرمایهای (معمولاًتحت اداره و هدایت دولت),
(3) سمتگیری سنجیده بخش صنعت به سمت صادرات (ترکیبی از برنامهریزی ارشادی و کمکهای مستقیم و غیرمستقیم دولتی).
استراتژیهای صنعتیکردن در عمل مایل به
بالابردن سطح تشکیل سرمایه,
دستیابی به فناوریهای نوین (که اغلب سرمایهبر هم هستند), و به دنبال آن,
ترغیب رشد چند منطقه شهری بزرگ هستند.
گسترش شهرنشینی و درپیشگرفتن استراتژی صنعتیشدن به همراه هم روی میدهند.
دخالتهای دولت در تعقیب اهداف, غالباً زیاد است اما شکل آن وابسته به انتخاب یکی از سه طریق فوق است.
در واقع از دخالت دولت حمایت میشود با این توجیه که موجب رشد سریعتر میشود.
این دخالت با هدف بالابردن سطح تولید طراحی میگردد, نه بخاطر افزایش کارآیی تخصیص منابع یا تغییر توزیع درآمد و ثروت به نفع گروههای کمدرآمد.
فرضیه اساسی این است که:
میزان پسانداز تابعی صعودی از سطح درآمد خانوار است و از این رو هرچه درجه نابرابری بیشتر باشد, سطح پساندازهای کل بیشتر خواهد بود,
یعنی تحت این استراتژی, به توزیع درآمد به عنوان ابزاری نگریسته میشود که هدف آن انتقال توزیع درآمد به سوی گروههای متمایل به پسانداز بالا است.
اعتقاد نیز بر این است که این روش سرمایهگذاری, آسانتر تامین مالی میشود و رشد شتاب خواهد گرفت و درنهایت فقرا از این فرآیند منتفع خواهند شد (زمانی که ثمرات رشد پخش شود و به سمت فقرا بازگردد).
در ادامه :
#استراتژی_انقلاب_سبز
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#استراتژیهای_مختلف_توسعه_اقتصادی
#استراتژی_توسعه_انقلاب_سبز
کانون توجه این استراتژی رشد کشاورزی است.
یکی از اهداف این استراتژی, افزایش عرضه غذا (بویژه غلات و حبوبات) به عنوان مهمترین کالاهای دستمزدی است.
عرضه فراوان این محصولات, قیمت نسبی غذا را کاهش داده و در نتیجه باعث کاهش هزینههای پایه کار خواهد شد.
هزینههای پایینتر هر واحد کار, باعث افزایش سطح عمومی سود در فعالیتهای غیرکشاورزی شده و این امر باعث افزایش پساندازها, سرمایهگذاری و نرخ بالاتر رشد همهجانبه خواهد شد.
دومین هدف این استراتژی, کمک مستقیم به صنعت است (بویژه صنایعی که در مناطق روستایی قرار دارند) که از طریق برانگیزاندن تقاضا برای نهادههای کشاورزی, کالاهای سرمایهای واسطهای (کود, تلمبه آبیاری, مواد ساختمانی) و بوسیله ایجاد یک بازار بزرگتر برای کالاهای مصرفی ساده که در حومه شهرها مورداستفاده قرار میگیرند (دوچرخه, رادیو و ...) صورت میگیرد.
بسیاری از این صنایع, ”کار-بر“تر از صنایعی هستند که در استراتژی صنعتیشدن ترغیب و توصیه میشوند و به همین خاطر, فرصتهای اشتغال بیشتری را هم در مناطق روستایی و هم شهری ایجاد میکنند.
عامل کلیدی شتابدهنده به رشد کشاورزی در مناطق روستایی, رشد فنی (فناورانه) است.
تاکیدات بهنسبه کمتری روی تغییرات نهادی, اصلاحات حقالاجارهها, توزیع مجدد زمین یا مشارکت مستقیم و بسیج جمعیت روستایی میشود.
در عوض, تاکیدات بیشتری روی تنوع محصولات اصلاحشده, استفاده بیشتر از کود شیمیایی و دیگر نهادههای جدید, سرمایهگذاری در سیستمهای آبیاری, تحقیقات کشاورزی بیشتر, و ارایه خدمات ترویجی و اعتباری بهتر است. بنابراین این روش دارای سمتگیری فنسالارانه است.
هدف عمده این استراتژی, کاهش فقر توده مردم از طرق مختلف است:
اول اینکه تصور آن است فقرا مستقیماً از فراوانی بیشتر غذا منتفع میشوند.
دوم اینکه بهخاطر افزایش تولیدات کشاورزی, اشتغال بیشتری در کشاورزی بوجود خواهد آمد.
سوم اینکه بهخاطر کشش درآمدی, تقاضای بیشتری برای اقلام مصرفی غیرغذایی ایجاد میشود که باعث ایجاد مشاغل بیشتری در زمینههای غیرکشاورزی و صنایع شهری خواهد شد.
چهارم اینکه بخاطر ”کار-بر“بودن فوقالعاده این استراتژی, دستمزدهای واقعی هم در شهرها و هم در مناطق غیرشهری افزایش مییابد که این امر نهایتاً منجز به توزیع برابرتر درآمد خواهد شد.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#استراتژیهای_مختلف_توسعه_اقتصادی
#استراتژی_توسعه_انقلاب_سبز
کانون توجه این استراتژی رشد کشاورزی است.
یکی از اهداف این استراتژی, افزایش عرضه غذا (بویژه غلات و حبوبات) به عنوان مهمترین کالاهای دستمزدی است.
عرضه فراوان این محصولات, قیمت نسبی غذا را کاهش داده و در نتیجه باعث کاهش هزینههای پایه کار خواهد شد.
هزینههای پایینتر هر واحد کار, باعث افزایش سطح عمومی سود در فعالیتهای غیرکشاورزی شده و این امر باعث افزایش پساندازها, سرمایهگذاری و نرخ بالاتر رشد همهجانبه خواهد شد.
دومین هدف این استراتژی, کمک مستقیم به صنعت است (بویژه صنایعی که در مناطق روستایی قرار دارند) که از طریق برانگیزاندن تقاضا برای نهادههای کشاورزی, کالاهای سرمایهای واسطهای (کود, تلمبه آبیاری, مواد ساختمانی) و بوسیله ایجاد یک بازار بزرگتر برای کالاهای مصرفی ساده که در حومه شهرها مورداستفاده قرار میگیرند (دوچرخه, رادیو و ...) صورت میگیرد.
بسیاری از این صنایع, ”کار-بر“تر از صنایعی هستند که در استراتژی صنعتیشدن ترغیب و توصیه میشوند و به همین خاطر, فرصتهای اشتغال بیشتری را هم در مناطق روستایی و هم شهری ایجاد میکنند.
عامل کلیدی شتابدهنده به رشد کشاورزی در مناطق روستایی, رشد فنی (فناورانه) است.
تاکیدات بهنسبه کمتری روی تغییرات نهادی, اصلاحات حقالاجارهها, توزیع مجدد زمین یا مشارکت مستقیم و بسیج جمعیت روستایی میشود.
در عوض, تاکیدات بیشتری روی تنوع محصولات اصلاحشده, استفاده بیشتر از کود شیمیایی و دیگر نهادههای جدید, سرمایهگذاری در سیستمهای آبیاری, تحقیقات کشاورزی بیشتر, و ارایه خدمات ترویجی و اعتباری بهتر است. بنابراین این روش دارای سمتگیری فنسالارانه است.
هدف عمده این استراتژی, کاهش فقر توده مردم از طرق مختلف است:
اول اینکه تصور آن است فقرا مستقیماً از فراوانی بیشتر غذا منتفع میشوند.
دوم اینکه بهخاطر افزایش تولیدات کشاورزی, اشتغال بیشتری در کشاورزی بوجود خواهد آمد.
سوم اینکه بهخاطر کشش درآمدی, تقاضای بیشتری برای اقلام مصرفی غیرغذایی ایجاد میشود که باعث ایجاد مشاغل بیشتری در زمینههای غیرکشاورزی و صنایع شهری خواهد شد.
چهارم اینکه بخاطر ”کار-بر“بودن فوقالعاده این استراتژی, دستمزدهای واقعی هم در شهرها و هم در مناطق غیرشهری افزایش مییابد که این امر نهایتاً منجز به توزیع برابرتر درآمد خواهد شد.
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#استراتژیهای_مختلف_توسعه_اقتصادی
#استراتژی_توزیع_مجدد
میتوان گفت این استراتژی از جایی آغاز میشد که استراتژی انقلاب سبز خاتمه مییابد, یعنی با هدف مستقیم بهبود توزیع مجدد درآمد و ثروت.
این استراتژی با اولویتدهی به ضوابطی که مستقیماً گروههای کمدرآمد را منتفع میسازد, برای برخورد رودرو با مساله فقر طراحی شده است.
سه رویکرد در این استراتژی وجود دارد:
نخست,
تاکید بر ایجاد اشتغال بیشتر یا اشتغالزایی تولیدی بیشتر برای طبقات فقیر و زحمتکش؛
دوم,
توزیع مجدد بخشی از درآمد اضافی حاصل از رشد کشور بین فقرا؛ و
سوم
اولویتدهی به تامین نیازهای اساسی (غذا, لباس, مسکن و برنامههای بهداشتی و آموزش و پرورش ابتدایی و متوسطه توسط دولت) که به طور ضمنی قدرت سیاسی و اقتصادی بیشتری را در اختیار فقرا قرار میدهد.
تصور غالب اینست که این استراتژی نیازمند توزیع مجدد داراییهای مولد (بویژه اصلاحات ارضی) است.
بعلاوه بایستی مشارکت فقرا در اداره جامعه را افزایش داده و آنان را در قالب گروههای اجتماعی و سیاسی (فشار) سازماندهی کرد.
این استراتژی در واکنش نسبت به شکست استراتژیهای رشد محور در کاهش تعداد فقرا یا ارتقای سطح زندگی آنان ظهور نموده است.
هدف اصلی این استراتژی بهبود توزیع درآمد و ثروت از طریق مداخله مستقیم دولت است:
اولویتدهی به نیاز فقرا و ایجاد جامعهای عادلانهتر.
این استراتژی شامل پنج عنصر اصلی است:
✔️ توزیع مجدد داراییهای اولیه (عمومی),
✔️ ایجاد نهادهای محلی برای جلب مشارکت مردم در فرآیند توسعه
✔️ سرمایهگذاری فراوان و سنگین در سرمایه انسانی کشور
✔️ یک الگوی اشتغالزای توسعه
رشد سریع و پایدار درآمد سرانه کشور
بعلاوه باید گفت که برخلاف استراتژی پولی و صنعتیکردن, فرض طرفداران استراتژی توزیع مجدد اینست که
✔️ لزوماً تضاد یا ارتباطی مابین سیاستهای توزیع عادلانهتر درآمد و ثروت در جامعه, و سیاستهای شتاببخشی به رشد وجود ندارد.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#استراتژیهای_مختلف_توسعه_اقتصادی
#استراتژی_توزیع_مجدد
میتوان گفت این استراتژی از جایی آغاز میشد که استراتژی انقلاب سبز خاتمه مییابد, یعنی با هدف مستقیم بهبود توزیع مجدد درآمد و ثروت.
این استراتژی با اولویتدهی به ضوابطی که مستقیماً گروههای کمدرآمد را منتفع میسازد, برای برخورد رودرو با مساله فقر طراحی شده است.
سه رویکرد در این استراتژی وجود دارد:
نخست,
تاکید بر ایجاد اشتغال بیشتر یا اشتغالزایی تولیدی بیشتر برای طبقات فقیر و زحمتکش؛
دوم,
توزیع مجدد بخشی از درآمد اضافی حاصل از رشد کشور بین فقرا؛ و
سوم
اولویتدهی به تامین نیازهای اساسی (غذا, لباس, مسکن و برنامههای بهداشتی و آموزش و پرورش ابتدایی و متوسطه توسط دولت) که به طور ضمنی قدرت سیاسی و اقتصادی بیشتری را در اختیار فقرا قرار میدهد.
تصور غالب اینست که این استراتژی نیازمند توزیع مجدد داراییهای مولد (بویژه اصلاحات ارضی) است.
بعلاوه بایستی مشارکت فقرا در اداره جامعه را افزایش داده و آنان را در قالب گروههای اجتماعی و سیاسی (فشار) سازماندهی کرد.
این استراتژی در واکنش نسبت به شکست استراتژیهای رشد محور در کاهش تعداد فقرا یا ارتقای سطح زندگی آنان ظهور نموده است.
هدف اصلی این استراتژی بهبود توزیع درآمد و ثروت از طریق مداخله مستقیم دولت است:
اولویتدهی به نیاز فقرا و ایجاد جامعهای عادلانهتر.
این استراتژی شامل پنج عنصر اصلی است:
✔️ توزیع مجدد داراییهای اولیه (عمومی),
✔️ ایجاد نهادهای محلی برای جلب مشارکت مردم در فرآیند توسعه
✔️ سرمایهگذاری فراوان و سنگین در سرمایه انسانی کشور
✔️ یک الگوی اشتغالزای توسعه
رشد سریع و پایدار درآمد سرانه کشور
بعلاوه باید گفت که برخلاف استراتژی پولی و صنعتیکردن, فرض طرفداران استراتژی توزیع مجدد اینست که
✔️ لزوماً تضاد یا ارتباطی مابین سیاستهای توزیع عادلانهتر درآمد و ثروت در جامعه, و سیاستهای شتاببخشی به رشد وجود ندارد.
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#استراتژیهای_مختلف_توسعه_اقتصادی
#استراتژی_سوسیالیستی
وجه تمایز این استراتژی با دیگر استراتژیها در کمرنگبودن نقش مالکیت خصوصی تولید است.
تقریباً تمامی شرکتهای بزرگ, دولتی هستند و شرکتهای کوچک و متوسط میتوانند براساس اصول تعاونیها سازماندهی گردند و به فعالیت بپردازند.
مالکیت خصوصی تنها در کسبوکارهای کوچک (خدماتی یا فروشگاهی) وجود دارد.
در کشاورزی نیز, مزارع دولتی, اشتراکی, تعاونی و جمعی وجود دارند, هرچند در بعضی کشورها همچون چین, زمینی که مالکیت جمعی دارد منفرداً توسط خانوارهای روستایی مورد کشت قرار میگیرد.
مالکیت دولتی و اشتراکی داراییهای مولد معمولاً با برنامهریزی متمرکز اغلب فعالیتهای اقتصادی همراه است.
از بعد تاریخی, اکثر برنامهریزیها برحسب کالاها و اجناس انجام میشود (سهمیهها و کنترلهای مقداری, ابزار سیاستی اصلی هستند), اما برخی تجربیات جدید نیز وجود داشته است که در آنها به جای هدفهای مقداری, از قیمتها برای هدایت اقتصاد استفاده شده است.
کشورهای سوسیالیستی با یکدیگر تفاوت دارند بطوریکه میتوان چهار روش مختلف توسعه اقتصادی را که از سوی حکومتهای سوسیالیستی در زمانهای مختلف پذیرفته شده است, شناسایی نمود.
#چهار_روش_توسعه_اقتصادی_سوسیالیستی
الف) #الگوی_کلاسیک_شوروی
(یا #استالینیست), که در آن به منظور تامین مالی گسترش سریع صنایع مربوط به کالاهای واسطهای و سرمایهای, کشاورزی تقویت میگردد.
ب) #الگوی_خودگردانی_کارگران_یوگسلاوی, که درجه بالایی از عدم تمرکز با خود دارد.
پ) #الگوی_چینی ( #مائوئیست ), که تاکید عمده آن بر توسعه روستایی در قالب مزارع اشتراکی است.
ت) #الگوی_کره_شمالی, که مبتنی بر #خودکفایی (اتکا به خود) ( یا همان اقتصاد مقاومتی ) است.
علیرغم تنوع موجود, تمامی این استراتژیهای توسعه را میتوان با نرخهای بالای سرمایهگذاری شناخت.
غیرمعمول نیست که شاهد سرمایهگذاری در 30 درصد یا حتی درصد بالاتری از تولید داخلی در این کشورها باشیم. البته بعضی اوقات, کارآیی سرمایهگذاریها پایین است. اما بههرحال, نرخهای رشد بسیار سریع هستند.
نرخ بالای سرمایهگذاری, نشانگر نسبت پایین مصرف به درآمد ملی است که نتیجه آن به نفع مصارف عمومی(همچون بهداشت, آموزش, حمل و نقل عمومی) و بهبهای کاهش مصرف بخش خصوصی, هزینه خواهد شد. نتیجه این امر, کمیابی خدمات شخصی, توزیع نسبتاً یکنواخت کالاهای مصرفی میان خانوارها, و توزیع نسبتاً عادلانه مناقع حاصل از رشد کشور است.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#استراتژیهای_مختلف_توسعه_اقتصادی
#استراتژی_سوسیالیستی
وجه تمایز این استراتژی با دیگر استراتژیها در کمرنگبودن نقش مالکیت خصوصی تولید است.
تقریباً تمامی شرکتهای بزرگ, دولتی هستند و شرکتهای کوچک و متوسط میتوانند براساس اصول تعاونیها سازماندهی گردند و به فعالیت بپردازند.
مالکیت خصوصی تنها در کسبوکارهای کوچک (خدماتی یا فروشگاهی) وجود دارد.
در کشاورزی نیز, مزارع دولتی, اشتراکی, تعاونی و جمعی وجود دارند, هرچند در بعضی کشورها همچون چین, زمینی که مالکیت جمعی دارد منفرداً توسط خانوارهای روستایی مورد کشت قرار میگیرد.
مالکیت دولتی و اشتراکی داراییهای مولد معمولاً با برنامهریزی متمرکز اغلب فعالیتهای اقتصادی همراه است.
از بعد تاریخی, اکثر برنامهریزیها برحسب کالاها و اجناس انجام میشود (سهمیهها و کنترلهای مقداری, ابزار سیاستی اصلی هستند), اما برخی تجربیات جدید نیز وجود داشته است که در آنها به جای هدفهای مقداری, از قیمتها برای هدایت اقتصاد استفاده شده است.
کشورهای سوسیالیستی با یکدیگر تفاوت دارند بطوریکه میتوان چهار روش مختلف توسعه اقتصادی را که از سوی حکومتهای سوسیالیستی در زمانهای مختلف پذیرفته شده است, شناسایی نمود.
#چهار_روش_توسعه_اقتصادی_سوسیالیستی
الف) #الگوی_کلاسیک_شوروی
(یا #استالینیست), که در آن به منظور تامین مالی گسترش سریع صنایع مربوط به کالاهای واسطهای و سرمایهای, کشاورزی تقویت میگردد.
ب) #الگوی_خودگردانی_کارگران_یوگسلاوی, که درجه بالایی از عدم تمرکز با خود دارد.
پ) #الگوی_چینی ( #مائوئیست ), که تاکید عمده آن بر توسعه روستایی در قالب مزارع اشتراکی است.
ت) #الگوی_کره_شمالی, که مبتنی بر #خودکفایی (اتکا به خود) ( یا همان اقتصاد مقاومتی ) است.
علیرغم تنوع موجود, تمامی این استراتژیهای توسعه را میتوان با نرخهای بالای سرمایهگذاری شناخت.
غیرمعمول نیست که شاهد سرمایهگذاری در 30 درصد یا حتی درصد بالاتری از تولید داخلی در این کشورها باشیم. البته بعضی اوقات, کارآیی سرمایهگذاریها پایین است. اما بههرحال, نرخهای رشد بسیار سریع هستند.
نرخ بالای سرمایهگذاری, نشانگر نسبت پایین مصرف به درآمد ملی است که نتیجه آن به نفع مصارف عمومی(همچون بهداشت, آموزش, حمل و نقل عمومی) و بهبهای کاهش مصرف بخش خصوصی, هزینه خواهد شد. نتیجه این امر, کمیابی خدمات شخصی, توزیع نسبتاً یکنواخت کالاهای مصرفی میان خانوارها, و توزیع نسبتاً عادلانه مناقع حاصل از رشد کشور است.
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from پیوند نگار
#استراتژی_جامع_مبارزه_با_فساد
الگوهای فساد از جامعهای به جامعه دیگر بهخصوص در کشورهای درحال توسعه متفاوتند. به منظور درک علل این تنوع الگو باید به بررسی نقش ذینفعان داخلی کشورها (مثل سیاستمداران، طبقات دارنده کسبوکار و کارگزاران دون پایه) و بازیگران بینالمللی (مثل شرکتهای چند ملیتی و موسسات مالی بینالمللی) پرداخت.
یک نتیجه این تنوع الگوهای فساد در جوامع مختلف نیز این خواهد بود که به سختی میتوان یک استراتژی یکسان، جامع، جهان شمول و کامل را برای همه کشورها تجویز کرد، اما میتوان چارچوبهای کلی را برای جهت دهی صحیح در این زمینه ترسیم کرد. آنچه مشخص است دولت خوب یک پیشنیاز اصلی برای اعمال حاکمیت خوب است و برای داشتن یک دولت خوب، باید استراتژی جامعی در مقابله با فساد در جامعه اعمال شود.
فساد در محیطهایی غالب میشود که فرصتهای زیاد فساد و با هزینه کم وجود دارد.
در واقع، این ساختارهای تحریککننده هستند که رفتارهای فسادآور را تشویق میکنند؛ بنابراین استراتژیهای مقابله با فساد با هدفگذاری افزایش هزینههای انتظاری فساد ( یعنی ریسک گرفتار شدن و مجازات شدید ) سعی در کاهش فرصتهای فساد دارند.
کاربرد این استراتژیها در برنامههای مبارزه با فساد به این معنا است که برای جامع بینی، موضوع را باید فراتر از مدیریت اجرایی دولت و رفرمهای مدیریت مالی دید. در این راستا در نظر گرفتن ساختار روابط نظامهای حاکم بسیار حائز اهمیت است.
ساختار داخلی نظامهای سیاسی، روابط بین دولت و بنگاهها و روابط بین دولت و آحاد مردم از مهمترین موضوعاتی هستند که در اعمال این استراتژیها در برنامههای مبارزه با فساد باید مورد توجه قرار گیرند؛ بنابراین استراتژی مناسب مبارزه با فساد باید یک استراتژی چند جانبه باشد.
بانک جهانی یک استراتژی چند وجهی را در مبارزه با فساد معرفی کرده است. پنج وجه اصلی این استراتژی جامع مبارزه با فساد یا سالمسازی جامعه که در واقع رویکرد خاصی به ساختار حاکمیتی جوامع دارد، ترسیم شده است.
تجربه نشان داده است که هیچ مدل واحدی وجود ندارد که به کمک آن تعیین کرد روابط تبیین شده چگونه باید باشند که ریسک فساد به حداقل برسد؛ با این حال کارکرد تمامی اینها گرایش به یک هدف واحد دارد:
تقویت ظرفیت دولت و
بهبود مدیریت بخش عمومی،
تقویت پاسخگویی سیاسی و
افزایش رقابت اقتصادی .
#١_پاسخگویی_سیاسی۱:
پاسخگویی سیاسی اشاره دارد به محدودیتهایی که توسط سازمانها و حوزههای انتخابیه بر رفتار مقامات دولتی و سیاسی اعمال میشود. هرچه پاسخگویی سیاسی افزایش یابد، هزینه مقامات دولتی در اتخاذ تصمیماتی که با هزینه عمومی منتج به منافع شخصی برای آنها شود نیز افزایش می یابد .
#٢_موانع_نهادی_قدرت:
معماری مناسب نهادهای خاص ملی مکانیزم مناسبی برای شناسایی و برخورد قاطع و بیطرفانه با فساد است. از نکات حائز اهمیت در خصوص این نهادها استقلال آنها از هستههای قدرت و امکان نظارت چند لایه آنها بر نهادهای دولتی است.
#٣_حضور_جامعه_مدنی:
نهادهای جامعه مدنی اعم از گروههای اجتماعی، سازمانهای غیردولتی، اتحادیههای تجاری، موسسات تجاری، اتاقهای فکر، سازمانهای مذهبی، دانشگاهها و رسانهها میتوانند در کنترل فساد در جامعه نقش مهمی داشته باشند. اثربخشی این موضوع هم در سطح ملی و هم در سطح بینالمللی قابل دفاع میباشد.
#٤_بخش_خصوصی_رقابتی:
در اینجا منظور درجهای است که نخبگان صاحب نفوذ میتوانند تصمیمات را تحت تاثیر قرار داده و سیاستهای دولتی میتوانند در ایجاد فضای سالم، رقابتی، صادقانه و شفاف و نیز در مسیر توسعه اقتصادی محدودیت ایجاد کنند.
#٥_مدیریت_بخش_دولتی:
پنجمین محور از استراتژی جامع مبارزه با فساد به اصلاحات در مدیریت داخلی منابع دولتی و مدیریت اجرایی دولت جهت کاهش فرصتها و انگیزههای فساد مربوط میشود.
الگوهای فساد از جامعهای به جامعه دیگر بهخصوص در کشورهای درحال توسعه متفاوتند. به منظور درک علل این تنوع الگو باید به بررسی نقش ذینفعان داخلی کشورها (مثل سیاستمداران، طبقات دارنده کسبوکار و کارگزاران دون پایه) و بازیگران بینالمللی (مثل شرکتهای چند ملیتی و موسسات مالی بینالمللی) پرداخت.
یک نتیجه این تنوع الگوهای فساد در جوامع مختلف نیز این خواهد بود که به سختی میتوان یک استراتژی یکسان، جامع، جهان شمول و کامل را برای همه کشورها تجویز کرد، اما میتوان چارچوبهای کلی را برای جهت دهی صحیح در این زمینه ترسیم کرد. آنچه مشخص است دولت خوب یک پیشنیاز اصلی برای اعمال حاکمیت خوب است و برای داشتن یک دولت خوب، باید استراتژی جامعی در مقابله با فساد در جامعه اعمال شود.
فساد در محیطهایی غالب میشود که فرصتهای زیاد فساد و با هزینه کم وجود دارد.
در واقع، این ساختارهای تحریککننده هستند که رفتارهای فسادآور را تشویق میکنند؛ بنابراین استراتژیهای مقابله با فساد با هدفگذاری افزایش هزینههای انتظاری فساد ( یعنی ریسک گرفتار شدن و مجازات شدید ) سعی در کاهش فرصتهای فساد دارند.
کاربرد این استراتژیها در برنامههای مبارزه با فساد به این معنا است که برای جامع بینی، موضوع را باید فراتر از مدیریت اجرایی دولت و رفرمهای مدیریت مالی دید. در این راستا در نظر گرفتن ساختار روابط نظامهای حاکم بسیار حائز اهمیت است.
ساختار داخلی نظامهای سیاسی، روابط بین دولت و بنگاهها و روابط بین دولت و آحاد مردم از مهمترین موضوعاتی هستند که در اعمال این استراتژیها در برنامههای مبارزه با فساد باید مورد توجه قرار گیرند؛ بنابراین استراتژی مناسب مبارزه با فساد باید یک استراتژی چند جانبه باشد.
بانک جهانی یک استراتژی چند وجهی را در مبارزه با فساد معرفی کرده است. پنج وجه اصلی این استراتژی جامع مبارزه با فساد یا سالمسازی جامعه که در واقع رویکرد خاصی به ساختار حاکمیتی جوامع دارد، ترسیم شده است.
تجربه نشان داده است که هیچ مدل واحدی وجود ندارد که به کمک آن تعیین کرد روابط تبیین شده چگونه باید باشند که ریسک فساد به حداقل برسد؛ با این حال کارکرد تمامی اینها گرایش به یک هدف واحد دارد:
تقویت ظرفیت دولت و
بهبود مدیریت بخش عمومی،
تقویت پاسخگویی سیاسی و
افزایش رقابت اقتصادی .
#١_پاسخگویی_سیاسی۱:
پاسخگویی سیاسی اشاره دارد به محدودیتهایی که توسط سازمانها و حوزههای انتخابیه بر رفتار مقامات دولتی و سیاسی اعمال میشود. هرچه پاسخگویی سیاسی افزایش یابد، هزینه مقامات دولتی در اتخاذ تصمیماتی که با هزینه عمومی منتج به منافع شخصی برای آنها شود نیز افزایش می یابد .
#٢_موانع_نهادی_قدرت:
معماری مناسب نهادهای خاص ملی مکانیزم مناسبی برای شناسایی و برخورد قاطع و بیطرفانه با فساد است. از نکات حائز اهمیت در خصوص این نهادها استقلال آنها از هستههای قدرت و امکان نظارت چند لایه آنها بر نهادهای دولتی است.
#٣_حضور_جامعه_مدنی:
نهادهای جامعه مدنی اعم از گروههای اجتماعی، سازمانهای غیردولتی، اتحادیههای تجاری، موسسات تجاری، اتاقهای فکر، سازمانهای مذهبی، دانشگاهها و رسانهها میتوانند در کنترل فساد در جامعه نقش مهمی داشته باشند. اثربخشی این موضوع هم در سطح ملی و هم در سطح بینالمللی قابل دفاع میباشد.
#٤_بخش_خصوصی_رقابتی:
در اینجا منظور درجهای است که نخبگان صاحب نفوذ میتوانند تصمیمات را تحت تاثیر قرار داده و سیاستهای دولتی میتوانند در ایجاد فضای سالم، رقابتی، صادقانه و شفاف و نیز در مسیر توسعه اقتصادی محدودیت ایجاد کنند.
#٥_مدیریت_بخش_دولتی:
پنجمین محور از استراتژی جامع مبارزه با فساد به اصلاحات در مدیریت داخلی منابع دولتی و مدیریت اجرایی دولت جهت کاهش فرصتها و انگیزههای فساد مربوط میشود.
Telegram
attach📎
Forwarded from Attach Master
⭕️ #هشدار_نظامی_شینزو_آبه و #استراتژی_جمهوری_اسلامی
#تله_برجام
#نه_مذاکره
#نه_جنگ
#درگیری_های_محدود
#افزایش_قیمت_نفت
🔻 زمانی که در توافق برجام، ١.٨میلیارد دلار پول نقد توسط اوباما پرداخت و وعده پرداختهای دیگر و آزاد کردن پولهای بلوکه شده داده شد، حواس جمهوری اسلامی را از احتیاط اقتصادی پرت کردند، و رژیم با دست باز همه دارایی خود را صرف جنگ نیابتی در منطقه و گسترش نیروهای خارجی توسط سپاه قدس کرد. فعالیتهای نظامی خود در سوریه را تقویت کرد و با این توهم که هلال شیعی را شکل میدهد. قدرت نیروهایش مانتد حزب الله و فاطمیون و زینبیون و حشد الشعبی را افزایش داده و در خدمت اهداف نظامی روسیه بکار گرفت و پولهای بادآورده ی برجام را خرج جنگ روسیه با لوله گاز خلیج فارس در سوریه شد و در یمن و عراق و افغانستان هم حرکات بی نتیجه پرهزینه ایی را پیگیری کرد که فرماندهان سپاه قدس طراحی کردند. این پولها را خرج کردند با این تصور که برجام آنها را نجات داده و دوباره ثروتمند خواهند شد. مانند دوره احمدی نژاد و بدون تحریم نفت خواهند فروخت.
🔸 لذا ذخایر ارزی را در حد امکان هزینه کردند . فارغ از اینکه چه نقشه ایی برایشان کشیده شده است .
◀️ صحبتهای اخیر جان کری نشان میدهد، حتی اگر او هم رئیس جمهور میشد برجام کنار میرفت. در واقع اروپا و آمریکا رژیم را به تله برجام انداخته بودند و پوتین هم در این ماجرا بی تاثیر نبود و نقش شیطان وسوسه گر را داشت .
🔻 اکنون خامنه ایی متوجه فریبی که خورده اند، شده است و میداند دیر یا زود پرونده شان مجددا به شورای امنیت رفته و ابتدا ذیل ماده 41 تحریم بین المللی انجام شده و همه توش و توان باقی مانده شان از بین خواهد رفت، و سپس اگر بهر دلیلی سقوط هم نکنند و هیج حادثه ایی رخ ندهد، یک حکومت عاجز خواهند بود که با ماده 42 و یک تهاجم کم هزینه و کوتاه مدت بین المللی ساقط خواهند شد؛ که هدف استراتژیک امریکا هست. خامنه ایی به شینزو آبه هم این واقعیت را در مورد هدف ترامپ ابراز کرد؛ و وقتی توسط اوباما فریب خورده اند، دیگر جسارت مذاکره جدیدی را ندارند. در حالی که می دانند این مذاکره دیگر برجام نیست و هیچ پولی برایشان نخواهد آورد؛ بلکه مذاکره تسلیم نهایی هست .
🔸 حالا جمهوری اسلامی می داند چه مذاکره کند و چه ساکت بماند سقوط خواهد کرد، و مذاکره فقط هزینه سرنگونیشان را برای آمریکا کاهش داده و خفت را تحویلشان خواهد نمود .
لذا سعی دارد کاری کند که درگیری نظامی بدون فصل هفت و ماده41 و 42 انجام شود، تا تحریم بین المللی انجام نشده و از برخی منابع برای دفاع از خود استفاده کنند، و با کش دادن به درگیری های محدود، قیمت نفت را تحت تاثیر قرار داده و ترامپ را تحت فشار جهانی مصرف کنندگان نفت گذاشته و مجبور به عقب نشینی کنند، تا فضای تنفسی ایجاد شود که از تله مخوف و نابودگر برجام بنحوی خلاص شوند .
❗️ لذا نه مذاکره و نه جنگ را استراتری معرفی می کند
اما قسمت دوم این استراتری درگیری های پراکنده و محدود برای افزایش قیمت نفت است
کاری که در دریای عمان انجام دادند و قبلا در بتدر فجیره اجرا کردند.
🔻 بنظر میرسد در این مرحله، آمریکا بدون درگیر شدن با رژیم، تلاش خواهد کرد امنیت تنگه هرمز و خلیج فارس و دریای عمان و اقیانوس هند و دریای سرخ وتنگه.سوئز و مدیترانه را تامین کرده و قیمت نفت را ثابت نگهدارد و برای رساندن پرونده هسته ایی، موشکی تروریستی و حقوق بشری رژیم به شورای امنیت و بردن زیر ماده 41 کارها را تسهیل کند، تا فرصت درگیری های پراکنده را از رژیم گرفته و بعد از افزایش نهایی فشار تحریمها، رژیم را کلا به فروپاشی اقتصادی بکشاند، که در حال حاضر هم ذخایر ارزی اش از دست داده است، تا جایی که حتی جرات کوپنی کردن کالاهای اساسی را هم ندارد. چون توان تامین کالاها را برای کوپن هشتاد میلیونی ندارد و سعی دارد با اندک امکاناتش گاهی برخی کالاها را با قیمت زیر بازار بصورت متفرقه ارائه کنند و مردم به صف ایستاده و برخی خرید کنند تا بنحوی قیمتها کنترل شود .
همین صفها نشان میده رژیم ذخایر خود را از دست داده است .
🔻 از بین بردن همه توان اقتصادی، یعنی از بین رفتن توان اقتصادجنگی رژیم که توان مقابله را نداشته و با یک اقدام بین المللی در کمترین زمان از بین برود.
کوتاه بودن زمان درگیری بخاطر حساسیت تنگه هرمز و تامین امنیت مستمر آن برای تثبیت قیمت نفت، یک هدف اساسی برای آمریکا هست.
◀️ در این ماجرا هیچ یک از طرفین فکر ملت ایران و سرنوشت کشور ایران نیست و یکی بدنبال حفط قدرت و دیگری دنبال منافع خود است. در حالی که چوب این نزاع را ایران و ایرانی می خورد .
حالا که رژیم دیکتاتور در وضعیت ضعیف قرار دارد و نیروهای خارجی در منطقه حضور دارند و می توانند طبق قانون مداخله حقوق بشری در صورت سرکوب گسترده رژیم برای کمک به مردم وارد عمل شوند :
#اعتراضات_سراسری_میلیونی
#تله_برجام
#نه_مذاکره
#نه_جنگ
#درگیری_های_محدود
#افزایش_قیمت_نفت
🔻 زمانی که در توافق برجام، ١.٨میلیارد دلار پول نقد توسط اوباما پرداخت و وعده پرداختهای دیگر و آزاد کردن پولهای بلوکه شده داده شد، حواس جمهوری اسلامی را از احتیاط اقتصادی پرت کردند، و رژیم با دست باز همه دارایی خود را صرف جنگ نیابتی در منطقه و گسترش نیروهای خارجی توسط سپاه قدس کرد. فعالیتهای نظامی خود در سوریه را تقویت کرد و با این توهم که هلال شیعی را شکل میدهد. قدرت نیروهایش مانتد حزب الله و فاطمیون و زینبیون و حشد الشعبی را افزایش داده و در خدمت اهداف نظامی روسیه بکار گرفت و پولهای بادآورده ی برجام را خرج جنگ روسیه با لوله گاز خلیج فارس در سوریه شد و در یمن و عراق و افغانستان هم حرکات بی نتیجه پرهزینه ایی را پیگیری کرد که فرماندهان سپاه قدس طراحی کردند. این پولها را خرج کردند با این تصور که برجام آنها را نجات داده و دوباره ثروتمند خواهند شد. مانند دوره احمدی نژاد و بدون تحریم نفت خواهند فروخت.
🔸 لذا ذخایر ارزی را در حد امکان هزینه کردند . فارغ از اینکه چه نقشه ایی برایشان کشیده شده است .
◀️ صحبتهای اخیر جان کری نشان میدهد، حتی اگر او هم رئیس جمهور میشد برجام کنار میرفت. در واقع اروپا و آمریکا رژیم را به تله برجام انداخته بودند و پوتین هم در این ماجرا بی تاثیر نبود و نقش شیطان وسوسه گر را داشت .
🔻 اکنون خامنه ایی متوجه فریبی که خورده اند، شده است و میداند دیر یا زود پرونده شان مجددا به شورای امنیت رفته و ابتدا ذیل ماده 41 تحریم بین المللی انجام شده و همه توش و توان باقی مانده شان از بین خواهد رفت، و سپس اگر بهر دلیلی سقوط هم نکنند و هیج حادثه ایی رخ ندهد، یک حکومت عاجز خواهند بود که با ماده 42 و یک تهاجم کم هزینه و کوتاه مدت بین المللی ساقط خواهند شد؛ که هدف استراتژیک امریکا هست. خامنه ایی به شینزو آبه هم این واقعیت را در مورد هدف ترامپ ابراز کرد؛ و وقتی توسط اوباما فریب خورده اند، دیگر جسارت مذاکره جدیدی را ندارند. در حالی که می دانند این مذاکره دیگر برجام نیست و هیچ پولی برایشان نخواهد آورد؛ بلکه مذاکره تسلیم نهایی هست .
🔸 حالا جمهوری اسلامی می داند چه مذاکره کند و چه ساکت بماند سقوط خواهد کرد، و مذاکره فقط هزینه سرنگونیشان را برای آمریکا کاهش داده و خفت را تحویلشان خواهد نمود .
لذا سعی دارد کاری کند که درگیری نظامی بدون فصل هفت و ماده41 و 42 انجام شود، تا تحریم بین المللی انجام نشده و از برخی منابع برای دفاع از خود استفاده کنند، و با کش دادن به درگیری های محدود، قیمت نفت را تحت تاثیر قرار داده و ترامپ را تحت فشار جهانی مصرف کنندگان نفت گذاشته و مجبور به عقب نشینی کنند، تا فضای تنفسی ایجاد شود که از تله مخوف و نابودگر برجام بنحوی خلاص شوند .
❗️ لذا نه مذاکره و نه جنگ را استراتری معرفی می کند
اما قسمت دوم این استراتری درگیری های پراکنده و محدود برای افزایش قیمت نفت است
کاری که در دریای عمان انجام دادند و قبلا در بتدر فجیره اجرا کردند.
🔻 بنظر میرسد در این مرحله، آمریکا بدون درگیر شدن با رژیم، تلاش خواهد کرد امنیت تنگه هرمز و خلیج فارس و دریای عمان و اقیانوس هند و دریای سرخ وتنگه.سوئز و مدیترانه را تامین کرده و قیمت نفت را ثابت نگهدارد و برای رساندن پرونده هسته ایی، موشکی تروریستی و حقوق بشری رژیم به شورای امنیت و بردن زیر ماده 41 کارها را تسهیل کند، تا فرصت درگیری های پراکنده را از رژیم گرفته و بعد از افزایش نهایی فشار تحریمها، رژیم را کلا به فروپاشی اقتصادی بکشاند، که در حال حاضر هم ذخایر ارزی اش از دست داده است، تا جایی که حتی جرات کوپنی کردن کالاهای اساسی را هم ندارد. چون توان تامین کالاها را برای کوپن هشتاد میلیونی ندارد و سعی دارد با اندک امکاناتش گاهی برخی کالاها را با قیمت زیر بازار بصورت متفرقه ارائه کنند و مردم به صف ایستاده و برخی خرید کنند تا بنحوی قیمتها کنترل شود .
همین صفها نشان میده رژیم ذخایر خود را از دست داده است .
🔻 از بین بردن همه توان اقتصادی، یعنی از بین رفتن توان اقتصادجنگی رژیم که توان مقابله را نداشته و با یک اقدام بین المللی در کمترین زمان از بین برود.
کوتاه بودن زمان درگیری بخاطر حساسیت تنگه هرمز و تامین امنیت مستمر آن برای تثبیت قیمت نفت، یک هدف اساسی برای آمریکا هست.
◀️ در این ماجرا هیچ یک از طرفین فکر ملت ایران و سرنوشت کشور ایران نیست و یکی بدنبال حفط قدرت و دیگری دنبال منافع خود است. در حالی که چوب این نزاع را ایران و ایرانی می خورد .
حالا که رژیم دیکتاتور در وضعیت ضعیف قرار دارد و نیروهای خارجی در منطقه حضور دارند و می توانند طبق قانون مداخله حقوق بشری در صورت سرکوب گسترده رژیم برای کمک به مردم وارد عمل شوند :
#اعتراضات_سراسری_میلیونی
Telegram
📎
Forwarded from 🔷️👊نافرمانی مدنی ایرانیان👊🔷️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 سیاست درماندگی #نه_جنگ_و_نه_مذاکره #علی_خامنهای کشور و ملت را در #بدبختی و #فلاکت فرو برده است و حکومت هیچ #استراتژی و #راه_حلی برای رفع #مشکلات #ملت ندارد.
#حکومت هیچ برنامه ای برای وضع اقتصادی مردم ندارد
#دلار از ۳۰ هزار یتومان هم گذشت، باز هم حکومت برنامه ای ندارد
اگر یایران حکومتی نداشت، وضع مردم بمراتب بهتر از وضع موجود بود ...
#پیمان_نوین
#ایران_نوین
#نور_بر_تاریکی_پیروز_است
#جمهوری_اسلامی_باید_برود
#فرقه_تبهکار
#دیگه_تمومه_ماجرا
#ایران_را_پس_میگیریم
#دیگر_بس_است
#گلوبالیسم
#نسل_شیک_پاسارگادی
#اعتراضات_سراسری
#اعتصابات_سراسری
#کلیپ #تهران #قم #اصفهان #خراسان #یزد #کرمان #آذربایجان
#حکومت هیچ برنامه ای برای وضع اقتصادی مردم ندارد
#دلار از ۳۰ هزار یتومان هم گذشت، باز هم حکومت برنامه ای ندارد
اگر یایران حکومتی نداشت، وضع مردم بمراتب بهتر از وضع موجود بود ...
#پیمان_نوین
#ایران_نوین
#نور_بر_تاریکی_پیروز_است
#جمهوری_اسلامی_باید_برود
#فرقه_تبهکار
#دیگه_تمومه_ماجرا
#ایران_را_پس_میگیریم
#دیگر_بس_است
#گلوبالیسم
#نسل_شیک_پاسارگادی
#اعتراضات_سراسری
#اعتصابات_سراسری
#کلیپ #تهران #قم #اصفهان #خراسان #یزد #کرمان #آذربایجان
Forwarded from Attach Master
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
🔴 اقتصاد مقاومتی و امکان ایجاد اقتصاد کره شمالی هم در ایران ۱۴۰۰ خیالی واهی است .
سقوط آزاد ...
حسن روحانی امروز اعلام کرد در لایحه بودجه ۱۴۰۰ تاکید بر کنار گذاشتن کامل درآمد نفتی از بودجه، و تاکید بر اقتصاد مقاومتی است .
سالها بود که اصولگرایان مدعی بودند مشکل اقتصادی کشور حاصل سیاست های لیبرالیستی اصلاح طلبان می باشد، و با این حرف بیهوده سعی می کردند ارزشهای سوسیالیستی اصولگرایان را نسبت به اوضاع فروپاشیده بیگناه نشان دهند. اما الان می بینیم این ادعایی واهی هست و هیچ گونه تفکر لیبرالیستی چه از نوع کلاسیک و جه نئولیبرالیستی در جمهوری اسلامی وجود نداشته و حتی روحانی هم به اقتصادمقاومتی تاکید می کند. این در حالی است که حتی کشورهای سوسیالیستی مانند چین هم برای تقویت اقتصاد خود به سمت اقتصاد نیمه باز حرکت کرده اند، در حالی که جمهوری اسلامی هر روز بیشتر به سمت چپ رانده شده و به سوی اقتصاد کمونیستی سوق پیدا می کند.
برای شناخت ماهیت واقعی اقتصاد مقاومتی مورد ادعا، استراتژی های مختلف توسعه اقتصادی سوسیالیستی را بررسی می کنیم.
#استراتژیهای_مختلف_توسعه_اقتصادی
#استراتژی_سوسیالیستی
وجه تمایز این استراتژی با دیگر استراتژیها در کمرنگبودن نقش مالکیت خصوصی در تولید است.
تقریباً تمامی شرکتهای بزرگ, دولتی هستند و شرکتهای کوچک و متوسط میتوانند براساس اصول تعاونیها سازماندهی گردند و به فعالیت بپردازند.
مالکیت خصوصی تنها در کسبوکارهای کوچک (خدماتی یا فروشگاهی) وجود دارد.
در کشاورزی نیز مزارع دولتی, اشتراکی, تعاونی و جمعی وجود دارند, هرچند در بعضی کشورها همچون چین, زمینی که مالکیت جمعی دارد منفرداً توسط خانوارهای روستایی مورد کشت قرار میگیرند.
مالکیت دولتی و اشتراکی داراییهای مولد معمولاً با برنامهریزی متمرکز اغلب فعالیتهای اقتصادی همراه است.
از بعد تاریخی, اکثر برنامهریزیها برحسب کالاها و اجناس انجام میشود (سهمیهها و کنترلهای مقداری, ابزار سیاستی اصلی هستند) اما برخی تجربیات جدید نیز وجود داشته است که در آنها به جای هدفهای مقداری, از قیمتها برای هدایت اقتصاد استفاده شده است.
کشورهای سوسیالیستی با یکدیگر تفاوت دارند بطوریکه میتوان چهار روش مختلف توسعه اقتصادی را که از سوی حکومتهای سوسیالیستی در زمانهای مختلف پذیرفته شده است, شناسایی نمود.
#چهار_روش_توسعه_اقتصادی_سوسیالیستی
الف) #الگوی_کلاسیک_شوروی
(یا #استالینیست ), که در آن به منظور تامین مالی گسترش سریع صنایع مربوط به کالاهای واسطهای و سرمایهای, کشاورزی تقویت میگردد.
ب) #الگوی_خودگردانی_کارگران_یوگسلاوی, که درجه بالایی از عدم تمرکز با خود دارد.
پ) #الگوی_چینی ( #مائوئیست ) که تاکید عمده آن بر توسعه روستایی در قالب مزارع اشتراکی است.
ت) #الگوی_کره_شمالی, که مبتنی بر #خودکفایی (اتکا به خود) ( یا همان #اقتصاد_مقاومتی ) است.
علیرغم تنوع موجود, تمامی این استراتژیهای توسعه را میتوان با نرخهای بالای سرمایهگذاری شناخت.
غیرمعمول نیست که شاهد سرمایهگذاری در 30٪ یا حتی درصد بالاتری از تولید داخلی در این کشورها باشیم. البته بعضی اوقات, کارآیی سرمایهگذاریها پایین است. اما بههرحال, نرخهای رشد بسیار سریع هستند.
نرخ بالای سرمایهگذاری, نشانگر نسبت پایین مصرف به درآمد ملی است که نتیجه آن به نفع مصارف عمومی(همچون بهداشت, آموزش, حمل و نقل عمومی) و بهبهای کاهش مصرف بخش خصوصی, هزینه خواهد شد. نتیجه این امر, کمیابی خدمات شخصی, توزیع نسبتاً یکنواخت کالاهای مصرفی میان خانوارها, و توزیع نسبتاً عادلانه مناقع حاصل از رشد کشور است.
البته با توجه به نبود سرمایه داخلی و عدم امکان جذب سرمایه خارحی و قطع ارتباطات بانکی و مشکل FATF و ورشکستگی بانکها و وجود ابرتورم و ورشکستگی اکثر تولیدی ها و پیشه ها و کارخانه ها و رکود مطلق و رشد اقتصادی منفی کمرشکن، طبیعی است که صحبت از اقتصاد مقاومتی هم ادعایی واهی است، و تنها این پیام را دارد که دولت تامین بودجه را بر دوش مردمی خواهد گذاشت که خود در تامین معیشت شان محتاج و درمانده شده اند .
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
🔴 اقتصاد مقاومتی و امکان ایجاد اقتصاد کره شمالی هم در ایران ۱۴۰۰ خیالی واهی است .
سقوط آزاد ...
حسن روحانی امروز اعلام کرد در لایحه بودجه ۱۴۰۰ تاکید بر کنار گذاشتن کامل درآمد نفتی از بودجه، و تاکید بر اقتصاد مقاومتی است .
سالها بود که اصولگرایان مدعی بودند مشکل اقتصادی کشور حاصل سیاست های لیبرالیستی اصلاح طلبان می باشد، و با این حرف بیهوده سعی می کردند ارزشهای سوسیالیستی اصولگرایان را نسبت به اوضاع فروپاشیده بیگناه نشان دهند. اما الان می بینیم این ادعایی واهی هست و هیچ گونه تفکر لیبرالیستی چه از نوع کلاسیک و جه نئولیبرالیستی در جمهوری اسلامی وجود نداشته و حتی روحانی هم به اقتصادمقاومتی تاکید می کند. این در حالی است که حتی کشورهای سوسیالیستی مانند چین هم برای تقویت اقتصاد خود به سمت اقتصاد نیمه باز حرکت کرده اند، در حالی که جمهوری اسلامی هر روز بیشتر به سمت چپ رانده شده و به سوی اقتصاد کمونیستی سوق پیدا می کند.
برای شناخت ماهیت واقعی اقتصاد مقاومتی مورد ادعا، استراتژی های مختلف توسعه اقتصادی سوسیالیستی را بررسی می کنیم.
#استراتژیهای_مختلف_توسعه_اقتصادی
#استراتژی_سوسیالیستی
وجه تمایز این استراتژی با دیگر استراتژیها در کمرنگبودن نقش مالکیت خصوصی در تولید است.
تقریباً تمامی شرکتهای بزرگ, دولتی هستند و شرکتهای کوچک و متوسط میتوانند براساس اصول تعاونیها سازماندهی گردند و به فعالیت بپردازند.
مالکیت خصوصی تنها در کسبوکارهای کوچک (خدماتی یا فروشگاهی) وجود دارد.
در کشاورزی نیز مزارع دولتی, اشتراکی, تعاونی و جمعی وجود دارند, هرچند در بعضی کشورها همچون چین, زمینی که مالکیت جمعی دارد منفرداً توسط خانوارهای روستایی مورد کشت قرار میگیرند.
مالکیت دولتی و اشتراکی داراییهای مولد معمولاً با برنامهریزی متمرکز اغلب فعالیتهای اقتصادی همراه است.
از بعد تاریخی, اکثر برنامهریزیها برحسب کالاها و اجناس انجام میشود (سهمیهها و کنترلهای مقداری, ابزار سیاستی اصلی هستند) اما برخی تجربیات جدید نیز وجود داشته است که در آنها به جای هدفهای مقداری, از قیمتها برای هدایت اقتصاد استفاده شده است.
کشورهای سوسیالیستی با یکدیگر تفاوت دارند بطوریکه میتوان چهار روش مختلف توسعه اقتصادی را که از سوی حکومتهای سوسیالیستی در زمانهای مختلف پذیرفته شده است, شناسایی نمود.
#چهار_روش_توسعه_اقتصادی_سوسیالیستی
الف) #الگوی_کلاسیک_شوروی
(یا #استالینیست ), که در آن به منظور تامین مالی گسترش سریع صنایع مربوط به کالاهای واسطهای و سرمایهای, کشاورزی تقویت میگردد.
ب) #الگوی_خودگردانی_کارگران_یوگسلاوی, که درجه بالایی از عدم تمرکز با خود دارد.
پ) #الگوی_چینی ( #مائوئیست ) که تاکید عمده آن بر توسعه روستایی در قالب مزارع اشتراکی است.
ت) #الگوی_کره_شمالی, که مبتنی بر #خودکفایی (اتکا به خود) ( یا همان #اقتصاد_مقاومتی ) است.
علیرغم تنوع موجود, تمامی این استراتژیهای توسعه را میتوان با نرخهای بالای سرمایهگذاری شناخت.
غیرمعمول نیست که شاهد سرمایهگذاری در 30٪ یا حتی درصد بالاتری از تولید داخلی در این کشورها باشیم. البته بعضی اوقات, کارآیی سرمایهگذاریها پایین است. اما بههرحال, نرخهای رشد بسیار سریع هستند.
نرخ بالای سرمایهگذاری, نشانگر نسبت پایین مصرف به درآمد ملی است که نتیجه آن به نفع مصارف عمومی(همچون بهداشت, آموزش, حمل و نقل عمومی) و بهبهای کاهش مصرف بخش خصوصی, هزینه خواهد شد. نتیجه این امر, کمیابی خدمات شخصی, توزیع نسبتاً یکنواخت کالاهای مصرفی میان خانوارها, و توزیع نسبتاً عادلانه مناقع حاصل از رشد کشور است.
البته با توجه به نبود سرمایه داخلی و عدم امکان جذب سرمایه خارحی و قطع ارتباطات بانکی و مشکل FATF و ورشکستگی بانکها و وجود ابرتورم و ورشکستگی اکثر تولیدی ها و پیشه ها و کارخانه ها و رکود مطلق و رشد اقتصادی منفی کمرشکن، طبیعی است که صحبت از اقتصاد مقاومتی هم ادعایی واهی است، و تنها این پیام را دارد که دولت تامین بودجه را بر دوش مردمی خواهد گذاشت که خود در تامین معیشت شان محتاج و درمانده شده اند .
🆔👉 @iran_novin1
Telegram
📎
🔴 تیم دفاع حقوقی #استیضاح #دونالد_ترامپ بیش از یک هفته قبل از آغاز #محاکمه استیضاح، از #پرونده استیضاح کنار می رود.
این تیم به سرپرستی #بوچ_بوورز و 4 وکیل دیگر ، بر سر #استراتژی دفاعی برای استدلال دفاعی با #پرزیدنت_ترامپ به اختلافات رسیده و از کار کناره گیری کردند .
تیم حقوقی #ترامپ بر این باور هستند که باید با استناد بر اصول #قانون_اساسی برای #دفاع ، #لایحه خود را آماده کنند؛ اما نظر پرزیدنت ترامپ بر این است که با لایحه های #تهاجمی پیش رفته و توجیه شود ماجرای #شورش #کاپیتول محصول #تقلب_انتخاباتی و عدم توجه مقامات #حقوقی و #قضایی به #اسناد و #شواهد #مدارک مستدل و عدم پذیرش بررسی انها توسط #دادگاهها می باشد و مسئولیت عواقب آن بر عهده آنها هست .
این یک اختلاف #استراتژیک اساسی در تدوین #لایحه_دفاعی است.
حالا که فقط یک هفته تا جلسه استیضاح سنا باقی است باید دید ترامپ چه طرحی برای دفاع در جلسه استیضاح در مجلس #سنا خواهد داشت .
این تیم به سرپرستی #بوچ_بوورز و 4 وکیل دیگر ، بر سر #استراتژی دفاعی برای استدلال دفاعی با #پرزیدنت_ترامپ به اختلافات رسیده و از کار کناره گیری کردند .
تیم حقوقی #ترامپ بر این باور هستند که باید با استناد بر اصول #قانون_اساسی برای #دفاع ، #لایحه خود را آماده کنند؛ اما نظر پرزیدنت ترامپ بر این است که با لایحه های #تهاجمی پیش رفته و توجیه شود ماجرای #شورش #کاپیتول محصول #تقلب_انتخاباتی و عدم توجه مقامات #حقوقی و #قضایی به #اسناد و #شواهد #مدارک مستدل و عدم پذیرش بررسی انها توسط #دادگاهها می باشد و مسئولیت عواقب آن بر عهده آنها هست .
این یک اختلاف #استراتژیک اساسی در تدوین #لایحه_دفاعی است.
حالا که فقط یک هفته تا جلسه استیضاح سنا باقی است باید دید ترامپ چه طرحی برای دفاع در جلسه استیضاح در مجلس #سنا خواهد داشت .