Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#جامعه_شناسی
☆4
#کارل_مانهایم
#تاثیر_پذیری :
از میان مهمترین عوامل فکری موثر بر مانهایم، میتوان به #هگل، #مارکس و #دیلتای اشاره کرد.
آنچه #هگل در خصوص مشروط شدن تاریخی روح بشر، روابط دیالکتیکی موجود بین پدیده های تاریخی و فرایند اندیشه گفته است، همگی در آثار مانهایم استفاده شده اند.
مانهایم از هگل مفهوم تاریخ را به مثابه فرایندی منتظم و پویا برگرفت و آموخت که به واقعیات و رخدادها، چونان پدیدهها و رویدادهایی مجزا، بلکه بهصورت مرتبط با نیروها و جریانهای غالب اجتماعی بنگرد.
مانهایم به تبعیت از هگل بود که به تاریخ چون فرایندی منتظم و پویا نگریست.
وی از طریق #لوکاچ با آثار #مارکس آشنا شد.
مانهایم در تمام عمر کوشید اصول روششناختی مارکس را در زمینه بررسی انسان، جامعه و تاریخ بهکار بندد.
او ایده مارکس را مبنیبر وجود پیوند بین ساختار اقتصادی جامعه و سازمان حقوقی و سیاسی آن پذیرفت.
مارکس مستقیماً بر دیدگاه #اتوپیایی مانهایم اثر گذاشت.
تاریخباوری مانهایم با ایده مارکس پیوند خورده است؛ مبنیبر اینکه شیوه های اندیشیدن با شیوه های عمل پیوند خورده اند.
مانهایم بر این باور رسید که ایده ها صرفاً از درون فرد سرچشمه نمیگیرند؛ بلکه در واکنش به تعیین کنندههایی شکل میگیرند که از بیرون ساختارهای اجتماعی سرچشمه میگیرند. او در حوزه جامعهشناسی شناخت نیز متأثر از نظریه ایدئولوژی مارکس بود.
وی همچنین از #دیلتای در تأکید بر عناصر اختیاری و مؤثر در جهت گیری و شکل دهی تفکر، دوگانگی در نظریه معرفت که بین نقش عناصر ارزشی در توسعه علوم دقیق و علوم فرهنگی میدهد؛ تمایز بین شناخت و تفسیر از یکسو، و تجربه و تفهم از سوی دیگر، و عدم اعتقاد به اینکه ورود ارزش به علم مستلزم عدم اعتبار قضاوتهای تجربی است، نیز تأثیر پذیرفته است.
#اثرگذاری_کارل_مانهایم
وی سهم پراهمیت و ماندگاری در رشته جامعهشناسی دارد، شهرت عمده وی به سبب پدید آوردن یکی از زیرشاخه های اصلی جامعه شناسی، یعنی #جامعه_شناسی_شناخت است.
وی کوشید نشان دهد که فرایند اجتماعی چطور در ارتباط متقابل با تفکر قرار دارد و با اینکه هیچگاه نتوانست ترکیبی منسجم ارائه کند اما به آن نزدیک شد.
مانهایم از خود نیز انتقاد میکرد و در مواردی تفکرات خود را نیز نقض میکرد.
آثار مانهایم از جمله تشخیص درد زمانه، بازسازی اجتماعی مبتنیبر برنامه ریزی و عقلگرایی و عقلگریزی، با اینکه کمتر از آثار اولیه او مورد توجه قرار گرفتند مناسب جامعه امروز و آینده به نظر میرسند و جامعهشناسان از آنها بهره میبرند.
مانهایم در مقدمه ای بر جامعه شناسی آموزش به مسائل و موضوعات آموزش و پرورش (نحوه آموزش و نحوه یادگیری، کیفیت آموزش و پرورش) پرداخته که امروزه در مسائل آموزشی و جامعهشناسی آموزش و پرورش از آن استفاده میشود.
وی #آموزش_از_راه_دور و #تلویزیون_آموزشی را پیشگویی کرده بود.
همچنین کوشش مانهایم را برای جلب مخاطبانی گسترده تر میتوان از روی عناوین یک رشته کتابهایی تشخیص داد که به تشویق او یک ناشر برجسته بریتانیایی تحت عنوان کلی و روشنگر مجموعه بین المللی کتب جامعه شناسی و بازسازی اجتماعی منتشر کرده بود.
این مجموعه در معرفی بسیاری از آثار جامعه شناختی به مردم انگلیس و در دسترس قرار دادن کتابهایی که پیش از این در دسترس آنها نبودند، بسیار مؤثر بود و به وسیعتر ساختن افق جامعه تقریباً بسته جامعه شناسان بریتانیایی کمک قابل توجهی کرد.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#جامعه_شناسی
☆4
#کارل_مانهایم
#تاثیر_پذیری :
از میان مهمترین عوامل فکری موثر بر مانهایم، میتوان به #هگل، #مارکس و #دیلتای اشاره کرد.
آنچه #هگل در خصوص مشروط شدن تاریخی روح بشر، روابط دیالکتیکی موجود بین پدیده های تاریخی و فرایند اندیشه گفته است، همگی در آثار مانهایم استفاده شده اند.
مانهایم از هگل مفهوم تاریخ را به مثابه فرایندی منتظم و پویا برگرفت و آموخت که به واقعیات و رخدادها، چونان پدیدهها و رویدادهایی مجزا، بلکه بهصورت مرتبط با نیروها و جریانهای غالب اجتماعی بنگرد.
مانهایم به تبعیت از هگل بود که به تاریخ چون فرایندی منتظم و پویا نگریست.
وی از طریق #لوکاچ با آثار #مارکس آشنا شد.
مانهایم در تمام عمر کوشید اصول روششناختی مارکس را در زمینه بررسی انسان، جامعه و تاریخ بهکار بندد.
او ایده مارکس را مبنیبر وجود پیوند بین ساختار اقتصادی جامعه و سازمان حقوقی و سیاسی آن پذیرفت.
مارکس مستقیماً بر دیدگاه #اتوپیایی مانهایم اثر گذاشت.
تاریخباوری مانهایم با ایده مارکس پیوند خورده است؛ مبنیبر اینکه شیوه های اندیشیدن با شیوه های عمل پیوند خورده اند.
مانهایم بر این باور رسید که ایده ها صرفاً از درون فرد سرچشمه نمیگیرند؛ بلکه در واکنش به تعیین کنندههایی شکل میگیرند که از بیرون ساختارهای اجتماعی سرچشمه میگیرند. او در حوزه جامعهشناسی شناخت نیز متأثر از نظریه ایدئولوژی مارکس بود.
وی همچنین از #دیلتای در تأکید بر عناصر اختیاری و مؤثر در جهت گیری و شکل دهی تفکر، دوگانگی در نظریه معرفت که بین نقش عناصر ارزشی در توسعه علوم دقیق و علوم فرهنگی میدهد؛ تمایز بین شناخت و تفسیر از یکسو، و تجربه و تفهم از سوی دیگر، و عدم اعتقاد به اینکه ورود ارزش به علم مستلزم عدم اعتبار قضاوتهای تجربی است، نیز تأثیر پذیرفته است.
#اثرگذاری_کارل_مانهایم
وی سهم پراهمیت و ماندگاری در رشته جامعهشناسی دارد، شهرت عمده وی به سبب پدید آوردن یکی از زیرشاخه های اصلی جامعه شناسی، یعنی #جامعه_شناسی_شناخت است.
وی کوشید نشان دهد که فرایند اجتماعی چطور در ارتباط متقابل با تفکر قرار دارد و با اینکه هیچگاه نتوانست ترکیبی منسجم ارائه کند اما به آن نزدیک شد.
مانهایم از خود نیز انتقاد میکرد و در مواردی تفکرات خود را نیز نقض میکرد.
آثار مانهایم از جمله تشخیص درد زمانه، بازسازی اجتماعی مبتنیبر برنامه ریزی و عقلگرایی و عقلگریزی، با اینکه کمتر از آثار اولیه او مورد توجه قرار گرفتند مناسب جامعه امروز و آینده به نظر میرسند و جامعهشناسان از آنها بهره میبرند.
مانهایم در مقدمه ای بر جامعه شناسی آموزش به مسائل و موضوعات آموزش و پرورش (نحوه آموزش و نحوه یادگیری، کیفیت آموزش و پرورش) پرداخته که امروزه در مسائل آموزشی و جامعهشناسی آموزش و پرورش از آن استفاده میشود.
وی #آموزش_از_راه_دور و #تلویزیون_آموزشی را پیشگویی کرده بود.
همچنین کوشش مانهایم را برای جلب مخاطبانی گسترده تر میتوان از روی عناوین یک رشته کتابهایی تشخیص داد که به تشویق او یک ناشر برجسته بریتانیایی تحت عنوان کلی و روشنگر مجموعه بین المللی کتب جامعه شناسی و بازسازی اجتماعی منتشر کرده بود.
این مجموعه در معرفی بسیاری از آثار جامعه شناختی به مردم انگلیس و در دسترس قرار دادن کتابهایی که پیش از این در دسترس آنها نبودند، بسیار مؤثر بود و به وسیعتر ساختن افق جامعه تقریباً بسته جامعه شناسان بریتانیایی کمک قابل توجهی کرد.
🆔👉 @iran_novin1