🔥 کانال ایران نوین (مردم سالاری انجمن های مردمی) 🔥
371 subscribers
8.07K photos
3.11K videos
71 files
4.61K links
🔥 کانال ایران نوین ( مردم سالاری انجمن های مردمی) 🔥

ایرانی آگاه

آزاد

و اباد

و با رفاه


🔥با ایران نوین، تا ایران نوین🔥
Download Telegram
[({🔥 @iran_novin1🔥})]

]🔥 ایران نوین 🔥[

مقاله علمی

#آثار_تجارت_خارجی_بر_رشد_اقتصادی_ایران

☆2

2. #ادبیات_و_مبانی_نظری

در ادبیات اقتصادی تأکید شده که ارتباط بین تجارت بین الملل و رشد متقابل است.
درباره اثر رشد اقتصادی بر تجارت بین الملل ، دو مسئله اساسی وجود دارد:

الف) اثر رشد بر شرایط مبادله
ب) اثر رشد- از طریق اثر بر تجارت بین الملل- روی رفاه اقتصادی(شون،1371).

غالباً برای بررسی نظری آثار رشد اقتصادی بر تجارت بین الملل فرض می شود که هر کشور دارای قابلیت های عوامل تولید و تکنولوژی مشخص و تغییرناپذیری است (دارای منحنی امکانات تولید معین است) و همچنین
سلیقه های مردم مشخص و غیر قابل تغییر است ( لذا، نقشه بی تفاوتی مشخصی دارند)، حال اگر قابلیتهای یک کشور از ناحیه عوامل تولید تغییر کند و یا تکنولوژی بهبود یابد، این تغییرات سبب میشود که منحنی امکانات تولید کشور تغییر مکان پیدا کند. تغییر در سلایق مردم یک کشور هم نقشه بی تفاوتی جدیدی را به دست میدهد. تمامی این تغییرات روی رابطه مبادله و حجم تجارت اثر میگذارد، اما اینکه تا چه حد رابطه مبادله و حجم تجارت تحت تأثیر واقع میشود، به مقدار و نوع تغییری بستگی دارد که رخ میدهد.

متقابلاً رشد اقتصاد نیز از تجارت تأثیر میپذیرد. با این حال، جنبه نظری آثار تجارت بر رشد اقتصادی، در مقایسه با جنبه نظری اثر رشد بر تجارت، کمتر توسعه یافته و مباحث غالباً ناکافی و کلی است.

آثار تجارت بین الملل بر رشد اقتصادی از سه بُعد :

○ عوامل تولید،
○ اثر بر بازار
○ و تخصیص مجدد منابع
قابل بررسی است.

از تجزیه و تحلیل آثار تجارت بین الملل بر عوامل تولید و مقادیر عرضه این
عوامل دو خط مشی مهم قابل استنباط است:
● اول، آنکه تجارت بین الملل مایل است اختلاف قیمت عوامل تولید را، که امکان دارد میان کشورها موجود باشد، حذف کند.
بدین ترتیب تجارت بین الملل آزاد ممکن است به صورت جانشین کاملی برای تحرک بین المللی عوامل تولید، عمل نماید.
● دوم، تجارت بین الملل نسبت های عوامل تولید موجود داخلی میان کشورها را افزایش میدهد.
حتی در نتیجه تجارت بین الملل ممکن است، عامل تولید نسبتاً فراوان تر، بیشتر نیز شود.

اولین مطلب، به تحرک عوامل تولید بین کشورها باز میگردد و دومین، مربوط به تغییرات مقدار عامل تولید درون یک
کشور است.

تغییرات اخیر مقدار عامل تولید، به سبب تغییرات قیمت آن که نتیجه تجارت
بین الملل است، صورت می پذیرد.

تغییر قیمت عوامل تولید دلالت ضمنی بر این نکته دارد که در داخل هر کشور توزیع درآمد تغییر خواهد کرد. برخی از عوامل تولید اجر و پاداش بیشتری دریافت خواهند کرد، هر چند که کاهش در عواید دیگران دیده می شود (هلر، 1370).

میزان بهبود در رشد حاصل از تجارت، به درجه اتکای کشور به تجارت خارجی بستگی دارد.
همچنین موفقیت استراتژی رشد آنها بستگی به توفیقی خواهد داشت که در ایجاد تأثیرپذیری ساختار تولید و مصرف داخلی از تغییر امکانات تجارت خارجی کسب نموده اند.

در نگرش تاریخی به تجارت بین المللی و مراحل تکوین آن می توان گفت که مبانی اولیه اثرگذاری تجارت خارجی بر رشد اقتصادی، به اندیشه های مکتب سوداگری در قرن 16 میلادی باز می گردد.

از دیدگاه این مکتب تراز تجاری مثبت، سبب شکوفایی و رشد اقتصادی می شود.
#طبیعت_گرایان در ابتدای قرن 18 معتقد بودند تجارت خارجی زمانی مفید است که بتواند قیمت کالاهای کشاورزی را بالا نگه دارد.

نظریه #کلاسیکها، بعد از طبیعت گرایان، عمده ترین نظریه طرفدار تأثیر مثبت تجارت بر رشد اقتصادی بود.
آنها تأکید داشتند و معتقد بودند که توسعه تجارت بین الملل، منجر به افزایش تخصص و کارایی در بخش های صادراتی شده و در نهایت باعث تخصیص مجدد منابع از بخشهای تجاری میگردد، که این پدیده میتواند به رشد تولید کمک نماید.

" #اسمیت " با طرح " نظریه #مولد_بودن " معتقد به تأثیر تجارت بین الملل بر توسعه بازار و ابعاد تقسیم کار است.
همچنین به نظر اسمیت تجارت خارجی، "روزنه ای برای مازاد" فراهم می آورد که این در حقیقت مقدمه نظریه " #صرفه_های_ناشی_از_مقیاس" است.
البته نظریه آدام اسمیت در حقیقت نظریه " #مزیت_مطلق" است و نمی توانست به این پرسش پاسخ دهد که اگر کشوری تمامی کالاها را از کشورهای دیگر ارزانتر تولید میکند (مزیت مطلق در تولید تمامی کالاها)، آیا نیازی به تجارت دارد؟
برای رفع نقص نظریه مزیت مطلق، " #ریکاردو" تجارت بین الملل را در چارچوب نظریه #ارزش- #کار خود مورد تحلیل قرار داد و نظریه معروف " #مزیت_نسبی" را ارائه نمود، که در واقع سنگ زیربنای نظریه تجارت آزاد بین المللی کنونی را تشکیل میدهد.

ادامه دارد
🆔👉 @iran_novin1
[({🔥 @iran_novin1🔥})]

]🔥 ایران نوین 🔥[

#بررسی_آثار_تجارت_خارجی_بر_رشد_اقتصادی_ایران

☆3

ریکاردو معتقد است با رشد جمعیت،
" #اجاره " به دلیل اصل قانون بازده نهایی نزولی، رو به افزایش میگذارد و با توجه به اینکه دستمزد واقعی ثابت است، سهم سود از کل درآمد ملی مرتباً کاهش مییابد. کاهش سود در نهایت موجبات کاهش سرمایه گذاری و رکود، و سکون اقتصادی را فراهم میآورد.

به عقیده ریکاردو، تجارت خارجی تنها راه جلوگیری از افزایش اجاره و تنزل سود است.

ریکاردو تجارت را نه تنها در شرایط قیمتهای ارزانتر کالا در دو کشور، بلکه در قیمتها و هزینه های نسبی تولید آنها نیز جست و جو کرد.

بزرگترین نقص نظریه ریکاردو، محدودیت هزینه تولید (فقط کار) بود که بسیار غیرواقع بینانه بود و بتدریج کنار
گذاشته شد. به طوری که از زمان کلاسیک های جدید، تحلیل و توجیه مزیت نسبی اصولاً بر تعیین و مقایسه هزینه فرصت تولید کالا و خدمات قرار گرفت.

در نظریه کلاسیکهای جدید نیز اگر تابع تولید و کشورها کاملاً مشابه باشند، خط امکانات تولید دو کشور موازی یکدیگر میشود و نرخ مبادله کالا نسبت به یکدیگر در دو کشور مساوی به دست خواهد آمد که در اینجا نیز انگیزه تجارت باقی نخواهد بود.

برای رفع کاستی نظریه کلاسیک ها، نظریه #فراوانی_نسبی هکشر و اوهلین در نیمه اول قرن بیستم مطرح شد و منافع تجارت را، حتی اگر دو کشور توابع تولید مشابهی داشته باشند، توجیه نمود.

از دیدگاه هکشر اوهلین هر کشور میبایست کالایی را تولید کند که منابع تولید آن کالا در آن کشور از فراوانی نسبتاً بیشتری برخوردار باشد.

به طور خلاصه اثر محرک دیگر تجارت بر توسعه در نظریه #مزیت_نسبی_هکشر_اوهلین تکرار شده است،
این نظریه با این فرض که همه در فناوری، شرایط تولید و اختلاف در سطح توسعه متفاوتند، و نیز بر اساس تفاوت نسبی در برخورداری از عوامل که از طبیعت ناشی میشود، شکل میگیرد.

بر عکس نظریه #استفاده_از_مازاد، نظریه هکشر اوهلین بر پایه فرض اشتغال کامل منابع در یک سطح مشخص فناوری و تولید بنا شده است.

این نظریه کشورها را به تخصص در تولید و صاردات کالاهایی، که نیاز به استفاده گسترده از عوامل تولید دارند، توصیه میکند.

اقتصاددانان کلاسیک و نئوکلاسیک جنبه های پویای تجارت را محور تفکر خود قرار ندادند، اما تا حدی که تأثیرات تجارت را بر رشد و توسعه در نظر گرفتند، هیچ تعارضی بین مطابقت یک کشور با مزیت نسبی اش و تسریع رشد آن مشاهده نکردند.

به طور کلی، اقتصاددانان کلاسیک، مزیت نسبی را به عنوان عامل تعیین کننده الگوی تجارت در نظر گرفتند.

در مورد جنبه های پویای تجارت، " #هابرلر " یکی از منافع غیر مستقیم یا به تعبیر وی منافع دینامیکی تجارت بین الملل را در فراهم آوردن ابزار مادی لازم نظیر: کالاهای سرمایه ای، ماشین آلات، مواد خام و کالاهای واسطه ای، و به تبع آن انتقال فناوری میداند. انتقال فناوری از خارج موجب تقلیل نسبت اضافی سرمایه به محصول میشود. تا آنجا که رشد اقتصادی به نرخ تراکم سرمایه و بهره وری سرمایه گذاری بستگی داشته باشد، مقدار کم نسبت اضافی سرمایه به محصول موجب شتاب در نرخ رشد کلی اقتصاد خواهد شد. " کوردن " با طرح
یک الگوی مبتنی بر " #محرک_عرضه " برای رشد، پنج اثر را بعد از اینکه کشوری درهایش بر روی، مطابق با منافع ایستای تجارت جهانی باز می شود، قابل مشاهده میداند.

اولین اثر، " #اثر_برخورد " ناشی از تجارت است و درآمد جاری افزایش می یابد.

در این صورت شاید اثر دوم " #اثر_انباشت_سرمایه " باشد، افزایش در انباشت سرمایه زمانی رخ می دهد که قسمت هایی از منافع ایستا سرمایه گذاری شود. به تعبیر دیگر، مقداری از درآمد واقعی از حال به آینده، به جای افزایش در مصرف کنونی انتقال می یابد.

اثر سوم ممکن است " #اثر_جانشینی " باشد، که احتمالاً از کاهش احتمالی در
قیمت نسبی کالاهای سرمایه ای به کالاهای مصرفی منجر خواهد شد. در صورتی که کالاهای سرمایه ای مبتنی بر واردات باشند، این قضیه به افزایش در نسبت سرمایه گذاری به مصرف، و افزایش در نرخ رشد منتهی میشود.

اثر چهارم احتمالا " #اثر_توزیع_درآمدی " است، توزیع درآمد در جهت عوامل تولیدی خواهد بود که به شدت در تولید صادرات استفاده میشوند. اگر میل به پس انداز در بین بخشها یا عوامل تولید متفاوت باشد، بر میل سراسری پس انداز و همچنین بر انباشت سرمایه اثر میگذارد.

سرانجام، " #اثر_وزنی_عوامل " است که بهره وری نسبی سرمایه و نیروی کار را در نظر میگیرد و منعکس کننده این واقعیت است که اگر میزان رشد محصول متوسط وزنی از میزانهای رشد سرمایه و نیروی کار باشد (با یک تابع کل بازده ثابت به مقیاس)، در این صورت اگر صادرات افزایش یابد و همچنین صادرات از عامل تولیدی استفاده کند که سریع ترین رشد را دارد، میزان رشد صادرات سریعتر افزایش مییابد.

ادامه دارد
🆔👉 @iran_novin1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 دلیل تلاش گلوبالیست ها بر ادامه‌ جنگهای بی پایان در خاورمیانه.

در جاده بین سلیمانیه و کرکوک مردم چاه آب زده و آب و آتش برای اولین بار!! ظاهر شده.

این بیان شخصی است که کلیپ را ارسال و بمانند یک معجزه از آن حرف می زند‌.

اما‌ واقعیت امر این است که چاه آب آنها به بستر گاز طبیعی رسیده و از چاه آب بیرون زده و در حال اشتعال هست.

با اینکه این افراد در میان چاه های نفت و پالایشگاه و حجم عظیم لوله های انتقال نفت زندگی می کنند، اما همچنان از این پدیده ساده تعجب میکنند.

تصور کنید ملتهای خاورمیانه‌ مجهز به دانش واقعی شده و از انبوه انرژی پراکنده در منطقه بهره برداری و این انرژی ها را به کالا و تولید تبدیل کنند، آیا شرکتهای غربی یارای رقابت با این مزیت نسبی برخوردار از انرژی ارزان را خواهند داشت؟

در آن صورت نباید این مدعیان سرمایه های جهانی، کارمند کارآفرین ها در خاورمیانه شوند؟

مثلا خانواده راکفلر کارمند یک شرکت عراقی و خانواده روچفلد کارمند کارآفرینی در ایران و جف بروس کارمند یک کارآفرین عربستانی شود.

بله؛ #مزیت_نسبی_برخوردار_از_انرژی دلیل همه جنگها و تروریستهایی هست که توسط سلطه گران تحمیل شده اند.