🔥 کانال ایران نوین (مردم سالاری انجمن های مردمی) 🔥
368 subscribers
8.07K photos
3.11K videos
71 files
4.61K links
🔥 کانال ایران نوین ( مردم سالاری انجمن های مردمی) 🔥

ایرانی آگاه

آزاد

و اباد

و با رفاه


🔥با ایران نوین، تا ایران نوین🔥
Download Telegram
[({🔥 @iran_novin1🔥})]

]🔥 ایران نوین 🔥[

#مبانی_دمکراسی

#سکولاریسم_به_زبان_ساده

قسمت نهم

#منتقدان_سکولاريسم ( 2 )

يک نقد ديگر به سکولاريسم، که رابطه ی خيلی نزديکی با انتقاد قبلی دارد، اين است که :
سکولاريسم نمی تواند مبنای محکمی برای اخلاقيات فراهم کند.

به گفته ی منتقدانی که اين ايراد را پيش می کشند، اخلاقيات نيازمند وجود اصول يا ارزش هايی ماوراءطبيعي، ابدي، و مطلق است و فلسفه های ماترياليستی يا اين جهانی نمی توانند چنين اصولی را فراهم کنند.

هنگامی که نظام های سياسی و اجتماعی از چنين اصول و ارزش هايی رويگردان شوند، در قلمرو اخلاق نيز حرفی برای گفتن ندارند – و چنين نظام اجتماعی فاقد اخلاقی به هرج و مرج، فساد، و نابودی می انجامد. 

مشکل اصلی اين ايراد آن است که فرضيات بسياری می کند که نمی تواند درستی شان را نشان دهد.

اگر خدا وجود داشته باشد، اگر ارزش های ماوراءطبيعی وجود داشته باشد، اگر اين ارزش ها برای اخلاقيات ضروری باشند، و اگر فلسفه های ماترياليستی نتوانند مبنايی برای اخلاقيات فراهم کنند – و بسياری فرض های ديگر که درستی شان همين قدر جای سئوال دارد، آنگاه اين ايراد می تواند درست باشد. متأسفانه، هر کدام از اين فرض ها به راحتی ممکن است غلط از آب درآيند.
و دلايلی قوی داريم که بگوييم بسياری از اين فرض ها حقيقتاً غلط هستند.
تنها چيزی که برای ردّ اين ايراد لازم است، اين است که يکی از فرض هايش غلط باشند، و از آنجا که بسياری از آنها مشکوک هستند، خود ايراد هم در بهترين حالت مشکوک است. 

يک مشکل ديگر اين ايراد اين است که حتی اگر بپذيريم که همه ی فرضيات آن به معنای عام درست هستند، چگونه می توانيم بپذيريم که به معنای خاص هم درست باشند؟
به بيان ساده، ما نمی توانيم وجود خدايی عام و ارزش های ماوراءطبيعی عامی را بپذيريم، بلکه بايد وجود خدايی خاص، ارزش هايی خاص و نظام اخلاقی خاصی را بپذيريم.
اما کدام نظام را بايد پذيرفت و آن را به عنوان مبنای نظام اجتماعی و سياسی به کار بست، چنان که بر کسانی هم که خدايی ديگر و اصول دينی ديگری دارند قابل اعمال باشد؟
اگر نتوان پاسخ درستی به اين پرسش داد، آنگاه برای يک جامعه ی آزاد و تکثر گرا، سکولاريسمی بی طرف ارجحيت می يابد که هيچ نظام دينی خاصی را نپذيرد، بر صدر ننشاند و نکوشد تا آن را بر همگان تحميل کند. 

🆔👉 @iran_novin1
[({🔥 @iran_novin1🔥})]

]🔥 ایران نوین 🔥[

#مبانی_دمکراسی

#سکولاریسم_به_زبان_ساده

قسمت دهم

#منتقدان_سکولاريسم ( 3 )


سرانجام، ايراد بی مايه ای که مطرح می شود اين است که :

فرآيند سکولاريزاسيون موجب می شود که مردم از ريشه های دينی و فرهنگی خود بيگانه شوند.

عموماً اين ايراد از جانب مسيحيان محافظه کار مطرح می شود، اما مسمانان و يهوديان محافظه کار هم چنين ايرادی به سکولاريسم گرفته اند.

به نظر اينان، در يک جامعه ی سکولار، زوال سيطره ی سنت دينی باعث می شود که مردم هرچه کمتر مجال يابند تا سنت دينی و آموزه هايی را بيآموزند که مبانی فرهنگ شان را تشکيل می دهند. 

اين استدلال جالب، اما بی ثمری است.

درست است که آمريکايی های امروز بسيار کمتر از آمريکايی های قرن نوزدهم در مورد مسيحيت می دانند، اما با اينکه اين واقعيت از منظر صرف تعليمی جای تأسف دارد، اما نمی تواند يک استدلال سياسی يا اجتماعی محسوب شود.

مردم از تاريخ يونان باستان يا دين، سياست، و فرهنگ رومی هم کمتر از گذشته می دانند – فرهنگ هايی که بی شک نقش مهمی در شکل گيری کل فرهنگ غربی داشته اند.
اين جهل اسف بار است، اما دليل نمی شود که ارزش های دينی يونانی يا رومی را وارد نظام سياسی يا نهادهای فرهنگی مان کنيم.
فقدان معلومات مردم از تاريخ مسيحيت و سنت های آن هم به همين دليل اسف بار است و نه بيشتر. 

البته، رهبران محافظه کار دينی با اين پاسخ موافق نيستند.
هدف آنان ارتقای نظام دينی شان ، با جذب پيروان جديد و با تشويق پيروان فعلی به وفاداری بيشتر است.
هنگامی که تسلط بر دولت و نيز سيطره بر فرهنگ عمومی را از دست بدهند، نيل به اين اهداف هرچه دشوار تر می شود.

هنگامی که قرار باشد به عنوان يک حريف برابر با ديگر اديان و فلسفه ها به هماوردی بپردازند، احتمال غلبه ی عام يافتن شان هرچه کمتر می شود.

طبيعتاً، آنها موافق چنين وضعی نيستند – اما، در جامعه ی سکولار ، در اين مورد کار چندانی از دست رهبران دينی بر نمی آيد.
اگر عقايدشان طالب پيدا کند، اين تنها به خاطر جذابيت خود آن عقايد است.

هنگامی که از دولت يا فرهنگ استمداد می طلبند، در اصل پذيرفته اند که عقايدشان به تنهايی از پس جلب مخاطب برنمی آيند. 

مسلماً هيچ خطايی در اين ادعا نيست که مردم نبايد سکولاريسم را به عنوان مبنای فلسفه ی شخصی شان، و مبنای پيشبرد زندگی شان بپذيرند – در بازار عقايد، حضور ديدگاه های گوناگون و رقيب غنيمتی است. اما تنها آن فلسفه هايی می توانند به درستی و صادقانه طالب کنار نهادن سکولاريسم به عنوان ميدان عمومی رقابت اديان بر سر اعتقادات شهروندان باشند که در پی چيرگی بر جامعه و تعطيلی اين بازار هستند.

مردم می توانند از دين روی گردانند. 

خطای دوم اينکه، هر کوششی برای حمله به سکولاريسم اساساً حاکی از پذيرش اين مطلب است که متوليان دين تنها با اتکا به انتخاب فردي، خصوصی و اختياری مردم، قادر به جلب نظر و حمايت آنان نيستند.
اين مطلب می تواند کاملاً درست باشد، اما پذيرش آن برای دين مداران ويرانگر است - هرچند به نظر می رسد که هنوز هم رهبران دينی دشمن سکولاريسم متوجه اين نکته نشده اند.
آنها، به دلايلي، از فهم اين نکته باز می مانند که دينی که با حمايت و/ يا اجبار عمومی به مردم تحميل شود فاقد ارزش است.
اگر آنها واقعاً معتقد باشند که زور و اجبار تنها راه بقای دين است، آنگاه پذيرفته اند که خود دين فاقد ارزش است – و اين مطلب نظر سکولارها را تأييد می کند که برای رسيدن به خير عمومي، دين اصلاً ضرورتی ندارد. 

#پایان .

در سلسله گفتارهای فوق که در 10 بخش ارایه گردید ، ابعاد مختلف سکولاریسم به زبان ساده تبیین شده است .

امید که برای افزایش شناخت گرامی ها مفید واقع شده باشد .

🆔👉 @iran_novin1
[({🔥 @iran_novin1🔥})]

]🔥 ایران نوین 🔥[

#مبانی_دمکراسی
#قوه_قضاییه_مستقل

٭ قوه قضائیه مستقل به مردم اطمینان می دهد که تصمیمات دادگاهها بر اساس قوانین کشور و قانون اساسی خواهد بود و بستگی به تغییر قدرت سیاسی یا فشار از سوی اکثریتی موقت ندارد. با اعطای چنین استقلالی، سیستم قضایی درجامعه دموکراسی به عنوان حافظ حقوق مردم و آزادی آنها عمل می کند.

قضات مستقل و مجرب، پایه و اساس سیستمی از دادگاههای قانونی، عادلانه، بی طرف و تضمین شده از سوی قانون اساسی هستند که به عنوان قوه قضائیه شناخته می شود.

این استقلال به این معنا نیست که قضات می توانند تصمیماتی بر اساس تمایلات
شخصی بگیرند بلکه آنها آزاد هستند تا تصمیماتی قانونی را اتخاذ کنند — حتی اگر آن تصمیمات با دولت یا گروههای قدرت درگیر در ماجرا، در تناقض باشند.


٭ درجوامع دارای دموکراسی، استقلال در مقابل فشار سیاسی اعمال شده توسط مقامات منتخب و قانون گذاران، ضامن بی طرفی قضات است. احکام قضایی باید بی طرفانه باشند و براساس حقایق
موجود، شایستگی افراد و استدلال های قانونی و قوانین مربوط صادر شوند، بدون هیچگونه محدودیت یا اعمال نفوذ ناشایست از سوی گروههای ذینفع.
این اصول تضمین کننده تساوی افراد در برابر حمایت قانون است.

٭ قدرت قضات در بررسی قوانین عمومی و اعلام نقض قانون اساسی به وسیله آنها، به عنوان مانعی بنیادی بر سر راه سوءاستفاده احتمالی از قدرت توسط حکومت عمل می کند – حتی اگر دولت
با اکثریت آرا انتخاب شده باشد. با این حال، این قدرت مستلزم آن است که دادگاهها، مستقل انگاشته شوند و بتوانند تصمیمات خود را مبتنی بر قانون و نه بر اساس ملاحظات سیاسی اتخاذ نمایند.

٭ قضات چه منتخب باشند و چه منصوب باید امنیت شغلی و دوره ٔ خدمت تضمین شده به وسیله قانون داشته باشند تا بتوانند بدون نگرانی از فشار یا حمله از سوی آنهایی که مناصب قدرت را در دست دارند، تصمیم گیری کنند. یک جامعه مدنی با تأمین آموزش و حقوق کافی نشان می دهد که به اهمیت قضات مجرب واقف است.

٭ اعتماد به بی طرفی سیستم دادگاهها — در این که به عنوان بخشی "غیرسیاسی" از دولت انگاشته می شوند — منشا اصلی قدرت و مشروعیت
آنها است.

٭ با این حال دادگاههای یک کشور درست به همانٔ اندازه سایر نهادهای آن مورد تفسیر، موشکافی و انتقاد مردم قرار می گیرند و از این جهت مصونیتی ندارند. آزادی بیان متعلق به همه است: قضات
و منتقدانشان.

٭ اصول اخلاقی قضایی به منظور اطمینان یافتن از بی طرفی قضات، از آنها می خواهد که از تصمیم گیری در مواردی که در آن دچار تضاد منافع
هستند خودداری کنند.

٭ در جامعه دموکراسی نمی توان به دلیل شکایات کوچک و یا در پاسخ به انتقادات سیاسی، قضات را برکنار کرد. فقط به دلیل جرم های جدی و یا تخلف، از طریق مراحل طولانی و پیچیده احضار به دادگاه و محاکمه — چه در برابر قانون گذاران و چه در برابر هیئت منصفه دادگاهی جداگانه، می توان قضات را برکنار کرد.

ادامه دارد
🆔👉 @iran_novin1
[({🔥 @iran_novin1🔥})]

]🔥 ایران نوین 🔥[

#مبانی_دمکراسی

#دولت_پاسخگو

دولت پاسخگو به این معنااست که کارکنان عالیرتبه دولت – انتخابی و یا انتصابی — موظفند درباره تصمیامت و اقداماتشان به شهروندان توضیح دهند.

پاسخگویی دولت با استفاده از مکانیسم های مختلفی حاصل می شود — سیاسی، قانونی و اجرایی — که به منظور جلوگیری از فساد وضع شده اند و تضمین می کنند که کارکنان دولت همواره پاسخگو و در دسترس مردم باشند.
در صورت عدم وجود چنین مکانیسم هایی امکان رشد فساد وجود دارد.

(در طول سالهای طولانی عالی ترین مقام جمهوری اسلامی نه تنها در مقابل هیچ احدی پاسخگو نبوده، بلکه او را منتخب خدا و منتصب امام زمان دانسته و حتی گاها دریافت وحی و کشف روحانی نیز به ایشان منتصب کرده اند و ایشان حتی یک مورد جلسه نشست خبری با حضور خبرنگاران نیز نداشته اند . یعنی حاضر به هیچ پاسخگویی نیستند و این یعنی نقض اصول دمکراسی در جمهوری اسلامی که یکی از عوامل بروز فساد گسترده سازمان یافته است . )

٭ مکانیسم اصلی پاسخگویی سیاسی، انتخابات آزاد و عادلانه است. انتخابات و دوره های خدمت معین، مقامات انتخاب شده را مجبور می کند که در مورد عملکرد خود پاسخگو باشند و برای رقبای انتخاباتی فرصتی فراهم آورند تا به شهروندان، سیاست های جایگزین را ارائه کنند. اگر رای دهندگان از عملکرد یکی از مقامات راضی نباشند، ممکن است زمانیکه دوره خدمتش به پایان می رسد، به او رای ندهند.

٭ این امر که مقامات دولتی به چه میزان از لحاظ سیاسی پاسخگو هستند، بستگی دارد به این که مقام شان انتصابی است یا انتخابی، دوره خدمت آنها چه مدت است و چند دوره می توانند انتخاب شوند.

٭ مکانیسم های پاسخگویی قانونی شامل این موارد است:
قانون اساسی،
مصوبات قوه مقننه،
احکام،
قوانین،
دستورالعمل ها و دیگر ابزارهای قانونی که تعیین می کنند مقامات دولتی چه کارهایی را می توانند انجام دهند و چه کارهایی را منی توانند و دیگر این که شهروندان چگونه می توانند بر علیه مقاماتی که اقداماتشان رضایت بخش نیست، اقدام کنند.

٭ وجود قوه قضایی مستقل شرط اصلی موفقیت در امر پاسخگویی قانونی است، که به عنوان محل دادرسی ای که شهروندان دعاوی خود علیه دولت را به آنجا می برند در خدمت مردم است.

٭ مکانیسم های پاسخ گویی قانونی شامل موارد زیر است:

• مقررات اخلاقی و اصول رفتاری برای مقامات دولتی، که نمایی کلی از شیوه های غیر قابل قبول ارائه می دهد؛

• تضاد منافع و قوانین مربوط به علنی کردن دارایی ها، مقامات دولتی را مستلزم می دارد که منبع درآمد و دارایی های خود را علنی کنند تا شهروندان بتوانند قضاوت کنند که آیا منافع مالی مقامات احتمالا به طور ناشایست اقدامات آنها را تحت تاثیر قرار می دهد یا خیر؛

• "قوانین قابل دسترس همگان" ، مدارک و صورت جلسات دولتی را در دسترس مطبوعات و عموم قرار می دهد؛

• لزوم مشارکت شهروندان، ایجاب می کند که در برخی تصمیمات دولت باید نظرات مردم لحاظ شود؛ و

• بررسی قضایی، به دادگاه ها این قدرت را می دهد که تصمیمات و اقدامات مقامات و سازمان های دولتی را بررسی کند.

٭ مکانیسم های پاسخگویی اجرایی شامل اداراتی در سازمان ها یا وزارتخانه ها و شگردهایی در پروسه های اجرایی است و طوری تنظیم شده اند تا تضمین
نمایند که تصمیمات و اقدامات مقامات دولتی منافع شهروندان را مد نظر دارد.

٭ مکانیسم های پاسخگویی اجرایی شامل موارد زیر است:

• سازمان های فریاد رس مردم، مسئول شنیدن و پرداخنت به شکایات شهروندان می باشند؛

• حسابرس های مستقل که استفاده از سرمایه های ملی را به دقت مورد بررسی قرار می دهند تا نشانه هایی از سوء استفاده بیابند؛

• دادگاه های اجرایی ای که به شکایات شهروندان در مورد تصمیمات ادارات رسیدگی می کنند؛

• قوانین اخلاقی ای که از به اصطلاح " افشاگران" — کسانی در بین افراد دولتی که در مورد فساد یا سوء استفاده از قدرت دولتی به افشا گری می پردازند — در برابر اقدامات تلافی جویانه حمایت می کند.

ادامه دارد
🆔👉 @iran_novin1
[({🔥 @iran_novin1🔥})]

]🔥 ایران نوین 🔥[

#مبانی_دمکراسی

#وظایف_شهروندان

حکومت مردم سالار، برخلاف نظام ديکتاتوری، براى خدمت به مردم شکل گرفته است، اما مردم نيز بايد به قوانین و دستورات مردم سالارى حاکم، پایبند باشند.
حکومت هاى مردم سالار برای شهروندان آزادى هاى بسیاری از جمله آزادى مخالفت با حکومت و انتقاد از آن را قايلند. شهروندان حکومت مردم سالار بايد از حس مشارکت، فرهنگ و حتى بردباری برخوردار باشند.

٭ شهروندان، آگاه اند که در حکومت مردم سالار، تنها حقوق به آنان تعلق نمى گیرد، بلکه مسئوليت هايى نيز بر عهده شان است.
آنان مى دانند که مردم سالارى به صرف وقت و کار سنگني احتياج دارد _ حکومتى از دل مردم، نيازمند وجود تيزبينى و پشتيبانى دائمي از جانب مردم است.

٭ در برخى از حکومت هاى مردم سالار، مشارکت مدنى مردم به شکل خدمت آنان در هيئت هاى منصفه يا خدمت نظام و يا خدمات ملى غیر نظامى اجبارى است. الزامات ديگر، مربوط به همه حکومت هاى مردم سالار مى شوند و تنها بر عهده شهروندان می باشد — مهم ترين آنان احترام به قانون است.
پرداخت صحيح ماليات ها، پديرفتن مرجعيت دولت منتخب و احترام به حقوق افرادى که ديدگاه هاى متفاوت دارند، نمونه هاى ديگرى از وظايف شهروندان به شمار مى روند.

٭ شهروندان حکومت مردم سالار مى دانند که براى سود بردن از حمايت حکومت از حقوقشان، بايد بار مسئوليت جامعه را بر دوش گريند.

٭ در جوامع آزاد گفته مى شود:
حکومت حاکم بر مردم متناسب با لياقت آن ها است. براى موفقيت مردم سالاری، لازم است که شهروندان فعال باشند نه منفعل، چرا که موفقيت يا شکست حکومت بر عهده آنان است و نه هيچ کس ديگر. در ازاى آن، مقامات حکومتى مى دانند که بايد برخورد با تمام شهروندان، يکسان باشد و رشوه خوارى جايى در حکومت مردم سالار ندارد.

٭ در يک نظام مردم سالار، افراد ناراضى از رهبران جامعه مى توانند آزادانه و در آرامش، شرايط تغيیر را فراهم سازند — يا در زمان انتخابات به کسانی غیر از رهبران حاکم راى دهند.

٭ براى سلامت حکومت هاى مردم سالار، راى دادن گاه به گاه مردم کافى نيست. توجه، وقت و تعهد عده زيادى از شهروندان که خواستار حمايت دولت
از حقوق و آزادى هايشان هستند، لازم است.

• در حکومت مردم سالار، شهروندان به احزاب سياسى مى پيوندند و براى پیروزى نمايندگان منتخبشان مبارزه مى کنند. آنان اين حقيقت را مى پذيرند که ممکن است قدرت همواره در دست حزب آنان نباشد.

• آنان آزادند نامزد انتخابات شوند يا مدتى در جايگاه مقامات منتخب مردم به خدمت بپردازند.

• آنان براى طرح مسايل محلى يا کشورى از مطبوعات آزاد استفاده مى کنند.

• آنان به عضويت اتحاديه هاى کار، گروه هاى اجتماعى و انجمن هاى تجارى در مى آيند.

• آنان به عضويت نهاد هاى داوطلبانه خصوصى فعال در زمينه علايقشان در مى آيند. اين سازمان ها ممکن است در زمينه مذهب، فرهنگ قومی، مطالعات آکادميک، ورزش، هنر، ادبيات، بهبود اوضاع محل، تبادل بني المللى دانشجويان يا موضوعات فراوان ديگرى فعال باشند.

• تمام اين گروه ها — بدون آن که فاصله شان از حکومت، اهميتى داشته باشد – در پرمايگى و سلامت مردم سالاريشان سهيم هستند.

ادامه دارد
🆔👉 @iran_novin1
[({🔥 @iran_novin1🔥})]

]🔥 ایران نوین 🔥[

#مبانی_دمکراسی

#تحصیلات_و_مردم_سالاری

تحصيل حق جهانی بشر است. اين حق همچنني وسيله ای برای دست يافتن به ساير حقوق بشر و ابزار قدرت بخش اجتماعی و اقتصادی است.
كليه كشورهای جهان از طريق اعلاميه جهانی حقوق بشر موافقت خود را با برخورداری همه انسان ها از حق
تحصيل اعلام كرده اند.

٭ همه جوامع، عادات ذهنی، معيارهای اجتماعی ، فرهنگ و مطلوبات خود را از يك نسل به نسل دیگر منتقل می كنند. ارتباط مستقيمی بین تحصيلات و ارزش های مردم سالاری وجود دارد:

در جوامع مردم سالار، مطالب و تمرينهای درسی از روش های حاكميت مردم سالار حمايت می كنند.

٭ اين روند انتقال آموزشی در يك حكومت مردم سالار ضروری است، زيرا نظام های مردم سالار تاثیر گذار، حكومت هايی پويا و رو به تكامل هستند كه به تفكر مستقل شهرواندنشان نياز دارند.
شرايط تحولات مثبت اجتماعی و سياسی در دستان شهروندان قرار دارد. حكومت ها نبايد تحصيلات را وسيله ای برای كنترل اطلاعات و شستشوی مغزی
دانش آموزان و دانشجويان بدانند.

٭ حكومت ها بايد همانگونه كه در دفاع از شهروندانشان می كوشند برای آموزش، ارزش قايل شوند و منابع لازم آن را فراهم سازند.

٭ سواد آموزی برای مردم، امكان كسب آگاهی را از طريق روزنامه ها و كتاب ها فراهم می سازد.
شهروندان آگاه برای ارتقا مردم سالاری در جايگاه بهتری قرار دارند.

٭ نظام های آموزشی حكومت های مردم سالار، مانع از آموزش نظريه های سياسی ديگر يا روش های حكومتی نمی شوند. حكومت های مردم سالار دانش آموزان
و دانشجويان را به طرح بحث های منطقی بر اساس پژوهش دقيق و درك كامل تاريخ تشويق می كنند.

٭ گروه های خصوصی و مذهبی بايد در تاسيس مدارس آزاد باشند يا اوليا می توانند آموزش فرزندانشان را در منازل انتخاب نمايند.

٭ مدارس دولتی بايد بدون در نظر گرفتن پيش زمينه قومی يا مذهبی، جنسيت يا ناتوانی های جسمی به طور مساوی در اختيار همه شهروندان باشند.

٭ اصول و رسوم مردم سالاری بايد آموزش داده شوند تا مردم از امكانات و مسئوليت هايشان به عنوان شهروندان آزاد آگاه شوند و قدر آنها را بدانند.

٭ آموزش برای تابعيت مردم سالارانه شامل آگاهی از تاريخ كشور و جهان و اصول بنيادين مردم سالاری است.

٭ برنامه آموزشی حكومت های مردم سالار شامل تاريخ، جغرافیا، اقتصاد، ادبيات، فلسفه، حقوق، هنرها، علوم اجتماعی ، رياضی و علوم است كه در
اختيار همه دانش آموزان و دانشجويان — اعم از دختر و پسر — قرار دارد.

٭ دانش آموزان و دانشجويان بايد همچنین در تشكيل كانون ها و انجام فعاليت هايی كه اصول مردم سالاری در آنها به اجرا در می آيد آزاد باشند. به
عنوان نمونه:

• رهبری دانش آموزان و دانشجويان باعث تجربه اندوزی آنان در روند مردم سالاری می شود.

• انتخابات آزمايشی به دانش آموزان و دانشجويان مشاركت شهروندان را آموزش داده، عادت رای دادن دایمی را در آنها پرورش می دهد.

• انتشارات مربوط به مدرسه به دانش آموزان نقش رسانه آزاد و خبرنگاری مسئولانه را آموزش می دهد.

• كانون های مدنی باعث افزايش ارتباط با اجتماعات بزرگتر می شوند.

ادامه دارد
🆔👉 @iran_novin1
[({🔥 @iran_novin1🔥})]

]🔥 ایران نوین 🔥[

#مبانی_دمکراسی

#انتخابات_ازاد_و_عادلانه

انتخابات آزاد و عادلانه به مردمی که در اجتماع دموکراسی پارلمانی زندگی می کنند اجازه می دهد تا ساختار سیاسی و مسیر سیاست گذاری های آتی دولت خود را تعیین کنند.

٭ انتخابات آزاد و عادلانه احتمال انتقال صلح آمیز قدرت را افزایش می دهد. چنین انتخاباتی تضمین می کند که نامزدهای بازنده، اعتبار نتایج انتخابات را می پذیرند و قدرت را به دولت جدید واگذار می کنند.

٭ انتخابات، به تنهایی، دموکراسی را تضمین منی کند زیرا دیکتاتورها می توانند از امکانات دولتی جهت مداخله و تحریف روند انتخابات استفاده کنند.

٭ انتخابات آزاد و عادلانه مستلزم امور زیر است:

• حق رای همگانی برای تمام مردان و زنان واجد شرایط رای دادن — جوامع دموکراسی این حق را از اقلیت ها و از کار افتاده ها نمی گیرند یا فقط این
حق را به با سوادها یا افراد صاحب دارایی نمی دهند.

• آزادی ثبت نام به عنوان یک رای دهنده یا نامزد شدن برای احراز پست دولتی

• آزادی بیان برای نامزدها و احزاب سیاسی — جوامع دموکراسی محدودیتی برای نامزدها یا احزاب سیاسی، در انتقاد از عملکرد مقامات مسئول فعلی قائل نیستند.

• فرصت های بسیار برای هیئت انتخاب کنندگان جهت دریافت اطلاعات بیطرفانه از مطبوعات آزاد

• آزادی گردهمایی برای برگزاری برنامه ها و تجمعات سیاسی

• قوانینی که لازم بدانند نمایندگان احزاب در روز انتخابات از محل های رای گیری دور باشند — کارمندان انتخابات، کسانی که به صورت داوطلبانه در محل های رای گیری مشغول به فعالیت هستند و بازرسین بین المللی می توانند در روند رای گیری به رای دهندگان کمک کنند نه در انتخاب شخصی که به آن رای می دهند.

• سیستمی بی طرف یا متعادل برای برگزاری انتخابات و رسیدگی در مورد صحت و سقم نتایج آن — کارمندان آموزش دیده انتخابات می بایست از لحاظ سیاسی وابسته به حزبی نباشند و اینکه افراد ناظر بر انتخابات باید از میان نمایندگان احزاب شرکت کننده در انتخابات باشند.

• محل های رای گیری در دسترس عموم، فضای خصوصی برای رای دادن، صندوق های رای گیری محفوظ و شمارش آراء به صورت شفاف.

• رای گیری مخفی — رای گیری از طریق برگه های رای مخفی این امر را تضمین می کند که انتخاب حزب یا نامزدی از سوی فرد نمی تواند بر علیه او استفاده شود.

• منع قانونی تقلب در انتخابات — باید قوانین لازم الاجرایی برای جلوگیری از دستکاری در رای گیری وجود داشته باشند ( مانند شمارش دوباره، رای دادن افراد غیر واقعی).

• روند شمارش دوباره و رسیدگی به اعتراضات — پروسه ها و مکانیسم هایی برای بررسی مجدد مراحل انتخابات باید به اجرا درآید تا تضمین کند که انتخابات به صورت صحیح انجام شده اند.

٭ روش های رای گیری — در کشورهای مختلف و حتی در یک کشور به طرق مختلف انجام می شود که به شرح زیر می باشند:

• برگه های رای کاغذی — رای ها بر روی کاغذ علامت زده یا سوراخ می شوند.

• برگه های رای با عکسی از نامزدها یا نمادهای احزاب تا شهروندان بی سواد بتوانند رای درست را به صندوق ها بیاندازند.

• سیستم الکترونیکی — رای دهندگان به وسیله دستگاه هایی با صفحه نمایش لمسی یا کلید فشاری رای می دهند.

• برگه های رای افراد غایب — به افرادی که قادر نیستند در روز انتخابات در رای گیری شرکت کنند اجازه می دهد که برگه های رای را قبل از انتخابات به صندوق ها بیاندازند.

ادامه دارد
🆔👉 @iran_novin1
[({🔥 @iran_novin1🔥})]

]🔥 ایران نوین 🔥[

#مبانی_دمکراسی

#فدرالیسم

هنگامى كه گروه هاى متفاوتى از مردم آزاد با زبان ها، باورهاى مذهبى يا معيارهاى فرهنگى متفاوت زندگی در چهار چوب قانون اساسى واحدی را انتخاب مى كنند، انتظارشان اين است كه از استقلال محلى و امكانات برابر اقتصادى و اجتماعى برخوردار باشند.

در نظام حكومتى فدرال كه قدرت در سطوح محلی، منطقه اى و كشورى تقسيم مى شود اختيارات در دست مقامات منتخبى قرار می گیرد كه سياست هاى متناسب با نيازهاى محلى و منطقه اى را در نظر مى گريند و به كار مى بندند. آنان با حكومت كشورى و يكديگر همكارى مى نمايند تا مشكلات فراوان كشور را از سر راه بردارند.

٭ فدراليسم نظام تقسيم قدرت و تصميم گريى بین دو يا چند حكومت است كه به صورت آزاد انتخاب شده اند و حوزه اختياراتشان، مردم و مناطق جغرافيايى مشتركی را در بر مى گیرد. اين
نظام امكان تصميم گريى در مواردى كه نتايج آن به سرعت مورد نياز است — هم در اجتماعات محلى و هم در سطوح بالاتر حكومتى — را ايجاد و از آن
حمايت مى كند.

٭ فدراليسم پاسخگو بودن حكومت را در برابر مردم افزايش مى دهد و با فراهم ساختن امكان طرح و اجراى قوانین محلی، به مشاركت مردمى و مسئوليت پذيرى آنان كمك مى نمايد.

٭ نظام فدرال، توسط يك قانون اساسى مكتوب اختيار دهنده و تعيین كننده مسئوليت هاى مشترك مربوط به هر سطح از حكومت تقويت مى شود.

٭ در عني حال كه معمولا بر سر برآوردن نيازهاى محلى توسط حكومت محلی، توافق وجود دارد، بهترين راه برخورد با برخى از مسايل، سپردن آنان به حكومت كشورى است. به عنوان نمونه مى توان
از موارد دفاع، معاهده هاى بين المللی، بودجه هاى فدرال و خدمات پستى نام برد.

٭ دستورات محلی، نشانگر اولويت هاى اجتماعات محلى براى زندگى است. گشت پليس و آتش نشانی، اداره مدارس و قوانین بهداشت و ساختمانی از جمله مواردى هستند كه اغلب به صورت محلى طرح و اجرا مى شوند.

٭ در نظام فدرال، روابط ميان حكومتى بدان معنا است كه حكومت هاى مختلف (كشوری، منطقه اى و محلی) در زمان نياز به برخورد مشاركت آميز در مسايل مربوط به اختيارات قانونی، با يكديگر
همكارى مى كنند. ميانجى گرى در اختلافات بین منطقه اى اغلب از اختيارات حكومت كشورى است.

٭ در كشورى كه از لحاظ جغرافيايى پهناور و داراى اقتصادى متنوع است، نابرابرى هاى موجود در درآمد و تامین اجتماعى مناطق مى تواند از طريق تدابیر توزيع مجدد ماليات ها به وسيله حكومت كشورى رفع شود.

٭ نظام فدرال، پاسخگو و همه گیر است. شهروندان در تمام سطوح مى توانند نامزد كسب مقامات حكومتى شوند. حكومت هاى محلى و منطقه اى بيشترين مقام ها و شايد بيشترين شرايط را براى
ايجاد تحول در اجتماعاتشان فراهم مى سازند.

٭ فدراليسم امكانات متعددى را براى احزاب سياسى در جهت خدمت به انتخاب كنندگانشان فراهم مى سازد. حتى اگر يك حزب در قوای مقننه و مجریه، داراى اكرثيت نباشد، اجازه مشاركت در سطوح محلى و منطقه اى را دارا است.

ادامه دارد
🆔👉 @iran_novin1
[({🔥 @iran_novin1🔥})]

]🔥 ایران نوین 🔥[

#مبانی_دمکراسی

#فدرالیسم

هنگامى كه گروه هاى متفاوتى از مردم آزاد با زبان ها، باورهاى مذهبى يا معيارهاى فرهنگى متفاوت زندگی در چهار چوب قانون اساسى واحدی را انتخاب مى كنند، انتظارشان اين است كه از استقلال محلى و امكانات برابر اقتصادى و اجتماعى برخوردار باشند.

در نظام حكومتى فدرال كه قدرت در سطوح محلی، منطقه اى و كشورى تقسيم مى شود اختيارات در دست مقامات منتخبى قرار می گیرد كه سياست هاى متناسب با نيازهاى محلى و منطقه اى را در نظر مى گريند و به كار مى بندند. آنان با حكومت كشورى و يكديگر همكارى مى منايند تا مشكلات فراوان كشور را از سر راه بردارند.

٭ فدراليسم نظام تقسيم قدرت و تصميم گريى بين دو يا چند حكومت است كه به صورت آزاد انتخاب شده اند و حوزه اختياراتشان، مردم و مناطق جغرافيايى مشترىك را در بر مى گريد. اين نظام امكان تصميم گريى در مواردى كه نتايج آن به سرعت مورد نياز است — هم در اجتامعات محلى و هم در سطوح بالاتر حكومتى — را ايجاد و از آن حمايت مى كند.

٭ فدراليسم پاسخگو بودن حكومت را در برابر مردم افزايش مى دهد و با فراهم ساختن امكان طرح و اجراى قوانین محلی، به مشاركت مردمى و مسئوليت پذيرى آنان كمك مى منايد.

٭ نظام فدرال، توسط يك قانون اساسى مكتوب اختيار دهنده و تعيني كننده مسئوليت هاى مشترك مربوط به هر سطح از حكومت تقويت مى شود.

٭ در عين حال كه معمولا بر سر برآوردن نيازهاى محلى توسط حكومت محلی، توافق وجود دارد، بهترين راه برخورد با برخى از مسايل، سپردن آنان به حكومت كشورى است.
به عنوان منونه مى توان از موارد دفاع، معاهده هاى بني المللی، بودجه هاى
فدرال و خدمات پستى نام برد.

٭ دستورات محلی، نشانگر اولويت هاى اجتماعات محلى براى زندگى است. گشت پليس و آتش نشانی، اداره مدارس و قوانين بهداشت و ساختمانى از جمله مواردى هستند كه اغلب به صورت محلى طرح و اجرا مى شوند.

٭ در نظام فدرال، روابط ميان حكومتى بدان معنا است كه حكومت هاى مختلف (كشوری، منطقه اى و محلی) در زمان نياز به برخورد مشاركت آميز در مسايل مربوط به اختيارات قانونی، با يكديگر
همكارى مى كنند. ميانجى گرى در اختلافات بین منطقه اى اغلب از اختيارات حكومت كشورى است.

٭ در كشورى كه از لحاظ جغرافيايى پهناور و داراى اقتصادى متنوع است، نابرابرى هاى موجود در درآمد و تامين اجتماعى مناطق مى تواند از طريق
تدابیر توزيع مجدد ماليات ها به وسيله حكومت كشورى رفع شود.

٭ نظام فدرال، پاسخگو و همه گیر است. شهروندان در تمام سطوح مى توانند نامزد كسب مقامات حكومتى شوند. حكومت هاى محلى و منطقه اى بيشترين مقام ها و شايد بيشترين شرايط را براى
ايجاد تحول در اجتامعاتشان فراهم مى سازند.

٭ فدراليسم امكانات متعددى را براى احزاب سياسى در جهت خدمت به انتخاب كنندگانشان فراهم مى سازد. حتى اگر يك حزب در قوای مقننه و مجریه، داراى اكثريت نباشد، اجازه مشاركت در سطوح محلى و منطقه اى را دارا است.

ادامه دارد
🆔👉 @iran_novin1
[({🔥 @iran_novin1🔥})]

]🔥 ایران نوین 🔥[

#مبانی_دمکراسی

#قوه_اجرایی

رهبران حكومت هاى مردم سالار، با موافقت مردم حكومت مى كنند.

قدرت اين رهبران به دليل تسلط بر ارتش ها يا ثروت اقتصادى نيست. دلیل اين قدرت، احترام به حدودى است كه راى دهندگان در انتخابات آزاد و عادلانه براى آنان قایل شده اند.

ا٭ فراد در حكومت هاى مردم سالار، طى انتخاباتی آزاد، مراکز قدرتی را كه توسط قانون تعريف شده اند به رهبرانشان مى سپارند.
در مردم سالارى قانونی، قدرت ها به نحوى تقسيم بندى مى شوند كه قوه مقننه به وضع قوانین بپردازد، قوه مجریه آن ها را به كار بندد و به مرحله اجرا درآورد و قوه قضاييه به طور مستقل فعاليت می نمايد.

٭ سران حكومت هاى مردم سالار نه مستبدان منتخب و نه “روساى جمهور مادام العمر” هستند. آنان براى زمان مشخصى قدرت را در دست می گیرند
و نتايج انتخابات آزاد را حتى اگر به مفهوم كناره گريى شان از قدرت حكومتى باشد مى پذيرند.

٭ در حكومت هاى قانونى مردم سالار، حدود قدرت اجرايى معمولا به سه طريق مشخص مى شود:
توسط يك نظام بررسى و سنجش كه قواى مجریه، مقننه و قضايیه را از يكديگر جدا مى سازد؛
توسط فدراليسم كه قدرت را بین حكومت کشوری و حكومت هاى ايالتی/ منطقه اى تقسيم مى كند؛
و توسط ضمانت هاى قانونى حقوق اساسی.

٭ حدود قدرت اجرايى در سطح كشورى توسط مرجعيت قانونی كه در شاخه قانون گذار قرار داده شده است و نيز يك دستگاه قضايى مستقل، مشخص مى شود.

٭ قدرت اجرايى در حكومت هاى مردم سالار امروزى معمولا به یكی از اين دو صورت سامان دهى مى شود:
نظام شورايى
يا نظام رياست جمهوری.

• در نظام شورايی، حزب اكثریت مجمع قانونگذار، شاخه اجرايى حكومت را به رياست نخست وزير، تشكيل مى دهد.

• در نظام شورايی، شاخه هاى قانونگذار و اجرايى كاملا از يكديگر مجزا نيستند، چرا كه نخست وزير و اعضاى كابينه از درون مجلس انتخاب مى شوند. در چنین نظام هايی، مخالفان سياسى وسيله اصلى محدود نمودن يا نظارت بر عملكرد اجرايى به شمار مى روند.

• در نظام رياست جمهوری، رئيس جمهور جدا از اعضاى هيئت قانونگذار انتخاب مى شود.

• در نظام رياست جمهوری، رييس جمهور و هيئت قانونگذار، هر كدام مبانى قدرت و حوزه هاى سياسى خود را دارا هستند تا بتوانند در حین خدمت، يكديگر را ارزيابى و سنجش نمايند.

٭ حكومت هاى مردم سالار، تنها خواهان دولت هايى محدود و نه ضعيف هستند. در نتيجه توافق بر سر مسايل كشورى ممكن است به كندى صورت گیرد، اما زمانى كه محقق شد، رهبران اين حكومت ها مى توانند با قدرت و اطمينان زياد، دست به كار شوند.

٭ سران حكومت هاى مردم سالار قانونمند، فعاليت هايشان را همواره در چهارچوب قانون كه قدرتشان را تعريف و حدود آن را مشخص مى سازد، مى گنجانند.

ادامه دارد
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from Attach Master
🔴 دفاع حصاری و خزعلی در شبکه اینترنشنال از اوباش گردانی رژیم

#نیروی_انتظامی جمهوری اسلامی در روزهای اخیر بمانند #داعش تعدادی افراد از اراذل و‌ اوباش را که در خدمت خود دارد، برای ایجاد #رعب_و_وحشت در میان مردم‌ و نمایش اقتدار پوشالی در خیابان گردانیده، و سیلی زدن، تلاش کردند به مردم بفهمانند که‌ مسلط بر اوضاع هستند.

در شبکه ایران اینترنشنال دو تن از #استمرار_طلبان بنامهای #جواد_حصاری و #مهدی_خزعلی از این اقدام رژیم دفاع کردند، در حالی که رئیس قوه قضائیه رژیم این اقدام را تلویحا محکوم‌ کرده و قول پیگیری داد.
استمرار طلب حصاری، اراذل و اوباش را هم ارز #جوانمردان و عیاران عدالت طلب تاریخی #ایران قلمداد کرد و مدعی شد این اوباشان طریقت عیاری رها کرده و به آزار مردم پرداخته اند و باید مجازات شوند.

استمرارطلب‌ شیخ خزعلی از قوانین ضد #حقوق_بشر رژیم اشغالگر دفاع کرده و مدعی شد از #قانون باید تبعیت کرد و البته برای تغییر آن از مسیر درست ( شرکت در انتخابات و التماس به گوش کر بیدادگران ) تلاش کرد، و اسم این خیانت و حمایت از بیدادگران را عمل دمکراتیک نامید و با اشاره به اصول #فقه_شیعی از این اقدام داعشی دفاع کرد.

به این ادم‌ وقیج باید گفت:
#قوانین_دمکراتیک‌ در جامعه دمکراتیک معنا دارد، و دفاع از قانون ستمگران به بهانه دفاع از اصل قانون‌، حمایت از ستمگران هست.

در یک جامعه دمکراتیک #مبانی_دمکراسی باید وجود داشته باشد تا قوانین آن ‌ کشور محترم‌ قلمداد شود. حکومتی که با قوانین خود همه ملت را مجرم می کند، قوانینش ستمکاری هست، و مصداق #قوانین_مدنی نیست، که‌ به آنها تمکین کرد.
اگر مبنا بر تبعیت از هر قانونی باشد، شما خود باید از قوانین عرفی اوباشان و دزدان و قوانین تحمیلی حکومتهای اشغالگر تبعیت کنید. در این صورت چطور ادعا می کنید با قوانین حکومت #اسرائیل که شما آنرا اشغالگر می دانید، مخالفت می کنید؟
همچنین شما چرا برخلاف قوانین‌ رژیم ‌ در #فضای_مجازی فعالیت می کنید؟
چرا برخلاف قوانین رژیم با تلوزیون‌ ایران اینترنشنال، آیت‌الله‌بی‌بی‌سی، من‌ و‌ تو، کانال یک، صدای آمریکا و کلمه ... مصاحبه می کنید؟ آیا قانون‌ جمهوری‌ اسلامی این اجازه را به شما میدهد؟ چرا از قانون مورد نظرتان تبعیت نمی کنید؟ آیا قانون فقط برای دیگران هست که تبعیت کنند؛ تا سنگ روی سنگ بند شود؟

ملت ایران شما و جمهوری اسلامی را اشغالگر می دانند، و قوانین شما را نه‌ بلحاظ حقوقی و دمکراسی و نه بلحاظ ملی شایسته تبعیت نمی دانند و بر خلاف التماس شما برای #حفظ_نظام با #نافرمانی_مدنی به‌ جنگ این رژیم می روند، و شما‌ هم ثابت کرده اید ادعایتان در تغییر قوانین‌ از راه درست( شرکت در انتخابات رژیم‌‌ دست‌نشانده گلوبالیسم ) حتی یک مورد موفق نشده و تنها حکومت ستمگران‌ را استمرار بخشیده اید.
در ضمن شما هنوز مدعی هستید که قوانین فقه باید اجرا شود. آیا تفاوتی بین نگاه شما و نگاه داعش به اداره امور جامعه‌ وجود دارد؟‌ تفاوت شما با آخوندخلخالی چیست که‌ مدعی #اصلاح_طلبی هستید؟
در ضمن مدعی هستید ناامنی زیاد شده و با این شیوه میخواهید ناامنی را کاهش دهید؟
هیچ عقل سلیم این ادعا را نمی پذیرد؛ تا زمانی که‌ زمینه ناامنی وجود داشته باشد، با این بچه‌بازی ها امنیت تامین نمی شود.
دلیل ناامنی، وجود رژیم اشغالگر هست که‌ امنیت جانی و امنیت مالی و امنیت شغلی و امنیت مدنی و امنیت حقوقی و امنیت سیاسی و امنیت اقتصادی و امنیت فرهنگی و امنیت اعتباری و امنیت‌حیثیتی و ... مردم برایش پشیزی ارزش ندارد، و راه تامین #امنیت_کشور و ملت #سرنگونی این رژیم و پایان ریشه ناامنی است؛ وگرنه یک روز داعش را عامل ناامنی خوانده و روز دیگر تعدادی اراذل و اوباش دست پرورده را عامل ناامنی معرفی کنید و این یعنی فریب دادن مردم با روایتهای خاینانه‌ و غیر واقعی.

در پاسخ به استمرار طلب حصاری هم باید گفت:
هم ارز عیاران این اوباشان مزدور رژیم نیستند؛ بلکه #پهلوان_اصغر_نحوی_پور غیورمردی از دیار #مازندران ، #پهلوان_نوید_افکاری قهرمان مبارزی از سرزمین #فارس و #پهلوان_بهروز_حاجیلو دلیرمردی از #همدان خطه #آذربایجان و ستاربهشتی و پویا بختیاری و‌ صدها جانباخته‌ راه رهایی ایران‌ بودند، که‌ برای دفاع از حقوق مردم در مقابل ستمکاری حاکمان‌ جنایتکار، پا به میدان گذاشته و با جنایت #ایرانستیزان #جاویدنام‌ شدند.
شما اگر فرهنگ عیاری ایران را ارج می نهید، باید راه این پهلوانان نامدار و جاویدنام‌ را تایید کنید، نه اینکه اشرار مزدور و‌ دست پرورده سردار همدانی را به فرهنگ عیاری ربط دهید .