💢پیروی کورکورانه از #عقاید و رسم و رسومات #گذشتگان این معنی را
تداعی نخواهد کرد که آنها #زنده اند!
بلکه بدان #معناست که
#زنده_های آن جامعه،در واقع #مرده_اند...!
#ابن_خلدون
🆔👉 @iran_novin1
تداعی نخواهد کرد که آنها #زنده اند!
بلکه بدان #معناست که
#زنده_های آن جامعه،در واقع #مرده_اند...!
#ابن_خلدون
🆔👉 @iran_novin1
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
اسطوره متافیزیک، نقدی بر فلسفه سنت گرایی(حشمت الله طبرزدی )
قسمت دوم
#مفهوم_سنت
#the_concept_of_teradition
#عقاید_اسطورهاى
#نقد_و_بررسى1
در نشريه »نقد و نظر« میزگردى تحت عنوان »اقتراح« بین آقايان »دكتر اعوانى«، »دكتر ملكیان« و »دكتر بینا مطلق« برگزار شده است. در اين »اقتراح«، »دكتر اعوانى« برداشت خود از مفهوم سنت را اينگونه ارائه میدهد:
»سنت يعنى يك سنت الهى، ازلى و ابدى و زوال ناپذير. يا به اعتبار وجودى، يا به اعتبار تشريعى و يا به اعتبار حكمى. يعنى قوانین و نوامیس تغییرناپذير و مطلق الهى كه در تمام وجود سارى و
جارى است و ُبعدى از دين يعنى اساسی ترين ُبعد دين هم ناظر به آن است و سنت بیشتر به اين معنا نظر دارد.«
من از تعريف ايشان درباره سنت به اصول اعتقادى »متا فیزيکى« تعبیر میكنم. زيرا، تعريف بالا صرفا بر مفاهیم كلى و انتزاعى استوار است كه به دلیل كلیت و ماهیت ادعاهاى» متافیزيكى «(metaphysics)آن، صرفا میتوان پذيرفت كه عقايدى غیرقابل اثبات هستند. اعتبار انها به تاريخی بودن انها است و فقط براى كسانى كه به آنها معتقد هستند، قابل فهم و معنايند. به جاى اينكه بگويد:
»سنت يعنى يك سنت الهى، ازلى و ابدى و زوال ناپذير...« میتوانست بگويد؛ »سنت يعنى چیزهايى كه به دلیل تاريخی بودن و تکرار دوره ای انها، من به آنها ايمان اورده ام و دلیل حقانیت آنها همین عقیده من است و دلیل حقانیت عقیده من نیز اين است كه آن اصول حق هستند.«بنابراين میتوانیم ادعا كنیم، اين عقايد" اسطورهای هستند و»عقايد اسطورهاى«به باورهايى گفته میشود كه مالك حقانیت آنها چیزى جز تاريخی بودن و در نتیجه سترون شدن از يک سو و باور معتقد از ديگر سو، و تقديسگرايی، ويژگی بارز ديگری ندارند. منشاهای خاصی برای چنین باور هايی وجود داشته که به مرور به »جزم های «(dogma)اعتقادی، سترون و به باورهای غیر قابل نقد و بررسی تبديل شده اند. ان منشا ايمانی ممکن است موجه باشد اما اين سنت سترون راه چنین توجیهی را بسته است. برای اين که از مسیر عقلانیت بشری خارج و به گزاره های بی معنا رنگ باخته است. و درعین حال اين گزاره های اسطوره ای به گونه اى ارائه میشوند كه به لحاظ منطقى قابل رد يا اثبات نباشند. ضمن اينكه از خاصیت اين همانى يا (tautological)نیز برخوردارند. درواقع همه الفاظ و عبارات به عبارت اولى برگشت داده میشود، بدون اينكه چیزى به معناى عبارت اولى بیفزايد. مثل اينكه بگويیم؛»سبزى يعنى چیزى كه سبز است«. معناى دقیق تر اين عبارت اين میشود؛ »سبزى يعنى سبز«. يا »سبزى سبز است«. آنچه از اين جملات به دست نمیآيد مفهوم سبزى است. »دكتر اعوانى« میتواند بیان خود را ساده تر كرده و بگويد:»سنت يعنى چیزى كه جز ازلى و ابدی بودن، معناى ديگر ندارد.« معناى ازلى و ابدی نیز اين است كه به لباس محدوديت و تقید زمانی و مکانی در نمیآيد. هر چیز كه به لباس تقید اعم از زمانى و مكانى و تغییر درنیايد، قابل فهم نیست. پس سنت يعنى امر نامفهوم! امر نامفهوم يعنى يك امر كلى و انتزاعى. پس سنت يعنى يك سلسله مفهوم كلى كه فقط در باور فرد، معنا خواهد يافت و اين باور بیش از هر چیز از اقتدارتاريخی برخوردار است تا امری تجربی و عقلانی باشد. برای اين که در ظرف تجربه و نقد عقلانی، ريخته نمی شود. من با استفاده از اين نقادى میخواهم نشان بدهم كه تعريف ايشان از سنت نمیتواند در چارچوب يك بحث منطقى يا فلسفى معنادار باشد. يعنى قابل رد يا پذيرش منطقى نیست. اگرچه ممكن است اين ادعاها از ديدگاه معتقدين، حقانى باشند. درواقع هدف من در مرحله ی اول، اين نیست كه اثبات كنم چنین ادعاهايى درست يا نادرست است، بلكه میخواهم اثبات كنم، درستى و نادرستى آنها، از راه منطق و فلسفه ممكن نیست. بايد براى رد يا اثبات آنها زبانى غیر از منطق به كار گرفته شود.
ايشان در ادامه تأكید میكنند:»معمولا سنت (Tradition) اگر راه وصول به حقیقت مطلق است صرفا يك نظريه نیست. دين و تمام سنت الهى اين راه وصول به حقیقت مطلق و تحقق آن را نشان میدهد. بنابراين در پاسخ به اين سؤال كه آيا سنتگرايان مدعاى خود را اصل موضوعى میدانند يا نه، بايد بگويم كه اصولا همه ادعاهاى آنها اصل موضوعى است. اين اظهار نظر ايشان در اعلام اصل موضوعى بودن همه ادعاهاى سنتگرايان، نظر من در نقد ناپذيری و سترون بودن مفهوم سنت را تأيیدمیكند. در واقع »سنتگرايان« به چیزهايی اعتقاد دارند كه به زعم خودشان بديهی اند و نیازمند به استفاده از چارچوب هاى منطقى براى اثبات آن اصول نیستند. بنابراين میتوانیم نتیجه بگیريم، سنت يعنى چیزهاى غیرقابل اثبات. اعتقادات يا باورهايى كه در چارچوب الفاظ و عباراتى بیان میشود. اين عبارات به لحاظ منطقى نیازمند اين نیستند كه معنادار باشند. بداهت آنها از اعتقاد برمیخیزد نه از معرفت و علم. پايه ايمانى دارند و نه مبناى علمى.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
اسطوره متافیزیک، نقدی بر فلسفه سنت گرایی(حشمت الله طبرزدی )
قسمت دوم
#مفهوم_سنت
#the_concept_of_teradition
#عقاید_اسطورهاى
#نقد_و_بررسى1
در نشريه »نقد و نظر« میزگردى تحت عنوان »اقتراح« بین آقايان »دكتر اعوانى«، »دكتر ملكیان« و »دكتر بینا مطلق« برگزار شده است. در اين »اقتراح«، »دكتر اعوانى« برداشت خود از مفهوم سنت را اينگونه ارائه میدهد:
»سنت يعنى يك سنت الهى، ازلى و ابدى و زوال ناپذير. يا به اعتبار وجودى، يا به اعتبار تشريعى و يا به اعتبار حكمى. يعنى قوانین و نوامیس تغییرناپذير و مطلق الهى كه در تمام وجود سارى و
جارى است و ُبعدى از دين يعنى اساسی ترين ُبعد دين هم ناظر به آن است و سنت بیشتر به اين معنا نظر دارد.«
من از تعريف ايشان درباره سنت به اصول اعتقادى »متا فیزيکى« تعبیر میكنم. زيرا، تعريف بالا صرفا بر مفاهیم كلى و انتزاعى استوار است كه به دلیل كلیت و ماهیت ادعاهاى» متافیزيكى «(metaphysics)آن، صرفا میتوان پذيرفت كه عقايدى غیرقابل اثبات هستند. اعتبار انها به تاريخی بودن انها است و فقط براى كسانى كه به آنها معتقد هستند، قابل فهم و معنايند. به جاى اينكه بگويد:
»سنت يعنى يك سنت الهى، ازلى و ابدى و زوال ناپذير...« میتوانست بگويد؛ »سنت يعنى چیزهايى كه به دلیل تاريخی بودن و تکرار دوره ای انها، من به آنها ايمان اورده ام و دلیل حقانیت آنها همین عقیده من است و دلیل حقانیت عقیده من نیز اين است كه آن اصول حق هستند.«بنابراين میتوانیم ادعا كنیم، اين عقايد" اسطورهای هستند و»عقايد اسطورهاى«به باورهايى گفته میشود كه مالك حقانیت آنها چیزى جز تاريخی بودن و در نتیجه سترون شدن از يک سو و باور معتقد از ديگر سو، و تقديسگرايی، ويژگی بارز ديگری ندارند. منشاهای خاصی برای چنین باور هايی وجود داشته که به مرور به »جزم های «(dogma)اعتقادی، سترون و به باورهای غیر قابل نقد و بررسی تبديل شده اند. ان منشا ايمانی ممکن است موجه باشد اما اين سنت سترون راه چنین توجیهی را بسته است. برای اين که از مسیر عقلانیت بشری خارج و به گزاره های بی معنا رنگ باخته است. و درعین حال اين گزاره های اسطوره ای به گونه اى ارائه میشوند كه به لحاظ منطقى قابل رد يا اثبات نباشند. ضمن اينكه از خاصیت اين همانى يا (tautological)نیز برخوردارند. درواقع همه الفاظ و عبارات به عبارت اولى برگشت داده میشود، بدون اينكه چیزى به معناى عبارت اولى بیفزايد. مثل اينكه بگويیم؛»سبزى يعنى چیزى كه سبز است«. معناى دقیق تر اين عبارت اين میشود؛ »سبزى يعنى سبز«. يا »سبزى سبز است«. آنچه از اين جملات به دست نمیآيد مفهوم سبزى است. »دكتر اعوانى« میتواند بیان خود را ساده تر كرده و بگويد:»سنت يعنى چیزى كه جز ازلى و ابدی بودن، معناى ديگر ندارد.« معناى ازلى و ابدی نیز اين است كه به لباس محدوديت و تقید زمانی و مکانی در نمیآيد. هر چیز كه به لباس تقید اعم از زمانى و مكانى و تغییر درنیايد، قابل فهم نیست. پس سنت يعنى امر نامفهوم! امر نامفهوم يعنى يك امر كلى و انتزاعى. پس سنت يعنى يك سلسله مفهوم كلى كه فقط در باور فرد، معنا خواهد يافت و اين باور بیش از هر چیز از اقتدارتاريخی برخوردار است تا امری تجربی و عقلانی باشد. برای اين که در ظرف تجربه و نقد عقلانی، ريخته نمی شود. من با استفاده از اين نقادى میخواهم نشان بدهم كه تعريف ايشان از سنت نمیتواند در چارچوب يك بحث منطقى يا فلسفى معنادار باشد. يعنى قابل رد يا پذيرش منطقى نیست. اگرچه ممكن است اين ادعاها از ديدگاه معتقدين، حقانى باشند. درواقع هدف من در مرحله ی اول، اين نیست كه اثبات كنم چنین ادعاهايى درست يا نادرست است، بلكه میخواهم اثبات كنم، درستى و نادرستى آنها، از راه منطق و فلسفه ممكن نیست. بايد براى رد يا اثبات آنها زبانى غیر از منطق به كار گرفته شود.
ايشان در ادامه تأكید میكنند:»معمولا سنت (Tradition) اگر راه وصول به حقیقت مطلق است صرفا يك نظريه نیست. دين و تمام سنت الهى اين راه وصول به حقیقت مطلق و تحقق آن را نشان میدهد. بنابراين در پاسخ به اين سؤال كه آيا سنتگرايان مدعاى خود را اصل موضوعى میدانند يا نه، بايد بگويم كه اصولا همه ادعاهاى آنها اصل موضوعى است. اين اظهار نظر ايشان در اعلام اصل موضوعى بودن همه ادعاهاى سنتگرايان، نظر من در نقد ناپذيری و سترون بودن مفهوم سنت را تأيیدمیكند. در واقع »سنتگرايان« به چیزهايی اعتقاد دارند كه به زعم خودشان بديهی اند و نیازمند به استفاده از چارچوب هاى منطقى براى اثبات آن اصول نیستند. بنابراين میتوانیم نتیجه بگیريم، سنت يعنى چیزهاى غیرقابل اثبات. اعتقادات يا باورهايى كه در چارچوب الفاظ و عباراتى بیان میشود. اين عبارات به لحاظ منطقى نیازمند اين نیستند كه معنادار باشند. بداهت آنها از اعتقاد برمیخیزد نه از معرفت و علم. پايه ايمانى دارند و نه مبناى علمى.
🆔👉 @iran_novin1
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
اسطوره متافیزیک،نقدی بر فلسفه سنت گرایی (حشمت الله طبرزدی )
قسمت سوم
#مفهوم_سنت
#The_concept_òf_teradition
#عقاید_اسطوره_ای
#نقد_و_بررسی1
بنابراين »متدولوژى«(methodology) دكتر اعوانى به عنوان يكى از چهره هاى اصلى مدافع تفكر سنتگرايى، براى بیان عقايد سنتگرايى تكیه بر »اكسیومها « (axiom) يا اصول غیرقابل تعريف است. اصولى كه بداهت آن بسته به باور و اعتقاد فرد است. اين روش البته داراى ارزش ايمانى است، اما فاقد ارزش علمى و فلسفى است.
هر كس ممكن است ادعايى را مطرح كرده، مدعى شود كه نیاز به اثبات ندارد. اصل موضوعی بودن، معنايی جز اين ندارد. شايد بديهی ترين اصل براى همگان، واقعیت وجود هر فرد در جهان هستى است. اما ديده شده است كه همین اصل بديهى، منشاء اختلافات زيادى و در نتیجه به وجود امدن مكاتب گوناگون فلسفى شده است. همان چیزى كه براى ما بسیار بديهى به حساب میآيد، از نقطه نظر فردى چون » باركلى « (Barkeley)، يك ايده ذهنى بیش نیست. حتى مطابق منطق فلسفه »افلاطون« (Plato)و »هگل« (Hegel) وجود ما يك وجود مثالى يا انديشه گون است. بنابراين »اكسیومهاى« مورد ادعاى »دكتر اعوانى«، مناقشه انگیز است و صرفا براى طرفدارانش، بديهى فرض میشوند.
او صرفا میتواند از شرايع و احكام ثابت سخن به میان بیاورد. ثبات آنها نیز نه به دلیل »مكانیزم« ( mechanism)درونى آنها، بلكه به واسطه اعتقاد افراد است.
بگذريم كه مطابق علم اجتهاد، همین احكام و شرايع نیز عَرضَى و دورهاى تلقى میشوند. اگر او از »قوانین يا سنتهاى ازلى، ابدى و تغییرناپذير« حرف میزند، بايد روشن كند كه اين قوانین، دائمى بودن را از كجا اخذ میكنند. از بیرون يا از درون؟
بیرون كه سراسر تغییر و تحول و دگرگونى است. پس ثبات میبايست از درون نشأت گرفته باشد.
ولى آيا قانون و سنت، مجرد از بیرون اصالت خواهد داشت؟
يا اينكه اين ذهن انسان است كه به صورت انتزاعى، چیزهايى را به نام قوانین ثابت و دائمى فرض میكند؟
صرف ادعاى ثبات، ثبات و دوام ايجاد نخواهد كرد. مضافا بر اين كه، تنها قوانین ذهنى و فرضى مثل قوانین رياضى يا منطقى از ويژگى دوام، اطلاق و عمومیت و برخوردار هستند. آيا سنت همچون قوانین رياضى و ذهنى است؟
اگر چنین باشد، به اين معناست كه سنتها از جنس فرضیه هاى ذهنى خواهند بود. حتى قوانین علمى كه حوزه شمولیت آنها جهان موجود است، با لحاظ مضمون عینی اما مطابق با الگوهاى ذهنى ساخته میشوند. به بیان ديگر، ذهن با استفاده از محتوای عینی، خاصیتهايى را از پیش خود جعل كرده و به جهان نسبت میدهد، نه اينكه جهان آنگونه است كه ذهن میفهمد.
بنابراين بخش زيادى از قوانین كه به حوزه منطق و رياضیات مربوط نبوده، بلكه به نحوى از جهان خارج سخن میگويد، عمیقا منطبق شده بر »مدلهاى« ذهنى است. در اين باره بیشتر خواهم گفت.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
اسطوره متافیزیک،نقدی بر فلسفه سنت گرایی (حشمت الله طبرزدی )
قسمت سوم
#مفهوم_سنت
#The_concept_òf_teradition
#عقاید_اسطوره_ای
#نقد_و_بررسی1
بنابراين »متدولوژى«(methodology) دكتر اعوانى به عنوان يكى از چهره هاى اصلى مدافع تفكر سنتگرايى، براى بیان عقايد سنتگرايى تكیه بر »اكسیومها « (axiom) يا اصول غیرقابل تعريف است. اصولى كه بداهت آن بسته به باور و اعتقاد فرد است. اين روش البته داراى ارزش ايمانى است، اما فاقد ارزش علمى و فلسفى است.
هر كس ممكن است ادعايى را مطرح كرده، مدعى شود كه نیاز به اثبات ندارد. اصل موضوعی بودن، معنايی جز اين ندارد. شايد بديهی ترين اصل براى همگان، واقعیت وجود هر فرد در جهان هستى است. اما ديده شده است كه همین اصل بديهى، منشاء اختلافات زيادى و در نتیجه به وجود امدن مكاتب گوناگون فلسفى شده است. همان چیزى كه براى ما بسیار بديهى به حساب میآيد، از نقطه نظر فردى چون » باركلى « (Barkeley)، يك ايده ذهنى بیش نیست. حتى مطابق منطق فلسفه »افلاطون« (Plato)و »هگل« (Hegel) وجود ما يك وجود مثالى يا انديشه گون است. بنابراين »اكسیومهاى« مورد ادعاى »دكتر اعوانى«، مناقشه انگیز است و صرفا براى طرفدارانش، بديهى فرض میشوند.
او صرفا میتواند از شرايع و احكام ثابت سخن به میان بیاورد. ثبات آنها نیز نه به دلیل »مكانیزم« ( mechanism)درونى آنها، بلكه به واسطه اعتقاد افراد است.
بگذريم كه مطابق علم اجتهاد، همین احكام و شرايع نیز عَرضَى و دورهاى تلقى میشوند. اگر او از »قوانین يا سنتهاى ازلى، ابدى و تغییرناپذير« حرف میزند، بايد روشن كند كه اين قوانین، دائمى بودن را از كجا اخذ میكنند. از بیرون يا از درون؟
بیرون كه سراسر تغییر و تحول و دگرگونى است. پس ثبات میبايست از درون نشأت گرفته باشد.
ولى آيا قانون و سنت، مجرد از بیرون اصالت خواهد داشت؟
يا اينكه اين ذهن انسان است كه به صورت انتزاعى، چیزهايى را به نام قوانین ثابت و دائمى فرض میكند؟
صرف ادعاى ثبات، ثبات و دوام ايجاد نخواهد كرد. مضافا بر اين كه، تنها قوانین ذهنى و فرضى مثل قوانین رياضى يا منطقى از ويژگى دوام، اطلاق و عمومیت و برخوردار هستند. آيا سنت همچون قوانین رياضى و ذهنى است؟
اگر چنین باشد، به اين معناست كه سنتها از جنس فرضیه هاى ذهنى خواهند بود. حتى قوانین علمى كه حوزه شمولیت آنها جهان موجود است، با لحاظ مضمون عینی اما مطابق با الگوهاى ذهنى ساخته میشوند. به بیان ديگر، ذهن با استفاده از محتوای عینی، خاصیتهايى را از پیش خود جعل كرده و به جهان نسبت میدهد، نه اينكه جهان آنگونه است كه ذهن میفهمد.
بنابراين بخش زيادى از قوانین كه به حوزه منطق و رياضیات مربوط نبوده، بلكه به نحوى از جهان خارج سخن میگويد، عمیقا منطبق شده بر »مدلهاى« ذهنى است. در اين باره بیشتر خواهم گفت.
🆔👉 @iran_novin1
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
اسطوره متافیزیک،نقدی بر فلسفه سنت گرایی (حشمت الله طبرزدی )
قسمت چهارم
#مفهوم_سنت
#The_concept_òf_teradition
#عقاید_اسطوره_ای
#نقد_و_بررسی1
در نشريه « نقد و نظر » میزگردى تحت عنوان « اقتراح » بین آقايان«دكتر اعوانى» ، «دكتر ملكیان» و «دكتر بینا مطلق» برگزار شده است. در اين «اقتراح»، «دكتر اعوانى» برداشت خود از مفهوم سنت را اينگونه ارائه میدهد: «سنت يعنى يك سنت الهى، ازلى و ابدى و زوال نا پذير. يا به اعتبار وجودى، يا به اعتبار تشريعى و يا به اعتبار حكمى.» يعنى قوانین و نوامیس تغییرناپذير و مطلق الهى كه در تمام وجود سارى و جارى است و ُبعدى از دين يعنى اساسی ترين ُبعد دين هم ناظر به آن است و سنت بیشتر به اين معنا نظر دارد. « من از تعريف ايشان درباره سنت به اصول اعتقادى «متافیزيکى» تعبیر میكنم. زيرا، تعريف بالا صرفا بر مفاهیم كلى و انتزاعى استوار است كه به دلیل كلیت و ماهیت ادعاهاى «متافیزيكى »(metaphysics) آن، صرفا میتوان پذيرفت كه عقايدى غیرقابل اثبات هستند.
اعتبار انها به تاريخی بودن انها است و فقط براى كسانى كه به آنها معتقد هستند، قابل فهم و معنايند. به جاى اينكه بگويد: «سنت يعنى يك سنت الهى، ازلى و ابدى و زوال ناپذير...»
میتوانست بگويد؛ «سنت يعنى چیزهايى كه به دلیل تاريخی بودن و تکرار دوره ای انها، من به آنها ايمان اورده ام و دلیل حقانیت آنها همین عقیده من است و دلیل حقانیت عقیده من نیز اين است كه آن اصول حق هستند. » بنابراين میتوانیم ادعا كنیم، اين عقايد "اسطوره ای هستند و «عقايد اسطوره اى» به باورهايى گفته میشود كه مالك حقانیت آنها چیزى جز تاريخی بودن و در نتیجه سترون شدن از يک سو و باور معتقد از ديگر سو، و تقديس گرايی، ويژگی بارز ديگری ندارند. منشاءهای خاصی برای چنین باور هايی وجود داشته که به مرور به «جزمهای»(dogma) اعتقادی، سترون و به باورهای غیرقابل نقد و بررسی تبديل شده اند. آن منشاء ايمانی ممکن است موجه باشد اما اين سنت سترون راه چنین توجیهی را بسته است. برای اين که از مسیر عقلانیت بشری خارج و به گزاره های بی معنا رنگ باخته است. و درعین حال اين گزاره های اسطوره ای به گونه اى ارائه میشوند كه به لحاظ منطقى قابل رد يا اثبات نباشند. ضمن اينكه از خاصیت اين همانى يا
«توتولوژيك»(tautological) نیز برخوردارند. در واقع همه الفاظ و عبارات به عبارت اولى برگشت داده میشود، بدون اينكه چیزى به معناى عبارت اولى بیافزايد. مثل اينكه بگويیم؛
«سبزى يعنى چیزى كه سبز است». معناى دقیقتر اين عبارت اين میشود؛ «سبزى يعنى سبز.» يا «سبزى سبز است.» آنچه از اين جملات به دست نمیآيد مفهوم سبزى است. «دكتر اعوانى» میتواند بیان خود را ساده تر كرده و بگويد: «سنت يعنى چیزى كه جز ازلى و ابدی بودن، معناى ديگر ندارد.» معناى ازلى و ابدی نیز اين است كه به لباس محدوديت و تقید زمانی و مکانی درنمیآيد. هر چیز كه به لباس تقید اعم از زمانى و مكانى و تغییر درنیايد، قابل فهم نیست. پس سنت يعنى امر نامفهوم امر نامفهوم يعنى يك امر كلى و انتزاعى.
پس سنت يعنى يك سلسله مفهوم كلى كه فقط در باور فرد، معنا خواهد يافت و اين باور بیش از هر چیز از اقتدار تاريخی برخوردار است تا امری تجربی و عقلانی باشد. برای اين که در ظرف تجربه و نقد عقلانی، ريخته نمی شود. من با استفاده از اين نقادى میخواهم نشان بدهم كه تعريف ايشان از سنت نمیتواند در چارچوب يك بحث منطقى يا فلسفى معنادار باشد. يعنى قابل رد يا پذيرش منطقى نیست. اگرچه ممكن است اين ادعاها از ديدگاه معتقدين، حقانى باشند. درواقع هدف من در مرحله ی اول، اين نیست كه اثبات كنم چنین ادعاهايى درست يا نادرست است، بلكه میخواهم اثبات كنم، درستى و نادرستى آنها، از راه منطق و فلسفه ممكن نیست. بايد براى رد يا اثبات آنها زبانى غیر از منطق به كار گرفته شود.
ايشان در ادامه تأكید میكنند: »معمولا سنت (Tradition) اگر راه وصول به حقیقت مطلق است صرفا يك نظريه نیست. دين و تمام سنت الهى اين راه وصول به حقیقت مطلق و تحقق آن را نشان میدهد. بنابراين در پاسخ به اين سؤال كه آيا سنتگرايان مدعاى خود را اصل موضوعى میدانند يا نه، بايد بگويم كه اصولا همه ادعاهاى آنها اصل موضوعى است. اين اظهارنظر ايشان در اعلام اصل موضوعى بودن همه ادعاهاى سنتگرايان، نظر من در نقدناپذيری و سترون بودن مفهوم سنت را تأيید میكند.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
اسطوره متافیزیک،نقدی بر فلسفه سنت گرایی (حشمت الله طبرزدی )
قسمت چهارم
#مفهوم_سنت
#The_concept_òf_teradition
#عقاید_اسطوره_ای
#نقد_و_بررسی1
در نشريه « نقد و نظر » میزگردى تحت عنوان « اقتراح » بین آقايان«دكتر اعوانى» ، «دكتر ملكیان» و «دكتر بینا مطلق» برگزار شده است. در اين «اقتراح»، «دكتر اعوانى» برداشت خود از مفهوم سنت را اينگونه ارائه میدهد: «سنت يعنى يك سنت الهى، ازلى و ابدى و زوال نا پذير. يا به اعتبار وجودى، يا به اعتبار تشريعى و يا به اعتبار حكمى.» يعنى قوانین و نوامیس تغییرناپذير و مطلق الهى كه در تمام وجود سارى و جارى است و ُبعدى از دين يعنى اساسی ترين ُبعد دين هم ناظر به آن است و سنت بیشتر به اين معنا نظر دارد. « من از تعريف ايشان درباره سنت به اصول اعتقادى «متافیزيکى» تعبیر میكنم. زيرا، تعريف بالا صرفا بر مفاهیم كلى و انتزاعى استوار است كه به دلیل كلیت و ماهیت ادعاهاى «متافیزيكى »(metaphysics) آن، صرفا میتوان پذيرفت كه عقايدى غیرقابل اثبات هستند.
اعتبار انها به تاريخی بودن انها است و فقط براى كسانى كه به آنها معتقد هستند، قابل فهم و معنايند. به جاى اينكه بگويد: «سنت يعنى يك سنت الهى، ازلى و ابدى و زوال ناپذير...»
میتوانست بگويد؛ «سنت يعنى چیزهايى كه به دلیل تاريخی بودن و تکرار دوره ای انها، من به آنها ايمان اورده ام و دلیل حقانیت آنها همین عقیده من است و دلیل حقانیت عقیده من نیز اين است كه آن اصول حق هستند. » بنابراين میتوانیم ادعا كنیم، اين عقايد "اسطوره ای هستند و «عقايد اسطوره اى» به باورهايى گفته میشود كه مالك حقانیت آنها چیزى جز تاريخی بودن و در نتیجه سترون شدن از يک سو و باور معتقد از ديگر سو، و تقديس گرايی، ويژگی بارز ديگری ندارند. منشاءهای خاصی برای چنین باور هايی وجود داشته که به مرور به «جزمهای»(dogma) اعتقادی، سترون و به باورهای غیرقابل نقد و بررسی تبديل شده اند. آن منشاء ايمانی ممکن است موجه باشد اما اين سنت سترون راه چنین توجیهی را بسته است. برای اين که از مسیر عقلانیت بشری خارج و به گزاره های بی معنا رنگ باخته است. و درعین حال اين گزاره های اسطوره ای به گونه اى ارائه میشوند كه به لحاظ منطقى قابل رد يا اثبات نباشند. ضمن اينكه از خاصیت اين همانى يا
«توتولوژيك»(tautological) نیز برخوردارند. در واقع همه الفاظ و عبارات به عبارت اولى برگشت داده میشود، بدون اينكه چیزى به معناى عبارت اولى بیافزايد. مثل اينكه بگويیم؛
«سبزى يعنى چیزى كه سبز است». معناى دقیقتر اين عبارت اين میشود؛ «سبزى يعنى سبز.» يا «سبزى سبز است.» آنچه از اين جملات به دست نمیآيد مفهوم سبزى است. «دكتر اعوانى» میتواند بیان خود را ساده تر كرده و بگويد: «سنت يعنى چیزى كه جز ازلى و ابدی بودن، معناى ديگر ندارد.» معناى ازلى و ابدی نیز اين است كه به لباس محدوديت و تقید زمانی و مکانی درنمیآيد. هر چیز كه به لباس تقید اعم از زمانى و مكانى و تغییر درنیايد، قابل فهم نیست. پس سنت يعنى امر نامفهوم امر نامفهوم يعنى يك امر كلى و انتزاعى.
پس سنت يعنى يك سلسله مفهوم كلى كه فقط در باور فرد، معنا خواهد يافت و اين باور بیش از هر چیز از اقتدار تاريخی برخوردار است تا امری تجربی و عقلانی باشد. برای اين که در ظرف تجربه و نقد عقلانی، ريخته نمی شود. من با استفاده از اين نقادى میخواهم نشان بدهم كه تعريف ايشان از سنت نمیتواند در چارچوب يك بحث منطقى يا فلسفى معنادار باشد. يعنى قابل رد يا پذيرش منطقى نیست. اگرچه ممكن است اين ادعاها از ديدگاه معتقدين، حقانى باشند. درواقع هدف من در مرحله ی اول، اين نیست كه اثبات كنم چنین ادعاهايى درست يا نادرست است، بلكه میخواهم اثبات كنم، درستى و نادرستى آنها، از راه منطق و فلسفه ممكن نیست. بايد براى رد يا اثبات آنها زبانى غیر از منطق به كار گرفته شود.
ايشان در ادامه تأكید میكنند: »معمولا سنت (Tradition) اگر راه وصول به حقیقت مطلق است صرفا يك نظريه نیست. دين و تمام سنت الهى اين راه وصول به حقیقت مطلق و تحقق آن را نشان میدهد. بنابراين در پاسخ به اين سؤال كه آيا سنتگرايان مدعاى خود را اصل موضوعى میدانند يا نه، بايد بگويم كه اصولا همه ادعاهاى آنها اصل موضوعى است. اين اظهارنظر ايشان در اعلام اصل موضوعى بودن همه ادعاهاى سنتگرايان، نظر من در نقدناپذيری و سترون بودن مفهوم سنت را تأيید میكند.
🆔👉 @iran_novin1
🔴 صفحە فارسی وزارت خارجە #آمریکا:
#انتخابات سال ۱۴۰۰ متفاوت از انتخابات #مجلس نخواهد بود.
مردم #ایران اعتمادی به این #انتخابات_نمایشی ندارند.
سال گذشته زمانی که ما از شما پرسیدیم آیا«رای می دهید؟»،
پاسخ بیش از نود درصد شما منفی بود.
از آنجا که رژیم اجازه نمی دهد صدای ایرانیان شنیده شود، ما صدای شما را به گوش دیگران می رسانیم.
یک ایرانی به ما گفت:
« #من_رای_نمیدهم ، چون انتخابات تو ایران جنبه #نمایشی داره و واقعی نیست. تمام #کاندیدا نیز از نظر #عقاید یکی هستند.»
ما با ایشان موافقیم.
#جمهوری_اسلامی فقط نام #جمهوری را یدک می کشد.
در حقیقت این رژیم مانند خیابان یک طرفه ای است که در آن شما یا با #خامنه_ی هستید ویا به عنوان #دشمن_نظام شناخته شده و #سرکوب می شوید.
#تئوکراسی
#دیکتاتوری_دینی
#انتخابات سال ۱۴۰۰ متفاوت از انتخابات #مجلس نخواهد بود.
مردم #ایران اعتمادی به این #انتخابات_نمایشی ندارند.
سال گذشته زمانی که ما از شما پرسیدیم آیا«رای می دهید؟»،
پاسخ بیش از نود درصد شما منفی بود.
از آنجا که رژیم اجازه نمی دهد صدای ایرانیان شنیده شود، ما صدای شما را به گوش دیگران می رسانیم.
یک ایرانی به ما گفت:
« #من_رای_نمیدهم ، چون انتخابات تو ایران جنبه #نمایشی داره و واقعی نیست. تمام #کاندیدا نیز از نظر #عقاید یکی هستند.»
ما با ایشان موافقیم.
#جمهوری_اسلامی فقط نام #جمهوری را یدک می کشد.
در حقیقت این رژیم مانند خیابان یک طرفه ای است که در آن شما یا با #خامنه_ی هستید ویا به عنوان #دشمن_نظام شناخته شده و #سرکوب می شوید.
#تئوکراسی
#دیکتاتوری_دینی
Forwarded from 🔷️👊نافرمانی مدنی ایرانیان👊🔷️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #پیمان_نوین یعنی همه چیز بخاطر ایران .
یعنی اتحاد بخاطر ایران
برای آزادی ایران از اشغال #فرقه_تبهکار
آزادی ملت ایران از چهار دهه سرکوب و #شکنجه و #ارعاب و #وحشت و #تحقیر #فقر و #تباهی
یعنی گذشتن از #اعتقادات و #عقاید و #باورهای_شخصی ، #اهداف_گروهی و #خواسته_های_حزبی و #ایدئولوژی و هر آرمان دیگر بجز آرمان ایران گرایی با هدف نجات ایران و ملت ایران
یعنی دست در دست هم دهیم و به #مهر #میهن خویش را کنیم آزاد
یعنی فردای #آزادی_ایران در این سرزمین برای همه ما جا و امکان موفقیت و #پیروزی وجود دارد .
پیمان نوین یعنی :
#دمکراسی
#سکولاریسم
#مدرنیته
#ایرانگرایی
پیمان نوین یعنی تنها راه #نجات_ایران برای آنها که #ایران و #ملت_ایران برایشان اهمیت دارد .
پیمان نوین یعنی راهی برای #ایران_نوین
#نسل_شیک_پاسارگادی پیرو #شاهزاده_رضا_پهلوی همراه با پیمان نوین همپیمان با همه #ایرانیان برای #نجات_میهن است .
یعنی اتحاد بخاطر ایران
برای آزادی ایران از اشغال #فرقه_تبهکار
آزادی ملت ایران از چهار دهه سرکوب و #شکنجه و #ارعاب و #وحشت و #تحقیر #فقر و #تباهی
یعنی گذشتن از #اعتقادات و #عقاید و #باورهای_شخصی ، #اهداف_گروهی و #خواسته_های_حزبی و #ایدئولوژی و هر آرمان دیگر بجز آرمان ایران گرایی با هدف نجات ایران و ملت ایران
یعنی دست در دست هم دهیم و به #مهر #میهن خویش را کنیم آزاد
یعنی فردای #آزادی_ایران در این سرزمین برای همه ما جا و امکان موفقیت و #پیروزی وجود دارد .
پیمان نوین یعنی :
#دمکراسی
#سکولاریسم
#مدرنیته
#ایرانگرایی
پیمان نوین یعنی تنها راه #نجات_ایران برای آنها که #ایران و #ملت_ایران برایشان اهمیت دارد .
پیمان نوین یعنی راهی برای #ایران_نوین
#نسل_شیک_پاسارگادی پیرو #شاهزاده_رضا_پهلوی همراه با پیمان نوین همپیمان با همه #ایرانیان برای #نجات_میهن است .