Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#لیبرالیسم_چیست؟
• #زمينه_هاى_ليبراليسم_سياسى:
از ديدگاه فلسفه سياسى، ليبراليسم در معناى وسيع آن، فلسفه افزايش آزادى فردى در جامعه تا حد ممكن است.
از ديدگاه ليبرالى، فرد بر جامعه و مصلحت فردى بر مصلحت اجتماعى اولويت دارد.
ليبراليسم با يك اصل افزايش آزادى هاى فردى تا حد ممكن- كه تا حد ممكن آن تا جايى است كه باعث اخلال در آزادى ديگران نشود- آغاز مى شود و به عبارتى ديگر آزادى بى قيد و شرط اما با مسئوليت و دشمن اصلى آن تمركز قدرت است كه بيشترين آسيب را به آزادى فردى رساند.
در حقيقت ليبراليسم نه تنها ايدئولوژى سياسى بلكه نوعى راه زندگى است.
به اين معنا كه ليبراليسم از آغاز همزاد و همراه سكولاريسم جدا انگارى دين از دولت، مدرنيسم يا سنت ستيزى، بازار آزاد، رقابت كامل و فردگرايى بوده است.
تاكيد ليبراليسم بر حفظ انتخاب در همه حوزه هاى زندگى است. از همين جهت ليبراليسم به شدت مخالف انحصار طلبى و اقتدار گرايى است.
از نظر ديدگاه سياسى ليبرال قدرت از هرگونه تقدس و ويژگى احترام برانگيز خالى است پس با هر گونه نخبه گرايى كه مبتنى بر هريك از اشكال سنتى از قبيل نسبت قوميت، مذهب، اشرافيت فكرى و موارد مشابه است مخالف است.
البته ليبراليسم در ابتدا براى مقابله با مذهب يا به عبارتى سلطه مذهبى و سپس حكومت مطلقه خودكامه پديد آمده است.
ليبرال ها در مواجهه با حكام خودكامه مهم ترين درخواستى كه داشتند محدود كردن قدرت آنها با قانون بود.
جامعه سياسى ليبرال با هدف حفظ حقوق انسان و عمدتاً با انقلاب تشكيل مى شد.
قسمتى از اين حقوق كه در مجلس انقلابى فرانسه در سال ۱۷۸۹ به تصويب رسيد اينگونه است:
« #آزادى، #مالكيت، #امنيت و #مقاومت_در_مقابل_ستم...
آزادى قدرت انجام دادن هر كارى است كه به ديگران آسيب نمى رساند... هيچ كس را نمى توان به جرم عقيده اش ازار كرد...»
مهم ترين انديشه سياسى ليبراليسم، « #قرارداد_اجتماعى » است كه طبق آن، حكومت موسسه اى مصنوعى است و مردم آن را براى به دست آوردن امنيت، نظم و به دست آوردن آسان تر حقوق خود ايجاد مى كنند.
به طور خلاصه مهم ترين اصول سياسى ليبراليسم را مى توان اعتقاد به
ارزش برابر همه انسان ها
به حقوق طبيعى و سلب نشدنى،
وضعى بودن نهاد دولت،
و محدوديت قدرت دولت به قانون موضوعه يافت.
ليبرال در ديدگاه سياسى خود مبارزه با استبداد اعم از طبقاتى، توده اى، مذهبى و حزبى را همواره هدف اصلى خود قرار داده است.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#لیبرالیسم_چیست؟
• #زمينه_هاى_ليبراليسم_سياسى:
از ديدگاه فلسفه سياسى، ليبراليسم در معناى وسيع آن، فلسفه افزايش آزادى فردى در جامعه تا حد ممكن است.
از ديدگاه ليبرالى، فرد بر جامعه و مصلحت فردى بر مصلحت اجتماعى اولويت دارد.
ليبراليسم با يك اصل افزايش آزادى هاى فردى تا حد ممكن- كه تا حد ممكن آن تا جايى است كه باعث اخلال در آزادى ديگران نشود- آغاز مى شود و به عبارتى ديگر آزادى بى قيد و شرط اما با مسئوليت و دشمن اصلى آن تمركز قدرت است كه بيشترين آسيب را به آزادى فردى رساند.
در حقيقت ليبراليسم نه تنها ايدئولوژى سياسى بلكه نوعى راه زندگى است.
به اين معنا كه ليبراليسم از آغاز همزاد و همراه سكولاريسم جدا انگارى دين از دولت، مدرنيسم يا سنت ستيزى، بازار آزاد، رقابت كامل و فردگرايى بوده است.
تاكيد ليبراليسم بر حفظ انتخاب در همه حوزه هاى زندگى است. از همين جهت ليبراليسم به شدت مخالف انحصار طلبى و اقتدار گرايى است.
از نظر ديدگاه سياسى ليبرال قدرت از هرگونه تقدس و ويژگى احترام برانگيز خالى است پس با هر گونه نخبه گرايى كه مبتنى بر هريك از اشكال سنتى از قبيل نسبت قوميت، مذهب، اشرافيت فكرى و موارد مشابه است مخالف است.
البته ليبراليسم در ابتدا براى مقابله با مذهب يا به عبارتى سلطه مذهبى و سپس حكومت مطلقه خودكامه پديد آمده است.
ليبرال ها در مواجهه با حكام خودكامه مهم ترين درخواستى كه داشتند محدود كردن قدرت آنها با قانون بود.
جامعه سياسى ليبرال با هدف حفظ حقوق انسان و عمدتاً با انقلاب تشكيل مى شد.
قسمتى از اين حقوق كه در مجلس انقلابى فرانسه در سال ۱۷۸۹ به تصويب رسيد اينگونه است:
« #آزادى، #مالكيت، #امنيت و #مقاومت_در_مقابل_ستم...
آزادى قدرت انجام دادن هر كارى است كه به ديگران آسيب نمى رساند... هيچ كس را نمى توان به جرم عقيده اش ازار كرد...»
مهم ترين انديشه سياسى ليبراليسم، « #قرارداد_اجتماعى » است كه طبق آن، حكومت موسسه اى مصنوعى است و مردم آن را براى به دست آوردن امنيت، نظم و به دست آوردن آسان تر حقوق خود ايجاد مى كنند.
به طور خلاصه مهم ترين اصول سياسى ليبراليسم را مى توان اعتقاد به
ارزش برابر همه انسان ها
به حقوق طبيعى و سلب نشدنى،
وضعى بودن نهاد دولت،
و محدوديت قدرت دولت به قانون موضوعه يافت.
ليبرال در ديدگاه سياسى خود مبارزه با استبداد اعم از طبقاتى، توده اى، مذهبى و حزبى را همواره هدف اصلى خود قرار داده است.
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#لیبرالیسم_چیست؟
• #زمينه_هاى_اقتصادى_ليبراليسم
زمانى كه انسان اروپايى نسبت به طبيعت و ثروت هاى آن تسلط بيشترى يافت و شهرها و روستاها توسعه يافت و تجارت رونق بيشترى يافت، تاجران درخواست ها و نيازهاى جديدى پيدا كردند كه يكى از مهم ترين آنها افزايش امنيت و ريسك پذيرى پائين تر در زمينه هاى تجارى و يكى ديگر از اين نيازها، عدم دخالت دولت و حاكمان در زمينه هاى اقتصادى بود.
ديكتاتورها، ارباب ها و سلاطين مستبد دشمنان درجه اول سرمايه و سرمايه دارى بودند. اين نوع حكومت ها همين كه سرمايه اى را در مكانى يا در اختيار شخصى مجتمع مى ديدند به طرق مختلف سعى مى كردند آن اموال را به نفع خود مصادره كنند. اين كار هم با توجه به مسائل اجتماعى آن دوران با زور و يا با تصويب قوانين انجام مى پذيرفت. در نتيجه تاجر يا سرمايه گذار همت و جرات نمى كرد براى جمع آورى ثروت، تلاش زيادى از خود به خرج دهد.
تاجران نيز براى حل اين مشكل با حكومت مستقيم وارد معامله مى شدند و درصدى از ثروت خود را با او تقسيم مى كردند. با اين روش در كوتاه مدت مى توان حتى با حكومت هاى فاشيستى نيز تعامل داشت. اما در بلند مدت، سرمايه دار در تلاش است تا قدرت حكومت را در حد يك «نگهبان شب» و حافظ امنيت اقتصادى خويش كاهش دهد. همين جا بود كه تاجر براى حفظ منافع خود، رفع مزاحمت هاى دولت و امنيت سرمايه را مطرح و پيگيرى كرد و تفكر فلسفى- نظرى ليبراليسم نيز بر همين محور شكل گرفت و البته برداشتن مزاحمت دولت و تامين سرمايه با يك پشتوانه فكرى نيز همراه بود و آن اينكه طبيعت بهترين مدبر است و « دست هاى نامرئى خود اقتصاد جامعه را سامان مى دهد » و هرگونه دخالتى باعث مى شود اين نظم بر هم خورده و جامعه آشفته شود و اين بدان معنا است كه برنامه ريزى و دستورالعمل از بالا گناه محسوب مى شود و باعث مى شود پايه هاى اقتصاد ويران شود و بايد هر تاجر، هر تصميمى كه مى خواهد بگيرد و اجرا نمايد و برآيند اين تصميمات حد متوسط و معتدلى را ايجاد خواهد كرد و از آن اقتصاد متعادل انسانى متبلور خواهد شد و عدل نيز در سايه همين نظم طبيعى جامعه به وجود مى آيد.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#لیبرالیسم_چیست؟
• #زمينه_هاى_اقتصادى_ليبراليسم
زمانى كه انسان اروپايى نسبت به طبيعت و ثروت هاى آن تسلط بيشترى يافت و شهرها و روستاها توسعه يافت و تجارت رونق بيشترى يافت، تاجران درخواست ها و نيازهاى جديدى پيدا كردند كه يكى از مهم ترين آنها افزايش امنيت و ريسك پذيرى پائين تر در زمينه هاى تجارى و يكى ديگر از اين نيازها، عدم دخالت دولت و حاكمان در زمينه هاى اقتصادى بود.
ديكتاتورها، ارباب ها و سلاطين مستبد دشمنان درجه اول سرمايه و سرمايه دارى بودند. اين نوع حكومت ها همين كه سرمايه اى را در مكانى يا در اختيار شخصى مجتمع مى ديدند به طرق مختلف سعى مى كردند آن اموال را به نفع خود مصادره كنند. اين كار هم با توجه به مسائل اجتماعى آن دوران با زور و يا با تصويب قوانين انجام مى پذيرفت. در نتيجه تاجر يا سرمايه گذار همت و جرات نمى كرد براى جمع آورى ثروت، تلاش زيادى از خود به خرج دهد.
تاجران نيز براى حل اين مشكل با حكومت مستقيم وارد معامله مى شدند و درصدى از ثروت خود را با او تقسيم مى كردند. با اين روش در كوتاه مدت مى توان حتى با حكومت هاى فاشيستى نيز تعامل داشت. اما در بلند مدت، سرمايه دار در تلاش است تا قدرت حكومت را در حد يك «نگهبان شب» و حافظ امنيت اقتصادى خويش كاهش دهد. همين جا بود كه تاجر براى حفظ منافع خود، رفع مزاحمت هاى دولت و امنيت سرمايه را مطرح و پيگيرى كرد و تفكر فلسفى- نظرى ليبراليسم نيز بر همين محور شكل گرفت و البته برداشتن مزاحمت دولت و تامين سرمايه با يك پشتوانه فكرى نيز همراه بود و آن اينكه طبيعت بهترين مدبر است و « دست هاى نامرئى خود اقتصاد جامعه را سامان مى دهد » و هرگونه دخالتى باعث مى شود اين نظم بر هم خورده و جامعه آشفته شود و اين بدان معنا است كه برنامه ريزى و دستورالعمل از بالا گناه محسوب مى شود و باعث مى شود پايه هاى اقتصاد ويران شود و بايد هر تاجر، هر تصميمى كه مى خواهد بگيرد و اجرا نمايد و برآيند اين تصميمات حد متوسط و معتدلى را ايجاد خواهد كرد و از آن اقتصاد متعادل انسانى متبلور خواهد شد و عدل نيز در سايه همين نظم طبيعى جامعه به وجود مى آيد.
🆔👉 @iran_novin1