Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مانوک خدابخشیان (Facebook)
پنجمین گفتگوی مانوک خدابخشیان با تپش درباره رخدادهای ایران
دریای کاسپین و ژئوپولتیک جهانی
چهارشنبه ۲۴ امرداد ۲۵۷۷
#مامردم_حامیان_رضاشاه_دوم
پنجمین گفتگوی مانوک خدابخشیان با تپش درباره رخدادهای ایران
دریای کاسپین و ژئوپولتیک جهانی
چهارشنبه ۲۴ امرداد ۲۵۷۷
#مامردم_حامیان_رضاشاه_دوم
Forwarded from پیوند نگار
🔴 بسیاری ممکن است به هزار دلیل موجه منتقد سیاست‌های آمریکا باشند. اما اگر قرار بود جهان یک ابرقدرت داشته باشد، ترجیح می‌دادند آن آمریکا باشد.
اعتماد به آمریکا از اتمام جنگ سرد به این سو به نسبت افزایش یافته است. نسل قبل احساس بی‌اعتمادی بیشتری به آمریکا می‌کردند. یا حداقل این طور ابراز می‌کردند. اما هرچه بود به دلیل این بود که جهان دوقطبی بود. در برابر آزادی انسان آلترناتیوی وجود داشت که در قدرت نظامی هم مقتدر و هم مرعوب‌کننده بود. در یک تصویر تبلیغاتی، آمریکا شده بود سمبول آزادی انسان و شوروی شده بود سمبول برابری انسان. هرچند هر دو تصویر زاییده درک ناواقعی و نماد‌گرایی در میان نسل قبل بود، اما شکی نیست که جامعه آمریکا به تجربه واقعی‌تری از آزادی انسان رسیده بود تا شوروی به تجربه برابری انسان.
با چنین تصویری، گرایشات ناسیونالیستی در آمریکا بضرر این کشور است. این کشور زمانی قدرتمند است که محبوب باشد و در ادعای خود برای پاسداری از حقوق بشر و آزادی انسان در سراسر جهان با صداقت پیگیر باشد.
گروه سیاست بین‌الملل #جریان_سوم
#مامردم
👇👇👇
پ ن
براستی آیا اشخاصی مانند مهدی جلالی تهرانی از رهبران موسوم به جریان سوم و جمهوری ایرانی، واقعا نگران محبوبیت و ابرقدرت بودن آمریکا و صدمه خوردن و هزینه مضاعف انها هستند و فکر میکنند از اتاق فکر آمریکایی ها بهتر منافع آنها را تشخیص میدهند؟
یا برای دفاع از جهانگرایی و گلوبالیسم که سلطه گران جهان مدرن و حامیان بین المللی جمهوری اسلامی هستند تلاش کرده و از توسعه تفکر ناسیونالیسم نگران هست ؟
بطور قطع جهان پیش رو جهان ناسیونالیسم و قدرت گرفتن ملتها و کشورها در مقابل شرکتهای چند ملیتی سلطه گر جهانی هست و این گروهها چاره ایی جز پذیرش این واقعیت پیش رو ندارند .
#ایران_گرایی_مردم_گرا
اعتماد به آمریکا از اتمام جنگ سرد به این سو به نسبت افزایش یافته است. نسل قبل احساس بی‌اعتمادی بیشتری به آمریکا می‌کردند. یا حداقل این طور ابراز می‌کردند. اما هرچه بود به دلیل این بود که جهان دوقطبی بود. در برابر آزادی انسان آلترناتیوی وجود داشت که در قدرت نظامی هم مقتدر و هم مرعوب‌کننده بود. در یک تصویر تبلیغاتی، آمریکا شده بود سمبول آزادی انسان و شوروی شده بود سمبول برابری انسان. هرچند هر دو تصویر زاییده درک ناواقعی و نماد‌گرایی در میان نسل قبل بود، اما شکی نیست که جامعه آمریکا به تجربه واقعی‌تری از آزادی انسان رسیده بود تا شوروی به تجربه برابری انسان.
با چنین تصویری، گرایشات ناسیونالیستی در آمریکا بضرر این کشور است. این کشور زمانی قدرتمند است که محبوب باشد و در ادعای خود برای پاسداری از حقوق بشر و آزادی انسان در سراسر جهان با صداقت پیگیر باشد.
گروه سیاست بین‌الملل #جریان_سوم
#مامردم
👇👇👇
پ ن
براستی آیا اشخاصی مانند مهدی جلالی تهرانی از رهبران موسوم به جریان سوم و جمهوری ایرانی، واقعا نگران محبوبیت و ابرقدرت بودن آمریکا و صدمه خوردن و هزینه مضاعف انها هستند و فکر میکنند از اتاق فکر آمریکایی ها بهتر منافع آنها را تشخیص میدهند؟
یا برای دفاع از جهانگرایی و گلوبالیسم که سلطه گران جهان مدرن و حامیان بین المللی جمهوری اسلامی هستند تلاش کرده و از توسعه تفکر ناسیونالیسم نگران هست ؟
بطور قطع جهان پیش رو جهان ناسیونالیسم و قدرت گرفتن ملتها و کشورها در مقابل شرکتهای چند ملیتی سلطه گر جهانی هست و این گروهها چاره ایی جز پذیرش این واقعیت پیش رو ندارند .
#ایران_گرایی_مردم_گرا
Telegram
attach📎
🔴 آیا «هوادار» کسی هستيم، یا شهروندی مستقل با دیدگاهی مستقل که خواهان بدست گرفتن کنترل زندگی سیاسی و اجتماعی خود می‌باشد؟
آیا می‌خواهیم کشورمان و آینده مردمانش را دوباره به دسته‌بندی ها و متعصب‌ها، زنده باد و مرده بادها بسپاریم؟ يا این بار به هیچ شخصی اعتماد نکنیم و جامعه خود را برمبنای قانون ساخته و زندگی خود را سامان دهیم؟
هواداران پذیرفته‌اند که تماشاگرند و قادر نیستند خود در زمین سیاست بازی کنند و ناچار باید برای دیگری هورا بکشند. اما کیست که نداند سیاست، بازی و سرگرمی نیست، سرنوشت و آینده ما در گرو مشارکت سیاسی فعالانه ما است.
وارونگی دردناک و خطرناک جامعه ما این است که افراد آگاه و صاحب رای مستقل، فضای سیاست را به هواداران متعصب و پرهیاهو واگذار کرده‌اند. تراژدی وقتی شکل می‌گیرد که انسان‌های آگاه کنترل زندگی خود را بخواهند به متعصبان مدعی و ناآگاه بسپارند. اداره سرزمینی به وسعت و تنوع اقلیمی و فرهنگی ایران، نه از راه تعصب و هواداری، نه از تکرار خطاهای نسل گذشته و دنباله‌روی از «محبوبیت فردی»، بلکه از طریق روشی سیستماتیک، نوین و علمی امکان پذیر خواهد بود.
#مامردم
#جریان_سوم
🆔 @AmadNewsNetw
👇👇👇
پ ن:
با سفسطه ایی ضد دمکراسی و عوام فریبانه سعی دارند با تخریب اکثریت جامعه، برای خود که هیچ جایگاهی ندارند موقعیتی فراهم کنند و زمانی که جز از اتاقهای اندورنی خود در کانالها مجازی پست ارسال کردن توانی ندارند، و برخی اطلاعات را از منابع مشکوک گرفته و به مردم داده و جلب توجه و اعتمادشان میکنند، و حسب نظرسنجی های خودشان نفوذ اجتماعیشان بسیار ناچیز است، سعی میکنند خود را مهم و مردمی جلوه دهند .
در کجای دنیا دیده شده مردم بدون شخصیتهای سیاسی که توان ساماندهی اجتماعی دارند بتوانند در سیاست موثر واقع شوند ؟
مگر جز این است که در سیاست دمکراتیک مردم باید رهبران و نمایندگان خود را تعیین کنند؟
مگر جز این است نگارنده متن، در لابلای نانوشته این سطور سعی دارد هواداران دیگر گروهها را فریب داده و به خود جذب کند ؟
آشکارا دیده شده است انها که بیشتر از خلق و مررم و حق و حقوق دم میزنند در نهایت به کثیفترین دیکتاتورها تبدیل می شوند .
مگر جمهوری اسلامی بنام حکومت مستضعفین به قدرت نرسید ؟ آیا جز این بود که اکثریت جامعه را به مستضعف تبدیل کرد؟
مگر جز این بود که کمونیستها بنام دفاع از حقوق کارکر به قدرت رسیدند؟
آیا جز اعمال سلطه و استثمار کارگران کار دیوری انجام دادند ؟
آنها که با دم زدن از آزادی مردم، سعی دارند با عوامفریبی برای خود موقعیتی دست و پا کنند، قطعا بعدا خود را مدیون هیچ شخص و گروه و جریانی ندیده و پاسخگوی کسی نبوده و کشور را ملک طلق خود پنداشته و مردم را محکوم به پیروی و اطاعت خواهند کرد و بدترین نوع استبداد را حاکم خواهند کرد .
باید مراقب شیادی ها بود .
آیا می‌خواهیم کشورمان و آینده مردمانش را دوباره به دسته‌بندی ها و متعصب‌ها، زنده باد و مرده بادها بسپاریم؟ يا این بار به هیچ شخصی اعتماد نکنیم و جامعه خود را برمبنای قانون ساخته و زندگی خود را سامان دهیم؟
هواداران پذیرفته‌اند که تماشاگرند و قادر نیستند خود در زمین سیاست بازی کنند و ناچار باید برای دیگری هورا بکشند. اما کیست که نداند سیاست، بازی و سرگرمی نیست، سرنوشت و آینده ما در گرو مشارکت سیاسی فعالانه ما است.
وارونگی دردناک و خطرناک جامعه ما این است که افراد آگاه و صاحب رای مستقل، فضای سیاست را به هواداران متعصب و پرهیاهو واگذار کرده‌اند. تراژدی وقتی شکل می‌گیرد که انسان‌های آگاه کنترل زندگی خود را بخواهند به متعصبان مدعی و ناآگاه بسپارند. اداره سرزمینی به وسعت و تنوع اقلیمی و فرهنگی ایران، نه از راه تعصب و هواداری، نه از تکرار خطاهای نسل گذشته و دنباله‌روی از «محبوبیت فردی»، بلکه از طریق روشی سیستماتیک، نوین و علمی امکان پذیر خواهد بود.
#مامردم
#جریان_سوم
🆔 @AmadNewsNetw
👇👇👇
پ ن:
با سفسطه ایی ضد دمکراسی و عوام فریبانه سعی دارند با تخریب اکثریت جامعه، برای خود که هیچ جایگاهی ندارند موقعیتی فراهم کنند و زمانی که جز از اتاقهای اندورنی خود در کانالها مجازی پست ارسال کردن توانی ندارند، و برخی اطلاعات را از منابع مشکوک گرفته و به مردم داده و جلب توجه و اعتمادشان میکنند، و حسب نظرسنجی های خودشان نفوذ اجتماعیشان بسیار ناچیز است، سعی میکنند خود را مهم و مردمی جلوه دهند .
در کجای دنیا دیده شده مردم بدون شخصیتهای سیاسی که توان ساماندهی اجتماعی دارند بتوانند در سیاست موثر واقع شوند ؟
مگر جز این است که در سیاست دمکراتیک مردم باید رهبران و نمایندگان خود را تعیین کنند؟
مگر جز این است نگارنده متن، در لابلای نانوشته این سطور سعی دارد هواداران دیگر گروهها را فریب داده و به خود جذب کند ؟
آشکارا دیده شده است انها که بیشتر از خلق و مررم و حق و حقوق دم میزنند در نهایت به کثیفترین دیکتاتورها تبدیل می شوند .
مگر جمهوری اسلامی بنام حکومت مستضعفین به قدرت نرسید ؟ آیا جز این بود که اکثریت جامعه را به مستضعف تبدیل کرد؟
مگر جز این بود که کمونیستها بنام دفاع از حقوق کارکر به قدرت رسیدند؟
آیا جز اعمال سلطه و استثمار کارگران کار دیوری انجام دادند ؟
آنها که با دم زدن از آزادی مردم، سعی دارند با عوامفریبی برای خود موقعیتی دست و پا کنند، قطعا بعدا خود را مدیون هیچ شخص و گروه و جریانی ندیده و پاسخگوی کسی نبوده و کشور را ملک طلق خود پنداشته و مردم را محکوم به پیروی و اطاعت خواهند کرد و بدترین نوع استبداد را حاکم خواهند کرد .
باید مراقب شیادی ها بود .