💎 #الگوهای_لیبرالیسم
به طور کلی چهار جریان مشخص را در اندیشه لیبرالیسم میتوان مشخص کرد که شامل چهار نسل از متفکرین سدههای 18، 19و 20 میشود.
🔶 #لیبرالیسم_کلاسیک
به اوج تئوریک و حضور سیاسی و اجتماعی فعال آن در حدود نیم قرن 18 هجدهم و سراسر قرن نوزدهم بوده است.
« #جان_لاک» و « #آدام_اسمیت» از چهرههای اصلی لیبرالیسم کلاسیک هستند.
اصول اساسی لیبرالیسم کلاسیک محدود سازی حیطۀ دولت و قدرت حکومت به حفظ و حراست حقوق فردی و آزادسازی تجارت و مالکیت و نیروی کار از قیود سنتی بود.
آنها معتقد بودند نظام اقتصادی در حالت طبیعی تمایل به تعادل دارد و طبق این مکانیسم، هر عرضهای تقاضای خود را هم خواهد زد. فلذا دخالت دولت حداقلی و محدود به حمایت از حقوق فردی است.
رژیمهای لیبرال کلاسیک نمیتوانستند چه از نظر سیاسی و چه از نظر اقتصادی منافع طبقات غیر تجاری و بویژه طبقات پایین را تأمین کنند. تقاضا برای گسترش حقوق سیاسی و بویژه حق رای به طبقات پایین و اتخاذ تدابیری در خصوص بهبود اوضاع اجتماعی و اقتصادی آنها موجب پیدایش تعارضات و بحرانهایی در رژیمهای لیبرال کلاسیک شد.
به طور کلی چهار جریان مشخص را در اندیشه لیبرالیسم میتوان مشخص کرد که شامل چهار نسل از متفکرین سدههای 18، 19و 20 میشود.
🔶 #لیبرالیسم_کلاسیک
به اوج تئوریک و حضور سیاسی و اجتماعی فعال آن در حدود نیم قرن 18 هجدهم و سراسر قرن نوزدهم بوده است.
« #جان_لاک» و « #آدام_اسمیت» از چهرههای اصلی لیبرالیسم کلاسیک هستند.
اصول اساسی لیبرالیسم کلاسیک محدود سازی حیطۀ دولت و قدرت حکومت به حفظ و حراست حقوق فردی و آزادسازی تجارت و مالکیت و نیروی کار از قیود سنتی بود.
آنها معتقد بودند نظام اقتصادی در حالت طبیعی تمایل به تعادل دارد و طبق این مکانیسم، هر عرضهای تقاضای خود را هم خواهد زد. فلذا دخالت دولت حداقلی و محدود به حمایت از حقوق فردی است.
رژیمهای لیبرال کلاسیک نمیتوانستند چه از نظر سیاسی و چه از نظر اقتصادی منافع طبقات غیر تجاری و بویژه طبقات پایین را تأمین کنند. تقاضا برای گسترش حقوق سیاسی و بویژه حق رای به طبقات پایین و اتخاذ تدابیری در خصوص بهبود اوضاع اجتماعی و اقتصادی آنها موجب پیدایش تعارضات و بحرانهایی در رژیمهای لیبرال کلاسیک شد.