Forwarded from پیوند نگار
#دروغی_بزرگ:
#نومحافظه_کاری
#یا_اصلاحطلبی_جمهوری_اسلامی
#تبیین_اصلاحطلبی_جهانی
اصلاحطلبی باور به امکان تغییر ساختارهای سیاسی و نظام اقتصادی بنیادی یک جامعه از طریق تغییر تدریجی از درون نهادهای موجود است.
این فرضیهٔ دگرگونی اجتماعی در مخالفت با سوسیالیسم انقلابی، که معتقد است، نوعی انقلاب برای وقوع تغییرات ساختاری بنیادی لازم است ایجاد شد.
اصلاحطلبی را باید از اصلاحات پراگماتیک متمایز کرد:
اصلاحطلبی این فرض است که انباشت اصلاحات میتواند منجر به ظهور یک نظام اقتصادی اجتماعی کاملاً متفاوت از اشکال امروزین سرمایهداری و دموکراسی شود، در حالی که اصلاحات پراگماتیک تلاشهایی برای حفظ وضع موجود در برابر تغییرات بنیادی و ساختاری را نمایندگی میکند.
#تاریخچه_اصلاحطلبی
اصلاح طلبی سوسیالیستی یا سوسیالیسم تکاملی
(evolutionary socialism)،
برای اولین بار توسط ادوارد برنشتاین، که یک سوسیال دموکرات بود، مطرح شد.
اصلاح طلبی بلا فاصله مورد هجمه سوسیالیستهای انقلابی قرار گرفت.
رزا لوکزامبورگ، به عنوان یکی از رهبران این جریان ضد اصلاح طلبی، در مقالهای تحت عنوان " اصلاح یا انقلاب؟" که در سال ۱۹۰۰ میلادی منشر کرد، سوسیالیسم تکاملی برنشتاین را محکوم کرد.
زمانی که رزا لوکزامبورگ در انقلاب آلمان درگذشت، اصلاح طلبها خیلی زود توانستند خود را بازیابند و با احزاب کمونیست و بلشویکها در حمایت از پرولتاریا رقابت کنند.
پس از پیروزی بلشویکها در سال ۱۹۱۷ در جنگ داخلی روسیه تزاری و تثبیت قدرت در اتحاد جماهیر شوروی، بلشویکها کمپینی علیه جنبش اصلاح طلبان تشکیل دادند و حتی اصلاح طلبان را «فاشیستهای اجتماعی»
(Social Fashist )
خواندند. بنابر کتاب «خداست که شکست خورده» نوشته آرتور کوئستلر که از تشکیل دهندگان و اعضای سابق حزب کمونیست آلمان بود و حزبش بزرگترین حزب کمونیست در اروپای غربی بود، با شوروی همراه شد و اعلام کرد حزب سوسیال دموکرات آلمان فاشیست هستند و بزرگترین دشمن آلمان همین فاشیستهای اجتماعیاند.
برخی از احزاب سوسیال دموکرات، مثل حزب کانادایی " NDP " یا احزاب سوسیال دموکرات آلمان هنوز هم اصلاح طلب خوانده میشوند.
#ایدئولوژی_اصلاحطلبی
اصلاح طلبی( Reformism )
مکتبی است که در آن از طریق نهادهای اجتماعی تغییراتی تدریجی و زیربنایی در ساختارهای اقتصادی یا ساختارهای سیاسی دنبال میشود. این گروه در واقع واکنشی اعتراضی به سوسیالیسم انقلابی بود که معتقد بودند برای ایجاد تغییراتی انقلابی راهی جز انقلاب تودهها وجود ندارد.
#اصلاحطلبی_در_سطح_جهان
#حزب_کارگر_بریتانیا
اصلاح طلبی در حزب کارگر بریتانیا در سالهای ۱۹۵۰ پدیدار شد و پس از آن به جذب هواداران اصلاح طلبی به جناح راست حزب کارگر معروف شدند. در سال ۱۹۵۶ آنتونی کروسلند
( Anthony Crosland )
«آینده سوسیالیسم» را نوشت که به عنوان مانیفست شخصی به بحث پیرامون اصلاح طلبی پرداخت. برای کروسلند، مالکیت عمومی برای سوسیالیستها به وسیله اشتغال همگانی کاهش مییابد و کنترل اقتصاد کینزی استثمار کاپیتالیستی را کاهش میدهد. در سال ۱۹۶۰ پس از سه بار پیروزی متوالی حزب کارگر در انتخابات عمومی، هوگ گایتسکل به عنوان یک اصلاح طلب تلاش کرد تا بخشی ازقانون اساسی را بر اساس مانیفست کروسلند اصلاح کند؛ اما این تلاشها با شکست مواجه شد.
برخی از طرفداران جوانتر گایتسکل از جمله روی جنکینس، بیل راجرز و شرلی ویلیامز حزب کارگر را در سال ۱۹۸۱ ترک کردند و حزب سوسیال دموکرات را تشکیل دادند. در نهایت اهداف و نظرات گایتسکل توانست در انتخابات پیروز شود و تونی بلر در سال ۱۹۹۵ توانست اصلاحیه قانون اساسی در انگلستان را بر اساس نظر اصلاح طلبانی چون گایتسکل و کروسلند به تصویب برساند.
#اصلاحطلبی_در_ایران
اصلاح طلبی در ایران مفهومی متفاوت با مفهوم کلی اصلاحطلبی دارد.
اصلاح طلبی در ایران با شاخه محافظه کاری پیوند نزدیکی دارد و اگر بخواهیم چارچوب مفهوم ایرانی اصلاحات را با مفهوم تاریخی آن مقایسه کنیم باید آن را #نو_محافظه کاری بخوانیم. اصلاح طلبی ایرانی در اغلب مواقع در پی تغییراتی تدریجی است ولی تفاوت آن با مفهوم اصلاح طلبی که سوسیال دموکراتها در ابتدا پایه نهادند در آن است که اصلاح طلبی ایرانی اساساً درگیر تغییرات بنیادی نمیشود و تغییرات تدریجی فرهنگی را به تغییرات تدریجی اقتصادی و سیاسی اولویت میدهد.
اثبات این مدعا، سابقه ایست که تاریخ از اصلاح طلبی در ایران ارائه میکند. اصلاحطلبی یک حزب سیاسی نیست؛ یک جریان فکری است که بعد از جنگهای ایران و روس و شکست ایران، آغاز شده و تا امروز ادامه دارد.
#نومحافظه_کاری
#یا_اصلاحطلبی_جمهوری_اسلامی
#تبیین_اصلاحطلبی_جهانی
اصلاحطلبی باور به امکان تغییر ساختارهای سیاسی و نظام اقتصادی بنیادی یک جامعه از طریق تغییر تدریجی از درون نهادهای موجود است.
این فرضیهٔ دگرگونی اجتماعی در مخالفت با سوسیالیسم انقلابی، که معتقد است، نوعی انقلاب برای وقوع تغییرات ساختاری بنیادی لازم است ایجاد شد.
اصلاحطلبی را باید از اصلاحات پراگماتیک متمایز کرد:
اصلاحطلبی این فرض است که انباشت اصلاحات میتواند منجر به ظهور یک نظام اقتصادی اجتماعی کاملاً متفاوت از اشکال امروزین سرمایهداری و دموکراسی شود، در حالی که اصلاحات پراگماتیک تلاشهایی برای حفظ وضع موجود در برابر تغییرات بنیادی و ساختاری را نمایندگی میکند.
#تاریخچه_اصلاحطلبی
اصلاح طلبی سوسیالیستی یا سوسیالیسم تکاملی
(evolutionary socialism)،
برای اولین بار توسط ادوارد برنشتاین، که یک سوسیال دموکرات بود، مطرح شد.
اصلاح طلبی بلا فاصله مورد هجمه سوسیالیستهای انقلابی قرار گرفت.
رزا لوکزامبورگ، به عنوان یکی از رهبران این جریان ضد اصلاح طلبی، در مقالهای تحت عنوان " اصلاح یا انقلاب؟" که در سال ۱۹۰۰ میلادی منشر کرد، سوسیالیسم تکاملی برنشتاین را محکوم کرد.
زمانی که رزا لوکزامبورگ در انقلاب آلمان درگذشت، اصلاح طلبها خیلی زود توانستند خود را بازیابند و با احزاب کمونیست و بلشویکها در حمایت از پرولتاریا رقابت کنند.
پس از پیروزی بلشویکها در سال ۱۹۱۷ در جنگ داخلی روسیه تزاری و تثبیت قدرت در اتحاد جماهیر شوروی، بلشویکها کمپینی علیه جنبش اصلاح طلبان تشکیل دادند و حتی اصلاح طلبان را «فاشیستهای اجتماعی»
(Social Fashist )
خواندند. بنابر کتاب «خداست که شکست خورده» نوشته آرتور کوئستلر که از تشکیل دهندگان و اعضای سابق حزب کمونیست آلمان بود و حزبش بزرگترین حزب کمونیست در اروپای غربی بود، با شوروی همراه شد و اعلام کرد حزب سوسیال دموکرات آلمان فاشیست هستند و بزرگترین دشمن آلمان همین فاشیستهای اجتماعیاند.
برخی از احزاب سوسیال دموکرات، مثل حزب کانادایی " NDP " یا احزاب سوسیال دموکرات آلمان هنوز هم اصلاح طلب خوانده میشوند.
#ایدئولوژی_اصلاحطلبی
اصلاح طلبی( Reformism )
مکتبی است که در آن از طریق نهادهای اجتماعی تغییراتی تدریجی و زیربنایی در ساختارهای اقتصادی یا ساختارهای سیاسی دنبال میشود. این گروه در واقع واکنشی اعتراضی به سوسیالیسم انقلابی بود که معتقد بودند برای ایجاد تغییراتی انقلابی راهی جز انقلاب تودهها وجود ندارد.
#اصلاحطلبی_در_سطح_جهان
#حزب_کارگر_بریتانیا
اصلاح طلبی در حزب کارگر بریتانیا در سالهای ۱۹۵۰ پدیدار شد و پس از آن به جذب هواداران اصلاح طلبی به جناح راست حزب کارگر معروف شدند. در سال ۱۹۵۶ آنتونی کروسلند
( Anthony Crosland )
«آینده سوسیالیسم» را نوشت که به عنوان مانیفست شخصی به بحث پیرامون اصلاح طلبی پرداخت. برای کروسلند، مالکیت عمومی برای سوسیالیستها به وسیله اشتغال همگانی کاهش مییابد و کنترل اقتصاد کینزی استثمار کاپیتالیستی را کاهش میدهد. در سال ۱۹۶۰ پس از سه بار پیروزی متوالی حزب کارگر در انتخابات عمومی، هوگ گایتسکل به عنوان یک اصلاح طلب تلاش کرد تا بخشی ازقانون اساسی را بر اساس مانیفست کروسلند اصلاح کند؛ اما این تلاشها با شکست مواجه شد.
برخی از طرفداران جوانتر گایتسکل از جمله روی جنکینس، بیل راجرز و شرلی ویلیامز حزب کارگر را در سال ۱۹۸۱ ترک کردند و حزب سوسیال دموکرات را تشکیل دادند. در نهایت اهداف و نظرات گایتسکل توانست در انتخابات پیروز شود و تونی بلر در سال ۱۹۹۵ توانست اصلاحیه قانون اساسی در انگلستان را بر اساس نظر اصلاح طلبانی چون گایتسکل و کروسلند به تصویب برساند.
#اصلاحطلبی_در_ایران
اصلاح طلبی در ایران مفهومی متفاوت با مفهوم کلی اصلاحطلبی دارد.
اصلاح طلبی در ایران با شاخه محافظه کاری پیوند نزدیکی دارد و اگر بخواهیم چارچوب مفهوم ایرانی اصلاحات را با مفهوم تاریخی آن مقایسه کنیم باید آن را #نو_محافظه کاری بخوانیم. اصلاح طلبی ایرانی در اغلب مواقع در پی تغییراتی تدریجی است ولی تفاوت آن با مفهوم اصلاح طلبی که سوسیال دموکراتها در ابتدا پایه نهادند در آن است که اصلاح طلبی ایرانی اساساً درگیر تغییرات بنیادی نمیشود و تغییرات تدریجی فرهنگی را به تغییرات تدریجی اقتصادی و سیاسی اولویت میدهد.
اثبات این مدعا، سابقه ایست که تاریخ از اصلاح طلبی در ایران ارائه میکند. اصلاحطلبی یک حزب سیاسی نیست؛ یک جریان فکری است که بعد از جنگهای ایران و روس و شکست ایران، آغاز شده و تا امروز ادامه دارد.
Telegram
attach📎
Forwarded from Attach Master
#اصلاحطلبان
#نو_محافظه_کاران
اصلاحطلبان، یکی از دو جناح و جریان سیاسی اصلی در بین گروههای داخل حکومت ایران بهشمار میرود.
این جناح پس از واقعه دوم خرداد خود را اصلاحطلب نامیدند گرچه در مقایسه با مفهوم تاریخی اصلاح طلبی #نو_محافظه_کار تلقی میگردند.
پس از ریاستجمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۶۸ و با پیروزی در انتخابات هفتمین دورهٔ ریاست جمهوری سال ۱۳۷۶ و ریاستجمهوری سید محمد خاتمی با بیش از ۲۰میلیون رأی به ریاست جمهوری رسید و آن انتخابات از جانب اصلاح طلبان #حماسه_دوم_خرداد نامیده شد و اصلاحطلبان توانستند وارد عرصهٔ حاکمیت شوند و پس از آن اکثریت مجلس ششم و نخستین شورای شهر تهران را نیز به دست آوردند. این جریان به دلیل پیروزی در انتخابات دوم خرداد به #جبهه_دوم_خرداد مشهور گشت و هشت سال کنترل دولت و همچنین چهار سال اکثریت نمایندگان مجلس ششم را در اختیار داشت.
دو حلقه فکری در جریان اصلاح طلبی در ایران وجود دارد که یکی موسوم به #حلقه_کیان و دیگری #حلقه_نیاوران است.
از حلقه کیان، سیدمحمد خاتمی رئیس دولت اصلاحات و از حلقه نیاوران حسن روحانی به عنوان رئیسجمهور ایران بیرون آمدند.
کیان دارای دیدگاه چپ اسلامی بود و نیاوران دارای دیدگاه تکنوکراتی است. حلقه نیاوران در طول سالها، در حال کنار زدن چپها و حلقه موسوم به کیان بودهاند.
افول قدرت اصلاحطلبان و قدرت گرفتن اصولگرایان از انتخابات شوراهای دوم در سال ۱۳۸۱ آغاز شد و سپس انتخابات مجلس هفتم در نهایت پیروزی محمود احمدینژاد در انتخابات نهمین دورهٔ ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۴ به اوج رسید. با انتخابات یازدهمین دورهٔ ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ و پیروزی حسن روحانی اعتدالگرا که نامزد مورد حمایت اصلاحطلبان نیز بود دوباره اصلاحطلبان به قدرت آمدند.
#ایدئولوژی_اصلاحات
ایدئولوژی اصلی اصلاحات در ایران رسیدن به یک جامعهٔ مدنی و قانونمدار، دستیابی به #مردمسالاری_دینی، آزادی، عقل سالاری، دوری از تحجر و توجه ویژه به نیازها و مشکلات جوانان و مردم سالاری دینی بر اساس اصالت حاکمیت مردم و گسترش مشارکت سیاسی و اجتماعی مردم از طریق تشکیل نهادهای مردم نهاد و شوراهای صنفی و کارگری، حضور فزاینده این نهادها یکی از مهمترین دستآوردهای دولت سید محمد خاتمی بودهاست.
#ائتلاف_اصلاحطلبان_ایران۱۳۸۶
ائتلاف اصلاحطلبان ایران به بخشی از کارزار احزاب و گروههای وابسته به نظام سیاسی ایران برای انتخابات دورهٔ هشتم مجلس گفته میشود که در پایان زمستان سال ۱۳۸۶ برگزار شد.
این ائتلاف از ۲۱ حزب و گروه تشکیل یافته بود و هدف اصلی آن بنا به گفتهٔ سخنگویانش، بازسازی اقتدار مجلس و مهار افراطیگری دولت بود.
#تشکلهای_عمده_اصلاحطلبان
جبهه مشارکت ایران اسلامی
حزب اعتماد ملی
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران
مجمع روحانیون مبارز
حزب اسلامی کار
مجمع نیروهای خط امام
حزب کارگزاران سازندگی
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم
راه سبز امید
حزب مردم سالاری
خانه کارگرحزب صدای ملت
حزب اتحاد ملت ایران اسلامی
ندای ایرانیان
حزب اعتدال و توسعه
جماعت دعوت و اصلاح
مجمع دانش اموختگان ایران اسلامی
سازمان عدالت و آزادی ایران اسلامی
انجمن صنفی معلمان ایران
انجمن صنفی پزشکان ایران
انجمن صنفی روزنامه نگاران
انجمن صنفی نویسندگان ایران
انجمن صنفی مهندسان ایران
#بنیادها :
بنیاد باران
بنیاد امید ایرانیان
#نو_محافظه_کاران
اصلاحطلبان، یکی از دو جناح و جریان سیاسی اصلی در بین گروههای داخل حکومت ایران بهشمار میرود.
این جناح پس از واقعه دوم خرداد خود را اصلاحطلب نامیدند گرچه در مقایسه با مفهوم تاریخی اصلاح طلبی #نو_محافظه_کار تلقی میگردند.
پس از ریاستجمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۶۸ و با پیروزی در انتخابات هفتمین دورهٔ ریاست جمهوری سال ۱۳۷۶ و ریاستجمهوری سید محمد خاتمی با بیش از ۲۰میلیون رأی به ریاست جمهوری رسید و آن انتخابات از جانب اصلاح طلبان #حماسه_دوم_خرداد نامیده شد و اصلاحطلبان توانستند وارد عرصهٔ حاکمیت شوند و پس از آن اکثریت مجلس ششم و نخستین شورای شهر تهران را نیز به دست آوردند. این جریان به دلیل پیروزی در انتخابات دوم خرداد به #جبهه_دوم_خرداد مشهور گشت و هشت سال کنترل دولت و همچنین چهار سال اکثریت نمایندگان مجلس ششم را در اختیار داشت.
دو حلقه فکری در جریان اصلاح طلبی در ایران وجود دارد که یکی موسوم به #حلقه_کیان و دیگری #حلقه_نیاوران است.
از حلقه کیان، سیدمحمد خاتمی رئیس دولت اصلاحات و از حلقه نیاوران حسن روحانی به عنوان رئیسجمهور ایران بیرون آمدند.
کیان دارای دیدگاه چپ اسلامی بود و نیاوران دارای دیدگاه تکنوکراتی است. حلقه نیاوران در طول سالها، در حال کنار زدن چپها و حلقه موسوم به کیان بودهاند.
افول قدرت اصلاحطلبان و قدرت گرفتن اصولگرایان از انتخابات شوراهای دوم در سال ۱۳۸۱ آغاز شد و سپس انتخابات مجلس هفتم در نهایت پیروزی محمود احمدینژاد در انتخابات نهمین دورهٔ ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۴ به اوج رسید. با انتخابات یازدهمین دورهٔ ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ و پیروزی حسن روحانی اعتدالگرا که نامزد مورد حمایت اصلاحطلبان نیز بود دوباره اصلاحطلبان به قدرت آمدند.
#ایدئولوژی_اصلاحات
ایدئولوژی اصلی اصلاحات در ایران رسیدن به یک جامعهٔ مدنی و قانونمدار، دستیابی به #مردمسالاری_دینی، آزادی، عقل سالاری، دوری از تحجر و توجه ویژه به نیازها و مشکلات جوانان و مردم سالاری دینی بر اساس اصالت حاکمیت مردم و گسترش مشارکت سیاسی و اجتماعی مردم از طریق تشکیل نهادهای مردم نهاد و شوراهای صنفی و کارگری، حضور فزاینده این نهادها یکی از مهمترین دستآوردهای دولت سید محمد خاتمی بودهاست.
#ائتلاف_اصلاحطلبان_ایران۱۳۸۶
ائتلاف اصلاحطلبان ایران به بخشی از کارزار احزاب و گروههای وابسته به نظام سیاسی ایران برای انتخابات دورهٔ هشتم مجلس گفته میشود که در پایان زمستان سال ۱۳۸۶ برگزار شد.
این ائتلاف از ۲۱ حزب و گروه تشکیل یافته بود و هدف اصلی آن بنا به گفتهٔ سخنگویانش، بازسازی اقتدار مجلس و مهار افراطیگری دولت بود.
#تشکلهای_عمده_اصلاحطلبان
جبهه مشارکت ایران اسلامی
حزب اعتماد ملی
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران
مجمع روحانیون مبارز
حزب اسلامی کار
مجمع نیروهای خط امام
حزب کارگزاران سازندگی
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم
راه سبز امید
حزب مردم سالاری
خانه کارگرحزب صدای ملت
حزب اتحاد ملت ایران اسلامی
ندای ایرانیان
حزب اعتدال و توسعه
جماعت دعوت و اصلاح
مجمع دانش اموختگان ایران اسلامی
سازمان عدالت و آزادی ایران اسلامی
انجمن صنفی معلمان ایران
انجمن صنفی پزشکان ایران
انجمن صنفی روزنامه نگاران
انجمن صنفی نویسندگان ایران
انجمن صنفی مهندسان ایران
#بنیادها :
بنیاد باران
بنیاد امید ایرانیان
Telegram
📎
Forwarded from Attach Master
🔹 #نو_محافظه_کاران
🔸 #اصولگرایان
🔻 #داستان_حلقه_های_قدرت
🔴 #اصولگرایان
اصولگرایان یکی از دو جناح اصلی جمهوری اسلامی است که در سالهای پس از انقلاب در مقابل طیف #روشنفکران_مذهبی!! که حامی تغییر ساختارهای مذهبی موجود بودند، مایل به حفظ وضع موجود و مخالف تغییر در ساختارها و باورهای سنتی بودند.
طیف روشنفکران مذهبی، طیف اصولگرایان را متهم به «تفسیر خشونتآمیز و واپسگرایانه و انحرافی از دین» میکنند. اصولگرایان نیز طیف روشنفکران مذهبی را «اهل مسامحه بر سر ارزشهای مذهبی» و «غرب زده» معرفی میکنند.
اصلاحطلبان برای طیف مخالف خود از واژه محافظهکاران استفاده میکردند. همچنین برای اصلاح طلبان از اصطلاح غیررسمی دوم خردادیها نیز استفاده میشد.
در واکنش به اصلاح طلبان، طیف مقابل به مرور از عبارت اصولگرایان برای توصیف خود استفاده کردند.
در رویدادهای مرتبط با انتخابات دهم ریاست جمهوری، جریان اصلاحات به جنبش سبز نامور شد و در مقابل اصولگرایان از عبارت جریان فتنه برای اشاره به اصلاح طلبان و معترضین به نتایج انتخابات دهم استفاده میکردند.
پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری، اختلافها و چنددستگیها در جریان اصولگرایی، شدت یافت و به مرور زمان، شدیدتر شد. تا جایی که این اختلافها در پایان دولت دوم محمود احمدینژاد، به بیشترین میزان خود از زمان تشکیل جناح اصولگرا رسید.
🔴 #اصلاح_طلبان
اصلاحطلبان در مقایسه با مفهوم تاریخی اصلاح طلبی #نو_محافظه_کار تلقی میشود.
پس از ریاستجمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی در سال۱۳۶۸و با پیروزی در انتخابات هفتمین دورهٔ ریاست جمهوری سال۱۳۷۶و ریاستجمهوری سید محمد خاتمی به ریاست جمهوری رسید و آن انتخابات از جانب اصلاح طلبان #حماسه_دوم_خرداد نامیده شد و اصلاحطلبان توانستند وارد عرصهٔ حاکمیت شوند و پس از آن اکثریت مجلس ششم و نخستین شورای شهر تهران را نیز به دست آوردند. این جریان به دلیل پیروزی در انتخابات دوم خرداد به #جبهه_دوم_خرداد مشهور گشت و هشت سال کنترل دولت و همچنین چهار سال اکثریت نمایندگان مجلس ششم را در اختیار داشت.
دو حلقه فکری در جریان اصلاح طلبی وجود دارد که یکی موسوم به #حلقه_کیان و دیگری
#حلقه_نیاوران است.
از حلقه کیان، سیدمحمد خاتمی رئیس دولت اصلاحات و از حلقه نیاوران حسن روحانی به عنوان رئیسجمهور فعلی بیرون آمدند.
حلقه کیان دارای دیدگاه چپ اسلامی بود و حلقه نیاوران دارای دیدگاه تکنوکراتی است.
حلقه نیاوران در طول سالها، در حال کنار زدن چپها و حلقه موسوم به کیان بودهاند.
افول قدرت اصلاحطلبان و قدرت گرفتن اصولگرایان از انتخابات شوراهای دوم در سال ۱۳۸۱ آغاز شد و سپس انتخابات مجلس هفتم در نهایت پیروزی محمود احمدینژاد در انتخابات نهمین دورهٔ ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۴ به اوج رسید. با انتخابات یازدهمین دورهٔ ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ و پیروزی حسن روحانی اعتدالگرا که نامزد مورد حمایت اصلاحطلبان نیز بود دوباره اصلاحطلبان به قدرت آمدند.
حلقه جدیدی که از آن نام میبرند #حلقه_نارمک است که اعضای آن افرادی مانند: محمدباقر قالیباف، قاسم سلیمانی، اصغر حجازی، سیدمجتبی حسینی/ خبرگان، سیف، عارف، جواد لاریجانی، علی لاریجانی و صادق لاریجانی و... ترکیبی از شخصیتهای اصلاح طلب و اصولگرا هست که اگر واقعیت داشته باشد، بنوعی یک حلقه ائتلافی از دو حلقه اصلاح طلب و گروههایی از اصولگرایان و اعتدالی ها و میانه روها هست که بدرستی نمی توان حدود و خطوط آن را در چارچوب جناح بندی های مرسوم جمهوری اسلامی مشخص کرد و بواسطه اشخاص داخل این حلقه می تواند به داخل همه جریانات داخل نظام رسوخ داشته باشد. لذا بلحاظ ایدئولوژیک نمی تواند دارای تفکر و خط مشی و اندیشه اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی مشخص و روشنی باشد و میتوان گفت این حلقه اگر واقعیت داشته باشد، فارغ از هرگونه اندیشه و آرمانی صرفا برای کسب قدرت دور هم گرد آمده اند و با صاحبان قدرت در حال منازعه هستند تا بتوانند با شیوه های توطئه و طرح ریزی قدرت را از دست صاحبان آن خارج کرده و خود صاحب قدرت شوند.
اما با توجه به تشتت فکری و نبود یک گفتمان روشن در حوزه های مختلف و هدف، گرفتن عریان قدرت، حتی اگر جامعه را با شگردهایی برای پذیرش خود مجاب کنند، بعد از کسب قدرت ظرف مدت کوتاهی ائتلاف آنها به هم خورده و درگیری درون این حلقه بر سر تمامیت خواهی، ایجاد و همدیگر را حذف می کنند، و امکان حفظ قدرت را نخواهند داشت. با این دورنما چنین گروهی تنها نقش پایین کشیدن قدرت موجود و انتقال آن به گروهی دیگر را خواهد داشت، و در این صورت باید فکر کرد پشت پرده حلقه نارمک کدام گروه منسجمی در کمین قدرت نشسته است؟
آیا تحولات آتی قدرت در ایران از میان این حلقه های قدرت انتقال خواهد یافت یا جریان نوظهوری قادر به کنار زدن قطعی این جناحها و حلقه ها خواهد شد؟
#حلقه_کیان
#حلقه_نیاوران
#حلقه_نارمک
🔸 #اصولگرایان
🔻 #داستان_حلقه_های_قدرت
🔴 #اصولگرایان
اصولگرایان یکی از دو جناح اصلی جمهوری اسلامی است که در سالهای پس از انقلاب در مقابل طیف #روشنفکران_مذهبی!! که حامی تغییر ساختارهای مذهبی موجود بودند، مایل به حفظ وضع موجود و مخالف تغییر در ساختارها و باورهای سنتی بودند.
طیف روشنفکران مذهبی، طیف اصولگرایان را متهم به «تفسیر خشونتآمیز و واپسگرایانه و انحرافی از دین» میکنند. اصولگرایان نیز طیف روشنفکران مذهبی را «اهل مسامحه بر سر ارزشهای مذهبی» و «غرب زده» معرفی میکنند.
اصلاحطلبان برای طیف مخالف خود از واژه محافظهکاران استفاده میکردند. همچنین برای اصلاح طلبان از اصطلاح غیررسمی دوم خردادیها نیز استفاده میشد.
در واکنش به اصلاح طلبان، طیف مقابل به مرور از عبارت اصولگرایان برای توصیف خود استفاده کردند.
در رویدادهای مرتبط با انتخابات دهم ریاست جمهوری، جریان اصلاحات به جنبش سبز نامور شد و در مقابل اصولگرایان از عبارت جریان فتنه برای اشاره به اصلاح طلبان و معترضین به نتایج انتخابات دهم استفاده میکردند.
پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری، اختلافها و چنددستگیها در جریان اصولگرایی، شدت یافت و به مرور زمان، شدیدتر شد. تا جایی که این اختلافها در پایان دولت دوم محمود احمدینژاد، به بیشترین میزان خود از زمان تشکیل جناح اصولگرا رسید.
🔴 #اصلاح_طلبان
اصلاحطلبان در مقایسه با مفهوم تاریخی اصلاح طلبی #نو_محافظه_کار تلقی میشود.
پس از ریاستجمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی در سال۱۳۶۸و با پیروزی در انتخابات هفتمین دورهٔ ریاست جمهوری سال۱۳۷۶و ریاستجمهوری سید محمد خاتمی به ریاست جمهوری رسید و آن انتخابات از جانب اصلاح طلبان #حماسه_دوم_خرداد نامیده شد و اصلاحطلبان توانستند وارد عرصهٔ حاکمیت شوند و پس از آن اکثریت مجلس ششم و نخستین شورای شهر تهران را نیز به دست آوردند. این جریان به دلیل پیروزی در انتخابات دوم خرداد به #جبهه_دوم_خرداد مشهور گشت و هشت سال کنترل دولت و همچنین چهار سال اکثریت نمایندگان مجلس ششم را در اختیار داشت.
دو حلقه فکری در جریان اصلاح طلبی وجود دارد که یکی موسوم به #حلقه_کیان و دیگری
#حلقه_نیاوران است.
از حلقه کیان، سیدمحمد خاتمی رئیس دولت اصلاحات و از حلقه نیاوران حسن روحانی به عنوان رئیسجمهور فعلی بیرون آمدند.
حلقه کیان دارای دیدگاه چپ اسلامی بود و حلقه نیاوران دارای دیدگاه تکنوکراتی است.
حلقه نیاوران در طول سالها، در حال کنار زدن چپها و حلقه موسوم به کیان بودهاند.
افول قدرت اصلاحطلبان و قدرت گرفتن اصولگرایان از انتخابات شوراهای دوم در سال ۱۳۸۱ آغاز شد و سپس انتخابات مجلس هفتم در نهایت پیروزی محمود احمدینژاد در انتخابات نهمین دورهٔ ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۴ به اوج رسید. با انتخابات یازدهمین دورهٔ ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ و پیروزی حسن روحانی اعتدالگرا که نامزد مورد حمایت اصلاحطلبان نیز بود دوباره اصلاحطلبان به قدرت آمدند.
حلقه جدیدی که از آن نام میبرند #حلقه_نارمک است که اعضای آن افرادی مانند: محمدباقر قالیباف، قاسم سلیمانی، اصغر حجازی، سیدمجتبی حسینی/ خبرگان، سیف، عارف، جواد لاریجانی، علی لاریجانی و صادق لاریجانی و... ترکیبی از شخصیتهای اصلاح طلب و اصولگرا هست که اگر واقعیت داشته باشد، بنوعی یک حلقه ائتلافی از دو حلقه اصلاح طلب و گروههایی از اصولگرایان و اعتدالی ها و میانه روها هست که بدرستی نمی توان حدود و خطوط آن را در چارچوب جناح بندی های مرسوم جمهوری اسلامی مشخص کرد و بواسطه اشخاص داخل این حلقه می تواند به داخل همه جریانات داخل نظام رسوخ داشته باشد. لذا بلحاظ ایدئولوژیک نمی تواند دارای تفکر و خط مشی و اندیشه اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی مشخص و روشنی باشد و میتوان گفت این حلقه اگر واقعیت داشته باشد، فارغ از هرگونه اندیشه و آرمانی صرفا برای کسب قدرت دور هم گرد آمده اند و با صاحبان قدرت در حال منازعه هستند تا بتوانند با شیوه های توطئه و طرح ریزی قدرت را از دست صاحبان آن خارج کرده و خود صاحب قدرت شوند.
اما با توجه به تشتت فکری و نبود یک گفتمان روشن در حوزه های مختلف و هدف، گرفتن عریان قدرت، حتی اگر جامعه را با شگردهایی برای پذیرش خود مجاب کنند، بعد از کسب قدرت ظرف مدت کوتاهی ائتلاف آنها به هم خورده و درگیری درون این حلقه بر سر تمامیت خواهی، ایجاد و همدیگر را حذف می کنند، و امکان حفظ قدرت را نخواهند داشت. با این دورنما چنین گروهی تنها نقش پایین کشیدن قدرت موجود و انتقال آن به گروهی دیگر را خواهد داشت، و در این صورت باید فکر کرد پشت پرده حلقه نارمک کدام گروه منسجمی در کمین قدرت نشسته است؟
آیا تحولات آتی قدرت در ایران از میان این حلقه های قدرت انتقال خواهد یافت یا جریان نوظهوری قادر به کنار زدن قطعی این جناحها و حلقه ها خواهد شد؟
#حلقه_کیان
#حلقه_نیاوران
#حلقه_نارمک