Forwarded from پیوند نگار
⭕️ «گتوند؛ فاجعه یا افتخار ملی» ــ ۱ / وجود کوههای نمکی در مخزن سد گتوند، شایعه یا واقعیت؟!
#قسمت_سوم
* چقدر از سازند گچساران را نمک تشکیل میدهد؟
سازند گچساران متشکل از گچ، نمک، ایندریت، مارنهای رنگارنگ، سنگ آهک، شیل بیتومیندار و ترکیبات سیلویت است. رودخانه کارون از محل سد مسجد سلیمان تا محل سد تنظیمی گتوند در 6 نقطه سازند گچساران را قطع میکند. سازند گچساران متشکل از 7 لایه است که معمولاً یک یا دو عدد از این لایهها از نمک تشکیل شده اما لایههای نمک همیشه در عمق قرار دارند. تنها بخشی از سازند گچساران که لنزهای نمکی در سطح دیده میشود بخش بیرونزدگی عنبل است که در حدود 4 تا 4.5 کیلومتر بالاتر از محور سد گتوند در حاشیه دریاچه سد قرار دارد. نتیجه بررسیها و مطالعات نشان میدهد که حدود 50 درصد از سازند گچساران عنبل از مارن رسی، حدود 26 درصد ایندریت، حدود 18 درصد نمک و 6 درصد از فضای خالی و... تشکیل شده است.
وجود گنبدهای نمکی یا کوه نمکی در مخزن سد گتوند از سوی منتقدان اولین بار در زمان آبگیری سد یعنی 7 سال پیش مطرح شد. چند ماه بعد از طرح اولیه این موضوع، عکسهایی از کوه نمکی حاشیه رود کارون در فضای مجازی منتشر شد و در عکسنوشتههایی عنوان شد که این کوههای نمکی پس از آبگیری سد در مخزن سد گتوند غرق میشوند.
عکسهایی که بدون هیچ سندی بهعنوان کوههای نمکی حاشیه رود کارون معرفی شدهاند، بیشتر بهنظر میرسد بزرگنمایی لنز نزدیک دوربین از چند سنگ نمک است. این تصاویر و مشابه آنها بهعنوان کوههای نمکی گتوند بهتناوب در فضای مجازی و سایتهای مختلف بازنشر شده، بدون آنکه حتی در یکی از این سایتها عنوان شده باشد دقیقاً در چه نقطهای از حاشیه رود کارون چنین عکسی گرفته شده است.
این عکسها و مشابه آنها که با عنوان کوههای نمکی گتوند بارها و بارها بازنشر شده، میتواند از گنبدهای نمکی یا غارهای نمکی جنوب ایران و یا هر نقطه دیگری از جهان گرفته شده باشد و هیچ استدلال محکمی برای آنکه اینها تصاویر کوههای نمکی حاشیه کارون باشد، وجود ندارد.
کریم شیبانییکتا، مجری سد و نیروگاه گتوند در این خصوص گفت: "یکی از موضوعاتی که در مورد سد گتوند مطرح است موضوع سازند گچساران یا همان برونزدههای نمکی است که اشتباهاً به گنبدهای نمکی و کوههای نمکی شایع شده است. داستانش این است که در مخزن سد گتوند پنج تا سازند گچساران داریم. سازند گچساران مشخصه کلیاش این است که اجزایش گچ، رس، نمک و چیزهای دیگر است. ما پنج سازند گچساران در گتوند داریم که یکی از آنها سازند معروف به عنبل است. ویژگی این سازند این است که نمک موجود در آن در ساحل رودخانه برونزدگی دارد. در آن سازندهایی که برونزدگی نمک ندارند موضوع عادی است و در خیلی از سدها وجود دارد. اما آن چیزی که برجسته شده (همین سازند عنبل که در مجاورت روستای عنبل است) این است که سازند برونزدگی نمکی داشت. از شروع مطالعات، بحث این سازند مطرح بود و بهمرور زمان و با تکمیل و تدوین مطالعات در این زمینه کار بیشتری شده است. اما از سال 83 بهطور ویژه به این موضوع پرداخته شده است. در طول چهار سال قبل از آبگیری سد و تکمیل سد این بحث پررنگتر شد و این موضوع مورد توجه قرار گرفت".
در مجموع، اینکه بیرونزدگی سازند گچساران در نزدیکی روستای عنبل که به همین نام یعنی بیرونزدگی عنبل شهرت یافته، کنار ترکیبات دیگر، رخنمونهای نمکی دارد ، شکی نیست و در عمل برای کاهش اثرات انحلال این نمکها در آب و همچنین مدیریت کیفی آب مخزن سد گتوند اقدامات مؤثری صورت گرفته که در گزارشهای بعدی به آنها پرداخته خواهد شد، اما اینکه برای انتقاد از سد گتوند اقدام به شایعهسازی و بزرگنمایی در خصوص وجود کوههای نمکی کنیم و عکسهایی را که تنها ارتباط و استناد آنها نوشتههایی است که بهروی عکس قرار گرفته و آن را به گتوند نسبت داده است در فضای مجازی آنقدر بازنشر کنیم که ادعای وجود کوههای نمکی باورپذیر شود، رویکرد درستی برای انتقادهای سازنده نیست.
پایان.
#قسمت_سوم
* چقدر از سازند گچساران را نمک تشکیل میدهد؟
سازند گچساران متشکل از گچ، نمک، ایندریت، مارنهای رنگارنگ، سنگ آهک، شیل بیتومیندار و ترکیبات سیلویت است. رودخانه کارون از محل سد مسجد سلیمان تا محل سد تنظیمی گتوند در 6 نقطه سازند گچساران را قطع میکند. سازند گچساران متشکل از 7 لایه است که معمولاً یک یا دو عدد از این لایهها از نمک تشکیل شده اما لایههای نمک همیشه در عمق قرار دارند. تنها بخشی از سازند گچساران که لنزهای نمکی در سطح دیده میشود بخش بیرونزدگی عنبل است که در حدود 4 تا 4.5 کیلومتر بالاتر از محور سد گتوند در حاشیه دریاچه سد قرار دارد. نتیجه بررسیها و مطالعات نشان میدهد که حدود 50 درصد از سازند گچساران عنبل از مارن رسی، حدود 26 درصد ایندریت، حدود 18 درصد نمک و 6 درصد از فضای خالی و... تشکیل شده است.
وجود گنبدهای نمکی یا کوه نمکی در مخزن سد گتوند از سوی منتقدان اولین بار در زمان آبگیری سد یعنی 7 سال پیش مطرح شد. چند ماه بعد از طرح اولیه این موضوع، عکسهایی از کوه نمکی حاشیه رود کارون در فضای مجازی منتشر شد و در عکسنوشتههایی عنوان شد که این کوههای نمکی پس از آبگیری سد در مخزن سد گتوند غرق میشوند.
عکسهایی که بدون هیچ سندی بهعنوان کوههای نمکی حاشیه رود کارون معرفی شدهاند، بیشتر بهنظر میرسد بزرگنمایی لنز نزدیک دوربین از چند سنگ نمک است. این تصاویر و مشابه آنها بهعنوان کوههای نمکی گتوند بهتناوب در فضای مجازی و سایتهای مختلف بازنشر شده، بدون آنکه حتی در یکی از این سایتها عنوان شده باشد دقیقاً در چه نقطهای از حاشیه رود کارون چنین عکسی گرفته شده است.
این عکسها و مشابه آنها که با عنوان کوههای نمکی گتوند بارها و بارها بازنشر شده، میتواند از گنبدهای نمکی یا غارهای نمکی جنوب ایران و یا هر نقطه دیگری از جهان گرفته شده باشد و هیچ استدلال محکمی برای آنکه اینها تصاویر کوههای نمکی حاشیه کارون باشد، وجود ندارد.
کریم شیبانییکتا، مجری سد و نیروگاه گتوند در این خصوص گفت: "یکی از موضوعاتی که در مورد سد گتوند مطرح است موضوع سازند گچساران یا همان برونزدههای نمکی است که اشتباهاً به گنبدهای نمکی و کوههای نمکی شایع شده است. داستانش این است که در مخزن سد گتوند پنج تا سازند گچساران داریم. سازند گچساران مشخصه کلیاش این است که اجزایش گچ، رس، نمک و چیزهای دیگر است. ما پنج سازند گچساران در گتوند داریم که یکی از آنها سازند معروف به عنبل است. ویژگی این سازند این است که نمک موجود در آن در ساحل رودخانه برونزدگی دارد. در آن سازندهایی که برونزدگی نمک ندارند موضوع عادی است و در خیلی از سدها وجود دارد. اما آن چیزی که برجسته شده (همین سازند عنبل که در مجاورت روستای عنبل است) این است که سازند برونزدگی نمکی داشت. از شروع مطالعات، بحث این سازند مطرح بود و بهمرور زمان و با تکمیل و تدوین مطالعات در این زمینه کار بیشتری شده است. اما از سال 83 بهطور ویژه به این موضوع پرداخته شده است. در طول چهار سال قبل از آبگیری سد و تکمیل سد این بحث پررنگتر شد و این موضوع مورد توجه قرار گرفت".
در مجموع، اینکه بیرونزدگی سازند گچساران در نزدیکی روستای عنبل که به همین نام یعنی بیرونزدگی عنبل شهرت یافته، کنار ترکیبات دیگر، رخنمونهای نمکی دارد ، شکی نیست و در عمل برای کاهش اثرات انحلال این نمکها در آب و همچنین مدیریت کیفی آب مخزن سد گتوند اقدامات مؤثری صورت گرفته که در گزارشهای بعدی به آنها پرداخته خواهد شد، اما اینکه برای انتقاد از سد گتوند اقدام به شایعهسازی و بزرگنمایی در خصوص وجود کوههای نمکی کنیم و عکسهایی را که تنها ارتباط و استناد آنها نوشتههایی است که بهروی عکس قرار گرفته و آن را به گتوند نسبت داده است در فضای مجازی آنقدر بازنشر کنیم که ادعای وجود کوههای نمکی باورپذیر شود، رویکرد درستی برای انتقادهای سازنده نیست.
پایان.
Telegram
attach📎
Forwarded from پیوند نگار
⭕️ #گزارش_بررسی_کانون_دیده_بانان_زمین_از180منطقه_حفاظت_شده_در_اکوسیستم_های_کوهستانی_و_تالابی_کشور_در_قالب_هفت_ناحیه_جغرافیایی
#ادامه_بررسی_ناحیه_یک
- مناطق حفاظت شده تالابی
#دریای_خزر
#بخش_دوم
#قسمت_سوم
#منطقه1
◀️ ذخیره گاه زیستکره،تالاب بین المللی و پناهگاه حیات وحش میانکاله
#مراکز_جمعیتی_محدوده_شبه_جزیره_میانکاله:
از شرق به غرب عبارتند از :
- روستای آشوراده بزرگ
- روستای خزینی
- روستای شالاش(چالاش)
- روستای نیاز آباد
- روستایمیان قلعه
- روستای لعله بنگه
- روستای قزل آخر
- بندر امیرآباد
- روستای گاواسطل
- صیدگاه بندرگز
- صید گاه تازه آباد
- صید گاه کمینه
- روستای چهارکومه
- روستای قلعه پلنگان و...
#جزیره_آشوراده با وسعت 1200هکتار در امتداد شبه جزیره میانکاله، جزیره ای که پیشروی و پسروی آب دریا خزر نقش انکارناپذیر در گذشته تاریخی آن داشته. گاه جزیره ای مستقل بوده مثل امروز و گاه امتدادی از شبه جزیره میانکاله.
#تنگه_باریک_چپقاوغلی( چفقلی ) آبراهی در شرق جزیره آشوراه فاصله آبی جزیره آشوراده با ساحل بندرترکمن است و کانال طبیعی خزینی فاصله آبی جزیره آشوراده با شبه جزیره میانکاله.
این دو آبراه خلیج گرگان را با آبهای دریای خزر پیوند می دهد .
87 سال پیش( 1307)رضاشاه در بندر شاه(بندرترکمن امروز )اسکله ای بزرگ در همین منطقه احداث کرد و قصد داشت تا آن را به بندر تجاری بزرگی تبدیل کند و به همین علت آن را مبداء ایستگاه راه آهن سراسری به بندر شاپور(بندر امام خمینی فعلی)قرار داد . در آن زمان کشتیهای بزرگ در کنار این بندر پهلو میگرفتند، ولی 35 سال بعد از آن دیگر حتی کشتیهای سبک نیز مانند " بارکاز Barcaz " به زحمت می توانستند در 3 کیلومتری آن پهلو بگیرند.
در کتاب گرگان و دشت تالیف اسدالله معینی- انتشار 1344 ص 34 در مورد آشوراده آمده است :
"در گذشته آشوراده ها به صورت جزیره ای بودند که از پشت آنها مخرجی به دریای خزر وجود داشت، ولی به علت پایین رفتن آب دریای خزر به هم و با میانکاله مربوط شده و تشکیل یک شبه جزیره را به طول 80 کیلومتر و عرض بین 10 تا 15 کیلومتر را داده اند. و به همین علت دیگر جزایری بنام آشوراده بزرگ و کوچک و میانه هم نداریم... "
و این یعنی در حدود پنجاه سال پیش جزیره آشوراده کاملا به خشکی شبه جزیره میانکاله متصل بوده است.
در دهه پنجاه و شصت بدون توجه به شرایط طبیعی غیر ثابت و حساس این جزیره، در آن مدرسه، مغازه، مسجد و حسینیه و... ساخته شد و جمعیت آن به هزار نفر رسید، اما با وقوع سیل سال 1372 و ضربات آن، این جزیره خالی از سکنه شد.
#خلیج_گرگان بزرگترین خلیج دریای خزر، در طول حدود 60 کیلومتر در جنوب شبه جزیره میانکاله قرار دارد، با وسعتی حدود23 هزار و 800 هکتار ( کتاب راهنمای تالابهای ایرانی ثبت شده در کنوانسیون رامسر- 1382) با حداکثر عمق ۴ متر.
خلیج گرگان شکل نامتقارن دارد به گونه ای که عرض ساحل شرقی آن در حد فاصل بندر ترکمن تا مصب رودخانه قره سو حدود 13کیلومتر است، ولی هرچه به سمت غرب می رود نه تنها از عرض آن کاسته می شود، بلکه به دلیل نفوذ خشکی در این منطقه، به دو زبانه تقسیم می شود.
زبانه بلندتر آن که حالت یک خلیج کوچک دیگری را پیدا میکند و به خلیج میانکاله مشهور است تا جنوب روستای قلعه پلنگان که آخرین نقطه تعیین شده غرب پناهگاه حیات وحش میانکاله نیز می باشد، امتداد دارد.
این نقطه که تنها حدود دو کیلومتر با بندر امیرآباد فاصله دارد، عرض و عمق آن بسیار کم شده و پیوند می خورد با زمینهای باتلاقی نسبتا وسیع جنوب این منطقه.
گفتنی است جزیره کوچک "اسماعیل سای" نیز در همین بخش غربی خلیج قرادارد، تقریبا در جنوب روستای "گاواسطل" .
خلیج گرگان نیز مشابه جزیره آشوراده طی سالیان گذشته متاثر از پیش روی و پس روی آب دریای خزر بوده است. به عنوان مثال بندرگز در ضلع جنوب شرقی آن حتی پیش از احداث بندر شاه ( بندر ترکمن امروز )، بندر گاه مهمی بوده و کشتیهای بزرگی در نزدیک آن پهلو می گرفتند و از همین بندرگاه کالاهای مازندران، گرگان و شاهرود به روسیه وکالاهای روسیه به ایران حمل می شد و یا بهشهر با نام اشرف که در زمان صفویه بندرگاه مهمی در کنار خلیج گرگان بود ولی اکنون حدود ده کیلومتر با خلیج گرگان فاصله دارد.
ادامه بخش بعد 👈
#ادامه_بررسی_ناحیه_یک
- مناطق حفاظت شده تالابی
#دریای_خزر
#بخش_دوم
#قسمت_سوم
#منطقه1
◀️ ذخیره گاه زیستکره،تالاب بین المللی و پناهگاه حیات وحش میانکاله
#مراکز_جمعیتی_محدوده_شبه_جزیره_میانکاله:
از شرق به غرب عبارتند از :
- روستای آشوراده بزرگ
- روستای خزینی
- روستای شالاش(چالاش)
- روستای نیاز آباد
- روستایمیان قلعه
- روستای لعله بنگه
- روستای قزل آخر
- بندر امیرآباد
- روستای گاواسطل
- صیدگاه بندرگز
- صید گاه تازه آباد
- صید گاه کمینه
- روستای چهارکومه
- روستای قلعه پلنگان و...
#جزیره_آشوراده با وسعت 1200هکتار در امتداد شبه جزیره میانکاله، جزیره ای که پیشروی و پسروی آب دریا خزر نقش انکارناپذیر در گذشته تاریخی آن داشته. گاه جزیره ای مستقل بوده مثل امروز و گاه امتدادی از شبه جزیره میانکاله.
#تنگه_باریک_چپقاوغلی( چفقلی ) آبراهی در شرق جزیره آشوراه فاصله آبی جزیره آشوراده با ساحل بندرترکمن است و کانال طبیعی خزینی فاصله آبی جزیره آشوراده با شبه جزیره میانکاله.
این دو آبراه خلیج گرگان را با آبهای دریای خزر پیوند می دهد .
87 سال پیش( 1307)رضاشاه در بندر شاه(بندرترکمن امروز )اسکله ای بزرگ در همین منطقه احداث کرد و قصد داشت تا آن را به بندر تجاری بزرگی تبدیل کند و به همین علت آن را مبداء ایستگاه راه آهن سراسری به بندر شاپور(بندر امام خمینی فعلی)قرار داد . در آن زمان کشتیهای بزرگ در کنار این بندر پهلو میگرفتند، ولی 35 سال بعد از آن دیگر حتی کشتیهای سبک نیز مانند " بارکاز Barcaz " به زحمت می توانستند در 3 کیلومتری آن پهلو بگیرند.
در کتاب گرگان و دشت تالیف اسدالله معینی- انتشار 1344 ص 34 در مورد آشوراده آمده است :
"در گذشته آشوراده ها به صورت جزیره ای بودند که از پشت آنها مخرجی به دریای خزر وجود داشت، ولی به علت پایین رفتن آب دریای خزر به هم و با میانکاله مربوط شده و تشکیل یک شبه جزیره را به طول 80 کیلومتر و عرض بین 10 تا 15 کیلومتر را داده اند. و به همین علت دیگر جزایری بنام آشوراده بزرگ و کوچک و میانه هم نداریم... "
و این یعنی در حدود پنجاه سال پیش جزیره آشوراده کاملا به خشکی شبه جزیره میانکاله متصل بوده است.
در دهه پنجاه و شصت بدون توجه به شرایط طبیعی غیر ثابت و حساس این جزیره، در آن مدرسه، مغازه، مسجد و حسینیه و... ساخته شد و جمعیت آن به هزار نفر رسید، اما با وقوع سیل سال 1372 و ضربات آن، این جزیره خالی از سکنه شد.
#خلیج_گرگان بزرگترین خلیج دریای خزر، در طول حدود 60 کیلومتر در جنوب شبه جزیره میانکاله قرار دارد، با وسعتی حدود23 هزار و 800 هکتار ( کتاب راهنمای تالابهای ایرانی ثبت شده در کنوانسیون رامسر- 1382) با حداکثر عمق ۴ متر.
خلیج گرگان شکل نامتقارن دارد به گونه ای که عرض ساحل شرقی آن در حد فاصل بندر ترکمن تا مصب رودخانه قره سو حدود 13کیلومتر است، ولی هرچه به سمت غرب می رود نه تنها از عرض آن کاسته می شود، بلکه به دلیل نفوذ خشکی در این منطقه، به دو زبانه تقسیم می شود.
زبانه بلندتر آن که حالت یک خلیج کوچک دیگری را پیدا میکند و به خلیج میانکاله مشهور است تا جنوب روستای قلعه پلنگان که آخرین نقطه تعیین شده غرب پناهگاه حیات وحش میانکاله نیز می باشد، امتداد دارد.
این نقطه که تنها حدود دو کیلومتر با بندر امیرآباد فاصله دارد، عرض و عمق آن بسیار کم شده و پیوند می خورد با زمینهای باتلاقی نسبتا وسیع جنوب این منطقه.
گفتنی است جزیره کوچک "اسماعیل سای" نیز در همین بخش غربی خلیج قرادارد، تقریبا در جنوب روستای "گاواسطل" .
خلیج گرگان نیز مشابه جزیره آشوراده طی سالیان گذشته متاثر از پیش روی و پس روی آب دریای خزر بوده است. به عنوان مثال بندرگز در ضلع جنوب شرقی آن حتی پیش از احداث بندر شاه ( بندر ترکمن امروز )، بندر گاه مهمی بوده و کشتیهای بزرگی در نزدیک آن پهلو می گرفتند و از همین بندرگاه کالاهای مازندران، گرگان و شاهرود به روسیه وکالاهای روسیه به ایران حمل می شد و یا بهشهر با نام اشرف که در زمان صفویه بندرگاه مهمی در کنار خلیج گرگان بود ولی اکنون حدود ده کیلومتر با خلیج گرگان فاصله دارد.
ادامه بخش بعد 👈
Telegram
attach📎
Forwarded from پیوند نگار
⭕️ #گزارش_بررسی_کانون_دیده_بانان_زمین_از180منطقه_حفاظت_شده_در_اکوسیستمهای_کوهستانی_و_تالابی_کشور_در_قالب_هفت_ناحیه_جغرافیایی
#ادامه_بررسی_ناحیه_یک
#مناطق_حفاظت_شده_تالابی
#دریای_خزر
#بخش_ششم
#قسمت_سوم
◀16 بهمن 1388 #فارس
- منصور نوري، نماينده شهرستان گلوگاه :
...طرح تله كابين در سه فاز از جزيره ميانكاله بهشهر تا ارتفاعات يكهزار و پانصدي گلوگاه بهطول بيش از 20 كيلومتر انجام ميشود كه فاز نخست آن از شرق ارتفاعات و بيش از شش كيلومتر است.... اين سرمايهگذاري از اهميت بسزايي برخوردار است تا حدي كه معاون اول رئيس جمهور قرار بود در چند روز گذشته در منطقه حضور داشته باشد اما به دليل برنامه كاري در بندرعباس، نتوانست بيايد اما پيام خود را به حجت الاسلام رامينمحمود جانلو يكي از اعضاي شوراي شهر رساند و گفت: فراتر از قانون حاضريم به سرمايه گذاران در گلوگاه كمك كنيم.
◀ اول تیر 1389 #ایسنا
- ویلاهای پیش ساخته شرکت فیلیپینی- فرماندار گلوگاه :
" ....سرمایه گذاران با 6 گروه کاری از شرکت هیلمارکس فیلیپین از کشورهای چین و کره جنوبی هستند و طی بازدیدی که از طریق بالگرد به دریا، شبه جزیره میانکاله و جنگل داشته اند این مکان ها را برای اجرای این طرح ها مثبت ارزیابی کردند. افرن کانلاس رئیس شرکت هیلمارکس نیز در این خصوص اظهار کرد: زمینی به مساحت یکصد هکتار برای طرح ساخت ویلا در نظر گرفته شد..."
◀ 29 مرداد 1392
- فرهاد فلاح مشاور عالی رییس سازمان محیط زیست به خبرنگار مهر می گوید:
" اساسا مالکیت این جزیره با سازمان محیط زیست نیست که بخواهد آن را واگذار کند، اما از حدود یک سال و نیم پیش طرحی برا ی واگذاری مدیریت این جزیره به بخش خصوصی مطرح شد که از طریق استانداری و میراث و فرهنگی استان گلستان از سازمان محیط زیست استعلام شد و ما با رعایت الزامات زیست محیطی با آن موافقت کردیم….. به هر حال باید تجربه حفاظت از مناطق زیست محیطی با حضور گردشگران در کشور ما هم مانند همه جای دنیا از یک جایی آغاز شود......"
◀ 19 آذر 1392 #ایرنا :
جواد قناعت استاندارسابق گلستان گفت:
همه مدیران باید چند برابر تلاش کنند تا آشوراده در مدت کوتاهی تبدیل به جزیره کیش شود. جواد قناعت استاندار گلستان در جمع مدیران دستگاه های اجرایی استان گفت :
"تشکیل کارگروه ویژه جزیره آشوراده یکی از پیشنهادات استان در سفر سوم ریاست جمهوری به گلستان بود که به تصویب اولیه نیز رسیده است. بر اساس این پیشنهاد، رییس جمهوری مبتنی بر اصل 127 قانون اساسی، این کارگروه را بر اتخاذ هرگونه تصمیم درباره جزیره آشوراده مختار کرده و تصمیمات کارگروه به منزله تصمیمات شخص رییس جمهوری و لازم الاجراست. ریاست این کارگروه بر عهده معاون اول رییس جمهوری و دبیری آن بر عهده وزیر کشور است. قناعت اضافه کرد:
همچنین وزیر دادگستری، وزیر جهاد کشاورزی، وزیر راه و ترابری، روسای سازمان های حفاظت محیط زیست، میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، استاندار گلستان، نماینده مردم منطقه در مجلس شورای اسلامی و رییس بنیاد مستضعفان اعضای این کارگروه هستند......"
◀ 5تیرماه 1393
#گرگان_واحد_مرکزی_خبر :
" 400 میلیون دلار سرمایه خارجی برای طرح گردشگری جزیره آشوراده گلستان اختصاص یافت.
رحمانی موحد معاون گردشگری سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور امروز در بازدید از این جزیره به خبرنگار ما گفت:
این طرح گردشگری با کمک سرمایه گذار ترک در 197 هکتار زمینی که در این جزیره تملک کرده ایم انجام می شود. آقای رحمانی موحد افزود:
این طرح بزرگ گردشگری در مدت چهار سال و 6 مرحله اجرا می شود. وی گفت: فرودگاه آموزشی تفریحی ، مراکز تجاری، فروشگاه های مدرن، اسکله تفریحی، ویلاسازی و شهربازی در این مرکز بزرگ تفریحی ساخته می شود.
وی گفت:
این طرح اکنون در مرحله ایجاد 12 کیلومتر جاده ساحلی است."
◀ 3 دی1393 #واحد_مرکزی_خبر
–خانم ابتکار رییس سازمان حفاظت محیط زیست:
".....با مطالعات صورت گرفته، بخش هایی از منطقه آشوراده برای حفاظت مطلق تعریف شده که هیچگونه دخل و تصرفی در آن اتفاق نخواهد افتاد و محدوده های دیگری نیز به عنوان گردشگری گسترده و متمرکز انتخاب شد..... "
◀ 9 خرداد 1394 #همشهری
- .... هفته گذشته دكتر احمدعلي كيخا، معاون طبيعي سازمان حفاظت محيط زيست كه امضاي وي ذيل تفاهم نامه واگذاري آشوراده ثبت شده است در گردهمايي مديران كل حفاظت محيط زيست كشور در اصفهان به صراحت اعلام كرد كه:
" من صورتجلسه آشوراده را براساس مصلحتانديشي دولت و نه كار تخصصي امضا كردم اما اكنون قبول دارم كه آن كار اشتباه بود زيرا به نفع محيطزيست كشور نيست"
ادامه 👇👇
#ادامه_بررسی_ناحیه_یک
#مناطق_حفاظت_شده_تالابی
#دریای_خزر
#بخش_ششم
#قسمت_سوم
◀16 بهمن 1388 #فارس
- منصور نوري، نماينده شهرستان گلوگاه :
...طرح تله كابين در سه فاز از جزيره ميانكاله بهشهر تا ارتفاعات يكهزار و پانصدي گلوگاه بهطول بيش از 20 كيلومتر انجام ميشود كه فاز نخست آن از شرق ارتفاعات و بيش از شش كيلومتر است.... اين سرمايهگذاري از اهميت بسزايي برخوردار است تا حدي كه معاون اول رئيس جمهور قرار بود در چند روز گذشته در منطقه حضور داشته باشد اما به دليل برنامه كاري در بندرعباس، نتوانست بيايد اما پيام خود را به حجت الاسلام رامينمحمود جانلو يكي از اعضاي شوراي شهر رساند و گفت: فراتر از قانون حاضريم به سرمايه گذاران در گلوگاه كمك كنيم.
◀ اول تیر 1389 #ایسنا
- ویلاهای پیش ساخته شرکت فیلیپینی- فرماندار گلوگاه :
" ....سرمایه گذاران با 6 گروه کاری از شرکت هیلمارکس فیلیپین از کشورهای چین و کره جنوبی هستند و طی بازدیدی که از طریق بالگرد به دریا، شبه جزیره میانکاله و جنگل داشته اند این مکان ها را برای اجرای این طرح ها مثبت ارزیابی کردند. افرن کانلاس رئیس شرکت هیلمارکس نیز در این خصوص اظهار کرد: زمینی به مساحت یکصد هکتار برای طرح ساخت ویلا در نظر گرفته شد..."
◀ 29 مرداد 1392
- فرهاد فلاح مشاور عالی رییس سازمان محیط زیست به خبرنگار مهر می گوید:
" اساسا مالکیت این جزیره با سازمان محیط زیست نیست که بخواهد آن را واگذار کند، اما از حدود یک سال و نیم پیش طرحی برا ی واگذاری مدیریت این جزیره به بخش خصوصی مطرح شد که از طریق استانداری و میراث و فرهنگی استان گلستان از سازمان محیط زیست استعلام شد و ما با رعایت الزامات زیست محیطی با آن موافقت کردیم….. به هر حال باید تجربه حفاظت از مناطق زیست محیطی با حضور گردشگران در کشور ما هم مانند همه جای دنیا از یک جایی آغاز شود......"
◀ 19 آذر 1392 #ایرنا :
جواد قناعت استاندارسابق گلستان گفت:
همه مدیران باید چند برابر تلاش کنند تا آشوراده در مدت کوتاهی تبدیل به جزیره کیش شود. جواد قناعت استاندار گلستان در جمع مدیران دستگاه های اجرایی استان گفت :
"تشکیل کارگروه ویژه جزیره آشوراده یکی از پیشنهادات استان در سفر سوم ریاست جمهوری به گلستان بود که به تصویب اولیه نیز رسیده است. بر اساس این پیشنهاد، رییس جمهوری مبتنی بر اصل 127 قانون اساسی، این کارگروه را بر اتخاذ هرگونه تصمیم درباره جزیره آشوراده مختار کرده و تصمیمات کارگروه به منزله تصمیمات شخص رییس جمهوری و لازم الاجراست. ریاست این کارگروه بر عهده معاون اول رییس جمهوری و دبیری آن بر عهده وزیر کشور است. قناعت اضافه کرد:
همچنین وزیر دادگستری، وزیر جهاد کشاورزی، وزیر راه و ترابری، روسای سازمان های حفاظت محیط زیست، میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، استاندار گلستان، نماینده مردم منطقه در مجلس شورای اسلامی و رییس بنیاد مستضعفان اعضای این کارگروه هستند......"
◀ 5تیرماه 1393
#گرگان_واحد_مرکزی_خبر :
" 400 میلیون دلار سرمایه خارجی برای طرح گردشگری جزیره آشوراده گلستان اختصاص یافت.
رحمانی موحد معاون گردشگری سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور امروز در بازدید از این جزیره به خبرنگار ما گفت:
این طرح گردشگری با کمک سرمایه گذار ترک در 197 هکتار زمینی که در این جزیره تملک کرده ایم انجام می شود. آقای رحمانی موحد افزود:
این طرح بزرگ گردشگری در مدت چهار سال و 6 مرحله اجرا می شود. وی گفت: فرودگاه آموزشی تفریحی ، مراکز تجاری، فروشگاه های مدرن، اسکله تفریحی، ویلاسازی و شهربازی در این مرکز بزرگ تفریحی ساخته می شود.
وی گفت:
این طرح اکنون در مرحله ایجاد 12 کیلومتر جاده ساحلی است."
◀ 3 دی1393 #واحد_مرکزی_خبر
–خانم ابتکار رییس سازمان حفاظت محیط زیست:
".....با مطالعات صورت گرفته، بخش هایی از منطقه آشوراده برای حفاظت مطلق تعریف شده که هیچگونه دخل و تصرفی در آن اتفاق نخواهد افتاد و محدوده های دیگری نیز به عنوان گردشگری گسترده و متمرکز انتخاب شد..... "
◀ 9 خرداد 1394 #همشهری
- .... هفته گذشته دكتر احمدعلي كيخا، معاون طبيعي سازمان حفاظت محيط زيست كه امضاي وي ذيل تفاهم نامه واگذاري آشوراده ثبت شده است در گردهمايي مديران كل حفاظت محيط زيست كشور در اصفهان به صراحت اعلام كرد كه:
" من صورتجلسه آشوراده را براساس مصلحتانديشي دولت و نه كار تخصصي امضا كردم اما اكنون قبول دارم كه آن كار اشتباه بود زيرا به نفع محيطزيست كشور نيست"
ادامه 👇👇
Telegram
attach📎
Forwarded from پیوند نگار
⭕️ #گزارش_بررسی_کانون_دیده_بانان_زمین از 180 منطقه حفاظت شده در اکوسیستم های کوهستانی و تالابی کشور در قالب #هفت_ناحیه_جغرافیایی
ادامه بررسی #ناحیه_یک
-مناطق حفاظت شده تالابی
#دریای_خزر
#منطقه6_7_8و9 پناهگاههای حیات وحش #سُرخانگُل، #سِلکه، #چُوکام و منطقه حفاظت شده #سیاه_کِشیم -در تالاب بین المللی #انزلی
#بخش_نهم
#قسمت_سوم :
#ادامه_حفاظتی_که_انجام_نشد
◄ #تالاب_کُشی
#مدیریت_هدایت_فاضلاب_و_رسوب_و_خشک_کردن_تالاب
فردای آن روز یک روزنامه محلی گیلان برخلاف دیگر اجلاس ها که عموما #صحبتهای_تکراری_و_کلیشه_ای_مسئولین را انعکاس می د هند، اکثر مطالب این سخرانی بحث انگیز را چاپ کردند .
در بخشی از این سخرانی خانم خطیبی پس از معرفی ارزش های تالاب های بین المللی کشور گفت :
". ..احداث جاده به سمت تالابها و یا در داخل تالابها برای توسعه مناطق شهری، ناشی از #فقدان_نگرش_خرمندانه به این تالابها است که برجسته ترین نمونه آن، #احداث_جاده_کنار_گذر_انزلی و #طرحهای_مکمل آن نظیر #احداث6دهنه_پل در این تالاب است؛ و گفته شدکه روند تصاعدی #تجمع_رسوب ناشی از #تخریب_جنگلها و #مراتع_آبخیزهای_بالادست، خطر جدی دیگری است....
و گفته شد که معضل دیگر #تخلیه_فاضلاب_های_صنعتی و #خانگی، ورود #فاضلابهای_کشاورزی_حامل_آفت_کشها، #علف_کشها، #کود و #سموم_شیمیایی از جمله سم" #بوتاکلر " که از خطرناکترین و رایج ترین سموم مورد استفاده در گیلان است. سمی که سالهاست در اکثر مناطق دنیا منسوخ شده است...
و گفته شد که سازمان حفاظت محیط زیست که نقش ستادی در حفظ تالابها را به عهده داشته است، تاکنون در مراقبت از ارزش های زیست محیطی تالابهای کشور عملکرد مطلوبی نداشته است... "
و در بخش پایانی نیز گفته شد که کنوانسیون رامسر نیز که امروز 29 سال از عمر آن می گذرد، علی رغم مصوبات متعدد پیرامون حفظ ویژگیهای اکولوژیکی تالابها احتمالا به دلیل نبود ضمانت اجرایی در مورد این مصوبات در ایفای نقش خود موفق نبوده است!!!
به هر روی کنار گذر انزلی بخش شمالی تالاب انزلی را بلعید و افتخار افتتاح این افتضاح نصیب دولت یازدهم شد!!!
در هفتم مهرماه 1393 شعبانعلی خاوری مدیرکل راه و شهرسازی گیلان به خبر گزاری مهر مژده داد که:
" امسال یک لاین کنارگذر انزلی و لنگرود به زیر بار ترافیک می رود "
و علیرغم تعهد جهانی و ملی دولتمردان، فجایع بسیار زیادی در ارتباط با #آلوده_سازیها و #تخریبها در طول این سالها رخ داد!!!
#رسوب، #فاضلاب و #زباله همچنان از سوی مسئولین اجازه ورود آزاد به این تالاب بین المللی و مناطق به اصطلاح حفاظت شده آن دارند!!!
با این چشم انداز پناهگاه حیات وحش #سُرخانکُل، #سِلکه ، #چوکام و منطقه حفاظت شده #سیاه_کِشیم ،نه تنها جزیی از این پیکره نیمه جان هستند بلکه موقعیت آنها که عملا دهانه ورودی اکثر رودها و کانال های بخش های جنوب غربی، جنوب شرقی و جنوبی می باشند زیر شدیدترین ضربات مرگبار ورود فاضلاب های سمی و رسوب و همچنین خشکاندن تالاب برا ی ساخت و ساز قرار دارند که در ادامه به موارد چند از اخبار رسانه ای شده در مورد آنها و تنها در چند ساله اخیر اشاره می شود :
◀ #رودخانه_هندخاله و #رودخانه_ترابخاله مستقیم رسوبات و فاضلاب خود را وارد پناهگاه حیات وحش #سِلکه می کنند .
◀ #رودخانه_سیاه_درویشان که از اتصال رودخانه گشت رودخان و رودخانه قلعه رودخان تشکیل می شود از منتهی الیه غربی پناهگاه حیات وحش سِلکه و مرز شرقی منطقه حفاظت شده سیاه کشیم عبور کرده و تمامی فاضلاب و رسوب منطقه شفت را وارد این دو منطقه می کنند.
◀ #منطقه_حفاظت_شده_تالاب_سیاه_کِشیم دریافت کننده کلیه رسوب ارتفاعات تالش در محدوده ماسوله، ماسوله داغ را به همراه فاضلاب های شهرهای ماسوله، فومن، صومعه سرا، ماسال و روستاهای بسیاری که در این محدوده قرار دارند را از طریق
* رودهایی چون :
- پلنگ آور
- رودخانه شاندرمن
- رودخانه بهم بر
- رودخانه ماسوله رودخان
- رودخانه مرغک
- رودخانه خالکایی
- رودخانه زغه رودبار
- رودخانه گاز رودبار(لاکسار)
علاوه بر این رود ها ،کانال های بسیاری به سوی آن کشیده شده که فاضلاب کشاورزی این مناطق همراه سموم و کود های کشاورزی به آن وارد می کند.
در برخی گزارش های پژوهشی گفته شده که سالانه بیش از 150 هزار تن مواد محلول به تالاب سیاه کشیم وارد می شود .
#توضیح_و_تببین :
با مطالعه گزارش مشخص میشود دلایل سیلی که امروز گلستان و مازندران را بلعید در این گزارش شمرده شده است .
اگر مسئولان رانت خوار بی مسئولیت بفکر مردم و کشور و محیط زیست بودند بجای حمله و دستگیری و خودکشی کردن مسئولان محیط زیست به گزارش آنها توجه می کردند و نکات ضعف را رفع میکردند و این فجایع اتفاق نمی افتاد .
کشور را سیل آب و باران نابود نکرده، سیل مدیران بی کفایت و دزد نابود کرده است .
ادامه 👇👇
ادامه بررسی #ناحیه_یک
-مناطق حفاظت شده تالابی
#دریای_خزر
#منطقه6_7_8و9 پناهگاههای حیات وحش #سُرخانگُل، #سِلکه، #چُوکام و منطقه حفاظت شده #سیاه_کِشیم -در تالاب بین المللی #انزلی
#بخش_نهم
#قسمت_سوم :
#ادامه_حفاظتی_که_انجام_نشد
◄ #تالاب_کُشی
#مدیریت_هدایت_فاضلاب_و_رسوب_و_خشک_کردن_تالاب
فردای آن روز یک روزنامه محلی گیلان برخلاف دیگر اجلاس ها که عموما #صحبتهای_تکراری_و_کلیشه_ای_مسئولین را انعکاس می د هند، اکثر مطالب این سخرانی بحث انگیز را چاپ کردند .
در بخشی از این سخرانی خانم خطیبی پس از معرفی ارزش های تالاب های بین المللی کشور گفت :
". ..احداث جاده به سمت تالابها و یا در داخل تالابها برای توسعه مناطق شهری، ناشی از #فقدان_نگرش_خرمندانه به این تالابها است که برجسته ترین نمونه آن، #احداث_جاده_کنار_گذر_انزلی و #طرحهای_مکمل آن نظیر #احداث6دهنه_پل در این تالاب است؛ و گفته شدکه روند تصاعدی #تجمع_رسوب ناشی از #تخریب_جنگلها و #مراتع_آبخیزهای_بالادست، خطر جدی دیگری است....
و گفته شد که معضل دیگر #تخلیه_فاضلاب_های_صنعتی و #خانگی، ورود #فاضلابهای_کشاورزی_حامل_آفت_کشها، #علف_کشها، #کود و #سموم_شیمیایی از جمله سم" #بوتاکلر " که از خطرناکترین و رایج ترین سموم مورد استفاده در گیلان است. سمی که سالهاست در اکثر مناطق دنیا منسوخ شده است...
و گفته شد که سازمان حفاظت محیط زیست که نقش ستادی در حفظ تالابها را به عهده داشته است، تاکنون در مراقبت از ارزش های زیست محیطی تالابهای کشور عملکرد مطلوبی نداشته است... "
و در بخش پایانی نیز گفته شد که کنوانسیون رامسر نیز که امروز 29 سال از عمر آن می گذرد، علی رغم مصوبات متعدد پیرامون حفظ ویژگیهای اکولوژیکی تالابها احتمالا به دلیل نبود ضمانت اجرایی در مورد این مصوبات در ایفای نقش خود موفق نبوده است!!!
به هر روی کنار گذر انزلی بخش شمالی تالاب انزلی را بلعید و افتخار افتتاح این افتضاح نصیب دولت یازدهم شد!!!
در هفتم مهرماه 1393 شعبانعلی خاوری مدیرکل راه و شهرسازی گیلان به خبر گزاری مهر مژده داد که:
" امسال یک لاین کنارگذر انزلی و لنگرود به زیر بار ترافیک می رود "
و علیرغم تعهد جهانی و ملی دولتمردان، فجایع بسیار زیادی در ارتباط با #آلوده_سازیها و #تخریبها در طول این سالها رخ داد!!!
#رسوب، #فاضلاب و #زباله همچنان از سوی مسئولین اجازه ورود آزاد به این تالاب بین المللی و مناطق به اصطلاح حفاظت شده آن دارند!!!
با این چشم انداز پناهگاه حیات وحش #سُرخانکُل، #سِلکه ، #چوکام و منطقه حفاظت شده #سیاه_کِشیم ،نه تنها جزیی از این پیکره نیمه جان هستند بلکه موقعیت آنها که عملا دهانه ورودی اکثر رودها و کانال های بخش های جنوب غربی، جنوب شرقی و جنوبی می باشند زیر شدیدترین ضربات مرگبار ورود فاضلاب های سمی و رسوب و همچنین خشکاندن تالاب برا ی ساخت و ساز قرار دارند که در ادامه به موارد چند از اخبار رسانه ای شده در مورد آنها و تنها در چند ساله اخیر اشاره می شود :
◀ #رودخانه_هندخاله و #رودخانه_ترابخاله مستقیم رسوبات و فاضلاب خود را وارد پناهگاه حیات وحش #سِلکه می کنند .
◀ #رودخانه_سیاه_درویشان که از اتصال رودخانه گشت رودخان و رودخانه قلعه رودخان تشکیل می شود از منتهی الیه غربی پناهگاه حیات وحش سِلکه و مرز شرقی منطقه حفاظت شده سیاه کشیم عبور کرده و تمامی فاضلاب و رسوب منطقه شفت را وارد این دو منطقه می کنند.
◀ #منطقه_حفاظت_شده_تالاب_سیاه_کِشیم دریافت کننده کلیه رسوب ارتفاعات تالش در محدوده ماسوله، ماسوله داغ را به همراه فاضلاب های شهرهای ماسوله، فومن، صومعه سرا، ماسال و روستاهای بسیاری که در این محدوده قرار دارند را از طریق
* رودهایی چون :
- پلنگ آور
- رودخانه شاندرمن
- رودخانه بهم بر
- رودخانه ماسوله رودخان
- رودخانه مرغک
- رودخانه خالکایی
- رودخانه زغه رودبار
- رودخانه گاز رودبار(لاکسار)
علاوه بر این رود ها ،کانال های بسیاری به سوی آن کشیده شده که فاضلاب کشاورزی این مناطق همراه سموم و کود های کشاورزی به آن وارد می کند.
در برخی گزارش های پژوهشی گفته شده که سالانه بیش از 150 هزار تن مواد محلول به تالاب سیاه کشیم وارد می شود .
#توضیح_و_تببین :
با مطالعه گزارش مشخص میشود دلایل سیلی که امروز گلستان و مازندران را بلعید در این گزارش شمرده شده است .
اگر مسئولان رانت خوار بی مسئولیت بفکر مردم و کشور و محیط زیست بودند بجای حمله و دستگیری و خودکشی کردن مسئولان محیط زیست به گزارش آنها توجه می کردند و نکات ضعف را رفع میکردند و این فجایع اتفاق نمی افتاد .
کشور را سیل آب و باران نابود نکرده، سیل مدیران بی کفایت و دزد نابود کرده است .
ادامه 👇👇
Telegram
attach📎
Forwarded from پیوند نگار
⭕️ #فیک_نیوز_دقیقاً_چیست؟ #و_چگونه_آن_را_شناسایی_کنیم؟
✍جیمز تیتکامب، جیمز کارسون
ترجمه: جویا آروین
#قسمت_سوم
🆘 #آیا_فیک_نیوز_تأثیری_داشته_است؟
پاسخ دادن به این پرسش دشوار است.
مدیر عامل فیسبوک مارک زوکربرگ، بار اول گفت که :
اینکه اطلاعات جعلی بر روی فیسبوک بر انتخابات آمریکا اثرگذار بوده است «نظری احمقانه» است،
اما بعد حرفش را پس گرفت و از این گفتهاش ابراز تأسف کرد.
بر طبق آمارهای خودِ فیسبوک و توییتر— #دو_میلیارد کاربر در فیسبوک و ۳۳۰ میلیون کاربر در توییتر — و ساعتهایی که در هر هفته در این دو شبکهی اجتماعی صرف شده است، باید گفت بسیاری از کاربران با خبرهای دروغین و کارزارهای اطلاعات جعلی تماس یافتهاند.
بر طبق پژوهشی که دانشگاه استنفورد انجام داده:
وبسایتهایی که فیک نیوز تولید کردهاند در طول ماه انتخابات آمریکا در سال گذشته ۱۵۹ میلیون بازدید داشتهاند
و دیگر پژوهشها نشان دادهاند که :
خبرهایی که در طول انتخابات بیش از همه همرسانی شدهاند دروغ و جعلی بودهاند. جالب است که اکثرِ این خبرهای دروغین و جعلی لَه و موافقِ ترامپ بودهاند.
👇 #دربارهی_نقش_فیک_نیوز_در_انگلستان در زمان انتخابات #برگزیت و انتخابات سراسری در همین سال شواهد کمتری در دست هست، گرچه شواهدی هست که در هردو روباتهای اینترنتی به کار رفته است.
‼️ با این حال، #تفاوتی هست میان #تماس_با_کاربران و #تأثیر_بر_آنان.
دومی را بهسختی میتوان اندازهگیری کرد و این چیزی ست که همیشه دربارهی همهی رسانهها صادق بوده است.
❓ پرسش این است که :
رسانه تا #چه_اندازه ممکن است در مخاطب #باورهایی شکل دهد و تا چه اندازه #خود_بازتابِ_باورها است؟
شاید اثری که کمتر قابل اندازهگیری است این است که:
❓ آیا کمیت خبرهای دروغ و جعلی #اعتماد به رسانههای #جریان_اصلی را کاهش داده است
— مردم اگر شکاکیتشان نسبت به آنچه در صفحات اینترنت میخوانند افزایش یابد، ممکن است ندانند چه چیز را باید باور کنند.
در چنین وضعیتی مردم گرایش دارند قضاوتهای خودشان را نگه دارند.
📊 نمودار زیر میزان اعتماد مردم به رسانههای مختلف را بین سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۷ نشان میدهد.👇
❓◀️ #چه_اقداماتی_در_مقابله_با_فیک_نیوز_انجام_میشود؟
پس از نقدهای گسترده مبنی بر اینکه شرکتهای مرتبط در مقابله با فیک نیوز ناموفق هستند، #توییتر و #فیسبوک و #گوگل هر کدام سنجههای سختگیرانهای برای مقابله با اطلاعات جعلی به کار بستند.
#مدیران_فیسبوک، وبسایتی که بیشتر از دیگر وبسایتها مورد بررسی قرار گرفته است، گفتهاند که در حال به کار گرفتن ابزارهایی برای #چک_کردن_فکتها هستند تا خبرهای مورد مناقشه را نشاندار کنند و مسیرها به وبسایتهای فیک نیوز را ببندند و تبلیغاتی را که روی سایت میآید بهتر بررسی کنند.
#مدیران_توییتر هم میگویند این وبسایت اکنون بهتر میتواند #رباتهای_اینترنتی را شناسایی کند و #مدیران_گوگل هم قول #الگوریتمهای بهتر برای #کنترل_یوتیوب را دادهاند.
با این حال، منتقدان همچنان استدلال میکنند که این کارها کافی نیست و شرکتهای فناوری چندان میلی به اقدام مؤثر ندارند، چون میترسند جانبدار تلقی شوند یا میترسند که از این کار برداشت شود که آنها پذیرفتهاند که تولید محتوا میکنند.
فیسبوک در حال حاضر قدرتمندترین رسانه در جهان به شمار میآید، اما مدیران فیسبوک بارها گفتهاند که #فیسبوک_یک_شرکت_رسانهای_نیست.
اما وقتی ترسهای سیاسی تشدید شود، موضوع ممکن است از دست مسئولان این رسانهها در برود.
ترزا میبه ولادیمیر پوتین این اتهام را زده که برای ضربه زدن به غرب دروغپراکنی کرده است.
سیاستمداران هم در انگلستان و هم در ایالات متحده دربارهی دخالت روسیه در انتخابات تحقیقاتی انجام دادهاند.
ادامه در قسمت چهارم👈
چگونه فیک نیوز را شناسایی کنیم ؟
‼️ این قسمت را از فردا دست ندهید
✍جیمز تیتکامب، جیمز کارسون
ترجمه: جویا آروین
#قسمت_سوم
🆘 #آیا_فیک_نیوز_تأثیری_داشته_است؟
پاسخ دادن به این پرسش دشوار است.
مدیر عامل فیسبوک مارک زوکربرگ، بار اول گفت که :
اینکه اطلاعات جعلی بر روی فیسبوک بر انتخابات آمریکا اثرگذار بوده است «نظری احمقانه» است،
اما بعد حرفش را پس گرفت و از این گفتهاش ابراز تأسف کرد.
بر طبق آمارهای خودِ فیسبوک و توییتر— #دو_میلیارد کاربر در فیسبوک و ۳۳۰ میلیون کاربر در توییتر — و ساعتهایی که در هر هفته در این دو شبکهی اجتماعی صرف شده است، باید گفت بسیاری از کاربران با خبرهای دروغین و کارزارهای اطلاعات جعلی تماس یافتهاند.
بر طبق پژوهشی که دانشگاه استنفورد انجام داده:
وبسایتهایی که فیک نیوز تولید کردهاند در طول ماه انتخابات آمریکا در سال گذشته ۱۵۹ میلیون بازدید داشتهاند
و دیگر پژوهشها نشان دادهاند که :
خبرهایی که در طول انتخابات بیش از همه همرسانی شدهاند دروغ و جعلی بودهاند. جالب است که اکثرِ این خبرهای دروغین و جعلی لَه و موافقِ ترامپ بودهاند.
👇 #دربارهی_نقش_فیک_نیوز_در_انگلستان در زمان انتخابات #برگزیت و انتخابات سراسری در همین سال شواهد کمتری در دست هست، گرچه شواهدی هست که در هردو روباتهای اینترنتی به کار رفته است.
‼️ با این حال، #تفاوتی هست میان #تماس_با_کاربران و #تأثیر_بر_آنان.
دومی را بهسختی میتوان اندازهگیری کرد و این چیزی ست که همیشه دربارهی همهی رسانهها صادق بوده است.
❓ پرسش این است که :
رسانه تا #چه_اندازه ممکن است در مخاطب #باورهایی شکل دهد و تا چه اندازه #خود_بازتابِ_باورها است؟
شاید اثری که کمتر قابل اندازهگیری است این است که:
❓ آیا کمیت خبرهای دروغ و جعلی #اعتماد به رسانههای #جریان_اصلی را کاهش داده است
— مردم اگر شکاکیتشان نسبت به آنچه در صفحات اینترنت میخوانند افزایش یابد، ممکن است ندانند چه چیز را باید باور کنند.
در چنین وضعیتی مردم گرایش دارند قضاوتهای خودشان را نگه دارند.
📊 نمودار زیر میزان اعتماد مردم به رسانههای مختلف را بین سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۷ نشان میدهد.👇
❓◀️ #چه_اقداماتی_در_مقابله_با_فیک_نیوز_انجام_میشود؟
پس از نقدهای گسترده مبنی بر اینکه شرکتهای مرتبط در مقابله با فیک نیوز ناموفق هستند، #توییتر و #فیسبوک و #گوگل هر کدام سنجههای سختگیرانهای برای مقابله با اطلاعات جعلی به کار بستند.
#مدیران_فیسبوک، وبسایتی که بیشتر از دیگر وبسایتها مورد بررسی قرار گرفته است، گفتهاند که در حال به کار گرفتن ابزارهایی برای #چک_کردن_فکتها هستند تا خبرهای مورد مناقشه را نشاندار کنند و مسیرها به وبسایتهای فیک نیوز را ببندند و تبلیغاتی را که روی سایت میآید بهتر بررسی کنند.
#مدیران_توییتر هم میگویند این وبسایت اکنون بهتر میتواند #رباتهای_اینترنتی را شناسایی کند و #مدیران_گوگل هم قول #الگوریتمهای بهتر برای #کنترل_یوتیوب را دادهاند.
با این حال، منتقدان همچنان استدلال میکنند که این کارها کافی نیست و شرکتهای فناوری چندان میلی به اقدام مؤثر ندارند، چون میترسند جانبدار تلقی شوند یا میترسند که از این کار برداشت شود که آنها پذیرفتهاند که تولید محتوا میکنند.
فیسبوک در حال حاضر قدرتمندترین رسانه در جهان به شمار میآید، اما مدیران فیسبوک بارها گفتهاند که #فیسبوک_یک_شرکت_رسانهای_نیست.
اما وقتی ترسهای سیاسی تشدید شود، موضوع ممکن است از دست مسئولان این رسانهها در برود.
ترزا میبه ولادیمیر پوتین این اتهام را زده که برای ضربه زدن به غرب دروغپراکنی کرده است.
سیاستمداران هم در انگلستان و هم در ایالات متحده دربارهی دخالت روسیه در انتخابات تحقیقاتی انجام دادهاند.
ادامه در قسمت چهارم👈
چگونه فیک نیوز را شناسایی کنیم ؟
‼️ این قسمت را از فردا دست ندهید
Telegram
attach📎
Forwarded from پیوند نگار
✍ #منطق_مقایسه_دوره_های_مختلف
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ قبل و بعد ار ٥٧
2⃣ #قسمت_دوم 🔽
#فاکتور_مناسب_قیاس ⬇️
با این حال سعی می کنیم تا زاویه مناسب قیاس را هم مشخص کنیم و نشان دهیم چرا قیاسی که انجام میشود نادرست و سطحی نگر و عوام فریبانه و پوپولیستی است .
از این نکته شروع کنیم که :
◀️ اینکه الان پدر و پسر در یک خانه زندگی نمی کنند دلیل بر توانمندی و قدرت خرید انسان امروزی نیست .
علت آن تغییرات ایحاد شده در سبک زندگی جهانی است .
آن زمان خانواده های گسترده رواج داشت و خانه ها بندرت کمتر از ٢٠٠ متر در شهرها و کمتر از ١٠٠٠ متر در روستاها بودند .
الان خانواده منفرد رایج شده و اکثر خانه ها در شهرها بصورت آپارتمانی حدود ٨٠ متری هستند و حتی خانه های ویلایی شهری هم عموما زیر ٢٠٠ متر هستند و در روستاها عموما حدود ٢٠٠ تا ٥٠٠ متر هستند .
در آن زمان اجاره نشینی بندرت وجود داشت.
الان آمار اجاره نشینی قابل توحه است .
ان موقع صنعتی بنام ساختمان سازی نبود و هرکس یک خانه برای خود می ساخت و همه اعضای یک خانواده گسترده در ساخت ان همکاری میکردند و گاه یک خانه را چندین نسل استفاده میکرد و افتخار بود فرزندی آتش و احاق و چراع خانه پدری را روشن نگهدارد . الان بندرت کسی می تواند اقدام به احداث خانه شخصی بکند و صنعت ساختمان سازی این خدمات را ارائه میکنند و فرزندان علاقه ایی به خانه پدری نداشته و بیشتر قیمت فروش آن و پول حاصل از ماترک اموال والدین ملاک بودا و اهمیت دارد . آن موقع اصل و نسب و اصالت و ریشه و نجابت خانوادها ملاک انتخاب در ازدواج بود امروز میزان میرات و ماترک قابل تصور که از خانواده خواهد رسید در انتخاب های ازدواج بیشتر ملاک قرار می گیرد .
ان موقع کودکان منشا ثروت و درآمد محسوب می شدند و عامل تولید بودند لذا هرچه بیشتر بود ارزش و اعتبار پدر بالا بود . الان هر فرزند از تولد تا مرگ مدر برای او هزینه تلقی می شوند و بعنوان باری بر روی دوش پدر بوده و در هنگام مرگ هم اولین طلبکار و ندعی آنها می باشند . پس طلبکار هرجه کمتر همانقدر بهتر تلقی می شود ...
از طرف دیکر میران رشد اقتصادی جهانی در پنج دهه گذشته شاید معادل بیشتر از چند قرن قبل بود
و بسیاری از نیازها که آن زمان با هزینه اندکی رفع می شد الان هزینه قابل توجهی طلب دارد .
مثلا آن زمان یک زایمان و تولد بچه هزینه چندانی نداشت در حالی که الان هزینه قابل توحهی دارد.
برای شستشوی بدن صابونهای محلی و اغلبارزان قیمت استفاده میشد، امروز باید شامپوهایی با قیمتهای قابل توجه خریداری کرد.
همچنین فقر را معمولا برآورده نشدن نیازهای اساسی بشر به حد کفایت تعریف کرده اند:
«تغذیه ، سرپناه، سلا متی».
در نهایت اقتصاددانان شاخص میزان درآمد افراد یا خانواده ها را برای تعریف فقر عنوان کرده اند.
البته باید ذکر کرد مفهوم فقر به طور سنتی به ناکافی بودن درآمد اطلا ق می شود و با معیار خط فقر می توان به یک تعریف کلی از فقر اقتصادی دست یافت. به طوری که افراد و خانواده هایی که بالا ی خط فقر باشند غیر فقیر و افراد زیر خط فقر فقیر خوانده می شوند.
لذا باید آشکار می شود مقایسه دو دوره زمانی، بدون توجه به تفاوتهای کلی و فاکتورهای تعیین و تبیین کننده تفاوتها، نتیجه درستی ارائه نمی کند .
قدرت خرید خانوار، با توجه به نیازها و سبد کالایی مورد نیاز، و میزان درآمد انها تعیین میشود .
اقتصاد دانها فقر را معمولا برآورده نشدن نیازهای اساسی بشر به حد کفایت تعریف کرده اند: نیازهای متعارف و فیزیکی مانند:
«تغذیه ، سرپناه، سلامتی».
همچنین میزان درآمد افراد یا خانواده ها را.شاخصی تعیین کننده برای تعریف فقر عنوان کرده اند.
در واقع مفهوم سنتی فقر به ناکافی بودن درآمد اطلا ق می شود و با معیار خط فقر، فقر اقتصادی تعریف می شود.
به طوری که افراد و خانواده هایی که بالا ی خط فقر باشند غیر فقیر و افراد زیر خط فقر فقیر خوانده می شوند.
طبق تعاریف فوق دو فاکتور درامد و نیازها تعیبن کننده فقر هستند . آشکار هست که سبد کالایی مورد نیاز دوره های مختلف متفاوت و همچنین روش حصول انها هم.متفاوت هست و هر کدام از انها متناسب با شرایط و اوضاع و وضعیت و سبک زندگی علایق و توقعات عرفی جهانی و معقول و متطقی مردمان زمان خودش هست که در عین تفاوتهای عیتی در همه دوره ها هم مشترک هست . یعنی این نیازها مشترک و متفاوت هست و همچنین سبک زندکی و سطح توقعات همواره بعتوتن فاکتوری موحود ولی در دوره های مختلف در سطوح مختلف قرار دارند و هر دوره را باید برای خود در نظر گرفت .
3⃣ ادامه در #قسمت_سوم🔽
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ قبل و بعد ار ٥٧
2⃣ #قسمت_دوم 🔽
#فاکتور_مناسب_قیاس ⬇️
با این حال سعی می کنیم تا زاویه مناسب قیاس را هم مشخص کنیم و نشان دهیم چرا قیاسی که انجام میشود نادرست و سطحی نگر و عوام فریبانه و پوپولیستی است .
از این نکته شروع کنیم که :
◀️ اینکه الان پدر و پسر در یک خانه زندگی نمی کنند دلیل بر توانمندی و قدرت خرید انسان امروزی نیست .
علت آن تغییرات ایحاد شده در سبک زندگی جهانی است .
آن زمان خانواده های گسترده رواج داشت و خانه ها بندرت کمتر از ٢٠٠ متر در شهرها و کمتر از ١٠٠٠ متر در روستاها بودند .
الان خانواده منفرد رایج شده و اکثر خانه ها در شهرها بصورت آپارتمانی حدود ٨٠ متری هستند و حتی خانه های ویلایی شهری هم عموما زیر ٢٠٠ متر هستند و در روستاها عموما حدود ٢٠٠ تا ٥٠٠ متر هستند .
در آن زمان اجاره نشینی بندرت وجود داشت.
الان آمار اجاره نشینی قابل توحه است .
ان موقع صنعتی بنام ساختمان سازی نبود و هرکس یک خانه برای خود می ساخت و همه اعضای یک خانواده گسترده در ساخت ان همکاری میکردند و گاه یک خانه را چندین نسل استفاده میکرد و افتخار بود فرزندی آتش و احاق و چراع خانه پدری را روشن نگهدارد . الان بندرت کسی می تواند اقدام به احداث خانه شخصی بکند و صنعت ساختمان سازی این خدمات را ارائه میکنند و فرزندان علاقه ایی به خانه پدری نداشته و بیشتر قیمت فروش آن و پول حاصل از ماترک اموال والدین ملاک بودا و اهمیت دارد . آن موقع اصل و نسب و اصالت و ریشه و نجابت خانوادها ملاک انتخاب در ازدواج بود امروز میزان میرات و ماترک قابل تصور که از خانواده خواهد رسید در انتخاب های ازدواج بیشتر ملاک قرار می گیرد .
ان موقع کودکان منشا ثروت و درآمد محسوب می شدند و عامل تولید بودند لذا هرچه بیشتر بود ارزش و اعتبار پدر بالا بود . الان هر فرزند از تولد تا مرگ مدر برای او هزینه تلقی می شوند و بعنوان باری بر روی دوش پدر بوده و در هنگام مرگ هم اولین طلبکار و ندعی آنها می باشند . پس طلبکار هرجه کمتر همانقدر بهتر تلقی می شود ...
از طرف دیکر میران رشد اقتصادی جهانی در پنج دهه گذشته شاید معادل بیشتر از چند قرن قبل بود
و بسیاری از نیازها که آن زمان با هزینه اندکی رفع می شد الان هزینه قابل توجهی طلب دارد .
مثلا آن زمان یک زایمان و تولد بچه هزینه چندانی نداشت در حالی که الان هزینه قابل توحهی دارد.
برای شستشوی بدن صابونهای محلی و اغلبارزان قیمت استفاده میشد، امروز باید شامپوهایی با قیمتهای قابل توجه خریداری کرد.
همچنین فقر را معمولا برآورده نشدن نیازهای اساسی بشر به حد کفایت تعریف کرده اند:
«تغذیه ، سرپناه، سلا متی».
در نهایت اقتصاددانان شاخص میزان درآمد افراد یا خانواده ها را برای تعریف فقر عنوان کرده اند.
البته باید ذکر کرد مفهوم فقر به طور سنتی به ناکافی بودن درآمد اطلا ق می شود و با معیار خط فقر می توان به یک تعریف کلی از فقر اقتصادی دست یافت. به طوری که افراد و خانواده هایی که بالا ی خط فقر باشند غیر فقیر و افراد زیر خط فقر فقیر خوانده می شوند.
لذا باید آشکار می شود مقایسه دو دوره زمانی، بدون توجه به تفاوتهای کلی و فاکتورهای تعیین و تبیین کننده تفاوتها، نتیجه درستی ارائه نمی کند .
قدرت خرید خانوار، با توجه به نیازها و سبد کالایی مورد نیاز، و میزان درآمد انها تعیین میشود .
اقتصاد دانها فقر را معمولا برآورده نشدن نیازهای اساسی بشر به حد کفایت تعریف کرده اند: نیازهای متعارف و فیزیکی مانند:
«تغذیه ، سرپناه، سلامتی».
همچنین میزان درآمد افراد یا خانواده ها را.شاخصی تعیین کننده برای تعریف فقر عنوان کرده اند.
در واقع مفهوم سنتی فقر به ناکافی بودن درآمد اطلا ق می شود و با معیار خط فقر، فقر اقتصادی تعریف می شود.
به طوری که افراد و خانواده هایی که بالا ی خط فقر باشند غیر فقیر و افراد زیر خط فقر فقیر خوانده می شوند.
طبق تعاریف فوق دو فاکتور درامد و نیازها تعیبن کننده فقر هستند . آشکار هست که سبد کالایی مورد نیاز دوره های مختلف متفاوت و همچنین روش حصول انها هم.متفاوت هست و هر کدام از انها متناسب با شرایط و اوضاع و وضعیت و سبک زندگی علایق و توقعات عرفی جهانی و معقول و متطقی مردمان زمان خودش هست که در عین تفاوتهای عیتی در همه دوره ها هم مشترک هست . یعنی این نیازها مشترک و متفاوت هست و همچنین سبک زندکی و سطح توقعات همواره بعتوتن فاکتوری موحود ولی در دوره های مختلف در سطوح مختلف قرار دارند و هر دوره را باید برای خود در نظر گرفت .
3⃣ ادامه در #قسمت_سوم🔽
Telegram
attach📎
Forwarded from پیوند نگار
✍ #منطق_مقایسه_دوره_های_مختلف
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ ایران قبل و بعد٥٧
3⃣ #قسمت_سوم 🔽
◀️ #قیاس_با_فاکتور
#رضایت_از_زندگی ⬇️
برای درک بهتر چگونگی قیاس دوره قبل از ٥٧ و بعد از ان یک دوره قبلتر را با زمان حال مقایسه کنیم میتوانیم موصوع را واصح تر درک کنیم. با حرکت پیشتر در زمان به دوره کشاورزی خالص می رسیم و شرایط بمتفاوت تر می شود؛ و بسیاری از نیازهای فعلی دیگر در ان زمان هیج موضوعیتی ندارد و همچنین بسیاری از نیازها بصورت خودکفا برای خانواده ها تامین می شده و هزینه مالی خاصی ندارد . همچینن روابط اجتماعی و مالکیت و سیستم اقتصادی کاملا متفاوت است و اساسا درآمد در ان دوره مفهومی متفاوت پیدا کرده و منابع متفاوتی از دوره های بعدی دارد .
لذا مقایسه این دو دوره با فاکتورها بی تاثیر قابل بررسی نیست و باید فاکتورهای مفیدی وارد معادله کرده و بررسی کرد .
شاید فاکتور #کیفیت_زندگی و یا فاکتور #رضایتمندی_کلی_از_زیست بهتر بتواند در مقایسه دوره ها پاسخگو باشد و بشود مقایسه قابل درک و نتیجه بخشی انجام داد .
بنظر میرسد انسان دوره کشاورزی در عین حال که نه برق و آب لوله کشی و خودروی گرانقیمت و پنیر پیتزا و پفک نمکی و بستنی و ... را نداشت، در عوض خوراکیهای سالم ارگانیک داشت که سلامت و لذت کافی را تامین میکرد.
شاید تلوزیون و ماهواره و سینما نداشت، اما شب نشینی ها و داستانگویی ها و شبچره های لذتبخش آن برای بچه ها و بزرگترها همیشه خاطره انگیز و نوستالژیک بود و رضایت از زندگی و زیست سالم را فراهم میکرد.
هرچند انتی بیوتیک و پزشک وجود نداشت، اما آب و هوای سالم، بدن آنها را قوی تر کرده و در مقابل ببماری ها مصون میکرد .
شاید خودروی گرانقیمت که ابزار چشم و هم چشمی باشد وجود نداشت، اما در عوض تحرک بیشتر بدن، سلامتی آن و چابکی و شارابی و کارایی بیشتری تامین میکرد و در عین حال هر خانواده یکی دو حیوان سواری مانند الاغ و اسب و قاطر در اختیار داشت، که تفاوتشان در رنگ سفید و سیاه و خاکستری و خال خالی بودنشان بود، و پوشش شان هم تقریبا یکسان بود، و چندان آپشنهای متفاوت برای چشم و هم جشنی نداشت در نتیجه فشار عصبی رقابت هم در کار نبود و رضایت زیستی راحت تر حاصل می شد .
قطعا همچنان که امروز تفاوت طبقات اجتماعی در جامعه ما وجود دارد، در همه دوره ها بعنوان واقعیتی انسانی و اجتماعی و اقتصادی و گریزناپدیی وحود داشت . اما ماهیت و نوع و کارکرد و زمینه اجتماعی و فعل و انفعال این طبقات در دوره ها باز متفاوت بود و نتیحه نهایی شان هم نسبت به تاثیر در کیفیت زندگی و در نهایت در رضایت کلی از زیست تاثیرات متفاوتی داشت .
با اینکه بسیاری از مواهب امروز در آن دوره وجود نداشت، و بعنوان نقطه ضعف آن دوره ها محسوب می شود، و نقطه قوت برای دوره ما تلقی می شود، برخی امکانات و توانمندی ها وجود داشت که الان وجود ندارد، و موجبات رضایت از زندگی مردم آن دوره را فراهم می کرد که امروز با وحود امکانات بیشتر وجود ندارد و دلیل این نقص در شیوه مدریت سیاسی-اقتصادی-اجتماعی است .
حال اگر مقایسه کنیم رضایت از زیست در کدام دوره بیشتر بود، تصور قیاسی بهتری بدست می دهد .
4⃣ ادامه در #قسمت_چهارم 🔽
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ ایران قبل و بعد٥٧
3⃣ #قسمت_سوم 🔽
◀️ #قیاس_با_فاکتور
#رضایت_از_زندگی ⬇️
برای درک بهتر چگونگی قیاس دوره قبل از ٥٧ و بعد از ان یک دوره قبلتر را با زمان حال مقایسه کنیم میتوانیم موصوع را واصح تر درک کنیم. با حرکت پیشتر در زمان به دوره کشاورزی خالص می رسیم و شرایط بمتفاوت تر می شود؛ و بسیاری از نیازهای فعلی دیگر در ان زمان هیج موضوعیتی ندارد و همچنین بسیاری از نیازها بصورت خودکفا برای خانواده ها تامین می شده و هزینه مالی خاصی ندارد . همچینن روابط اجتماعی و مالکیت و سیستم اقتصادی کاملا متفاوت است و اساسا درآمد در ان دوره مفهومی متفاوت پیدا کرده و منابع متفاوتی از دوره های بعدی دارد .
لذا مقایسه این دو دوره با فاکتورها بی تاثیر قابل بررسی نیست و باید فاکتورهای مفیدی وارد معادله کرده و بررسی کرد .
شاید فاکتور #کیفیت_زندگی و یا فاکتور #رضایتمندی_کلی_از_زیست بهتر بتواند در مقایسه دوره ها پاسخگو باشد و بشود مقایسه قابل درک و نتیجه بخشی انجام داد .
بنظر میرسد انسان دوره کشاورزی در عین حال که نه برق و آب لوله کشی و خودروی گرانقیمت و پنیر پیتزا و پفک نمکی و بستنی و ... را نداشت، در عوض خوراکیهای سالم ارگانیک داشت که سلامت و لذت کافی را تامین میکرد.
شاید تلوزیون و ماهواره و سینما نداشت، اما شب نشینی ها و داستانگویی ها و شبچره های لذتبخش آن برای بچه ها و بزرگترها همیشه خاطره انگیز و نوستالژیک بود و رضایت از زندگی و زیست سالم را فراهم میکرد.
هرچند انتی بیوتیک و پزشک وجود نداشت، اما آب و هوای سالم، بدن آنها را قوی تر کرده و در مقابل ببماری ها مصون میکرد .
شاید خودروی گرانقیمت که ابزار چشم و هم چشمی باشد وجود نداشت، اما در عوض تحرک بیشتر بدن، سلامتی آن و چابکی و شارابی و کارایی بیشتری تامین میکرد و در عین حال هر خانواده یکی دو حیوان سواری مانند الاغ و اسب و قاطر در اختیار داشت، که تفاوتشان در رنگ سفید و سیاه و خاکستری و خال خالی بودنشان بود، و پوشش شان هم تقریبا یکسان بود، و چندان آپشنهای متفاوت برای چشم و هم جشنی نداشت در نتیجه فشار عصبی رقابت هم در کار نبود و رضایت زیستی راحت تر حاصل می شد .
قطعا همچنان که امروز تفاوت طبقات اجتماعی در جامعه ما وجود دارد، در همه دوره ها بعنوان واقعیتی انسانی و اجتماعی و اقتصادی و گریزناپدیی وحود داشت . اما ماهیت و نوع و کارکرد و زمینه اجتماعی و فعل و انفعال این طبقات در دوره ها باز متفاوت بود و نتیحه نهایی شان هم نسبت به تاثیر در کیفیت زندگی و در نهایت در رضایت کلی از زیست تاثیرات متفاوتی داشت .
با اینکه بسیاری از مواهب امروز در آن دوره وجود نداشت، و بعنوان نقطه ضعف آن دوره ها محسوب می شود، و نقطه قوت برای دوره ما تلقی می شود، برخی امکانات و توانمندی ها وجود داشت که الان وجود ندارد، و موجبات رضایت از زندگی مردم آن دوره را فراهم می کرد که امروز با وحود امکانات بیشتر وجود ندارد و دلیل این نقص در شیوه مدریت سیاسی-اقتصادی-اجتماعی است .
حال اگر مقایسه کنیم رضایت از زیست در کدام دوره بیشتر بود، تصور قیاسی بهتری بدست می دهد .
4⃣ ادامه در #قسمت_چهارم 🔽
Telegram
attach📎
Forwarded from پیوند نگار
✍ #منطق_مقایسه_دوره_های_مختلف
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ قبل و بعد ار ٥٧
2⃣ #قسمت_دوم 🔽
#فاکتور_مناسب_قیاس ⬇️
با این حال سعی می کنیم تا زاویه مناسب قیاس را هم مشخص کنیم و نشان دهیم چرا قیاسی که انجام میشود نادرست و سطحی نگر و عوام فریبانه و پوپولیستی است .
از این نکته شروع کنیم که :
◀️ اینکه الان پدر و پسر در یک خانه زندگی نمی کنند، دلیل بر توانمندی و قدرت خرید انسان امروزی نیست .
علت آن تغییرات ایجاد شده در سبک زندگی جهانی است .
آن زمان خانواده های گسترده رواج داشت و خانه ها بندرت کمتر از ٢٠٠ متر در شهرها و کمتر از ١٠٠٠ متر در روستاها بودند .
الان خانواده منفرد رایج شده و اکثر خانه ها در شهرها بصورت آپارتمانی حدود ٨٠ متری هستند و حتی خانه های ویلایی شهری هم عموما زیر ٢٠٠ متر هستند و در روستاها عموما حدود ٢٠٠ تا ٥٠٠ متر هستند .
در آن زمان اجاره نشینی بندرت وجود داشت.
الان آمار اجاره نشینی قابل توحه است .
آن موقع صنعتی بنام ساختمان سازی نبود و هرکس یک خانه برای خود می ساخت و همه اعضای یک خانواده گسترده در ساخت آن همکاری میکردند و گاه یک خانه را چندین نسل استفاده میکرد و افتخار بود فرزندی آتش و اجاق و چراع خانه پدری را روشن نگهدارد . الان بندرت کسی می تواند اقدام به احداث خانه شخصی بکند و صنعت ساختمان سازی این خدمات را ارائه میکنند، و فرزندان علاقه ایی به خانه پدری نداشته و بیشتر قیمت فروش آن و پول حاصل از ماترک اموال والدین ملاک بوده و اهمیت دارد .
آن موقع اصل و نسب و اصالت و ریشه و نجابت خانوادها ملاک انتخاب در ازدواج بود، امروز میزان میراث و ماترک قابل تصور که از خانواده خواهد رسید، در انتخابهای ازدواج بیشتر ملاک قرار می گیرد .
آن موقع کودکان منشا ثروت و درآمد محسوب می شدند و عامل تولید بودند، لذا هرچه بیشتر بود ارزش و اعتبار پدر بالا بود . الان هر فرزند از تولدش تا مرگ پدر برای او هزینه تلقی می شود و بعنوان باری بر روی دوش پدر بوده و در هنگام مرگ هم اولین طلبکار و مدعی آنها می باشند . پس طلبکار هرجه کمتر همانقدر بهتر تلقی می شود ...
از طرف دیکر میزان رشد اقتصادی جهانی در پنج دهه گذشته شاید معادل بیشتر از چند قرن قبل بود
بسیاری از نیازها که آن زمان با هزینه اندکی رفع می شد، الان هزینه قابل توجهی طلب دارد .
مثلا آن زمان یک زایمان و تولد بچه هزینه چندانی نداشت، در حالی که الان هزینه قابل توجهی دارد.
برای شستشوی بدن صابونهای محلی و اغلب ارزان قیمت استفاده میشد، امروز باید شامپوهایی با قیمتهای قابل توجه خریداری کرد .
همچنین فقر را معمولا برآورده نشدن نیازهای اساسی بشر به حد کفایت تعریف کرده اند:
«تغذیه ، سرپناه، سلا متی».
در نهایت اقتصاددانان شاخص میزان درآمد افراد یا خانواده ها را برای تعریف فقر عنوان کرده اند.
البته باید ذکر کرد مفهوم فقر به طور سنتی به ناکافی بودن درآمد اطلا ق می شود و با معیار خط فقر می توان به یک تعریف کلی از فقر اقتصادی دست یافت. به طوری که افراد و خانواده هایی که بالا ی خط فقر باشند غیر فقیر و افراد زیر خط فقر فقیر خوانده می شوند.
لذا آشکار می شود مقایسه دو دوره زمانی، بدون توجه به تفاوتهای کلی و فاکتورهای تعیین و تبیین کننده تفاوتها، نتیجه درستی ارائه نمی کند .
طبق تعاریف فوق، دو فاکتور "درآمد" و "نیازها" تعیبن کننده فقر هستند .
آشکار هست که سبد کالایی مورد نیاز دوره های مختلف متفاوت و همچنین روش حصول انها هم متفاوت هست و هر کدام از انها متناسب با شرایط و اوضاع و وضعیت و سبک زندگی، علایق و توقعات عرفی جهانی و معقول و منطقی مردمان زمان خودش هست، که در عین تفاوت های عینی، در همه دوره ها هم مشترک هست . یعنی این نیازها مشترک و متفاوت هستند و همچنین سبک زندکی و سطح توقعات همواره بعنوان فاکتوری موجود، ولی در دوره های مختلف در سطوح مختلف قرار دارند و هر دوره را باید برای شرایط خاص خود در نظر گرفت .
3⃣ ادامه در #قسمت_سوم🔽
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ قبل و بعد ار ٥٧
2⃣ #قسمت_دوم 🔽
#فاکتور_مناسب_قیاس ⬇️
با این حال سعی می کنیم تا زاویه مناسب قیاس را هم مشخص کنیم و نشان دهیم چرا قیاسی که انجام میشود نادرست و سطحی نگر و عوام فریبانه و پوپولیستی است .
از این نکته شروع کنیم که :
◀️ اینکه الان پدر و پسر در یک خانه زندگی نمی کنند، دلیل بر توانمندی و قدرت خرید انسان امروزی نیست .
علت آن تغییرات ایجاد شده در سبک زندگی جهانی است .
آن زمان خانواده های گسترده رواج داشت و خانه ها بندرت کمتر از ٢٠٠ متر در شهرها و کمتر از ١٠٠٠ متر در روستاها بودند .
الان خانواده منفرد رایج شده و اکثر خانه ها در شهرها بصورت آپارتمانی حدود ٨٠ متری هستند و حتی خانه های ویلایی شهری هم عموما زیر ٢٠٠ متر هستند و در روستاها عموما حدود ٢٠٠ تا ٥٠٠ متر هستند .
در آن زمان اجاره نشینی بندرت وجود داشت.
الان آمار اجاره نشینی قابل توحه است .
آن موقع صنعتی بنام ساختمان سازی نبود و هرکس یک خانه برای خود می ساخت و همه اعضای یک خانواده گسترده در ساخت آن همکاری میکردند و گاه یک خانه را چندین نسل استفاده میکرد و افتخار بود فرزندی آتش و اجاق و چراع خانه پدری را روشن نگهدارد . الان بندرت کسی می تواند اقدام به احداث خانه شخصی بکند و صنعت ساختمان سازی این خدمات را ارائه میکنند، و فرزندان علاقه ایی به خانه پدری نداشته و بیشتر قیمت فروش آن و پول حاصل از ماترک اموال والدین ملاک بوده و اهمیت دارد .
آن موقع اصل و نسب و اصالت و ریشه و نجابت خانوادها ملاک انتخاب در ازدواج بود، امروز میزان میراث و ماترک قابل تصور که از خانواده خواهد رسید، در انتخابهای ازدواج بیشتر ملاک قرار می گیرد .
آن موقع کودکان منشا ثروت و درآمد محسوب می شدند و عامل تولید بودند، لذا هرچه بیشتر بود ارزش و اعتبار پدر بالا بود . الان هر فرزند از تولدش تا مرگ پدر برای او هزینه تلقی می شود و بعنوان باری بر روی دوش پدر بوده و در هنگام مرگ هم اولین طلبکار و مدعی آنها می باشند . پس طلبکار هرجه کمتر همانقدر بهتر تلقی می شود ...
از طرف دیکر میزان رشد اقتصادی جهانی در پنج دهه گذشته شاید معادل بیشتر از چند قرن قبل بود
بسیاری از نیازها که آن زمان با هزینه اندکی رفع می شد، الان هزینه قابل توجهی طلب دارد .
مثلا آن زمان یک زایمان و تولد بچه هزینه چندانی نداشت، در حالی که الان هزینه قابل توجهی دارد.
برای شستشوی بدن صابونهای محلی و اغلب ارزان قیمت استفاده میشد، امروز باید شامپوهایی با قیمتهای قابل توجه خریداری کرد .
همچنین فقر را معمولا برآورده نشدن نیازهای اساسی بشر به حد کفایت تعریف کرده اند:
«تغذیه ، سرپناه، سلا متی».
در نهایت اقتصاددانان شاخص میزان درآمد افراد یا خانواده ها را برای تعریف فقر عنوان کرده اند.
البته باید ذکر کرد مفهوم فقر به طور سنتی به ناکافی بودن درآمد اطلا ق می شود و با معیار خط فقر می توان به یک تعریف کلی از فقر اقتصادی دست یافت. به طوری که افراد و خانواده هایی که بالا ی خط فقر باشند غیر فقیر و افراد زیر خط فقر فقیر خوانده می شوند.
لذا آشکار می شود مقایسه دو دوره زمانی، بدون توجه به تفاوتهای کلی و فاکتورهای تعیین و تبیین کننده تفاوتها، نتیجه درستی ارائه نمی کند .
طبق تعاریف فوق، دو فاکتور "درآمد" و "نیازها" تعیبن کننده فقر هستند .
آشکار هست که سبد کالایی مورد نیاز دوره های مختلف متفاوت و همچنین روش حصول انها هم متفاوت هست و هر کدام از انها متناسب با شرایط و اوضاع و وضعیت و سبک زندگی، علایق و توقعات عرفی جهانی و معقول و منطقی مردمان زمان خودش هست، که در عین تفاوت های عینی، در همه دوره ها هم مشترک هست . یعنی این نیازها مشترک و متفاوت هستند و همچنین سبک زندکی و سطح توقعات همواره بعنوان فاکتوری موجود، ولی در دوره های مختلف در سطوح مختلف قرار دارند و هر دوره را باید برای شرایط خاص خود در نظر گرفت .
3⃣ ادامه در #قسمت_سوم🔽
Telegram
attach📎
Forwarded from پیوند نگار
✍ #منطق_مقایسه_دوره_های_مختلف
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ ایران قبل و بعد٥٧
3⃣ #قسمت_سوم 🔽
◀️ #قیاس_با_فاکتور
#رضایت_از_زندگی ⬇️
برای درک بهتر چگونگی قیاس دوره قبل از ٥٧ و بعد از آن، یک دوره قبلتر را با زمان حال مقایسه کنیم، می توانیم موضوع را واضح تر درک کنیم.
با حرکت پیشتر در زمان، به دوره کشاورزی خالص می رسیم، و شرایط متفاوت تر می شود؛ بسیاری از نیازهای فعلی دیگر در آن زمان هیج موضوعیتی ندارد، و همچنین بسیاری از نیازها بصورت خودکفا برای خانواده ها تامین می شده و هزینه مالی خاصی نداشته است .
همچینن روابط اجتماعی و مالکیت و سیستم اقتصادی کاملا متفاوت است و اساسا درآمد در ان دوره مفهومی متفاوت پیدا کرده و منابع متفاوتی از دوره های بعدی دارد .
لذا مقایسه این دو دوره با فاکتورها بی تاثیر، قابل بررسی نیست و باید فاکتورهای مفیدی وارد معادله کرده و بررسی کرد .
شاید فاکتور #کیفیت_زندگی و یا فاکتور #رضایتمندی_کلی_از_زیست بهتر بتواند در مقایسه دوره ها پاسخگو باشد، و بشود مقایسه قابل درک و نتیجه بخشی انجام داد .
بنظر میرسد انسان دوره کشاورزی در عین حال که نه برق و آب لوله کشی و خودروی گرانقیمت و پنیر پیتزا و پفک نمکی و بستنی و ... را نداشت، در عوض خوراکی های سالم ارگانیک داشت، که سلامت و لذت کافی را تامین میکرد .
شاید تلوزیون و ماهواره و سینما نداشت، اما شب نشینی ها و داستانگویی ها و شبچره های لذتبخش آن برای بچه ها و بزرگترها همیشه خاطره انگیز و نوستالژیک بود و رضایت از زندگی و زیست سالم را فراهم میکرد.
هرچند انتی بیوتیک و پزشک وجود نداشت، اما آب و هوای سالم، بدن آنها را قوی تر کرده و در مقابل بیماری ها مصون میکرد .
شاید خودروی گرانقیمت که ابزار چشم و هم چشمی باشد وجود نداشت، اما در عوض تحرک بیشتر بدن، سلامتی آن و چابکی و شادابی و کارآیی بیشتری تامین میکرد و در عین حال هر خانواده یکی دو حیوان سواری مانند الاغ و اسب و قاطر در اختیار داشت، که تفاوتشان در رنگ سفید و سیاه و خاکستری و خال خالی بودنشان بود، و پوشش شان هم تقریبا یکسان بود، و چندان آپشنهای متفاوت برای چشم و همچشمی نداشت، در نتیجه فشار عصبی رقابت هم در کار نبود و رضایت زیستی راحت تر حاصل می شد .
قطعا همچنان که امروز تفاوت طبقات اجتماعی در جامعه ما وجود دارد، در همه دوره ها بعنوان واقعیتی انسانی و اجتماعی و اقتصادی و گریزناپدیی وجود داشت . اما ماهیت و نوع و کارکرد و زمینه اجتماعی و فعل و انفعال این طبقات در دوره ها، باز متفاوت بود و نتیحه نهایی شان هم نسبت به تاثیر در کیفیت زندگی و در نهایت در رضایت کلی از زیست، تاثیرات متفاوتی داشت .
با اینکه بسیاری از مواهب امروز در آن دوره وجود نداشت، و بعنوان نقطه ضعف آن دوره ها محسوب می شود، و نقطه قوت برای دوره ما تلقی می گردد، برخی امکانات و توانمندی ها وجود داشت که الان وجود ندارد، و موجبات رضایت از زندگی مردم آن دوره را فراهم می کرد که امروز با وجود امکانات بیشتر، وجود ندارد و دلیل این نقص در شیوه مدریت سیاسی-اقتصادی-اجتماعی است .
حال اگر مقایسه کنیم رضایت از زیست در کدام دوره بیشتر بود، تصور قیاسی بهتری بدست می دهد .
4⃣ ادامه در #قسمت_چهارم 🔽
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ ایران قبل و بعد٥٧
3⃣ #قسمت_سوم 🔽
◀️ #قیاس_با_فاکتور
#رضایت_از_زندگی ⬇️
برای درک بهتر چگونگی قیاس دوره قبل از ٥٧ و بعد از آن، یک دوره قبلتر را با زمان حال مقایسه کنیم، می توانیم موضوع را واضح تر درک کنیم.
با حرکت پیشتر در زمان، به دوره کشاورزی خالص می رسیم، و شرایط متفاوت تر می شود؛ بسیاری از نیازهای فعلی دیگر در آن زمان هیج موضوعیتی ندارد، و همچنین بسیاری از نیازها بصورت خودکفا برای خانواده ها تامین می شده و هزینه مالی خاصی نداشته است .
همچینن روابط اجتماعی و مالکیت و سیستم اقتصادی کاملا متفاوت است و اساسا درآمد در ان دوره مفهومی متفاوت پیدا کرده و منابع متفاوتی از دوره های بعدی دارد .
لذا مقایسه این دو دوره با فاکتورها بی تاثیر، قابل بررسی نیست و باید فاکتورهای مفیدی وارد معادله کرده و بررسی کرد .
شاید فاکتور #کیفیت_زندگی و یا فاکتور #رضایتمندی_کلی_از_زیست بهتر بتواند در مقایسه دوره ها پاسخگو باشد، و بشود مقایسه قابل درک و نتیجه بخشی انجام داد .
بنظر میرسد انسان دوره کشاورزی در عین حال که نه برق و آب لوله کشی و خودروی گرانقیمت و پنیر پیتزا و پفک نمکی و بستنی و ... را نداشت، در عوض خوراکی های سالم ارگانیک داشت، که سلامت و لذت کافی را تامین میکرد .
شاید تلوزیون و ماهواره و سینما نداشت، اما شب نشینی ها و داستانگویی ها و شبچره های لذتبخش آن برای بچه ها و بزرگترها همیشه خاطره انگیز و نوستالژیک بود و رضایت از زندگی و زیست سالم را فراهم میکرد.
هرچند انتی بیوتیک و پزشک وجود نداشت، اما آب و هوای سالم، بدن آنها را قوی تر کرده و در مقابل بیماری ها مصون میکرد .
شاید خودروی گرانقیمت که ابزار چشم و هم چشمی باشد وجود نداشت، اما در عوض تحرک بیشتر بدن، سلامتی آن و چابکی و شادابی و کارآیی بیشتری تامین میکرد و در عین حال هر خانواده یکی دو حیوان سواری مانند الاغ و اسب و قاطر در اختیار داشت، که تفاوتشان در رنگ سفید و سیاه و خاکستری و خال خالی بودنشان بود، و پوشش شان هم تقریبا یکسان بود، و چندان آپشنهای متفاوت برای چشم و همچشمی نداشت، در نتیجه فشار عصبی رقابت هم در کار نبود و رضایت زیستی راحت تر حاصل می شد .
قطعا همچنان که امروز تفاوت طبقات اجتماعی در جامعه ما وجود دارد، در همه دوره ها بعنوان واقعیتی انسانی و اجتماعی و اقتصادی و گریزناپدیی وجود داشت . اما ماهیت و نوع و کارکرد و زمینه اجتماعی و فعل و انفعال این طبقات در دوره ها، باز متفاوت بود و نتیحه نهایی شان هم نسبت به تاثیر در کیفیت زندگی و در نهایت در رضایت کلی از زیست، تاثیرات متفاوتی داشت .
با اینکه بسیاری از مواهب امروز در آن دوره وجود نداشت، و بعنوان نقطه ضعف آن دوره ها محسوب می شود، و نقطه قوت برای دوره ما تلقی می گردد، برخی امکانات و توانمندی ها وجود داشت که الان وجود ندارد، و موجبات رضایت از زندگی مردم آن دوره را فراهم می کرد که امروز با وجود امکانات بیشتر، وجود ندارد و دلیل این نقص در شیوه مدریت سیاسی-اقتصادی-اجتماعی است .
حال اگر مقایسه کنیم رضایت از زیست در کدام دوره بیشتر بود، تصور قیاسی بهتری بدست می دهد .
4⃣ ادامه در #قسمت_چهارم 🔽
Telegram
attach📎
Forwarded from پیوند نگار
⭕️ #احتمال_وقوع_جنگ_و_عواقب_آن
#پایان_رسمی_ایران
یا
#احیای_دوباره_ایران ؟
#قسمت_سوم 🔽
... اما اگر ترامپ با این اظهارات بخواهد از اصل غافلگیری استفاده کرده و سپاه را وادار به انجام اشتباهات مکرر کند، و از آنجا که سپاه یک نیروی تروریستی شناخته شده است، چنانچه بهانه کافی در دست آمریکا برای اقدام نهایی وجود داشته داشد، امکان اینکه حتی بدون نیاز به مجوز کنگره، دست به اقدام نظامی غافلگیرانه بزند هست، و امکانات گسترده آمریکا در منطقه این امکان را فراهم کرده است .
اما اگر آمریکا دست به چنین تهاجم گسترده بر علیه رژیم بزند جه نتایجی حاصل خواهد شد ؟
احتمال بسیار ضعیفی هست که آمریکا نیروی زمینی وارد ایران بکند، و چنین استعدادی فعلا در منطقه از طرف آمریکا مشاهده نمی شود . اما قطعا حملات هوایی و پهبادی و موشکی بسیار وسیعی را می تواند انجام دهد .
نتیجه این حملات در یک کلام نابودی کلی زیرساختهای ایران خواهد بود، و فراتر از آن اگر آمریکا پا فراتر گذاشته مثلا سدهای ساخت سپاه را هدف قرار دهد، سیلهای ویرانگری ایجاد خواهد شد که شهرها روستاهای بسیاری را نابود خواهد کرد .
مثلا تصور کنیم موشکی به سد کرج اصابت و ان را نابود کند؛ آیا میزان خسارت و نابودی و مرگ و میر آن در منطقه تهران و کرج قابل محاسبه می تواند باشد ؟
با نابودی پالایشگاهها و نیروگاهها و کارخانجات آیا میزان خسارت قابل بررسی می باشد ؟
آیا با از بین رفتن جاده ها و پل ها و راه آهن و فرودگاهها، هیج امکانی برای نقل و انتقال مردم وجود خواهد داشت؟ در حالی که قطره ایی بنزین پیدا نخواهد شد؟
به یک معنا اگر آمریکا حملات خود را از حوزه مراکز نظامی و پادگانها و مراکز هسته ایی به اهداف غیر نظامی توسعه دهد ظرف بیست و چهار ساعت ایران به یک سرزمین به معنای کامل سوخته تبدیل می شود؛ در حالی که باز رژیم جمهوری اسلامی ساقط نخواهد شد؛ در حالی که ایران نایود خواهد شد .
این چیری است که ترامپ از آن با عنوان #پایان_رسمی_ایران یاد کرده است .
با این توصیف، مردم ایران باید فکر کنند چقدر با این فاجعه فاصله دارند و آیا کشته شدن حتی ده هزار نفر در اعتراضات براندازانه - که البته در صورت شکل گیری از حمایت نیروی نظامی مستقر در منطقه هم برخوردار خواهد بود - قابل پذیرش است، یا هزینه نابودی کامل ایران و کشته شدن میلیونها انسان بدون اینکه تغییری اساسی ایجاد شود ؟
#پایان_رسمی_ایران
یا
#احیای_مجدد_ایران ؟
🔚.
#پایان_رسمی_ایران
یا
#احیای_دوباره_ایران ؟
#قسمت_سوم 🔽
... اما اگر ترامپ با این اظهارات بخواهد از اصل غافلگیری استفاده کرده و سپاه را وادار به انجام اشتباهات مکرر کند، و از آنجا که سپاه یک نیروی تروریستی شناخته شده است، چنانچه بهانه کافی در دست آمریکا برای اقدام نهایی وجود داشته داشد، امکان اینکه حتی بدون نیاز به مجوز کنگره، دست به اقدام نظامی غافلگیرانه بزند هست، و امکانات گسترده آمریکا در منطقه این امکان را فراهم کرده است .
اما اگر آمریکا دست به چنین تهاجم گسترده بر علیه رژیم بزند جه نتایجی حاصل خواهد شد ؟
احتمال بسیار ضعیفی هست که آمریکا نیروی زمینی وارد ایران بکند، و چنین استعدادی فعلا در منطقه از طرف آمریکا مشاهده نمی شود . اما قطعا حملات هوایی و پهبادی و موشکی بسیار وسیعی را می تواند انجام دهد .
نتیجه این حملات در یک کلام نابودی کلی زیرساختهای ایران خواهد بود، و فراتر از آن اگر آمریکا پا فراتر گذاشته مثلا سدهای ساخت سپاه را هدف قرار دهد، سیلهای ویرانگری ایجاد خواهد شد که شهرها روستاهای بسیاری را نابود خواهد کرد .
مثلا تصور کنیم موشکی به سد کرج اصابت و ان را نابود کند؛ آیا میزان خسارت و نابودی و مرگ و میر آن در منطقه تهران و کرج قابل محاسبه می تواند باشد ؟
با نابودی پالایشگاهها و نیروگاهها و کارخانجات آیا میزان خسارت قابل بررسی می باشد ؟
آیا با از بین رفتن جاده ها و پل ها و راه آهن و فرودگاهها، هیج امکانی برای نقل و انتقال مردم وجود خواهد داشت؟ در حالی که قطره ایی بنزین پیدا نخواهد شد؟
به یک معنا اگر آمریکا حملات خود را از حوزه مراکز نظامی و پادگانها و مراکز هسته ایی به اهداف غیر نظامی توسعه دهد ظرف بیست و چهار ساعت ایران به یک سرزمین به معنای کامل سوخته تبدیل می شود؛ در حالی که باز رژیم جمهوری اسلامی ساقط نخواهد شد؛ در حالی که ایران نایود خواهد شد .
این چیری است که ترامپ از آن با عنوان #پایان_رسمی_ایران یاد کرده است .
با این توصیف، مردم ایران باید فکر کنند چقدر با این فاجعه فاصله دارند و آیا کشته شدن حتی ده هزار نفر در اعتراضات براندازانه - که البته در صورت شکل گیری از حمایت نیروی نظامی مستقر در منطقه هم برخوردار خواهد بود - قابل پذیرش است، یا هزینه نابودی کامل ایران و کشته شدن میلیونها انسان بدون اینکه تغییری اساسی ایجاد شود ؟
#پایان_رسمی_ایران
یا
#احیای_مجدد_ایران ؟
🔚.
Telegram
attach📎