🔥 کانال ایران نوین (مردم سالاری انجمن های مردمی) 🔥
415 subscribers
8.07K photos
3.11K videos
71 files
4.61K links
🔥 کانال ایران نوین ( مردم سالاری انجمن های مردمی) 🔥

ایرانی آگاه

آزاد

و اباد

و با رفاه


🔥با ایران نوین، تا ایران نوین🔥
Download Telegram
[({🔥 @iran_novin1🔥})]

]🔥 ایران نوین 🔥[

#کتابخوانی

#نافرمانی_مدنی
#هنری_دیوید_ثورو

☆1

من این پند را از صمیم قلب قبول دارم که « آن حکومتی بهترین است که کمتر حکومت کند. »
مایلم شاهد اجرایی شدن و عملی شدن هر چه سریعتر و نظاممندتر چنین حکومت (کمتر یا حداقلی) باشم.
اگر به اجرا گذارده شود، چنین حکومتی را میتوان در این گزاره و پند، که شدیدا به آن نیز معتقد هستم، خلاصه کرد: «حکومتی بهترین است که اصلا حکومت نکند. »
و آنگاه که افراد بشر برای چنین حکومتی آماده باشند، این همان گونه حکومتی خواهد بود که از آن ایشان خواهد گشت.

حکومت چیزی جز اقتضا و مصلحت نیست. ولی بیشتر حکومتها معمولا و همه حکومتها اغلب، مصلحت نیستند. شایسته خواهد بود همان ایرادها و مخالفتهای وزین و مستدلی را که علیه یک #ارتش_دائم ( standing army ) بیان شده اند، روزی علیه یک #حکومت_دائم
( standing government )
نیز مطرح شده و نهایتا مستولی شوند.

ارتش دائم تنها بازویی از بازوان حکومت دائم است.
خود حکومت نیز، که تنها آن شیوه ای است که مردم برگزیده اند تا از طریق آن اراده خویش را اعمال نمایند، میتواند پیش از آنکه مردم بتوانند از طریق آن عمل کنند، مورد سوءاستفاده قرار گرفته و گمراه شود.
جنگ کنونی علیه مکزیک را در این زمینه نمونه و شاهد میگیرم، جنگی که در نتیجه اقدامات یک گروه نسبتا معدود
که حکومت را بازیچه خویش ساخته و از آن استفاده ابزاری میکنند، درگرفته است. چرا که اگر بنا بود مردم در این مورد تصمیم بگیرند، از همان آغاز کار رضایت به چنین سیاستی نداده و با شروع این
جنگ به مخالفت برمیخاستند.

مگر نه این است که حکومت کنونی آمریکا، که خود سنتی بس معاصر بیش نیست، اگرچه در تلاش است تا خویشتن را به عنوان میراثی دست نخورده به نسلهای بعدی منتقل کند، ولی هر لحظه
که میگذرد از امانتداری آن کاسته میگردد؟
این حکومت حتی به اندازه یک موجود زنده انسانی هم سرزنده نیست؛ چرا که یک نفر قادر است کمر آن را در مقابل اراده خویش خم کند.
این حکومت حتی برای مردم هم چیزی بیش از یک تفنگ چوبی نیست و اگر مردم بر آن میشدند تا از آن علیه یکدیگر استفاده کنند، این تفنگ چوبی دوامی نخواهد آورد و خواهد شکست.
با این حال، از ضرورت آن چیزی کم نمیشود چرا که مردم به دستگاه پیچیده ای نیاز دارند تا با شنیدن صدای آن سر خویشتن را گرم کنند که حکومتی دارند. بنابراین حکومتها به خوبی نشان دهنده این واقعیت هستند که به چه سادگی میتوان چیزی را به مردم تحمیل کرد، و به چه سادگی مردم خودشان چیزی را به نفع خودشان به خودشان تحمیل میکنند.

عالی است و باید اجازه چنین کاری را بدهیم؛ ولی این حکومت هرگز خودش کاری را از پیش نبرده است، مگر با چابکی از راه خود منحرف شدن. این حکومت کشور را آزاد نگه نمیدارد. غرب را سروسامان نمیدهد. آموزش نمیدهد. این خو و خصلت ذاتی مردم آمریکا
بوده است که هر آن کاری را که در این سرزمین صورت پذیرفته به انجام رسانده است؛ و بیش از این میتوانست انجام دهد، اگر این حکومت هرازچندگاهی سد راه آن نمیشد. چرا که حکومت آن مصلحت و اقتضایی است که به کمک آن و به ناچار مردم موفق میگردند تا یکدیگر را راحت و به حال خویش بگذارند؛ و همانطور که گفته شده است، آنگاه که حکومت شوندگان بیش از هر زمان دیگری از دست آن آسوده اند است که حکومت به اقتضای خود بهتر عمل میکند.
تجارت و داد و ستد، گویی از کائوچو ساخته شده اند که این گونه میتوانند از روی سده ای بیشماری که قانونگذاران بر سر راه آن دست و پا کرده اند بپرند. و اگر قرار بر این میبود که این آقایان را تنها بر اساس کارنامه شان قصاوت کنیم و نه بعضا بر پایه نیات آنها، جملگی سزاوار این میبودند که در کنار آن دسته از بدسگالانی که خطوط آهن را مسدود میکنند قرار گرفته، محاکمه و مجازات شوند.
ولی اگر بخواهم عملگرایانه و به عنوان یک شهروند سخن گفته باشم، و نه مانند آنهایی که طرفدار هیچ نوع حکومتی نیستند( انارشیستها )، به جای آنکه فقدان هر گونه حکومتی را برای همین امروز طلب کنم، خواهان آن میشدم که همین امروز حکومتی بهتر بر پا گردد.

🆔👉 @iran_novin1
[({🔥 @iran_novin1🔥})]

]🔥 ایران نوین 🔥[

#کتابخوانی

#نافرمانی_مدنی

#هنری_دیوید_ثورو

☆2

بگذار هر کسی بگوید کدام نوع حکومت مورد احترام وی خواهد بود و بدین ترتیب یک قدم به دستیابی به چنین حکومتی نزدیکتر خواهیم شد.

از همه اینها گذشته، آنگاه که قدرت در دست مردم است و اکثریتی اجازه مییابد تا به وجود آمده و برای یک مدت طولانی فرمانروایی کند، نه به این خاطر است که اکثریت از بخت بیشتری برای برحق بودن برخوردار است، و نه به این دلیل که اقلیت به چنین حکومتی به دیده عادلانه تری مینگرد، که تنها به این دلیل عملی است که اکثریت بنا به قوه تعداد خویش قویترین است.
ولی حکومتی که در آن اکثریت همواره و در همه موارد فرمانروایی کند نمیتوان مبتنی بر عدالت باشد، حتی اگر مورد
قبول همگان هم باشد.
آیا نمیتوان حکومتی را متصور شد که در آن، نه اکثریتها، که وجدان است که خوب و بد را از یکدیگر تشخیص میدهد؟
حکومتی که در آن اکثریت تنها درباره آن دسته از موضوعاتی تصمیمگیر است که مصداق مصلحت اندیشی هستند؟

#آیا_شهروند_میبایست_وجدان_خویش_را_تسلیم_قانونگذار_کند، حتی برای لحظه ای و یا به کمترین میزان؟
اگر چنین است، پس اصولا چرا هر
انسانی برای خود وجدانی دارد؟
به نظر من، ما میباید نخست انسان باشیم و تنها پس از آن رعیت.
کیش قانون آنچنان پسندیده نیست که پرستش حق.
تنها تکلیفی که التزام به آن حق من است آن است که همواره آن کاری را انجام دهم که فکر میکنم حق است...

چگونه یک انسان میتواند امروزه در برابر این حکومت آمریکایی رفتار کند؟

پاسخ من به این پرسش این است که چنین انسانی نمیتواند بدون سیه رویی خود را با این حکومت یکی بداند. من حتی برای یک لحظه هم که شده نمیتوانم نظامی سیاسی را به رسمیّت بشناسم که هم حکومت من باشد و هم حکومت عالم و برده.

آحاد بشر حق انقلاب را به رسمیّت میشناسند؛ حق انقلاب به معنی حق خودداری از بیعت با حکومت و حق مقاومت در برابر آن، آن زمان که استبداد آن و ناکارآمدی ّ اش بیش از حد و تحمل ناپذیر شده است. با این حال، تقریبا همه بر این باورند که چنین شرایطی در موقعیّت فعلی حکمفرما نیست.

اینها بر این باورند که شرایطی اینچنین در زمان انقلاب ١٧٧٥ فراهم بود. اگر به من میگفتند که این حکومت بد است چون برخی اجناس خارجی وارداتی به بنادر این کشور را به مالیات میبندد، من هم به احتمال زیاد سروصدایی در این رابطه به راه نمیانداختم چرا که به راحتی میتوانم از این اجناس گذشته
و بدون آنها روزگار بگذرانم؛ به هر حال هر دستگاهی اصطکاک خودش را دارد؛ و این امکان وجود دارد که حکومت فعلی به اندازه کافی از خود خوبی نشان میدهد که به بدیاش بیارزد. به هر تقدیر، سروصدا راه انداختن برای مسائل جزیی کار بسیار بدی است. ولی هنگامی که این اصطکاک است که دستگاه خودش را راه میاندازد، و با سرکوب و دزدی سازماندهی شده مواجه میشویم، من میگویم که در چنین شرایطی بگذار اصلا دستگاهی نداشته باشیم. به عبارت دیگر، هنگامی که یکششم جمعی کشوری که خودش را پناهگاه آزادی میداند از بردگان تشکیل شده است، و کشور بیگانه ای را ناعادلانه با قوای خود فتح کرده و یوغ قانون نظامی به گردن آن میکند، در چنین شرایطی فکر میکنم که دیری نخواهد پایید که انسانهای درستکار و با مرّوت به خود آمده، برخاسته و انقلاب خواهند کرد. آنچه چنین تکلیفی را فوریّت میبخشد این واقعیّت است که کشور بیگانه ای که بدین ترتیب فتح شده و زیر سلطه قانون نظامی درآمده است ما نیستیم، بلکه این کشور ماست که ارتش متجاوز است...
عمال مخالفان اصلاحات در ماساچوست آن صدهزار سیاستمدار جنوبی نیستند، بلکه آن صدهزار تاجر و بازاری و مزرعه داری هستند که متعلق به همین خطه بوده و بیش از آنکه به انسانیّت توجه و علاقه داشته باشند به تجارت و کاسب کاری خود دلبسته اند و حاضر نیستند، حال به هر قیمتی هم که شده، عدالت در حق بردگان و در حق مکزیک روا داشته شود.

ادامه دارد. ..

🆔👉 @iran_novin1
[({🔥 @iran_novin1🔥})]

]🔥 ایران نوین 🔥[

#مقاله_علمی

#عنوان: نظریه های #فشار_اجتماعی مبتنی بر عدم برابری فرصتها #دورکیم و #مرتون

☆3

#مبانی_و_کلیات_نظریات_فشار_اجتماعی

ادامه ....

2-1. #تبیین_بزهکاری_از_منظر_نظریه_فشار:

رویکرد های جامعه شناختی ای مانند نظریه فشار، در بسیاری از خصوصیت های فلسفی و سیاسی اثبات گرایی زیستی و روانی با آنها مشترک است.

اما در همان حال، جرم را نمودهایی از وجود آسیب اجتماعی به جساب می آورد نه آسیب فردی.

در این مفهوم علت بزهکاری پیدایش آنومی و گسست اجتماعی است.

#آنومی در نظریه ی جرم شناسانه ی دورکیم نوعی احساس بی هنجاری است که نهایتا به ارتکاب کژروی می انجامد.

#رابرت_مرتون، جامعه شناس امریکایی با بیان نظریه #هنجار_گسیختگی و تاثیر پذیری از اندیشه های دورکیم، اثر قشر بندی های ناعادلانه ی اجتماعی را در توزیع فرصتها و اهداف، بر پیدایی و پایایی انحرافات اجتماعی مورد بررسی قرار می دهد.

او با طرح " #رویای_آمریکایی " بیان می نماید، در جامعه ای که فرهنگ غالب، به آمال های اقتصادی و دستیابی به آنها ارزش زیادی قائل شود اما به موازات آن به توزیع منابع و ابزارهای کافی جهت دسترسی به این هدف نپردازد، اسباب آن را فراهم خواهد ساخت تا افراد محروم با مشاهده ی وفور و تراکم فرصتها در اختیار طبقه ای خاص از جامعه، تلاش نمایند تا طرفی دیگر برای ارضاء نیاز های اجتماعی خود بجویند.

ترکیبی از پذیرفته های موکد و ساختار ناعادلانه ی اجتماعی، فشار شدیدی را بر طبقه محروم جهت انحراف از ارزش های جمعی ایجاد می کند، فشاری که آنان را در صورت آسیب پذیری به سوی مسیرهای غیرقانونی سوق خواهد داد.

مرتون واکنش افراد را در برابر این ساختار نامناسب، متفاوت دانسته و در سنخ شناسی خود به واکنش هایی چون :
سازش یا همنوایی،
نو آوری،
شعائر گرایی یا مناسک گرایی،
کناره گیری و شورش یا انقلاب اشاره می کند.
بی سامانی اجتماعی، که زمینه ی رفتارهای انحرافی را فراهم می سازد علاوه بر آنکه در نظریه های دورکیم و
مرتون مطرح شده است، در تبیین های جرم شناختی #کلیفارد_شاو و #هنری_مک_کی نیز مشاهده می شود.

نظریه فشار به جای پرداختن به دو بعد روان شناسی فردی یا خصیصه های زیستی، مدعی است که موجبات
شکل گیری جرم را باید در درون اجتماع جست.
بدین ترتیب، در نگاه این نظریه، یک «مجرم» یا «کجرو» محصول نوعی نظم خاص اجتماعی است.

به بیان دیگر، نظریه فشار مدعی است اعمال و ارزش های مجرمان را اصولا نیروها و عوامل فراگیر موجود در سطح جامعه تعین می بخشد.

همچنین اینکه این دسته افراد، چندان مجالی برای صورت دادن گزینش هایی آگاهانه درباره ی گزینه های اجتماعی در دسترس ندارند.

نظریه فشار، عمدتا با تکیه بر مفاهیم متعارف به تعریف جرم می پردازد. اما این پدیده را صرفا به چشم رفتاری نمی نگرد که نقض رسمی مجموعه قوانین به حساب می آید (یعنی مواردی که سابقه محکومیت در دادگاه ها، بیانگر است). بلکه دو مفهوم جرم و کجروی را در ابعادی فراگیرتر مورد توجه قرار می دهد.
به تعبیر دقیق تر این نظریه، هرگونه سرپیچی از وفاق عمومی موجود درباره ارزش ها و هنجارهای جامعه را جرم می داند.
در خصوص علت جرم، سد داشت. بنابر این نظام عدالت کیفری برنامه های پیشگیرنده و سیاست های مقابله ای خود را برای رویارویی با جوانان منحرف در معرض پایداری و بزهکاران پایدار، باید معطوف به مقابله با خرده فرهنگ های ضداجتماعی نماید که ماحصل تعارض ها، تفاوت ها و تبعیض های فرهنگی اند.

🆔👉 @iran_novin1
[({🔥 @iran_novin1🔥})]

]🔥 ایران نوین 🔥[

#نافرمانی_مدنی

#هنری_دیوید_ثورو

☆3

من با دشمنان دوردست جدالی ندارم؛ جدال من با آنهایی است که از اینجا با آنها همکاری کرده، منافع آنان را پیش میبرند و بدون وجودشان، کاری از دست آن دشمنان دوردست ساخته نخواهد بود.
ما عادت کرده ایم به خود بگوییم که کاری از دست توده ها برنمیآید، که توده مردم آمادگی ندارند؛ ولی اصلاحات امری آهسته است، چرا که اندک شماران از بی شماران از آمادگی مادی بهتری برخوردار نیستند. آنقدر اهمیّت ندارد که بیشماران به خوبی شما باشند. آنچه حائز اهمیّت است این است که بتوان، در گوشهای هم که شده، قدری نیکی مطلق را نشانی گرفت؛ چرا همین اندک نیکی هم که شده، خمیرمایه آن توده انبوه خواهد شد.

#قوانین_ناعادلانه_وجود_دارند:

آیا باید از چنین قوانینی فرمانبرداری کرد، یا باید به اصلاح آنها کوشید، یا از آنها سرپیچی کرد؟
مردم عموما، هنگامی که در قالب حکومتی از قبیل این حکومت زندگی میکنند، فکر میکنند که تا زمانی که اکثریت را به اصلاح قوانین متقاعد نکرده اند، باید صبر کرد و دست روی دست گذاشت. آنها فکر میکنند در صورتی که به مقاومت در برابر چنین حکومتی و قوانین ناعادلانه آن دست بزنند، درمان از خود درد بدتر خواهد بود. ولی این تقصیر خود حکومت است
اگر درمان از خود درد بدتر است. این حکومت است که درمان را از خود درد بدتر میکند. چرا قادر نیست به جای این کار، با پیشدستی دست به اصلاحات بزند؟ چرا اقلیت عاقل خود را عزیز و محترم نمیدارد؟ چرا ناله میکند و در مقابل درمان درد از خود مقاومت نشان میدهد تا کار از کار بگذرد؟
چرا شهروندان خود را تشویق نمیکند که هوشیار بوده و کمبودها را نشان دهند؟ چرا مدام عیسی مسیح را تکفیر میکند و واشنگتن و فرانکلین را یاغی میخواند؟... و لوتر و کوپرنیک را به صلیب میکشد
اگر بیعدالتی بخشی از اصطکاک ضروری دستگاه حکومتی است، بگذار کار خودش را بکند تا شاید خودبه خود روزی درست و نرم و روان شود – دستگاه بدون تردید خسته و فرسوده خواهد شد. اگر بی عدالتی فنر و میل لنگ و قرقره و چرخ زنجیر مختص خودش را دارد، پس شاید بشود فرض کرد که درمان از خود درد بدتر نباشد؛ ولی اگر بی عدالتی از چنان طبیعتی برخوردار است که تو را ملزم میدارد که به عنوان یکی از مأمورین آن بر دیگری ظلم روا داری، در این صورت میگویم که قانون را باید زیر پا گذاشت. بگذار در چنین حالتی، زندگی ات به ضد اصطکاکی تبدیل شود و دستگاه را از کار بیاندازد.
آنچه من باید انجام دهم این است که در هر صورتی مراقب باشم خودم را در خدمت آنچه محکوم میکنم، قرار ندهم و تا آنجا که به اقتباس راههایی مربوط میشود که دولت برای درمان درد تدارک تأمین کرده است، باید بگویم که من به شخصه چنین راههایی را نمیشناسم. چنین راههایی زمان زیادی میبرند و به عمر انسانی قد نمیدهند. من کارهای دیگری هم دارم که زمان برند و باید به آنها مشغول شوم.
من به دنیا آمده ام، نه آنقدر بدین منظور اصلی که از این دنیا محیط و جای خوبی برای زیستن درست کنم، که برای زیستن در آن آمده ام، حال چنین جایی چه خوب باشد و چه بد.
یک انسان نباید به همه کارها رسیدگی کند، بلکه فقط به برخی از آنها. و چون نمیتواند به همه کارها رسیدگی کند،
پس ضرورتی هم ندارد که به برخی از کارهای غلط خود را مشغول کند. این وظیفه و کار من نیست که مدام دادخواست و عریضه برای فرماندار و قانونگذار ارسال کنم، همانطور که وظیفه آنها هم نیست که مدام به من عریضه بفرستند. اگر گوش شنوایی برای دادخواست من ندارند، به چه دلیلی باید من گوش شنوایی برای دادخواستهای آنها داشته باشم؟
ولی در این مورد بخصوص، دولت هیچ راهی را تدارک ندیده است، چرا که قانون اساسی خود درد است و عین بیماری. این موضعگیری را میتوان سختگیرانه و سمج و غیرآشتی جویانه تلقی کرد؛ ولی با آغوش باز و مهربان به پیشواز آن ذهنهای آماده ای خواهد شتافت که قابلیّت درک این موضعگیری را دارند. چرا که هر تغییری، همچون مرگ و زندگی که بدن را مدام دستخوش تغییرات متأثر از خویش میکنند، همواره در جهت بهتر شدن و بهتر کردن است.
من بیدریغ اظهار میدارم که هر کسی که خود را طرفدار الغای برده داری میداند، باید بلافاصله و عملا حمایت شخصی و مالی خود را از حکومت ماساچوست بازپس گرفته و در انتظار واهی دست یافتن به اکثریت به علاوه یک ننشیند که آنهایی که خدا و حق را در کنار خود دارند، نیازی به اکثریت ندارند.
از این گذشته، اکثریت آنجاست که حق هست، حتی اگر یک تن بیش نباشد...
تحت حکومتی که حتی یک نفر را ناعادلانه زندانی کند، جای مناسب هر انسان عادلی نیز در زندان است.

🆔👉 @iran_novin1
[({🔥 @iran_novin1🔥})]

]🔥 ایران نوین 🔥[

#نافرمانی_مدنی

#هنری_دیوید_ثورو

☆4

جای مناسبی که ماساچوست برای آزادترین اذهان و روشنترین قلوب خود مهیّا کرده است، همانا زندانهای ماساچوست است، چرا که آزادمردانی از این دست، با اصولی که برای خویش تعیین کرده و بدان پایبند مانده اند، خود را از حلقه خودی های ماساچوست بیرون رانده اند.

در چنین جایی است، در زندان، جایی مجزا و شرافتمندانه و تنها جایی در یک نظام برده دار که در خور آزادمردان باشد، که اسیر مکزیکی و برده فراری و سرخپوست به اجبار، زبان به محکوم کردن نژاد خود باز میکنند.

اگر هستند آنهایی که فکر میکنند که در زندان ندای این افراد دیگر گوش نظام را نخواهد آزرد، که در زندان نفوذ آنها رو به افول خواهد گذاشت، که در چهاردیواری زندان از دشمنی با نظام دست برخواهند داشت، نمیدانند که حق تا چه میزان از باطل نیرومندتر است، و تا چه اندازه کسی که اندکی حتی بی عدالتی را در پوست و جان خود تجربه کرده است قادر خواهد بود هر چه شیواتر و رساتر و مؤثرتر علیه آن به ستیز برخیزد.

#رأی_خود_را_تماما_اعمال_کنید، تمام نفوذ خود را و نه تنها یک تکه کاغذی را که در صندوق میاندازید.

اقلیتی که خود را با اکثریت وفق میدهد، ناتوان و فاقد قدرت است؛ و تا زمانی که خود را با اکثریت مطابقت میدهد، حتی اقلیت هم به حساب نمیآید؛ ولی آن هنگام که با تمام وزن خود راه را مسدود کند، به نیرویی مقاومت ناپذیر تبدیل میگردد.

اگر نظام در برابر دو گزینه، یعنی #آزاد_کردن_بردگان و پایان دادن به جنگ از یک سو و #محبوس_نگاه_داشتن_آزادمردان از سوی دیگر، قرار بگیرد،
در انتخاب خود لحظه ای درنگ نخواهد کرد.

اگر هزار نفر تصمیم بگیرند که مالیات سالانه خود را پرداخت نکنند، چنین تدبیری آنقدر خشن و خونین نخواهد بود که با ادامه دادن به پرداخت مالیاتهای خویش به نظام این امکان را بدهند تا به خشونت ادامه داده و خونهای بیگناه دیگری را بریزد.

چنین تدبیری در واقع عین تعریف یک #انقلاب_دور_از_خشونت و صلح آمیز است، اگر اصولا انقلابی از این دست امکان داشته باشد.

اگر مأمور اخذ مالیات یا هر مأمور دولتی دیگری از من سؤال کند، همچنان که یکی از آنها تا به حال نیز چنین کرده است،

«پس تکلیف من در این میان چیست؟»،

پاسخ من به وی این خواهد بود:

«که اگر به راستی میخواهی کاری بکنی، از مقامات استعفاء بده!»

وقتی شهروندی از بیعت با نظام سر باز میزند و مأمور دولت هم از مقام خود استعفاء میدهد، انقلاب نیز با موفقیّت به سرانجام خود رسیده است.

حال فرض کنیم که خون هم ریخته شود. مگر وجدان را خدشه دار کردن، خونریزی محسوب نمیشود؟

از زخم وجدان است که مرد مردانگی و جاودانگی خود را از دست میدهد و تا
خفتن در مرگی جاودانی خون خویش را از دست خواهد داد و همین خون است که در برابر دیدگان من امروز جاری است...

🆔👉 @iran_novin1
[({🔥 @iran_novin1🔥})]

]🔥 ایران نوین 🔥[

#نافرمانی_مدنی

#هنری_دیوید_ثورو

☆5

من شش سال است که مالیات سرانه پرداخت نکرده ام.
مرا یک شب به همین جرم حبس کردند؛ و در چهاردیواری زندان، هنگامی که به در و دیوار سنگی آن به زخامت چند وجب، و به در چوبی و آهنی اش به پهنای یک وجب، و به پنجره آهنین اش که نور را هم تیره میکرد، خیره شده بودم، بلاهت چنین نهادی که گویی برای آن من چیزی جز یک مشت گوشت و پوست و استخوان بیش نبودم، مرا در حیرت فرو برده بود.
با خود گفتم که تنها فایده ای که برای نظام دارم همین است که مرا در سیاهچالی حبس کنند.
با خود میگفتم که اگر دیواری سنگی مرا از همشهریانم جدا کرده بود، پیش از آنکه آنها بتوانند به آن درجه از آزادگی دست یابند که من در این چهاردیواری به آن رسیده بودم، بلاتردید میبایست از دیواری بس صعب العبورتر میگذشتند. حتی لحظه ای نیز خویشتن را محبوس حس نکردم و به دیوارهای سنگی به چیزی جز اتلاف سنگ و ملات ننگریستم. حس میکردم که تنها کسی هستم، در میان همشهریانم، که تکلیف خویش را در ادای مالیات خود به جا آورده است. آنها در عین حال که نمیدانستند چگونه با من برخورد کنند، همانند نااصلان و پست نژادان رفتار میکردند. در هر یک از تهدیدهایشان و در هر یک از تعارف هایشان، توهینی نهفته بود؛ چرا که بیهوده میپنداشتند که تنها خواست من، بازیافتن آن سوی دیوار سنگی است. در برابر سختکوشی که از خود نشان میدادند تا در را به روی بال های اندیشه من قفل کنند، لبخند تنها پاسخی بود که بر لبان من نقش میبست، چرا که به محض چرخش کلید در قفل در آهنی، اندیشه من بلامانع به بیرون از دیوارهای سنگی زندان بال میکشید و این تنها خطری بود که از جانب ایشان متوجه من بود. و چون وجدان من از دسترس آنها دور بود، تصمیم گرفتند تا تن ام را تنبیه کنند؛ همانند پسربچه هایی که چون دستشان به فردی که کینه وی را به دل گرفته اند نمیرسد، تقاص وی را از سگ اش میگیرند.

نظام را دیدم که نیم هوشی بیش برای اش باقی نمانده است و لرزان و ترسو مانند زنی تنها با قاشق های نقره اش، دوست را از دشمن تشخیص نمیدهد، و چنین بود که واپسین احترام خود را برای چنین نظامی از دست دادم و به حال نزارش افسوس خوردم...

بنابراین دولت هرگز عمدا با حواس ادراکی و اخلاقی فردی درگیر نمیشود و تنها به آزار بدنی ویبسنده میکند.

دولت همانقدر که از قوه ادراک و از انصاف تهی است، همانقدر نیز به زور بازوی خود متکی است.

من به دنیا نیامده ام که به زور و جبر تن دهم.
من آنگونه که میخواهم تنفس میکنم.

پس بگذار ببینیم کدامیک از ما قویتریم.

بگذار ببینیم کدامیک از ما بیشمارتریم.

تنها آن نیرویی میتواند مرا مجبور به کاری کند که از قانونی برتر از قانون من پیروی کند.
آنها مرا مجبور میکنند که همانند خودشان گردم.
از کسی نمیشنوم که توده ها وی را مجبور کرده باشند که اینگونه یا آنگونه زندگی کند. که اگر چنین میبود، نام این گونه زندگی را چه میبایست گذاشت؟

🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from پیوند نگار
⭕️ #گزارش_شصت_و_ششمین_اجلاس #بیلدربرگ

۲۱ خرداد ۱۳۹۷
2⃣

در نشست سال جاری، وب‌سایت رسمی «بیلدربرگ» موضوع «عربستان سعودی و ایران» را یکی از 12 موضوعی اعلام کرده که در دستور کار برای بحث قرار دارد. 11 موضوع دیگر، عبارتند از: +پوپولیسم در اروپا
+چالش نابرابری
+آینده کار
+هوش مصنوعی
+آمریکا قبل از انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره
+تجارت آزاد
+رهبری جهانی آمریکا
+روسیه
+رایانش کوانتومی
+جهان «پساحقیقت»
+رویدادهای جاری
 
درباره حاضران در نشست، در بیانیه‌ای روز 5 ژوئن آمده است: «تا به امروز 131 شرکت‌کننده از 23 کشور حضورشان را اعلام کرده‌اند. همانند همیشه، گروه متنوعی از رهبران و کارشناسان سیاسی از حوزه‌های صنعت، امور مالی، دانشگاهیان و رسانه‌ها دعوت شده‌اند.»

در زیر نام برخی از چهره‌های منتفذ که جزء شرکت‌کنندگان در اجلاس سال جاری( سال 97 ) بوده‌اند آمده است. 

« #ینس_استولتنبرگ»، دبیر کل ناتو که نامش در چند سال گذشته هم در فهرست دعوت‌شدگان بوده جز شرکت‌کنندگان در نشست سال جاری بوده است.

« #هنری_کیسینجر »، وزیر خارجه اسبق آمریکا هم شخصیتی است که نامش علاوه بر فهرست دعوت‌شدگان سال جاری، در میان حاضران سال‌های گذشته دیده می‌شود.  

دعوت از « #پاتریک_پیشت »، از اعضای هیئت رئیسه توئیتر و « #دیوش_ماکان »، از افراد نزدیک به «مارک زاکربرگ»، موسس فیسبوک، « #دمیس_هاسابیس »، رئیس شرکت بریتانیایی «گوگل دیپ‌مایند» و « #هارتمن_نیون »، رئیس «آزمایشگاه هوش مصنوعی کوانتوم» در میان میهمانان سال جاری به پروژه‌های بیلدربرگ در دو حوزه «هوش مصنوعی» و «رایانش کوانتومی» مرتبط است.

بخشی از دعوت‌شدگان محققان حوزه‌های بیوتکنولوژی، رباتیک، سلول‌های بنیادین و یکپارچه‌سازی زیستی انسان-ماشین هستند. 

نفت پیوندی ناگسستنی با «بیلدربرگ» دارد و به تعبیری در اجلاس سال جاری هم مدیران غول‌های نفتی جهان بخشی از دعوت‌شدگان را تشکیل می‌دهند. شاهزاده « #برنهارد »، که بنیانگذار بیلدربرگ است، خود فرد مهمی در صنعت نفت بود و منصب مهمی در شرکن رویال داچ شل» داشت.

گاردین درباره ارتباط نفت و بیلدربرگ می‌نویسد:
«رگ‌های بیلدربرگ از نفت حیات می‌گیرند و قلب تپنده آن، خانواده رویال داچ شل و منافع نفتی آن است.»

به همین سبب مدیران ارشد شرکت‌های غول نفتی «رویال داچ شل» و «توتال» از حاضران نشست سال 2018 بودند. لازم به ذکر است که « #پاتریسیا_باربیزت»، از اعضای هیئت رئیسه شرکت توتال، جز اعضای دائمی بیلدربرگ است. 

بیلدربرگ برای اولین بار از یک مقام ارشد واتیکان هم برای حضور در نشست خود دعوت به عمل آورده است. کاردینال « #پیترو_پارولین » یکی از 131 میهمان هتل بیلدربرگ در شهر «اوستربیک» هلند بود. 

از بخش رسانه‌ای « #جان_میکلویت»، سردبیر بلومبرگ و « #زنی_مینتون_بدوس»، سردبیر هفته‌نامه اکونومیست در این نشست حاضر شده بودند. 

« #مارک_کارنی »، رئیس بانک انگلستان، « #پاشال_دونهو»، وزیر دارایی ایرلند، « #استانلی_فیشر»، معاون سابق فدرال رزرو و رئیس سابق بانک اسرائیل نیز از بخش بانکی و مالی در این نشست حضور پیدا کردند. 
⭕️ حضور #پمپئو و #کوشنر در نشست محرمانه #بیلدربرگ

🔻‏ملاقات سری 'نخبگان'؛ گروه بیلدربرگ (بیلدربرگ بخش مهمی از سیاست جهانی)

🔻روز پنج‌شنبه " #مخفی_ترین و #بحث‌انگیز‌ترین" سازمان دنیا به مدت چهار روز جلسات خود را پشت د‌رهای بسته در هتلی مجلل در مونترو سوئیس آغاز کرد.

🔻‏مهمانان آمریکایی این همایش:
#جرد_کوشنر، داماد دونالد #ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا، #مایک_پمپئو، #ساتیا_نادلا، مدیر‌‌اجرایی #مایکروسافت، اریک اشمیت، مدیر سابق #گوگل، پیتر تیل، میلیاردر و مؤسس #پی‌پال و #هنری_کیسینجر وزیر خارجهٔ سابق آمریکا هستند.
🔊🎧کتاب صوتی

نافرماني مدني
دفاعيه حقوق فردي در برابر حكومت اقتدارگرا
نویسنده #هنری_دیوید_ثورو
مترجم غلامعلی کشانی

در توضیح پشت جلد آمده است: «نافرمانی مدنی مقاله‌ای است طولانی و کلاسیک در اندیشه و فلسفه سیاسی.
در عین حال شرحی است بر علت اعتراض اخلاقی-عملی نویسنده به بی‌عدالتی آمریکا. شکل آن، خودداری از رعایت یک یا چند قانون مشخص با نپرداختن مالیات و جریمه، بیش‌تر به دلیل اعتراض اخلاقی یا سیاسی بی‌خشونت بود، اما دلایلش را باید از زبان خودش شنید. کلام وی: "بهترین دولت، دولتی است که کم‌ترین فرمان را صادر کند." امروزه سرمشقی برای کوچک‌سازی دولت‌ها شده است. کتاب به قلم ثورو، شاعر، طبیعی‌دان و فیلسوف سیاسی قرن نوزده آمریکاست که شاگرد و همدم و منتقد مقاله‌نویس و فیلسوف بزرگ، امرسون است. کسی که او را چنین وصف کرد:
ثورو تنها انسان آزاد شهرش بود. نوشته حاضر فقط گزارش نیست. بلکه هم دعوت به کنش و هم روبه‌روکردن خواننده با پرسش‌هایی است بس اخلاقی و همیشگی، آن‌چنان‌که گاندی تدریس این کتاب را برای آموزش عمومی مدارس بسیار لازم می‌دید. ثورو قلمی دارد همانند سعدی ما و از حسن اتفاق، یکی از شاخص‌ترین تحسین‌کنندگان سعدی در غرب است که صریحا خود را خویشاوند فکری او می‌داند. او شاعری است که با ساده‌زیستی، مبارزه با مصرف‌گرایی و تامل در طبیعت و هستی، توانست زیستن را هم‌چون شعری بسراید و نیز شعر زیستن را زندگی کند! متن کتاب، در عین کلاسیک‌بودن، لذت‌بخش و قابل درک برای عموم خوانندگان است.»
👇👇
Forwarded from Attach Master
🔴 #کارگران_ایرانی_در_اربیل_عراق:

از واکسی تا کارگر مرغداری!

در عراق، کارگران ایرانی را تنها سر ساختمان‌های نیمه‌کاره درحال داربست‌زدن یا حمل بلوک و سیمان نمی‌بینید یا سر میدان شهر در انتظار کار. بساط واکسی برای مسن‌ترهاست، آنهایی که توان کار سخت را ندارند.

آدم از خجالت آب می‌شود وقتی این پیرمردها را می‌بیند. در یکی از این مسافرخانه‌هایی که ایرانی‌ها می‌مانند، تعدادی از این مردها را دیده‌ام که هم‌سن‌وسال پدرم بودند؛ هر کفش ٥٠٠دینار. «اسماعیل» ٥٠سال داشت و بار ششم بود که می‌آمد عراق برای واکس زدن. تعداد این «اسماعیل‌ها» کم نیست.»

درآمد کارگران مرغداری بالاست. ماهی ١٠میلیون تومان، البته کارشان خیلی سخت است. باید کاربلد باشید.

شهر مریوان فقط ۱۵کیلومتر تا مرز سلیمانیه فاصله دارد؛ شاید بشود با جرأت گفت ٨۰-٧۰درصد کارگران و استادکاران ساختمان که به عراق مهاجرت می‌کنند، از استان کردستانند

از زمانی که ارزش پول پایین آمده و ساخت‌وساز کم شده، موج مهاجرت گسترده‌تر شده است؛ در یک‌سال و چندماه گذشته، در ایران قیمت همه اقلام ساختمان از سیمان گرفته تا تیرآهن، بالا رفته، اما نرخ نیروی کار ثابت مانده؛ کارگر و استادکار ساختمان با نرخ چهار‌سال پیش مشغول به کارند، اما در عراق دستمزدها خیلی بالاتر است

مثلا اگر در ایران دستمزد برای نمای سنگ‌کاری، متری ۴۰هزار تومان است، در عراق همین کار متری ۱۰هزار دینار است که می‌شود حدود ۱۰۰هزار تومان

آن‌جا کارگران روزمزد هم روزی ۳۰۰ تا ۳۵۰هزار تومان درآمد دارند؛ استادکار، روزی ۴۵۰هزار تومان که پول خوبی‌ است؛ برای کارگری که در ایران باید ٦ماه ‌سال بیکار باشد و ٦ماه بعد را با دستمزد چهار سال قبل بسازد، خیلی می‌صرفد.

از قدیمی ها شنیده بودیم که در دوران فلاکت بار قاجار، مردم ایران به چنان روزی افتاده بودند که نمی توانستند از کار و زندگی در کشور خود زندگی خود را بچرخانند و اربابان و خوانین قاجاری نیز مانند زالو زندگیشان را نابود میکردند . لذا مجبور می شدند برای کسب اندکی درآمد برای گذران زندگیشان به کشورهای همسایه رفته و به کسب و کاری دست یافته و درآمدی کسب کنند .

در دوره پهلوی این مسائل مانند داستانهای غیرقابل باور شنیده می شد .

امروز بعد از چهل سال خیانت و دزدی و جنایت و نامدیریتی اخوندها و سردمداران جمهوری اسلامی ملت باز به سرنوشت دوره قاجار مبتلا شده اند و برای تامین زندگی زن و بچه های خود ناچار هستند در کشوری مانند عراق هرگونه ذلتی را به تن بخرند .

آیا ننگی بالاتر از این می تواند برای کشور ثروتمندی مانند ایران باشد؟

هنر بزرگی لازم است مردم کشوری ثروتمند مانند ایران را به گدایی انداخت .
#هنری_بنام_خیانت_عامدانه .
Forwarded from Attach Master
اهدای #مدال_جهانی به #استاد_شجریان

#سازمان_جهانی_مالکیت_معنوی ( #وایپو ) #مدال_خلاقیت این سازمان را به پاس یک عمر دستاوردهای گرانسنگ #روانشاد_استاد_محمدرضا_شجریان در حوزه #موسیقی_سنتی و #فرهنگ_فارسی ، به #جاویدنام_استاد_شجریان اعطا نمود.

مدال خلاقیت وایپو به #هنرمندان_اثرگذار که سهم بسزایی در #توسعه_فرهنگی و #هنری ایفا کرده و #ابتکار ها و #فعالیت های آنها تاثیر شایانی بر #ارتقای_احترام به آثار #خلاقانه داشته اند اهدا می شود. الهام بخشی به #جامعه_هنری و ظرفیت ایفای نقش به عنوان یک #الگو برای #هنرمندان ، از معیارهای اعطای این مدال می باشد.

‏این درحالی است که #رژیم_اشغالگر و #ایرانستیز به بهانه شیوع #کرونا از شرکت میلیون ها ایرانی با مراعات #نکات_بهداشتی در مزاسم‌ #تشیع_پیکر این آبرمرد #هنر #ایران جلوگیری کرده و چند روز بعد برای تشیع جنازه چند #تروریست جمعیت نادانی را به خیابان ریخت و ازدحام ایجاد کرد و اکنون هم از #ترس تجمعات وسیع مردمی مزار این بزرگ مرد را قفل کرده و مانع حضور و ابراز احساسات میلیون ها هنر دوست می شود .

برای روا بودن این مدال و شایسته بودن استاد و اثبات تاثیرگذاری ایشان همین اقدامات و وحشت رژیم از پیکر و مزار ایشان کافیست .

اگر رژیم ممانعت نمی کرد شآید بزرگترین مشایعت پیکر یک هنرمند مردمی در تاریخ ایران به وقوع می پیوست و‌ نشان میداد چه جمعیت میلیونی بر خلاف رای #حاکمان_فاسد و بدون هیچ چشمداشت حاضر به تبعیت پیکر هنرمند خود هستند در حالی که برای تشیع جنازه سرکرده تروریستها با همه تشویق ها و باج دهی ها و تبلیغ ها آن جمعیت حاضر نشده بود .
همین وحشت رژیم نشان تاثیرگذار بودن استاد هست .

روانشان همیشه شاد، و یادشان جاودان گرامی یاد
Forwarded from Attach Master
🔴 #دیکتاتور #کره‌شمالی لهجه همسایه جنوبی‌اش را هم ممنوع کرد

🔻حرف زدن با لهجه #کره_جنوبی، ۲ سال زندان با اعمال شاقه دارد

🔹به نقل از روزنامه تایمز، برخی از اتباع کره‌شمالی که از این کشور رفته‌اند و ‌اکنون در جنوب این شبه‌جزیره زندگی می‌کنند عنوان کردند دولت کره‌شمالی هر فردی را که در حین دستگیری #فیلم، #ترانه، #کتاب یا هر شیء #هنری دیگری متعلق به کره‌جنوبی در اختیار داشته باشد به ۱۵ سال زندان محکوم می‌کند. این در حالی است که از این پس اگر ماموران فردی را در حال سخن گفتن با لهجه کره‌جنوبی ببینند به طور حتم ۲ سال #زندان با اعمال شاقه در انتظار او خواهد بود.

🔹در یک سخنرانی افشاشده از #کیم_جونگ_اون #رهبر کره‌شمالی او تاکید می‌کند:

«باید واژه‌های این عروسک‌ها و سبک زندگی این عروسک‌ها را از جامعه خود بزداییم.»

#عروسک واژه‌ای است که رسانه‌های کره‌شمالی همسایه جنوبی خود را با آن توصیف و آنها را به عروسک‌هایی در دست #ایالات_متحده تشبیه می‌کنند.

🔹با وجود اعمال محدودیت‌های شدید و سرسختانه و #تبلیغات شدید علیه کره‌جنوبی، مردم کره‌شمالی طی یک دهه گذشته به طور روزافزونی تحت تاثیر فرهنگ کره‌جنوبی بوده‌اند

🔻از این فرامین تا حال چقدر در کشور ایران صادر شده است؟

تدریس زبان انگلیسی ممنوع
خرید واکسن امریکایی ممنوع
خرید برند ممنوع
Forwarded from اتچ بات
👑 خجسته باد سالگرد زادروز ابرمرد بی همتای تاریخ‌ معاصر ایران، رضاشاه بزرگ

امروز ایران یکصدا فریاد می کند:

#رضاشاه_روحت_شاد

اما هموطنان‌ این فریاد کافی نیست.

باید میراث واقعی ابرمرد تاریخ ایران راه رضاشاه بزرگ را بشناسیم‌ و‌ آن‌ را ادامه‌‌ دهیم و این باید نتیجه نهایی فریاد ما باشد تا واقعا روح آن ابرمرد ایران پرست از دیدن ایران آباد و ایرانی سرفراز شاد شود .

رضا شاه بزرگ آبادانی های زیادی انجام داد‌‌ و بدون شك آيندگان از او به نکویی در تاریخ مى نگارند و او نقش خویش را براستی و درستی تلاش کشیده است .

اما‌ میراث واقعی رضاشاه بزرگ تنها ساخته های فیزیکی و مادی او‌ نیست که فقط یادآوری و تقدیر شود؛ زیرا آنها حاصل یک اندیشه کلان همیشه تازه و الهام‌ بخش هستند، که باید شناخته‌ و‌ پیروی گردد.

آن میراث واقعی رضاشاه بزرگ‌، پارادایم پهلویسم هست، که‌ خود رضاشاه نیز با تکیه بر آن در ۱۶ سال کوتاه، ایران را بنیان نهاد و محمدرضاشاه‌ شریف و دانا و صبور، در ۳۴ سال آن ‌ را ادامه داد و‌ تعمیق کرد، تا در طول ۵۰ سال، ایران از قعر فلاکت به یکی از کشوهای درجه اول با ملتی قابل احترام‌‌ تبدیل شود.

#پهلویسم رضاشاه بر چهار اصل مهم ‌ و اساسی مبتنی است :

اصل اساسی و بنیادین #میهن_پرستی و #ایران_گرایی است.
شعار شخص رضاشاه این یود:

《 خدا ؛ شاه ؛ میهن 》

یعنی شاه خود واسطه بین خدا و میهن‌ است. بدون میهن نه خدا و نه شاه نیز مورد بی توجهی قرار می گیرند. مبهن یعنی همه بودن .

همه چیزی فقط بخاطر ایران .

در جهان‌ مدرن می بینیم بعد از ۷۰ سال پرزیدنت ترامپ در آمریکا یا شعار "اول آمریکا" به کاخ سفید میرود و دقیقا همان سلطه گرانی که‌ با رضاشاه‌بزرگ و محمدرضاشاه‌‌ دانا مخالف بودند، با ترامپ نیز مخالفت کرده‌ و با فتنه شبیه ۵۷ به جنگ او رفتند؛ چرا که میهن پرستی سمی مهلک بر سلطه گران‌ و عامل استقلال و آزادی و آبادانی و رفاه و امنیت و رشد کشورها و ملتها هست.

دوم‌ اصل پهلویسم‌؛ #سکولاریسم هست.

رضاشاه این را از تاریخ ایران و‌ #نادرشاه_بزرگ از #کوروش_کبیر یاد گرفته بود، که با دخالت #مذهب و #دین در امور #سیاست کشور تباه و دین و اخلاق نیز نابود میشود.

لذا تلاش کرد دین و دین سالاران را از سیاست دور کند و در چهل سال گذشته دیدیم‌ که ‌چگونه‌‌ او درست و دقیق متوجه شده بود و راستین عمل کرد.

سومین اصل پهلویسم‌ #دمکراسی هست.

آنها که رضاشاه را #دیکتاتور می خوانند در واقع اصلا اطلاعی از دمکراسی ندارند و نمی دانند دمکراسی با حرف و بیان عملی نمیشود.
دمکراسی مربوط به رفتار #سیاستمداران و #حاکمان ‌و #نخبگان‌ نیست؛ بلکه‌ منوط به رفتار #مردم ‌هست.

با مردمی که‌ یارای درک و #عمل_سیاسی و شناخت #منافع_ملی را نداشته باشند، نمیشود دمکراسی برقرار کرد، و پایه و اساس دمکراسی وجود ملتی #آگاه و‌ دارای توان رفتار سیاسی هست. تنها با حضور یک عده مدعی نخبگی و چند روزنامه بدون مخاطب واقعی و نماد و نمود، دمکراسی شکل نمیگیرد.

دمکراسی نیاز به همه آن چیزهایی دارد که رضاشاه و محمدرضاشاه در پی ایجاد آنها بودند.

در نهایت آخرین اصل پهلویسم #مدرنیته بود.

رهایی مستمر از گذشته و نو شدن روز بروز.

مدرنیته یعنی ایجاد بک کشور و ملت با بهره گیری از آخرین دستاوردهای #علمی #تکنولوژیکی و #هنری و‌#فلسفه و #اندیشه های بشری و همراه شدن با #فرهنگ جهان بشری. ‌

حال ما ملت ایران باید برای احیای #پهلویسم تلاش کنیم.

ما‌ امروز پشت سر #شاهزاده_رضا_پهلوی قرار گرفته ایم، زیرا همه اطهارات او نشان میدهد که‌ در پی پهلویسم و اصول چهارگانه آن هست و وقتی میگوید قرار نیست به گذشته برگردیم و قرار نیست رفتار ظاهری و تاکتیکی رضاشاه و حتی محمدرضاشاه را تکرار کنیم، یعنی اینکه امروز ما گامهای پیشتر را باید در راه پهلویسم برداریم.

نباید به گذشته متعلق شویم، بلکه باید بیش و رو به آینده و‌ ادامه راه پادشاهان پهلوی حرکت کنیم، نه آنکه گرفتار یک خاطره خوش در گذشته شویم‌؛

بلکه باید خود برای آیندگان خاطراتی خوشتر بسازیم

#میراث رضاشاه بزرگ چهار اصل پهلویسم هست و ما باید با پیگیری و تلاش برای اجرای آن تلاش کرده و ایرانی #باشکوه و #دمکراتیک و #سکولار و #مدرن را به آیندگان تحویل دهیم.

برای این ما شانس بهره مندی از #شهبانو_فرح‌_پهلوی و‌ شاهزاده رضاپهلوی را داریم که‌‌ پرچمدار راستین پهلویسم و #میهن_پرستی و دمکراسی و سکولاریسم و‌ #حقوق_بشر است، و بر این‌ اصول تاکید کرده و با عهد و #پیمان_نوین دوباره کشور را با اتحاد ملی به سرخط اجرای گفتمان پهلویسم برگردانیم و از این وادی تباهی و سرگردانی رها شویم.

زادروز پدر #ایران_نوین رصاشاه بزرگ خجسته باد.