Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#نظریه_پست_مدرنیسم ( #فرانوگرایی ) /
#Post_Modernism
☆2
قبلاً به برخی از ویژگیهای دوره پست مدرنیسم اشاره شد، اما #شووارتز و #آجیلوی هفت دگرگونی بنیادی که در «نقشه» واقعیت – حداقل در غرب به وقوع پیوسته است – مثالوارهای نو را بجای کهنه نشانده و زمینه بروز تغییراتی را در تئوری سازمانی به وجود آورده است، مشخص ساخته و به خوبی شرح دادهاند.
در این بخش به بررسی سه مورد از این تغییرات با توجه به اهمیت آنها در بحثهای مدیریتی میپردازیم.
#دگرگونیهای_مؤثر_در_تغییرات_تئوری_سازمانی
#جابجایی_اول:
عبور از جهان سلسله مراتبی به جهانی چند مرتبهای یا دیگر مراتبی است.
این اعتقاد ما که نظام قدیم سلسله مراتبی، هرمی و بر « #نظام_قدرت » قوانین طبیعی و اجتماعی مبتنی است، جای خود را به این باور که بجای یک نظام، #نظامهایی_متعدد وجود دارد میدهد.
واژههای کلیدی فعلی تأثیر متقابل، محدودیتهای دوجانبه، علاقهها و منافع همزمان هستند. اینکه کدام نظام غالب میشود به مجموعه ای از عوامل متعامل و متغیر ارتباط پیدا میکند.
#جابجایی_دوم:
گذر از تجسم جهان به عنوان جهانی بیروح و ماشینی به تجسم جهان به شکل تمام نما و هلوگرافیک است.
برای روشن شدن مطلب قابل ذکر است که نمیتوان بخشی از یک فیلم معمول ویدیویی از بین رفته را احیا کرد. اما هلوگرافها اینطور نیستند. در هلوگرافی هرچند بخش گستردهای از تصاویر ضبط شده از بین برود، بخشهای باقیمانده به علت دارا بودن همه اطلاعات مربوط به کل، قسمتهای نابودشده را به سادگی بازسازی میکنند. در سازمانها نیز واحدها میتوانند اطلاعات مربوط به کل را دارا باشند.
#جابجایی_سوم:
رها کردن اعتقاد به ثابت و مشخص بودن جهان و پذیرش جهان به عنوان جایی نامشخص و نامعین است.
جهان و به خصوص جهانی اجتماعی که ما امروز میشناسیم به سادگی یا حتی با استفاده از پیشرفتهترین روشهای ریاضی قابل پیش بینی و مهار نیست. (رحمان سرشت، 1389)
#مؤلفههای_مدیریت_در_دیدگاه_پست_مدرنیسم
مضمون اصلی پست مدرنیسم در مفاهیمی همچون:
اختیار،
توانایی شکار موقعیت،
نسبیت گرایی،
زمان شتابنده،
درون گرایی،
فردگرایی،
فوریت،
ارتباطات و تعامل نهفته است و به عنوان یک پدیده فرهنگی، آمیزهای از سبکهاست که ابهام را تحمل میکند، بر تنوع تأکید دارد، نوآوری را ارج مینهد و بر ساختار زدایی از واقعیت اصرار دارد. (طاهر پور، 1387، ص 16).
مدیریت فرانوگرا، مؤلفههای مدیریت را به گونهای دیگر مطرح و تعریف میکند.
مؤلفههای
برنامه ریزی،
سازماندهی،
فرماندهی،
هماهنگی و کنترل در مدیریت فرانوگرا به ترتیب به صورت:
نوآوری و ابتکار،
سازماندهی فعال،
ترغیب،
هم آفرینی و خود کنترلی مطرح میشوند.
در ادامه هر یک از مفاهیم مطرح در مدیریت پست مدرنیسم، به طور خلاصه شرح داده میشود.
#نوآوری
سازمانها برای مؤثر بودن باید عدم قطعیت و هر احتمالی را در محیط اداره کنند.
عدم قطعیت به این معنا که: تصمیم گیرندگان اطلاعات زیادی در مورد محیط ندارند و برای پیشبینی تغییرات دچار مشکل هستند، بنابراین برای ماندگاری خود باید به طور مستمر ایدههای نو ارائه دهند.
علاوه بر آن، ارزشهای افراد و سازمانها همراه با واقعیات تغییر میکند و این تغییرات به نوبه خود تعدیل در برنامهها و تجدید نظر در هدفها و راههای رسیدن به هدفها را ضروری میسازد.
در نتیجه دیگر نمیتوان از برنامهریزی به مفهوم کلاسیک آن سخن گفت و مفاهیم نوآوری، اختراع و ابداع مطرح میشوند.
#سازماندهی_فعال
فرانوگرایی به دلیل اهمیتی که برای تمرکز زدایی قائل است، مفهوم سازماندهی فعال را در تقابل با سازماندهی مطرح میکند، که عبارت است از :
الگویی که بر مبنای اطلاعات حاصل از شناسایی شرایط محیط، هدفها و وظایف، اطلاعات و فناوری و موقعیت فنی و راهبردی سازمان انتخاب میشود و اتکای کمتری به ساختهای رسمی و روابط از پیش تعیین شده دارند.
سازماندهی پهن، غیر متمرکز، با لایهها و طبقات کم، منعطف و مسطح برای تیمهای خود مختار مورد تأکید است.
جدول (3) 👇به برخی از ویژگیهای سازمانها از دیدگاه مدرن و پست مدرن اشاره دارد. (طاهر پور، 1388، ص 30 )
ادامه دارد
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#نظریه_پست_مدرنیسم ( #فرانوگرایی ) /
#Post_Modernism
☆2
قبلاً به برخی از ویژگیهای دوره پست مدرنیسم اشاره شد، اما #شووارتز و #آجیلوی هفت دگرگونی بنیادی که در «نقشه» واقعیت – حداقل در غرب به وقوع پیوسته است – مثالوارهای نو را بجای کهنه نشانده و زمینه بروز تغییراتی را در تئوری سازمانی به وجود آورده است، مشخص ساخته و به خوبی شرح دادهاند.
در این بخش به بررسی سه مورد از این تغییرات با توجه به اهمیت آنها در بحثهای مدیریتی میپردازیم.
#دگرگونیهای_مؤثر_در_تغییرات_تئوری_سازمانی
#جابجایی_اول:
عبور از جهان سلسله مراتبی به جهانی چند مرتبهای یا دیگر مراتبی است.
این اعتقاد ما که نظام قدیم سلسله مراتبی، هرمی و بر « #نظام_قدرت » قوانین طبیعی و اجتماعی مبتنی است، جای خود را به این باور که بجای یک نظام، #نظامهایی_متعدد وجود دارد میدهد.
واژههای کلیدی فعلی تأثیر متقابل، محدودیتهای دوجانبه، علاقهها و منافع همزمان هستند. اینکه کدام نظام غالب میشود به مجموعه ای از عوامل متعامل و متغیر ارتباط پیدا میکند.
#جابجایی_دوم:
گذر از تجسم جهان به عنوان جهانی بیروح و ماشینی به تجسم جهان به شکل تمام نما و هلوگرافیک است.
برای روشن شدن مطلب قابل ذکر است که نمیتوان بخشی از یک فیلم معمول ویدیویی از بین رفته را احیا کرد. اما هلوگرافها اینطور نیستند. در هلوگرافی هرچند بخش گستردهای از تصاویر ضبط شده از بین برود، بخشهای باقیمانده به علت دارا بودن همه اطلاعات مربوط به کل، قسمتهای نابودشده را به سادگی بازسازی میکنند. در سازمانها نیز واحدها میتوانند اطلاعات مربوط به کل را دارا باشند.
#جابجایی_سوم:
رها کردن اعتقاد به ثابت و مشخص بودن جهان و پذیرش جهان به عنوان جایی نامشخص و نامعین است.
جهان و به خصوص جهانی اجتماعی که ما امروز میشناسیم به سادگی یا حتی با استفاده از پیشرفتهترین روشهای ریاضی قابل پیش بینی و مهار نیست. (رحمان سرشت، 1389)
#مؤلفههای_مدیریت_در_دیدگاه_پست_مدرنیسم
مضمون اصلی پست مدرنیسم در مفاهیمی همچون:
اختیار،
توانایی شکار موقعیت،
نسبیت گرایی،
زمان شتابنده،
درون گرایی،
فردگرایی،
فوریت،
ارتباطات و تعامل نهفته است و به عنوان یک پدیده فرهنگی، آمیزهای از سبکهاست که ابهام را تحمل میکند، بر تنوع تأکید دارد، نوآوری را ارج مینهد و بر ساختار زدایی از واقعیت اصرار دارد. (طاهر پور، 1387، ص 16).
مدیریت فرانوگرا، مؤلفههای مدیریت را به گونهای دیگر مطرح و تعریف میکند.
مؤلفههای
برنامه ریزی،
سازماندهی،
فرماندهی،
هماهنگی و کنترل در مدیریت فرانوگرا به ترتیب به صورت:
نوآوری و ابتکار،
سازماندهی فعال،
ترغیب،
هم آفرینی و خود کنترلی مطرح میشوند.
در ادامه هر یک از مفاهیم مطرح در مدیریت پست مدرنیسم، به طور خلاصه شرح داده میشود.
#نوآوری
سازمانها برای مؤثر بودن باید عدم قطعیت و هر احتمالی را در محیط اداره کنند.
عدم قطعیت به این معنا که: تصمیم گیرندگان اطلاعات زیادی در مورد محیط ندارند و برای پیشبینی تغییرات دچار مشکل هستند، بنابراین برای ماندگاری خود باید به طور مستمر ایدههای نو ارائه دهند.
علاوه بر آن، ارزشهای افراد و سازمانها همراه با واقعیات تغییر میکند و این تغییرات به نوبه خود تعدیل در برنامهها و تجدید نظر در هدفها و راههای رسیدن به هدفها را ضروری میسازد.
در نتیجه دیگر نمیتوان از برنامهریزی به مفهوم کلاسیک آن سخن گفت و مفاهیم نوآوری، اختراع و ابداع مطرح میشوند.
#سازماندهی_فعال
فرانوگرایی به دلیل اهمیتی که برای تمرکز زدایی قائل است، مفهوم سازماندهی فعال را در تقابل با سازماندهی مطرح میکند، که عبارت است از :
الگویی که بر مبنای اطلاعات حاصل از شناسایی شرایط محیط، هدفها و وظایف، اطلاعات و فناوری و موقعیت فنی و راهبردی سازمان انتخاب میشود و اتکای کمتری به ساختهای رسمی و روابط از پیش تعیین شده دارند.
سازماندهی پهن، غیر متمرکز، با لایهها و طبقات کم، منعطف و مسطح برای تیمهای خود مختار مورد تأکید است.
جدول (3) 👇به برخی از ویژگیهای سازمانها از دیدگاه مدرن و پست مدرن اشاره دارد. (طاهر پور، 1388، ص 30 )
ادامه دارد
🆔👉 @iran_novin1
#چرا_سیستم_آخوندی_با_هرگونه_نوآوری_و_خلاقیت_مخالفت_میکند ؟
#ادامه☝️
#قسمت_دوم
در نهایت به این نتیجه رسیدم که آخوند از منطق "دخترم تو را میگویم، عروسم تو را می فهمانم" استفاده میکند . یعنی آنها که این مراسم را در مقطعی از تاریخ مرسوم کرده اند، به زرنگی و هوشیاری از شرایط زمانی و احساس و موقعیت استفاده کرده اند، تا بطور غیر مستقیم باورهایی را برای مردم القا کنند و مخاطب آن "افهم " فرد فرد افرادی است که آنجا حضور دارند و آن حرفها را در واقع به گوش آنها میخواند. اما چون در آن لحظه همه آنها احساستشان درگیر عزیز از دست رفته شان هست، پس به کسی میگویند شانه مرده را چنان تکان دهد که گویی میخواهند واقعا مرده را از خوابی بیدار کرده و سفارشهایی را برای بقیه سفرش به او بکنند . اما در واقع با این کار توجه مردم را که به عزیزشان هست، از طریق تکان دادن مرده، به صحبتهای آخوند معطوف میکنند .
متوجه شدم که سیستم هوشمندانه ایی از القای روانی در کار هست، که روزانه صدها بار در سرتاسر کشور و در قبرستانها انجام میشود، و این باورها از طریق مورد ابزار قرار دادن مردگانشان، به آنها القا میشود .
آخوندها که مبلغان سیستم فکری خاص خود هستند، از شیوه های پیچیده ایی استفاده میکنند که در ظاهر خیلی ساده و بعنوان رسم، عادی شده اند .
اساس این امور تبلیغی، بر تلقین هست و تلقین زمانی موثر هست که فرد مقابل تلقین پذیر باشد، و برای اینکه فردی تلقین پذیر باشد، باید زمینه فکر کردن را از او سلب کرده و تمام توجهش را معطوف خود کرد.
در هیپنوتیزم هم این موضوع کاربرد دارد . یعنی پذیرش و علاقه سوژه به هیپنوتیزم شدن، و آماده شدن برای اینکه فکرش را در اختیار هیپونتیزم کننده قرار داده و اختیارش را از فکر خود سلب کرده، و در نتیجه شخص هیپنوتیرم کننده خواهد بود که لگام فکر و اندیشه و ذهن شخص را در اختیار گرفته و بجای شخص بر ان فرمان می راند.
در فرآیند خود هیپنوتیزم، این خود شخص هست که بطور فعال این کار را انجام داده و مانع جریان سیال و خودبخودی فکر شده و اراده خود فرد را با ان حاکم میکند .
با این مقدمه برای سیستم تبلیغی آخوند، ذهنهایی تلقین پذیر لازم هست، و ذهنهایی تلقین پذیر هستند که تفکر خاصی از خود نداشته باشند؛ تفسیری فردی و شخصی از امور نداشته باشند، و گوش و حواسشان همواره آماده تلقین آخوند باشند، و او هر آنچه را که صلاح میداند در ذهن و فکر او بریزد، و فرد با جذب این تلقینات، و همذات پنداری با آنها، آن مفاهیم را درونی کرده و بعنوان دانش و دانایی و علم برای خود تلقی کرده، و احساس دانش و فهم کرده، و چنان بپندارد که چیزهایی مهم و ارزشمند را میداند؛ و حتی اماده باشد برایشان جان خود را فدا کرده و جان افراد دیگری را بگیرد؛ در حالی که چیزی جز موضوعات تلقین شده در ذهن و حافظه خود ندارد .
حال #نوآوری_و_خلاقیت_و_تکنولوژی ها_چه_خطری_برای_آخوندها_دارد ؟
اولین خطر این امور این است که تمرکز اشخاص جامعه را از سمت آخوند منحرف میکند و کانونی دیگر در ذهن و فکر فرد ایجاد میکند، و او را جذب خود میکند، و همین امر کافی است که کار برای آخوند مشکل شود .
در کنار منحرف شدن تمرکز ذهنی اشخاص از آخوند، به پدیده های خلاقانه و نواورانه و تکنولوژی، در آنها فکری ایجاد میکند که به دانش موجود در آنها اندیشه کند؛ و طبعا هر پدیده تکنولوژیکی به میزانی از دانش فنی بهره برده است، و البته دانشهای فنی برگرفته از دانشهای محض و علمی هستند ، و دانشهای محض و علمی کارشان شناخت قوانین حاکم بر هستی، و در نتیجه شناخت نوع و نحوه عملکرد جهانی است که در آن زندگی میکنیم .
وقتی پدیده های تکنولوزیکی در جامعه توسعه پیدا بکنند، و مردم با آنها آشنا شوند، بتدریج با دانش آن آشنا خواهند شد، و در نتیجه تفسیری دیگرگون از جهان را خواهند شناخت، به قوانین موجود در جهان هستی پی خواهند برد، و هرکسی به میزانی از اگاهی خواهد رسید، و این افزایش اگاهی مردم در مورد هستی و جهان و محیط و پیرامون خود و در رابطه با جهان و هستی، فکر و اندیشه آنها را بکار خواهد گرفت، و دیگر براحتی تحت تلقینات آخوندها قرار نخواهند گرفت، و در نتیجه سلطه و حاکمیت آنها بر ابعاد مختلف زندگی مردم از بین رفته، و نفودشان از بین خواهد رفت . در نتیحه موجب میشود که دیگر نتوانند پوشیدن یک شکل خاصی از لباس را شغل خود کرده، و بدون هیچ کار و تلاش مفیدی، خوب بخورند، و خوب زندگی بکنند، و زندگیشان را در راحتی و آسایش طی کرده، و از احترام مجانی مردم و نفوذ بر انها هم بهره مند شوند .
بهمین دلیل هست که از ابتدای موجودیتشان، با هر تغییر و تحولی مخالفت کرده و با هر گونه پدیده تکنولوریکی و خلاقیت و نوآوری مخالفت کرده و چوب تکفیر بر آنها بلند می کنند .
#پایان.
🆔 @iran_novin1
گروه ایران نوین :
https://t.me/joinchat/G0ovVUbIE0a-mMvj8l7-dQ
🔥با ایران نوین،تا ایران نوین🔥
#ادامه☝️
#قسمت_دوم
در نهایت به این نتیجه رسیدم که آخوند از منطق "دخترم تو را میگویم، عروسم تو را می فهمانم" استفاده میکند . یعنی آنها که این مراسم را در مقطعی از تاریخ مرسوم کرده اند، به زرنگی و هوشیاری از شرایط زمانی و احساس و موقعیت استفاده کرده اند، تا بطور غیر مستقیم باورهایی را برای مردم القا کنند و مخاطب آن "افهم " فرد فرد افرادی است که آنجا حضور دارند و آن حرفها را در واقع به گوش آنها میخواند. اما چون در آن لحظه همه آنها احساستشان درگیر عزیز از دست رفته شان هست، پس به کسی میگویند شانه مرده را چنان تکان دهد که گویی میخواهند واقعا مرده را از خوابی بیدار کرده و سفارشهایی را برای بقیه سفرش به او بکنند . اما در واقع با این کار توجه مردم را که به عزیزشان هست، از طریق تکان دادن مرده، به صحبتهای آخوند معطوف میکنند .
متوجه شدم که سیستم هوشمندانه ایی از القای روانی در کار هست، که روزانه صدها بار در سرتاسر کشور و در قبرستانها انجام میشود، و این باورها از طریق مورد ابزار قرار دادن مردگانشان، به آنها القا میشود .
آخوندها که مبلغان سیستم فکری خاص خود هستند، از شیوه های پیچیده ایی استفاده میکنند که در ظاهر خیلی ساده و بعنوان رسم، عادی شده اند .
اساس این امور تبلیغی، بر تلقین هست و تلقین زمانی موثر هست که فرد مقابل تلقین پذیر باشد، و برای اینکه فردی تلقین پذیر باشد، باید زمینه فکر کردن را از او سلب کرده و تمام توجهش را معطوف خود کرد.
در هیپنوتیزم هم این موضوع کاربرد دارد . یعنی پذیرش و علاقه سوژه به هیپنوتیزم شدن، و آماده شدن برای اینکه فکرش را در اختیار هیپونتیزم کننده قرار داده و اختیارش را از فکر خود سلب کرده، و در نتیجه شخص هیپنوتیرم کننده خواهد بود که لگام فکر و اندیشه و ذهن شخص را در اختیار گرفته و بجای شخص بر ان فرمان می راند.
در فرآیند خود هیپنوتیزم، این خود شخص هست که بطور فعال این کار را انجام داده و مانع جریان سیال و خودبخودی فکر شده و اراده خود فرد را با ان حاکم میکند .
با این مقدمه برای سیستم تبلیغی آخوند، ذهنهایی تلقین پذیر لازم هست، و ذهنهایی تلقین پذیر هستند که تفکر خاصی از خود نداشته باشند؛ تفسیری فردی و شخصی از امور نداشته باشند، و گوش و حواسشان همواره آماده تلقین آخوند باشند، و او هر آنچه را که صلاح میداند در ذهن و فکر او بریزد، و فرد با جذب این تلقینات، و همذات پنداری با آنها، آن مفاهیم را درونی کرده و بعنوان دانش و دانایی و علم برای خود تلقی کرده، و احساس دانش و فهم کرده، و چنان بپندارد که چیزهایی مهم و ارزشمند را میداند؛ و حتی اماده باشد برایشان جان خود را فدا کرده و جان افراد دیگری را بگیرد؛ در حالی که چیزی جز موضوعات تلقین شده در ذهن و حافظه خود ندارد .
حال #نوآوری_و_خلاقیت_و_تکنولوژی ها_چه_خطری_برای_آخوندها_دارد ؟
اولین خطر این امور این است که تمرکز اشخاص جامعه را از سمت آخوند منحرف میکند و کانونی دیگر در ذهن و فکر فرد ایجاد میکند، و او را جذب خود میکند، و همین امر کافی است که کار برای آخوند مشکل شود .
در کنار منحرف شدن تمرکز ذهنی اشخاص از آخوند، به پدیده های خلاقانه و نواورانه و تکنولوژی، در آنها فکری ایجاد میکند که به دانش موجود در آنها اندیشه کند؛ و طبعا هر پدیده تکنولوژیکی به میزانی از دانش فنی بهره برده است، و البته دانشهای فنی برگرفته از دانشهای محض و علمی هستند ، و دانشهای محض و علمی کارشان شناخت قوانین حاکم بر هستی، و در نتیجه شناخت نوع و نحوه عملکرد جهانی است که در آن زندگی میکنیم .
وقتی پدیده های تکنولوزیکی در جامعه توسعه پیدا بکنند، و مردم با آنها آشنا شوند، بتدریج با دانش آن آشنا خواهند شد، و در نتیجه تفسیری دیگرگون از جهان را خواهند شناخت، به قوانین موجود در جهان هستی پی خواهند برد، و هرکسی به میزانی از اگاهی خواهد رسید، و این افزایش اگاهی مردم در مورد هستی و جهان و محیط و پیرامون خود و در رابطه با جهان و هستی، فکر و اندیشه آنها را بکار خواهد گرفت، و دیگر براحتی تحت تلقینات آخوندها قرار نخواهند گرفت، و در نتیجه سلطه و حاکمیت آنها بر ابعاد مختلف زندگی مردم از بین رفته، و نفودشان از بین خواهد رفت . در نتیحه موجب میشود که دیگر نتوانند پوشیدن یک شکل خاصی از لباس را شغل خود کرده، و بدون هیچ کار و تلاش مفیدی، خوب بخورند، و خوب زندگی بکنند، و زندگیشان را در راحتی و آسایش طی کرده، و از احترام مجانی مردم و نفوذ بر انها هم بهره مند شوند .
بهمین دلیل هست که از ابتدای موجودیتشان، با هر تغییر و تحولی مخالفت کرده و با هر گونه پدیده تکنولوریکی و خلاقیت و نوآوری مخالفت کرده و چوب تکفیر بر آنها بلند می کنند .
#پایان.
🆔 @iran_novin1
گروه ایران نوین :
https://t.me/joinchat/G0ovVUbIE0a-mMvj8l7-dQ
🔥با ایران نوین،تا ایران نوین🔥
🔷🔶 #سال_رونق_تولید 🔶🔷
#رونق_تولید «ثمره نهایی» یک ساختار رونقساز است. ساختاری که در آن:
🔶 #محیط_کسب_و_کار مساعد باشد؛
🔶 #رقابت_پذیری اقتصادی بالا باشد؛
🔶 #آزادی_اقتصادی وجود داشته باشد (عدم دخالت دولت)؛
🔶 #فساد پایین و #شفافیت بالا باشد؛ و
🔶 #ریسک های #اعتباری و #سرمایه_گذاری پایین باشد؛
🔻متاسفانه وضعیت کشور در هیچ کدام از شاخصها مناسب نیست...
🔷هیچ «تک» راهکاری برای رونق تولید (و خدمات) و افزایش رشد اقتصادی برای یک کشور وجود ندارد و راهحل ایران هم حتما یک بستهٔ عمل در ابعاد، سطوح و افقهای زمانی مختلف است.
🔷با این حال سریعترین، کمهزینهترین و موثرترین اقدام، «تسهیل قوانین و مقررات کسب و کار» و «عدم ایجاد موانع جدید» خصوصا برای کسبوکارهای نوپا و #استارتاپ ها است.
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
1️⃣ بهبود فضای کسبوکار یعنی: سهولت راهاندازی و #تامین_مالی کسبوکار، در دسترس بودن #زیرساختهای فیزیکی، سهولت اداره شرکت، سهولت تجارت، سهولت مدیریت دعاوی، سلامت و عدالت نظام مالیاتی و سهولت انحلال شرکت.
2️⃣ افزایش رقابتپذیری یعنی: بهبود محیط اقتصاد کلان، ایجاد ثبات، بهبود شاخصهای نیروی انسانی، بهبود زیرساختهای نهادی اقتصاد، توسعه اندازه بازار و ایجاد بستر فضای #نوآوری.بلاکچین. / اکونومیست فارسی
#رونق_تولید «ثمره نهایی» یک ساختار رونقساز است. ساختاری که در آن:
🔶 #محیط_کسب_و_کار مساعد باشد؛
🔶 #رقابت_پذیری اقتصادی بالا باشد؛
🔶 #آزادی_اقتصادی وجود داشته باشد (عدم دخالت دولت)؛
🔶 #فساد پایین و #شفافیت بالا باشد؛ و
🔶 #ریسک های #اعتباری و #سرمایه_گذاری پایین باشد؛
🔻متاسفانه وضعیت کشور در هیچ کدام از شاخصها مناسب نیست...
🔷هیچ «تک» راهکاری برای رونق تولید (و خدمات) و افزایش رشد اقتصادی برای یک کشور وجود ندارد و راهحل ایران هم حتما یک بستهٔ عمل در ابعاد، سطوح و افقهای زمانی مختلف است.
🔷با این حال سریعترین، کمهزینهترین و موثرترین اقدام، «تسهیل قوانین و مقررات کسب و کار» و «عدم ایجاد موانع جدید» خصوصا برای کسبوکارهای نوپا و #استارتاپ ها است.
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
1️⃣ بهبود فضای کسبوکار یعنی: سهولت راهاندازی و #تامین_مالی کسبوکار، در دسترس بودن #زیرساختهای فیزیکی، سهولت اداره شرکت، سهولت تجارت، سهولت مدیریت دعاوی، سلامت و عدالت نظام مالیاتی و سهولت انحلال شرکت.
2️⃣ افزایش رقابتپذیری یعنی: بهبود محیط اقتصاد کلان، ایجاد ثبات، بهبود شاخصهای نیروی انسانی، بهبود زیرساختهای نهادی اقتصاد، توسعه اندازه بازار و ایجاد بستر فضای #نوآوری.بلاکچین. / اکونومیست فارسی
Forwarded from اتچ بات
🔴 پیام #شاهزاده_رضا_پهلوی به ملت ایران :
#نه_به_جمهوری_اسلامی، گام مهم در مسیر همگرایی برای #نجات_ایران
💥 پ ن :
کمپین مردمی و خودجوش " نه به جمهوری اسلامی" پاسخ صریح و روشن و شفاف جامعه ایران از همه اقشار و گروه ها، به پرسش محوری #پیمان_نوین است که در کجا ایستاده اید؟
در سمت جمهوری اسلامی ؟
یا در سمت ایران ؟
حال با راه اندازی کمپین خودجوش و از دل و متن جامعه با تلاش تک تگ فعالان و مبارزان میدانی و عموم مردم درون مرز، جایگاه خود را تعیین کرده و با نه گفتن به جمهوری اسلامی، قرار گرفتن در جایگاه #میهن_پرستی و #ایران_گرایی اعلام می کنند .
این کمپین به معنای واقعی، ملی و مردمی بوده و در جهت اجرای پیمان نوین و #اتحاد_ملی با هدف مشترک #براندازی #جمهوری_اسلامی بوده، و به هیچ جریان و حزب و گروه و تشکیلاتی بستگی ندارد،
در عین حال همه ملت ایران با هر گرایش فکری و جناحی و حزبی و سازمانی و تشکیلاتی، در آن سهیم بوده و با #خلاقیت و #ابتکار و #نوآوری ، در گسترش آن تلاش کرده و سهم خود را در راه نجات ایران ایفا و آن را گسترش و ادامه می دهند.
اما مهم ترین بخش، گسترش و توسعه این کمپین در داخل کشور و در میان گروه های کوچک دوستی و خانوادگی و همکاران و ... توسط فرد فرد مردم هست، که در نهایت یک جنبش ملی را در مقابل رژیم سرکوبکر سامان می دهد، و راه نجات ایران را با اتحاد ملی هموار میکند.
خواست مشترک همه ما ملت ایران :
#نه_به_تبعیض_و_بیعدالتی
#نه_به_زور_و_اجبار
#نه_به_فساد_و_دزدی
#نه_به_سرکوب_و_کشتار
#نه_به_تاریکی_و_تباهی
#نه_به_سکوت_و_بی_تفاوتی
#نه_به_صندوقهای_انتخاباتی_قلابی
و در نهایت :
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#دیگر_بس_است
برای ایران
#من_یک_کاوه_هستم
#آری_به_پیمان_نوین
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#اعتصابات_و_اعتراضات_سراسری
#نور_بر_تاریکی_پیروز_است
#ایران_را_پس_میگیریم
#نه_به_جمهوری_اسلامی، گام مهم در مسیر همگرایی برای #نجات_ایران
💥 پ ن :
کمپین مردمی و خودجوش " نه به جمهوری اسلامی" پاسخ صریح و روشن و شفاف جامعه ایران از همه اقشار و گروه ها، به پرسش محوری #پیمان_نوین است که در کجا ایستاده اید؟
در سمت جمهوری اسلامی ؟
یا در سمت ایران ؟
حال با راه اندازی کمپین خودجوش و از دل و متن جامعه با تلاش تک تگ فعالان و مبارزان میدانی و عموم مردم درون مرز، جایگاه خود را تعیین کرده و با نه گفتن به جمهوری اسلامی، قرار گرفتن در جایگاه #میهن_پرستی و #ایران_گرایی اعلام می کنند .
این کمپین به معنای واقعی، ملی و مردمی بوده و در جهت اجرای پیمان نوین و #اتحاد_ملی با هدف مشترک #براندازی #جمهوری_اسلامی بوده، و به هیچ جریان و حزب و گروه و تشکیلاتی بستگی ندارد،
در عین حال همه ملت ایران با هر گرایش فکری و جناحی و حزبی و سازمانی و تشکیلاتی، در آن سهیم بوده و با #خلاقیت و #ابتکار و #نوآوری ، در گسترش آن تلاش کرده و سهم خود را در راه نجات ایران ایفا و آن را گسترش و ادامه می دهند.
اما مهم ترین بخش، گسترش و توسعه این کمپین در داخل کشور و در میان گروه های کوچک دوستی و خانوادگی و همکاران و ... توسط فرد فرد مردم هست، که در نهایت یک جنبش ملی را در مقابل رژیم سرکوبکر سامان می دهد، و راه نجات ایران را با اتحاد ملی هموار میکند.
خواست مشترک همه ما ملت ایران :
#نه_به_تبعیض_و_بیعدالتی
#نه_به_زور_و_اجبار
#نه_به_فساد_و_دزدی
#نه_به_سرکوب_و_کشتار
#نه_به_تاریکی_و_تباهی
#نه_به_سکوت_و_بی_تفاوتی
#نه_به_صندوقهای_انتخاباتی_قلابی
و در نهایت :
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#دیگر_بس_است
برای ایران
#من_یک_کاوه_هستم
#آری_به_پیمان_نوین
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#اعتصابات_و_اعتراضات_سراسری
#نور_بر_تاریکی_پیروز_است
#ایران_را_پس_میگیریم
Telegram
attach 📎