🔥 کانال ایران نوین (مردم سالاری انجمن های مردمی) 🔥
387 subscribers
8.07K photos
3.11K videos
71 files
4.61K links
🔥 کانال ایران نوین ( مردم سالاری انجمن های مردمی) 🔥

ایرانی آگاه

آزاد

و اباد

و با رفاه


🔥با ایران نوین، تا ایران نوین🔥
Download Telegram
[({🔥 @iran_novin1🔥})]

]🔥 ایران نوین 🔥[

#معرفت_و_گونه_های_رئالیسم
☆1

واژه «رئالیسم»، به معنای «واقع گرایی»، از لغت «real» مأخوذ است که آن واژه از «res» لاتین مشتق است که به معنای «شی ء» است، و «reality» از همین کلمه مشتق شده است که به معنای اشیای واقعی یا واقعیت است «رئالیسم» معانی اصطلاحی گوناگون دارد.

رئالیسم در هنر و ادبیات با رئالیسم در اخلاق، حقوق و سیاست فرق دارد. و رئالیسم در فلسفه با رئالیسم هنری، حقوقی، اخلاقی و سیاسی متفاوت است. هم چنین رئالیسم در فلسفه و معرفت شناسی گونه های چندی دارد که در این مقاله به برخی از آنها اشاره خواهد شد.

#رئالیسم_در_هنر به معنای التزام به انعکاس واقعیت بیرونی در صحنه تصویر و نمایشی هنری است، خواه واقعیت نمایش داده شده زشت باشد یا زیبا، خوب باشد یا بد.
بنابراین رئالیسم در هنر به معنای تخیلی نبودن در هنر و عمل هنری است.
هنرمند رئالیست کسی است که واقعیت را در هنر به تصویر می کشد، و در پی تغییر واقعیت بیرونی در آینه هنری نیست.
رئالیسم هنری در مقابل #ایدئالیسم_هنری قرار دارد.
هنرمند ایدئالیست در پی آرمان ها، اهداف، و احیانا احساسات و تخیلات در هنر است.
#سورئالیسم (surrealism)، یا #فرا_واقع_گرایی، شکل افراطی ایدئالیسم هنری است که در پی بیان احساس و ارائه تخیلات بی قید و بند اخلاقی و غیره است.
این مکتب یک شیوه ادبی و هنری است که ابتدا به شکل یک جنبش در فرانسه در سال 1924 میلادی با انتشار بیانیه ای شروع شد و سپس در جاهای دیگر گسترش یافت.
نویسندگان، بالزاک (Balzac)، دیکنز(Dickens)
و تولستوی (Tolstoy) را از پیروان رئالیسم قرن نوزدهم دانسته اند.
نهضت رمانتیسم در هنر گونه ای از ضدرئالیسم (anti-realism) در هنر و ادبیات است که خود را در #سمبولیسم یا #نمادگرایی و #سورئالیسم و دیگر مکتب ها نمودار ساخته است.
برخی ضدرئالیسم را در هنر، هر چند که به دروغ های هنری منتهی شود، از ضرورت های این نسل دانسته اند. به عنوان نمونه، ژرژ ساند می گوید: «ما نسل بدبختی هستیم. به همین سبب از بیچارگی ناچاریم به کمک دروغ های هنر، خویشتن را از واقعیت های زندگی به دور داریم.»
ولی شاید این تعبیر درست نباشد، زیرا عنایت به آرمان ها در هنر غیر از سرگرم شدن به دروغ های هنری است.

🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from اتچ بات
[({🔥 @iran_novin1🔥})]

]🔥 ایران نوین 🔥[

#معرفت_و_گونه_های_رئالیسم

☆2

#رئالیسم_در_اخلاق به معنای قایل شدن به وجود واقعیات و ارزش های اخلاقی است.
رئالیسم اخلاقی در مقابل آرمان گرایی اخلاقی قرار دارد.

#رئالیسم_در_سیاست به معنای ارزیابی واقعیت در انجام عمل سیاسی با استفاده از امکانات موجود است. سیاستمدار رئالیست کسی است که سیاست را عرصه تلاش و رقابت بر سر تحصیل قدرت می داند.
در مقابل، سیاست مدار ایدئالیست یا آرمان گرا کسی است که معتقد است سیاست باید تابع غایت آمال یا ایده آل های انسانی باشد.

فیلسوفانی مانند افلاطون، آگوستین و تامس مور را از شخصیت هایی دانسته اند که در سیاست، آرمان گرا بوده اند. افلاطون جامعه آرمانی خود را در کتاب جمهوری بیان داشته، و آگوستین در کتاب شهر خدا، شهر دنیا، و تامس مور در کتاب آرمان شهر. از این رو، ایدئالیسم سیاسی را آرمان شهرگرایی ( #Utopianism# ) نامیده اند.
#یوتوپیا نام جزیره خیالی است که تامس مور جامعه آرمانی خودش را در آن تصویر کرده است.

#رئالیسم_در_حقوق نیز چونان رئالیسم در سیاست به معنای عنایت به حقوق فردی و اجتماعی صرفا بر اساس مقتضیات واقعی، نه آرمانی، است. حقوق دان رئالیست به آرمان ها، که مبتنی بر مصالح و مفاسد نفس الامری است، توجه ندارد، بلکه بر انعکاس خواست های فردی و اجتماعی تاکید دارد.

اما #رئالیسم_در_فلسفه، به ویژه در شناخت شناسی، که محور اصلی بحث در این مقاله است، گونه خاصی از رئالیسم است که با رئالیسم هایی که در عرصه های دیگر مطرح است، صرفا در اسم اشتراک دارد.

🆔👉 @iran_novin1
[({🔥 @iran_novin1🔥})]

]🔥 ایران نوین 🔥[

#معرفت_و_گونه_های_رئالیسم

☆3

#رئالیسم_در_فلسفه

رئالیسم در فلسفه دو معنای مصطلح دارد.
✔️یکی از این دو اصطلاح مربوط به گذشته است،
✔️و دیگری مربوط به عصر جدید.

در قرون وسطا واژه «رئالیسم» را در مقابل « #نومینالیسم»، یا «#اصالت_تسمیه» قرار می دادند، و آن را آموزه ای می دانستند که معتقد است «کلیات»، وجود عینی و واقعی دارند، و صرفا اشتراک در اسم نیست که حقیقت «کلی» را تشکیل می دهد. بنابراین، رئالیسم در گذشته به معنای مکتبی بوده است که در مقابل نومینالیسم (nominalism) یا اصالت تسمیه قرار دارد.
ولی امروزه «رئالیسم» در فلسفه به معنای مکتبی است که در مقابل مکتب «#ایدئالیسم» قرار می گیرد.

پس اینک #رئالیسم_فلسفی به معنای اعتقاد به تحقق حقایق خارجی، صرف نظر از ادراک ما، و با قطع نظر از وجود مُدرِک انسانی است.
در مقابل آن #ایدئالیسم قرار دارد که بر آن است که اشیای مادی و واقعیت های خارجی جدای از معرفت یا ادراک ما وجود ندارد.

همچنین رئالیسم با #پدیدارشناسی (#phenomenalism#)(#فنومنتالیسم) سرسازگاری ندارد، زیرا گرچه پدیدارشناسی با متافیزیک ایدئالیستی موافق نیست، ولی این مکتب، اشیای مادی را جز به عنوان توالی یک امر حسی قبول ندارد.

بدین ترتیب: روشن شد که «رئالیسم» در فلسفه دو معنای مصطلح دارد، لکن یکی از این دو، اصطلاحی است غیر رایج و مربوط به گذشته است و دیگری اصطلاحی است رایج، مربوط به زمان حال.
معنای غیر رایج رئالیسم در فلسفه مرادف با کلی گرایی است که در برابر اصالت تسمیه قرار دارد و اما معنای رایج، معنایی است که در برابر «ایدئالیسم» قرار می گیرد.

#مسایل_فلسفه

می دانیم #مسایل_فلسفه به طور طبیعی بر چهار قسم است:

الف) مسایل مربوط به #معرفت (شناخت)
(the problems of knowledge)؛

ب) مسایل مربوط به #وجود(بودن)
(the problems of being)

؛ ج) مسایل مربوط به #عمل(حرکت)
(the problems of action)
و؛
د) مسایل مربوط به #احساس(حس کردن)
(the problems of feeling).

این چهار قسم از مسایلی که در فلسفه وجود دارد، موجب می شود که فلسفه به شاخه های مختلف انشعاب یابد، و یا به تعبیر دیگر:

پاسخ هر یک از این مسایل را باید در شاخه خاصی از فلسفه بازجست. از این رو،

#معرفت_شناسی (epistemology)(اپیستمولوژی )
عهده دار مسئله الف(شناخت)، و

#متافیزیک (metaphysics) عهده دار مسئله ب(بودن) است و

#فلسفه_اخلاق (ethics) ( اتیکس )عهده دار مسئله ج(عمل) است،
و بالاخره
#زیبایی_شناسی (aesthetics)(استتیکس ) پاسخ به مسئله د(احساس کردن) را به عهده دارد.

نکته ای که قابل توجه است، این است که معرفت شناسی خودش با دو نوع مسایل سروکار دارد:

مسئله مربوط به «معیار معرفت»، و راه دستیابی به معرفت.

و دیگر مسئله مربوط به سرشت معرفت و ارتباط عالم (knower) با معلوم (the known).

مسئله اول معرفت شناسی را مسئله کارکردی (functional)(فانکشنال)یا «مسئله روش شناختی» دانسته اند که به ما نظریه ها یا مشرب هایی در باب توجیه معرفت خواهد داد، از قبیل «تصوف» یا «راز ورزی»، «عقل گرایی»، «تجربه گرایی»، «عمل گرایی». این قبیل نظریه ها مربوط است به چگونگی کسب معرفت و کیفیت آزمون آن.

و اما مسئله دوم را که به حقیقت و سرشت معرفت مربوط است، مسئله ساختاری (structural)(استراکچورال) می دانند که به ما آموزه هایی در باب انواع رئالیسم و گونه های ضد رئالیسم خواهد داد.
مانند رئالیسم خام و رئالیسم دوگانه گرایی، و یا مکتب ذهن گرایی (subjectivism)(سابجکتیویسم)که با این قبیل نظریه ها نظریاتی هستند مربوط به حقیقت ارتباط عالم با شی ء معلوم.

🆔👉 @iran_novin1