Forwarded from پیوند نگار
⭕️ سالگرد درگذشت #محمدرحیم_متقی_ایروانی؛ کارآفرین و موسس « #کفش_ملی »
.
شاید ایرانیای نباشد که نام «کفش ملی» را نشنیده باشد اما بسیاری نام «محمدرحیم متقی ایروانی» را نشنیدهاند. انقلاب که پیروز شد مجموعهی کفش ملی که به همت محمدرحیم متقی ایروانی تاسیس شده بود و در منطقهی خاور میانه نمونه نداشت مصادره شد. او بیش از دو دهه یک تنه زحمت کشیده بود و در اسماعیلآباد جاده مخصوص کرج کفش ملی را به عنوان کفشهایی ارزان و بادوام به راه انداخته بود. محصولات کفش ملی به کشورهای اروپای شرقی و شوروی صادر میشد. امروز کمتر کسی مردی را میشناسد که در دانشگاه تهران حقوق خواند و تنها چند ماهی وکالت کرد و سالهای عمرش را صرف ساختن بزرگترین مجموعه تولید کفش در ایران کرد.
آنچه را که ایروانی با تلاش و پشتکار و بازارشناسی خود به دست آورده بود پس از انقلاب بر اساس بند «ب» ماده ۲ قانون حفاظت و توسعه صنایع ایران (مصوب ۱۰ تیرماه ۱۳۵۸) به تملک دولت درآوردند. انقلاب اسلامی به بهانهی «روابط غیر قانونی بارژیم گذشته» و «استفاده نامشروع از امکانات و تضییع حقوق عمومی» دست به تصرف اموال میکرد.
ایروانی خود را مظلوم میدانست و میگفت «روزی روشن خواهد شد که چه زور و ظلمی» به او شده است. در ماههای انقلاب که از هر سو ستم و تهمت و غصب و بگیر و ببند رواج داشت ایروانی به روحالله خمینی، رهبر انقلاب نامه نوشت. او در نامهاش آورد: «در خلال این انقلاب عظیم اسلامی عدهای فرصتطلب و معلومالحال اتهامات ناروا به بنده زدند و اذهان عمومی را مشوش کردند… و بنده را که یک عمر شصت ساله در امور مذهبی محتاط و از روی آبرو زندگی میکردم چنان ذلیل کردهاند که از روی دلشکستگی و مایوس برای دادخواهی به درگاه الهی متوسل میشوم.»
ایروانی پس از مدتی در نامهای به محمود مهدوی نظارتی که از مدیران ارشد گروه صنعتی ملی در تهران بود نوشت: «در منزل بیشتر به شکل ایام عاشورا و عزاداری است. شوق و ذوقی نیست و دلم از این میسوزد که چنان مظلوم واقع شده و امکان دفاع از ما گرفتهاند که تصور نمیکنم هرگز در عمرم امکان رهایی از ظلم را داشته باشم.»
ایروانی تنها در کار تولید کفش و اقتصاد نبود. او موسسهای راهاندازی کرده بود که سرپرستی کودکان بیبضاعت و یتیم را برعهده داشت. ۲۲ کودکی که در زلزله بوئینزهرا خانوادهی خود را از دست داده بودند در این موسسه نگهداری میشدند و ایروانی آنها را به فرزندخواندگی پذیرفته بود و بعدها آنها را برای تحصیل به اروپا فرستاد.
در سالهای پایانی مدیرت ایروانی او روزانه بیش از صدهزار جفت کفش در زمینی به مساحت بیش از ۴۵ هزار متر در اسماعیلآباد جاده کرج تولید میکرد و تا سال ۱۳۵۷ توانست ۵۲ شرکت در زمینههای مرتبط با کفش تاسیس کند. نام او به همین سبب به عنوان پایهگذار صنعت کفشسازی مدرن در تاریخ صنعت ایران به یادگار مانده است.
ایروانی همیشه دلنگران کفش ملی بود. او با تغییر هر مدیری در کفش ملی به او تلفن میکرد و از او میخواست که سعی کند تا مجموعهی تولیدیاش برقرار بماند. رحیم ایروانی در دوازدهم بهمنماه ۱۳۸۴ پس از اتمام یک روز کاری درگذشت.
اینگونه کشور را نابود کردند کارآفرینان را از بین بردند دسترنج دیگران را مال خود کرده و کارخانجاتشان را مضمحل کردند .
این اوباشان و دزدان و چپاولگران و تبهکاران برای نابودی ایران آمده بودند .
و ایران را ویران کردند .
#دوباره_میسازمت_وطن
#ایران_پس_بگیریم
.
شاید ایرانیای نباشد که نام «کفش ملی» را نشنیده باشد اما بسیاری نام «محمدرحیم متقی ایروانی» را نشنیدهاند. انقلاب که پیروز شد مجموعهی کفش ملی که به همت محمدرحیم متقی ایروانی تاسیس شده بود و در منطقهی خاور میانه نمونه نداشت مصادره شد. او بیش از دو دهه یک تنه زحمت کشیده بود و در اسماعیلآباد جاده مخصوص کرج کفش ملی را به عنوان کفشهایی ارزان و بادوام به راه انداخته بود. محصولات کفش ملی به کشورهای اروپای شرقی و شوروی صادر میشد. امروز کمتر کسی مردی را میشناسد که در دانشگاه تهران حقوق خواند و تنها چند ماهی وکالت کرد و سالهای عمرش را صرف ساختن بزرگترین مجموعه تولید کفش در ایران کرد.
آنچه را که ایروانی با تلاش و پشتکار و بازارشناسی خود به دست آورده بود پس از انقلاب بر اساس بند «ب» ماده ۲ قانون حفاظت و توسعه صنایع ایران (مصوب ۱۰ تیرماه ۱۳۵۸) به تملک دولت درآوردند. انقلاب اسلامی به بهانهی «روابط غیر قانونی بارژیم گذشته» و «استفاده نامشروع از امکانات و تضییع حقوق عمومی» دست به تصرف اموال میکرد.
ایروانی خود را مظلوم میدانست و میگفت «روزی روشن خواهد شد که چه زور و ظلمی» به او شده است. در ماههای انقلاب که از هر سو ستم و تهمت و غصب و بگیر و ببند رواج داشت ایروانی به روحالله خمینی، رهبر انقلاب نامه نوشت. او در نامهاش آورد: «در خلال این انقلاب عظیم اسلامی عدهای فرصتطلب و معلومالحال اتهامات ناروا به بنده زدند و اذهان عمومی را مشوش کردند… و بنده را که یک عمر شصت ساله در امور مذهبی محتاط و از روی آبرو زندگی میکردم چنان ذلیل کردهاند که از روی دلشکستگی و مایوس برای دادخواهی به درگاه الهی متوسل میشوم.»
ایروانی پس از مدتی در نامهای به محمود مهدوی نظارتی که از مدیران ارشد گروه صنعتی ملی در تهران بود نوشت: «در منزل بیشتر به شکل ایام عاشورا و عزاداری است. شوق و ذوقی نیست و دلم از این میسوزد که چنان مظلوم واقع شده و امکان دفاع از ما گرفتهاند که تصور نمیکنم هرگز در عمرم امکان رهایی از ظلم را داشته باشم.»
ایروانی تنها در کار تولید کفش و اقتصاد نبود. او موسسهای راهاندازی کرده بود که سرپرستی کودکان بیبضاعت و یتیم را برعهده داشت. ۲۲ کودکی که در زلزله بوئینزهرا خانوادهی خود را از دست داده بودند در این موسسه نگهداری میشدند و ایروانی آنها را به فرزندخواندگی پذیرفته بود و بعدها آنها را برای تحصیل به اروپا فرستاد.
در سالهای پایانی مدیرت ایروانی او روزانه بیش از صدهزار جفت کفش در زمینی به مساحت بیش از ۴۵ هزار متر در اسماعیلآباد جاده کرج تولید میکرد و تا سال ۱۳۵۷ توانست ۵۲ شرکت در زمینههای مرتبط با کفش تاسیس کند. نام او به همین سبب به عنوان پایهگذار صنعت کفشسازی مدرن در تاریخ صنعت ایران به یادگار مانده است.
ایروانی همیشه دلنگران کفش ملی بود. او با تغییر هر مدیری در کفش ملی به او تلفن میکرد و از او میخواست که سعی کند تا مجموعهی تولیدیاش برقرار بماند. رحیم ایروانی در دوازدهم بهمنماه ۱۳۸۴ پس از اتمام یک روز کاری درگذشت.
اینگونه کشور را نابود کردند کارآفرینان را از بین بردند دسترنج دیگران را مال خود کرده و کارخانجاتشان را مضمحل کردند .
این اوباشان و دزدان و چپاولگران و تبهکاران برای نابودی ایران آمده بودند .
و ایران را ویران کردند .
#دوباره_میسازمت_وطن
#ایران_پس_بگیریم
Telegram
attach📎