🔥 کانال ایران نوین (مردم سالاری انجمن های مردمی) 🔥
373 subscribers
8.07K photos
3.11K videos
71 files
4.61K links
🔥 کانال ایران نوین ( مردم سالاری انجمن های مردمی) 🔥

ایرانی آگاه

آزاد

و اباد

و با رفاه


🔥با ایران نوین، تا ایران نوین🔥
Download Telegram
[({🔥 @iran_novin1🔥})]

]🔥 ایران نوین 🔥[

#دموکراسی_چیست_و_چه_نیست.

☆8

#اصولی_که_دموکراسی_را_میسر_میسازد

عناصر و قواعدی که تا کنون شرح دادیم به ما کمک میکند که دموکراسی را بشناسیم، اما عملکرد آن را دقیقا به ما نمیگوید.

ساده ترین پاسخ به عنوان این بخش « #تایید_مردم » و پیچیده ترین پاسخ به آن « #مشروط_به_عملکرد_رضایتمندانه_سیاستمداران_در_دوران_بی_ثباتی » است.

در دموکراسی، نمایندگان باید حداقل به طور غیررسمی بپذیرند که آنها که آرای بیشتری آورده اند و طبیعتا نفوذ بیشتری بر سیاستگذاریها دارند، از نفوذ خود برای جلوگیری از راهیابی بازندگان به پستهای مدیریتی، استفاده نخواهند کرد، و در ازای این فرصتی که به بازندگان برای رقابت داده میشود، آنها نیز به حق آنها برای اتخاذ تصمیمهای لازم الاجرا احترام بگذارند.

انتظار میرود که شهروندان در مرحله رقابتها از تصمیماتی که اتخاذ شده تبعیت کنند، البته مشروط بر آنکه انتخابات عادلانه و منظم بوده و نتایج آن شفاف و روشن باشد.

پیدا کردن اهداف مشترک و مورد موافقت گسترده مردم، آن قدر چالش برانگیز نیست که به وجود آوردن قوانینی که سبب توافق همگان شود. این توافق یا به قول #دال «چانه زنی دموکراتیک»، می تواند به میزان زیادی در جوامع مختلف، متفاوت بوده و این خود بستگی به شکاف های موجود در جامعه و فاکتورهای سوبژکتیو دیگری مانند اعتماد بینابین، بی طرفی نسبی و تمایل برای مصالحه دارد.
این فاکتورها ممکن است به توافق کامل با سیاستهای در دست اجرا بیانجامد.

در همه دموکراسیها تا حدود زیادی در مورد اینکه چه کسانی انتخاب خواهند شد و چه سیاستهایی را تعقیب خواهند کرد، ابهام وجود دارد. حتی در کشورهایی که همیشه یک حزب برنده است و سیاست واحدی را پیش میگیرد، امکان تغییر به علت کنشهای مستقل و مشترک وجود دارد. مانند ایتالیا، ژاپن و کشورهای اسکاندیناوی که سوسیال دموکراتها در قدرت هستند. اگر این تغییرات ایجاد نشوند، سیستمها دموکراتیک نیستند، مانند مکزیک، سنگال و اندونزی.
اما باید توجه داشت که این ابهامی که در دموکراسی ها وجود دارد، محدود است. هر بازیگری نمیتواند وارد رقابت شده و هر موضوعی را که دوست دارد مطرح کند. برای اینکه همه باید مقرراتی را که قبلا وضع شده است، رعایت کنند، و هر نوع سیاستی را نمیشود تا شرایط لازم فراهم نشده، به اجرا گذاشت.

دموکراسی شرایط «نرمال» را البته با ابهامی محدود، نهادینه میکند. محدوده تغییرات، در کشورهای مختلف تفاوت دارد و تضمینهای قانون اساسی از جمله حق مالکیت، رعایت حریم خصوصی، آزادی بیان و سایر حقوق، بخشی از این محدودهها هستند.
مهمترین این محدوده ها در رقابت میان گروههای ذینفع و نیز از طریق همکاری در جامعه مدنی حاصل میشوند.
ممکن است برخی از سیاستمداران در سخنرانی هایشان در مورد تغییراتی عمده سخن بگویند (در برخی از کشورها این خطابه ها دراماتیک تر است)، ولی باید توجه داشت زمانی که اصولی مورد توافق همگان قرار گرفت، دگرگونیهای واقعی در چهارچوبی قابل پیش بینی و قابل قبول برای عموم، برقرار میشوند.

میزان تأکید بر راهبردهای عملیاتی تا حدود زیادی با هم مغایرت دارند، اما موضوع گمراه کننده ای که اخیرا در ادبیات دموکراسی مطرح میشود، تاکید بیش از حد بر « #فرهنگ_مدنی » است.
اصولی که ما در اینجا پیشنهاد کردیم بر مبنای قوانینی منطقی و فکر شده است و تنها بر اساس رواداری، میانه روی، احترام متقابل، رفتار منصفانه، آمادگی برای مصالحه و یا اعتماد به مقامات حکومتی نیست.

اگر به انتظار این بنشینیم که بسیاری عادات مردم از بین برود، مراحل تحکیم دموکراسی کند شده و ممکن است که نسلها طول بکشد و حتی این احتمال وجود دارد که تمام تجربه های معاصر و فرضیه های سابق، عملا با شکست روبرو شوند.

نظر ما بر این است که :

پایبندی بر اصول و نیز محدود شدن ابهامات، میتواند از گفتگو بین بازیگران سیاسی که به همدیگر اعتماد ندارند، به وجود آید و خیرخواهانی که پایبند قواعد فرهنگ مدنی هستند، بهتر است به دنبال #محصول_دموکراسی باشند و نه #تولید_دموکراسی.

ادامه دارد
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from پیوند نگار
⭕️ #انقلابی_که_مرده_است، #گفتمانی_که_زنده_است.

⁧⁨فوریهٔ 9, 2019⁩
توسط ⁨علیرضا کیانی⁩⁩

قسمت اول :

«ما انقلاب کردیم
چه اشتباهی کردیم»

از جمله شعارهایی بوده است که در یکی دو سال اخیر در تجمعات اعتراضی در ایران شنیده شده است؛ اعتراض‌هایی که به صورت مستقیم، مشروعیت انقلاب اسلامی را هدف گرفته است و اصل آن را زیر سؤال می‌برد.

درکی شهودی از آنچه در ایران می‌گذرد، نیز این ادعا را به کرسی خواهد نشاند که انقلاب اسلامی در ایران مرده است.

اما واقعیت این است که هر اندازه با اطمینان بتوان از مرگ انقلاب اسلامی گفت، به همان اندازه می‌توان شهادت داد که گفتمان ۵۷ هنوز زنده است. در واقع تلاش این قلم، تفکیک بین انقلاب اسلامی و گفتمان ۵۷ و لزوم مقابله با دومی است؛ که چرا مقابله با مفهومی که دیگر زنده نیست، جز اتلاف وقت سودی ندارد.

انقلاب اسلامی یکی از بروندادهای گفتمان ۵۷ و البته خروجی «غالب» آن بود. این گفتمان، شاخه‌های دیگری هم داشت که زیر چرخ جمهوری اسلامی له شدند و همین رخداد، آنان را در هاله‌ای سنگین از مظلومیت قرار داد و سنجش کارنامه آنان را با یک رودرواسی تاریخی مواجه کرد و می‌کند.

اما له‌شدگی در چرخ دنده‌های ساطورین قضای اسلامی و لزوم رعایت حقوق انسان در مقام انسان، نباید لزوم شناخت آن جریانات و مبارزه رسانه‌ای با آن ها را به محاق تعارف ببرد. آن جریانات که هر کدام تکه پاره‌های گفتمان ۵۷ بودند، هنوز زنده هستند و به صورت جدی در فضای سیاسی ایران نفس می‌کشند و نمایندگان آنها در رسانه‌ها گاه در مقام مدعی‌العموم ظاهر می‌شوند.

🔻 #استکبار؛ #دال_اعظم

شاید به جرئت بتوان گفت که «استکبارستیزی» یا به تعبیر مارکسیست‌ها -امپریالیسم‌ستیزی- نقطه محوری و «دال مرکزی» گفتمان ۵۷ بوده است. همین «استکبار»ستیزی موجود در فضای سیاسی امروز ایران که باعث شده بسیاری از ضرب دیدگان جمهوری اسلامی نیز به آغوش آن پناه ببرند، ریشه‌ای بلافصل در گفتمان ۵۷ دارد. اینکه برای بخشی از فعالان فضای سیاسی ایران، آمریکاستیزی ارج بیشتری از آزادی‌خواهی دارد، تکرار داستان همان سال‌هاست؛ با این تفاوت که به سختی بتوان از اقبال عمومی به آن سخن گفت.

نیازی به تکرار حجم سخنان ضدآمریکایی آیت‌الله خمینی به عنوان رهبر بلامنازع انقلاب اسلامی نیست. آمریکاستیزی آیت‌الله خمینی بسیار برجسته‌تر از ستیز او با شوروی یا اروپای غربی بود. خمینی حتی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و در روزهای حساس در پاریس که مذاکره انقلابیون با دولت جیمی کارتر در جریان بود، باز از شعارهای ضدآمریکایی خود عقب نمی‌نشست و در کنار نام بردن از محمدرضاشاه به عنوان مانع اول پیشرفت ایران، آمریکا را «سد دوم» پیشرفت ایران و عامل عقب‌ماندگی می‌خواند.

چپ‌گرایان آن دوران نیز با آیت‌الله خمینی در این مسئله همدل و همنوا بودند.
مثلاً به این گفته «ویدا حاجبی»-یکی از شاخص‌ترین فعالان مارکسیست پیش از انقلاب- توجه کنید:
«مگر در دوره انقلاب، آزادی را قبول داشتیم؟ از فعالان چپ ایران کدامشان آزادی را قبول داشتند؟ حالا بماند کدام یک از رژیم حمایت کردند یا نکردند. اصلاً آزادی بد بود. آزادی از دید ما لیبرالی بود و حقوق بشر تحریم بود...در تظاهراتی که در اعتراض به اجباری شدن چادر صورت گرفت، خیلی‌ها از جمله من، شرکت نکردند. چون تصور ما این بود که چادر اهمیت ندارد و فقط به این فکر می‌کردیم که از شر شاه آزاد شویم….مبارزه‌ ضد امپریالیستی را مهم‌تر از هر چیز دیگر می‌دانستیم».
و کیست که نداند مظهر امپریالیسم برای چپ گرایان آن زمان، ایالات متحده آمریکا بود؟

ادامه در قسمت دوم👇