Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#نظریه_پردازان_قومیّت_و_ناسیونالیسم_قومی
بخشی از مهمترین مسائل اجتماعی دنیای معاصر مربوط به قومیت و ناسیونالیسم قومی میباشند و اندیشمندان علوم اجتماعی در طول چند دهه اخیر به طور فزایندهای در این راه گام برداشتهاند. این در حالی است که جامعهشناسان قرن 19 و 20، علاقه چندانی به این مباحث نشان نمیدادند.
آنچنان که مارکس و دورکیم ناسیونالیسم را ویرانگر میانگاشتند و بر این نظر بودند که ناسیونالیسم و احساسات مربوط به قومیت موجب افول رشد صنعت و ویرانی جهان نوین خواهد شد تنها وبر بود که زمان بسیاری را صرف تحلیل ناسیونالیسم کرد و از این ترسی نداشت که خود را ناسیونالیست بنامد.
با این همه حتی وبر هم نتوانست اهمیت ناسیونالیسم و مفهوم ملت را برای قرن بیستم به درستی پیشبینی کند.
از مهمترین کسانی که در طول یک سده اخیر در این حوزه نگاشته و کوشیدهاند می توان به
#دويچ،
#اريک_._جی_._هابزباوم؛ #فردريك_ليست،
#ديويد_ميلر،
#جان_آرمسترانگ،
#پل_براس،
#آنتونی.
#دی_اسمیت،
#ارنست_رنان،
#ارنست_گلنر و
#بنديكت_آندرسون اشاره کرد
در این گردآوری به بخشی از این اندیشمندان پرداخته میشود.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#نظریه_پردازان_قومیّت_و_ناسیونالیسم_قومی
بخشی از مهمترین مسائل اجتماعی دنیای معاصر مربوط به قومیت و ناسیونالیسم قومی میباشند و اندیشمندان علوم اجتماعی در طول چند دهه اخیر به طور فزایندهای در این راه گام برداشتهاند. این در حالی است که جامعهشناسان قرن 19 و 20، علاقه چندانی به این مباحث نشان نمیدادند.
آنچنان که مارکس و دورکیم ناسیونالیسم را ویرانگر میانگاشتند و بر این نظر بودند که ناسیونالیسم و احساسات مربوط به قومیت موجب افول رشد صنعت و ویرانی جهان نوین خواهد شد تنها وبر بود که زمان بسیاری را صرف تحلیل ناسیونالیسم کرد و از این ترسی نداشت که خود را ناسیونالیست بنامد.
با این همه حتی وبر هم نتوانست اهمیت ناسیونالیسم و مفهوم ملت را برای قرن بیستم به درستی پیشبینی کند.
از مهمترین کسانی که در طول یک سده اخیر در این حوزه نگاشته و کوشیدهاند می توان به
#دويچ،
#اريک_._جی_._هابزباوم؛ #فردريك_ليست،
#ديويد_ميلر،
#جان_آرمسترانگ،
#پل_براس،
#آنتونی.
#دی_اسمیت،
#ارنست_رنان،
#ارنست_گلنر و
#بنديكت_آندرسون اشاره کرد
در این گردآوری به بخشی از این اندیشمندان پرداخته میشود.
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#نطریه_پردازان_قومیت و
#ناسیونالیسم_قومی
#بنديكت_آندرسون
Benedict Anderson
یکی ازشناخته شده ترین نامها در زمینه ی تحقیق درباره ی ناسیونالیسم است٬ کتاب معروف وی به اسم ً #جماعتهای_خیالین ً یکی از مهمترین کتابهائی بشمار میرود که به ناسیونالیسم پرداخته است.
ایشان طی دیداری در سال ۲۰۰۵ اظهار میدارد که اغلب کسانیکه درمورد ناسیونالیسم تحقیق میکنند٬ خود به مثابه ی فرد٬ از ناسیونالیسم بیزارند و آنرا پدیده ای زشت و نامناسب میدانند وهیچ جنبه ی مثبتی را در آن نمییابند.
اندرسون دراینجا از ارنست گیلنر و اریک هوبزباوم نام میبرد٬ درحالیکه میشود از خیلی های دیگر نیز اسم برد که قبل از همه آنها میتوان به الی کدوری اشاره کرد که ناسیونالیسم را به مانند یک بیماری و پدیده ای غیرعقلانی ارزیابی میکند.
اندرسون ادعا میکند که " من بدینگونه نیستم " واز بعضی جنبه های ناسیونالیسم نیز در تعجبم.
اندرسون برای روشن نمودن این نکته٬ ناسیونالیسم را به دو پدیده گره میزند. یکی از اینها #شرمگین بودن و دومی پدیده ی #اتوپی میباشد.
من قصد ندارم به پدیده ی شرم کردن بپردازم و صحبت در رابطه با این جنبه از ناسیونالیسم را به فرصتی دیگر موکول مینمایم٬ اما پرداختن به آنچه به کوبانی مربوط میشود برایم دارای اهمیت است٬ هر چند که اندرسون در این مصاحبه در ارتباط با بُعد اتوپیائی ناسیونالیزمش دانش کافی در اختیار خواننده قرار نمیدهد٬ کسیکه اما با نوشته های ایشان آشنا باشد میتواند به این نتیجه برسد که این جنبه ازاتوپیا اشاره به نیروی تاریخی بزرگی میکند که میتواند در تغییر دنیا٬ برای درست کردن چارچوبی تازه در زندگی جمعی٬ برای ساختن رویای سیاسی جدیدی و برای تولید نمایشی نو از اتحاد همگانی در ذهن انسانها تأثیرگذار باشد.
اندرسون دربارة شرایط پیدایش ناسیونالیسم معتقد است
«ناسیونالیسم را نه از طریق خودآگاهی به ایدئولوژیهای سیاسی، بلكه باید از طریق قرار دادن آن در كنار نظامهای فرهنگی بزرگی درك كرد كه مقدم بر آن بودند و ناسیونالیسم از میان آنها و البته علیه آنها به وجود آمده است (همان جا) از جمله این نظامهای فرهنگی بزرگ میتوان مذهب و عرصه پادشاهی وراثتی را نام بود. مذهب با تقدیر خواندن دردها و آلام انسانی و مرتبط كردن آنها با حیات بعد از مرگ داغ دیدگان را تسكین میداد با شدت یافتن مصیبتها و بیحساب و كتاب شدن آنها درجهان كنونی و همچنین كم رنگ شدن جهانبینیهای دینی هیچ چیز بهتر از « #ملت » نمیتوانست با مرتبط ساختن گذشته ( #ازلی ) به آینده ( #بی_انتها ) جایگزین مذهب شود.
به عقیده اندرسون ناسیونالیسم خود یك محصول فرهنگی است كه به وسیلة شیوههای همانند سازی با هم میهنها ایجاد گردیده است.
جماعت خیالی ملت به دنبال كنار رفتن زبانهای مقدس قرون وسطی (نظیر لاتین، عربی و چینی كه هر یك سرزمین وسیعی را متحد نموده بودند) و جایگزین شدن زبانهای بومی و منطقهای كه سپس استاندارد شدند و از طریق چاپ مطالب در داستانها و روزنامهها شایع گردیدند به وجود آمد در امریكای لاتین و شمالی قرن هیجدهم توسعه صنعت چاپ میلیونها انسان را قادر ساخت تا كسانی را كه مانند خودشان میخواندند هم میهن بشناسند؛ این امر به ویژه در مورد روزنامهها مصداق داشت كه خواندن آنها همزمان تصور میشد.» (اندرسون 1983، به نقل از نش 1382: 98) از این روی تعلق به ملت نه یك حقیقت عینی و وفاداری ازلی به ملت بلكه یك فرایند مداوم همانند سازی با آن است.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#نطریه_پردازان_قومیت و
#ناسیونالیسم_قومی
#بنديكت_آندرسون
Benedict Anderson
یکی ازشناخته شده ترین نامها در زمینه ی تحقیق درباره ی ناسیونالیسم است٬ کتاب معروف وی به اسم ً #جماعتهای_خیالین ً یکی از مهمترین کتابهائی بشمار میرود که به ناسیونالیسم پرداخته است.
ایشان طی دیداری در سال ۲۰۰۵ اظهار میدارد که اغلب کسانیکه درمورد ناسیونالیسم تحقیق میکنند٬ خود به مثابه ی فرد٬ از ناسیونالیسم بیزارند و آنرا پدیده ای زشت و نامناسب میدانند وهیچ جنبه ی مثبتی را در آن نمییابند.
اندرسون دراینجا از ارنست گیلنر و اریک هوبزباوم نام میبرد٬ درحالیکه میشود از خیلی های دیگر نیز اسم برد که قبل از همه آنها میتوان به الی کدوری اشاره کرد که ناسیونالیسم را به مانند یک بیماری و پدیده ای غیرعقلانی ارزیابی میکند.
اندرسون ادعا میکند که " من بدینگونه نیستم " واز بعضی جنبه های ناسیونالیسم نیز در تعجبم.
اندرسون برای روشن نمودن این نکته٬ ناسیونالیسم را به دو پدیده گره میزند. یکی از اینها #شرمگین بودن و دومی پدیده ی #اتوپی میباشد.
من قصد ندارم به پدیده ی شرم کردن بپردازم و صحبت در رابطه با این جنبه از ناسیونالیسم را به فرصتی دیگر موکول مینمایم٬ اما پرداختن به آنچه به کوبانی مربوط میشود برایم دارای اهمیت است٬ هر چند که اندرسون در این مصاحبه در ارتباط با بُعد اتوپیائی ناسیونالیزمش دانش کافی در اختیار خواننده قرار نمیدهد٬ کسیکه اما با نوشته های ایشان آشنا باشد میتواند به این نتیجه برسد که این جنبه ازاتوپیا اشاره به نیروی تاریخی بزرگی میکند که میتواند در تغییر دنیا٬ برای درست کردن چارچوبی تازه در زندگی جمعی٬ برای ساختن رویای سیاسی جدیدی و برای تولید نمایشی نو از اتحاد همگانی در ذهن انسانها تأثیرگذار باشد.
اندرسون دربارة شرایط پیدایش ناسیونالیسم معتقد است
«ناسیونالیسم را نه از طریق خودآگاهی به ایدئولوژیهای سیاسی، بلكه باید از طریق قرار دادن آن در كنار نظامهای فرهنگی بزرگی درك كرد كه مقدم بر آن بودند و ناسیونالیسم از میان آنها و البته علیه آنها به وجود آمده است (همان جا) از جمله این نظامهای فرهنگی بزرگ میتوان مذهب و عرصه پادشاهی وراثتی را نام بود. مذهب با تقدیر خواندن دردها و آلام انسانی و مرتبط كردن آنها با حیات بعد از مرگ داغ دیدگان را تسكین میداد با شدت یافتن مصیبتها و بیحساب و كتاب شدن آنها درجهان كنونی و همچنین كم رنگ شدن جهانبینیهای دینی هیچ چیز بهتر از « #ملت » نمیتوانست با مرتبط ساختن گذشته ( #ازلی ) به آینده ( #بی_انتها ) جایگزین مذهب شود.
به عقیده اندرسون ناسیونالیسم خود یك محصول فرهنگی است كه به وسیلة شیوههای همانند سازی با هم میهنها ایجاد گردیده است.
جماعت خیالی ملت به دنبال كنار رفتن زبانهای مقدس قرون وسطی (نظیر لاتین، عربی و چینی كه هر یك سرزمین وسیعی را متحد نموده بودند) و جایگزین شدن زبانهای بومی و منطقهای كه سپس استاندارد شدند و از طریق چاپ مطالب در داستانها و روزنامهها شایع گردیدند به وجود آمد در امریكای لاتین و شمالی قرن هیجدهم توسعه صنعت چاپ میلیونها انسان را قادر ساخت تا كسانی را كه مانند خودشان میخواندند هم میهن بشناسند؛ این امر به ویژه در مورد روزنامهها مصداق داشت كه خواندن آنها همزمان تصور میشد.» (اندرسون 1983، به نقل از نش 1382: 98) از این روی تعلق به ملت نه یك حقیقت عینی و وفاداری ازلی به ملت بلكه یك فرایند مداوم همانند سازی با آن است.
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#نطریه_پردازان_قومیت و
#ناسیونالیسم_قومی
#بنديكت_آندرسون
☆B
#نمادپردازان_قومی :
این نظریهپردازان تا حدودی هم به #ابزارگرایان و هم به #ازلی_انگاران انتقاد دارند.
آنها ابداعی بودن صرف هویت قومی را انكار میكنند و مدعیاند هویتها از یك طرف بر بافتار از قبل موجود اساطیر، نمادها و خاطرهها استوارند و از طرف دیگر دگرگونیهای مدرنیته كنونی نیز در ساخته شدن و تداوم آنها نقش دارند.
#جان_آرمسترانگ و #آنتونی_اسمیت دو نفر از مشهورترین نظریهپردازان این رویكرد میباشند.
جان آرمسترانگ: معتقد است «شكلگیری هویتهای قومی را باید در بعد زمانی چند قرنی بررسی كرد تنها یك چشم انداز زمانی گسترش یافته می تواند دوام تعلقات قومی و تحول معنایی مرزهای هویت آدمی را آشكار سازد.» (اوزكریملی 1383: 206)
وی به تأسی از #فردریك_بارث به مقوله #تفاوت_و_مرز_در_هویت_قومی نیز توجه میكند و این امر باعث میشود كه هویت از نظر وی تا حدودی سیال و بستارناپذیر تلقی شده، «دیگری» در درون هویت مطرح شود و ساز و كارهای نمادین و اسطورهای در تعیین مرزها مؤثر باشند.
#آنتونی_دی_اسمیت: بیشتر به ریشههای ماقبل مدرن قومیتها تاكید دارد. وی معتقد است ظهور ملتهای مدرن را باید در گذشتههای آنها جستجو كرد. از نظر وی «قومها بعد از تشكیل شدن، استمرار فوقالعادهای از خود نشان میدهند. با این حال، این امر نباید باعث شود كه نتیجه بگیریم قومها در تاریخ بدون تغییری در تركیب جمعیتیشان و یا محتوی فرهنگیشان سیر میكنند» (اوزكریملی 1383: 211) این هستههای قومی گذشتهاند كه ملتهای امروزی را میسازند. از نظر وی چهار مؤلفه #اصلاح_دینی، #وامگیری_فرهنگی، #مشاركت_مردمی، #اسطورههای_انتخاب_قومی نقش موثری در بقای جوامع قومی در طی قرون به رغم تغییر تركیب جمعیتی و مضامین فرهنگیشان دارد(همان: 212).
این ساز و كارها هستههای قومی را شكل میدهند كه پایه دولتها و پادشاهیهای دورههای بعدی میشوند به نظر اسمیت بیشتر ملتهای امروزی حول یك جامعه قومی مسلط ساخته شدهاند. وی با توضیح فرایندهای شكلگیری ملتها دو نوع ناسیونالیسم( #سرزمینی و #قومی) را توضیح میدهد.
پایان
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#نطریه_پردازان_قومیت و
#ناسیونالیسم_قومی
#بنديكت_آندرسون
☆B
#نمادپردازان_قومی :
این نظریهپردازان تا حدودی هم به #ابزارگرایان و هم به #ازلی_انگاران انتقاد دارند.
آنها ابداعی بودن صرف هویت قومی را انكار میكنند و مدعیاند هویتها از یك طرف بر بافتار از قبل موجود اساطیر، نمادها و خاطرهها استوارند و از طرف دیگر دگرگونیهای مدرنیته كنونی نیز در ساخته شدن و تداوم آنها نقش دارند.
#جان_آرمسترانگ و #آنتونی_اسمیت دو نفر از مشهورترین نظریهپردازان این رویكرد میباشند.
جان آرمسترانگ: معتقد است «شكلگیری هویتهای قومی را باید در بعد زمانی چند قرنی بررسی كرد تنها یك چشم انداز زمانی گسترش یافته می تواند دوام تعلقات قومی و تحول معنایی مرزهای هویت آدمی را آشكار سازد.» (اوزكریملی 1383: 206)
وی به تأسی از #فردریك_بارث به مقوله #تفاوت_و_مرز_در_هویت_قومی نیز توجه میكند و این امر باعث میشود كه هویت از نظر وی تا حدودی سیال و بستارناپذیر تلقی شده، «دیگری» در درون هویت مطرح شود و ساز و كارهای نمادین و اسطورهای در تعیین مرزها مؤثر باشند.
#آنتونی_دی_اسمیت: بیشتر به ریشههای ماقبل مدرن قومیتها تاكید دارد. وی معتقد است ظهور ملتهای مدرن را باید در گذشتههای آنها جستجو كرد. از نظر وی «قومها بعد از تشكیل شدن، استمرار فوقالعادهای از خود نشان میدهند. با این حال، این امر نباید باعث شود كه نتیجه بگیریم قومها در تاریخ بدون تغییری در تركیب جمعیتیشان و یا محتوی فرهنگیشان سیر میكنند» (اوزكریملی 1383: 211) این هستههای قومی گذشتهاند كه ملتهای امروزی را میسازند. از نظر وی چهار مؤلفه #اصلاح_دینی، #وامگیری_فرهنگی، #مشاركت_مردمی، #اسطورههای_انتخاب_قومی نقش موثری در بقای جوامع قومی در طی قرون به رغم تغییر تركیب جمعیتی و مضامین فرهنگیشان دارد(همان: 212).
این ساز و كارها هستههای قومی را شكل میدهند كه پایه دولتها و پادشاهیهای دورههای بعدی میشوند به نظر اسمیت بیشتر ملتهای امروزی حول یك جامعه قومی مسلط ساخته شدهاند. وی با توضیح فرایندهای شكلگیری ملتها دو نوع ناسیونالیسم( #سرزمینی و #قومی) را توضیح میدهد.
پایان
🆔👉 @iran_novin1