Forwarded from پیوند نگار
⭕️ #گزارش_بررسی_کانون_دیده_بانان_زمین_از180منطقه_حفاظت_شده_در_اکوسیستمهای_کوهستانی_و_تالابی_کشور_در_قالب_هفت_ناحیه_جغرافیایی
#ادامه_بررسی_ناحیه_یک
#مناطق_حفاظت_شده_تالابی
#دریای_خزر
#بخش_اول
#قسمت_دوم
#منطقه1
◀️ ذخیره گاه زیستکره، تالاب بین المللی و پناهگاه حیات وحش میانکاله
Miankaleh Wildlife Refg & Biosphere Reserve & International Wetland (Miankaleh Peninsul,Gorgan Bay and Lapoo-Zaghmarz-Ab-bandan)
این منطقه در 46 سال پیش (1348) با مساحت 97 هزارو 200 هکتار به عنوان منطقه حفاظت شده اعلام شد و در سال 1354 به پناهگاه حیات وحش ارتقا یافت.
در سال 1354 این منطقه تحت نام #شبه_جزیره_میانکاله
#خلیج_گرگان و
#آب_بندان_لپو_زاغمرز
با مساحت یکصد هزار هکتار به عنوان تالاب با اهمیت بین المللی در کنوانسیون رامسر به ثبت رسید و در سال 1355 کل پناهگاه حیات وحش میانکاله توسط برنامه MAB سازمان یونسکو به عنوان ذخیره گاه زیستکره شناخته شد.
افزون بر این تالاب بین المللی و ذخیره گاه زیستکره به عنوان منطقه ای مهم برای پرندگان توسط سازمان بین المللی حیات پرندگان شناسایی شده است.
آخرین مساحت ثبت شد ه برای این منطقه 66 هزار و 933 هکتار است. ( اطلس مناطق حفاظت شده -1385)
حدود 60 درصد از این مساحت سطوح آبی و بقیه خشکی است .
پناهگاه حیات وحش میانکاله که 84% مساحت کل مناطق حفاظت شده اکوسیستم های تالابی و جلگه ای دریای خزر را تشکیل می دهد.در جنوب شرقی دریای خزر و در ارتفاع 27 متر پایینتر از سطح دریای آزاد قرار دارد.
پارک ملی پابند و منطقه حفاظت شده جهان نما، نزدیکترین مناطق حفاظت شده البرز شرقی به ذخيره گاه زيستکره میانکاله است که در فاصله ای حدود 25 تا 23 کیلومتری جنوب خلیج گرگان قرار دارند.
پناهگاه حیات وحش میانکاله چه از نظر موقعیت ویژه جغرافیایی و چه از نظر تنوع شگفت انگیز اشکال ژئومورفولوژیک، چشم اندازهای طبیعی، انواع تالاب ها و....یکی از بی نظیرترین و غنیترین اکوسیستم های تالابی نه تنها در کل دریای خزر، بلکه در جهان است و از همین روست که در چهل سال پیش جزو یکی از ذخیره گاه زیستکره و تالاب بین المللی به ثبت جهانی میرسد و این منطقه از مکانهای مهم پرندگان آبزی در ناحیه " #پلارکتیک " غربی شناخته شد با 126 گونه پرنده آبزی برای زادآوری و زمستانگذارانی مثل:
- اگرتها
- حواصیل ها
- غاز ها
- پرستو ها، و....
علاوه بر آن شبه حزیره میانکاله بدلیل وجود جنگلهای انار وحشی یکی از زیستگاههای مهم قرقاول خزری و درج بود.
اگر بخواهیم چشم اندازی از حیات وحش دستکم دویست سال پیش از این منطقه داشته باشیم، شاید خاطرات ظل السلطان در زمان اقامتش در شبه جزیره میانکاله تا حدودی این چشم انداز را روشن کند آنجا که میگوید :
" ... بقدر چهل روز در این جزیره کوچک ماندیم شخصی نبود از تفنگچی و سرباز و سوار که شکاری نزده باشد. آنچه میزامحمد خان، منشی من یاداشت کرده بود به حکم من از این قرار است: 6هزار قرقاول، 35 ببر، 18 پلنگ، 150 مرال وشوکای زیاد "
( کتاب حیات وحش ایران نوشته اسکندر فیروز - 1378).
افزون براین بخشهایی از این منطقه فضا های مطلوبی برای تخم ريزي 70درصد ماهيان خاوياري از جمله کپور ماهی و دیگر آبزیان است.
اگر چه امروز تخریب و آلوده سازی های گسترده این پتانسیل را به شدت کاهش داده است طبق آمارهای موجود در دهه 60 و 70 میزان صید خاویار حدود 200 تا 300 تن هم می رسیده ولی امروز به 500 تا 300 کیلو کاهش نشان می دهد
◀️ نگاهی به پدیده های خشکی-آبی #پناهگاه_حیات_وحش_میانکاله :
شبه جزیره میانکاله بزرگترین شبه جزیره دریای خزر. به طول حدود 70 کیلومتر، باریکترین نقطه آن حدود یک کیلومتر و عریض ترین آن حدود 4 کیلومتر می باشد.
با دو ساحل یکی رو به سوی دریای خزر و دیگری رو به سوی خلیج گرگان.
شبه جزیره میانکاله مجموعه ای است از شن زارهای ساحلی، تپه های شنی که ارتفاع برخی از آنها تا 4 متر هم میرسد. بسترهای تالابی ساحلی دریایی، مناطق جنگلی با گونه هایی چون:
- انار وحشی
- گز
- ازگیل
- تنگرس
- ولیک
- سیاه تلو
- داغداغان
- علف هفت بند و....
در سواحل شبه جزیره میانکاله بیش از 400 کومه ماهیگیری کارگاه عمل آوری ماهی ایستگاه های ماهیگیری کوچک، تاسیسات شیلات قرار دارد.
بر روی نقشه این منطقه (1385 اطلس مناطق حفاظت شده ) در ساحل شمالی شبه جزیره میانکاله بیش از 22 صید گاه علامت گذاری رسمی شده است.
ادامه 👇👇
#ادامه_بررسی_ناحیه_یک
#مناطق_حفاظت_شده_تالابی
#دریای_خزر
#بخش_اول
#قسمت_دوم
#منطقه1
◀️ ذخیره گاه زیستکره، تالاب بین المللی و پناهگاه حیات وحش میانکاله
Miankaleh Wildlife Refg & Biosphere Reserve & International Wetland (Miankaleh Peninsul,Gorgan Bay and Lapoo-Zaghmarz-Ab-bandan)
این منطقه در 46 سال پیش (1348) با مساحت 97 هزارو 200 هکتار به عنوان منطقه حفاظت شده اعلام شد و در سال 1354 به پناهگاه حیات وحش ارتقا یافت.
در سال 1354 این منطقه تحت نام #شبه_جزیره_میانکاله
#خلیج_گرگان و
#آب_بندان_لپو_زاغمرز
با مساحت یکصد هزار هکتار به عنوان تالاب با اهمیت بین المللی در کنوانسیون رامسر به ثبت رسید و در سال 1355 کل پناهگاه حیات وحش میانکاله توسط برنامه MAB سازمان یونسکو به عنوان ذخیره گاه زیستکره شناخته شد.
افزون بر این تالاب بین المللی و ذخیره گاه زیستکره به عنوان منطقه ای مهم برای پرندگان توسط سازمان بین المللی حیات پرندگان شناسایی شده است.
آخرین مساحت ثبت شد ه برای این منطقه 66 هزار و 933 هکتار است. ( اطلس مناطق حفاظت شده -1385)
حدود 60 درصد از این مساحت سطوح آبی و بقیه خشکی است .
پناهگاه حیات وحش میانکاله که 84% مساحت کل مناطق حفاظت شده اکوسیستم های تالابی و جلگه ای دریای خزر را تشکیل می دهد.در جنوب شرقی دریای خزر و در ارتفاع 27 متر پایینتر از سطح دریای آزاد قرار دارد.
پارک ملی پابند و منطقه حفاظت شده جهان نما، نزدیکترین مناطق حفاظت شده البرز شرقی به ذخيره گاه زيستکره میانکاله است که در فاصله ای حدود 25 تا 23 کیلومتری جنوب خلیج گرگان قرار دارند.
پناهگاه حیات وحش میانکاله چه از نظر موقعیت ویژه جغرافیایی و چه از نظر تنوع شگفت انگیز اشکال ژئومورفولوژیک، چشم اندازهای طبیعی، انواع تالاب ها و....یکی از بی نظیرترین و غنیترین اکوسیستم های تالابی نه تنها در کل دریای خزر، بلکه در جهان است و از همین روست که در چهل سال پیش جزو یکی از ذخیره گاه زیستکره و تالاب بین المللی به ثبت جهانی میرسد و این منطقه از مکانهای مهم پرندگان آبزی در ناحیه " #پلارکتیک " غربی شناخته شد با 126 گونه پرنده آبزی برای زادآوری و زمستانگذارانی مثل:
- اگرتها
- حواصیل ها
- غاز ها
- پرستو ها، و....
علاوه بر آن شبه حزیره میانکاله بدلیل وجود جنگلهای انار وحشی یکی از زیستگاههای مهم قرقاول خزری و درج بود.
اگر بخواهیم چشم اندازی از حیات وحش دستکم دویست سال پیش از این منطقه داشته باشیم، شاید خاطرات ظل السلطان در زمان اقامتش در شبه جزیره میانکاله تا حدودی این چشم انداز را روشن کند آنجا که میگوید :
" ... بقدر چهل روز در این جزیره کوچک ماندیم شخصی نبود از تفنگچی و سرباز و سوار که شکاری نزده باشد. آنچه میزامحمد خان، منشی من یاداشت کرده بود به حکم من از این قرار است: 6هزار قرقاول، 35 ببر، 18 پلنگ، 150 مرال وشوکای زیاد "
( کتاب حیات وحش ایران نوشته اسکندر فیروز - 1378).
افزون براین بخشهایی از این منطقه فضا های مطلوبی برای تخم ريزي 70درصد ماهيان خاوياري از جمله کپور ماهی و دیگر آبزیان است.
اگر چه امروز تخریب و آلوده سازی های گسترده این پتانسیل را به شدت کاهش داده است طبق آمارهای موجود در دهه 60 و 70 میزان صید خاویار حدود 200 تا 300 تن هم می رسیده ولی امروز به 500 تا 300 کیلو کاهش نشان می دهد
◀️ نگاهی به پدیده های خشکی-آبی #پناهگاه_حیات_وحش_میانکاله :
شبه جزیره میانکاله بزرگترین شبه جزیره دریای خزر. به طول حدود 70 کیلومتر، باریکترین نقطه آن حدود یک کیلومتر و عریض ترین آن حدود 4 کیلومتر می باشد.
با دو ساحل یکی رو به سوی دریای خزر و دیگری رو به سوی خلیج گرگان.
شبه جزیره میانکاله مجموعه ای است از شن زارهای ساحلی، تپه های شنی که ارتفاع برخی از آنها تا 4 متر هم میرسد. بسترهای تالابی ساحلی دریایی، مناطق جنگلی با گونه هایی چون:
- انار وحشی
- گز
- ازگیل
- تنگرس
- ولیک
- سیاه تلو
- داغداغان
- علف هفت بند و....
در سواحل شبه جزیره میانکاله بیش از 400 کومه ماهیگیری کارگاه عمل آوری ماهی ایستگاه های ماهیگیری کوچک، تاسیسات شیلات قرار دارد.
بر روی نقشه این منطقه (1385 اطلس مناطق حفاظت شده ) در ساحل شمالی شبه جزیره میانکاله بیش از 22 صید گاه علامت گذاری رسمی شده است.
ادامه 👇👇
Telegram
attach📎
Forwarded from پیوند نگار
⭕️ #گزارش_بررسی_کانون_دیده_بانان_زمین_از180منطقه_حفاظت_شده_در_اکوسیستمهای_کوهستانی_و_تالابی_کشور_در_قالب_هفت_ناحیه_جغرافیایی
#ادامه_بررسی_ناحیه_یک
#مناطق_حفاظت_شده_تالابی
#دریای_خزر
#بخش_ششم
#قسمت_دوم
◀ 3 اسفند 1396 #ایران :
-......همایون خوشروان، رئیس گروه پژوهشی مدیریت محیط زیست وزارت علوم، تحقیقات و فناوری به ایرنا میگوید: ......خلیج گرگان اکنون در وضعیت اضطرار قرار دارد، یعنی مانند بیماری است که به اورژانس مراجعه کرده و باید بستری شود تا بعد از ریکاوری سلامتی خود را به دست آورد اما متأسفانه عدهای از متخصصان و مدیران هنوز باور ندارند که این بیمار به اتاق مراقبتهای ویژه نیاز دارد و آن را را به حال خود رها کردهاند و حتی در تصمیم گیریها به گونهای عنوان میکنند که فعلاً فعالیتی را برای نجات خلیج گرگان انجام ندهیم.
او افزود: تا دو هفته پیش که در منطقه بودم بیش از 90 درصد تالاب میانکاله خشک شده بود؛ همچنین خلیج گرگان هم حدود 23 درصد مساحت خود را از دست داده استمتأسفانه آن بخشی از خلیج گرگان در حال خشک شدن است که در منتهی الیه غربی قرار گرفته و از لحاظ اکولوژیکی یکی از مهمترین قسمتهای خلیج گرگان است. این بخش که یک محیط بسیار کم عمق، غنی از غلظت اکسیژن، نور کافی و المانهایی است که باعث میشود یک اکوسیستم پویا باشد، در حال از بین رفتن است بنابراین اگر فرصت سوزی کنیم و مشکل خلیج گرگان را حل نکنیم میبینم که غنای ژنتیکی این خلیج و تالاب میانکاله خیلی سریع نابود میشود و دیگر نمیتوانیم کاری کنیم....
◀ 13 آبان 1397 #همشهری_آنلاین: کاهش تراز آب، ورود فاضلاب، رشد جلبکها و پسروی خلیج گرگان که پیش از این نگران کننده شده بود حالا بوی مشمئز کننده ناشی از ماندابی را نیز بدنبال داشته و آن را به گندآب تبدیل کرده است.........تابستان گذشته گزارشی با عنوان 'چنگ جلبکها روی گلوی خلیج گرگان' در خروجی خبرگزاری جمهوری اسلامی منتشر شد که مورد توجه جدی متولیان قرار نگرفت و در ادامه کم توجهیها اینک تهدیدی اساسی و چالش جدید فراروی خلیج گرگان و جوامع مسکونی پیرامون آن در حال شکلگیری است.ورود انواع آلایندهها ناشی از فعالیتهای مستقر در نوار ساحلی از جمله سکونتگاهها، طرحهای گردشگری و فعالیتهای کشاورزی خلیج گرگان را هر روز بیش از روز قبل آلوده میکند که هم اینک به سادگی در ساحل و پهنه آبی آن آلودگی قابل مشاهده بوی آب را تغییر داده و گندابی شدن آن به مشام میرسد........فرماندار بندرترکمن در خصوص آخرین وضعیت خلیج گرگان به خبرنگار ایرنا گفت: شیب زمین شناختی بستر خزر و جریانات آبی پهنه بزرگترین دریاچه جهان سبب شده تا رسوبات دریایی به بخش جنوب شرقی دریا و خلیج گرگان بریزد که با انباشت رسوبات این کانال مسدود و دالان آبی چپاقلی نیز کارآیی موثر خود را از دست داده است.
به گفته الیاس هیوه چی، سد سازی در مناطق بالادست و جریان نداشتن منابع آب شیرین از طریق رودخانهها نیز به بحرانی شدن وضعیت خلیج گرگان و تالاب میانکاله افزوده است.وی موثرترین تاثیر گذاری بر خلیج گرگان را پسروی آب خزر بیان کرد و افزود: نداشتن تبادل آبی بین خلیج گرگان و دریای خزر موجب ماندابی شدن باقیمانده آب و بوی بد شده که ادامه این مشکل علاوه بر به باد دادن گردشگری آشوراده، کوچ و مهاجرت اجباری ساکنان شهرستانهای بندرگز، بندرترکمن و گُمیشان را نیز در پی خواهد داشت........
ادامه 👇👇
#ادامه_بررسی_ناحیه_یک
#مناطق_حفاظت_شده_تالابی
#دریای_خزر
#بخش_ششم
#قسمت_دوم
◀ 3 اسفند 1396 #ایران :
-......همایون خوشروان، رئیس گروه پژوهشی مدیریت محیط زیست وزارت علوم، تحقیقات و فناوری به ایرنا میگوید: ......خلیج گرگان اکنون در وضعیت اضطرار قرار دارد، یعنی مانند بیماری است که به اورژانس مراجعه کرده و باید بستری شود تا بعد از ریکاوری سلامتی خود را به دست آورد اما متأسفانه عدهای از متخصصان و مدیران هنوز باور ندارند که این بیمار به اتاق مراقبتهای ویژه نیاز دارد و آن را را به حال خود رها کردهاند و حتی در تصمیم گیریها به گونهای عنوان میکنند که فعلاً فعالیتی را برای نجات خلیج گرگان انجام ندهیم.
او افزود: تا دو هفته پیش که در منطقه بودم بیش از 90 درصد تالاب میانکاله خشک شده بود؛ همچنین خلیج گرگان هم حدود 23 درصد مساحت خود را از دست داده استمتأسفانه آن بخشی از خلیج گرگان در حال خشک شدن است که در منتهی الیه غربی قرار گرفته و از لحاظ اکولوژیکی یکی از مهمترین قسمتهای خلیج گرگان است. این بخش که یک محیط بسیار کم عمق، غنی از غلظت اکسیژن، نور کافی و المانهایی است که باعث میشود یک اکوسیستم پویا باشد، در حال از بین رفتن است بنابراین اگر فرصت سوزی کنیم و مشکل خلیج گرگان را حل نکنیم میبینم که غنای ژنتیکی این خلیج و تالاب میانکاله خیلی سریع نابود میشود و دیگر نمیتوانیم کاری کنیم....
◀ 13 آبان 1397 #همشهری_آنلاین: کاهش تراز آب، ورود فاضلاب، رشد جلبکها و پسروی خلیج گرگان که پیش از این نگران کننده شده بود حالا بوی مشمئز کننده ناشی از ماندابی را نیز بدنبال داشته و آن را به گندآب تبدیل کرده است.........تابستان گذشته گزارشی با عنوان 'چنگ جلبکها روی گلوی خلیج گرگان' در خروجی خبرگزاری جمهوری اسلامی منتشر شد که مورد توجه جدی متولیان قرار نگرفت و در ادامه کم توجهیها اینک تهدیدی اساسی و چالش جدید فراروی خلیج گرگان و جوامع مسکونی پیرامون آن در حال شکلگیری است.ورود انواع آلایندهها ناشی از فعالیتهای مستقر در نوار ساحلی از جمله سکونتگاهها، طرحهای گردشگری و فعالیتهای کشاورزی خلیج گرگان را هر روز بیش از روز قبل آلوده میکند که هم اینک به سادگی در ساحل و پهنه آبی آن آلودگی قابل مشاهده بوی آب را تغییر داده و گندابی شدن آن به مشام میرسد........فرماندار بندرترکمن در خصوص آخرین وضعیت خلیج گرگان به خبرنگار ایرنا گفت: شیب زمین شناختی بستر خزر و جریانات آبی پهنه بزرگترین دریاچه جهان سبب شده تا رسوبات دریایی به بخش جنوب شرقی دریا و خلیج گرگان بریزد که با انباشت رسوبات این کانال مسدود و دالان آبی چپاقلی نیز کارآیی موثر خود را از دست داده است.
به گفته الیاس هیوه چی، سد سازی در مناطق بالادست و جریان نداشتن منابع آب شیرین از طریق رودخانهها نیز به بحرانی شدن وضعیت خلیج گرگان و تالاب میانکاله افزوده است.وی موثرترین تاثیر گذاری بر خلیج گرگان را پسروی آب خزر بیان کرد و افزود: نداشتن تبادل آبی بین خلیج گرگان و دریای خزر موجب ماندابی شدن باقیمانده آب و بوی بد شده که ادامه این مشکل علاوه بر به باد دادن گردشگری آشوراده، کوچ و مهاجرت اجباری ساکنان شهرستانهای بندرگز، بندرترکمن و گُمیشان را نیز در پی خواهد داشت........
ادامه 👇👇
Telegram
attach📎
Forwarded from پیوند نگار
⭕️ #گزارش_بررسی_کانون_دیده_بانان_زمین از 180 منطقه حفاظت شده در اکوسیستم های کوهستانی و تالابی کشور در قالب #هفت_ناحیه_جغرافیایی
ادامه بررسی #ناحیه_یک
-مناطق حفاظت شده تالابی
#دریای_خزر
#منطقه6_7_8و9 پناهگاههای حیات وحش #سُرخانگُل، #سِلکه، #چُوکام و منطقه حفاظت شده #سیاه_کِشیم -در تالاب بین المللی #انزلی
#بخش_نهم
#قسمت_دوم :
#ادامه_حفاظتی_که_انجام_نشد
◄ #تالاب_کُشی
#مدیریت_هدایت_فاضلاب_و_رسوب_و_خشک_کردن_تالاب
تالاب بین المللی انزلی چون دیگر تالاب های کشور بیش از سه دهه است که از سوی مسئولین بی مسئولیت تبدیل به مخزنی شده است برای هدایت سمی ترین فاضلاب های صنعتی، کشاورزی و خانگی، به گونه ای که در سال 1391 اعلام شد که سالانه بیش از 32 میلیون مترمکعب فاضلاب خانگی
* شهرستان های
- رشت
- انزلی
- صومعه سرا
- فومن و
- ماسال
وارد این تالاب بین المللی می شود و مسئولین در تمام دولت های روی کار آمده تنها وعده و عید به مردم دادند و این در حالی بود که در همین سالها بالا ترین درآمدهای نفتی از آغاز صادرات نفت در ایران نصیب مسئولین شده بود که یک مورد رسانه ای شد ه آن در دولت دهم بالغ بر هشصد میلیارد دلار بوده است!!! و در سالهای اخیر نیز تحریم ها را بهانه کردند برای توجیهه به تاخیر افتادن تصفیه خانه های فاضلاب های صنعتی، کشاورزی و خانگی این منطقه.!!!
این آلوده سازی های هولناک تالاب بین المللی انزلی تاکنون ضربات غیرقابل جبرانی به سلامت و معیشت مردم وارد کرده است، صید ماهی های سمی از این تالاب و توزیع بدون کنترل آن همچنان ادامه دارد و هزینه سنگین این بی مسئولیتی مسئولین را مردم با جان و مال خود پر داخت کرده و می کنند!!! گفتنی است بارها این موارد از سوی تشکل های زیست محیطی و مردم محلی به اشکال مختلف مورد اعتراض قرار گرفته است؛ ولی کوچکترین تاثیری بر روند برنامه ریزی های توسعه تخریب و آلوده سازی های دولت ها نداشته است وحتی گاهی از این اعتراض ها برآشفته هم شده اند.
به عنوان مثال در 18 بهمن 1378 به مناسبت بیست و نهمین سالگرد کنوانسیون رامسر اجلاسی در رامسر برپا شده بود، دو نفر از تهیه کنندگان این گزارش، نسرین دخت خطیبی و فرشته موثق نژاد به علاوه خانم محسنی که از انزلی به ما پیوسته بود، در قالب تشکل زیست محیطی دیگری(جمعیت زنان مبارزه با آلودگی محیط زیست)، در آن اجلاس شرکت کردیم. در ورود به رامسر پس از آنکه مطلع شدیم که آقای "بلاسکو" دبیر کنوانسیون رامسر و خانم ابتکار ریس سازمان حفاظت محیط زیست قرار است در این اجلاس شرکت کنند. شبانه مطلبی تهیه کردیم تحت عنوان:
" سازمان حفاظت محیط زیست عملکرد مطلوبی در مراقبت از ارزش های زیست محیطی تالاب ها نداشته"
و از معاون وقت محیط طبیعی و تنوع زیستی سازمان محیط زیست اجازه سخرانی خواستیم که خوشبختانه موافقت شد.
این سخنرانی توسط خانم نسرین دخت خطیبی در حضور آقای "بلاسکو" دبیر کنوانسیون رامسر و همچنین سایر مدیرکل های ادارات محیط زیست سراسر کشور که به این اجلاس آمده بودند، خوانده شد که همزمان نیز برای آقای بلاسکو ترجمه می شد. گفتنی است خانم ابتکار رئیس سازمان محیط زیست به این جلسه نیامد.
پس از اتمام سخنرانی، برخی مدیرکل ها ی استان ها چنان بر آشفته شدند که درست بعد از سخرانی خانم خطیبی به آقای مهندس انوشیروان نجفی معاون وقت محیط طبیعی و تنوع زیستی سازمان محیط زیست و در حضور آقای بلاسکو بسیار بی ادبانه پرخاش کردند و گفتند که برای چی اینها را!!! به اینجا راه داده اید که آبروی سازمان حفاظت محیط زیست را ببرند!!!، دعوا بسیار بالا گرفت.
البته آقای مهندس نجفی و چند تن از اساتید و کارشناسانی که در این اجلاس شرکت داشتند، جواب این بی ادبان را تا حدودی دادند، ولی در طول دو روز اجلاس، صحبت بر سر راه دادن و یا راه ندادن تشکل ها موضوع بحث بین مدیر کل.استان ها بود!!! بجای تمرکز بر مسئله راه زنی در تالاب بین المللی انزلی!!! و یا مشکلات دیگر تالاب های کشور!!!
ادامه 👇👇
ادامه بررسی #ناحیه_یک
-مناطق حفاظت شده تالابی
#دریای_خزر
#منطقه6_7_8و9 پناهگاههای حیات وحش #سُرخانگُل، #سِلکه، #چُوکام و منطقه حفاظت شده #سیاه_کِشیم -در تالاب بین المللی #انزلی
#بخش_نهم
#قسمت_دوم :
#ادامه_حفاظتی_که_انجام_نشد
◄ #تالاب_کُشی
#مدیریت_هدایت_فاضلاب_و_رسوب_و_خشک_کردن_تالاب
تالاب بین المللی انزلی چون دیگر تالاب های کشور بیش از سه دهه است که از سوی مسئولین بی مسئولیت تبدیل به مخزنی شده است برای هدایت سمی ترین فاضلاب های صنعتی، کشاورزی و خانگی، به گونه ای که در سال 1391 اعلام شد که سالانه بیش از 32 میلیون مترمکعب فاضلاب خانگی
* شهرستان های
- رشت
- انزلی
- صومعه سرا
- فومن و
- ماسال
وارد این تالاب بین المللی می شود و مسئولین در تمام دولت های روی کار آمده تنها وعده و عید به مردم دادند و این در حالی بود که در همین سالها بالا ترین درآمدهای نفتی از آغاز صادرات نفت در ایران نصیب مسئولین شده بود که یک مورد رسانه ای شد ه آن در دولت دهم بالغ بر هشصد میلیارد دلار بوده است!!! و در سالهای اخیر نیز تحریم ها را بهانه کردند برای توجیهه به تاخیر افتادن تصفیه خانه های فاضلاب های صنعتی، کشاورزی و خانگی این منطقه.!!!
این آلوده سازی های هولناک تالاب بین المللی انزلی تاکنون ضربات غیرقابل جبرانی به سلامت و معیشت مردم وارد کرده است، صید ماهی های سمی از این تالاب و توزیع بدون کنترل آن همچنان ادامه دارد و هزینه سنگین این بی مسئولیتی مسئولین را مردم با جان و مال خود پر داخت کرده و می کنند!!! گفتنی است بارها این موارد از سوی تشکل های زیست محیطی و مردم محلی به اشکال مختلف مورد اعتراض قرار گرفته است؛ ولی کوچکترین تاثیری بر روند برنامه ریزی های توسعه تخریب و آلوده سازی های دولت ها نداشته است وحتی گاهی از این اعتراض ها برآشفته هم شده اند.
به عنوان مثال در 18 بهمن 1378 به مناسبت بیست و نهمین سالگرد کنوانسیون رامسر اجلاسی در رامسر برپا شده بود، دو نفر از تهیه کنندگان این گزارش، نسرین دخت خطیبی و فرشته موثق نژاد به علاوه خانم محسنی که از انزلی به ما پیوسته بود، در قالب تشکل زیست محیطی دیگری(جمعیت زنان مبارزه با آلودگی محیط زیست)، در آن اجلاس شرکت کردیم. در ورود به رامسر پس از آنکه مطلع شدیم که آقای "بلاسکو" دبیر کنوانسیون رامسر و خانم ابتکار ریس سازمان حفاظت محیط زیست قرار است در این اجلاس شرکت کنند. شبانه مطلبی تهیه کردیم تحت عنوان:
" سازمان حفاظت محیط زیست عملکرد مطلوبی در مراقبت از ارزش های زیست محیطی تالاب ها نداشته"
و از معاون وقت محیط طبیعی و تنوع زیستی سازمان محیط زیست اجازه سخرانی خواستیم که خوشبختانه موافقت شد.
این سخنرانی توسط خانم نسرین دخت خطیبی در حضور آقای "بلاسکو" دبیر کنوانسیون رامسر و همچنین سایر مدیرکل های ادارات محیط زیست سراسر کشور که به این اجلاس آمده بودند، خوانده شد که همزمان نیز برای آقای بلاسکو ترجمه می شد. گفتنی است خانم ابتکار رئیس سازمان محیط زیست به این جلسه نیامد.
پس از اتمام سخنرانی، برخی مدیرکل ها ی استان ها چنان بر آشفته شدند که درست بعد از سخرانی خانم خطیبی به آقای مهندس انوشیروان نجفی معاون وقت محیط طبیعی و تنوع زیستی سازمان محیط زیست و در حضور آقای بلاسکو بسیار بی ادبانه پرخاش کردند و گفتند که برای چی اینها را!!! به اینجا راه داده اید که آبروی سازمان حفاظت محیط زیست را ببرند!!!، دعوا بسیار بالا گرفت.
البته آقای مهندس نجفی و چند تن از اساتید و کارشناسانی که در این اجلاس شرکت داشتند، جواب این بی ادبان را تا حدودی دادند، ولی در طول دو روز اجلاس، صحبت بر سر راه دادن و یا راه ندادن تشکل ها موضوع بحث بین مدیر کل.استان ها بود!!! بجای تمرکز بر مسئله راه زنی در تالاب بین المللی انزلی!!! و یا مشکلات دیگر تالاب های کشور!!!
ادامه 👇👇
Telegram
attach📎
Forwarded from Attach Master
🆘 “ #فیک_نیوز ” #دقیقاً_چیست؟ #و_چگونه_آنرا_شناسایی_کنیم؟
✍ جیمز تیتکامب، جیمز کارسون
ترجمه: جویا آروین
#قسمت_اول 👇
دو سال پیش از این، «فیک نیوز» (یا «دروغپراکنی») اصطلاح پرکاربردی نبود اما اکنون یکی از بزرگترین تهدیدها برای دمکراسی، بحث آزاد و نظم غربی شمرده میشود. دونالد ترامپ به این اصطلاح بسیار علاقه دارد و واژهنامهی کالینز نیز آن را بهعنوان «واژهی سال» برای سال ۲۰۱۷ برگزید.
فیک نیوز به تنشهایی میان ملتها انجامیده است و ممکن است باعث شود مقرراتی برای شبکههای اجتماعی وضع شود. با این همه در این باره که فیک نیوز چیست و در موردِ آن چه باید کرد هیچ توافقی وجود ندارد. برخی از آنچه در این زمینه نیاز دارید بدانید در این نوشته آمده است.
◀️ #سرچشمههای_فیک_نیوز
هزاران سال است که حکومتها و قدرتمندان اطلاعات را چون جنگافزاری به کار میگیرند تا برای خود حمایت کسب کنند و از مخالفتها بکاهند. مشهور است که اکتاوین، نخستین امپراتو روم، در واپسین جنگ در جمهوری روم، کارزاری از اخبار جعلی به راه انداخت تا بر مارکوس آنتونیوس پیروز شود. پس از آن هم نامش را به آگوستوس تغییر داد و خود را چون شخصی خوشایند و شاداب پرآوازه کرد که تا زمان پیری هم هنوز از این آوازه بهره میبرد.
در سدهی بیستم شکلهای جدید ارتباط جمعی باعث شد قدرت تبلیغات و اقناع بهویژه در زمانهای جنگ و در رژیمهای فاشیست افزایش یابد. این نوع از تبلیغات عموماً از سوی حکومتها حمایت و کنترل میشد، اما ستیزهای ایدئولوژیک که کمرنگ شدند این نوع تبلیغات نیز رنگ باخت. همچنین مردم وقتی با وسایل ارتباط جمعی بیشتر خو گرفتند قادر شدند بهآسانی آنها را رمزگشایی کنند و بفهمند که چه در پشت آنها هست.
◀️ #اینترنت_و شبکههای_اجتماعی #چگونه_چیزها_را_تغییر_میدهند؟
زمانی که اینترنت نبود توزیع اطلاعات بسیار گرانتر تمام میشد، اعتمادسازی سالها زمان میبرد، و اخبار و رسانه تعریفهای سادهای داشتند، و به همین دلایل قاعدهمند کردن کار آسانتری بود.
اما با پیدایش رسانههای جمعی بسیاری از سدهایی که نمیگذاشت فیک نیوز جوامع دمکراتیک را درنوردد شکسته شد. بهطور خاص پیدایش رسانههای جمعی به هر شخصی این قدرت را داد که به تولید و انتشار اطلاعات بپردازد و این امکان بهویژه برای کسانی فراهم شد که بیشتر از همه با نحوهی کار شبکههای اجتماعی آشنایی دارند.
فیسبوک و توییتر مردم را قادر کردند در مقیاس گستردهتری نسبت به قبل به تبادل اطلاعات بپردازند، و پلتفرمهایی چون وردپرس به هر کسی اجازه داد بهآسانی وبسایتی زنده و فعال برای خود دست و پا کند. خلاصه کنیم، با پیدایش رسانههای جمعی موانعی که پیشتر در مقابل تولید فیک نیوز بود برداشته شد.
◀️ #تأثیر_روسیه، #انتخابات۲۰۱۶در_آمریکا_و_ترامپ
ترامپ در هژدهم ژانویه برندگان «جایزهی فیک نیوز» را − که بارها دربارهاش توئیت کرده بود −اعلام کرد و با این کار حملهاش بر شماری از رسانههای اصلی در آمریکا را تشدید کرد. رئیسجمهوری جمهوریخواه و گستاخ از طریق رسانهی مورد علاقهاش توییتر به ده رسانه نشان افتخار فیک نیوز داد.
به هر حال، فریبکاری و دروغ از همان آغاز پیدایش اینترنت با آن همراه بوده است اما فقط در دو سال گذشته است که کارزارهای سازمانیافته و سیستمیک برای تولید اخبار دروغ، که اغلب با حکومتها در پیوند بودهاند، ظهور یافته و تأثیر این امر بر دمکراسی و جامعه با باریکبینی بررسی شده است.
پارسال انتخابات آمریکا زمینهای برای تولید فیک نیوز پدید آورد. برخی دانلد ترامپ را بهدلیل گفتار نامعمول و خلاف جریانش و بهخاطر بیاعتمادیش به رسانههای جریان اصلی (Mainstream media) ستودند. دیگران نیز دو-قطبی شدنِ جامعه را نکوهش کردند چون باعث شد خوانندگان بیشتر خبرهایی را باور و همرسانی کنند که با باورهایشان همخوانی دارند.
برخی حکومتها برای تولید محتوا و اطلاعات ساختگی به سود خود بر روی اینترنت هزینه میکنند. نمودار زیر که از سوی «بنیاد خانهی آزادی» منتشر شده است نشان میدهد که شمار کشورهایی که در آنها حکومتها برای تولید اطلاعات جعلی هزینه کردهاند از ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۷ افزایش یافته است.
#ادامه_مطلب در #قسمت_دوم 👈
✍ جیمز تیتکامب، جیمز کارسون
ترجمه: جویا آروین
#قسمت_اول 👇
دو سال پیش از این، «فیک نیوز» (یا «دروغپراکنی») اصطلاح پرکاربردی نبود اما اکنون یکی از بزرگترین تهدیدها برای دمکراسی، بحث آزاد و نظم غربی شمرده میشود. دونالد ترامپ به این اصطلاح بسیار علاقه دارد و واژهنامهی کالینز نیز آن را بهعنوان «واژهی سال» برای سال ۲۰۱۷ برگزید.
فیک نیوز به تنشهایی میان ملتها انجامیده است و ممکن است باعث شود مقرراتی برای شبکههای اجتماعی وضع شود. با این همه در این باره که فیک نیوز چیست و در موردِ آن چه باید کرد هیچ توافقی وجود ندارد. برخی از آنچه در این زمینه نیاز دارید بدانید در این نوشته آمده است.
◀️ #سرچشمههای_فیک_نیوز
هزاران سال است که حکومتها و قدرتمندان اطلاعات را چون جنگافزاری به کار میگیرند تا برای خود حمایت کسب کنند و از مخالفتها بکاهند. مشهور است که اکتاوین، نخستین امپراتو روم، در واپسین جنگ در جمهوری روم، کارزاری از اخبار جعلی به راه انداخت تا بر مارکوس آنتونیوس پیروز شود. پس از آن هم نامش را به آگوستوس تغییر داد و خود را چون شخصی خوشایند و شاداب پرآوازه کرد که تا زمان پیری هم هنوز از این آوازه بهره میبرد.
در سدهی بیستم شکلهای جدید ارتباط جمعی باعث شد قدرت تبلیغات و اقناع بهویژه در زمانهای جنگ و در رژیمهای فاشیست افزایش یابد. این نوع از تبلیغات عموماً از سوی حکومتها حمایت و کنترل میشد، اما ستیزهای ایدئولوژیک که کمرنگ شدند این نوع تبلیغات نیز رنگ باخت. همچنین مردم وقتی با وسایل ارتباط جمعی بیشتر خو گرفتند قادر شدند بهآسانی آنها را رمزگشایی کنند و بفهمند که چه در پشت آنها هست.
◀️ #اینترنت_و شبکههای_اجتماعی #چگونه_چیزها_را_تغییر_میدهند؟
زمانی که اینترنت نبود توزیع اطلاعات بسیار گرانتر تمام میشد، اعتمادسازی سالها زمان میبرد، و اخبار و رسانه تعریفهای سادهای داشتند، و به همین دلایل قاعدهمند کردن کار آسانتری بود.
اما با پیدایش رسانههای جمعی بسیاری از سدهایی که نمیگذاشت فیک نیوز جوامع دمکراتیک را درنوردد شکسته شد. بهطور خاص پیدایش رسانههای جمعی به هر شخصی این قدرت را داد که به تولید و انتشار اطلاعات بپردازد و این امکان بهویژه برای کسانی فراهم شد که بیشتر از همه با نحوهی کار شبکههای اجتماعی آشنایی دارند.
فیسبوک و توییتر مردم را قادر کردند در مقیاس گستردهتری نسبت به قبل به تبادل اطلاعات بپردازند، و پلتفرمهایی چون وردپرس به هر کسی اجازه داد بهآسانی وبسایتی زنده و فعال برای خود دست و پا کند. خلاصه کنیم، با پیدایش رسانههای جمعی موانعی که پیشتر در مقابل تولید فیک نیوز بود برداشته شد.
◀️ #تأثیر_روسیه، #انتخابات۲۰۱۶در_آمریکا_و_ترامپ
ترامپ در هژدهم ژانویه برندگان «جایزهی فیک نیوز» را − که بارها دربارهاش توئیت کرده بود −اعلام کرد و با این کار حملهاش بر شماری از رسانههای اصلی در آمریکا را تشدید کرد. رئیسجمهوری جمهوریخواه و گستاخ از طریق رسانهی مورد علاقهاش توییتر به ده رسانه نشان افتخار فیک نیوز داد.
به هر حال، فریبکاری و دروغ از همان آغاز پیدایش اینترنت با آن همراه بوده است اما فقط در دو سال گذشته است که کارزارهای سازمانیافته و سیستمیک برای تولید اخبار دروغ، که اغلب با حکومتها در پیوند بودهاند، ظهور یافته و تأثیر این امر بر دمکراسی و جامعه با باریکبینی بررسی شده است.
پارسال انتخابات آمریکا زمینهای برای تولید فیک نیوز پدید آورد. برخی دانلد ترامپ را بهدلیل گفتار نامعمول و خلاف جریانش و بهخاطر بیاعتمادیش به رسانههای جریان اصلی (Mainstream media) ستودند. دیگران نیز دو-قطبی شدنِ جامعه را نکوهش کردند چون باعث شد خوانندگان بیشتر خبرهایی را باور و همرسانی کنند که با باورهایشان همخوانی دارند.
برخی حکومتها برای تولید محتوا و اطلاعات ساختگی به سود خود بر روی اینترنت هزینه میکنند. نمودار زیر که از سوی «بنیاد خانهی آزادی» منتشر شده است نشان میدهد که شمار کشورهایی که در آنها حکومتها برای تولید اطلاعات جعلی هزینه کردهاند از ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۷ افزایش یافته است.
#ادامه_مطلب در #قسمت_دوم 👈
Telegram
📎
Forwarded from پیوند نگار
⭕️ #فیک_نیوز_دقیقاً_چیست؟ #و_چگونه_آن_را_شناسایی_کنیم؟
✍جیمز تیتکامب، جیمز کارسون
ترجمه: جویا آروین
#قسمت_دوم.
#تأثیر_روسیه_انتخابات۲۰۱۶در_آمریکا و #ترامپ
#حباب_فیلترها
پیدایش رسانههای اجتماعی هم خودش یک عامل اصلی در این زمینه بود. تارنماهایی چون فیسبوک متهم هستند که باعث میشوند #حباب_فیلترها (filter bubble) پدید آید، یعنی به افراد فقط چیزهایی نشان داده شود که میپسندند یا موافق نظر آنان است و آن چیزهایی که نمیپسندند و یا مخالف نظرشان است از آنان پنهان میماند.
حباب فیلتر اصطلاحاً به شکلی از فیلتر شدن محتوا گفته میشود که معمولاً در شبکههای اجتماعی روی میدهد. سازوکار این نوع فیلتر شدن به این صورت است اجازه نمیدهد دیدگاههای مخالف دیدگاه ما به ما برسد، بلکه باعث میشود ما در حصار اندیشهها و دیدگاههای مشابه خودمان گرفتار شویم.
منتقدان فیسبوک و توییتر معتقداند که این تارنماها به این هدف ساخته شدهاند که اطلاعات جعلی منتشر کنند و دایرهی گسترش خبرهای جعلی وابسته است به اینکه بتواند به شکل ویروسی انتشار یابد و این اغلب بیش از آنکه به راست بودن خبر بستگی داشته باشد به احساسات و واکنشهای عاطفی بستگی دارد.
سرخطهای خبری مثل «پاپ از ترامپ حمایت کرد»، «هیلاری به داعش سلاح فروخته است»، «مأمور افبیآی که در فاش شدن ماجرای ایمیلهای هیلاری مظنون بود کشته شد» در هنگام انتخابات بهطور ویروسی بر روی فیسبوک منتشر شد و انبوهی از همرسانیها را پدید آورند.
اما #فیک_نیوز_محدود_به_آمریکا_نیست.
بر طبق پژوهشی که بنیاد خانهی آزادی انجام داده، در سال ۲۰۱۷، ۳۰ حکومت به نظرسازان پول دادهاند تا تبلیغات آنلاین را برایشان ارتقا دهند. نمودار زیر این مطلب را نشان میدهد.
#فیک_نیوز_دقیقاً_چیست؟
وقتی میخواهیم دربارهی فیک نیوز کاری بکنیم یکی با این مشکل روبهرو خواهیم شد که فیک نیوز در شکلهای گوناگون و از سوی عاملهای گوناگون و با انگیزههای گوناگون منتشر میشود.
در زیر چند تا از این شکلها و عاملها و انگیزهها را بازگو میکنیم:
#محتوای_احساسی_با انگیزهی_تجاری:
خبرهایی که انگیزهی ایدئولوژیک ندارند اما اغلب هیچ مبنایی در واقعیت ندارند.
هدف اصلی این نوع از فیک نیوز این است که ترافیک شبکه را بالا برده و در نتیجه درآمد تبلیغاتی کسب کنند.
برای مثال بیشترِ وبسایتهایی که خودبهخود بالا میآیند (pop-up) در این دسته جای میگیرند.
#اطلاعات_جعلی_که_از_سوی_حکومتها_پشتیبانی_میشوند:
در اینجا هدف درآمد نیست، بلکه تأثیرگذاری است.
مراکزی مثلاً در روسیه یا دیگر کشورها ممکن است در سطح داخلی یا بینالمللی به تولید محتوا بپردازند تا بر افکار عمومی تأثیر بگذارند و یا چنددستگی پدید آورند و یا این توهم را ایجاد کنند که از یک کاندید یا دیدگاه خاص پشتیبانی میکنند.
خبرهای جعلی ممکن است با خبرهای راست و احساسبرانگیز آمیخته شوند.
#وبسایتهای_بسیار_جانبدار:
این وبسایتها میتوانند واقعیت را با ظن و گمان در هم آمیزند و آشکارا از یک دیدگاه یا حزب سیاسی دفاع میکنند و اغلب خود را جایگزینی برای رسانههای جریان اصلی معرفی میکنند.
#شبکههای_اجتماعی:
دستههای روباتهای توییتری که تصویرهای ناروشن یا گمراه کننده منتشر میکنند، تبلیغاتی که با حمایت مالی، مثلاً از سوی سازمان اطلاعات روسیه، بر روی فیسبوک منتشر میشوند، ویدئوهایی که در یوتیوب منتشر میشود و رخدادهای تروریستی را شوخی قلمداد میکند—اینها همه بخشی از شبکههای اجتماعی هستند.
#هجو_یا_طنز:
مطالب غیرجدی و فکاهی که بر روی اینترنت منتشر میشوند—برای مثال، وبسایتهای چون The Onion و Daily Mash –ممکن است فیک نیوز عرضه کنند.
بر اینها باید افزود خبرهایی که از سوی رسانههای اصلی منتشر میشوند و فریبآمیز یا دروغ هستند اما با خوشنیتی انتشار مییابند.
و البته هستند کسانی چون دونالد ترامپ که همواره خبرگزاریهایی چون سیانان و نیویورک تایمز را فیک نیوز میدانند. همچنین در دولت او بود که اصطلاح « #واقعیتهای_جایگزین » وضع شد وقتی شواهدی از حضور کمجمعیت مردم در مراسم آغاز به کار او نشان داده شد.
پاسخ و واکنش به فیک نیوز بهدلیل تعریفها و انگیزههای گوناگونی که دارد بهغایت دشوار است.
میتوان از راه محدود کردن تبلیغات با برخی از انواع فیک نیوز، برای مثال فیک نیوز با انگیزهی تجاری، مقابله کرد.
اما با این کار نمیتوان با کارزارهایی که برای اطلاعات جعلی بر پا شدهاند مقابله کرد.
فیسبوک هشدارهایی برای احتمال فیک نیوز بودن راهاندازی کرده است، ولی این کار چندان کمکی به ما نمیکند که با محتوایی که بر روی خود این سایت هست مقابله کنیم.
طبق گزارش خانهی آزادی، جدول زیر ۳۰ کشوری را نشان میدهد که در آنها حکومت برای تولید محتوا به سود خود بر روی اینترنت هزینه میکند👇
ادامهدر قسمت سوم👈
✍جیمز تیتکامب، جیمز کارسون
ترجمه: جویا آروین
#قسمت_دوم.
#تأثیر_روسیه_انتخابات۲۰۱۶در_آمریکا و #ترامپ
#حباب_فیلترها
پیدایش رسانههای اجتماعی هم خودش یک عامل اصلی در این زمینه بود. تارنماهایی چون فیسبوک متهم هستند که باعث میشوند #حباب_فیلترها (filter bubble) پدید آید، یعنی به افراد فقط چیزهایی نشان داده شود که میپسندند یا موافق نظر آنان است و آن چیزهایی که نمیپسندند و یا مخالف نظرشان است از آنان پنهان میماند.
حباب فیلتر اصطلاحاً به شکلی از فیلتر شدن محتوا گفته میشود که معمولاً در شبکههای اجتماعی روی میدهد. سازوکار این نوع فیلتر شدن به این صورت است اجازه نمیدهد دیدگاههای مخالف دیدگاه ما به ما برسد، بلکه باعث میشود ما در حصار اندیشهها و دیدگاههای مشابه خودمان گرفتار شویم.
منتقدان فیسبوک و توییتر معتقداند که این تارنماها به این هدف ساخته شدهاند که اطلاعات جعلی منتشر کنند و دایرهی گسترش خبرهای جعلی وابسته است به اینکه بتواند به شکل ویروسی انتشار یابد و این اغلب بیش از آنکه به راست بودن خبر بستگی داشته باشد به احساسات و واکنشهای عاطفی بستگی دارد.
سرخطهای خبری مثل «پاپ از ترامپ حمایت کرد»، «هیلاری به داعش سلاح فروخته است»، «مأمور افبیآی که در فاش شدن ماجرای ایمیلهای هیلاری مظنون بود کشته شد» در هنگام انتخابات بهطور ویروسی بر روی فیسبوک منتشر شد و انبوهی از همرسانیها را پدید آورند.
اما #فیک_نیوز_محدود_به_آمریکا_نیست.
بر طبق پژوهشی که بنیاد خانهی آزادی انجام داده، در سال ۲۰۱۷، ۳۰ حکومت به نظرسازان پول دادهاند تا تبلیغات آنلاین را برایشان ارتقا دهند. نمودار زیر این مطلب را نشان میدهد.
#فیک_نیوز_دقیقاً_چیست؟
وقتی میخواهیم دربارهی فیک نیوز کاری بکنیم یکی با این مشکل روبهرو خواهیم شد که فیک نیوز در شکلهای گوناگون و از سوی عاملهای گوناگون و با انگیزههای گوناگون منتشر میشود.
در زیر چند تا از این شکلها و عاملها و انگیزهها را بازگو میکنیم:
#محتوای_احساسی_با انگیزهی_تجاری:
خبرهایی که انگیزهی ایدئولوژیک ندارند اما اغلب هیچ مبنایی در واقعیت ندارند.
هدف اصلی این نوع از فیک نیوز این است که ترافیک شبکه را بالا برده و در نتیجه درآمد تبلیغاتی کسب کنند.
برای مثال بیشترِ وبسایتهایی که خودبهخود بالا میآیند (pop-up) در این دسته جای میگیرند.
#اطلاعات_جعلی_که_از_سوی_حکومتها_پشتیبانی_میشوند:
در اینجا هدف درآمد نیست، بلکه تأثیرگذاری است.
مراکزی مثلاً در روسیه یا دیگر کشورها ممکن است در سطح داخلی یا بینالمللی به تولید محتوا بپردازند تا بر افکار عمومی تأثیر بگذارند و یا چنددستگی پدید آورند و یا این توهم را ایجاد کنند که از یک کاندید یا دیدگاه خاص پشتیبانی میکنند.
خبرهای جعلی ممکن است با خبرهای راست و احساسبرانگیز آمیخته شوند.
#وبسایتهای_بسیار_جانبدار:
این وبسایتها میتوانند واقعیت را با ظن و گمان در هم آمیزند و آشکارا از یک دیدگاه یا حزب سیاسی دفاع میکنند و اغلب خود را جایگزینی برای رسانههای جریان اصلی معرفی میکنند.
#شبکههای_اجتماعی:
دستههای روباتهای توییتری که تصویرهای ناروشن یا گمراه کننده منتشر میکنند، تبلیغاتی که با حمایت مالی، مثلاً از سوی سازمان اطلاعات روسیه، بر روی فیسبوک منتشر میشوند، ویدئوهایی که در یوتیوب منتشر میشود و رخدادهای تروریستی را شوخی قلمداد میکند—اینها همه بخشی از شبکههای اجتماعی هستند.
#هجو_یا_طنز:
مطالب غیرجدی و فکاهی که بر روی اینترنت منتشر میشوند—برای مثال، وبسایتهای چون The Onion و Daily Mash –ممکن است فیک نیوز عرضه کنند.
بر اینها باید افزود خبرهایی که از سوی رسانههای اصلی منتشر میشوند و فریبآمیز یا دروغ هستند اما با خوشنیتی انتشار مییابند.
و البته هستند کسانی چون دونالد ترامپ که همواره خبرگزاریهایی چون سیانان و نیویورک تایمز را فیک نیوز میدانند. همچنین در دولت او بود که اصطلاح « #واقعیتهای_جایگزین » وضع شد وقتی شواهدی از حضور کمجمعیت مردم در مراسم آغاز به کار او نشان داده شد.
پاسخ و واکنش به فیک نیوز بهدلیل تعریفها و انگیزههای گوناگونی که دارد بهغایت دشوار است.
میتوان از راه محدود کردن تبلیغات با برخی از انواع فیک نیوز، برای مثال فیک نیوز با انگیزهی تجاری، مقابله کرد.
اما با این کار نمیتوان با کارزارهایی که برای اطلاعات جعلی بر پا شدهاند مقابله کرد.
فیسبوک هشدارهایی برای احتمال فیک نیوز بودن راهاندازی کرده است، ولی این کار چندان کمکی به ما نمیکند که با محتوایی که بر روی خود این سایت هست مقابله کنیم.
طبق گزارش خانهی آزادی، جدول زیر ۳۰ کشوری را نشان میدهد که در آنها حکومت برای تولید محتوا به سود خود بر روی اینترنت هزینه میکند👇
ادامهدر قسمت سوم👈
Telegram
attach📎
Forwarded from پیوند نگار
✍ #منطق_مقایسه_دوره_های_مختلف
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ قبل و بعد از ٥٧
1⃣ قسمت اول 🔽
در کانال تلگرامی #ایران_تایمز نوشته شده است :
⭕️ ۵۵ درصد خانوارهای ایرانی زیر خط فقر هستند
سیدناصر موسوی لارگانی، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس گفت:
🔹 خانوارهایی که زیر 2میلیون و 500 هزار تومان درآمد دارند زیر خط فقر هستند و با این احتساب حدود 40 درصد خانواده های ایرانی زیر خط فقر هستند.
🔹 اما اگر مرکز پژوهش ها اعلام کرده که خانواده ها با درآمد کمتر از 3 میلیون و 400 هزار تومان درآمد زیر این خط هستند ، یعنی حدود 55 درصد خانوارها کمتر این رقم درآمد دارند.
🔹 تعداد زیادی از خانواده های ایرانی با یارانه زندگی کرده و یا از طریق کمک های مستمری سازمان بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی (ره) امرار معاش می کنند.
🔹 بسیاری از افراد می گویند قبل از انقلاب ارزانی بوده و قیمت اجناس پایین بود، اما باید به این نکته نیز توجه داشت که در آن زمان قدرت خرید مردم نیز کم بود.
🔹 اگر بخواهیم سطح زندگی های کنونی را با قبل از انقلاب مقایسه کنیم حتی فقیرترین افراد جامعه نیز درآمدشان نسبت به پیش از انقلاب بیشتر شده است.
🔹 در حال حاضر پدر و پسر حاضر نیستند در دو طبقه مجزا از یکدیگر در یک ساختمان زندگی کنند و میگویند که نمی توانیم کنار هم زندگی کنیم، بنابراین با بالارفتن توقعات موضوع خط فقر نیز تغییر کرده است.
iran times
در مطلب فوق سعی شده است با مقایسه شرایط اقتصادی موجود با شرایط اقتصادی دوره قبل از انقلاب، نوعی توجیه ایجاد کرده و چنان نشان دهد که نسبت به قبل شرایط بهتر شده است و ان را برای مردم قابل تحمل نموده، و مهم تر اینکه مانع رجوع افکار عمومی جامعه به از دست رفته های قبل از انقلاب شد .
هرچند این ادعا را هرکسی که هر دو دوره را مشاهده و تجربه کرده است باور نمی کند، و بهمین دلیل است که امروز دوره قبل از انقلاب تبدیل به یک رویای از دست رفته تبدیل شده، و همگان حسرت آن را می خورند، و همین امر باعث شده است که حکومتیان بعد از چهل سال، مجبور شوند تا به نقد دوره قبل از خود پرداخته، و با بیان این موارد از انقلابی دفاع کنند که امروز جوانان از قول نسل انقلابی قبل از خود، شعار میدهند: " ما انقلاب کردیم چه اشتباه کردیم " و به این نسل پاسخ دهند.
در واقع همین اجبار به پاسخ گویی، خود نشان آشکار بر برتری دوره قبل نسبت به دوره فعلی که محصول چهل سال حکمرانی بلامنارع است ...
2⃣ ادامه در #قسمت_دوم 🔽
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ قبل و بعد از ٥٧
1⃣ قسمت اول 🔽
در کانال تلگرامی #ایران_تایمز نوشته شده است :
⭕️ ۵۵ درصد خانوارهای ایرانی زیر خط فقر هستند
سیدناصر موسوی لارگانی، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس گفت:
🔹 خانوارهایی که زیر 2میلیون و 500 هزار تومان درآمد دارند زیر خط فقر هستند و با این احتساب حدود 40 درصد خانواده های ایرانی زیر خط فقر هستند.
🔹 اما اگر مرکز پژوهش ها اعلام کرده که خانواده ها با درآمد کمتر از 3 میلیون و 400 هزار تومان درآمد زیر این خط هستند ، یعنی حدود 55 درصد خانوارها کمتر این رقم درآمد دارند.
🔹 تعداد زیادی از خانواده های ایرانی با یارانه زندگی کرده و یا از طریق کمک های مستمری سازمان بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی (ره) امرار معاش می کنند.
🔹 بسیاری از افراد می گویند قبل از انقلاب ارزانی بوده و قیمت اجناس پایین بود، اما باید به این نکته نیز توجه داشت که در آن زمان قدرت خرید مردم نیز کم بود.
🔹 اگر بخواهیم سطح زندگی های کنونی را با قبل از انقلاب مقایسه کنیم حتی فقیرترین افراد جامعه نیز درآمدشان نسبت به پیش از انقلاب بیشتر شده است.
🔹 در حال حاضر پدر و پسر حاضر نیستند در دو طبقه مجزا از یکدیگر در یک ساختمان زندگی کنند و میگویند که نمی توانیم کنار هم زندگی کنیم، بنابراین با بالارفتن توقعات موضوع خط فقر نیز تغییر کرده است.
iran times
در مطلب فوق سعی شده است با مقایسه شرایط اقتصادی موجود با شرایط اقتصادی دوره قبل از انقلاب، نوعی توجیه ایجاد کرده و چنان نشان دهد که نسبت به قبل شرایط بهتر شده است و ان را برای مردم قابل تحمل نموده، و مهم تر اینکه مانع رجوع افکار عمومی جامعه به از دست رفته های قبل از انقلاب شد .
هرچند این ادعا را هرکسی که هر دو دوره را مشاهده و تجربه کرده است باور نمی کند، و بهمین دلیل است که امروز دوره قبل از انقلاب تبدیل به یک رویای از دست رفته تبدیل شده، و همگان حسرت آن را می خورند، و همین امر باعث شده است که حکومتیان بعد از چهل سال، مجبور شوند تا به نقد دوره قبل از خود پرداخته، و با بیان این موارد از انقلابی دفاع کنند که امروز جوانان از قول نسل انقلابی قبل از خود، شعار میدهند: " ما انقلاب کردیم چه اشتباه کردیم " و به این نسل پاسخ دهند.
در واقع همین اجبار به پاسخ گویی، خود نشان آشکار بر برتری دوره قبل نسبت به دوره فعلی که محصول چهل سال حکمرانی بلامنارع است ...
2⃣ ادامه در #قسمت_دوم 🔽
Telegram
attach📎
Forwarded from پیوند نگار
✍ #منطق_مقایسه_دوره_های_مختلف
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ قبل و بعد ار ٥٧
2⃣ #قسمت_دوم 🔽
#فاکتور_مناسب_قیاس ⬇️
با این حال سعی می کنیم تا زاویه مناسب قیاس را هم مشخص کنیم و نشان دهیم چرا قیاسی که انجام میشود نادرست و سطحی نگر و عوام فریبانه و پوپولیستی است .
از این نکته شروع کنیم که :
◀️ اینکه الان پدر و پسر در یک خانه زندگی نمی کنند دلیل بر توانمندی و قدرت خرید انسان امروزی نیست .
علت آن تغییرات ایحاد شده در سبک زندگی جهانی است .
آن زمان خانواده های گسترده رواج داشت و خانه ها بندرت کمتر از ٢٠٠ متر در شهرها و کمتر از ١٠٠٠ متر در روستاها بودند .
الان خانواده منفرد رایج شده و اکثر خانه ها در شهرها بصورت آپارتمانی حدود ٨٠ متری هستند و حتی خانه های ویلایی شهری هم عموما زیر ٢٠٠ متر هستند و در روستاها عموما حدود ٢٠٠ تا ٥٠٠ متر هستند .
در آن زمان اجاره نشینی بندرت وجود داشت.
الان آمار اجاره نشینی قابل توحه است .
ان موقع صنعتی بنام ساختمان سازی نبود و هرکس یک خانه برای خود می ساخت و همه اعضای یک خانواده گسترده در ساخت ان همکاری میکردند و گاه یک خانه را چندین نسل استفاده میکرد و افتخار بود فرزندی آتش و احاق و چراع خانه پدری را روشن نگهدارد . الان بندرت کسی می تواند اقدام به احداث خانه شخصی بکند و صنعت ساختمان سازی این خدمات را ارائه میکنند و فرزندان علاقه ایی به خانه پدری نداشته و بیشتر قیمت فروش آن و پول حاصل از ماترک اموال والدین ملاک بودا و اهمیت دارد . آن موقع اصل و نسب و اصالت و ریشه و نجابت خانوادها ملاک انتخاب در ازدواج بود امروز میزان میرات و ماترک قابل تصور که از خانواده خواهد رسید در انتخاب های ازدواج بیشتر ملاک قرار می گیرد .
ان موقع کودکان منشا ثروت و درآمد محسوب می شدند و عامل تولید بودند لذا هرچه بیشتر بود ارزش و اعتبار پدر بالا بود . الان هر فرزند از تولد تا مرگ مدر برای او هزینه تلقی می شوند و بعنوان باری بر روی دوش پدر بوده و در هنگام مرگ هم اولین طلبکار و ندعی آنها می باشند . پس طلبکار هرجه کمتر همانقدر بهتر تلقی می شود ...
از طرف دیکر میران رشد اقتصادی جهانی در پنج دهه گذشته شاید معادل بیشتر از چند قرن قبل بود
و بسیاری از نیازها که آن زمان با هزینه اندکی رفع می شد الان هزینه قابل توجهی طلب دارد .
مثلا آن زمان یک زایمان و تولد بچه هزینه چندانی نداشت در حالی که الان هزینه قابل توحهی دارد.
برای شستشوی بدن صابونهای محلی و اغلبارزان قیمت استفاده میشد، امروز باید شامپوهایی با قیمتهای قابل توجه خریداری کرد.
همچنین فقر را معمولا برآورده نشدن نیازهای اساسی بشر به حد کفایت تعریف کرده اند:
«تغذیه ، سرپناه، سلا متی».
در نهایت اقتصاددانان شاخص میزان درآمد افراد یا خانواده ها را برای تعریف فقر عنوان کرده اند.
البته باید ذکر کرد مفهوم فقر به طور سنتی به ناکافی بودن درآمد اطلا ق می شود و با معیار خط فقر می توان به یک تعریف کلی از فقر اقتصادی دست یافت. به طوری که افراد و خانواده هایی که بالا ی خط فقر باشند غیر فقیر و افراد زیر خط فقر فقیر خوانده می شوند.
لذا باید آشکار می شود مقایسه دو دوره زمانی، بدون توجه به تفاوتهای کلی و فاکتورهای تعیین و تبیین کننده تفاوتها، نتیجه درستی ارائه نمی کند .
قدرت خرید خانوار، با توجه به نیازها و سبد کالایی مورد نیاز، و میزان درآمد انها تعیین میشود .
اقتصاد دانها فقر را معمولا برآورده نشدن نیازهای اساسی بشر به حد کفایت تعریف کرده اند: نیازهای متعارف و فیزیکی مانند:
«تغذیه ، سرپناه، سلامتی».
همچنین میزان درآمد افراد یا خانواده ها را.شاخصی تعیین کننده برای تعریف فقر عنوان کرده اند.
در واقع مفهوم سنتی فقر به ناکافی بودن درآمد اطلا ق می شود و با معیار خط فقر، فقر اقتصادی تعریف می شود.
به طوری که افراد و خانواده هایی که بالا ی خط فقر باشند غیر فقیر و افراد زیر خط فقر فقیر خوانده می شوند.
طبق تعاریف فوق دو فاکتور درامد و نیازها تعیبن کننده فقر هستند . آشکار هست که سبد کالایی مورد نیاز دوره های مختلف متفاوت و همچنین روش حصول انها هم.متفاوت هست و هر کدام از انها متناسب با شرایط و اوضاع و وضعیت و سبک زندگی علایق و توقعات عرفی جهانی و معقول و متطقی مردمان زمان خودش هست که در عین تفاوتهای عیتی در همه دوره ها هم مشترک هست . یعنی این نیازها مشترک و متفاوت هست و همچنین سبک زندکی و سطح توقعات همواره بعتوتن فاکتوری موحود ولی در دوره های مختلف در سطوح مختلف قرار دارند و هر دوره را باید برای خود در نظر گرفت .
3⃣ ادامه در #قسمت_سوم🔽
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ قبل و بعد ار ٥٧
2⃣ #قسمت_دوم 🔽
#فاکتور_مناسب_قیاس ⬇️
با این حال سعی می کنیم تا زاویه مناسب قیاس را هم مشخص کنیم و نشان دهیم چرا قیاسی که انجام میشود نادرست و سطحی نگر و عوام فریبانه و پوپولیستی است .
از این نکته شروع کنیم که :
◀️ اینکه الان پدر و پسر در یک خانه زندگی نمی کنند دلیل بر توانمندی و قدرت خرید انسان امروزی نیست .
علت آن تغییرات ایحاد شده در سبک زندگی جهانی است .
آن زمان خانواده های گسترده رواج داشت و خانه ها بندرت کمتر از ٢٠٠ متر در شهرها و کمتر از ١٠٠٠ متر در روستاها بودند .
الان خانواده منفرد رایج شده و اکثر خانه ها در شهرها بصورت آپارتمانی حدود ٨٠ متری هستند و حتی خانه های ویلایی شهری هم عموما زیر ٢٠٠ متر هستند و در روستاها عموما حدود ٢٠٠ تا ٥٠٠ متر هستند .
در آن زمان اجاره نشینی بندرت وجود داشت.
الان آمار اجاره نشینی قابل توحه است .
ان موقع صنعتی بنام ساختمان سازی نبود و هرکس یک خانه برای خود می ساخت و همه اعضای یک خانواده گسترده در ساخت ان همکاری میکردند و گاه یک خانه را چندین نسل استفاده میکرد و افتخار بود فرزندی آتش و احاق و چراع خانه پدری را روشن نگهدارد . الان بندرت کسی می تواند اقدام به احداث خانه شخصی بکند و صنعت ساختمان سازی این خدمات را ارائه میکنند و فرزندان علاقه ایی به خانه پدری نداشته و بیشتر قیمت فروش آن و پول حاصل از ماترک اموال والدین ملاک بودا و اهمیت دارد . آن موقع اصل و نسب و اصالت و ریشه و نجابت خانوادها ملاک انتخاب در ازدواج بود امروز میزان میرات و ماترک قابل تصور که از خانواده خواهد رسید در انتخاب های ازدواج بیشتر ملاک قرار می گیرد .
ان موقع کودکان منشا ثروت و درآمد محسوب می شدند و عامل تولید بودند لذا هرچه بیشتر بود ارزش و اعتبار پدر بالا بود . الان هر فرزند از تولد تا مرگ مدر برای او هزینه تلقی می شوند و بعنوان باری بر روی دوش پدر بوده و در هنگام مرگ هم اولین طلبکار و ندعی آنها می باشند . پس طلبکار هرجه کمتر همانقدر بهتر تلقی می شود ...
از طرف دیکر میران رشد اقتصادی جهانی در پنج دهه گذشته شاید معادل بیشتر از چند قرن قبل بود
و بسیاری از نیازها که آن زمان با هزینه اندکی رفع می شد الان هزینه قابل توجهی طلب دارد .
مثلا آن زمان یک زایمان و تولد بچه هزینه چندانی نداشت در حالی که الان هزینه قابل توحهی دارد.
برای شستشوی بدن صابونهای محلی و اغلبارزان قیمت استفاده میشد، امروز باید شامپوهایی با قیمتهای قابل توجه خریداری کرد.
همچنین فقر را معمولا برآورده نشدن نیازهای اساسی بشر به حد کفایت تعریف کرده اند:
«تغذیه ، سرپناه، سلا متی».
در نهایت اقتصاددانان شاخص میزان درآمد افراد یا خانواده ها را برای تعریف فقر عنوان کرده اند.
البته باید ذکر کرد مفهوم فقر به طور سنتی به ناکافی بودن درآمد اطلا ق می شود و با معیار خط فقر می توان به یک تعریف کلی از فقر اقتصادی دست یافت. به طوری که افراد و خانواده هایی که بالا ی خط فقر باشند غیر فقیر و افراد زیر خط فقر فقیر خوانده می شوند.
لذا باید آشکار می شود مقایسه دو دوره زمانی، بدون توجه به تفاوتهای کلی و فاکتورهای تعیین و تبیین کننده تفاوتها، نتیجه درستی ارائه نمی کند .
قدرت خرید خانوار، با توجه به نیازها و سبد کالایی مورد نیاز، و میزان درآمد انها تعیین میشود .
اقتصاد دانها فقر را معمولا برآورده نشدن نیازهای اساسی بشر به حد کفایت تعریف کرده اند: نیازهای متعارف و فیزیکی مانند:
«تغذیه ، سرپناه، سلامتی».
همچنین میزان درآمد افراد یا خانواده ها را.شاخصی تعیین کننده برای تعریف فقر عنوان کرده اند.
در واقع مفهوم سنتی فقر به ناکافی بودن درآمد اطلا ق می شود و با معیار خط فقر، فقر اقتصادی تعریف می شود.
به طوری که افراد و خانواده هایی که بالا ی خط فقر باشند غیر فقیر و افراد زیر خط فقر فقیر خوانده می شوند.
طبق تعاریف فوق دو فاکتور درامد و نیازها تعیبن کننده فقر هستند . آشکار هست که سبد کالایی مورد نیاز دوره های مختلف متفاوت و همچنین روش حصول انها هم.متفاوت هست و هر کدام از انها متناسب با شرایط و اوضاع و وضعیت و سبک زندگی علایق و توقعات عرفی جهانی و معقول و متطقی مردمان زمان خودش هست که در عین تفاوتهای عیتی در همه دوره ها هم مشترک هست . یعنی این نیازها مشترک و متفاوت هست و همچنین سبک زندکی و سطح توقعات همواره بعتوتن فاکتوری موحود ولی در دوره های مختلف در سطوح مختلف قرار دارند و هر دوره را باید برای خود در نظر گرفت .
3⃣ ادامه در #قسمت_سوم🔽
Telegram
attach📎
Forwarded from پیوند نگار
✍ #منطق_مقایسه_دوره_های_مختلف
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ قبل و بعد از ٥٧
1⃣ قسمت اول 🔽
در کانال تلگرامی #ایران_تایمز نوشته شده است :
⭕️ ۵۵ درصد خانوارهای ایرانی زیر خط فقر هستند
سیدناصر موسوی لارگانی، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس گفت:
🔹 خانوارهایی که زیر 2میلیون و 500 هزار تومان درآمد دارند زیر خط فقر هستند و با این احتساب حدود 40 درصد خانواده های ایرانی زیر خط فقر هستند.
🔹 اما اگر مرکز پژوهش ها اعلام کرده که خانواده ها با درآمد کمتر از 3 میلیون و 400 هزار تومان درآمد زیر این خط هستند ، یعنی حدود 55 درصد خانوارها کمتر این رقم درآمد دارند.
🔹 تعداد زیادی از خانواده های ایرانی با یارانه زندگی کرده و یا از طریق کمک های مستمری سازمان بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی (ره) امرار معاش می کنند.
🔹 بسیاری از افراد می گویند قبل از انقلاب ارزانی بوده و قیمت اجناس پایین بود، اما باید به این نکته نیز توجه داشت که در آن زمان قدرت خرید مردم نیز کم بود.
🔹 اگر بخواهیم سطح زندگی های کنونی را با قبل از انقلاب مقایسه کنیم حتی فقیرترین افراد جامعه نیز درآمدشان نسبت به پیش از انقلاب بیشتر شده است.
🔹 در حال حاضر پدر و پسر حاضر نیستند در دو طبقه مجزا از یکدیگر در یک ساختمان زندگی کنند و میگویند که نمی توانیم کنار هم زندگی کنیم، بنابراین با بالارفتن توقعات موضوع خط فقر نیز تغییر کرده است.
iran times
در مطلب فوق سعی شده است با مقایسه شرایط اقتصادی موجود با شرایط اقتصادی دوره قبل از انقلاب، نوعی توجیه ایجاد کرده و چنان نشان دهد که نسبت به قبل شرایط بهتر شده است و ان را برای مردم قابل تحمل نموده، و مهم تر اینکه مانع رجوع افکار عمومی جامعه به از دست رفته های قبل از انقلاب شود .
هرچند این ادعا را، هرکسی که هر دو دوره را مشاهده و تجربه کرده است، باور نمی کند، و بهمین دلیل است که امروز دوره قبل از انقلاب تبدیل به یک رویای از دست رفته تبدیل شده، و همگان حسرت آن را می خورند، و همین امر باعث شده است که حکومتیان بعد از چهل سال، مجبور شوند تا به نقد دوره قبل از خود پرداخته، و با بیان این موارد، از انقلابی دفاع کنند که امروز جوانان از قول نسل انقلابی قبل از خود، شعار میدهند: " ما انقلاب کردیم چه اشتباه کردیم " و به این نسل پاسخ دهند.
در واقع همین اجبار به پاسخ گویی، خود نشان آشکار بر برتری دوره قبل نسبت به دوره فعلی می باشد، که محصول چهل سال حکمرانی بلامنارع است ...
2⃣ ادامه در #قسمت_دوم 🔽
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ قبل و بعد از ٥٧
1⃣ قسمت اول 🔽
در کانال تلگرامی #ایران_تایمز نوشته شده است :
⭕️ ۵۵ درصد خانوارهای ایرانی زیر خط فقر هستند
سیدناصر موسوی لارگانی، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس گفت:
🔹 خانوارهایی که زیر 2میلیون و 500 هزار تومان درآمد دارند زیر خط فقر هستند و با این احتساب حدود 40 درصد خانواده های ایرانی زیر خط فقر هستند.
🔹 اما اگر مرکز پژوهش ها اعلام کرده که خانواده ها با درآمد کمتر از 3 میلیون و 400 هزار تومان درآمد زیر این خط هستند ، یعنی حدود 55 درصد خانوارها کمتر این رقم درآمد دارند.
🔹 تعداد زیادی از خانواده های ایرانی با یارانه زندگی کرده و یا از طریق کمک های مستمری سازمان بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی (ره) امرار معاش می کنند.
🔹 بسیاری از افراد می گویند قبل از انقلاب ارزانی بوده و قیمت اجناس پایین بود، اما باید به این نکته نیز توجه داشت که در آن زمان قدرت خرید مردم نیز کم بود.
🔹 اگر بخواهیم سطح زندگی های کنونی را با قبل از انقلاب مقایسه کنیم حتی فقیرترین افراد جامعه نیز درآمدشان نسبت به پیش از انقلاب بیشتر شده است.
🔹 در حال حاضر پدر و پسر حاضر نیستند در دو طبقه مجزا از یکدیگر در یک ساختمان زندگی کنند و میگویند که نمی توانیم کنار هم زندگی کنیم، بنابراین با بالارفتن توقعات موضوع خط فقر نیز تغییر کرده است.
iran times
در مطلب فوق سعی شده است با مقایسه شرایط اقتصادی موجود با شرایط اقتصادی دوره قبل از انقلاب، نوعی توجیه ایجاد کرده و چنان نشان دهد که نسبت به قبل شرایط بهتر شده است و ان را برای مردم قابل تحمل نموده، و مهم تر اینکه مانع رجوع افکار عمومی جامعه به از دست رفته های قبل از انقلاب شود .
هرچند این ادعا را، هرکسی که هر دو دوره را مشاهده و تجربه کرده است، باور نمی کند، و بهمین دلیل است که امروز دوره قبل از انقلاب تبدیل به یک رویای از دست رفته تبدیل شده، و همگان حسرت آن را می خورند، و همین امر باعث شده است که حکومتیان بعد از چهل سال، مجبور شوند تا به نقد دوره قبل از خود پرداخته، و با بیان این موارد، از انقلابی دفاع کنند که امروز جوانان از قول نسل انقلابی قبل از خود، شعار میدهند: " ما انقلاب کردیم چه اشتباه کردیم " و به این نسل پاسخ دهند.
در واقع همین اجبار به پاسخ گویی، خود نشان آشکار بر برتری دوره قبل نسبت به دوره فعلی می باشد، که محصول چهل سال حکمرانی بلامنارع است ...
2⃣ ادامه در #قسمت_دوم 🔽
Telegram
attach📎
Forwarded from پیوند نگار
✍ #منطق_مقایسه_دوره_های_مختلف
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ قبل و بعد ار ٥٧
2⃣ #قسمت_دوم 🔽
#فاکتور_مناسب_قیاس ⬇️
با این حال سعی می کنیم تا زاویه مناسب قیاس را هم مشخص کنیم و نشان دهیم چرا قیاسی که انجام میشود نادرست و سطحی نگر و عوام فریبانه و پوپولیستی است .
از این نکته شروع کنیم که :
◀️ اینکه الان پدر و پسر در یک خانه زندگی نمی کنند، دلیل بر توانمندی و قدرت خرید انسان امروزی نیست .
علت آن تغییرات ایجاد شده در سبک زندگی جهانی است .
آن زمان خانواده های گسترده رواج داشت و خانه ها بندرت کمتر از ٢٠٠ متر در شهرها و کمتر از ١٠٠٠ متر در روستاها بودند .
الان خانواده منفرد رایج شده و اکثر خانه ها در شهرها بصورت آپارتمانی حدود ٨٠ متری هستند و حتی خانه های ویلایی شهری هم عموما زیر ٢٠٠ متر هستند و در روستاها عموما حدود ٢٠٠ تا ٥٠٠ متر هستند .
در آن زمان اجاره نشینی بندرت وجود داشت.
الان آمار اجاره نشینی قابل توحه است .
آن موقع صنعتی بنام ساختمان سازی نبود و هرکس یک خانه برای خود می ساخت و همه اعضای یک خانواده گسترده در ساخت آن همکاری میکردند و گاه یک خانه را چندین نسل استفاده میکرد و افتخار بود فرزندی آتش و اجاق و چراع خانه پدری را روشن نگهدارد . الان بندرت کسی می تواند اقدام به احداث خانه شخصی بکند و صنعت ساختمان سازی این خدمات را ارائه میکنند، و فرزندان علاقه ایی به خانه پدری نداشته و بیشتر قیمت فروش آن و پول حاصل از ماترک اموال والدین ملاک بوده و اهمیت دارد .
آن موقع اصل و نسب و اصالت و ریشه و نجابت خانوادها ملاک انتخاب در ازدواج بود، امروز میزان میراث و ماترک قابل تصور که از خانواده خواهد رسید، در انتخابهای ازدواج بیشتر ملاک قرار می گیرد .
آن موقع کودکان منشا ثروت و درآمد محسوب می شدند و عامل تولید بودند، لذا هرچه بیشتر بود ارزش و اعتبار پدر بالا بود . الان هر فرزند از تولدش تا مرگ پدر برای او هزینه تلقی می شود و بعنوان باری بر روی دوش پدر بوده و در هنگام مرگ هم اولین طلبکار و مدعی آنها می باشند . پس طلبکار هرجه کمتر همانقدر بهتر تلقی می شود ...
از طرف دیکر میزان رشد اقتصادی جهانی در پنج دهه گذشته شاید معادل بیشتر از چند قرن قبل بود
بسیاری از نیازها که آن زمان با هزینه اندکی رفع می شد، الان هزینه قابل توجهی طلب دارد .
مثلا آن زمان یک زایمان و تولد بچه هزینه چندانی نداشت، در حالی که الان هزینه قابل توجهی دارد.
برای شستشوی بدن صابونهای محلی و اغلب ارزان قیمت استفاده میشد، امروز باید شامپوهایی با قیمتهای قابل توجه خریداری کرد .
همچنین فقر را معمولا برآورده نشدن نیازهای اساسی بشر به حد کفایت تعریف کرده اند:
«تغذیه ، سرپناه، سلا متی».
در نهایت اقتصاددانان شاخص میزان درآمد افراد یا خانواده ها را برای تعریف فقر عنوان کرده اند.
البته باید ذکر کرد مفهوم فقر به طور سنتی به ناکافی بودن درآمد اطلا ق می شود و با معیار خط فقر می توان به یک تعریف کلی از فقر اقتصادی دست یافت. به طوری که افراد و خانواده هایی که بالا ی خط فقر باشند غیر فقیر و افراد زیر خط فقر فقیر خوانده می شوند.
لذا آشکار می شود مقایسه دو دوره زمانی، بدون توجه به تفاوتهای کلی و فاکتورهای تعیین و تبیین کننده تفاوتها، نتیجه درستی ارائه نمی کند .
طبق تعاریف فوق، دو فاکتور "درآمد" و "نیازها" تعیبن کننده فقر هستند .
آشکار هست که سبد کالایی مورد نیاز دوره های مختلف متفاوت و همچنین روش حصول انها هم متفاوت هست و هر کدام از انها متناسب با شرایط و اوضاع و وضعیت و سبک زندگی، علایق و توقعات عرفی جهانی و معقول و منطقی مردمان زمان خودش هست، که در عین تفاوت های عینی، در همه دوره ها هم مشترک هست . یعنی این نیازها مشترک و متفاوت هستند و همچنین سبک زندکی و سطح توقعات همواره بعنوان فاکتوری موجود، ولی در دوره های مختلف در سطوح مختلف قرار دارند و هر دوره را باید برای شرایط خاص خود در نظر گرفت .
3⃣ ادامه در #قسمت_سوم🔽
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ قبل و بعد ار ٥٧
2⃣ #قسمت_دوم 🔽
#فاکتور_مناسب_قیاس ⬇️
با این حال سعی می کنیم تا زاویه مناسب قیاس را هم مشخص کنیم و نشان دهیم چرا قیاسی که انجام میشود نادرست و سطحی نگر و عوام فریبانه و پوپولیستی است .
از این نکته شروع کنیم که :
◀️ اینکه الان پدر و پسر در یک خانه زندگی نمی کنند، دلیل بر توانمندی و قدرت خرید انسان امروزی نیست .
علت آن تغییرات ایجاد شده در سبک زندگی جهانی است .
آن زمان خانواده های گسترده رواج داشت و خانه ها بندرت کمتر از ٢٠٠ متر در شهرها و کمتر از ١٠٠٠ متر در روستاها بودند .
الان خانواده منفرد رایج شده و اکثر خانه ها در شهرها بصورت آپارتمانی حدود ٨٠ متری هستند و حتی خانه های ویلایی شهری هم عموما زیر ٢٠٠ متر هستند و در روستاها عموما حدود ٢٠٠ تا ٥٠٠ متر هستند .
در آن زمان اجاره نشینی بندرت وجود داشت.
الان آمار اجاره نشینی قابل توحه است .
آن موقع صنعتی بنام ساختمان سازی نبود و هرکس یک خانه برای خود می ساخت و همه اعضای یک خانواده گسترده در ساخت آن همکاری میکردند و گاه یک خانه را چندین نسل استفاده میکرد و افتخار بود فرزندی آتش و اجاق و چراع خانه پدری را روشن نگهدارد . الان بندرت کسی می تواند اقدام به احداث خانه شخصی بکند و صنعت ساختمان سازی این خدمات را ارائه میکنند، و فرزندان علاقه ایی به خانه پدری نداشته و بیشتر قیمت فروش آن و پول حاصل از ماترک اموال والدین ملاک بوده و اهمیت دارد .
آن موقع اصل و نسب و اصالت و ریشه و نجابت خانوادها ملاک انتخاب در ازدواج بود، امروز میزان میراث و ماترک قابل تصور که از خانواده خواهد رسید، در انتخابهای ازدواج بیشتر ملاک قرار می گیرد .
آن موقع کودکان منشا ثروت و درآمد محسوب می شدند و عامل تولید بودند، لذا هرچه بیشتر بود ارزش و اعتبار پدر بالا بود . الان هر فرزند از تولدش تا مرگ پدر برای او هزینه تلقی می شود و بعنوان باری بر روی دوش پدر بوده و در هنگام مرگ هم اولین طلبکار و مدعی آنها می باشند . پس طلبکار هرجه کمتر همانقدر بهتر تلقی می شود ...
از طرف دیکر میزان رشد اقتصادی جهانی در پنج دهه گذشته شاید معادل بیشتر از چند قرن قبل بود
بسیاری از نیازها که آن زمان با هزینه اندکی رفع می شد، الان هزینه قابل توجهی طلب دارد .
مثلا آن زمان یک زایمان و تولد بچه هزینه چندانی نداشت، در حالی که الان هزینه قابل توجهی دارد.
برای شستشوی بدن صابونهای محلی و اغلب ارزان قیمت استفاده میشد، امروز باید شامپوهایی با قیمتهای قابل توجه خریداری کرد .
همچنین فقر را معمولا برآورده نشدن نیازهای اساسی بشر به حد کفایت تعریف کرده اند:
«تغذیه ، سرپناه، سلا متی».
در نهایت اقتصاددانان شاخص میزان درآمد افراد یا خانواده ها را برای تعریف فقر عنوان کرده اند.
البته باید ذکر کرد مفهوم فقر به طور سنتی به ناکافی بودن درآمد اطلا ق می شود و با معیار خط فقر می توان به یک تعریف کلی از فقر اقتصادی دست یافت. به طوری که افراد و خانواده هایی که بالا ی خط فقر باشند غیر فقیر و افراد زیر خط فقر فقیر خوانده می شوند.
لذا آشکار می شود مقایسه دو دوره زمانی، بدون توجه به تفاوتهای کلی و فاکتورهای تعیین و تبیین کننده تفاوتها، نتیجه درستی ارائه نمی کند .
طبق تعاریف فوق، دو فاکتور "درآمد" و "نیازها" تعیبن کننده فقر هستند .
آشکار هست که سبد کالایی مورد نیاز دوره های مختلف متفاوت و همچنین روش حصول انها هم متفاوت هست و هر کدام از انها متناسب با شرایط و اوضاع و وضعیت و سبک زندگی، علایق و توقعات عرفی جهانی و معقول و منطقی مردمان زمان خودش هست، که در عین تفاوت های عینی، در همه دوره ها هم مشترک هست . یعنی این نیازها مشترک و متفاوت هستند و همچنین سبک زندکی و سطح توقعات همواره بعنوان فاکتوری موجود، ولی در دوره های مختلف در سطوح مختلف قرار دارند و هر دوره را باید برای شرایط خاص خود در نظر گرفت .
3⃣ ادامه در #قسمت_سوم🔽
Telegram
attach📎
Forwarded from پیوند نگار
⭕️ #احتمال_وقوع_جنگ_و_عواقب_آن
#پایان_رسمی_ایران
یا
#احیای_دوباره_ایران ؟
#قسمت_دوم 🔽
اما حالت دوم این است که رژیم تسلیم شرایط نشود و به مقاومت ادامه دهد . در این صورت آمریکا با تشدید تحریم ها فشارهای اقتصادی را افزایش خواهد داد و باعث فروپاشی اقتصاد ایران خواهد شد .
اما آیا فشار اقتصادی خودبخود می تواند باعث سقوط رژیم شود؟
پاسخ روشنی دارد و آن این است که خیر .
هیج حکومتی با تحریم اقتصادی سقوط نمی کند . چرا که هر نظامی از یک سری منابع حداقلی بهره مند می باشد که او را قادر به ادامه حیات می کند، هرچند که دیکر قادر به ادامه برخی اقدامات، مثلا تغذیه گروههای نیابتی و دخالت در امور خارج از کشور مانند قبل نخواهد بود.
حال در این میان آشکارا فشار اقتصادی بر دوش مردم گذاشته خواهد شد و مردم هستند که با فقر و فلاکت و بیکاری و قحطی و در نهایت با گرسنگی مواجه خواهتد شد .
بهمین دلیل است که سناتورهای آمریکایی از مردم ایران میخواهند که بر علیه رژیم بپا خواسته و جمهوری اسلانی را سرنگون کنند .
چون در ابن صورت نه تنها ترامپ به خواسته های خود می رسد، بلکه اساسا یک رژیم یاغی سرنگون شده و حکومتی مردمی و دمکرات و سکولار در ایران سرکار آمده و روابط اصولی بر مبنای منافع ملی با کشورهای جهان برقرار خواهد کرد، و طبعا بر این اساس آمریکا یک شریک تجاری مفید و موثر به ایران بوده، و این امر باعث بسط حوزه نفوذ استراتژیک آمریکا در خاورمیانه و حتی آسیای میانه و قفقاز می شود، و این چیزی است که روسیه و چین چندان خواهان آن نیستند .
اکنون جمهوری اسلامی با تغییراتی که در سپاه پاسداران انجام میدهد دو هدف را دنبال می کند :
اول اینکه می خواهد نیروی سرکوبگر را تقویت کرده و مانع بروز اعتراضات سراسری که بتواند باعث سرنگونی رژیم شود گردد .
در کنار تقویت نیروی سربکوبگر اقدامات پیشگیرانه را هم انجام می دهد.
از جمله تعیین محل توسط فرمانداری ها برای اعتراضات مردم که مجلس تصویب کرده است .
وقتی مردم در محلهای تعیین شده رژیم دست به اعتراض بزنند، در واقع پیروی خود از رژیم را نشان داده و البته مطالبات خود را از حکومت اعلام می کنند.
این یعنی این اعتراضات حتی شامل نافرمانی مدنی هم نیستند .
چنین اعتراضاتی نه تنها ماهیت براندازی نخواهد داشت، بلکه برای رژیم مشروعیت و مقبولیت و محبوبیت عمومی را هم نمایش میدهد، و بدینگونه خطر اعتراضات برندازی از بین می رود، و در عین حال که مردم فشارهای اقتصادی سنگین را تحمل می کنند، به اعتراضات کنترل شده هم ادامه داده و احیانا سخنرانی های داغ و آتشین انجام شده و شعارهای تندی هم داده شود و بیانیه های خشنی هم صادر شود، ولی در نهایت کار با وعده و وعید و مذاکرات بی پایان و البته بی نتیجه ادامه خواهد یافت و برای رژیم فرصت خریدن زمان را فراهم خواهد کرد تا نسبت به حل مشکلاتش تلاش کند .
از طرفی راه انداختن اعتراضات صنفی و محدود و همچنین اعتراضاتی مانند اعتراض به حجاب اجباری و یا اعتراض به خشونت به حیوانات هم زمینه دل مشغولی افراد دپرس شده ی جامعه شده و مانع تشکیل جریانات متحد در جامعه می شود، و این گونه تلاشها هم از طرف اصلاح طلبها در جهت مدیریت اعتراضات اجتماعی انجام می شود .
از طرفی سپاه باید تلاش کند آمریکا را از ادامه تحریم ها و وصول به نتیجه ناامید کند .
برای این کار باید نشان دهد که تحریم ها باعث کاهش توان عملی سپاه در خارج از کشور نمی شود، لذا دست به اقدامات محدود نظامی میزند .
حمله به کشتی ها در بندر امارات و همچنین حمله به سفارت آمریکا از این دست اقدامات هست و البته امکان ادامه ان در روزهای آینده هم خواهد بود .
هرچند گفته می شود این اقدامات امکان صدور مجوز جنگ از طریق کنگره را تسهیل میکند، اما این حملات بشکلی هوشمندانه بسیار کوچک و ضعیف هستند تا آمریکا را محدود به اقدام متناسب بکند.
یعنی اگر حتی کنگره بخواهد مجوزی صادر کند، در مورد اقدام متناسب پیشگیرانه باشد، و این یعنی چنین اقداماتی منجر به حملات گسترده و نابود کننده آمریکا نخواهد بود .
این محاسبه بر این اساس که کنگره در دست دمکراتهای حامی جمهوری اسلامی هست، و ترامپ هم مایل به درگیری نیست صحیح است.
ادامه قسمت سوم ⬇️
#پایان_رسمی_ایران
یا
#احیای_دوباره_ایران ؟
#قسمت_دوم 🔽
اما حالت دوم این است که رژیم تسلیم شرایط نشود و به مقاومت ادامه دهد . در این صورت آمریکا با تشدید تحریم ها فشارهای اقتصادی را افزایش خواهد داد و باعث فروپاشی اقتصاد ایران خواهد شد .
اما آیا فشار اقتصادی خودبخود می تواند باعث سقوط رژیم شود؟
پاسخ روشنی دارد و آن این است که خیر .
هیج حکومتی با تحریم اقتصادی سقوط نمی کند . چرا که هر نظامی از یک سری منابع حداقلی بهره مند می باشد که او را قادر به ادامه حیات می کند، هرچند که دیکر قادر به ادامه برخی اقدامات، مثلا تغذیه گروههای نیابتی و دخالت در امور خارج از کشور مانند قبل نخواهد بود.
حال در این میان آشکارا فشار اقتصادی بر دوش مردم گذاشته خواهد شد و مردم هستند که با فقر و فلاکت و بیکاری و قحطی و در نهایت با گرسنگی مواجه خواهتد شد .
بهمین دلیل است که سناتورهای آمریکایی از مردم ایران میخواهند که بر علیه رژیم بپا خواسته و جمهوری اسلانی را سرنگون کنند .
چون در ابن صورت نه تنها ترامپ به خواسته های خود می رسد، بلکه اساسا یک رژیم یاغی سرنگون شده و حکومتی مردمی و دمکرات و سکولار در ایران سرکار آمده و روابط اصولی بر مبنای منافع ملی با کشورهای جهان برقرار خواهد کرد، و طبعا بر این اساس آمریکا یک شریک تجاری مفید و موثر به ایران بوده، و این امر باعث بسط حوزه نفوذ استراتژیک آمریکا در خاورمیانه و حتی آسیای میانه و قفقاز می شود، و این چیزی است که روسیه و چین چندان خواهان آن نیستند .
اکنون جمهوری اسلامی با تغییراتی که در سپاه پاسداران انجام میدهد دو هدف را دنبال می کند :
اول اینکه می خواهد نیروی سرکوبگر را تقویت کرده و مانع بروز اعتراضات سراسری که بتواند باعث سرنگونی رژیم شود گردد .
در کنار تقویت نیروی سربکوبگر اقدامات پیشگیرانه را هم انجام می دهد.
از جمله تعیین محل توسط فرمانداری ها برای اعتراضات مردم که مجلس تصویب کرده است .
وقتی مردم در محلهای تعیین شده رژیم دست به اعتراض بزنند، در واقع پیروی خود از رژیم را نشان داده و البته مطالبات خود را از حکومت اعلام می کنند.
این یعنی این اعتراضات حتی شامل نافرمانی مدنی هم نیستند .
چنین اعتراضاتی نه تنها ماهیت براندازی نخواهد داشت، بلکه برای رژیم مشروعیت و مقبولیت و محبوبیت عمومی را هم نمایش میدهد، و بدینگونه خطر اعتراضات برندازی از بین می رود، و در عین حال که مردم فشارهای اقتصادی سنگین را تحمل می کنند، به اعتراضات کنترل شده هم ادامه داده و احیانا سخنرانی های داغ و آتشین انجام شده و شعارهای تندی هم داده شود و بیانیه های خشنی هم صادر شود، ولی در نهایت کار با وعده و وعید و مذاکرات بی پایان و البته بی نتیجه ادامه خواهد یافت و برای رژیم فرصت خریدن زمان را فراهم خواهد کرد تا نسبت به حل مشکلاتش تلاش کند .
از طرفی راه انداختن اعتراضات صنفی و محدود و همچنین اعتراضاتی مانند اعتراض به حجاب اجباری و یا اعتراض به خشونت به حیوانات هم زمینه دل مشغولی افراد دپرس شده ی جامعه شده و مانع تشکیل جریانات متحد در جامعه می شود، و این گونه تلاشها هم از طرف اصلاح طلبها در جهت مدیریت اعتراضات اجتماعی انجام می شود .
از طرفی سپاه باید تلاش کند آمریکا را از ادامه تحریم ها و وصول به نتیجه ناامید کند .
برای این کار باید نشان دهد که تحریم ها باعث کاهش توان عملی سپاه در خارج از کشور نمی شود، لذا دست به اقدامات محدود نظامی میزند .
حمله به کشتی ها در بندر امارات و همچنین حمله به سفارت آمریکا از این دست اقدامات هست و البته امکان ادامه ان در روزهای آینده هم خواهد بود .
هرچند گفته می شود این اقدامات امکان صدور مجوز جنگ از طریق کنگره را تسهیل میکند، اما این حملات بشکلی هوشمندانه بسیار کوچک و ضعیف هستند تا آمریکا را محدود به اقدام متناسب بکند.
یعنی اگر حتی کنگره بخواهد مجوزی صادر کند، در مورد اقدام متناسب پیشگیرانه باشد، و این یعنی چنین اقداماتی منجر به حملات گسترده و نابود کننده آمریکا نخواهد بود .
این محاسبه بر این اساس که کنگره در دست دمکراتهای حامی جمهوری اسلامی هست، و ترامپ هم مایل به درگیری نیست صحیح است.
ادامه قسمت سوم ⬇️
Telegram
attach📎
Forwarded from Attach Master
🔴 نتیجه ماندگار بازی توقیف نفتکشها توسط اینگلیس-سپاه پاسداران در منطقه خلیج فارس :
( #توقیف_کن- #توقیف_کنیم )
◀️ #قسمت_اول ⏬
❌ #خبر_امروز :
⭕بازگشت خدمه کشتی توقیف شده بریتانیایی به کشورهایشان
مدیرعامل سازمان بنادر و دریانوردی از بازگشت هفت خدمه هندی، روسی و لتونیایی کشتی بریتانیایی توقیفشده "استینا ایمپرو" به کشورهایشان خبر داد. به گزارش مهر، محمد راستاد گفت، این کشتی در لنگرگاه بندرعباس همچنان در توقیف ایران است و مرجع قضایی در حال رسیدگی به وضعیت این کشتی است.
توقیف نفتکش بریتانیایی به دلیل " رعایت نکردن قوانین و مقررات بینالمللی دریایی" حدود دو هفته پس از آن انجام شد که نیروی دریایی بریتانیا ابر نفتکش ایرانی گریس١ را که حامل ٢.١ میلیون بشکه نفت بود را در تنگه جبلالطارق توقیف کرد.
مقامهای جبل الطارق دلیل توقیف را ارسال نفت به سوریه برخلاف تحریم های اتحادیه اروپا عنوان کردند.
جمهوری اسلامی ضمن اعلام اینکه این نفت به سوریه ارسال نمی شود، توقیف "گریس ١" را "راهزنی دریایی" خوانده و تهوید به پاسخ مناسب کرد.
علی خامنهای گفت: "انگلیس خبیث دزدی دریایی میکند و کشتی ما را میدزدد، جنایت میکنند و شکل قانونی به آن میدهند." او تهدید کرد که "جمهوری اسلامی و عناصر مؤمن نظام، این خباثتها را بیجواب نمیگذارند. در فرصت خود و جای خود پاسخ خواهند داد."
جمهوری اسلامی قبل از توقیف این نفتکش، در پی بازگشت تحریم های نفتی ایران توسط دولت ترامپ، در موارد متعدد به طور تلویحی تهدید کرده بودند که تنگه هرمز را خواهند بست و در ماه های مه و ژوئن شش نفتکش در آبهای منطقه هدف حملاتی قرار گرفته بودند.
همان زمان قبل از استینا ایمپرو، کشتی مصدر بریتانیایی مورد توقبف سپاه قرار گرفته بود و استینا ایمپرو دومین نفتکشی بود که سپاه درآن روزها توقیف آن را اعلام کرده بود ولی کشتی مصدر بفاصله کوتاهی آزاد شد .
جرمی هانت، وزیر خارجه وقت بریتانیا، در واکنش به این اقدام گفت: اگر ایران نفتکش توقیف شده ای که با پرچم بریتانیا حرکت می کند را آزاد نکند، با "عواقب جدی" روبرو خواهد شد.
هانت گفت : "ما به گزینه های نظامی نگاه نمی کنیم، بلکه در حال بررسی راهی دیپلماتیک برای حل این موضوع هستیم هرچند خیلی روشن می گوییم که باید حل شود."
هانت در مورد خدمه کشتی بریتانیایی گفت: "خدمه این نفتکش ها متشکل از طیفی از ملیت های مختلف هستند، اما درک ما این است که هیچ شهروند بریتانیایی سرنشین این کشتی ها نیست."
وی "این توقیف را غیرقابل قبول خواند و گفت :
"حفظ آزادی کشتیرانی و تردد ایمن و آزاد کشتی ها در منطقه اهمیت اساسی دارد."
این موضوعی بود که نتایج حاصل از توقیف کشتی بریتانیایی را رقم زد .
در پی این توقیف آمریکا ان را محکوم و در کنار بریتانیا قرار گرفته و قول همکاری داد .
بهر حال به این دلیل که جمهوری اسلامی تهدید به اقدام متقابل کرده و گفته بود در صدد توقیف یک نفتکش بریتانیایی است، اقدام آنها در توقیف کشتی بریتانیایی ولو اینکه غیرقانونی نبوده، «واکنشی» و باعث بالا بردن «تنش» در خلیج فارس تفسیر شد و دلایل رژیم برای توقیف بیاساس یا نادرست خوانده شده و این اقدام صرفا برای «مقابله به مثل» خوانده شد که به عمق تنشهای موجود در منطقه خواهد افزود.
◀️ ادامه : #قسمت_دوم ⏬
( #توقیف_کن- #توقیف_کنیم )
◀️ #قسمت_اول ⏬
❌ #خبر_امروز :
⭕بازگشت خدمه کشتی توقیف شده بریتانیایی به کشورهایشان
مدیرعامل سازمان بنادر و دریانوردی از بازگشت هفت خدمه هندی، روسی و لتونیایی کشتی بریتانیایی توقیفشده "استینا ایمپرو" به کشورهایشان خبر داد. به گزارش مهر، محمد راستاد گفت، این کشتی در لنگرگاه بندرعباس همچنان در توقیف ایران است و مرجع قضایی در حال رسیدگی به وضعیت این کشتی است.
توقیف نفتکش بریتانیایی به دلیل " رعایت نکردن قوانین و مقررات بینالمللی دریایی" حدود دو هفته پس از آن انجام شد که نیروی دریایی بریتانیا ابر نفتکش ایرانی گریس١ را که حامل ٢.١ میلیون بشکه نفت بود را در تنگه جبلالطارق توقیف کرد.
مقامهای جبل الطارق دلیل توقیف را ارسال نفت به سوریه برخلاف تحریم های اتحادیه اروپا عنوان کردند.
جمهوری اسلامی ضمن اعلام اینکه این نفت به سوریه ارسال نمی شود، توقیف "گریس ١" را "راهزنی دریایی" خوانده و تهوید به پاسخ مناسب کرد.
علی خامنهای گفت: "انگلیس خبیث دزدی دریایی میکند و کشتی ما را میدزدد، جنایت میکنند و شکل قانونی به آن میدهند." او تهدید کرد که "جمهوری اسلامی و عناصر مؤمن نظام، این خباثتها را بیجواب نمیگذارند. در فرصت خود و جای خود پاسخ خواهند داد."
جمهوری اسلامی قبل از توقیف این نفتکش، در پی بازگشت تحریم های نفتی ایران توسط دولت ترامپ، در موارد متعدد به طور تلویحی تهدید کرده بودند که تنگه هرمز را خواهند بست و در ماه های مه و ژوئن شش نفتکش در آبهای منطقه هدف حملاتی قرار گرفته بودند.
همان زمان قبل از استینا ایمپرو، کشتی مصدر بریتانیایی مورد توقبف سپاه قرار گرفته بود و استینا ایمپرو دومین نفتکشی بود که سپاه درآن روزها توقیف آن را اعلام کرده بود ولی کشتی مصدر بفاصله کوتاهی آزاد شد .
جرمی هانت، وزیر خارجه وقت بریتانیا، در واکنش به این اقدام گفت: اگر ایران نفتکش توقیف شده ای که با پرچم بریتانیا حرکت می کند را آزاد نکند، با "عواقب جدی" روبرو خواهد شد.
هانت گفت : "ما به گزینه های نظامی نگاه نمی کنیم، بلکه در حال بررسی راهی دیپلماتیک برای حل این موضوع هستیم هرچند خیلی روشن می گوییم که باید حل شود."
هانت در مورد خدمه کشتی بریتانیایی گفت: "خدمه این نفتکش ها متشکل از طیفی از ملیت های مختلف هستند، اما درک ما این است که هیچ شهروند بریتانیایی سرنشین این کشتی ها نیست."
وی "این توقیف را غیرقابل قبول خواند و گفت :
"حفظ آزادی کشتیرانی و تردد ایمن و آزاد کشتی ها در منطقه اهمیت اساسی دارد."
این موضوعی بود که نتایج حاصل از توقیف کشتی بریتانیایی را رقم زد .
در پی این توقیف آمریکا ان را محکوم و در کنار بریتانیا قرار گرفته و قول همکاری داد .
بهر حال به این دلیل که جمهوری اسلامی تهدید به اقدام متقابل کرده و گفته بود در صدد توقیف یک نفتکش بریتانیایی است، اقدام آنها در توقیف کشتی بریتانیایی ولو اینکه غیرقانونی نبوده، «واکنشی» و باعث بالا بردن «تنش» در خلیج فارس تفسیر شد و دلایل رژیم برای توقیف بیاساس یا نادرست خوانده شده و این اقدام صرفا برای «مقابله به مثل» خوانده شد که به عمق تنشهای موجود در منطقه خواهد افزود.
◀️ ادامه : #قسمت_دوم ⏬
Telegram
📎
Forwarded from Attach Master
🔴 نتیجه ماندگار بازی توقیف نفتکشها توسط اینگلیس-سپاه پاسداران در منطقه خلیج فارس :
( #توقیف_کن- #توقیف_کنیم )
◀️ #قسمت_دوم ⏬
🔴 ورود ناوگان جنگی بریتانیا به خلیج فارس به بهانه تامین امنیت کشتیهای تجاری :
⭕️ بعد از توقیف کشتی بریتانیایی " استینا ایمپرو " توسط سپاه پاسداران برای مقابله به مثل توقبف ابرنعتکس جمهوری اسلامی در جبل الطارق ، به بهانه تخلف قانونی تنش ها در خلیج فهرس بالا رفت و انگلیس شرایط حضور را فراهم شده بود و به بهانه تامین امنیت کشتی های تجاری خود در خلیج فارس، ناوچه «اچ.ام.اس مونتروز» کشتی جنگی نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا به خلیج فارس ارسال کرد .
جمهوری اسلامی اقدامات خود در تهدید کشتیها را ادامه داد و نفتکش بریتانیایی "هریتج" را که درحال خروج از خلیج فارس و تنکه هرمز بود، مورد تهدید قایقهای سپاه قرار داد که ناو "اچ ام اس مونتروز" متعلق به نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا آنها را دور کرده و نشان داد که حضور نیروی دریایی آن کشور در خلیج فارس، نه تنها ضروری، بلکه موثر و تامین کننده امنیت کشتی های تجاری آن کشور می باشد .
در ادامه این بازی خبرگزاری رویترز غروب دوشنبه ۲۱ مرداد (۱۲ اوت) با انتشار گزارشی از لندن، خبر از اعزام ناو جنگی "اچاماس کنت" به خلیج فارس داد.
همزمان ناو جنگی "اچاماس دونکان" همان روز، به بهانه واکنش به توقیف نفتکش "استینا ایمپرو" راهی آبهای خلیج فارس شد.
همچنین اعلام شد ناو جنگی جدیدی که توسط بریتانیا روانه آبهای خلیج فارس میشود، "اچاماس دیفندر" نام دارد.
در ادامه بریتانیا اعلام کرد ناو جنگی «آر اف ای ویو نایت» نیز در ماه سپتامبر به جمع ناوگان جنگی بریتانیا در خلیج فارس خواهد پیوست .
در حالی که سپاه از قول خبرگزاری خارجی عنوان می کرد مشکل نیروی دریایی انگلیس این است که احتمالاً کشتیهای اضافی برای اعزام به منطقه ندارد، سخنگوی نخست وزیر مستعفی انگلیس بعد از اعزام سومین کشتی جنگی بریتانیا به خلیج فارس در پاسخ به سوالی گفت: ما در این منطقه حضور دائمی داریم؛ و بدینسان سعی کردند حضور خود را که بعد از سالها اتفاق می افتد، عادی و امدن ناوگانها را عنلی چرخشی و جازینی نشان دهند و بدینسان با ساختن پیشینه مجعول به حصورشان آن را مستمر و مشروع و دایمی و برای مقابله با خطرات مختلف از جمله مقابله حملات سپاه به کشتی های تجاری و اقدامات خرابکارانه تروریست ها و مقابله با قاچاق مواد مخدر توجیح کنند .
🔻 با این وضع، حالا که نفتکش جمهوری اسلامی با نام ادریان دریابان١، نفت خود را به سوریه تحویل داده، در حالی انگلیس به بهانه تعهد کتبی ظریف مبنی عدم ارسال این محموله به سوریه، آن کشتی را از توقیف در جبل الطارق ازاد کرد، و بعد از تحویل این محموله به سوریه هم هیچ اتفاقی نیافتاد، و تحریم اتحادیه اروپا در مورد سوریه هم به فراموشی سپرده و نادیده گرفته شد و رژیم حدود چهار میایون بشکه نفت تحویل روسبه در سوریه داد تا به اروپا منتقل شود و پولش نصف به نصف بین اروپا و روسیه تقسیم شود ؛ حالا در صلح و صفا خدمه کشتی انگلیسی آزاد شده و تا چند مدت دیگر خود کشتی توقیف شده!! آن کشور توسط سپاه هم آزاد می شود، و اتفاق خاصی نمی افتد و امور با دوستی تمام می شود .
تنها نتیجه ماندگار و ملموس این بازی خیانتبار مشترک "اینگلیس- پاسداران" در توقیف نفتکشها، ورود ناوگان جنگی بریتانیا به خلیج فارس به بهانه تامین امنیت نفتکشها در برابر حملات سپاه بود .
اینگلیس از سالها قبل، از خلیج فارس اخراج شده بود و هیچ نیرو و نفوذی در این منطقه نداشته است. اکنون که جمهوری اسلامی تصمیم گرفته پای نیروی دریایی روسیه را برای اولین بار در تاریخ به آبهای گرم خلیج فارس باز کرده و آرزوی دیرینه روسها را عملی کند، طبیعتا باید زمینه بازگشت انگلیسی ها - رقیب توامان روسیه- را هم فراهم کند، که با یک بازی
" #توقیف_کن، #توقیف_کنیم "
زمینه آن را فراهم و عملی کرد .
❌ قطعا حضور بریتانیا در خلیج فارس برای ایران بدون خسارت نخواهد بود . خصوصا که در نشست اخیر شورای حکام حاشیه جنوبی خلیج فارس، امارات بی شرمانه ادعای مالکیت خود بر جزایر سه گانه ایران را مطرح کرده است و انگلیس در تجزیه این جزایر می تواند نقش موثری داشته باشد، و در حالی که رژیم آخوندی دریای کاسپین را دست و دل بازانه و داوطلبانه به کشورهای حاشیه آن و در واقع به روسیه واگذار کرده است، طبعا رقیب انگلیسی آن هم تلاش خواهد کرد سهم خود را ار خلیج فارس با جدا کردن این جزایر از ایران بگیرد و در نابود کردن ایران از یکدیگر عقب نمانند، و همه این اقدامات در سایه وجود حکومت اشغالگر جمهوری اسلامی ممکن می شود .
بهمین دلیل طبیعی است این کشورها از جمهوری اسلامی حمایت و بشدت پشتیبانی کنند . همانطور که روسها از محمد شاه پشتیبانی کرده و توسط لیاخوف مجلس شورای ملی را به توپ بستند .
پایان.
( #توقیف_کن- #توقیف_کنیم )
◀️ #قسمت_دوم ⏬
🔴 ورود ناوگان جنگی بریتانیا به خلیج فارس به بهانه تامین امنیت کشتیهای تجاری :
⭕️ بعد از توقیف کشتی بریتانیایی " استینا ایمپرو " توسط سپاه پاسداران برای مقابله به مثل توقبف ابرنعتکس جمهوری اسلامی در جبل الطارق ، به بهانه تخلف قانونی تنش ها در خلیج فهرس بالا رفت و انگلیس شرایط حضور را فراهم شده بود و به بهانه تامین امنیت کشتی های تجاری خود در خلیج فارس، ناوچه «اچ.ام.اس مونتروز» کشتی جنگی نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا به خلیج فارس ارسال کرد .
جمهوری اسلامی اقدامات خود در تهدید کشتیها را ادامه داد و نفتکش بریتانیایی "هریتج" را که درحال خروج از خلیج فارس و تنکه هرمز بود، مورد تهدید قایقهای سپاه قرار داد که ناو "اچ ام اس مونتروز" متعلق به نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا آنها را دور کرده و نشان داد که حضور نیروی دریایی آن کشور در خلیج فارس، نه تنها ضروری، بلکه موثر و تامین کننده امنیت کشتی های تجاری آن کشور می باشد .
در ادامه این بازی خبرگزاری رویترز غروب دوشنبه ۲۱ مرداد (۱۲ اوت) با انتشار گزارشی از لندن، خبر از اعزام ناو جنگی "اچاماس کنت" به خلیج فارس داد.
همزمان ناو جنگی "اچاماس دونکان" همان روز، به بهانه واکنش به توقیف نفتکش "استینا ایمپرو" راهی آبهای خلیج فارس شد.
همچنین اعلام شد ناو جنگی جدیدی که توسط بریتانیا روانه آبهای خلیج فارس میشود، "اچاماس دیفندر" نام دارد.
در ادامه بریتانیا اعلام کرد ناو جنگی «آر اف ای ویو نایت» نیز در ماه سپتامبر به جمع ناوگان جنگی بریتانیا در خلیج فارس خواهد پیوست .
در حالی که سپاه از قول خبرگزاری خارجی عنوان می کرد مشکل نیروی دریایی انگلیس این است که احتمالاً کشتیهای اضافی برای اعزام به منطقه ندارد، سخنگوی نخست وزیر مستعفی انگلیس بعد از اعزام سومین کشتی جنگی بریتانیا به خلیج فارس در پاسخ به سوالی گفت: ما در این منطقه حضور دائمی داریم؛ و بدینسان سعی کردند حضور خود را که بعد از سالها اتفاق می افتد، عادی و امدن ناوگانها را عنلی چرخشی و جازینی نشان دهند و بدینسان با ساختن پیشینه مجعول به حصورشان آن را مستمر و مشروع و دایمی و برای مقابله با خطرات مختلف از جمله مقابله حملات سپاه به کشتی های تجاری و اقدامات خرابکارانه تروریست ها و مقابله با قاچاق مواد مخدر توجیح کنند .
🔻 با این وضع، حالا که نفتکش جمهوری اسلامی با نام ادریان دریابان١، نفت خود را به سوریه تحویل داده، در حالی انگلیس به بهانه تعهد کتبی ظریف مبنی عدم ارسال این محموله به سوریه، آن کشتی را از توقیف در جبل الطارق ازاد کرد، و بعد از تحویل این محموله به سوریه هم هیچ اتفاقی نیافتاد، و تحریم اتحادیه اروپا در مورد سوریه هم به فراموشی سپرده و نادیده گرفته شد و رژیم حدود چهار میایون بشکه نفت تحویل روسبه در سوریه داد تا به اروپا منتقل شود و پولش نصف به نصف بین اروپا و روسیه تقسیم شود ؛ حالا در صلح و صفا خدمه کشتی انگلیسی آزاد شده و تا چند مدت دیگر خود کشتی توقیف شده!! آن کشور توسط سپاه هم آزاد می شود، و اتفاق خاصی نمی افتد و امور با دوستی تمام می شود .
تنها نتیجه ماندگار و ملموس این بازی خیانتبار مشترک "اینگلیس- پاسداران" در توقیف نفتکشها، ورود ناوگان جنگی بریتانیا به خلیج فارس به بهانه تامین امنیت نفتکشها در برابر حملات سپاه بود .
اینگلیس از سالها قبل، از خلیج فارس اخراج شده بود و هیچ نیرو و نفوذی در این منطقه نداشته است. اکنون که جمهوری اسلامی تصمیم گرفته پای نیروی دریایی روسیه را برای اولین بار در تاریخ به آبهای گرم خلیج فارس باز کرده و آرزوی دیرینه روسها را عملی کند، طبیعتا باید زمینه بازگشت انگلیسی ها - رقیب توامان روسیه- را هم فراهم کند، که با یک بازی
" #توقیف_کن، #توقیف_کنیم "
زمینه آن را فراهم و عملی کرد .
❌ قطعا حضور بریتانیا در خلیج فارس برای ایران بدون خسارت نخواهد بود . خصوصا که در نشست اخیر شورای حکام حاشیه جنوبی خلیج فارس، امارات بی شرمانه ادعای مالکیت خود بر جزایر سه گانه ایران را مطرح کرده است و انگلیس در تجزیه این جزایر می تواند نقش موثری داشته باشد، و در حالی که رژیم آخوندی دریای کاسپین را دست و دل بازانه و داوطلبانه به کشورهای حاشیه آن و در واقع به روسیه واگذار کرده است، طبعا رقیب انگلیسی آن هم تلاش خواهد کرد سهم خود را ار خلیج فارس با جدا کردن این جزایر از ایران بگیرد و در نابود کردن ایران از یکدیگر عقب نمانند، و همه این اقدامات در سایه وجود حکومت اشغالگر جمهوری اسلامی ممکن می شود .
بهمین دلیل طبیعی است این کشورها از جمهوری اسلامی حمایت و بشدت پشتیبانی کنند . همانطور که روسها از محمد شاه پشتیبانی کرده و توسط لیاخوف مجلس شورای ملی را به توپ بستند .
پایان.
Telegram
📎