🔥 کانال ایران نوین (مردم سالاری انجمن های مردمی) 🔥
370 subscribers
8.07K photos
3.11K videos
71 files
4.61K links
🔥 کانال ایران نوین ( مردم سالاری انجمن های مردمی) 🔥

ایرانی آگاه

آزاد

و اباد

و با رفاه


🔥با ایران نوین، تا ایران نوین🔥
Download Telegram
[({🔥 @iran_novin1🔥})]

]🔥 ایران نوین 🔥[

#جامعه_شناسی
♢1
#کارکردگرایی_ساختاری

#Structural_Functionalism

نظریه کارکردگرایی ساختاری(ساختی) یکی از عمده‌ترین نظریه‌ها پس از شکل‌گیری جامعه‌شناسی است.

این نظریه تمایز دهنده دوره #کلاسیک جامعه‌شناسی با دوره #مدرن است و به طور عمده از گرایشی کلی به سوی تحلیل کارکردگرایانه در قرن 19 نشأت می‌گیرد.
کارکردگرایی ساختاری از رهیافتی بهره می‌برد که جامعه را شامل نظامی از اجزاء مختلف به هم پیوسته‌ می‌داند که ساختارهای گوناگون را شکل می‌دهند و هر کدام کارکردی خاص در کل نظام دارند.
کارکردگرایی ساختاری ریشه در آثار #کنت، #اسپنسر، #دورکیم و تعلق آنها به ارگانیسم، نیازهای اجتماعی، ساختارها و کارکردها ‌دارد.

#پیش_‌فرضهای_کارکردگرایی:

سهم پارسونز در شکل‌گیری کارکردگرایی ساختاری بیش از سایرین است.
وی با تکیه بر پیش‌فرضهای مطرح شده در زیر به طرح نظریه کارکردگرایی ساختی پرداخته است:

1. سیستم اجتماعی یک کل دارای بخشهای مرتبط با یکدیگر، از قبیل سازمانها و نهادهای اجتماعی است؛

2. سیستم اجتماعی دارای حیات و در حال استمرار و بقاست؛

3. سیستم اجتماعی به گونه‌ای طراحی شده که امکان ارتباط با سیستم‌های دیگر را داشته باشد؛

4. سیستم اجتماعی با مشکلاتی از قبیل نیازها یا درخواست‌هایی روبروست که موجب بقا و ادامه حیات سیستم‌ها می‌شوند؛

5. سیستم اجتماعی دارای خصوصیات نظم و تعادل است و اجزای آن به یکدیگر وابسته‌اند؛

6. ثبات و تغییر در آن توأمان است؛

7. سیستم‌ها به واسطه شرایط محیطی محدود می‌شوند.

پارسونز معتقد است کارکرد، مجموعه فعالیتهایی است که در جهت برآوردن یک نیاز یا نیازهای نظام انجام می‌گیرد.

وی با این تعریف معتقد است 4 تکلیف برای همه نظامها ضرورت دارد:

1. #تطبیق( Adaptation# )؛
هر نظامی باید خودش را با موقعیتی که در آن قرار گرفته تطبیق دهد؛

2. #دستیابی_به_هدف
( #Goal_Attainment)
یک نظام باید هدفهای اصلی‌اش را تعیین کند و به آنها دست یابد؛

3. #یکپارچگی_و_انسجام
( #Integration )
هر نظامی باید روابط متقابل میان اجزایش را تنظیم کرده و به رابطه میان چهار تکلیف کارکردی‌اش نیز انسجام ببخشد؛

4. #پایداری(Latency# )؛
هر نظامی باید انگیزش‌های افراد و الگوهای فرهنگی آفریننده و نگهدارنده این انگیزشها را ایجاد، نگهداری و تجدید کند.

این چهار تکلیف با چهار نظام کنش، « #سیستم_زیستی» از طریق سازگاری و تغییر شکل جهان خارجی، « #سیستم_شخصیتی» از طریق تعیین هدف نظام و بسیج منافع برای دستیابی به آنها، « #سیستم_اجتماعی» از طریق کارکرد یکپارچگی و « #سیستم_فرهنگی» که از طریق وضوح‌بخشی به اهداف و ارائه الگوهای فرهنگی، پایداری را ایجاد می‌کنند، رابطه دارد.

🆔👉 @iran_novin1
[({🔥 @iran_novin1🔥})]

]🔥 ایران نوین 🔥[

#جامعه_شناسی

#کارکردگرایی_ساختاری
#Structural_Functionalism

☆1

نظریه کارکردگرایی ساختاری(ساختی) یکی از عمده‌ترین نظریه‌ها پس از شکل‌گیری جامعه‌شناسی است.

این نظریه تمایز دهنده دوره کلاسیک جامعه‌شناسی با دوره مدرن است و به طور عمده از گرایشی کلی به سوی تحلیل کارکردگرایانه در قرن 19 نشأت می‌گیرد.

کارکردگرایی ساختاری از رهیافتی بهره می‌برد که جامعه را شامل نظامی از اجزاء مختلف به هم پیوسته‌ می‌داند که ساختارهای گوناگون را شکل می‌دهند و هر کدام کارکردی خاص در کل نظام دارند.
کارکردگرایی ساختاری ریشه در آثار #کنت، #اسپنسر، #دورکیم و تعلق آنها به #ارگانیسم، #نیازهای_اجتماعی، #ساختارها و #کارکردها ‌دارد. 

#پیش_‌فرضهای_کارکردگرایی :

سهم #پارسونز در شکل‌گیری کارکردگرایی ساختاری بیش از سایرین است.
وی با تکیه بر پیش‌فرضهای مطرح شده در زیر به طرح نظریه کارکردگرایی ساختی پرداخته است:

1. سیستم اجتماعی یک کل دارای بخشهای مرتبط با یکدیگر، از قبیل سازمانها و نهادهای اجتماعی است؛

2. سیستم اجتماعی دارای حیات و در حال استمرار و بقاست؛

3. سیستم اجتماعی به گونه‌ای طراحی شده که امکان ارتباط با سیستم‌های دیگر را داشته باشد؛

4. سیستم اجتماعی با مشکلاتی از قبیل نیازها یا درخواست‌هایی روبروست که موجب بقا و ادامه حیات سیستم‌ها می‌شوند؛

5. سیستم اجتماعی دارای خصوصیات نظم و تعادل است و اجزای آن به یکدیگر وابسته‌اند؛

6. ثبات و تغییر در آن توأمان است؛

7. سیستم‌ها به واسطه شرایط محیطی محدود می‌شوند.

پارسونز معتقد است کارکرد، مجموعه فعالیتهایی است که در جهت برآوردن یک نیاز یا نیازهای نظام انجام می‌گیرد.

وی با این تعریف معتقد است 4 تکلیف برای همه نظامها ضرورت دارد:

1. #تطبیق
( #Adaptation

هر نظامی باید خودش را با موقعیتی که در آن قرار گرفته تطبیق دهد؛

2. #دستیابی_به_هدف
( #Goal_Attainment)

یک نظام باید هدفهای اصلی‌اش را تعیین کند و به آنها دست یابد؛

3. #یکپارچگی_و_انسجام
( #Integration )

هر نظامی باید روابط متقابل میان اجزایش را تنظیم کرده و به رابطه میان چهار تکلیف کارکردی‌اش نیز انسجام ببخشد؛

4. #پایداری
( #Latency)

هر نظامی باید انگیزش‌های  افراد و الگوهای فرهنگی آفریننده و نگهدارنده این انگیزشها را ایجاد، نگهداری و تجدید کند.

این چهار تکلیف با چهار نظام کنش، « #سیستم_زیستی» از طریق سازگاری و تغییر شکل جهان خارجی،
« #سیستم_شخصیتی»
از طریق تعیین هدف نظام و بسیج منافع برای دستیابی به آنها،

« #سیستم_اجتماعی»
از طریق کارکرد یکپارچگی و

«#سیستم_فرهنگی»
که از طریق وضوح‌بخشی به اهداف و ارائه الگوهای فرهنگی، پایداری را ایجاد می‌کنند، رابطه دارد.

🆔👉 @iran_novin1
[({🔥 @iran_novin1🔥})]

]🔥 ایران نوین 🔥[

#جامعه_شناسی

#کارکردگرایی_ساختاری
#Structural_Functionalism

☆2

#اصول_انتقادی_مرتون :

با اینکه پارسونز مهمترین نظریه‌‌پرداز کارکردگرایی ساختی است؛ اما شاگردش مرتون تنها نویسنده بیانیه مهم در مورد کارکردگرایی ساختاری در جامعه‌شناسی است.

سه اصل مورد انتقاد مرتون که در تحلیل پیشینیان بود، عبارتند از:

1. #وحدت_کارکردی؛

وی معتقد است وحدت کارکردی فقط در مورد جوامع کوچک ابتدایی درست است و نباید به جوامع بزرگ تعمیم داد؛

2. #شمول_عام؛

یعنی همه صور فرهنگی و اجتماعی، کارکرد مثبت دارند؛

3. #گریزناپذیری_کارکردها؛

در اینجا مرتون اصطلاح کژکارکرد و کارکرد منفی برخی ساختارها و رسوم را بیان می‌دارد.
بر اساس این اصل، نه تنها همه جنبه‌های معیار جامعه کارکرد مثبت دارند؛ بلکه ضرورت دارند.

مرتون معتقد است باید آمادگی پذیرش این واقعیت را داشته باشیم که شقوق ساختاری و کارکردی گوناگون دیگری را می‌توان در داخل جامعه پیدا کرد.

کارکردگرایان ساختاری پیش از مرتون بر کارکردهای یک ساختار یا نهاد تأکید می‌ورزیدند؛ اما مرتون معتقد است، باید بر کارکردهای اجتماعی تأکید شود تا انگیزه‌های فردی.

به عقیده مرتون کارکردها عبارتند از عملکردهایی که تطبیق با سازگاری یک نظام اجتماعی را امکان‌پذیر می‌سازند.

وی معتقد است باید کژکارکردها و بد‌کارکردها نیز در نظر گرفته شوند و همچنین کارکردگرایان ساختی نه تنها باید به کارکردهای آشکار ( نیت‌مند ) بلکه باید به کارکردهای پنهانی ( غیر نیت‌مند ) نیز بپردازند.

همچنین وی برخلاف کارکردگرایان ساختاری پیش از خود که کل جامعه را مورد تحلیل قرار می‌دادند معتقد است در تحلیل کارکردی باید میان سطوح مختلف جامعه تفاوت قایل شد زیرا یک ساختار می‌تواند بخشی از جامعه کارکرد مثبت و برای برخی دیگری کارکرد منفی یا کثرکارکرد داشته باشد.

#انتقادات

1. #از_نظر_ذاتی، نظریه دارای بینشی غیر تاریخی است؛ پدیده ها بدون زمینه‌های تاریخی مورد توجه قرار گرفته‌اند؛ محافظه‌کارانه است و به توصیه‌ وضعیت موجود می‌پردازد؛

2. #از_نظر_منطقی_و_روشی، کارکردگرایان به جامعه واقعی و ملموس توجه ندارند و به جای آن به نظامهای انتزاعی می‌پردازند؛

3. #از_نظر_فراگیری_و_جهان_شمولی، کارکردگرایان ساختی معتقدند نظریه‌ی واحدی وجود دارد که با آن می‌توان همه تاریخ را مورد تحلیل قرار داد؛ اما در واقع امر چنین نیست.

منتقدان چنین طرح فراگیری را توهمی بیش نمی‌دانند و معتقدند که جامعه‌شناسی باید نظریه‌هایش محدود به یک دوره تاریخی با دامنه متوسط باشد؛

4. #نظریه، #توان_مقابله_با_تقابل_را_ندارد زیرا هدف اصلی آن انسجام و سازگاری است؛

5. #نظریه_به_کنشگر_کمتر_توجه_کرده و در مقابل، بیشتر به ساخت اجتماعی و عناصر ساختی پرداخته است.

🆔👉 @iran_novin1