Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#مکان_روح_در_مغز_مشخص_شد
با کشف قسمتهایی از مغز که مسئول احساس معنویت و تعالی است، مرز بین مغز جسمانی و روح بشر کمرنگ میشود. آیا این کشف میتواند جدال قدیمی علمگرایان و معنویتگرایان را در رابطه روح و جسم پایان بخشد؟
در طول تاریخ علم و فلسفه، اغلب مغز علمی را از مفهوم معنویت و روح جدا میدانستهاند. تا جایی که علمگراها عملکردهای انسان را به مغز نسبت میدادند و معنویتگراها وجود روحی جدا از جسم را مسلم میدانستند. اما مطالعات جدید این مرز را برداشتهاند.
به نظر میرسد حتی مسئول احساس تعالی و معنویت هم، قسمتهای خاصی از مغز باشد، چرا که مطالعه جدیدی در ایتالیا برای اولین بار نشان داده که برداشتن قسمتهای خاصی از مغز، میتواند احساس آرامش درونی را بالا ببرد.
عصبشناس شناختگرایی به نام کازیمو یورگسی از دانشگاه یودین به اتفاق همکارانش مطالعهای را بر روی افرادی که مبتلا به تومور مغزی بودند انجام دادند تا احساسات آنها را قبل و بعد از عمل برداشتن تومور بررسی نمایند.
طی سه تا هفت روز بعد از جراحی، کسانی که در قسمت پشتی مغز، در قشر آهیانه تومور داشتند، احساس تعالی بیشتری را گزارش کردند. اما در مورد بیمارانی که در قسمتهای جلویی مغز تومور داشتند، چنین احساسی را گزارش نکردند.
به گفته یکی از همکاران مطالعه، سالواتوار اگلیوتی که او هم عصبشناس شناختگرا در دانشگاه اسپینزای رم است، احساس تعالی همیشه با فیلسوفها و فلسفه همراه بوده و این اولین باری است که یک مطالعه علمی این قدر به این مفهوم نزدیک میشود. وی میافزاید: «ما به سراغ یک پدیده پیچیده رفتهایم که به نظر میرسد جوهر انسانیت و جزیی از بشر بودن است.»
این پژوهشگران دو بخش از مغز را شناسایی کردهاند که وقتی تخریب میشوند، احساس معنویت در فرد بالاتر میرود:
یکی سمت چپ قسمت تحتانی لوب آهیانه و دیگری سمت راست شکند زاویهای.
این دو قسمت که در بخشهای پشتی مغز قرار دارند، مسئول ادراک ما از بدنهایمان در ارتباط فضایی با دنیای خارجی هستند. به گفته این پژوهشگران، نتایج مطالعه آنها ارتباط بین تجربه عرفانی و معنوی و احساس جدا شدن از جسم را تایید میکند.
یورگسی در این باره میگوید: «شگفتانگیزترین قسمت ماجرا، سرعت تغییر بود. کشف ما نشان میدهد برخی رگههای شخصیتی پیچیده از آن چه تاکنون خیال میکردیم سادهتر هستند.»
#علم_معنویت
در این مطالعه با 88 بیمار مبتلا به تومور مغزی در ناحیههای متفاوتی از مغزشان، مصاحبه شده است. از این افراد، 20 نفر تومور خوشخیم داشتند و در عمل جراحی هیچ بخشی از مغزشان برداشته نشد. همه این 88 نفر قبل از عمل جراحی خود در مورد عقاید و عادات مذهبی شان مورد مصاحبه قرار گرفتند و سپس به یک سری سوال بله یا خیر جواب دادند که میزان احساس معنویت را در آنها ارزیابی میکرد. این سوالها که در یک پرسشنامه تنظیم شده بودند، سه مولفه مهم احساس تعالی را میسنجیدند: گم کردن خود در یک لحظه، احساس ارتباط و اتصال با سایر افراد و طبیعت، و اعتقاد به یک قدرت برتر.
برای مثال: "من گاهی آنقدر مسحور کاری که انجام میدهم میشوم که در یک لحظه احساس گم شدن میکنم، انگار از زمان و مکان جدا شده باشم". و یا: "من گاهی احساس میکنم آنقدر به طبیعت متصلم که حس میکنم همه چیز بخشی از یک موجود زنده است و از هم جدا نیستند".
سپس پژوهشگران به دقت قسمتهایی از مغز بیمار که طی عمل جراحی از بین رفته بود را مشخص کردند.
مطالعات قبلی نشان داده بودند که قسمتهای گستردهای از مناطق لوبهای پیشانی و آهیانهای مغز با اعتقادات مذهبی مرتبطند. اما معنویت و احساس تعالی دقیقا به همان مناطق مربوط نیست. در گذشته هم عصبشناسان دیده بودند که برخی بیماران بعد از آسیب مغزی دچار تغییر در احساس معنویت میشوند اما همیشه از آن فاصله گرفته بودند و به آن نپرداخته بودند.
ریک وندنبرگ عصبشناس دانشگاه لیون در بلژیک در مورد این مسئله میگوید: «ما همیشه از این تغییر فاصله گرفتیم، نه به این دلیل که اهمیتی ندارد، بلکه به این دلیل که خیلی شخصی و خصوصی است.» به اعتقاد وندنبرگ، این مطالعه جدید بسیار جذاب است اما مانند اغلب مطالعات پیشگام، سوالات فراوانی را بدون جواب میگذارد. به نظر او باید این نتایج را با احتیاط تفسیر کرد چون احتمال این که مسئلهای مثل معنویت را بتوان تنها در دو قسمت مغز جای داد خیلی کم است.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#مکان_روح_در_مغز_مشخص_شد
با کشف قسمتهایی از مغز که مسئول احساس معنویت و تعالی است، مرز بین مغز جسمانی و روح بشر کمرنگ میشود. آیا این کشف میتواند جدال قدیمی علمگرایان و معنویتگرایان را در رابطه روح و جسم پایان بخشد؟
در طول تاریخ علم و فلسفه، اغلب مغز علمی را از مفهوم معنویت و روح جدا میدانستهاند. تا جایی که علمگراها عملکردهای انسان را به مغز نسبت میدادند و معنویتگراها وجود روحی جدا از جسم را مسلم میدانستند. اما مطالعات جدید این مرز را برداشتهاند.
به نظر میرسد حتی مسئول احساس تعالی و معنویت هم، قسمتهای خاصی از مغز باشد، چرا که مطالعه جدیدی در ایتالیا برای اولین بار نشان داده که برداشتن قسمتهای خاصی از مغز، میتواند احساس آرامش درونی را بالا ببرد.
عصبشناس شناختگرایی به نام کازیمو یورگسی از دانشگاه یودین به اتفاق همکارانش مطالعهای را بر روی افرادی که مبتلا به تومور مغزی بودند انجام دادند تا احساسات آنها را قبل و بعد از عمل برداشتن تومور بررسی نمایند.
طی سه تا هفت روز بعد از جراحی، کسانی که در قسمت پشتی مغز، در قشر آهیانه تومور داشتند، احساس تعالی بیشتری را گزارش کردند. اما در مورد بیمارانی که در قسمتهای جلویی مغز تومور داشتند، چنین احساسی را گزارش نکردند.
به گفته یکی از همکاران مطالعه، سالواتوار اگلیوتی که او هم عصبشناس شناختگرا در دانشگاه اسپینزای رم است، احساس تعالی همیشه با فیلسوفها و فلسفه همراه بوده و این اولین باری است که یک مطالعه علمی این قدر به این مفهوم نزدیک میشود. وی میافزاید: «ما به سراغ یک پدیده پیچیده رفتهایم که به نظر میرسد جوهر انسانیت و جزیی از بشر بودن است.»
این پژوهشگران دو بخش از مغز را شناسایی کردهاند که وقتی تخریب میشوند، احساس معنویت در فرد بالاتر میرود:
یکی سمت چپ قسمت تحتانی لوب آهیانه و دیگری سمت راست شکند زاویهای.
این دو قسمت که در بخشهای پشتی مغز قرار دارند، مسئول ادراک ما از بدنهایمان در ارتباط فضایی با دنیای خارجی هستند. به گفته این پژوهشگران، نتایج مطالعه آنها ارتباط بین تجربه عرفانی و معنوی و احساس جدا شدن از جسم را تایید میکند.
یورگسی در این باره میگوید: «شگفتانگیزترین قسمت ماجرا، سرعت تغییر بود. کشف ما نشان میدهد برخی رگههای شخصیتی پیچیده از آن چه تاکنون خیال میکردیم سادهتر هستند.»
#علم_معنویت
در این مطالعه با 88 بیمار مبتلا به تومور مغزی در ناحیههای متفاوتی از مغزشان، مصاحبه شده است. از این افراد، 20 نفر تومور خوشخیم داشتند و در عمل جراحی هیچ بخشی از مغزشان برداشته نشد. همه این 88 نفر قبل از عمل جراحی خود در مورد عقاید و عادات مذهبی شان مورد مصاحبه قرار گرفتند و سپس به یک سری سوال بله یا خیر جواب دادند که میزان احساس معنویت را در آنها ارزیابی میکرد. این سوالها که در یک پرسشنامه تنظیم شده بودند، سه مولفه مهم احساس تعالی را میسنجیدند: گم کردن خود در یک لحظه، احساس ارتباط و اتصال با سایر افراد و طبیعت، و اعتقاد به یک قدرت برتر.
برای مثال: "من گاهی آنقدر مسحور کاری که انجام میدهم میشوم که در یک لحظه احساس گم شدن میکنم، انگار از زمان و مکان جدا شده باشم". و یا: "من گاهی احساس میکنم آنقدر به طبیعت متصلم که حس میکنم همه چیز بخشی از یک موجود زنده است و از هم جدا نیستند".
سپس پژوهشگران به دقت قسمتهایی از مغز بیمار که طی عمل جراحی از بین رفته بود را مشخص کردند.
مطالعات قبلی نشان داده بودند که قسمتهای گستردهای از مناطق لوبهای پیشانی و آهیانهای مغز با اعتقادات مذهبی مرتبطند. اما معنویت و احساس تعالی دقیقا به همان مناطق مربوط نیست. در گذشته هم عصبشناسان دیده بودند که برخی بیماران بعد از آسیب مغزی دچار تغییر در احساس معنویت میشوند اما همیشه از آن فاصله گرفته بودند و به آن نپرداخته بودند.
ریک وندنبرگ عصبشناس دانشگاه لیون در بلژیک در مورد این مسئله میگوید: «ما همیشه از این تغییر فاصله گرفتیم، نه به این دلیل که اهمیتی ندارد، بلکه به این دلیل که خیلی شخصی و خصوصی است.» به اعتقاد وندنبرگ، این مطالعه جدید بسیار جذاب است اما مانند اغلب مطالعات پیشگام، سوالات فراوانی را بدون جواب میگذارد. به نظر او باید این نتایج را با احتیاط تفسیر کرد چون احتمال این که مسئلهای مثل معنویت را بتوان تنها در دو قسمت مغز جای داد خیلی کم است.
🆔👉 @iran_novin1