Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#رمانتیسم_ادبی:
☆2
توده ی پیشرفته ی سده نوزده اروپا دیگر نمیتوانست سنت های ملوك الطوایفی (فئودالیسم) و كلاسیسیسم را گردن نهد. از این رو به نویسندگان و هنرمندانی نیاز داشت كه به دلخواه خویشتن و پندارهای بیبندوبار خود قلم بدست گیرند.
این نهضت از میانه های سده هجده اوج گرفت و بالا رفت، تا جائیكه اواخر این سده و سرتاسر سده نوزده، جهان هنر و ادب و اندیشه را جولانگاه خویشتن ساخت.
« #نوامیس » از سروده های رمانتیك بدین گونه یاد مینماید:
«هنری است كه همه چیز را به شیوه ی دل انگیزی شگفت آور میسازد، هنری كه همه چیز را در فاصله های دور قرار میدهد بی آنكه از رنگ آشنا و دل فریب آن ها بكاهد.»
رمانتیكها به رویاها و اندیشه های خود بیش از هر انگیزه طبیعی و غیرطبیعی دیگر پروا داشتند و آنچه میسرودند و مینوشتند جلوه هایی از جهان ناشناخته و دور دست اندیشه و پندار بود. آنها برعكس كلاسیست ها هرگز به خود نمی پرداختند، بلكه همواره بفرمان احساس و اندیشه گوش می سپردند.
خیال پردازان سده نوزده هیچگاه توده خود را آن گونه كه بود نقاشی نمیكردند، بلكه آنچنان كه میخواستند باشد مجسم میساختند، هنرمند رمانتیك توده خود را دشمن میدارد و چون از زندگی در اجتماع خویش گریزان است، به دامن خیالها و اندیشه های خویش پناه میبرد و به دوران های باستانی
(به ویژه سده های میانه) و روزگار كودكی و سرزمین آرزو و تنهایی باز میگردد.
از سوی دیگر، جنبش رمانتیسم را باید فریاد خشم و اعتراض بر ضد بندگی انسان، كشاكش های سرمایه داری، برگرداندن شهرها به اردوگاه های كارگری و بدبختی و سرانجام بر ضد صنعت گران سرمایه دار دانست، نمونه برجسته ای از این فریادها را میتوان در شعرهای شیرین و بی پیرایه " #ویلیام_وردزورث " سراینده رمانتیك انگلیس جستجو كرد. از آنجا كه بنیان رمانتیسم با ایده آلیسم هم آهنگی نزدیك و شناخته دارد. هنرمند رمانتیك زندگی و اجتماع را زائیده اندیشه میداند و برخلاف رئالیستها، دگرگونی و چگونگی های توده را وابسته به دگرگونیهای اندیشه بشری میشمارد.
قدرت گرفتن قشر بورژوا (قشر متوسط جامعه)، ازدست رفتن اعتبار طبقه اشراف و گسترش فساد دربین این طبقه و از طرفی رشد فکری و اجتماعی مردم باعث شد که مکتب رمانتی سیسم ظهور کند .این مکتب دردهه سوم قرن نوزدهم در فرانسه به اوج خود رسید. در این سبک، زشتی ها و زیبایی ها بدون در نظر گرفتن نتیجه اخلاقی آموزنده اعمال می شد و از آثار مسیحی قرون وسطایی الهام بسیاری گرفته شد. این سبک متعلق به قشر بوژوا بود و بهترین قالب داستان سرایی آن " #رمان " بود.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#رمانتیسم_ادبی:
☆2
توده ی پیشرفته ی سده نوزده اروپا دیگر نمیتوانست سنت های ملوك الطوایفی (فئودالیسم) و كلاسیسیسم را گردن نهد. از این رو به نویسندگان و هنرمندانی نیاز داشت كه به دلخواه خویشتن و پندارهای بیبندوبار خود قلم بدست گیرند.
این نهضت از میانه های سده هجده اوج گرفت و بالا رفت، تا جائیكه اواخر این سده و سرتاسر سده نوزده، جهان هنر و ادب و اندیشه را جولانگاه خویشتن ساخت.
« #نوامیس » از سروده های رمانتیك بدین گونه یاد مینماید:
«هنری است كه همه چیز را به شیوه ی دل انگیزی شگفت آور میسازد، هنری كه همه چیز را در فاصله های دور قرار میدهد بی آنكه از رنگ آشنا و دل فریب آن ها بكاهد.»
رمانتیكها به رویاها و اندیشه های خود بیش از هر انگیزه طبیعی و غیرطبیعی دیگر پروا داشتند و آنچه میسرودند و مینوشتند جلوه هایی از جهان ناشناخته و دور دست اندیشه و پندار بود. آنها برعكس كلاسیست ها هرگز به خود نمی پرداختند، بلكه همواره بفرمان احساس و اندیشه گوش می سپردند.
خیال پردازان سده نوزده هیچگاه توده خود را آن گونه كه بود نقاشی نمیكردند، بلكه آنچنان كه میخواستند باشد مجسم میساختند، هنرمند رمانتیك توده خود را دشمن میدارد و چون از زندگی در اجتماع خویش گریزان است، به دامن خیالها و اندیشه های خویش پناه میبرد و به دوران های باستانی
(به ویژه سده های میانه) و روزگار كودكی و سرزمین آرزو و تنهایی باز میگردد.
از سوی دیگر، جنبش رمانتیسم را باید فریاد خشم و اعتراض بر ضد بندگی انسان، كشاكش های سرمایه داری، برگرداندن شهرها به اردوگاه های كارگری و بدبختی و سرانجام بر ضد صنعت گران سرمایه دار دانست، نمونه برجسته ای از این فریادها را میتوان در شعرهای شیرین و بی پیرایه " #ویلیام_وردزورث " سراینده رمانتیك انگلیس جستجو كرد. از آنجا كه بنیان رمانتیسم با ایده آلیسم هم آهنگی نزدیك و شناخته دارد. هنرمند رمانتیك زندگی و اجتماع را زائیده اندیشه میداند و برخلاف رئالیستها، دگرگونی و چگونگی های توده را وابسته به دگرگونیهای اندیشه بشری میشمارد.
قدرت گرفتن قشر بورژوا (قشر متوسط جامعه)، ازدست رفتن اعتبار طبقه اشراف و گسترش فساد دربین این طبقه و از طرفی رشد فکری و اجتماعی مردم باعث شد که مکتب رمانتی سیسم ظهور کند .این مکتب دردهه سوم قرن نوزدهم در فرانسه به اوج خود رسید. در این سبک، زشتی ها و زیبایی ها بدون در نظر گرفتن نتیجه اخلاقی آموزنده اعمال می شد و از آثار مسیحی قرون وسطایی الهام بسیاری گرفته شد. این سبک متعلق به قشر بوژوا بود و بهترین قالب داستان سرایی آن " #رمان " بود.
🆔👉 @iran_novin1