🆔👉 @iran_novin1
اندیشه
#سکولاریسم_و_دین_از_دید_هابرماس
قسمت دوم:
هابرماس مینویسد که :
#اول_اینکه سکولارها اعتماد به نفس خود را به دلیل گزارشهای مطبوعاتی در خصوص قدرت جنبشهای اصولگرای اسلامی و تروریسم از دست دادهاند.
سکولاریستها فکر میکردند که بر ادیان پیروز شدهاند ولی زندگی در یک جامعه سکولار دیگر به آن معنی نیست که اهمیت دین در جوامع مدرن از بین رفته باشد.
#دوم_اینکه مجامع دینی در کشورهای سکولار امروز قادر هستند که به دیدگاههای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی تاثیر بگذارند، مثلا در خصوص سقط جنین و یا سئوالهای اخلاقی در مورد حفاظت از طبیعت و حیوانات و غیره.
#سوم_اینکه حتی مجامع مختلف دینی به هم دیگر تاثیر میگذارند، مثلا فعالیتهای مسلمانان در اروپا و آمریکا در بعضی از مواقع سبب چالشهایی برای روشنفکران و شهروندان مسیحی میشوند.
کثرتگرایی فرهنگی و سیاسی خود یکی از بزرگترین چالشها برای جوامع مدرن میباشد.
هابرماس مینویسد که :
یکی از مشخصههای جوامع پساسکولار این است که شهروندان سکولار دیگر یقین ندارند که دین از بین خواهد رفت.
سئوال خیلی مهمی که این فیلسوف و جامعهشناس آلمانی مطرح میکند این است که :
رابطه متقابل شهروندان بیدین و دیندار میبایست به چه نحوی باشد؟
پایه و پیش زمینه بحث او جدایی کلیسا از دولت است.
هابرماس مینویسد که :
امروز اقلیتهای دینی در جوامع سکولار از حقوق متساوی برخوردار هستند و آزادانه میتوانند به آداب و رسوم دینی خود مشغول باشند.
آزادی بیان و آزادی عقیده و دین یکی از مهمترین ستون کشوری است که دارای قانون اساسی دموکراتیک است، که آزادیهای ابتدایی شهروندان را تضمین میکند.
ادامه دارد ...
🆔👉 @iran_novin1
اندیشه
#سکولاریسم_و_دین_از_دید_هابرماس
قسمت دوم:
هابرماس مینویسد که :
#اول_اینکه سکولارها اعتماد به نفس خود را به دلیل گزارشهای مطبوعاتی در خصوص قدرت جنبشهای اصولگرای اسلامی و تروریسم از دست دادهاند.
سکولاریستها فکر میکردند که بر ادیان پیروز شدهاند ولی زندگی در یک جامعه سکولار دیگر به آن معنی نیست که اهمیت دین در جوامع مدرن از بین رفته باشد.
#دوم_اینکه مجامع دینی در کشورهای سکولار امروز قادر هستند که به دیدگاههای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی تاثیر بگذارند، مثلا در خصوص سقط جنین و یا سئوالهای اخلاقی در مورد حفاظت از طبیعت و حیوانات و غیره.
#سوم_اینکه حتی مجامع مختلف دینی به هم دیگر تاثیر میگذارند، مثلا فعالیتهای مسلمانان در اروپا و آمریکا در بعضی از مواقع سبب چالشهایی برای روشنفکران و شهروندان مسیحی میشوند.
کثرتگرایی فرهنگی و سیاسی خود یکی از بزرگترین چالشها برای جوامع مدرن میباشد.
هابرماس مینویسد که :
یکی از مشخصههای جوامع پساسکولار این است که شهروندان سکولار دیگر یقین ندارند که دین از بین خواهد رفت.
سئوال خیلی مهمی که این فیلسوف و جامعهشناس آلمانی مطرح میکند این است که :
رابطه متقابل شهروندان بیدین و دیندار میبایست به چه نحوی باشد؟
پایه و پیش زمینه بحث او جدایی کلیسا از دولت است.
هابرماس مینویسد که :
امروز اقلیتهای دینی در جوامع سکولار از حقوق متساوی برخوردار هستند و آزادانه میتوانند به آداب و رسوم دینی خود مشغول باشند.
آزادی بیان و آزادی عقیده و دین یکی از مهمترین ستون کشوری است که دارای قانون اساسی دموکراتیک است، که آزادیهای ابتدایی شهروندان را تضمین میکند.
ادامه دارد ...
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#مباحثات_درباره_مجلس_موسسان
1- روبن مارکاریان،
2- داریوش آرام
#جایگاه_مجلس_موسسان_در_برنامه_و_پلاتفرم_مارکسیستی
3- سعید سهرابی
#نگاهی_به_جوانب_مجلس_موسسان
#جایگاه_مجلس_موسسان_در_برنامه_و_پلاتفرم_مارکسیستی
از این نوشته می خواهد به جایگاه مجلس موسسان در برنامه و پلاتفرم مارکسیستی بپردازد.
☆2
#مجلس_موسسان_چه_هست_و_چه_نیست ؟
#یکم، اگر چه درخواست مجلس موسسان یک درخواست دمکراتیک است اما اولین درک شایع در باره مجلس موسسان در میان بخشی از نیروهای چپ بر این فرض و درک نادرست استوار است که فراخواندن وبرقراری این مجلس برای تاسیس نظام های بورژوائی است.
طرح مجلس موسسان به معنای طرح نوع خاصی از نظام سیاسی نیست بلکه طرح آن به معنای حق عموم مردم در تاسیس، تغییر واصلاح نظام سیاسی توسط همه شهروندان یک کشور میباشد. نام مجلس موسسان خود گویای کارکرد و وظیفه آن یعنی تاسیس نظام سیاسی جدید، تعیین ساختار و تدوین قانون اساسی نظام، یا تغییر و اصلاح آن ها می باشد.
پس از سر نگونی نظام های استبدادی که برای مردم حق تعیین سرنوشت سیاسی قائل نیستند و نظام سیاسی، ساختار های آن و قوانین اساسی یا قوانین مادر را از بالا و به شیوه استبدادی به مردم تحمیل می کنند، مجلس موسسان حق تاسیس نظام را به مردم منتقل می کند تا با مشارکت آن ها و از پائین تاسیس نظام سیاسی عملی شود.
به طور مثال #لنین در توضیح مجلس موسسان می گوید:
« مجلس" #موسسان_مردمی" چیست؟ این مجلسی است که در وهله اول، به طور واقعی بازتاب اراده مردم است. برای دست یابی به این هدف، باید حق رای عمومی همراه با همه جوانب دمکراتیک آن، وجود داشته و تضمین کامل آزادی برای انجام کارزارهای انتخاباتی، برقرار شود.
در وهله دوم، این مجلسی است که به طور واقعی از قدرت و مرجعیت " تاسیس" نظام سیاسی، که تضمین کننده حاکمیت مردم است، برخوردار است. (تاکید از لنین )».
در نقل قول بالا لنین به طور مشخص تعریف مجلس موسسان، شرایط برقراری آن و وظیفه اصلی اش را تعریف کرده و جای هیچ تردیدی باقی نمی گذارد که مجلس موسسان بازتاب اراده مردم بوده و از قدرت و مرجعیت تاسیس نظام سیاسی برخوردار است. دراین جا ابدا" سخنی از برابر نهادن مجلس موسسان با یک جمهوری پارلمانی بورژوائی در بین نیست بلکه مجلس موسسان به مثابه #نهادی تعریف می شود که در شرایط برقراری آزادی های کامل سیاسی و حق رای عمومی می تواند بازتاب اراده عمومی مردم در تاسیس نظام سیاسی و بنابراین تضمین کننده حاکمیت مردم باشد.
#دوم، کمونیست ها به مثابه طرفداران پی گیر و سازش ناپذیر دمکراسی درخواست مجلس موسسان را به مثابه یکی از مطالبات پی گیر دمکراسی در انقلابات علیه استبداد مطرح ساخته اند.
لنین در یادداشتهای خود پیرامون پیش نویس اولین برنامه حزب سوسیال دمکراسی کارگری روسیه، در فوریه 1902، در بند پایانی برنامه، آورده است:
« حزب سوسیال دمکرات کارگری روسیه به نوبه خود معتقد است که عملی ساختن کامل، پی گیر و پایدار دگرگونی های سیاسی و اجتماعی اشاره شده در بالا( یعنی همه مطالبات مطرح شده در برنامه - داخل پرانتز از من)تنها با سرنگونی استبداد و فراخوان خواندن مجلس موسسانی که آزادنه توسط همه مردم( تاکید از من)انتخاب شده باشد، می تواند به دست آید.»
#سوم، کمونیست ها همچنین برای آن که مجلس موسسان به ارگانی برای سازش با استبداد و یا سربرآوردن استبداد جدید مبدل نشود طرح آن را با شعار سرنگونی کامل استبداد و برقراری آزادی های کامل سیاسی و از جمله برقراری حق رای همگانی، برابر، مستقیم و مخفی برای همه شهروندان مرتبط ساخته و بنابراین برروی "مجلس موسسان #برآمده_از_انقلاب" تاکید کرده اند. لنین در سال 1905 در کتاب "دو تاکتیک سوسیال دمکراسی در انقلاب دمکراتیک" می گوید:
« مسئله دعوت مجلس موسسان همگانی در لحظه انقلابی که ما در آن بسر میبریم در دستور روز قرار دارد...فقط حکومت موقت انقلابی آن هم حکومتی که ارگان قیام پیروزمندانه مردم باشد، قادر است آزادی تبلیغات را تامین و مجلسی را که واقعا" مظهر اراده مردم باشد دعوت نماید ...کسی که بخواهد آن را نفی نماید باید ادعا کند که حکومت تزار ممکن است جانب ارتجاع را نگیرد، می تواند در انتخابات بی طرف بماند و می تواند اجازه دهد تا اراده مردم امکان ظهور پیدا کند. چنین ادعائی آن قدر بی معنی است که هیچ کس علنا" از آن دفاع نخواهد کرد."
پس از فوریهِ سال 1917هنگامی که انقلاب سوسیالیستی و انتقال" همه قدرت به دست شوراها" در دستور کار بلشویک ها بود، لنین تنها چند روز قبل از انقلاب اکتبر در نامه به یک رفیق می نویسد:
« آیا فهمیدن این حقیقت مشکل است که هنگامی که قدرت به دست شوراها افتاد، مجلس موسسان و موفقیتش تضمین شده است؟ بلشویک ها این را هزاران بار گفته اند و هرگز هیچ کس تلاش نکرده است آن را انکار کند»."
]🔥 ایران نوین 🔥[
#مباحثات_درباره_مجلس_موسسان
1- روبن مارکاریان،
2- داریوش آرام
#جایگاه_مجلس_موسسان_در_برنامه_و_پلاتفرم_مارکسیستی
3- سعید سهرابی
#نگاهی_به_جوانب_مجلس_موسسان
#جایگاه_مجلس_موسسان_در_برنامه_و_پلاتفرم_مارکسیستی
از این نوشته می خواهد به جایگاه مجلس موسسان در برنامه و پلاتفرم مارکسیستی بپردازد.
☆2
#مجلس_موسسان_چه_هست_و_چه_نیست ؟
#یکم، اگر چه درخواست مجلس موسسان یک درخواست دمکراتیک است اما اولین درک شایع در باره مجلس موسسان در میان بخشی از نیروهای چپ بر این فرض و درک نادرست استوار است که فراخواندن وبرقراری این مجلس برای تاسیس نظام های بورژوائی است.
طرح مجلس موسسان به معنای طرح نوع خاصی از نظام سیاسی نیست بلکه طرح آن به معنای حق عموم مردم در تاسیس، تغییر واصلاح نظام سیاسی توسط همه شهروندان یک کشور میباشد. نام مجلس موسسان خود گویای کارکرد و وظیفه آن یعنی تاسیس نظام سیاسی جدید، تعیین ساختار و تدوین قانون اساسی نظام، یا تغییر و اصلاح آن ها می باشد.
پس از سر نگونی نظام های استبدادی که برای مردم حق تعیین سرنوشت سیاسی قائل نیستند و نظام سیاسی، ساختار های آن و قوانین اساسی یا قوانین مادر را از بالا و به شیوه استبدادی به مردم تحمیل می کنند، مجلس موسسان حق تاسیس نظام را به مردم منتقل می کند تا با مشارکت آن ها و از پائین تاسیس نظام سیاسی عملی شود.
به طور مثال #لنین در توضیح مجلس موسسان می گوید:
« مجلس" #موسسان_مردمی" چیست؟ این مجلسی است که در وهله اول، به طور واقعی بازتاب اراده مردم است. برای دست یابی به این هدف، باید حق رای عمومی همراه با همه جوانب دمکراتیک آن، وجود داشته و تضمین کامل آزادی برای انجام کارزارهای انتخاباتی، برقرار شود.
در وهله دوم، این مجلسی است که به طور واقعی از قدرت و مرجعیت " تاسیس" نظام سیاسی، که تضمین کننده حاکمیت مردم است، برخوردار است. (تاکید از لنین )».
در نقل قول بالا لنین به طور مشخص تعریف مجلس موسسان، شرایط برقراری آن و وظیفه اصلی اش را تعریف کرده و جای هیچ تردیدی باقی نمی گذارد که مجلس موسسان بازتاب اراده مردم بوده و از قدرت و مرجعیت تاسیس نظام سیاسی برخوردار است. دراین جا ابدا" سخنی از برابر نهادن مجلس موسسان با یک جمهوری پارلمانی بورژوائی در بین نیست بلکه مجلس موسسان به مثابه #نهادی تعریف می شود که در شرایط برقراری آزادی های کامل سیاسی و حق رای عمومی می تواند بازتاب اراده عمومی مردم در تاسیس نظام سیاسی و بنابراین تضمین کننده حاکمیت مردم باشد.
#دوم، کمونیست ها به مثابه طرفداران پی گیر و سازش ناپذیر دمکراسی درخواست مجلس موسسان را به مثابه یکی از مطالبات پی گیر دمکراسی در انقلابات علیه استبداد مطرح ساخته اند.
لنین در یادداشتهای خود پیرامون پیش نویس اولین برنامه حزب سوسیال دمکراسی کارگری روسیه، در فوریه 1902، در بند پایانی برنامه، آورده است:
« حزب سوسیال دمکرات کارگری روسیه به نوبه خود معتقد است که عملی ساختن کامل، پی گیر و پایدار دگرگونی های سیاسی و اجتماعی اشاره شده در بالا( یعنی همه مطالبات مطرح شده در برنامه - داخل پرانتز از من)تنها با سرنگونی استبداد و فراخوان خواندن مجلس موسسانی که آزادنه توسط همه مردم( تاکید از من)انتخاب شده باشد، می تواند به دست آید.»
#سوم، کمونیست ها همچنین برای آن که مجلس موسسان به ارگانی برای سازش با استبداد و یا سربرآوردن استبداد جدید مبدل نشود طرح آن را با شعار سرنگونی کامل استبداد و برقراری آزادی های کامل سیاسی و از جمله برقراری حق رای همگانی، برابر، مستقیم و مخفی برای همه شهروندان مرتبط ساخته و بنابراین برروی "مجلس موسسان #برآمده_از_انقلاب" تاکید کرده اند. لنین در سال 1905 در کتاب "دو تاکتیک سوسیال دمکراسی در انقلاب دمکراتیک" می گوید:
« مسئله دعوت مجلس موسسان همگانی در لحظه انقلابی که ما در آن بسر میبریم در دستور روز قرار دارد...فقط حکومت موقت انقلابی آن هم حکومتی که ارگان قیام پیروزمندانه مردم باشد، قادر است آزادی تبلیغات را تامین و مجلسی را که واقعا" مظهر اراده مردم باشد دعوت نماید ...کسی که بخواهد آن را نفی نماید باید ادعا کند که حکومت تزار ممکن است جانب ارتجاع را نگیرد، می تواند در انتخابات بی طرف بماند و می تواند اجازه دهد تا اراده مردم امکان ظهور پیدا کند. چنین ادعائی آن قدر بی معنی است که هیچ کس علنا" از آن دفاع نخواهد کرد."
پس از فوریهِ سال 1917هنگامی که انقلاب سوسیالیستی و انتقال" همه قدرت به دست شوراها" در دستور کار بلشویک ها بود، لنین تنها چند روز قبل از انقلاب اکتبر در نامه به یک رفیق می نویسد:
« آیا فهمیدن این حقیقت مشکل است که هنگامی که قدرت به دست شوراها افتاد، مجلس موسسان و موفقیتش تضمین شده است؟ بلشویک ها این را هزاران بار گفته اند و هرگز هیچ کس تلاش نکرده است آن را انکار کند»."
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#بزرگان_موفق
#۱۰_قانون_کلي_آنتونی_رابینز
قانون #يکم:
به شما جسمي داده شده ، چه جسمتان را دوست داشته يا از آن متنفر باشيد. بايد بدانيد که در طول زندگي در دنياي خاکي با شماست.
قانون #دوم:
در مدرسه اي غير رسمي و تمام وقت نام نويسي کرده ايد که زندگي نام دارد.
قانون #سوم:
اشتباه وجود ندارد، تنها درس است.
قانون #چهارم:
درس آنقدر تکرار مي شود تا آموخته شود.
قانون #پنجم:
آموختن پايان ندارد.
قانون #ششم:
قضاوت نکنيد، غيبت نکنيد،
ادعا نکنيد، سرزنش نکنيد، تحقير و مسخره نکنيد و گرنه سرتان مي آيد.
قانون #هفتم:
ديگران فقط آينه شما هستن.
قانون #هشتم:
انتخاب چگونه زندگي کردن با شماست. همه ابزارها و منابع مورد نياز را در اختيارداريد.
قانون #نهم:
جواب هايتان در وجود خودتان است. تنها کاري که بايد بکنيد اين است که نگاه کنيد، گوش بدهيد و اعتماد کنيد.
قانون #دهم:
خيرخواه همه باشيد تا به شما نيز خير برسد.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#بزرگان_موفق
#۱۰_قانون_کلي_آنتونی_رابینز
قانون #يکم:
به شما جسمي داده شده ، چه جسمتان را دوست داشته يا از آن متنفر باشيد. بايد بدانيد که در طول زندگي در دنياي خاکي با شماست.
قانون #دوم:
در مدرسه اي غير رسمي و تمام وقت نام نويسي کرده ايد که زندگي نام دارد.
قانون #سوم:
اشتباه وجود ندارد، تنها درس است.
قانون #چهارم:
درس آنقدر تکرار مي شود تا آموخته شود.
قانون #پنجم:
آموختن پايان ندارد.
قانون #ششم:
قضاوت نکنيد، غيبت نکنيد،
ادعا نکنيد، سرزنش نکنيد، تحقير و مسخره نکنيد و گرنه سرتان مي آيد.
قانون #هفتم:
ديگران فقط آينه شما هستن.
قانون #هشتم:
انتخاب چگونه زندگي کردن با شماست. همه ابزارها و منابع مورد نياز را در اختيارداريد.
قانون #نهم:
جواب هايتان در وجود خودتان است. تنها کاري که بايد بکنيد اين است که نگاه کنيد، گوش بدهيد و اعتماد کنيد.
قانون #دهم:
خيرخواه همه باشيد تا به شما نيز خير برسد.
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from Attach Master
#سپاه_پاسداران_انقلاب_اسلامی
#مخالف_و_مانع_مذاکره_با_آمریکا
#سپاه_پاسداران_انقلاب_اسلامی_
#رو_در_روی_منافع_ملی_ایران
قسمت #دوم
#دکترین_سپاه
دریادار علی فدوی فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران در تعریف سپاه میگوید:
«سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هیچ کلمهای را در ادامه خود ندارد، حتی ایران و این تدبیر خاص حضرت امام (ره) بود که از اول هم فقط «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» باشد زیرا انقلاب اسلامی محدود به یک جغرافیا نیست و الان میبینید دلهای زیادی در دنیا همان روال انقلاب اسلامی را دنبال میکنند و سپاه هم در همه جا پاسدار انقلاب اسلامی است.»
در تعریف فدوی، سپاه پاسداران برای حفاظت از منافع ملی و مرزهای جمهوری اسلامی تأسیس نشده است و مأموریت آن نیز متفاوت است. از همین منظر است که سپاه پاسداران برخلاف منافع ملی ایران در سوریه و یمن که هممرز ایران نیستند و لاجرم نمیتوانند تهدیدی برای کشور باشند دخالت میکند و دشمنی اعراب با مردم ایران را به جان میخرد. فرماندهان سپاه و آیتالله خامنهای حضور در سوریه را به دعوت این کشور و دفاع از «حرم» ربط میدهند، در حالی که در یمن نه «دعوت» دولت این کشور در میان است و نه «حرم»ی است که نیاز به دفاع از آن باشد.
پیشتر نیروهای سپاه پاسداران و سپاه قدس در بوسنی و هرزگوین در قلب اروپا حضور داشتند و سرمایههای ملی صرف دخالت در جنگی میشد که ربطی به ایران نداشت و تنها در چارچوب «پاسداری از انقلاب اسلامی» و صدور بحران معنا پیدا میکرد.
در تلاش برای صدور انقلاب اسلامی است که سپاه پاسداران میکوشد به سنگال و کنیا سلاح فرستاده و در ناآرامیهای آفریقا مشارکت کند یا با تجهیز مالی و تسلیحاتی حزبالله و حماس و جهاد اسلامی مرزهای اسرائیل را ناامن کند. هیچ یک از این اعمال در چارچوب منافع ملی نمیگنجد.
بایستی توجه داشت در طول جنگ ایران و عراق، این اسرائیل بود که به ایران سلاح و لوازم یدکی میفروخت و صادق طباطبایی نماینده نظام اسلامی و برادر زن احمد خمینی به اسرائیل سفر میکرد. اسرائیل در تاریخ ۷ ژوئن ۱۹۸۱ در بحبوحهی جنگ ایران و عراق در عملیات اُپرا تأسیسات اتمی عراق را توسط ۸ فروند جنگندهی اف – ۱۶ به کلی نابود کرد. حملهی دو جنگندهی اف – ۴ نیروی هوایی ایران به این تأسیاست در سپتامبر ۱۹۸۰ در عملیاتی با نام «شمشیر سوزان» با شکست مواجه شده بود. گفته میشود اسرائیل در این عملیات از نقشه، عکسها و اطلاعاتی بهره برد که توسط ایران به آنها داده شده بود.
بهگفته آری بن اناشه، مقامات اسرائیلی و فرستاده آیتالله خمینی یک ماه قبل از این عملیات، جهت تبادل نظر و اطلاعات محرمانه در پاریس با یکدیگر دیدار کردند. در این ملاقات موافقت شد که در صورت بروز مشکل فنی در حین اجرای این عملیات، بمب افکنهای اسرائیلی بطور مخفیانه در پایگاهی در تبریز فرود اضطراری آیند.
ن
دشمنی با اسرائیل و تلاش برای نابودی آن به هیچ وجه با منافع ملی ایران سازگار نیست. اسرائیل هم مرز ایران نیست و برخلاف کشورهای عربی و روسیه و آذربایجان و ترکمنستان و قزاقستان نه تنها هیچ مشکل و یا ادعای ارضی نسبت به ایران ندارد بلکه اسرائیلیها به لحاظ تاریخی خود را وامدار ایران دانسته و روز کوروش را جشن میگیرند در حالی که در زادگاه کوروش، جوانان به خاطر دلبستگی به او و یا بزرگداشت وی توسط سپاه پاسداران و دیگر نهاهای امنیتی دستگیر و مورد شکنجه و آزار و اذیت قرار میگیرند.
یکی از بزرگترین خیابانهای تهران پیش از انقلاب «کوروش کبیر» نام داشت. به برکت نظام اسلامی تبدیل به «دکتر علی شریعتی» شد در حالی که در اکثر شهرهای اسرائیل خیابانی به نام کوروش است.
نگاهی که دریادار فدوی مطرح میکند دیدگاه شخصی او نیست بلکه «دکترین سپاه» است و بر این اساس طی چهار دهه گذشته منابع ملی به تاراج رفته و صرف بحران آفرینی در منطقه شده است.
#مخالف_و_مانع_مذاکره_با_آمریکا
#سپاه_پاسداران_انقلاب_اسلامی_
#رو_در_روی_منافع_ملی_ایران
قسمت #دوم
#دکترین_سپاه
دریادار علی فدوی فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران در تعریف سپاه میگوید:
«سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هیچ کلمهای را در ادامه خود ندارد، حتی ایران و این تدبیر خاص حضرت امام (ره) بود که از اول هم فقط «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» باشد زیرا انقلاب اسلامی محدود به یک جغرافیا نیست و الان میبینید دلهای زیادی در دنیا همان روال انقلاب اسلامی را دنبال میکنند و سپاه هم در همه جا پاسدار انقلاب اسلامی است.»
در تعریف فدوی، سپاه پاسداران برای حفاظت از منافع ملی و مرزهای جمهوری اسلامی تأسیس نشده است و مأموریت آن نیز متفاوت است. از همین منظر است که سپاه پاسداران برخلاف منافع ملی ایران در سوریه و یمن که هممرز ایران نیستند و لاجرم نمیتوانند تهدیدی برای کشور باشند دخالت میکند و دشمنی اعراب با مردم ایران را به جان میخرد. فرماندهان سپاه و آیتالله خامنهای حضور در سوریه را به دعوت این کشور و دفاع از «حرم» ربط میدهند، در حالی که در یمن نه «دعوت» دولت این کشور در میان است و نه «حرم»ی است که نیاز به دفاع از آن باشد.
پیشتر نیروهای سپاه پاسداران و سپاه قدس در بوسنی و هرزگوین در قلب اروپا حضور داشتند و سرمایههای ملی صرف دخالت در جنگی میشد که ربطی به ایران نداشت و تنها در چارچوب «پاسداری از انقلاب اسلامی» و صدور بحران معنا پیدا میکرد.
در تلاش برای صدور انقلاب اسلامی است که سپاه پاسداران میکوشد به سنگال و کنیا سلاح فرستاده و در ناآرامیهای آفریقا مشارکت کند یا با تجهیز مالی و تسلیحاتی حزبالله و حماس و جهاد اسلامی مرزهای اسرائیل را ناامن کند. هیچ یک از این اعمال در چارچوب منافع ملی نمیگنجد.
بایستی توجه داشت در طول جنگ ایران و عراق، این اسرائیل بود که به ایران سلاح و لوازم یدکی میفروخت و صادق طباطبایی نماینده نظام اسلامی و برادر زن احمد خمینی به اسرائیل سفر میکرد. اسرائیل در تاریخ ۷ ژوئن ۱۹۸۱ در بحبوحهی جنگ ایران و عراق در عملیات اُپرا تأسیسات اتمی عراق را توسط ۸ فروند جنگندهی اف – ۱۶ به کلی نابود کرد. حملهی دو جنگندهی اف – ۴ نیروی هوایی ایران به این تأسیاست در سپتامبر ۱۹۸۰ در عملیاتی با نام «شمشیر سوزان» با شکست مواجه شده بود. گفته میشود اسرائیل در این عملیات از نقشه، عکسها و اطلاعاتی بهره برد که توسط ایران به آنها داده شده بود.
بهگفته آری بن اناشه، مقامات اسرائیلی و فرستاده آیتالله خمینی یک ماه قبل از این عملیات، جهت تبادل نظر و اطلاعات محرمانه در پاریس با یکدیگر دیدار کردند. در این ملاقات موافقت شد که در صورت بروز مشکل فنی در حین اجرای این عملیات، بمب افکنهای اسرائیلی بطور مخفیانه در پایگاهی در تبریز فرود اضطراری آیند.
ن
دشمنی با اسرائیل و تلاش برای نابودی آن به هیچ وجه با منافع ملی ایران سازگار نیست. اسرائیل هم مرز ایران نیست و برخلاف کشورهای عربی و روسیه و آذربایجان و ترکمنستان و قزاقستان نه تنها هیچ مشکل و یا ادعای ارضی نسبت به ایران ندارد بلکه اسرائیلیها به لحاظ تاریخی خود را وامدار ایران دانسته و روز کوروش را جشن میگیرند در حالی که در زادگاه کوروش، جوانان به خاطر دلبستگی به او و یا بزرگداشت وی توسط سپاه پاسداران و دیگر نهاهای امنیتی دستگیر و مورد شکنجه و آزار و اذیت قرار میگیرند.
یکی از بزرگترین خیابانهای تهران پیش از انقلاب «کوروش کبیر» نام داشت. به برکت نظام اسلامی تبدیل به «دکتر علی شریعتی» شد در حالی که در اکثر شهرهای اسرائیل خیابانی به نام کوروش است.
نگاهی که دریادار فدوی مطرح میکند دیدگاه شخصی او نیست بلکه «دکترین سپاه» است و بر این اساس طی چهار دهه گذشته منابع ملی به تاراج رفته و صرف بحران آفرینی در منطقه شده است.
Telegram
📎