Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#تفاوت_فلسفه_قدیم_و_جدید
قسمت دهم
روشن شد که در دوران گذشته و در فلسفه ی قدیم با وجود این که مردم در نسبت با دوران جدید از یقین بیشتری بر خوردار بودند اما نارسایی ها و تلخ کامی هایی نیز وجود داشت که منجر به تغییر و تحول اساسی شد.
فلسفه ی دکارت را نیز می توان به نوعی، واکنشی در برابر آن محیط فکری و آن سیستم اندیشه ای حاکم تلقی کرد.
دکارت در برابر شکاکیت مطلق مونتنی، فیلسوف معاصر خود، دست به کوژیتو می زند، یعنی باید عنایت داشته باشیم که
اولا دکارت، یک شکاک مطلق نبود،
ثانیا شک او یک شک دستوری و روشی بود یعنی شک برای شک نبود بلکه از شک به عنوان پل و نردبانی جهت رسیدن به یقین استفاده می کرد،
ثالثا او در پاسخ به تردید و شک حاکم در دوران خود دست به شک کردن می زند پس به هیچ وجه نمی توان دکارت را یک شکاک مطلق قلمداد کرد.
جامعه تا آن زمان چنین گمان می کرد که حقیقت در مشت اش می باشد، چنانچه گفته شد از یک ثبات نسبی ای برخوردار بود، مردم کلیسا را ضامن حقیقت تلقی می کردند و از آنجا که مراجع رسمی نیز دینی بودند مردم به راحتی به آنان تکیه کرده و با این که دانش اندکی داشتند اما یقیین فراوانی داشتند.
اندک اندک این یقین ها با ظهور علم جدید متزلزل می شود مونتنی در همه چیز شک می کند جامعه ای که گمان می کرد حقیقت در مسیح و کلسیا تجلی کرده است دچار آشفتگی نسبی می شود پس می توان عصر دکارت را عصر سست و متزلزل شدن بنیان ها و بنیادهای دوران گذشته و فلسفه ی قدیم نام نهاد و در این موقعیت و وضعیت بود که دکارت احساس می کند که بر زمین سست و لرزانی گام نهاده، طوری که به هیچ طرف نمی تواند سو گردانی ای داشته باشد
او به خوبی درک می کرد که نیاز به یک زمین و سفت و سخت دارد تا بتواند با یقین گام بردارد.
تمام سعی دکارت بر سر این مساله بود که آیا می توان نقطه ی محکمی یافت و معرفت شری را بر آن استوار کرد؟
دقت داشته باشیم که اکنون ما یک تصویر کلی در همین ابتدای امر از عصر دکارت و این که چرا یک چنین اندیشه ای (اندیشه ی دکارتی) به وجود می آید، به دست داده ایم
با توضیحاتی که ارائه شد به خوبی روشن می شود که مساله ی دکارت، حقیقت است ، عبور از شک است، و نه شک مطلق!
دکارت مساله اش این بود که ما تاکنون یک سری باورهایی داشته ایم که این باورها از اساس و بنیان دچار تزلزل شده اند فرو ریخته اند او می گوید در زندگی شخصی نیز در اوان نوجوانی باورهایی داشته ام که بعد ها اندک اندک و به مرور متوجه شده ام که آن باورها صحیح نمی باشد .
میگوید در دوران جوانی بود که به غلط بودن و سست بودن آن باور ها رسیدم.
دکارت می گوید مساله این است که با این شرایط و با این وصف حال، هیچ تضمینی نیست که چیزی را که امروز من حقیقت تلقی اش می کنیم سال ها بعد به این نتیجه نرسم که آن حقیقت در اصل نه حقیقت، بلکه یک امر باطل یا شیطانی ای بیش نبوده است پس به این مساله فکر می کند تا یک زمین سفت و سختی بیاید و در آن گام نهد و نلغزد تا به یک یقینی برسد یعنی از شک موجود و وضع نامطلوب به یک وضع مطلوب و یک یقینی کامل سیر کند
مساله ی دکارت حقیقت است، او می خواهد به حقیقت برسد و حقیقت را در یقین می داند در به یقین رسیدن !
افلاطون حقیقت را خیر اعلی و عالم مثل و ... تصور می کرد اما ارسطو بر خلاف افلاطون حقیقت را به معنای مطابقت تلقی می کرد یعنی مطابقت ذهن، یا معرفت ذهنی، با امر واقع !
با ارسطو و مخالفت های او با معلم اول و افلاطون، حقیقت معنایی دیگر پیدا کرد، مفهوم محور و یا به چنانچه توضیح اش گذشت گزاره محور شد
در نظر افلاطون حقیقت یک امر انتولوژیک ( وجود شناختی یا هستی شناختی ) بود ، یک امر نامتعین، یک حقیقت لایزال که هیچ گاه به چنگ انسان در نمی آمد اما حقیقت در نزد ارسطو به معنای مطابقت تلقی شد
یعنی دیگر در معنای معمول و مرسوم سقراطی_افلاطونی تصور نشد. حقیقت مساوی شد با گزاره های کلی و ضروری
همانند مسائل ریاضی ( دو به علاوه ی دو مساوی چهار، این دو به علاوه ی دو ضرورتا اولا می شود چهار و ثانیا در هر کجای عالم هم که باشیم دو به علاوه ی دو چهار می شود یعنی چنین نیست که در یونان دو به علاوه ی دو چهار بشود و در ایران دو به علاوه ی دو مساوی هفت قرار بگیرد، این مساله همان کلی بودن و ضروری بودن است)
با ارسطو حقیقت از حیث استعلایی بودن تنزل پیدا می کند و بشری می شود اما در نزد دکارت حقیقت مساوی با یقین تلقی می شود.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#تفاوت_فلسفه_قدیم_و_جدید
قسمت دهم
روشن شد که در دوران گذشته و در فلسفه ی قدیم با وجود این که مردم در نسبت با دوران جدید از یقین بیشتری بر خوردار بودند اما نارسایی ها و تلخ کامی هایی نیز وجود داشت که منجر به تغییر و تحول اساسی شد.
فلسفه ی دکارت را نیز می توان به نوعی، واکنشی در برابر آن محیط فکری و آن سیستم اندیشه ای حاکم تلقی کرد.
دکارت در برابر شکاکیت مطلق مونتنی، فیلسوف معاصر خود، دست به کوژیتو می زند، یعنی باید عنایت داشته باشیم که
اولا دکارت، یک شکاک مطلق نبود،
ثانیا شک او یک شک دستوری و روشی بود یعنی شک برای شک نبود بلکه از شک به عنوان پل و نردبانی جهت رسیدن به یقین استفاده می کرد،
ثالثا او در پاسخ به تردید و شک حاکم در دوران خود دست به شک کردن می زند پس به هیچ وجه نمی توان دکارت را یک شکاک مطلق قلمداد کرد.
جامعه تا آن زمان چنین گمان می کرد که حقیقت در مشت اش می باشد، چنانچه گفته شد از یک ثبات نسبی ای برخوردار بود، مردم کلیسا را ضامن حقیقت تلقی می کردند و از آنجا که مراجع رسمی نیز دینی بودند مردم به راحتی به آنان تکیه کرده و با این که دانش اندکی داشتند اما یقیین فراوانی داشتند.
اندک اندک این یقین ها با ظهور علم جدید متزلزل می شود مونتنی در همه چیز شک می کند جامعه ای که گمان می کرد حقیقت در مسیح و کلسیا تجلی کرده است دچار آشفتگی نسبی می شود پس می توان عصر دکارت را عصر سست و متزلزل شدن بنیان ها و بنیادهای دوران گذشته و فلسفه ی قدیم نام نهاد و در این موقعیت و وضعیت بود که دکارت احساس می کند که بر زمین سست و لرزانی گام نهاده، طوری که به هیچ طرف نمی تواند سو گردانی ای داشته باشد
او به خوبی درک می کرد که نیاز به یک زمین و سفت و سخت دارد تا بتواند با یقین گام بردارد.
تمام سعی دکارت بر سر این مساله بود که آیا می توان نقطه ی محکمی یافت و معرفت شری را بر آن استوار کرد؟
دقت داشته باشیم که اکنون ما یک تصویر کلی در همین ابتدای امر از عصر دکارت و این که چرا یک چنین اندیشه ای (اندیشه ی دکارتی) به وجود می آید، به دست داده ایم
با توضیحاتی که ارائه شد به خوبی روشن می شود که مساله ی دکارت، حقیقت است ، عبور از شک است، و نه شک مطلق!
دکارت مساله اش این بود که ما تاکنون یک سری باورهایی داشته ایم که این باورها از اساس و بنیان دچار تزلزل شده اند فرو ریخته اند او می گوید در زندگی شخصی نیز در اوان نوجوانی باورهایی داشته ام که بعد ها اندک اندک و به مرور متوجه شده ام که آن باورها صحیح نمی باشد .
میگوید در دوران جوانی بود که به غلط بودن و سست بودن آن باور ها رسیدم.
دکارت می گوید مساله این است که با این شرایط و با این وصف حال، هیچ تضمینی نیست که چیزی را که امروز من حقیقت تلقی اش می کنیم سال ها بعد به این نتیجه نرسم که آن حقیقت در اصل نه حقیقت، بلکه یک امر باطل یا شیطانی ای بیش نبوده است پس به این مساله فکر می کند تا یک زمین سفت و سختی بیاید و در آن گام نهد و نلغزد تا به یک یقینی برسد یعنی از شک موجود و وضع نامطلوب به یک وضع مطلوب و یک یقینی کامل سیر کند
مساله ی دکارت حقیقت است، او می خواهد به حقیقت برسد و حقیقت را در یقین می داند در به یقین رسیدن !
افلاطون حقیقت را خیر اعلی و عالم مثل و ... تصور می کرد اما ارسطو بر خلاف افلاطون حقیقت را به معنای مطابقت تلقی می کرد یعنی مطابقت ذهن، یا معرفت ذهنی، با امر واقع !
با ارسطو و مخالفت های او با معلم اول و افلاطون، حقیقت معنایی دیگر پیدا کرد، مفهوم محور و یا به چنانچه توضیح اش گذشت گزاره محور شد
در نظر افلاطون حقیقت یک امر انتولوژیک ( وجود شناختی یا هستی شناختی ) بود ، یک امر نامتعین، یک حقیقت لایزال که هیچ گاه به چنگ انسان در نمی آمد اما حقیقت در نزد ارسطو به معنای مطابقت تلقی شد
یعنی دیگر در معنای معمول و مرسوم سقراطی_افلاطونی تصور نشد. حقیقت مساوی شد با گزاره های کلی و ضروری
همانند مسائل ریاضی ( دو به علاوه ی دو مساوی چهار، این دو به علاوه ی دو ضرورتا اولا می شود چهار و ثانیا در هر کجای عالم هم که باشیم دو به علاوه ی دو چهار می شود یعنی چنین نیست که در یونان دو به علاوه ی دو چهار بشود و در ایران دو به علاوه ی دو مساوی هفت قرار بگیرد، این مساله همان کلی بودن و ضروری بودن است)
با ارسطو حقیقت از حیث استعلایی بودن تنزل پیدا می کند و بشری می شود اما در نزد دکارت حقیقت مساوی با یقین تلقی می شود.
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#مدیریت_بحران
#بررسی_مبانی_تئوریک_مدیریت_بحران
قسمت سوم
#تاریخچه_مدیریت_بحران:
واژه بحران یا Crisis بیش از 5 قرن پیش مطرح شد.
عبارت امروزی مدیریت بحران برای اولین بار توسط مک فامارو- با توجه به امکان درگیری موشکی آمریکا و کوبا- عنوان گردید؛ و با موضوع مدیریت بحران در بلایای طبیعی اولین بار در سال 1989 در هشتمین کنفرانس جهانی زلزله در آمریکا توسط دکتر فرانس پریس مطرح شد.
در ایران در تاریخ 17/3/1348 قانون پیشگیری و مبارزه با خطرات سیل به تصویب مجلس رسید و بعد در سال 1386 قانون مدیریت بحران کشور به تصویب مجلس رسید که به صورت سازمان شکل گرفت.
#پدافند_غیر_عامل:
مجموعه اقداماتی که جهت مقاوم سازی تجهیزات و تاسیسات کشور در برابر آسیبهای عمدی و غیرعمدی و کاهش آسیب پذیری نیروی انسانی و مراکز حیاتی کشور و کنترل و بازگرداندن سریع جامعه به شرایط عادی است.
بیشترین توجه به توان دفاعی کشور در موقع بحران می باشد و مراکز حیاتی مثل مراکز بیمارستانی- مراکز تولید موشکی- پالایشگاههای نفت و گاز- نیروگاه های هسته ای و غیره – تاسیسات شریانی و زیر ساخت ها.
#شهرسازی_و_مدیریت_بحران€شهرها:
در مفهوم کلی عوامل متعدد در بهم زدن توسعه پایدار شهرها نقش دارند که به دو دسته تقسیم می شوند:
1-حادثه های طبیعی
2-حوادث انسان ساخت
می توان تفکیک کرد.
امروزه یکی از عوامل مانع توسعه پایدار شهرها حوادث طبیعی است که به دلیل عدم مطالعه و برنامه ریزی و عدم آمادگی و مقابله مناسب با آن تلفات و خسارات سنگینی را بر مردم و دارایی های آنها وارد می کند که بعضی از آنها جبران ناپذیر هستند.
از آناجائیکه حوادث طبیعی پیشینه ای به درازای عمر زمین دارند در حالیکه انسان دارای تمدنی کمتر از چندین هزار ساله و دانشی کمتر از چندصد سال دارد، پس همواره باید با استفاده از فناوری و اطلاعات و داده ها و شناخت و تسلط کافی بر سه عنصر #زمان - #مکان و #ابزار_اطلاعات در کاهش خسارات و در شهرها و مجتمع های زیستی اعمال مدیریت کرد.
#-مفهوم_مدیریت_ریسک:
اقداماتی که باید برای به حداقل رساندن خسارات و اختلالات احتمالی در جوامع انجام شوند را می گویند.
یا فرایندی که با بررسی عوامل اجتماعی – اقتصادی و سیاسی موثر در شناخت ریسک و میزان مقبولیت شهروندان از حداقل خساراتی که در نتیجه یک حادثه بدست می آید.
#تفاوت_مدیریت_بحران_با_مدیریت_ریسک:
مدیریت ریسک فرایندی با استفاده از عوامل اقتصادی اجتماعی و سیاسی جهت حداقل رساندن خسارات حوادث در جامعه است.
اما مدیریت بحران با بکار گیری همه اجزای مدیریت بحران برای اجرای مدیریت ریسک بطوریکه شامل همه آسیب ها در سطوح ملی- دولتی و خصوصی و هماهنگ سازی آن جهت کاهش آسیب و بازسازی آن با استفاده از چهار مرحله مدیریت بحران
1- #پیشگیری
2- #آمادگی
3- #مقابله
4- #بازسازی
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#مدیریت_بحران
#بررسی_مبانی_تئوریک_مدیریت_بحران
قسمت سوم
#تاریخچه_مدیریت_بحران:
واژه بحران یا Crisis بیش از 5 قرن پیش مطرح شد.
عبارت امروزی مدیریت بحران برای اولین بار توسط مک فامارو- با توجه به امکان درگیری موشکی آمریکا و کوبا- عنوان گردید؛ و با موضوع مدیریت بحران در بلایای طبیعی اولین بار در سال 1989 در هشتمین کنفرانس جهانی زلزله در آمریکا توسط دکتر فرانس پریس مطرح شد.
در ایران در تاریخ 17/3/1348 قانون پیشگیری و مبارزه با خطرات سیل به تصویب مجلس رسید و بعد در سال 1386 قانون مدیریت بحران کشور به تصویب مجلس رسید که به صورت سازمان شکل گرفت.
#پدافند_غیر_عامل:
مجموعه اقداماتی که جهت مقاوم سازی تجهیزات و تاسیسات کشور در برابر آسیبهای عمدی و غیرعمدی و کاهش آسیب پذیری نیروی انسانی و مراکز حیاتی کشور و کنترل و بازگرداندن سریع جامعه به شرایط عادی است.
بیشترین توجه به توان دفاعی کشور در موقع بحران می باشد و مراکز حیاتی مثل مراکز بیمارستانی- مراکز تولید موشکی- پالایشگاههای نفت و گاز- نیروگاه های هسته ای و غیره – تاسیسات شریانی و زیر ساخت ها.
#شهرسازی_و_مدیریت_بحران€شهرها:
در مفهوم کلی عوامل متعدد در بهم زدن توسعه پایدار شهرها نقش دارند که به دو دسته تقسیم می شوند:
1-حادثه های طبیعی
2-حوادث انسان ساخت
می توان تفکیک کرد.
امروزه یکی از عوامل مانع توسعه پایدار شهرها حوادث طبیعی است که به دلیل عدم مطالعه و برنامه ریزی و عدم آمادگی و مقابله مناسب با آن تلفات و خسارات سنگینی را بر مردم و دارایی های آنها وارد می کند که بعضی از آنها جبران ناپذیر هستند.
از آناجائیکه حوادث طبیعی پیشینه ای به درازای عمر زمین دارند در حالیکه انسان دارای تمدنی کمتر از چندین هزار ساله و دانشی کمتر از چندصد سال دارد، پس همواره باید با استفاده از فناوری و اطلاعات و داده ها و شناخت و تسلط کافی بر سه عنصر #زمان - #مکان و #ابزار_اطلاعات در کاهش خسارات و در شهرها و مجتمع های زیستی اعمال مدیریت کرد.
#-مفهوم_مدیریت_ریسک:
اقداماتی که باید برای به حداقل رساندن خسارات و اختلالات احتمالی در جوامع انجام شوند را می گویند.
یا فرایندی که با بررسی عوامل اجتماعی – اقتصادی و سیاسی موثر در شناخت ریسک و میزان مقبولیت شهروندان از حداقل خساراتی که در نتیجه یک حادثه بدست می آید.
#تفاوت_مدیریت_بحران_با_مدیریت_ریسک:
مدیریت ریسک فرایندی با استفاده از عوامل اقتصادی اجتماعی و سیاسی جهت حداقل رساندن خسارات حوادث در جامعه است.
اما مدیریت بحران با بکار گیری همه اجزای مدیریت بحران برای اجرای مدیریت ریسک بطوریکه شامل همه آسیب ها در سطوح ملی- دولتی و خصوصی و هماهنگ سازی آن جهت کاهش آسیب و بازسازی آن با استفاده از چهار مرحله مدیریت بحران
1- #پیشگیری
2- #آمادگی
3- #مقابله
4- #بازسازی
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#تفاوت_فلسفه_قدیم_و_جدید_غرب
بخش یازدهم
#یقین_در_نزد_دکارت_چیست؟
شاید بتوان چنین گفت که یقین در نزد دکارت آن چیزی ست که سوژه به آن یقین پیدا می کند، یعنی آن چه که من (سوژه) بهش یقین دارم!
(این مطلب نیاز به توضیح بیشتری دارد هم در رابطه با واژه ی سوژه و ابژه و ریشه های این دو و هم در رابطه با مقصود خاص دکارتی آن)
بنابر این با دکارت چند تحول بزرگ صورت می گیرد،
1_ معنای حقیقت دگرگون می شود (یقین برای سوژه)
نکته ی دیگر اینکه اگر حقیقت مساوی است با یقین پس یقین در کجاست؟
به تعبیر دیگر یقینی ترین معرفت در نزد دکارت کجا می تواند باشد؟
"ریاضیات"
فراموش نکنیم که دکارت ریاضیدان هم بود !
او در رابطه با هندسه و ... مسائل بسیار اساسی ای بیان و ابداع کرده است!
پس با دکارت و بوسیله ی دکارت، ریاضیات الگو و پایه و اُس و اساس
معرفت قرار می گیرد!
یعنی اگر در تلقی دکارتی، حقیقت را مساوی با یقین تلقی کنیم، هر معرفتی
که یقین را برای ما رقم بزند آن معرفت، عالی ترین نوع معرفت خواهد بود
اما به چه وسیله و واسطه ای و با الگو قرار گرفته چه چیزی می توان به یک چنین یقینی دست پیدا کرد؟
متمتیکال، ریاضیات
بنابر این روشن می شود که برای دکارت عالیترین نوع معرفت، ریاضیات است!
اما مگر برای افلاطون ریاضیات مهم نبود؟
مگر بر سردر اکادمی نوشته نشده بود که هر کس ریاضیات نمی داند وارد آکادمی نشود؟
بنابراین باید به این تمایز بسیار مهم یعنی اهمیت و یا جایگاه ریاضیات در
نزد دکارت و افلاطون و شباهت ها و تفاوت های آن دو نیز توجه کرد؟
پس سوالی که اینجا پیش می آید این است که؛
جایگاه ریاضیات در نزد افلاطون و دکارت و تفاوت آن در نزد این دو
فیلسوف در چه چیز بود؟
#پایان
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#تفاوت_فلسفه_قدیم_و_جدید_غرب
بخش یازدهم
#یقین_در_نزد_دکارت_چیست؟
شاید بتوان چنین گفت که یقین در نزد دکارت آن چیزی ست که سوژه به آن یقین پیدا می کند، یعنی آن چه که من (سوژه) بهش یقین دارم!
(این مطلب نیاز به توضیح بیشتری دارد هم در رابطه با واژه ی سوژه و ابژه و ریشه های این دو و هم در رابطه با مقصود خاص دکارتی آن)
بنابر این با دکارت چند تحول بزرگ صورت می گیرد،
1_ معنای حقیقت دگرگون می شود (یقین برای سوژه)
نکته ی دیگر اینکه اگر حقیقت مساوی است با یقین پس یقین در کجاست؟
به تعبیر دیگر یقینی ترین معرفت در نزد دکارت کجا می تواند باشد؟
"ریاضیات"
فراموش نکنیم که دکارت ریاضیدان هم بود !
او در رابطه با هندسه و ... مسائل بسیار اساسی ای بیان و ابداع کرده است!
پس با دکارت و بوسیله ی دکارت، ریاضیات الگو و پایه و اُس و اساس
معرفت قرار می گیرد!
یعنی اگر در تلقی دکارتی، حقیقت را مساوی با یقین تلقی کنیم، هر معرفتی
که یقین را برای ما رقم بزند آن معرفت، عالی ترین نوع معرفت خواهد بود
اما به چه وسیله و واسطه ای و با الگو قرار گرفته چه چیزی می توان به یک چنین یقینی دست پیدا کرد؟
متمتیکال، ریاضیات
بنابر این روشن می شود که برای دکارت عالیترین نوع معرفت، ریاضیات است!
اما مگر برای افلاطون ریاضیات مهم نبود؟
مگر بر سردر اکادمی نوشته نشده بود که هر کس ریاضیات نمی داند وارد آکادمی نشود؟
بنابراین باید به این تمایز بسیار مهم یعنی اهمیت و یا جایگاه ریاضیات در
نزد دکارت و افلاطون و شباهت ها و تفاوت های آن دو نیز توجه کرد؟
پس سوالی که اینجا پیش می آید این است که؛
جایگاه ریاضیات در نزد افلاطون و دکارت و تفاوت آن در نزد این دو
فیلسوف در چه چیز بود؟
#پایان
🆔👉 @iran_novin1
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#آموزش_خبرنگاری 4
تفاوت
« #رویداد_سیاسی »
با
« #پدیده_ی_سیاسی »
#پدیده_سیاسی نقاط عطف اخبار و تحولات سیاسی را به ما نشان می دهند که معمولا به عامل زمان بستگی ندارند، زیرا مربوط به اموری هستند که از یک زمان شروع شده و در زمان مشخص به پایان رسیده اند.
اما #رویداد_سیاسی، تحولات روزانه سیاسی را شامل می شوند که
اولا: عامل زمان در آن نقش و تاثیر تعیین کننده دارد،
دوما: نقطه عطف محسوب نمی شوند، و سوما: بر محیط پیرامون خود تاثیرات اندکی دارند و باعث تغییر ریشه ای نمی شوند .
یک تحلیل گر با تجربه همیشه می داند که چطور بین پدیده سیاسی و رویداد سیاسی تفاوت قائل شود و با روش مناسب هر کدام را تحلیل کند.
#تفاوت_تحلیل_پدیده_سیاسی_از_رویداد_سیاسی:
تحلیل پدیده سیاسی ساده تر است زیرا اولا: نتایج و آثار آن با گذشت زمان مشخص شده و اطلاعات موثق با جزئیات و تنوع روایات بیشتر موجود است.
ثانیا: دقیق تر است. زیرا تحلیل گر منابع مطمئن و بیشتری در دسترس دارد و
ثالثا: عمیق تر است زیرا تحلیل گر زمان و فرصت کافی دارد تا پدیده را در ابعاد مختلف بررسی و کندکاو کند.
اما در رویداد سیاسی که همین امروز اتفاق افتاده مثل سقوط دولت حاکم به دلیل رای عدم اعتماد مجلس به آن دولت اما آثار آن بر سایر تحولات همچنان ادامه دارد، کار تحلیل گر دشوار خواهد بود.
همچنین منابع کمتری در دسترس است که به دشواری کار می افزاید و مخدوش بودن خبرها یا کذب بودن آن ها می تواند تحلیل را متزلزل کند.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#آموزش_خبرنگاری 4
تفاوت
« #رویداد_سیاسی »
با
« #پدیده_ی_سیاسی »
#پدیده_سیاسی نقاط عطف اخبار و تحولات سیاسی را به ما نشان می دهند که معمولا به عامل زمان بستگی ندارند، زیرا مربوط به اموری هستند که از یک زمان شروع شده و در زمان مشخص به پایان رسیده اند.
اما #رویداد_سیاسی، تحولات روزانه سیاسی را شامل می شوند که
اولا: عامل زمان در آن نقش و تاثیر تعیین کننده دارد،
دوما: نقطه عطف محسوب نمی شوند، و سوما: بر محیط پیرامون خود تاثیرات اندکی دارند و باعث تغییر ریشه ای نمی شوند .
یک تحلیل گر با تجربه همیشه می داند که چطور بین پدیده سیاسی و رویداد سیاسی تفاوت قائل شود و با روش مناسب هر کدام را تحلیل کند.
#تفاوت_تحلیل_پدیده_سیاسی_از_رویداد_سیاسی:
تحلیل پدیده سیاسی ساده تر است زیرا اولا: نتایج و آثار آن با گذشت زمان مشخص شده و اطلاعات موثق با جزئیات و تنوع روایات بیشتر موجود است.
ثانیا: دقیق تر است. زیرا تحلیل گر منابع مطمئن و بیشتری در دسترس دارد و
ثالثا: عمیق تر است زیرا تحلیل گر زمان و فرصت کافی دارد تا پدیده را در ابعاد مختلف بررسی و کندکاو کند.
اما در رویداد سیاسی که همین امروز اتفاق افتاده مثل سقوط دولت حاکم به دلیل رای عدم اعتماد مجلس به آن دولت اما آثار آن بر سایر تحولات همچنان ادامه دارد، کار تحلیل گر دشوار خواهد بود.
همچنین منابع کمتری در دسترس است که به دشواری کار می افزاید و مخدوش بودن خبرها یا کذب بودن آن ها می تواند تحلیل را متزلزل کند.
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#نطریه_پردازان_قومیت و
#ناسیونالیسم_قومی
#بنديكت_آندرسون
☆B
#نمادپردازان_قومی :
این نظریهپردازان تا حدودی هم به #ابزارگرایان و هم به #ازلی_انگاران انتقاد دارند.
آنها ابداعی بودن صرف هویت قومی را انكار میكنند و مدعیاند هویتها از یك طرف بر بافتار از قبل موجود اساطیر، نمادها و خاطرهها استوارند و از طرف دیگر دگرگونیهای مدرنیته كنونی نیز در ساخته شدن و تداوم آنها نقش دارند.
#جان_آرمسترانگ و #آنتونی_اسمیت دو نفر از مشهورترین نظریهپردازان این رویكرد میباشند.
جان آرمسترانگ: معتقد است «شكلگیری هویتهای قومی را باید در بعد زمانی چند قرنی بررسی كرد تنها یك چشم انداز زمانی گسترش یافته می تواند دوام تعلقات قومی و تحول معنایی مرزهای هویت آدمی را آشكار سازد.» (اوزكریملی 1383: 206)
وی به تأسی از #فردریك_بارث به مقوله #تفاوت_و_مرز_در_هویت_قومی نیز توجه میكند و این امر باعث میشود كه هویت از نظر وی تا حدودی سیال و بستارناپذیر تلقی شده، «دیگری» در درون هویت مطرح شود و ساز و كارهای نمادین و اسطورهای در تعیین مرزها مؤثر باشند.
#آنتونی_دی_اسمیت: بیشتر به ریشههای ماقبل مدرن قومیتها تاكید دارد. وی معتقد است ظهور ملتهای مدرن را باید در گذشتههای آنها جستجو كرد. از نظر وی «قومها بعد از تشكیل شدن، استمرار فوقالعادهای از خود نشان میدهند. با این حال، این امر نباید باعث شود كه نتیجه بگیریم قومها در تاریخ بدون تغییری در تركیب جمعیتیشان و یا محتوی فرهنگیشان سیر میكنند» (اوزكریملی 1383: 211) این هستههای قومی گذشتهاند كه ملتهای امروزی را میسازند. از نظر وی چهار مؤلفه #اصلاح_دینی، #وامگیری_فرهنگی، #مشاركت_مردمی، #اسطورههای_انتخاب_قومی نقش موثری در بقای جوامع قومی در طی قرون به رغم تغییر تركیب جمعیتی و مضامین فرهنگیشان دارد(همان: 212).
این ساز و كارها هستههای قومی را شكل میدهند كه پایه دولتها و پادشاهیهای دورههای بعدی میشوند به نظر اسمیت بیشتر ملتهای امروزی حول یك جامعه قومی مسلط ساخته شدهاند. وی با توضیح فرایندهای شكلگیری ملتها دو نوع ناسیونالیسم( #سرزمینی و #قومی) را توضیح میدهد.
پایان
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#نطریه_پردازان_قومیت و
#ناسیونالیسم_قومی
#بنديكت_آندرسون
☆B
#نمادپردازان_قومی :
این نظریهپردازان تا حدودی هم به #ابزارگرایان و هم به #ازلی_انگاران انتقاد دارند.
آنها ابداعی بودن صرف هویت قومی را انكار میكنند و مدعیاند هویتها از یك طرف بر بافتار از قبل موجود اساطیر، نمادها و خاطرهها استوارند و از طرف دیگر دگرگونیهای مدرنیته كنونی نیز در ساخته شدن و تداوم آنها نقش دارند.
#جان_آرمسترانگ و #آنتونی_اسمیت دو نفر از مشهورترین نظریهپردازان این رویكرد میباشند.
جان آرمسترانگ: معتقد است «شكلگیری هویتهای قومی را باید در بعد زمانی چند قرنی بررسی كرد تنها یك چشم انداز زمانی گسترش یافته می تواند دوام تعلقات قومی و تحول معنایی مرزهای هویت آدمی را آشكار سازد.» (اوزكریملی 1383: 206)
وی به تأسی از #فردریك_بارث به مقوله #تفاوت_و_مرز_در_هویت_قومی نیز توجه میكند و این امر باعث میشود كه هویت از نظر وی تا حدودی سیال و بستارناپذیر تلقی شده، «دیگری» در درون هویت مطرح شود و ساز و كارهای نمادین و اسطورهای در تعیین مرزها مؤثر باشند.
#آنتونی_دی_اسمیت: بیشتر به ریشههای ماقبل مدرن قومیتها تاكید دارد. وی معتقد است ظهور ملتهای مدرن را باید در گذشتههای آنها جستجو كرد. از نظر وی «قومها بعد از تشكیل شدن، استمرار فوقالعادهای از خود نشان میدهند. با این حال، این امر نباید باعث شود كه نتیجه بگیریم قومها در تاریخ بدون تغییری در تركیب جمعیتیشان و یا محتوی فرهنگیشان سیر میكنند» (اوزكریملی 1383: 211) این هستههای قومی گذشتهاند كه ملتهای امروزی را میسازند. از نظر وی چهار مؤلفه #اصلاح_دینی، #وامگیری_فرهنگی، #مشاركت_مردمی، #اسطورههای_انتخاب_قومی نقش موثری در بقای جوامع قومی در طی قرون به رغم تغییر تركیب جمعیتی و مضامین فرهنگیشان دارد(همان: 212).
این ساز و كارها هستههای قومی را شكل میدهند كه پایه دولتها و پادشاهیهای دورههای بعدی میشوند به نظر اسمیت بیشتر ملتهای امروزی حول یك جامعه قومی مسلط ساخته شدهاند. وی با توضیح فرایندهای شكلگیری ملتها دو نوع ناسیونالیسم( #سرزمینی و #قومی) را توضیح میدهد.
پایان
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#تفاوت_تيم_با_گروه_کاری_یا_اجتماعی
گروه كاري همان تيم نيست.
گروه عبارت است از دو يا چند نفر كه رابطه و وابستگي متقابل با يكديگر دارند و گرد هم مي آيند تا به هدفهاي خاصي دست يابند و اصولاً به سبب وجود رابطه متقابل ، اعضاء اطلاعات را مبادله كرده و به يكديگر كمك مي كنند تا تصميمي گرفته شود و در حوزه مسئوليت خود يكديگر را ياري مي دهند. بنابراين عملكرد افراد در مجموع بصورت كار گروه در مي آيد و هر يك از افراد در انجام اين كار نقش و سهم مشخصي دارند و به اصطلاح هم افزايي مثبت مطرح نيست
ليكن در يك تيم كاري پديده هم افزايي مشاهده مي شود و تلاش افراد موجب عملكردي مي گردد كه از مجموع عملكرد اعضاء بيشتر است.
بنابراين:
يک تيم صرفا متشکل از افرادي نيست که براي رسيدن به هدف و منظور مشترک با يکديگر کار مي کنند بلکه تيم واقعي متشکل از افرادي با مهارتها ، دانش و تجربيات گوناگون است که متکي به يکديگر بوده و داراي تعهدي دسته جمعي در زمينه رسيدن به اهداف تيم هستند.
درجه اعتماد ، اطمينان ، تعهد ، انسجام و هماهنگي يک تيم بيشتر از يک گروه است .
#تیم:
تعداد كمي از افراد با مهارت هاي مكمل يكديگر كه متعهد به مقاصد، اهداف و رويكرد مشترك هستند كه بر مبناي آنها با مسئوليت و پاسخگويي متقابل به هم پيوند خورده اند.
بنابر بر نظر کاتزنباخ و اسميت اعضاي تيم به يکديگر وابستهاند و اين بدين معني است که عدم فعاليت يک عضو از تيم باعث عدم انجام کار تيمي ميشود. در واقع کار آنها اثر متقابل بر يکديگر ميگذارد.
اما به عکس،
#گروههاي_کاري، گروهي از افراد هستند که با يکديگر کار ميکنند و از راهنمايي يک نفر بهره ميبرند. کار شخصي در آنها بيشتر نمود دارد؛
١- در گروه اعضا بیشتر به فکر خود هستند، اما در تیم اعضا وابستگی متقابل دارند.
٢- در گروه اعضا نسبت به هدف حساس نیستند، اما در تیم اعضا هدف را از خود می دانند.
٣- در گروه پیشنهاد تقویت نمی شود، اما در تیم برعکس.
٤- در گروه اعتماد بین اعضا کم است، اما در تیم اعتماد زیادی بین اعضا حاکم است.
٥ - در گروه اعضا مورد حمایت یکدیگر قرار نمی گیرند، اما در تیم برعکس.
٦- تعارض در گروه تهدید محسوب می شود، اما در تیم فرصت محسوب می شود.
٧- در گروه صداقت بین اعضا زیاد نیست، اما در تیم صداقت بین اعضا زیاد است.
٨ - در گروه همرنگ جماعت شدن از نتایج مثبت مهمتر است، اما در تیم برعکس
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#تفاوت_تيم_با_گروه_کاری_یا_اجتماعی
گروه كاري همان تيم نيست.
گروه عبارت است از دو يا چند نفر كه رابطه و وابستگي متقابل با يكديگر دارند و گرد هم مي آيند تا به هدفهاي خاصي دست يابند و اصولاً به سبب وجود رابطه متقابل ، اعضاء اطلاعات را مبادله كرده و به يكديگر كمك مي كنند تا تصميمي گرفته شود و در حوزه مسئوليت خود يكديگر را ياري مي دهند. بنابراين عملكرد افراد در مجموع بصورت كار گروه در مي آيد و هر يك از افراد در انجام اين كار نقش و سهم مشخصي دارند و به اصطلاح هم افزايي مثبت مطرح نيست
ليكن در يك تيم كاري پديده هم افزايي مشاهده مي شود و تلاش افراد موجب عملكردي مي گردد كه از مجموع عملكرد اعضاء بيشتر است.
بنابراين:
يک تيم صرفا متشکل از افرادي نيست که براي رسيدن به هدف و منظور مشترک با يکديگر کار مي کنند بلکه تيم واقعي متشکل از افرادي با مهارتها ، دانش و تجربيات گوناگون است که متکي به يکديگر بوده و داراي تعهدي دسته جمعي در زمينه رسيدن به اهداف تيم هستند.
درجه اعتماد ، اطمينان ، تعهد ، انسجام و هماهنگي يک تيم بيشتر از يک گروه است .
#تیم:
تعداد كمي از افراد با مهارت هاي مكمل يكديگر كه متعهد به مقاصد، اهداف و رويكرد مشترك هستند كه بر مبناي آنها با مسئوليت و پاسخگويي متقابل به هم پيوند خورده اند.
بنابر بر نظر کاتزنباخ و اسميت اعضاي تيم به يکديگر وابستهاند و اين بدين معني است که عدم فعاليت يک عضو از تيم باعث عدم انجام کار تيمي ميشود. در واقع کار آنها اثر متقابل بر يکديگر ميگذارد.
اما به عکس،
#گروههاي_کاري، گروهي از افراد هستند که با يکديگر کار ميکنند و از راهنمايي يک نفر بهره ميبرند. کار شخصي در آنها بيشتر نمود دارد؛
١- در گروه اعضا بیشتر به فکر خود هستند، اما در تیم اعضا وابستگی متقابل دارند.
٢- در گروه اعضا نسبت به هدف حساس نیستند، اما در تیم اعضا هدف را از خود می دانند.
٣- در گروه پیشنهاد تقویت نمی شود، اما در تیم برعکس.
٤- در گروه اعتماد بین اعضا کم است، اما در تیم اعتماد زیادی بین اعضا حاکم است.
٥ - در گروه اعضا مورد حمایت یکدیگر قرار نمی گیرند، اما در تیم برعکس.
٦- تعارض در گروه تهدید محسوب می شود، اما در تیم فرصت محسوب می شود.
٧- در گروه صداقت بین اعضا زیاد نیست، اما در تیم صداقت بین اعضا زیاد است.
٨ - در گروه همرنگ جماعت شدن از نتایج مثبت مهمتر است، اما در تیم برعکس
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#تفاوت_کشورهای_ثروتمند_و_فقیر
💎 تفاوت كشورهای ثروتمند و فقير، تفاوت قدمت آنها نيست.
براي مثال كشور مصر بيش از ۳۰۰۰ سال تاريخ مكتوب دارد و فقير است! اما كشورهای جديدی مانند كانادا، نيوزيلند، استراليا كه ۱۵۰ سال پيش وضعيت قابل توجهی نداشتند، اكنون كشورهایی توسعهيافته و ثروتمند هستند.
💎 تفاوت كشورهای فقير و ثروتمند در ميزان منابع طبيعی قابل استحصال آنها هم نيست.
ژاپن كشوری است كه سرزمين بسيار محدودی دارد كه ۸۰ درصد آن كوههایی است كه مناسب كشاورزی و دامداری نيست، اما دومين اقتصاد قدرتمند جهان پس از آمريكا را دارد. اين كشور مانند يك كارخانه پهناور و شناوری می باشد كه مواد خام را از همه جهان وارد كرده و به صورت محصولات پيشرفته صادر میكند.
مثال بعدی کشور سوئيس است. کشوری كه اصلاً كاكائو در آن به عمل نمیآيد، اما بهترين شكلاتهای جهان را توليد و صادر مى كند.
در سرزمين كوچك و سرد سوئيس كه تنها در چهار ماه سال ميتوان كشاورزی و دامدارى انجام داد، بهترين لبنيات (پنير) دنيا توليد میشود. سوئيس كشوری است كه به امنيت، نظم و سختكوشی مشهور است و به همين خاطر به گاوصندوق دنيا مشهور شدهاست (بانكهای سوئيس).
💎 افراد تحصيل کردهای كه از كشورهای ثروتمند با همتايان خود در كشورهای فقير برخورد دارند برای ما مشخص میكنند كه سطح هوش و فهم نيز تفاوت قابل توجهی در اين ميان ندارد.
💎 نژاد و رنگ پوست نيز مهم نيستند.
زيرا مهاجرانی كه در كشور خود برچسب تنبلی می گيرند، در كشورهای اروپایی به نيروهای مولد و فعال تبديل میشوند
❓پس تفاوت در چيست؟
💎 تفاوت در رفتارهایی است كه در طول سالها فرهنگ و دانش نام گرفته است.
وقتی كه رفتارهای مردم كشورهای پيشرفته و ثروتمند را تحليل میكنيم، متوجه میشويم كه اكثريت غالب آنها از اصول زير در زندگی خود پيروی میكنند:
۱. اخلاق به عنوان اصل پايه
۲. وحدت
۳. مسئوليت پذيری
۴. احترام به قانون و مقررات
۵. احترام به حقوق شهروندان ديگر
۶. عشق به كار
۷. تحمل سختیها به منظور سرمايهگذاری روى آينده
۸. ميل به ارائه كارهای برتر و فوقالعاده
۹. نظم پذيری
۱۰. دروغ کثیفترین فعل غیر انسانی دنیا است.
با این آگاهی، ملت ایران که چهل سال پسرفت و درماندگی را پشت سر گذاشته و به معنای واقع کلمه در عین داشتن پتانسیل و لیاقت و شایستگی پیشرفت و اقتدار با حیله و نیرنگ جهانی ضعیف نگهداشته شده، و توسط حیله گران جهانی فریب خورده و با اقداماتی اشتباه موجب نابودی خود و کشورشان شده اند، اکنون که به آگاهی کافی رسیده و قصد دارند آینده ایده الی برای خود و فرزندان و کشورشان رقم بزنند، باید خود را آماده کار و تلاش شبانه روزی بکنند و خود را از خصلت های پست کننده مانند ترس و تنبلی و مفت خواهی و تن آسایی و زندگی فانتزی و تجمل گرایی و مصرف گرایی و توجه به منافع حقیر شخصی و دروغ و فریبکاری دست کشیده و به جسارت و صبوری و پشتکار و تلاش و کار و صداقت و اهمیت به ملت و کشور و تلاش برای ابادی میهن تاکید گذاشته و با عزمی ملی خردمندان را بر کار مدیریت جامعه گماشته و گامهای بزرگی برای رسیدن به جایگاه شایسته خود و کشور بردارند .
#آینده_برای_ایرانیان_است .
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#تفاوت_کشورهای_ثروتمند_و_فقیر
💎 تفاوت كشورهای ثروتمند و فقير، تفاوت قدمت آنها نيست.
براي مثال كشور مصر بيش از ۳۰۰۰ سال تاريخ مكتوب دارد و فقير است! اما كشورهای جديدی مانند كانادا، نيوزيلند، استراليا كه ۱۵۰ سال پيش وضعيت قابل توجهی نداشتند، اكنون كشورهایی توسعهيافته و ثروتمند هستند.
💎 تفاوت كشورهای فقير و ثروتمند در ميزان منابع طبيعی قابل استحصال آنها هم نيست.
ژاپن كشوری است كه سرزمين بسيار محدودی دارد كه ۸۰ درصد آن كوههایی است كه مناسب كشاورزی و دامداری نيست، اما دومين اقتصاد قدرتمند جهان پس از آمريكا را دارد. اين كشور مانند يك كارخانه پهناور و شناوری می باشد كه مواد خام را از همه جهان وارد كرده و به صورت محصولات پيشرفته صادر میكند.
مثال بعدی کشور سوئيس است. کشوری كه اصلاً كاكائو در آن به عمل نمیآيد، اما بهترين شكلاتهای جهان را توليد و صادر مى كند.
در سرزمين كوچك و سرد سوئيس كه تنها در چهار ماه سال ميتوان كشاورزی و دامدارى انجام داد، بهترين لبنيات (پنير) دنيا توليد میشود. سوئيس كشوری است كه به امنيت، نظم و سختكوشی مشهور است و به همين خاطر به گاوصندوق دنيا مشهور شدهاست (بانكهای سوئيس).
💎 افراد تحصيل کردهای كه از كشورهای ثروتمند با همتايان خود در كشورهای فقير برخورد دارند برای ما مشخص میكنند كه سطح هوش و فهم نيز تفاوت قابل توجهی در اين ميان ندارد.
💎 نژاد و رنگ پوست نيز مهم نيستند.
زيرا مهاجرانی كه در كشور خود برچسب تنبلی می گيرند، در كشورهای اروپایی به نيروهای مولد و فعال تبديل میشوند
❓پس تفاوت در چيست؟
💎 تفاوت در رفتارهایی است كه در طول سالها فرهنگ و دانش نام گرفته است.
وقتی كه رفتارهای مردم كشورهای پيشرفته و ثروتمند را تحليل میكنيم، متوجه میشويم كه اكثريت غالب آنها از اصول زير در زندگی خود پيروی میكنند:
۱. اخلاق به عنوان اصل پايه
۲. وحدت
۳. مسئوليت پذيری
۴. احترام به قانون و مقررات
۵. احترام به حقوق شهروندان ديگر
۶. عشق به كار
۷. تحمل سختیها به منظور سرمايهگذاری روى آينده
۸. ميل به ارائه كارهای برتر و فوقالعاده
۹. نظم پذيری
۱۰. دروغ کثیفترین فعل غیر انسانی دنیا است.
با این آگاهی، ملت ایران که چهل سال پسرفت و درماندگی را پشت سر گذاشته و به معنای واقع کلمه در عین داشتن پتانسیل و لیاقت و شایستگی پیشرفت و اقتدار با حیله و نیرنگ جهانی ضعیف نگهداشته شده، و توسط حیله گران جهانی فریب خورده و با اقداماتی اشتباه موجب نابودی خود و کشورشان شده اند، اکنون که به آگاهی کافی رسیده و قصد دارند آینده ایده الی برای خود و فرزندان و کشورشان رقم بزنند، باید خود را آماده کار و تلاش شبانه روزی بکنند و خود را از خصلت های پست کننده مانند ترس و تنبلی و مفت خواهی و تن آسایی و زندگی فانتزی و تجمل گرایی و مصرف گرایی و توجه به منافع حقیر شخصی و دروغ و فریبکاری دست کشیده و به جسارت و صبوری و پشتکار و تلاش و کار و صداقت و اهمیت به ملت و کشور و تلاش برای ابادی میهن تاکید گذاشته و با عزمی ملی خردمندان را بر کار مدیریت جامعه گماشته و گامهای بزرگی برای رسیدن به جایگاه شایسته خود و کشور بردارند .
#آینده_برای_ایرانیان_است .
🆔👉 @iran_novin1
پلیس راهنمایی سوئد اقدام خلاقانه ایی در رابطه به جرائم انجام داده .
ایران هم پلیس پشت درختان پنهان میشود تا دفترچه جرائم خود را تمام کرده و برای دولت درآمدزایی بکند .
#تفاوت_زمین_تا_آسمان_هست .
ایران هم پلیس پشت درختان پنهان میشود تا دفترچه جرائم خود را تمام کرده و برای دولت درآمدزایی بکند .
#تفاوت_زمین_تا_آسمان_هست .
Forwarded from پیوند نگار
#تفاوت_کشورهای_ثروتمند_و_فقیر
📌 تفاوت كشورهای ثروتمند و فقير، تفاوت #قدمت آنها نيست.
براي مثال كشور مصر بيش از ۳۰۰۰ سال تاريخ مكتوب دارد و فقير است!
اما كشورهای جديدی مانند كانادا، نيوزيلند، استراليا كه ۱۵۰ سال پيش وضعيت قابل توجهی نداشتند، اكنون كشورهایی توسعهيافته و ثروتمند هستند.
📌 تفاوت كشورهای فقير و ثروتمند در ميزان #منابع_طبيعی قابل استحصال آنها هم نيست.
ژاپن كشوری است كه سرزمين بسيار محدودی دارد كه ۸۰ درصد آن كوههایی است كه مناسب كشاورزی و دامداری نيست اما دومين اقتصاد قدرتمند جهان پس از آمريكا را دارد.
اين كشور مانند يك كارخانه پهناور و شناوری می باشد كه مواد خام را از همه جهان وارد كرده و به صورت محصولات پيشرفته صادر میكند.
مثال بعدی کشور سوئيس است. کشوری كه اصلاً كاكائو در آن به عمل نمیآيد، اما بهترين شكلاتهای جهان را توليد و صادر مى كند.
در سرزمين كوچك و سرد سوئيس كه تنها در چهار ماه سال ميتوان كشاورزی و دامدارى انجام داد، بهترين لبنيات (پنير) دنيا توليد میشود. سوئيس كشوری است كه به امنيت، نظم و سخت كوشی مشهور است و به همين خاطر به گاوصندوق دنيا مشهور شدهاست (بانكهای سوئيس).
📌 افراد #تحصيل_کردهای كه از كشورهای ثروتمند با همتايان خود در كشورهای فقير برخورد دارند برای ما مشخص میكنند كه سطح هوش و فهم نيز تفاوت قابل توجهی در اين ميان ندارد.
📌 #نژاد و #رنگ_پوست نيز مهم نيستند.
زيرا مهاجرانی كه در كشور خود برچسب تنبلی می گيرند، در كشورهای اروپایی به نيروهای مولد و فعال تبديل میشوند
❓ #پس_تفاوت_در_چيست؟
📌 تفاوت در رفتارهایی است كه در طول سالها #فرهنگ و #دانش نام گرفته است.
وقتی كه رفتارهای مردم كشورهای پيشرفته و ثروتمند را تحليل میكنيم، متوجه میشويم كه اكثريت غالب آنها از اصول زير در زندگی خود پيروی میكنند:
۱. اخلاق به عنوان اصل پايه
۲. وحدت
۳. مسئوليت پذيری
۴. احترام به قانون و مقررات
۵. احترام به حقوق شهروندان ديگر
۶. عشق به كار
۷. تحمل سختیها به منطور سرمايهگذاری روى آينده
۸. ميل به ارائه كارهای برتر و فوقالعاده
۹. نظم پذيری
۱۰. دروغ کثیفترین فعل غیر انسانی دنیا است.
📍 همچنین حکومتها و قوانین و ساختار سیاسی حاکم بر جوامع نقش مهمی در ترویج این مولفه ها و عقب ماندگی و توسعه یافتگی دارند.
عموما کشورهای پیشرفته دارای #ساختارهای_سیاسی_دمکراتیک و #سکولار و پیرو شکلی از ساختار #اقتصادی_آزاد هستند و کشورهای عقب مانده اکثرا دارای ساختار سیاسی غیردمکراتیک و عموما پیرو اقتصادهای دولتی و متمرکز هستند .
📍 لذا برای هموار کردن زمینه توسعه و پیشرفت ابتدا نیازمند تغییر ایجاد ساختار سیاسی از نظامی دیکتاتوری به ساختاری دمکراتیک و وضع قوانینی متناسب با فرهنگ توسعه و پیگیری ساختاری مناسب از افتصاد آزاد هستیم .
در ادامه فرهنگ اجتماعی لازم را در بستری مساعد باید تقویت نمود .
📌 تفاوت كشورهای ثروتمند و فقير، تفاوت #قدمت آنها نيست.
براي مثال كشور مصر بيش از ۳۰۰۰ سال تاريخ مكتوب دارد و فقير است!
اما كشورهای جديدی مانند كانادا، نيوزيلند، استراليا كه ۱۵۰ سال پيش وضعيت قابل توجهی نداشتند، اكنون كشورهایی توسعهيافته و ثروتمند هستند.
📌 تفاوت كشورهای فقير و ثروتمند در ميزان #منابع_طبيعی قابل استحصال آنها هم نيست.
ژاپن كشوری است كه سرزمين بسيار محدودی دارد كه ۸۰ درصد آن كوههایی است كه مناسب كشاورزی و دامداری نيست اما دومين اقتصاد قدرتمند جهان پس از آمريكا را دارد.
اين كشور مانند يك كارخانه پهناور و شناوری می باشد كه مواد خام را از همه جهان وارد كرده و به صورت محصولات پيشرفته صادر میكند.
مثال بعدی کشور سوئيس است. کشوری كه اصلاً كاكائو در آن به عمل نمیآيد، اما بهترين شكلاتهای جهان را توليد و صادر مى كند.
در سرزمين كوچك و سرد سوئيس كه تنها در چهار ماه سال ميتوان كشاورزی و دامدارى انجام داد، بهترين لبنيات (پنير) دنيا توليد میشود. سوئيس كشوری است كه به امنيت، نظم و سخت كوشی مشهور است و به همين خاطر به گاوصندوق دنيا مشهور شدهاست (بانكهای سوئيس).
📌 افراد #تحصيل_کردهای كه از كشورهای ثروتمند با همتايان خود در كشورهای فقير برخورد دارند برای ما مشخص میكنند كه سطح هوش و فهم نيز تفاوت قابل توجهی در اين ميان ندارد.
📌 #نژاد و #رنگ_پوست نيز مهم نيستند.
زيرا مهاجرانی كه در كشور خود برچسب تنبلی می گيرند، در كشورهای اروپایی به نيروهای مولد و فعال تبديل میشوند
❓ #پس_تفاوت_در_چيست؟
📌 تفاوت در رفتارهایی است كه در طول سالها #فرهنگ و #دانش نام گرفته است.
وقتی كه رفتارهای مردم كشورهای پيشرفته و ثروتمند را تحليل میكنيم، متوجه میشويم كه اكثريت غالب آنها از اصول زير در زندگی خود پيروی میكنند:
۱. اخلاق به عنوان اصل پايه
۲. وحدت
۳. مسئوليت پذيری
۴. احترام به قانون و مقررات
۵. احترام به حقوق شهروندان ديگر
۶. عشق به كار
۷. تحمل سختیها به منطور سرمايهگذاری روى آينده
۸. ميل به ارائه كارهای برتر و فوقالعاده
۹. نظم پذيری
۱۰. دروغ کثیفترین فعل غیر انسانی دنیا است.
📍 همچنین حکومتها و قوانین و ساختار سیاسی حاکم بر جوامع نقش مهمی در ترویج این مولفه ها و عقب ماندگی و توسعه یافتگی دارند.
عموما کشورهای پیشرفته دارای #ساختارهای_سیاسی_دمکراتیک و #سکولار و پیرو شکلی از ساختار #اقتصادی_آزاد هستند و کشورهای عقب مانده اکثرا دارای ساختار سیاسی غیردمکراتیک و عموما پیرو اقتصادهای دولتی و متمرکز هستند .
📍 لذا برای هموار کردن زمینه توسعه و پیشرفت ابتدا نیازمند تغییر ایجاد ساختار سیاسی از نظامی دیکتاتوری به ساختاری دمکراتیک و وضع قوانینی متناسب با فرهنگ توسعه و پیگیری ساختاری مناسب از افتصاد آزاد هستیم .
در ادامه فرهنگ اجتماعی لازم را در بستری مساعد باید تقویت نمود .
Telegram
attach📎
Forwarded from 💎 جبهه فراگیر ایرانیان 💎
💎 #تفاوت_ظریف_نامدیریت_و_سوء_مدیریت :
در #سوء_مدیریت مدیر #ناآگاه نمیداند که راه برگزیده چارهی سازمانی مناسبی برای رسیدن به سر منزل مقصود نیست. سوء نیت نداشته و تلاش میکند پیکرهی سازمان را بهبود بخشد. تلاش میکند از پیشنهادات مناسب بهره بگیرد. راهکارهای گوناگونی را به اجرا می گذارد. و در صورت وقوف و آگاهی بر بزنگاههای سوءمدیریتی سریعا در صدد رفع آنها برخواهد آمد.
بر خلاف این رویه، در #نامدیریت شخص #مدیرنما_میداند که از دانش کافی برای مدیریت سازمان برخوردار نیست و میداند که روش و شیوهی مدیریتی وی نتایج مناسبی برای سازمان به بار نخواهد آورد و عامدانه و آگاهانه در صدد تخریب سازمان است.
به نظرتان کشور ما در طول چهل سال گذشته دچار عارضه سوءمدیریت شده است یا درگیر خیانت عامدانه نامدیریتی؟
پاسخ این سوال استراتژی عکس العمل مردم با حکومت را تعیین میکند .
اگر موضوع سوء مدیریت باشد طبعا استراتژی واکنشی اصلاحات شیوه مناسبی است .
اما اگر نامدیریتی باشد طبعا نیازمند واکنشی عاجل برای خارج کردن خائنین از چرخه تصمیم سازی و تصمیم گیری کشور است زیرا هر روز ادامه فعالیت خیانت کاران موجب نابودی بیشتر میشود.
در #سوء_مدیریت مدیر #ناآگاه نمیداند که راه برگزیده چارهی سازمانی مناسبی برای رسیدن به سر منزل مقصود نیست. سوء نیت نداشته و تلاش میکند پیکرهی سازمان را بهبود بخشد. تلاش میکند از پیشنهادات مناسب بهره بگیرد. راهکارهای گوناگونی را به اجرا می گذارد. و در صورت وقوف و آگاهی بر بزنگاههای سوءمدیریتی سریعا در صدد رفع آنها برخواهد آمد.
بر خلاف این رویه، در #نامدیریت شخص #مدیرنما_میداند که از دانش کافی برای مدیریت سازمان برخوردار نیست و میداند که روش و شیوهی مدیریتی وی نتایج مناسبی برای سازمان به بار نخواهد آورد و عامدانه و آگاهانه در صدد تخریب سازمان است.
به نظرتان کشور ما در طول چهل سال گذشته دچار عارضه سوءمدیریت شده است یا درگیر خیانت عامدانه نامدیریتی؟
پاسخ این سوال استراتژی عکس العمل مردم با حکومت را تعیین میکند .
اگر موضوع سوء مدیریت باشد طبعا استراتژی واکنشی اصلاحات شیوه مناسبی است .
اما اگر نامدیریتی باشد طبعا نیازمند واکنشی عاجل برای خارج کردن خائنین از چرخه تصمیم سازی و تصمیم گیری کشور است زیرا هر روز ادامه فعالیت خیانت کاران موجب نابودی بیشتر میشود.
Forwarded from Attach Master
⭕️ #تفاوت_مشغله_حکام_و_مردم
🔸 هر کس گشتی در خیابانها زده و با مردم عادی صحبت کند، متوجه می شود مشغله فکری مردم چیست.
تقریبا در میان مردم کسی نیست که شغل و کسب و کارش صدمه و خسارت ندیده باشد .
بسیاری تصور می کنند تنها طبقه پایین کشور هست که تحت فشار هست.
کافی است با تعدادی از فعالان اقتصادی مستقل که هیچ رانتی ندارند و با سرمایه شخصی کاری راه انداخته و سفره ایی باز کرده، بشینیم و با آنها صحبت کنیم؛ متوجه می شویم چه فشار چند وجهی بر آنها وارد می شود.
نبود نقدینگی، عدم امکان وصول مطالبات، ناتوانی در تامین مواداولیه، عدم ثبات قیمتها، نامعلوم بودن شرایط، عدم ثبات و امنیت در کسب و کار، نبود.بازار فروش، بالا رفتن هرینه زندگی کارگران و عدم سود کافی جهت بالا بردن دستمزد آنها، افزایش فشار روز افزون انواع مالیاتهای مستقیم و غیرمستفیم، عدم دسترسی به امکانات بازارهای مالی و بی اهمیتی بانکها به مشکلات کسب و کارها و صدها مشکل ریز و درشت که همه فعالان اقتصادی گرفتارند، انها را بشدت کلافه کرده و در همه حال تلاش می کنند سرمایه خود را از دست نداده و ورشکست نشوند.
🔸 در آن سو، کارگران هستند. آنها با افزایش سرسام آور قیمتها مواجه هستند، در حالی که دستمزدشان ثابت هست و نمی توانند با افزایش قیمتها، درآمدشان را افزایش دهند. حتی امکان اضافه کار هم ندارند، چون کارگاهها و کارخانه ها با حداقل طرفیت کار میکنند. لذا هر روز بیشتر به لیست نیازهای رفع نشده خود اضافه کرده و قدرت خریدشان کاهش پیدا می کند.
کارمندان دولت هم با اندکی تفاوت، همین وضع را دارند و بازاریان وضعشان بدتر هم هست. برخی که اجاره نشین در مغازه ایی هستند توان تامین مبلغ اجاره را هم ندارند. وضعیت بیکاران و طبقه محروم اسفناکتر هست.
🔸 در این میان، مشغله حکام، کل انداختن با قدرتهای جهانی است، و اینکه چطور قدرت خود را اثبات و با قلدری حکومت خود را حفظ کنند. از رهبر تا نیروهای دست پایین، کوچکترین توجهی به مشغله مردم ندارند؛ و دردناک است که حسن روحانی مدعی است وضع مردم بهتر شده است.
حکام بر این باورند اگر بر مخالفان خارجی خود غلبه کنند، براحتی مردم داخل را با ارعاب و سرکوب و قتل و کشتار ساکت می کنند. انها خطر را در خارج می بینند، بهمین دلیل می گویند آنها می خواهند رژیم را عوض کنند و بنطرشان ایرانیان جمعیتی زبون و بیچاره هستند که قادر به ایجاد خطری برای رژیم نیستند .
‼️ در چنین شرایطی است که مردم باید نسبت به وضعیت آگاه باشند .
کارفرمایان و بازاریان و تجار مستقل و غیرحکومتی و کسبه و کارمندان و کارگران و دست فروشان و بیکاران و حتی سپاهیان و ارتشیان و نیروهای انتظامی و همچنین خانواده شهدا و جانبازان و ایثارگران گرامی، همه در یک کشتی نشسته ایم. مشکل ما مشترک هست و مشغله ما مجزا ار مشغله حکام است.
در این وضعیت که حکومت اشغالگر ایران گرفتار دشمن خارجی شده است، باید دست بدست هم داده و بعنوان یک ملت یکپارچه و متحد، موج اعتراضات ملی و مردمی را راه بیاندازیم .
مطمئنا در چنین وضعیتی پشتیبانان بین المللی و نیروهای مترقی سیاسی از اعتراضات مردم حمایت کرده و کشور از دست اشغالگران رها شده و با اجرای نظام سکولار دمکراسی، مشکلات جامعه حل می شوند.
◀️ #کنگره_رهایی_ایران در این راستا متشکل از نیروهای سیاسی و متخصصان و اندیشمندان و افراد مستقل و با حمایت سازمانها و احزاب و گروههای سیاسی تشکیل شده، تا راه رهایی ایران را هموار کرده و زمینه گذار کنترل شده و کم هزینه، بدون ورود به فاز خشونت و هرج و مرج را فراهم نماید.
طرحهای مختلفی برای مرحله گذار جهت تامین امنیت، آرامش، آسایش و رفاه هموطنان توسط کارگروههای تخصصی و بر اساس آمار و ارقام دقیق تهیه شده و با تمام نیروهای داخل و خارج از جنبش مردمی ازادیخواهان ایران یکپارچه پشتیبانی خواهد کرد، و با حمایت ملت ایران، اجازه ایجاد خلاء قدرت را نداده و فرصت برای ناامن شدن جامعه را نخواهد داد و پیروزی را برای ملت فراهم خواهد کرد .
تنها یک گام تا پیروزی فاصله است :
#اعتراضات_سراسری_میلیونی
#ایران_متحد
#نافرمانی_مدنی_ایرانیان
#کنگره_رهایی_ایران
🔸 هر کس گشتی در خیابانها زده و با مردم عادی صحبت کند، متوجه می شود مشغله فکری مردم چیست.
تقریبا در میان مردم کسی نیست که شغل و کسب و کارش صدمه و خسارت ندیده باشد .
بسیاری تصور می کنند تنها طبقه پایین کشور هست که تحت فشار هست.
کافی است با تعدادی از فعالان اقتصادی مستقل که هیچ رانتی ندارند و با سرمایه شخصی کاری راه انداخته و سفره ایی باز کرده، بشینیم و با آنها صحبت کنیم؛ متوجه می شویم چه فشار چند وجهی بر آنها وارد می شود.
نبود نقدینگی، عدم امکان وصول مطالبات، ناتوانی در تامین مواداولیه، عدم ثبات قیمتها، نامعلوم بودن شرایط، عدم ثبات و امنیت در کسب و کار، نبود.بازار فروش، بالا رفتن هرینه زندگی کارگران و عدم سود کافی جهت بالا بردن دستمزد آنها، افزایش فشار روز افزون انواع مالیاتهای مستقیم و غیرمستفیم، عدم دسترسی به امکانات بازارهای مالی و بی اهمیتی بانکها به مشکلات کسب و کارها و صدها مشکل ریز و درشت که همه فعالان اقتصادی گرفتارند، انها را بشدت کلافه کرده و در همه حال تلاش می کنند سرمایه خود را از دست نداده و ورشکست نشوند.
🔸 در آن سو، کارگران هستند. آنها با افزایش سرسام آور قیمتها مواجه هستند، در حالی که دستمزدشان ثابت هست و نمی توانند با افزایش قیمتها، درآمدشان را افزایش دهند. حتی امکان اضافه کار هم ندارند، چون کارگاهها و کارخانه ها با حداقل طرفیت کار میکنند. لذا هر روز بیشتر به لیست نیازهای رفع نشده خود اضافه کرده و قدرت خریدشان کاهش پیدا می کند.
کارمندان دولت هم با اندکی تفاوت، همین وضع را دارند و بازاریان وضعشان بدتر هم هست. برخی که اجاره نشین در مغازه ایی هستند توان تامین مبلغ اجاره را هم ندارند. وضعیت بیکاران و طبقه محروم اسفناکتر هست.
🔸 در این میان، مشغله حکام، کل انداختن با قدرتهای جهانی است، و اینکه چطور قدرت خود را اثبات و با قلدری حکومت خود را حفظ کنند. از رهبر تا نیروهای دست پایین، کوچکترین توجهی به مشغله مردم ندارند؛ و دردناک است که حسن روحانی مدعی است وضع مردم بهتر شده است.
حکام بر این باورند اگر بر مخالفان خارجی خود غلبه کنند، براحتی مردم داخل را با ارعاب و سرکوب و قتل و کشتار ساکت می کنند. انها خطر را در خارج می بینند، بهمین دلیل می گویند آنها می خواهند رژیم را عوض کنند و بنطرشان ایرانیان جمعیتی زبون و بیچاره هستند که قادر به ایجاد خطری برای رژیم نیستند .
‼️ در چنین شرایطی است که مردم باید نسبت به وضعیت آگاه باشند .
کارفرمایان و بازاریان و تجار مستقل و غیرحکومتی و کسبه و کارمندان و کارگران و دست فروشان و بیکاران و حتی سپاهیان و ارتشیان و نیروهای انتظامی و همچنین خانواده شهدا و جانبازان و ایثارگران گرامی، همه در یک کشتی نشسته ایم. مشکل ما مشترک هست و مشغله ما مجزا ار مشغله حکام است.
در این وضعیت که حکومت اشغالگر ایران گرفتار دشمن خارجی شده است، باید دست بدست هم داده و بعنوان یک ملت یکپارچه و متحد، موج اعتراضات ملی و مردمی را راه بیاندازیم .
مطمئنا در چنین وضعیتی پشتیبانان بین المللی و نیروهای مترقی سیاسی از اعتراضات مردم حمایت کرده و کشور از دست اشغالگران رها شده و با اجرای نظام سکولار دمکراسی، مشکلات جامعه حل می شوند.
◀️ #کنگره_رهایی_ایران در این راستا متشکل از نیروهای سیاسی و متخصصان و اندیشمندان و افراد مستقل و با حمایت سازمانها و احزاب و گروههای سیاسی تشکیل شده، تا راه رهایی ایران را هموار کرده و زمینه گذار کنترل شده و کم هزینه، بدون ورود به فاز خشونت و هرج و مرج را فراهم نماید.
طرحهای مختلفی برای مرحله گذار جهت تامین امنیت، آرامش، آسایش و رفاه هموطنان توسط کارگروههای تخصصی و بر اساس آمار و ارقام دقیق تهیه شده و با تمام نیروهای داخل و خارج از جنبش مردمی ازادیخواهان ایران یکپارچه پشتیبانی خواهد کرد، و با حمایت ملت ایران، اجازه ایجاد خلاء قدرت را نداده و فرصت برای ناامن شدن جامعه را نخواهد داد و پیروزی را برای ملت فراهم خواهد کرد .
تنها یک گام تا پیروزی فاصله است :
#اعتراضات_سراسری_میلیونی
#ایران_متحد
#نافرمانی_مدنی_ایرانیان
#کنگره_رهایی_ایران
Telegram
📎
🔴 #تفاوت کار در کجاست که تا این حد از #اختلاف دیده می شود؟
❌ ملتی بخاطر امری زندگی اش را #تباه میکند و آن را #حق_مسلم خود می داند، و ملتی دیگر که سالهاست این #حق را استفاده می کند، اکنون برای کنار گذاشتن آن #غرامت می دهد.
در حالی که #آلمان برای تعطیل کردن #نیروگاههای_هسته_ای خود به شرکتها غرامت می دهد، #جمهوری_اسلامی سالهاست کل زندگی ملت را قربانی #غنی_سازی #اورانیوم کرده و در این سالها یک #نیروگاه را نتوانسته راه اندازی کند، و حالا زیر بار #تحریم های #فشار_حداکثری ملت ایران #نان در #سفره برای #خوردن ندارند و #خامنه_ای #تهدید می کند غنی سازی ۶۰٪ را انجام خواهد داد. و #غرب هم #هیاهو می کند، اما همچنان فقط هیاهو می کند .
#شوروی سالها قبل با داشتن #بمبهای_اتمی #سقوط کرد و #متلاشی شد.
الان آلمان نیروگاههای هسته ای خود را با دادن غرامت تعطیل می کند.
آیا #خیانت آشکار قابل ملاحظه نیست ؟
آیا کل #پروژه_هسته_ای #علی_خامنه_ای صرفا با هدف نابودی ملت ایران راه اندازی نشده است؟
❌ ملتی بخاطر امری زندگی اش را #تباه میکند و آن را #حق_مسلم خود می داند، و ملتی دیگر که سالهاست این #حق را استفاده می کند، اکنون برای کنار گذاشتن آن #غرامت می دهد.
در حالی که #آلمان برای تعطیل کردن #نیروگاههای_هسته_ای خود به شرکتها غرامت می دهد، #جمهوری_اسلامی سالهاست کل زندگی ملت را قربانی #غنی_سازی #اورانیوم کرده و در این سالها یک #نیروگاه را نتوانسته راه اندازی کند، و حالا زیر بار #تحریم های #فشار_حداکثری ملت ایران #نان در #سفره برای #خوردن ندارند و #خامنه_ای #تهدید می کند غنی سازی ۶۰٪ را انجام خواهد داد. و #غرب هم #هیاهو می کند، اما همچنان فقط هیاهو می کند .
#شوروی سالها قبل با داشتن #بمبهای_اتمی #سقوط کرد و #متلاشی شد.
الان آلمان نیروگاههای هسته ای خود را با دادن غرامت تعطیل می کند.
آیا #خیانت آشکار قابل ملاحظه نیست ؟
آیا کل #پروژه_هسته_ای #علی_خامنه_ای صرفا با هدف نابودی ملت ایران راه اندازی نشده است؟