🔥 کانال ایران نوین (مردم سالاری انجمن های مردمی) 🔥
378 subscribers
8.07K photos
3.11K videos
71 files
4.61K links
🔥 کانال ایران نوین ( مردم سالاری انجمن های مردمی) 🔥

ایرانی آگاه

آزاد

و اباد

و با رفاه


🔥با ایران نوین، تا ایران نوین🔥
Download Telegram
[({🔥 @iran_novin1🔥})]

]🔥 ایران نوین 🔥[

#یک_مرز_چیست ؟
☆6

3- از اين‌جا به وجه سوم مرز مي‌رسيم:

« #عدم_تجانس » و حضور فراگير و دائمي مرزها يا به عبارت ديگر اين واقعيت که « #انطباق » مرزهاي سياسي، فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي بر روي هم (چيزي که ملت‌-‌دولت‌ها يا برخي از آن‌ها کم‌وبيش به آن رسيده‌اند) اکنون در حال فروپاشي است.

نتيجه آن‌که برخي مرزها ديگر اصلا در نقاط مرزي جغرافيايي-سياسي-اداري قرار ندارند. در حقيقت مرزها جاي ديگري‌اند، هر جا که نظارت‌هاي گزينشي هست، مثلا #بازرسیهاي_امنيتي_و_سلامتي (بازرسي‌هاي سلامتي بخشي از آن چيزي است که ميشل فوکو زيست‌-قدرت ناميد).
متمرکزشدنِ همه‌ی اين کارکردها (مثلا #نظارت_کامل_بر_کالاها_و_آدم‌ها، بگذريم از نظارت بر #ميکربها و #ويروس‌ها، #تفکيک_قوه‌ی_مجريه_و_قلمرو_فرهنگ، و غيره) در نقطه‌اي واحد (در امتداد خطي واحد که همزمان تصفيه شده و در عين حال متراکم و تيره و تار است)، گرايشي مسلط در دوره‌اي خاص بود، دوره‌ی استقرار ملت-دولت (دوره‌اي که ملت-دولت به‌راستي در قالبي نزديک به صورت مثالي يا آرماني‌اش هستي داشت)، اما نه ضرورتي تاريخي و برگشت ناپذير.
از مدت‌ها پيش، اين شکل از مرز به عينه جاي خود را به مرزهاي جديدي داده که همه‌جا هستند.

آن‌چه بر آن تأکيد داشتم (چه‌بسا توضيح واضحات باشد) اين است که در پيچيدگي تاريخي مفهوم مرز (که اينک دوباره چون اشکال جديدي از مرز به وجود آمده)، مسأله‌ی « #نهاد » وجود دارد.

مرز خود به عنوان يک نهاد اهميت دارد و نيز شيوه‌هايي که طي آن مرزها مي‌توانند نهادينه شوند؛ همچنين مرز به عنوان شرط امکان تعداد زيادي نهاد ديگر. دقيقا به همين دليل بود که مرز به صورت خيالي به شيوه‌‌اي ساده و ساده‌انگارانه تعريف شد و چنان‌که درآغاز بحث مطرح کردم اين سادگي تحميل شد، به اين معنا که دولت آن را تحميل کرد. اما پيامد آن اين بوده که هر جا مرزهايي وجود داشت و درون‌شان شرايط يک دموکراسي نيم‌بند برقرار مي‌شد، خود مرزها همواره نهادهايي کاملا ضددموکراتيک بودند که دست هر نوع معامله يا عمل سياسي از آن‌ها کوتاه است. «شهروندان» برهه‌هاي زماني مختلفي آن‌جا ساکن شده‌اند فقط با هدف نابودي همديگر…

#مرزها_شرط_ضد_دموکراتيک
آن دموکراسي ناقص و محدودي بوده‌اند که برخي ملت-‌دولت‌ها در دوره‌اي خاص از آن بهره برده‌اند، درگيري‌هاي داخلي‌شان را مديريت کرده‌اند (گاهي اين درگيري‌ها را به بيرون از مرزهايشان هم صادر کرده‌اند، اما اين قضيه بيشتر فرآيندي است که در گرو يک خط مرزي است). به همين دليل به نظرم نياز داريم به يک « #دموکراسي_راديکال ».

به محض آن‌که مرزها بار ديگر متکثر و متمايز شوند، يعني به محض آن‌که مرزها شروع کنند به ساخت شبکه‌اي گسترده بر روي فضاي اجتماعي جديد و ديگر به کار جداکردن بيرون از درون نيايند، آن‌گاه دو گزينه بيش نداريم:
تشديد اقتدارگرايانه و در حقيقت خشونت‌بار همه‌ی اَشکال تبعيض نژادي و راديکاليسم دموکراتيک که هدفش تخريب نهاد مرز است.
با اين‌حال در بحثي که پيش کشيدم، ترديد دارم بتوان چنين دموکراسي راديکالي را که الزاما بين‌المللي‌ يا دقيق‌تر فراملي است با دغدغه‌ی « #جهاني_بي‌مرز» به معناي سياسي و حقوقي کلمه شناسايي کرد.

چنين «جهاني» با اين خطر روبرو است که بدل به ميداني براي سلطه‌ی‌ نامحدود مراکز خصوصي قدرت شود که سرمايه، ارتباطات و چه‌بسا تسليحات را انحصاري مي‌کند.

ولي مسأله اين است که چه نظارت دموکراتيکي بايد بر آن‌هايي اعمال شود که مرزها را کنترل مي‌کنند یعنی به عبارت ديگر، بر خود دولت‌ها و نهادهاي فراملي. اين امر کاملا بستگي دارد به اين‌که آيا ساکنين طرفين مرز بالاخره منافع و زباني مشترک (يعني آرمان‌هاي مشترک) مي‌يابند يا نه. اما به اين مسأله هم بستگي دارد که در اين مکان‌هاي غيرقابل سکونت، در اين مرزهاي متفاوت، چه کساني به هم خواهند رسيد. اکنون براي اين به هم رسيدن اغلب اوقات به مترجمان و ميانجي‌گران‌ نياز است. به نظرم آن‌ها که مدافع حق پناهندگي‌اند، دقيقا در زمره‌ی همان ميانجي‌گرانند، هرقدر هم تجربه‌ی کنوني آن‌ها دلسردکننده باشد.

🆔👉 @iran_novin1