کاش انقدر نصیحت های مامانم واسم نشه تجربه..!

امیدوارم وقتی مرگ به سراغت میاد ؛ زنده پیدات کنه...

من شاید زورم به هیکلت نرسه ولی به اعصاب و روانت خوب میرسه.

فقط اگه یک سال دیگه با خانوادم زندگی کنم کاملا مستقل میشم،
مستقل توی یک آسایشگاه روانی.

چرا نشستی؟
پاشو و تصمیمای اشتباه بگیر.

باز خداروشکر واقعا یه روز میمیریم.

چشم ها بیشتر از حنجره ها فریاد میزنند :)

هروقت ناراحت میبینمت دلم میخواد من جات غصه میخوردم، میمردم، ولی تو اشک به چشمای قشنگت نمیومد و ناراحت نبودی:) 🖤

فکر ادمو میکشه

به چشم من ٬ تو یک اثر هنری.

متن یک نامه خودکشی بجا مانده از دهه 1970:

"به سمت پل میروم؛
اگر در مسیر حتی یک نفر
به من لبخند بزند
نخواهم پرید"

•به آدمها لبخند بزنید؛ شاید با يك لبخند فرشته نجات كسى شدید...

بهم گفتی بهترین دختر دنیا گفتم یادت رفته چقد بدم؟

‏خیلی هار هستید،نمی‌شود برایتان میو.

‏ نه تنها صدمو گذاشتم، صدتا هم از این ور اون ور جور کردم، اونم گذاشتم

زنی در رویاهایم میبینم که از من کمک میخواهد!
پریشان و مشوش است و فقط نیمه شب ها خودش را نشان میشدهد؛
چهره اش...
چهره اش بسیار شبیه من است...

مامان هیولاها تو سرمن :)

منظورت چیه که من بهت اهمیت نمیدم؟
من راجب تو با کسایکه منو میخواستن حرف زدم.

خابام بوی تن تورو میده
نکنه اون دورترها نیمه شب به آغوشم میگیری؟

روانی شدن به این راحتیا نیست
مثلا خود من، خانواده و فامیل اکیپی روش کار کردن.

‏ما دخترا می‌تونیم کاری کنیم ی مرد گنده با انگشت کوچیکش قول بده💕👀