« این‌ها » || مجله و دورهمی و نوشتن
396 subscribers
398 photos
74 videos
8 files
105 links
ما «این‌ها»ییم! نوجوانان ایرانی-افغانستانی (نسل دوم و سوم مهاجرت در ایران)

🔰انتشار مجله
✍️دوره‌های نویسندگی خلاق و..
💥مسابقه و دورهمی

با حمایت شما ادامه می‌دهیم 👇

https://inhamisho.yek.link

ارتباط با ادمین: @Inhamedia
Download Telegram
پروژه مشترک یک این‌هایی و رستم
زهرا مظفری
در شماره قبلی «این‌ها» رفتیم سراغ یکی از افسانه‌های معروف جهانی ( علاءالدین و چراغ جادو) و در فضایی طنز آمیز و امروزی باز آفرینی‌اش کردیم. افسانه‌ها بخشی از میراث فرهنگی و ادبی ملت ها هستند و بسیار باارزش اند. در این شماره به سراغ افسانه معروف دیگری رفتیم: ماجرای رستم و نبردش با اکوان دیو. بااین تفاوت که این بار ، پای یک «این‌ها»یی هم در میان است.

🎵 شنونده‌ی افسانه : « پروژه مشترک یک «این‌ها»یی و رستم» نوشته: احمد مدقق و باصدای #زهرا_مظفری باشیم.


این افسانه در شماره هشتم مجله این‌ها منتشر شده.

💥 برای تهیه شماره هشتم مجله همین الان پیام بده

#شنیدنی
#افسانه_های_سرزمین_مادری

@inhahome|مجله این‌ها
4🔥3
بچه‌ها، تا حالا اندازه «مجله این‌ها» رحلی بود. یعنی اندازه کاغذ آچهار و ۴۸ صفحه.

بعضی دوستان پیشنهاد دارند در اندازه کاغذ آپنج (که اصطلاحا قطع رقعی هم گفته می‌شه) چاپ شود. اندازه مجله کوچکتر می‌شه و تعداد صفحاتش دو برابر، یعنی ۹۶ صفحه.

پیشنهاد شما چیه؟ لطفاً در نظرسنجی شرکت کنید

@inhahome |مجله این‌ها
حامیان مردمی شماره نهم «مجله این‌ها»، تا این لحظه:

۱. خانم اخلاقی ------------------- ۵ نسخه
۲. داود امیریان ------------------- ۱۰ نسخه
۳. پروانه رامیان (گروه کتابنوشان) ------------------- ۵ نسخه
۴. دکتر شیرین احمدنیا ------------------- ۱۵ نسخه

و.... جای شما خالی‌ست.

📌توضیحاتش اینجا نوشتیم: 👇

https://inhamisho.yek.link

💥به ما پیام دهید: 09126799159


@inhahome | مجله این‌ها
👏6
پرامپت نویسی خلق یک قهرمان
رقیه سادات حسینی
می‌خواهم به یکی از نرم‌افزارهای هوش مصنوعی بگویم برایم یک قهرمان بسازد؛ چت‌جی‌پی‌تی، دیت‌سیک یا جمینای، فرق نمی‌کند‌.... فقط دلم می‌خواهد تصویری که می‌سازد، آن‌قدر واقعی و زنده باشد که بچسبانمش به دیوار اتاق،بگذارمش روی صفحه گوشی یا شاید تتویش کنم روی بازویم،فرق نمی‌کند... قهرمانی که هروقت چشمم به او می‌افتد، یادم بیاید که باید بلند شوم و یک کاری کنم


🎵 شنونده‌ی داستان : «پرامیت نویسی خلق یک قهرمان» نوشته: سیدمحسن امامیان و باصدای #رقیه_سادات_حسینی باشیم.


این داستان در شماره هشتم مجله این‌ها منتشر شده.

💥 برای تهیه شماره هشتم مجله همین الان پیام بده

#شنیدنی
#داستان_این‌هایی

@inhahome|مجله این‌ها
4
میان دو وطن.pdf
1.3 MB
میان دو وطن

#زهره_رضایی در ایران متولد شده و دانشجوی پرستاری است. او که اهل نقاشی است، دستی هم بر نوشتن دارد. وقتی با این روحیۀ هنرمندانه‌اش برای اولین بار به افغانستان سفر کرد، حاصل سفرش علاوه‌بر کلی خاطره و تجربه، عکس و یادداشت سفر هم بود.
ما از او خواستیم یادداشت خواندنی‌اش را برای «این‌ها» بفرستد.

#سفرنامه #نسل_دوم_مهاجرت #وطن

@inhahome | مجله این‌ها
8
نخ بادبادک پاره شده بود و من حالا بی‌سرنوشت از کابل دور می‌شدم. یاد آرزوی هر شبم افتادم. آرزوی خوابیدن در جای گرم، در اتاقم، در خانه‌ام ایران. مثل اینکه افغانستان پدرم شده بود و ایران مادرم. دلبسته به هر دو به‌طرزی عجیب و فراری از هر دو به‌شدت. ای باد مرا به کجا می‌بری؟ ... بادبادک‌ها مرز نمی‌شناسند. همان‌طور که هنر مرز نمی‌شناسد؛ چون من هنرمندم؛ نقاشی که هر چیزی را یک نقاشی می‌بیند. حتی می‌تواند در خیال مرزها را پاک‌ کند و تا دوردست‌ها پر بکشد.....

بخشی از یادداشت سفرِ (میان دو وطن)، اولین سفر یک نسل سومی مهاجرت به افغانستان، نوشته #زهره_رضایی
این یادداشت در شماره هشتم #مجله_این_ها منتشر شده

@inhahome | مجله این‌ها
9
رسیدن به این جایگاه برایم آسان نبود
طیبه رضایی
از فوتبال بازی کردن در کوچه‌های شهر تا رسیدن به جمع برترین های‌فوتسال جهان شاید در نگاه اول شبیه داستان زندگی یکی از ستاره‌های برزیلی به نظر برسد. بازیکنی که از دل کوچه پس کوچه‌های برازیلیا یا سائوپائولو برخاسته و به پیراهن باشگاه محبوب و تیم ملی کشورش رسیده. اما این بار قصه در تهران و برای پسری از نسل دوم مهاجرت اتفاق افتاده است.
محمد جواد صفری در تهران به دنیا آمد. مثل بسیاری از بچه‌ها، فوتبال را در کوچه‌ با دوستانش آغاز کرد؛ با توپ‌های پلاستیکی چند لایه و دروازه‌هایی از آجر روی آسفالت. از همان ابتدا استعدادش در مهار توپ‌ها و حفظ دروازه به چشم آمد خانواده‌اش که حامی پر قدرت او بودند، زمینه پیوستنش به تیم « افغان جوان تهران » را فراهم کردند.


🎵 شنونده‌ی داستان : «رسیدن به این جایگاه، برایم آسان نبود» نوشته: مرتضی خاوری و باصدای #طیبه_رضایی باشیم.


این داستان در شماره هشتم مجله این‌ها منتشر شده.

💥 برای تهیه شماره هشتم مجله همین الان پیام بده

#شنیدنی
#داستان_یک_موفقیت

@inhahome|مجله این‌ها
3👏1
نقاشی با نخ و قلاب
زینب اسکندری
مامان همیشه می‌گوید:«بهترین زمان برای گرفتن روزی از خدا، اول صبح است.»
همیشه بعد از نماز، شالش را سر می‌کند و می‌نشیند روی تخته قالی. اول صبح موقع قالی بافتن به صوت قرآن گوش می‌دهد. صدای قرآن، قالی بافتنش را شبیه عبادت می‌کند. نقشه را لابه لای چله‌های قالی می‌گذارد،قلابش را برمی‌دارد و شروع می‌کند به ریشه زدن. عاشق کارش است، آن‌قدر که پیش از شروع،اسفند دود می‌کند تا قالی از چشم بد دور بماند.
گاهی زیر لب شعرهای قدیمی می‌خواند.


🎵 شنونده‌ی روایت: «نقاشی با نخ و قلاب» نوشته: زینب اسکندری و باصدای #زینب_اسکندری باشیم.


این روایت در شماره هشتم مجله این‌ها منتشر شده.

💥 برای تهیه شماره هشتم مجله همین الان پیام بده

#شنیدنی
#روایت_این‌هایی

@inhahome|مجله این‌ها
4
رؤیای سبز سمانه
رقیه سادات حسینی
شهریورِ چهارسال پیش بود.افغانستان افتاده بود دست طالبان.برای من و هم‌سن و سال‌هایم که در ایران به دنیا آمده بودیم و برای خانواده‌ام و همه خانواده‌هایی که سال‌ها در ایران زندگی می‌کردند، این هم خبری بود مثل باقی خبرها. بعضی‌ها خیلی گل‌درشت دنبالش می‌کردیم،بعضی‌ها برای اقوامی که آنجا داشتیم و بعضی دیگر شاید فقط به‌خاطر برچسبی که از آنجا خورده بودیم. جایی که آشناییمان از آن فقط از طریق عکس بود و کلمات روزنامه‌ها ، نه زیستن و نه لمس کردن.


🎵 شنونده‌ی روایت: «رویای سبزِ سمانه» نوشته: ریحانه مودب و باصدای #رقیه_سادات_حسینی  باشیم.


این روایت در شماره هشتم مجله این‌ها منتشر شده.

💥 برای تهیه شماره هشتم مجله همین الان پیام بده

#شنیدنی
#روایت_این‌هایی

@inhahome|مجله این‌ها
5