صنعت و اقتصاد
4.18K subscribers
8.56K photos
103 videos
12 files
8.17K links
به روزترین مباحث تحلیلی، صنعتی و اقتصادی ایران و جهان

instagram.com/industromy
twitter.com/industromy

مشاوره در خصوص صنعت، معدن، تجارت و توسعه پایدار :
https://zil.ink/industromy

admin : @armahdieh
Download Telegram
🔴 خسروشاهی و رانندگی در اوبر

👈 دارا خسروشاهی، مدیرعامل ایرانی‌تبار شرکت اوبر اخیرا اعلام کرده که در طول کرونا، چند ماهی را به‌صورت مخفی و تحت‌عنوان یک کمپین، در قالب راننده اوبر مشغول به کار شده تا تجربه رانندگان را شخصا لمس کند.

در طول مدتی که او به عنوان راننده اوبر مشغول فعالیت بود، به دلیل رد کردن درخواست برخی از مسافران و دریافت انعام از برخی از مشتریان از سوی اپلیکیشن تنبیه شد و در عین حال با چندین چالش دیگر نیز روبرو شد که به او کمک کرد تا مشکلاتی که راننده‌ها با آنها دست و پنجه نرم می‌کنند را از نزدیک لمس و درک کند.

خسروشاهی پس از این تجربه در اوبر ایجاد کرد باعث شد تا درآمد سهم کمپانی اوبر در سال 2022 بیش از دو برابر شده و اولین سود تعدیل شده تمام سال خود از زمان تاسیس به بعد را به ثبت برساند.

طبق آنالیز انجام شده توسط شرکت تحقیقات بازار YipitData، حالا 74 درصد بازار شرکت‌های جابجایی مسافر آمریکا دراختیار اوبر است که این عدد در اوایل سال 2020، تنها 62 درصد بود.

#ایرانی
#مدیریت

@industromy
🔴 چگونه برند شخصی خودمان را بسازیم؟

👈 در دنیای امروز، همه افراد یک برند هستند، چه خوب و چه بد. خواه برای شغلی درخواست دهید، خواه درخواست ارتقای شغلی داشته باشید یا یک پروفایل برای دوستیابی بنویسید، موفقیت شما به این بستگی دارد که دیگران ارزش شما را بشناسند، بنابراین باید بتوانید به راحتی برای خودتان بازاریابی کنید.

نشریه هاروارد بیزنس ری‌ویو هفت مرحله را معرفی کرده است که به شما کمک می‌کند تا تصویر خود و تأثیری که بر جهان دارید را بهتر مدیریت کنید؛

۱. با کشف ماموریت، علاقمندی و نقاط قوت خود، هدفتان را مشخص کنید. برای افرادی که به آنها اهمیت می‌دهید می‌خواهید چه تفاوتی ایجاد کنید؟ و چطور؟

۲. ارزش ویژه برند شخصی خود را با فهرست نویسی میزان اعتبار خود، انجام یک ارزیابی شخصی و تحقیق در مورد اینکه دیگران چگونه به شما نگاه می‌کنند، بررسی کنید.

۳. روایت شخصی خود را بسازید. این کار را با شناسایی داستان‌های به یاد ماندنی و جذابی که برند شما را به بهترین شکل منتقل می‌کند، انجام دهید و سپس آن داستان‌ها را بازگو کنید.

۴. با توجه کردن به پیامی که در هر تعامل اجتماعی ارسال می‌کنید، برند خود را شکل دهید.

۵. نام تجاری خود را از طریق سخنرانی، رسانه‌های اجتماعی، مطبوعات و کانال‌های دیگر در معرض ارتباط با دیگران قرار دهید.

۶. با جذب افراد با نفوذ (اینفلوئنسرها، مروجین، گروه‌ها و باشگاه‌ها) برای به اشتراک گذاشتن داستان‌ها و استوری‌هایتان، برند خود را در رسانه‌های اجتماعی منتشر کنید.

۷. با انجام ممیزی سالانه برای یافتن نقایص و تقویت نقاط قوت، برند شخصی خود را دوباره ارزیابی و تنظیم کنید.

#مدیریت
#برند

@industromy
🔴 21 مهارت همیشه مهم

1. توانایی فروش و مذاکره.
2. توانایی انتقال آن چه فکر و احساس می‌کنید.
3. توانایی تقسیم یک فرآیند به مراحل کوچکتر.
4. توانایی ساکت کردن، گوش دادن و یادگیری از دیگران.
5. توانایی سازگاری، بداهه سازی و غلبه بر موانع.
6. توانایی خواندن، درک و حفظ کردن.
7. توانایی دور شدن.
8. توانایی مدیریت موثر زمان.
9. توانایی مثبت و خوش‌بین ماندن.
10. توانایی تصمیم‌گیری بر اساس واقعیات نه بر اساس احساسات.
11. توانایی صحبت در مقابل مخاطبان زیاد.
12. توانایی ادامه تلاش حتی پس از شکست.
13. توانایی سرمایه‌گذاری پول به تنهایی.
14. توانایی انجام کارها بدون توجه به موقعیت.
15. توانایی خود تحلیلی.
16. توانایی یادگیری نحوه یادگیری.
17. توانایی درک احساسات دیگران.
18. توانایی ثابت ماندن.
19. توانایی تسلط بر افکار خود.
20. توانایی نوشتن کلمات برای متقاعد کردن و تأثیرگذاری بر دیگران.
21. توانایی درخواست کمک.

#مدیریت

@industromy
🔴 چرا هنری کیسینجر صدسال عمر کرد؟

👈 محمود سریع‌ القلم



اگر خانواده هنری کیسینجر (Henry Kissinger) به جای آمریکا در سال ۱۹۳۸ به کشور دیگری مهاجرت کرده بود، چه سرنوشتی در انتظار او بود؟ او وقتی وارد نیویورک شد، ۱۵ساله بود، پنج سال بعد در ۲۰ سالگی تبعه آمریکا شد.

آمریکا تنها کشور‌ در جهان است که به یک مهاجرِ با‌مهارت، فضا و فرصت بروز و ظهور می‌دهد. کانادا، انگلستان و استرالیا هم این فرصت را ایجاد می‌کنند؛ ولی نه در حد آمریکا. کیسینجر جوان، استعداد خود را کشف و دنبال کرد و در دانشگاه هاروارد، بررسی تاریخ و دیپلماسی اروپا را مبنای رساله دکتری خود قرار داد. کیسینجر از یک ظرفیت خاصی در تحلیل و سیاست‌ورزی برخوردار بود که او را از دیگران متمایز می‌کرد: تسلط او بر روان‌شناسی و طبع سیاسی بشر.

منتقدان کیسینجر به‌درستی می‌گویند که او چه در سیاست‌شناسی و چه در سیاست‌ورزی بر افراد تصمیم‌گیرنده تمرکز دارد تا بر پروسه‌های تصمیم‌گیری، حال چه دموکراتیک باشند؛ مانند آمریکا و چه غیردموکراتیک مانند روسیه. رئیس او، ریچارد نیکسون، هم این‌گونه بود و به‌ندرت تحلیل‌های نهادهای مطالعاتی، اطلاعاتی و امنیتی را می‌پذیرفت و بیشتر آنها را بوروکرات‌هایی می‌دانست که اداری می‌اندیشند تا تحلیلگرانی توانمند باشند.

یک‌ بار کیسینجر در یک ناهار دو‌ونیم ساعته با این نویسنده گفت: اگر او امروز وزیر امور خارجه آمریکا شود، نخواهد توانست مانند سال‌های ۱۹۶۹-۱۹۷۷ دست فراخی در سیاست‌ورزی داشته باشد؛ زیرا در ساختار فعلی آمریکا، کنگره نقش به‌مراتب مهم‌تری در سیاست خارجی ایفا می‌کند، رسانه‌ها و مراکز تحقیقاتی فضاسازی می‌کنند و بدنه احزاب دموکرات و جمهوری‌خواه در شکل‌دهی سیاست‌ها نقش تعیین‌کننده‌ای دارند.. اکنون هر دولتی که در آمریکا به قدرت می‌رسد، گروهی از کارآفرین‌های سیاسی (Political entrepreneurs) را همراه خود می‌آورد و آنها این شبکه عظیم اثرگذاری را با ده‌ها تلاقی و تناقض مدیریت می‌کنند. این ساختار جدید تصمیم‌سازی در آمریکا باعث می‌شود که کاخ سفید عمدتا هماهنگ‌کننده باشد و نه شکل‌دهنده. کشورهایی که در آمریکا ظرفیت لابی‌گری ندارند، بر سیاست خارجی آمریکا هم نمی‌توانند اثر بگذارند؛ چون شبکه‌ها کار می‌کنند و نقش افراد توانا حتی مانند کیسینجر بسیار محدود می‌شود.

یکبار زبیگنیو برژینسکی (Zbigniew Brzezinski) به این نویسنده گفت: که تصمیم‌گیری در سیاست خارجی آمریکا از طرف «استراتژیست‌های پاره‌وقت» انجام می‌گیرد. چون شبکه‌ها کار می‌کنند و نقش افراد توانا حتی مانند کیسینجر بسیار محدود می‌شود. [همو] به این نویسنده گفت: که تصمیم‌گیری در سیاست خارجی آمریکا از طرف «استراتژیست‌های پاره‌وقت» انجام می‌گیرد. کیسینجر و برژینسکی جزء گروه اقلیت اروپایی‌تبار آمریکایی هستند که به تفکیک سیاست خارجی از Business و شرکت‌های بزرگ تولیدکننده تسلیحات معتقدند و آن را صحنه مدیریت تضادها در منافع کلان ملی تلقی می‌کنند. به عبارتی، دولت باید به این گروه‌ها خط بدهد و نه برعکس. این دو سیاست‌اندیش و سیاست‌ورز از پیروان مکتب هانس مورگنتا (Hans Morgenthau) هستند که به توازن قدرت و همزیستی اعتقاد دارند.

کیسینجر معتقد به انسان‌ها و اندیشه‌های بزرگ در شکل‌گیری تاریخ است. او تشکیلات، سازمان و پروسه را تابع آمریت و اراده انسان‌ها می‌داند. به ‌همین ‌دلیل چوئن‌لای، مارگارت تاچر، کانرد آدنوئر و چارلز دوگل را تعیین‌کننده می‌داند. او نیز متهم است که به دیکتاتورها علاقه‌مند و با سادات و محمدرضا‌شاه‌ دوستی‌های عمیقی بنا کرده بود. او به این نویسنده گفت: ما از قابلیت‌های اپوزیسیون شاه خیلی اطلاع نداشتیم و در نهایت بین کمونیست‌ها و مذهبی‌ها در سال ۱۹۷۸-۱۹۷۹، گروه دوم را باید می‌پذیرفتیم.

درباره اینکه آیا کیسینجر به نیکسون خط می‌داد یا برعکس، شش کتاب در آمریکا نوشته شده است و عموما تأکید بر این نکته دارند که معمار سیاست خارجی آمریکا در سال‌های ۱۹۶۹-۱۹۷۴ ریچارد نیکسون بوده و کیسینجر در تئوریزه‌کردن و اجرائی‌کردن آن، نقش بنیادی ایفا کرده است، به طوری که در این دوره بود که روابط چین و آمریکا عادی‌سازی شد و تقابل میان شوروی و آمریکا به همکاری و ثبات‌سازی منجر شد.

اکنون کیسینجر صد ساله شده، جیمز روزنا، استاد این نویسنده، فراتر از افراد زیر متوسط رفته و به دانشجویان خود توصیه می‌کرد: زندگی بسیار کوتاه است؛ وقت خود را با افراد متوسط تلف نکنید. نبوغ کیسینجر مهم‌تر از افکار و مواضع اوست. چرا کیسینجر تا به امروز صد سال عمر کرده است؟ شاید یک دلیل این باشد که او با غم و اندوه همراه با ایدئالیست‌بودن، زندگی نکرده است؛ او یک واقع‌بین تمام‌عیار است.

#مدیریت
#جهان

T.me/industromy
🔴 5 اصل برای تزلزل ناپذیر شدن

1) حس هدف را در خود پرورش دهید.
2) آنچه را که نمی‌توانید تغییر دهید بپذیرید.
3) روی چیزی که می توانید کنترل کنید تمرکز کنید.
4) قدردانی را تمرین کنید.
5) از تجربیات منفی به عنوان فرصتی برای رشد استفاده کنید.

#مدیریت

@industromy
🔴 کار گروهی همیشه به افزایش بهره‌وری منجر نمی‌شود

👈 کار گروهی در قرن بیست‌ویکم محبوبیت بسیار زیادی پیدا کرد، اما تحقیقی به رهبری یک دانشمند ایرانی در دوبلین به‌تازگی نشان داده است که بهره‌وری در انجام کارها همیشه با کار گروهی بهبود پیدا نمی‌کند.

درواقع زمان موردنیاز برای انجام هماهنگی‌هایی که در حین کار گروهی لازم است، می‌تواند مزایای ناشی از این شیوه از کار را خنثی کند.

طاها یاسری، دانشیار دانشکده جامعه‌شناسی کالج دانشگاهی دوبلین می‌گوید اخیراً در تحقیقی به‌دنبال بررسی این موضوع بوده است که آیا آموزش و کار گروهی می‌تواند بهره‌وری افراد را بالا ببرد یا خیر. یافته‌های این مطالعه نشان داده است که هزینه زمانی لازم برای ایجاد هماهنگی بین اعضای تیم می‌تواند بر مزایای ناشی از هوش جمعی بچربد.

پژوهشگران می‌گویند برای انجام این مطالعه از 195 داوطلب دعوت کردند تا به آزمایشگاه بیایند و تصاویری را مشاهده و سعی کنند گونه و رفتار حیوانات داخل آن را تشخیص دهند. این آزمایش شامل دو مرحله بود؛ ابتدا به داوطلبان آموزش داده شد که چگونه تصاویر را آنالیز کنند و بعد در دو مرحله در یک آزمون شرکت کردند.

محققان برای آموزش، افراد را به دو گروه تقسیم کردند. یک گروه با تصاویری مشابه تصاویر آزمون آموزش داده شد، اما گروه دوم یک آموزش عمومی را با تصاویر گوناگون پشت‌سر گذاشت. دانشمندان می‌گویند آموزش تخصصی به‌وضوح به عملکرد بهتر افراد در آزمون کمک کرد.

در ادامه برای بررسی اثر کار گروهی، داوطلبان به سه گروه تقسیم شدند: یک دسته از گروه‌ها شامل دو نفر با آموزش تخصصی، گروه بعدی شامل دو نفر با آموزش عمومی و دسته سوم گروه‌های دونفره از ترکیب افراد تخصصی و عمومی بود.

درنهایت مشخص شد که گروه‌های دونفره عمومی و گروه‌های ترکیبی بهتر از افراد تکی که حتی صرفاً آموزش عمومی دیده بودند، عمل نکردند. حتی گروه‌های شامل دو متخصص نیز عملکردی بهتر از یک متخصص نداشتند.

طاها یاسری می‌گوید آن‌ها متوجه شدند که هرچند وجود یک متخصص در یک گروه به افزایش دقت آن‌ها در انجام کارهای پیچیده کمک می‌کند، اما بهره‌وری گروه را افزایش نمی‌دهد. به عبارت دیگر، آن گروه جواب‌های صحیح بیشتری به‌دست می‌آورد، اما به زمان بسیار بیشتری برای تکمیل کار خود نیاز دارد.

در کارهای ساده نیز هیچ برتری خاصی از نظر دقت در کار گروهی نسبت به کار یک متخصص وجود ندارد. پس می‌توان نتیجه گرفت که زمان هدررفته به‌منظور انجام هماهنگی‌ها در کار گروهی می‌تواند هزینه بیشتری را نسبت به مزایای ناشی از وجود یک متخصص در گروه به‌همراه داشته باشد.

#مدیریت
#ایرانی

@industromy
🔴 وارن بافت؛ نابغه سرمایه‌گذاری

👈 کارنامه 58 ساله وارن بافت بعد از کنترل شرکت برکشر هاتاوی نشان می‌دهد که روش مدیریت وی دقیقا 100 درصد بیشتر از شاخص S&P 500 بازدهی داشته است.

این یعنی از سال 1965 بازدهی متوسط سالانه وی در حدود 10 درصد بیشتر از شاخص S&P 500 بوده و بافت 93 ساله، مجموعا ظرف 58 سال بازدهی 3 میلیون و 728 هزار و 315 درصدی کسب کرده است.

#بازارسرمایه
#مدیریت

@industromy
🔴 برترین کارفرمایان جهان در سال 2023

👈 فوربس با همکاری شرکت تحقیقات بازار Statista، هفتمین فهرست سالانه از بهترین کارفرمایان جهان را منتشر کرده است که محیط کاری مثبتی را به کارمندان خود ارائه می‌کنند و سامسونگ برای چهارمین سال متوالی صدر جدول این فهرست را تصاحب کرده است.

در نسخه 2023 فهرست بهترین کارفرمایان جهان فوربس پس از سامسونگ، به‌ ترتیب نام شرکت‌های آمریکایی مایکروسافت، آلفابت و اپل دیده می‌شود.

فهرست فوربس براساس نظرسنجی انجام‌شده از بیش از 170 هزار کارمند در 50 کشور ایجاد شده است. سامسونگ با بیش از 270 هزار نیروی کار جهانی، یکی از بزرگ‌ترین کارفرماهای جهان محسوب می‌شود و این امر موفقیت غول کره‌ای در زمینه راضی نگه‌داشتن کارکنان خود را نشان می‌دهد.

#مدیریت
#توسعه

@industromy
🔴 شما امور را مدیریت کرده و افراد را رهبری می کنید

گریس هاپر


👈 هر رهبر مؤثر باید دارای شایستگی های قوی در مدیریت و رهبری باشد. رهبران باید توانایی ایجاد انگیزه، راهنمایی، مربیگری، مسئولیت پذیری و مسئولیت پذیری، تعیین جهت، تفکر در افق زمانی مختلف و تقویت ایمنی روانی را داشته باشند. بنابراین ویژگی های رهبری و مدیریت با هم لازم است.

رهبری اغلب با مدیریت اشتباه گرفته می شود؛

مدیریت، توانایی به دست آوردن نتایج، دستیابی به اهداف، تنظیم استانداردهای عملکرد، ساخت سیستم ها و تعریف فرآیندها است.

رهبری به معنای تقویت و توانمند ساختن افراد برای رشد حداکثری بالقوه خود از طریق توسعه توانایی های خود و توانمندسازی آنها برای تبدیل شدن به بهترین نسخه آنهاست.

رهبران باید روی هر دو جنبه تمرکز کنند؛

اولین جنبه، بعد فنی یا عملکردی مدیر بودن و اطمینان از حرکت چرخ های سازمانی به شیوه ای هماهنگ و منسجم است.

جنبه دوم ایجاد مهارت های انسانی مورد نیاز برای ایجاد انگیزه، تأثیرگذاری و الهام بخشیدن به افراد است.

#مدیریت

@industromy
🔴 شرکت‌های برتر آمریکا بر اساس سود به ازای هر کارمند

👈 شاخص کلیدی سود به ازای هر کارمند، کارایی مالی شرکت و اهرم صنعت را اندازه‌گیری می‌کند و شرکت‌های ایالات‌متحده در این شاخص نیز با یکدیگر رقابت دارند.

در این رقابت بخش انرژی با 48 درصد در بین 25 صنعت برتر پیشتاز است و سایر صنایع شامل فناوری، مالی، ساخت و ساز و مراقبت‌های بهداشتی، در رده‌های بعدی هستند.

شرکت کونوکو فیلیپس که در زمینه نفت و گاز فعال است با نزدیک به 2 میلیون دلار سود برای هر کارمند در رتبه اول قرار دارد و غول‌های وام مسکن آمریکا، شرکت‌های فنی می و فردی مک، دوم و سوم هستند.

جالب است که اپل بعنوان اولین شرکت فناوری در رتبه سیزدهم بوده و مایکروسافت و آلفابت در رتبه‌های بیست و دوم و بیست و سوم هستند.

25 شرکت برتر مجموعا 536.7 میلیارد دلار سود کسب کرده‌اند و 10 شرکت برتر به طور متوسط ​​1.13 میلیون دلار سود به ازای هر کارمند دارند که به طور قابل‌توجهی بالاتر از 10 شرکت پایین با میانگین 348300 دلار می‌باشد.

در مقایسه باید توجه کرد که شرکت‌هایی مانند استارباکس و کوکاکولا سود کمتری برای هر کارمند دارند.

#اقتصادجهان
#مدیریت

@industromy
🔴 رسیدن به هدف دارا خسروشاهی در اوبر

👈 يك نمونه عالی از پرداخت براساس عملكرد توسط دارا  خسروشاهی، مدیر عامل ایرانی اوبر ثبت شد و این در صورتی است که وی زمانی که در سال 2017 مديرعاملي شركت اوبر را قبول كرد، بخش اصلي پكيج درآمدي خود را پاداش و از طريق مكانيسم واگذاري سهام و به شرط رسيدن ارزش شركت اوبر به 120 ميليارد دلار قرار داد.

طبق گزارش فایننشال تایمز به تازگی اين شرط محقق شده و خسروشاهی 136 ميليون دلار پاداش خواهد گرفت. اين موضوع از چند جهت مورد توجه است؛ استمرار برای تحقق هدف بعد از 7 سال و اطمينان دارا خسروشاهی به توانمندی‌های بالای خودش که حالا به نتيجه رسیده است.

#مدیریت
#ایرانی

@industromy
🔴 چه کنیم که در یادها ماندگار شویم

رابرت گرین



👈 انسان‌ها به سه گروه تقسیم می‌شوند: گروه اول رویاپردازان و سخنگویان، که پروژه‌هایشان را با هیاهو، شور و شوقی وصف‌ناپذیر آغاز می‌کنند؛ اما این انفجار انرژی و شور و هیجان به سرعت فروکش می‌کند، زیرا در دنیای واقعی، برای پایان دادن به هر پروژه، تلاشی سخت و بی‌وقفه لازم است. این افراد موجوداتی احساساتی هستند که اغلب در لحظه‌ حال زندگی می‌کنند و به راحتی با ورود چیزهای جدید، علاقه‌ی خود را از دست می‌دهند. پروژه‌های ناتمام بسیاری در زندگی‌شان وجود دارد و حتی برخی از آنان به اندیشیدن و پروردن افکار پوچ‌شان عادت دارند.

گروه دوم افرادی هستند که هر کاری را انجام می‌دهند به نتیجه می‌رسانند، یا به این دلیل که آنها مجبورند یا به این خاطر که توانایی انجامش را دارند، اما هنگام رسیدن به خط پایان، انرژی و قدرتی کمتر از لحظه‌ شروع دارند و از آنجا که مجبور به اتمام راه هستند، اغلب شتابزده و بی‌برنامه پروژه را به انتها می‌رسانند و معمولا احساس نارضایتی می‌کنند. در واقع هر پروژه را بدون درک دقیق از چگونگی پایان آن شروع می‌کنند و هنگام پیشرفت و مواجهه با رخدادهای غیرقابل انتظار برنامه‌ای خاص ندارند.

و گروه سوم شامل افرادی می‌شود که قوانین اولیه قدرت و استراتژی را درک می‌کنند. پایان در هر زمینه‌ای مانند یک پروژه، یک مبارزه‌ی انتخاباتی یا یک گفتگو، اهمیت فوق العاده‌ای برای مردم دارد. این اتفاق در ذهن ثبت می‌شود. یک جنگ می‌تواند با هیاهوی بسیار شروع شود و پیروزی‌های بسیاری را به ارمغان بیاورد؛ اما اینکه چگونه به پایان می‌رسد، در یادها می‌ماند و کسی به شروع پرهیاهو اهمیتی نمی‌دهد و تنها شاید این هیاهو برای لحظه‌ای ذهنشان را درگیر کند.

افراد گروه سوم از اهمیت به پایان رساندن آگاه هستند. آنها با تفکر منطقی، طرحی روشن ارائه می‌کنند. آنها نه تنها برای پایان دادن به پروژه‌ خود در آینده برنامه ریزی می‌کنند، بلکه به تمام نتایج و عواقب اجرای آن برنامه هم می‌اندیشند. این افراد کسانی هستند که «هنر به پایان رساندن» را می‌دانند.

#مدیریت
#توسعه

T.me/industromy