🔴 افزایش اعتماد به کامالا هریس
👈 پاسخ رایدهندگانی که به نامزد دموکرات بیشتر اعتماد دارند نشاندهنده این است که اعتماد این افراد از نظر اقتصادی به دموکراتها و پس از کنارهگیری جو بایدن، درحد قابلتوجهی افزایش داشته است.
در این مدت کامالا هریس در موارد رسیدگی به هزینههای مسکن، مزایای دولتی و حقوق و دستمزدها، از دونالد ترامپ پیشی گرفته است.
در حالحاضر حامیان کامالا هریس، امید زیادی به پیروزی هریس دارند و این میزان به 84 درصد از حامیان وی رسیده است ولی در طرف دیگر، شرایط اینگونه نیست و 79 درصد حامیان دونالد ترامپ، امید به پیروزی ترامپ دارند.
#جهان
@industromy
👈 پاسخ رایدهندگانی که به نامزد دموکرات بیشتر اعتماد دارند نشاندهنده این است که اعتماد این افراد از نظر اقتصادی به دموکراتها و پس از کنارهگیری جو بایدن، درحد قابلتوجهی افزایش داشته است.
در این مدت کامالا هریس در موارد رسیدگی به هزینههای مسکن، مزایای دولتی و حقوق و دستمزدها، از دونالد ترامپ پیشی گرفته است.
در حالحاضر حامیان کامالا هریس، امید زیادی به پیروزی هریس دارند و این میزان به 84 درصد از حامیان وی رسیده است ولی در طرف دیگر، شرایط اینگونه نیست و 79 درصد حامیان دونالد ترامپ، امید به پیروزی ترامپ دارند.
#جهان
@industromy
🔴 بحران بیاعتمادی به چین
👈 از نگاه اکونومیست تاریکی این روزها انعکاسی از مشکلات واقعی چین است، از خانههای نیمه ساخته تا لیست بلند و بالای بدهیها. این اتفاقات همچنین نشاندهنده بیاعتمادی فزاینده به دادههای منتشر شده توسط دولت چین است.
اعتقاد بر این است که دولت به طور گسترده دادهها را دستکاری میکند، حقایق حساس را سرکوب میکند و گاهی اوقات نسخههای باورنکردنی برای اقتصاد ارائه میدهد.
شرکتهای چندملیتی با سرعتی بیسابقه در حال خارج کردن سرمایههای خود از چین هستند و ناظران خارجی پیشبینیهای خود را از رشد اقتصادی چین کاهش میدهند.
از نظر اکونومیست چین در یک چرخه خودتشدیدگر گیر افتاده است و هر چه اقتصاد شکنندهتر میشود، دادههای بیشتری سرکوب میشوند و اطلاعات ساختگیتر میشوند.
#اقتصادجهان
#جهان
@industromy
👈 از نگاه اکونومیست تاریکی این روزها انعکاسی از مشکلات واقعی چین است، از خانههای نیمه ساخته تا لیست بلند و بالای بدهیها. این اتفاقات همچنین نشاندهنده بیاعتمادی فزاینده به دادههای منتشر شده توسط دولت چین است.
اعتقاد بر این است که دولت به طور گسترده دادهها را دستکاری میکند، حقایق حساس را سرکوب میکند و گاهی اوقات نسخههای باورنکردنی برای اقتصاد ارائه میدهد.
شرکتهای چندملیتی با سرعتی بیسابقه در حال خارج کردن سرمایههای خود از چین هستند و ناظران خارجی پیشبینیهای خود را از رشد اقتصادی چین کاهش میدهند.
از نظر اکونومیست چین در یک چرخه خودتشدیدگر گیر افتاده است و هر چه اقتصاد شکنندهتر میشود، دادههای بیشتری سرکوب میشوند و اطلاعات ساختگیتر میشوند.
#اقتصادجهان
#جهان
@industromy
🔴 اندیشههای نسل زد
👈 طبق نتایج گالوپ، آخرین اولویت نسل z در زندگی، شروع کردن یک کسبوکار است و هفت اولویت اول آنها، حول زندگی شاد و راحت میچرخد.
این نظرسنجی که توسط یکی از معتبرترین موسسات نظرسنجی دنیا انجام شده است، پیامهای مهمی برای والدین، جامعه و دولتها دارد.
#جهان
#آینده
@industromy
👈 طبق نتایج گالوپ، آخرین اولویت نسل z در زندگی، شروع کردن یک کسبوکار است و هفت اولویت اول آنها، حول زندگی شاد و راحت میچرخد.
این نظرسنجی که توسط یکی از معتبرترین موسسات نظرسنجی دنیا انجام شده است، پیامهای مهمی برای والدین، جامعه و دولتها دارد.
#جهان
#آینده
@industromy
🔴 بیستوسومین سالگرد حملات 11 سپتامبر
👈 شمار دقیق کشتهشدگان حملههای 11 سپتامبر سال 2001 آمریکا، 2 هزار و 992 نفر اعلام شده است و از این تعداد 92 درصد یا 2 هزار و 759 نفر در حمله به برجهای تجارت جهانی کشته شدند.
این تعداد همچنین شامل 10 نفر مهاجمی است که دو هواپیمای مسافربری را ربوده بودند و آنها را به برجها کوبیدند. 189 نفر نیز در جریان برخورد یک هواپیمای ربوده شده دیگر به ساختمان وزارت دفاع ایالاتمتحده کشته شدند، از جمله 5 رباینده هواپیما.
44 نفر هم سرنشینان هواپیمای دیگری بودند که در ایالت پنسیلوانیا بعد از درگیری مسافران و ربایندگان، پیش از رسیدن به واشنگتن که هدف احتمالی ربایندگان بود، سقوط کرد. 4 رباینده هم جزو کشتهشدگان بودند.
شایان ذکر است که آمریکا در واکنش به این حملات، هزاران حمله هوایی ترتیب داد که این حملات منجر به قربانی شدن هزاران غیر نظامی در کشورهای افغانستان، عراق، سوریه، سومالی، لیبی، یمن و پاکستان گردیدند.
#جهان
#انسان
@industromy
👈 شمار دقیق کشتهشدگان حملههای 11 سپتامبر سال 2001 آمریکا، 2 هزار و 992 نفر اعلام شده است و از این تعداد 92 درصد یا 2 هزار و 759 نفر در حمله به برجهای تجارت جهانی کشته شدند.
این تعداد همچنین شامل 10 نفر مهاجمی است که دو هواپیمای مسافربری را ربوده بودند و آنها را به برجها کوبیدند. 189 نفر نیز در جریان برخورد یک هواپیمای ربوده شده دیگر به ساختمان وزارت دفاع ایالاتمتحده کشته شدند، از جمله 5 رباینده هواپیما.
44 نفر هم سرنشینان هواپیمای دیگری بودند که در ایالت پنسیلوانیا بعد از درگیری مسافران و ربایندگان، پیش از رسیدن به واشنگتن که هدف احتمالی ربایندگان بود، سقوط کرد. 4 رباینده هم جزو کشتهشدگان بودند.
شایان ذکر است که آمریکا در واکنش به این حملات، هزاران حمله هوایی ترتیب داد که این حملات منجر به قربانی شدن هزاران غیر نظامی در کشورهای افغانستان، عراق، سوریه، سومالی، لیبی، یمن و پاکستان گردیدند.
#جهان
#انسان
@industromy
🔴 افزایش سن بازنشستگی در چین
👈 با سرعت گرفتن کاهش و پیری جمعیت در چین، قانونگذاران چینی در حال بررسی پیشنهاد دولت برای افزایش سن بازنشستگی هستند که در صورت تصویب، اولین افزایش سن بازنشستگی در چین خواهد بود.
از دهه 1970 سن بازنشستگی مردان در چین 60 سالگی و زنان بین 50 تا 55 سالگی بوده است ولی به دنبال بحران جمعیت، دولت سن بازنشستگی را از 60 به 63 سالگی در مردان و سن بازنشستگی زنان را نیز از 50 و 55 سالگی به 55 و 58 سالگی، افزایش میدهد.
چین اعلام کرده که به تدریج سن بازنشستگی قانونی را افزایش میدهد چرا که این کشور با بحران پیری جمعیت و کاهش نیروی کار جوان دست و پنجه نرم میکند.
#اقتصادجهان
#جهان
@industromy
👈 با سرعت گرفتن کاهش و پیری جمعیت در چین، قانونگذاران چینی در حال بررسی پیشنهاد دولت برای افزایش سن بازنشستگی هستند که در صورت تصویب، اولین افزایش سن بازنشستگی در چین خواهد بود.
از دهه 1970 سن بازنشستگی مردان در چین 60 سالگی و زنان بین 50 تا 55 سالگی بوده است ولی به دنبال بحران جمعیت، دولت سن بازنشستگی را از 60 به 63 سالگی در مردان و سن بازنشستگی زنان را نیز از 50 و 55 سالگی به 55 و 58 سالگی، افزایش میدهد.
چین اعلام کرده که به تدریج سن بازنشستگی قانونی را افزایش میدهد چرا که این کشور با بحران پیری جمعیت و کاهش نیروی کار جوان دست و پنجه نرم میکند.
#اقتصادجهان
#جهان
@industromy
🔴 بزرگترین ارتشهای خاورمیانه
👈 مصر، ایران و ترکیه، بزرگترین ارتشها را در خاورمیانه دارند و کشورهای مصر و ایران، بیش از 1 میلیون نفر پرسنل دارند و ترکیه در جایگاه سوم بوده و بیش از 800 هزار نفر پرسنل نظامی دارد.
اسرائیل با 170 هزار نفر پرسنل فعال و بیش از 465 هزار نفر ذخیره، بالاتر از عربستان سعودی و در رتبه چهارم قرارگرفته است.
طبق آمار ایران منهای تعداد قابلتوجه نیروهای نظامی، بزرگترین زرادخانه موشکی در خاورمیانه و پنجمین توپخانه راکتی بزرگ دنیا را در اختیار دارد و جزو پانزده کشور اول دارنده ناوگان زرهی و تانکهای عملیاتی در جهان است و علاوه بر این، ایران بزرگترین ارتش دائمی در خاورمیانه را با بیش از 500 هزار نیروی فعال دارد.
#ایران
#جهان
@industromy
👈 مصر، ایران و ترکیه، بزرگترین ارتشها را در خاورمیانه دارند و کشورهای مصر و ایران، بیش از 1 میلیون نفر پرسنل دارند و ترکیه در جایگاه سوم بوده و بیش از 800 هزار نفر پرسنل نظامی دارد.
اسرائیل با 170 هزار نفر پرسنل فعال و بیش از 465 هزار نفر ذخیره، بالاتر از عربستان سعودی و در رتبه چهارم قرارگرفته است.
طبق آمار ایران منهای تعداد قابلتوجه نیروهای نظامی، بزرگترین زرادخانه موشکی در خاورمیانه و پنجمین توپخانه راکتی بزرگ دنیا را در اختیار دارد و جزو پانزده کشور اول دارنده ناوگان زرهی و تانکهای عملیاتی در جهان است و علاوه بر این، ایران بزرگترین ارتش دائمی در خاورمیانه را با بیش از 500 هزار نیروی فعال دارد.
#ایران
#جهان
@industromy
🔴 چین هریس را ترجیح می دهد یا ترامپ؟
👈 چرا استراتژیستهای چینی تفاوت کمی بین این دو می بینند
دموکراتها و جمهوریخواهان، چین را بهعنوان یک تهدید استراتژیک تلقی میکنند و بر اهمیت رقابت با این کشور تاکید دارند .با این حال دیدگاهها در مورد نحوه برخورد با چین در میان سیاستمداران آمریکایی متنوع است. برخی طرفدار رویکردی تهاجمی و مشابه جنگ سرد هستند، در حالی که برخی دیگر بر اهمیت مدیریت رقابت و اجتناب از درگیری مستقیم تاکید دارند. در این میان، چین در تلاش است تا درک عمیقتری از رویکردهای مختلف سیاستمداران آمریکایی نسبت به خود پیدا کند و بر اساس آن، استراتژیهای خود را تنظیم نماید. در چند هفته گذشته، تحولات فصل انتخابات ریاست جمهوری آمریکا توجه عظیمی را در سطح جهانی جلب کرده است. حتی قبل از شروع تابستان، کشورها در حال سنجش پیامدهای بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید یا امتداد دومین دوره ریاست جمهوری دموکراتها هستند.
با این حال، دیدگاه چین تا حدودی متفاوت است. هشت سال پیش، در اولین دولت ترامپ، ایالات متحده به جای مواجهه با چین به عنوان یک شریک تجاری، آن را یک «قدرت تجدید نظرطلب»، «رقیب استراتژیک» و حتی یک «تهدید» خواند. دولت بایدن نیز با وجود تغییر لحن، این تغییر را تقویت کرد و حتی در برخی مسائل آن را پیش برد. در واقع، به نظر میرسد بر سر این نکته که چین اکنون باید به عنوان یک رقیب اصلی تلقی شود، میان هر دو حزب جمهوریخواه و دموکرات در آمریکا اجماع وجود دارد. در همین راستا، بسیاری از تحلیلگران و مدافعان دو حزب مطرح در آمریکا خواستار ایجاد چهارچوب جنگ سرد در مواجهه با چین هستند. از دیدگاه ناظران چینی، دو حزب اصلی ایالات متحده به جای ارائه رویکردهای جایگزین برای کشور خود و جهان، هر دو منعکس کننده رویکرد کلی نسبت به چین هستند که در سالهای اخیر ظهور کرده است. اکثر ناظران چینی انتظار تغییرات قابل توجه در سیاست ایالات متحده نسبت به چین را ندارند، اما در تلاشند درک کنند که کدام تفکر در واشنگتن ممکن است روی کار بیاید.
استراتژیستهای آمریکایی در قبال موضوع چین را میتوان به طور کلی به سه دسته تقسیم کرد. دسته اول را میتوان «قائلین به جنگ سرد نوین» نامید. افراد این گروه معتقدند که رقابت آمریکا و چین یک بازی صفر و یک است و واشنگتن و پکن درگیر یک جنگ سرد هستند که نیازمند تاکتیکهای تهاجمیتر از سوی ایالات متحده است. به اعتقاد این دسته که افرادی نظیر مت پوتینجر و مایک گالاگر را در خود جای داده، رقابت با چین «باید پیروز شود، نه مدیریت». آنها برای تایید استدلال خود از مثال رونالد ریگان، رئیس جمهور وقت آمریکا، در اولویت دادن به تهدید شوروی برای پیروزی در جنگ سرد، استفاده میکنند.
دسته دوم را میتوان «مدیران رقابت» نامید. برخلاف طرفداران نظریه جنگ سرد نوین، افراد این گروه بر این باورند که رقابت آمریکا و چین یک بازی صفر و یک نیست و در نتیجه، داشتن استراتژی برای همزیستی با چین ضروری است. ریشههای فکری این رویکرد را میتوان در مقالات کرت کمپل و جیک سالیوان ردیابی کرد. طبق استدلال آنها، رقابت با چین «شرایطی است که باید مدیریت شود نه مشکلی که باید حل شود». آنها به همراه دیگران، پیشنهاد میکنند که بهترین رویکرد واشنگتن در قبال چین، رهبری و مدیریت رقابت و سپس ارائه پیشنهادهای همکاری است.
دسته سوم را میتوان سازشکاران نامید. اگرچه آنها با دیگر گروهها در مخالفت با نظام سیاسی چین و نفوذ جهانی آن مشترک هستند، اما نسبت به همتایان خود بیشتر نگران این هستند که رقابت ممکن است به تقابل و رویایی تبدیل شود. به عنوان چهرههای برجسته در این گروه، محققان روابط بینالملل جسیکا چن وایس و جیمز استاینبرگ، با جنگ سرد علیه چین مخالف هستند زیرا آنها را ذاتا خطرناک میدانند. از نظر آنها، پوتینجر و گالاگر با وعده توخالی پیروزی، جذابیت کاذبی ارائه میدهند، زیرا «تلاشهای آمریکا برای ایجاد تغییر از طریق فشار، به همان اندازه که ممکن است حکومت اقتدارگرای چین را تضعیف کند، احتمال دارد که آن را تحکیم بخشد». وایس و استاینبرگ استدلال میکنند که بنابراین به نفع پکن و واشنگتن است که خطر جنگ را کاهش دهند و در مسائل مورد علاقه مشترک مانند تغییرات آب و هوایی و بهداشت عمومی همکاری کنند.
با وجود این تنوع نظر، هر سه گروه توافق دارند که چین یک چالش جدی برای ایالات متحده است. آنها همچنین اتفاق نظر دارند که سیاست ایالات متحده در قبال چین برای موفقیت نیاز به پایههای دوحزبی دارد. با وجود این، به نظر میرسد که هیچ دیدگاه غالب در واشنگتن در مورد بهترین رویکرد یا جدیترین جنبه چالش، اعم از سیاسی، نظامی، اقتصادی یا حکمرانی جهانی، وجود ندارد.
#جهان
@industromy
👈 چرا استراتژیستهای چینی تفاوت کمی بین این دو می بینند
دموکراتها و جمهوریخواهان، چین را بهعنوان یک تهدید استراتژیک تلقی میکنند و بر اهمیت رقابت با این کشور تاکید دارند .با این حال دیدگاهها در مورد نحوه برخورد با چین در میان سیاستمداران آمریکایی متنوع است. برخی طرفدار رویکردی تهاجمی و مشابه جنگ سرد هستند، در حالی که برخی دیگر بر اهمیت مدیریت رقابت و اجتناب از درگیری مستقیم تاکید دارند. در این میان، چین در تلاش است تا درک عمیقتری از رویکردهای مختلف سیاستمداران آمریکایی نسبت به خود پیدا کند و بر اساس آن، استراتژیهای خود را تنظیم نماید. در چند هفته گذشته، تحولات فصل انتخابات ریاست جمهوری آمریکا توجه عظیمی را در سطح جهانی جلب کرده است. حتی قبل از شروع تابستان، کشورها در حال سنجش پیامدهای بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید یا امتداد دومین دوره ریاست جمهوری دموکراتها هستند.
با این حال، دیدگاه چین تا حدودی متفاوت است. هشت سال پیش، در اولین دولت ترامپ، ایالات متحده به جای مواجهه با چین به عنوان یک شریک تجاری، آن را یک «قدرت تجدید نظرطلب»، «رقیب استراتژیک» و حتی یک «تهدید» خواند. دولت بایدن نیز با وجود تغییر لحن، این تغییر را تقویت کرد و حتی در برخی مسائل آن را پیش برد. در واقع، به نظر میرسد بر سر این نکته که چین اکنون باید به عنوان یک رقیب اصلی تلقی شود، میان هر دو حزب جمهوریخواه و دموکرات در آمریکا اجماع وجود دارد. در همین راستا، بسیاری از تحلیلگران و مدافعان دو حزب مطرح در آمریکا خواستار ایجاد چهارچوب جنگ سرد در مواجهه با چین هستند. از دیدگاه ناظران چینی، دو حزب اصلی ایالات متحده به جای ارائه رویکردهای جایگزین برای کشور خود و جهان، هر دو منعکس کننده رویکرد کلی نسبت به چین هستند که در سالهای اخیر ظهور کرده است. اکثر ناظران چینی انتظار تغییرات قابل توجه در سیاست ایالات متحده نسبت به چین را ندارند، اما در تلاشند درک کنند که کدام تفکر در واشنگتن ممکن است روی کار بیاید.
استراتژیستهای آمریکایی در قبال موضوع چین را میتوان به طور کلی به سه دسته تقسیم کرد. دسته اول را میتوان «قائلین به جنگ سرد نوین» نامید. افراد این گروه معتقدند که رقابت آمریکا و چین یک بازی صفر و یک است و واشنگتن و پکن درگیر یک جنگ سرد هستند که نیازمند تاکتیکهای تهاجمیتر از سوی ایالات متحده است. به اعتقاد این دسته که افرادی نظیر مت پوتینجر و مایک گالاگر را در خود جای داده، رقابت با چین «باید پیروز شود، نه مدیریت». آنها برای تایید استدلال خود از مثال رونالد ریگان، رئیس جمهور وقت آمریکا، در اولویت دادن به تهدید شوروی برای پیروزی در جنگ سرد، استفاده میکنند.
دسته دوم را میتوان «مدیران رقابت» نامید. برخلاف طرفداران نظریه جنگ سرد نوین، افراد این گروه بر این باورند که رقابت آمریکا و چین یک بازی صفر و یک نیست و در نتیجه، داشتن استراتژی برای همزیستی با چین ضروری است. ریشههای فکری این رویکرد را میتوان در مقالات کرت کمپل و جیک سالیوان ردیابی کرد. طبق استدلال آنها، رقابت با چین «شرایطی است که باید مدیریت شود نه مشکلی که باید حل شود». آنها به همراه دیگران، پیشنهاد میکنند که بهترین رویکرد واشنگتن در قبال چین، رهبری و مدیریت رقابت و سپس ارائه پیشنهادهای همکاری است.
دسته سوم را میتوان سازشکاران نامید. اگرچه آنها با دیگر گروهها در مخالفت با نظام سیاسی چین و نفوذ جهانی آن مشترک هستند، اما نسبت به همتایان خود بیشتر نگران این هستند که رقابت ممکن است به تقابل و رویایی تبدیل شود. به عنوان چهرههای برجسته در این گروه، محققان روابط بینالملل جسیکا چن وایس و جیمز استاینبرگ، با جنگ سرد علیه چین مخالف هستند زیرا آنها را ذاتا خطرناک میدانند. از نظر آنها، پوتینجر و گالاگر با وعده توخالی پیروزی، جذابیت کاذبی ارائه میدهند، زیرا «تلاشهای آمریکا برای ایجاد تغییر از طریق فشار، به همان اندازه که ممکن است حکومت اقتدارگرای چین را تضعیف کند، احتمال دارد که آن را تحکیم بخشد». وایس و استاینبرگ استدلال میکنند که بنابراین به نفع پکن و واشنگتن است که خطر جنگ را کاهش دهند و در مسائل مورد علاقه مشترک مانند تغییرات آب و هوایی و بهداشت عمومی همکاری کنند.
با وجود این تنوع نظر، هر سه گروه توافق دارند که چین یک چالش جدی برای ایالات متحده است. آنها همچنین اتفاق نظر دارند که سیاست ایالات متحده در قبال چین برای موفقیت نیاز به پایههای دوحزبی دارد. با وجود این، به نظر میرسد که هیچ دیدگاه غالب در واشنگتن در مورد بهترین رویکرد یا جدیترین جنبه چالش، اعم از سیاسی، نظامی، اقتصادی یا حکمرانی جهانی، وجود ندارد.
#جهان
@industromy
Foreign Affairs
Does China Prefer Harris or Trump?
Why Chinese strategists see little difference between the two.