#شهادت_آن_حضرت
#شبکه_جهانی_امام_صادق_علیه_السلام
با عرض معذرت از محضر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و شما طلاب و دانش پژوهان گرامی، شبی منصور _ که لعنت خداوند بر او باد _ به وزیر دربارش «ربیع» دستور داد که هم اکنون جعفر بن محمّد را در اینجا حاضر کن !
ربیع فرمان منصور را اجرا کرد، حضرت امام جعفر صادق (علیه السّلام) را در نیمه های شب با #سر_برهنه و #بدون_رو_پوش [= عبا] به حضور او آوردند. منصور با کمال جسارت و خشونت به آن حضرت گفت :
ابا جعفر ! تو با این سن و سال شرم نمیکنی که خواهان ریاست هستی و می خواهی میان مسلمین فتنه و آشوب بپا کنی؟ خدا مرا بکشد اگر تو را نکشم، آیا در مورد سلطنت من اشکال تراشی میکنی...» ؟
امام علیه السلام فرمود :
«آنکس که چنین خبری به تو داده #دروغگو است...»
سپس منصور شمشیر خود را از غلاف بیرون کشید تا گردن امام را بزند. ناگاه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) را در برابر خود دید. شمشیرش را در غلاف گذاشت. این اتّفاق تا #سه_بار تکرار شد و منصور از قتل امام منصرف شد.
ربیع میگوید : امام صادق (علیهالسّلام) را دیدم هنگام ورود لب هایش حرکت میکند، وقتی که کنار منصور نشست، لحظه به لحظه از خشم منصور کمتر میشد. وقتی که امام صادق (علیهالسّلام) از نزد منصور رفت، پشت سر امام رفتم و به او عرض کردم : وقتی که شما وارد بر منصور شدید، منصور نسبت به شما بسیار خشمگین بود. زمانی که نزد او آمدی و لب های تان حرکت کرد، خشم او کم شد، شما لب هایتان را به چه چیز حرکت می دادی؟
امام صادق (علیهالسّلام) فرمود : لب هایم را به دعای جدّم امام حسین (علیه السّلام) حرکت می دادم و آن دعا این است :
یَا عُدَّتِی عِندَ شِدَّتِی، وَ یَا غَوثِی عِندَ کُربَتِی، اُحرُسنِی بِعَینِکَ الَّتِی لاَ تَنَامُ وَ اکنُفنِی بِرُکنِکَ الَّذِی لاَ یُرَامُ
«ای نیرو بخش ! من به هنگام دشواری هایم، و ای پناه من ! به هنگام اندوهم، با چشمت که نخوابد مرا حفظ کن و مرا در سایه ی رکنِ استوار و خلل ناپذیرت قرار بده».
📚 منبع : طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، ص ۵۲۶، قم، ۱۴۱۷ه ق، ستاره.
سرانجام منصور _ که لعنت خداوند بر او باد _ به وسیله ی #انگوری که آن را به #زهر آلوده کرده بود، امام صادق (علیه السّلام) را مسموم کرد. بالاخره آن امام همام در سن شصت و پنج سالگی مظلومانه به شهادت رسید و پیکر پاکش را در قبرستان بقیع کنار قبر پدرش امام محمد باقر (علیه السّلام) به خاک سپردند.
📚 منبع : شیخ مفید، الارشاد، ص ۲۷۱، قم، بی تا، انتشارات بصیرتی.
آدرس سایت :
www.imamsadiq.tv
آدرس تلگرام :
https://telegram.me/imamsadiqtv
#شبکه_جهانی_امام_صادق_علیه_السلام
با عرض معذرت از محضر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و شما طلاب و دانش پژوهان گرامی، شبی منصور _ که لعنت خداوند بر او باد _ به وزیر دربارش «ربیع» دستور داد که هم اکنون جعفر بن محمّد را در اینجا حاضر کن !
ربیع فرمان منصور را اجرا کرد، حضرت امام جعفر صادق (علیه السّلام) را در نیمه های شب با #سر_برهنه و #بدون_رو_پوش [= عبا] به حضور او آوردند. منصور با کمال جسارت و خشونت به آن حضرت گفت :
ابا جعفر ! تو با این سن و سال شرم نمیکنی که خواهان ریاست هستی و می خواهی میان مسلمین فتنه و آشوب بپا کنی؟ خدا مرا بکشد اگر تو را نکشم، آیا در مورد سلطنت من اشکال تراشی میکنی...» ؟
امام علیه السلام فرمود :
«آنکس که چنین خبری به تو داده #دروغگو است...»
سپس منصور شمشیر خود را از غلاف بیرون کشید تا گردن امام را بزند. ناگاه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) را در برابر خود دید. شمشیرش را در غلاف گذاشت. این اتّفاق تا #سه_بار تکرار شد و منصور از قتل امام منصرف شد.
ربیع میگوید : امام صادق (علیهالسّلام) را دیدم هنگام ورود لب هایش حرکت میکند، وقتی که کنار منصور نشست، لحظه به لحظه از خشم منصور کمتر میشد. وقتی که امام صادق (علیهالسّلام) از نزد منصور رفت، پشت سر امام رفتم و به او عرض کردم : وقتی که شما وارد بر منصور شدید، منصور نسبت به شما بسیار خشمگین بود. زمانی که نزد او آمدی و لب های تان حرکت کرد، خشم او کم شد، شما لب هایتان را به چه چیز حرکت می دادی؟
امام صادق (علیهالسّلام) فرمود : لب هایم را به دعای جدّم امام حسین (علیه السّلام) حرکت می دادم و آن دعا این است :
یَا عُدَّتِی عِندَ شِدَّتِی، وَ یَا غَوثِی عِندَ کُربَتِی، اُحرُسنِی بِعَینِکَ الَّتِی لاَ تَنَامُ وَ اکنُفنِی بِرُکنِکَ الَّذِی لاَ یُرَامُ
«ای نیرو بخش ! من به هنگام دشواری هایم، و ای پناه من ! به هنگام اندوهم، با چشمت که نخوابد مرا حفظ کن و مرا در سایه ی رکنِ استوار و خلل ناپذیرت قرار بده».
📚 منبع : طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، ص ۵۲۶، قم، ۱۴۱۷ه ق، ستاره.
سرانجام منصور _ که لعنت خداوند بر او باد _ به وسیله ی #انگوری که آن را به #زهر آلوده کرده بود، امام صادق (علیه السّلام) را مسموم کرد. بالاخره آن امام همام در سن شصت و پنج سالگی مظلومانه به شهادت رسید و پیکر پاکش را در قبرستان بقیع کنار قبر پدرش امام محمد باقر (علیه السّلام) به خاک سپردند.
📚 منبع : شیخ مفید، الارشاد، ص ۲۷۱، قم، بی تا، انتشارات بصیرتی.
آدرس سایت :
www.imamsadiq.tv
آدرس تلگرام :
https://telegram.me/imamsadiqtv
#هفتم_ذی_الحجه
#شهادت_امام_باقر علیه السّلام
پیشاپیش از محضر حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه و شما طلّاب و دانش پژوهان گرامی بخاطر ذکر وقایع غمبار شهادت آخرین بازمانده ی واقعه ی مصیبت بار کربلا، حضرت امام محمّد باقر علیه السلام پوزش می طلبیم.
در چنین روزی مصادف با دوشنبه، در سال 114 هجری امام باقر علیه السّلام توسّط هشام بن عبدالملک #مسموم و شهید شد. (1)
در شب شهادت به امام صادق علیه السّلام فرمودند : «من امشب جهان را بدرود خواهم گفت. هم اکنون پدرم علی بن الحسین علیه السّلام را دیدم که شربتی گوارا نزد من آورد و نوشیدم و مرا به سرای جاوید و دیدار حقّ بشارت داد». در روایت دیگری فرمودند : «ای فرزند گرامی، مگر نشیندی که حضرت علی بن الحسین از پس دیوار مرا ندا کرد : «ای محمّد بیا، زود باش که ما انتظار تو را می کشیم». (2)
آن حضرت چندین روز و به قولی #سه روز در حالت درد از سمّ به سر می بردند تا به شهادت رسیدند. فردای آن روز بدن مطهّر و پاک آن دریای بیکران دانش خدائی را در خاک بقیع کنار مزار امام مجتبی و امام سجاد علیهماالسّلام به خاک سپردند. (3)
آن حضرت هشتصد درهم برای تعزیه و ماتم خود وصیت فرمود. (4) حضرت صادق علیه السّلام فرمودند : پدرم فرمود : «ای جعفر، از مال من مقداری وقف کن برای ندبه کنندگان که ده سال در منی در موسم حج بر من گریه کنند، و مراسم ماتم را تجدید نمایند». (5)
آقا و مولایمان حضرت باقر علیه السّلام در کربلا شرف حضور داشت. شب یازدهم، بازار کوفه، کنار سرهای مطهر، اسارت شام و مجلس یزید را دیده است و هر زمان که متذکّر شهادت حسین بن علی علیه السّلام و اسارت عمّه هایش می شد، اشک از چشم مبارکش مانند دُرّ جاری می گشت.
📚 منابع :
1. توضیح المقاصد : ص 29.
فیض العلام : ص 110.
و ...
2. کافی : ج 1، ص 260.
بصائر الدرجات : ص 502.
و ...
3. فیض العلام : ص 110.
انوار البهیه : ص 69.
4. کافی : ج 3، ص 217.
و ...
5. کافی : ج 5، ص 117.
الغدیر : ج 2 ص 21.
و ...
آدرس سایت :
www.imamsadiq.tv
آدرس تلگرام :
https://telegram.me/imamsadiqtv
#شهادت_امام_باقر علیه السّلام
پیشاپیش از محضر حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه و شما طلّاب و دانش پژوهان گرامی بخاطر ذکر وقایع غمبار شهادت آخرین بازمانده ی واقعه ی مصیبت بار کربلا، حضرت امام محمّد باقر علیه السلام پوزش می طلبیم.
در چنین روزی مصادف با دوشنبه، در سال 114 هجری امام باقر علیه السّلام توسّط هشام بن عبدالملک #مسموم و شهید شد. (1)
در شب شهادت به امام صادق علیه السّلام فرمودند : «من امشب جهان را بدرود خواهم گفت. هم اکنون پدرم علی بن الحسین علیه السّلام را دیدم که شربتی گوارا نزد من آورد و نوشیدم و مرا به سرای جاوید و دیدار حقّ بشارت داد». در روایت دیگری فرمودند : «ای فرزند گرامی، مگر نشیندی که حضرت علی بن الحسین از پس دیوار مرا ندا کرد : «ای محمّد بیا، زود باش که ما انتظار تو را می کشیم». (2)
آن حضرت چندین روز و به قولی #سه روز در حالت درد از سمّ به سر می بردند تا به شهادت رسیدند. فردای آن روز بدن مطهّر و پاک آن دریای بیکران دانش خدائی را در خاک بقیع کنار مزار امام مجتبی و امام سجاد علیهماالسّلام به خاک سپردند. (3)
آن حضرت هشتصد درهم برای تعزیه و ماتم خود وصیت فرمود. (4) حضرت صادق علیه السّلام فرمودند : پدرم فرمود : «ای جعفر، از مال من مقداری وقف کن برای ندبه کنندگان که ده سال در منی در موسم حج بر من گریه کنند، و مراسم ماتم را تجدید نمایند». (5)
آقا و مولایمان حضرت باقر علیه السّلام در کربلا شرف حضور داشت. شب یازدهم، بازار کوفه، کنار سرهای مطهر، اسارت شام و مجلس یزید را دیده است و هر زمان که متذکّر شهادت حسین بن علی علیه السّلام و اسارت عمّه هایش می شد، اشک از چشم مبارکش مانند دُرّ جاری می گشت.
📚 منابع :
1. توضیح المقاصد : ص 29.
فیض العلام : ص 110.
و ...
2. کافی : ج 1، ص 260.
بصائر الدرجات : ص 502.
و ...
3. فیض العلام : ص 110.
انوار البهیه : ص 69.
4. کافی : ج 3، ص 217.
و ...
5. کافی : ج 5، ص 117.
الغدیر : ج 2 ص 21.
و ...
آدرس سایت :
www.imamsadiq.tv
آدرس تلگرام :
https://telegram.me/imamsadiqtv