کاش از خورشید برای دستان تو گرما میگرفتم
سنگینی بار روی دوشت را به کوهها میدادم
واز آسمان برایت سقفی محکم به اندازهی قامتت میساختم...
📷 عکس کودک زبالهگرد در ملکآباد كرج
#زباله_گردى_حق_كودكان_نيست
🆔 @imamalisociety
سنگینی بار روی دوشت را به کوهها میدادم
واز آسمان برایت سقفی محکم به اندازهی قامتت میساختم...
📷 عکس کودک زبالهگرد در ملکآباد كرج
#زباله_گردى_حق_كودكان_نيست
🆔 @imamalisociety
بازی ممنوع!
🔻سرور تو یکی از مراکز بازیافت زباله کار میکرد. تازه از افغانستان اومده بود. صبح زود برای جمع آوری ضایعات میرفت تو خیابون. هر بار که چرخش پر میشد برمیگشت استراحت میکرد و دوباره تا شب همین کارش بود. خدا میدونه روزی چند کیلومتر با چرخ دستیش راه میرفت. آرزوش داشتن دوچرخه بود. یک ماه بعد براش تهیه شد. وقتی براش بردیم باورش نمیشد چیزی که اون روز گفته الان جلوش هست. سریع سوارش شد اما برادرش اومد گفت نمیشه دوچرخه لازم نداره. اینجا اومده فقط کار کنه. دوچرخه حواسش رو پرت میکنه و به کارش نمیرسه. باید برای خانوادش پول بفرسته.
دوچرخه رو توی همون مرکز به بچههای دیگه سپردیم که با هم استفاده کنن. ازشون خواستیم حواسشون به سرور باشه. شاید یه وقتی بتونه یواشکی سوارش بشه.
#زباله_گردى_حق_كودكان_نيست
🆔 @imamalisociety
🔻سرور تو یکی از مراکز بازیافت زباله کار میکرد. تازه از افغانستان اومده بود. صبح زود برای جمع آوری ضایعات میرفت تو خیابون. هر بار که چرخش پر میشد برمیگشت استراحت میکرد و دوباره تا شب همین کارش بود. خدا میدونه روزی چند کیلومتر با چرخ دستیش راه میرفت. آرزوش داشتن دوچرخه بود. یک ماه بعد براش تهیه شد. وقتی براش بردیم باورش نمیشد چیزی که اون روز گفته الان جلوش هست. سریع سوارش شد اما برادرش اومد گفت نمیشه دوچرخه لازم نداره. اینجا اومده فقط کار کنه. دوچرخه حواسش رو پرت میکنه و به کارش نمیرسه. باید برای خانوادش پول بفرسته.
دوچرخه رو توی همون مرکز به بچههای دیگه سپردیم که با هم استفاده کنن. ازشون خواستیم حواسشون به سرور باشه. شاید یه وقتی بتونه یواشکی سوارش بشه.
#زباله_گردى_حق_كودكان_نيست
🆔 @imamalisociety