بله داره میگذره ولی از روم.

دروغ گفتم بهت، هم برام مهم بود هم به خاطرش گریه کردم.

تو نه تنها نجاتم ندادی بلکه غمگین تر و تنها ترم هم کردی.

دلت که گرفت با دیوار اتاقت حرف بزن نه ادما.

"اشکال نداره تجربه شد" هام داره میره تو جلد دوم.

بعضی وقتا حس میکنم اونقدر دارم برای زندگی
میجنگم، که وقتی برای زندگی کردن ندارم.

هیچوقت هیچکس اون ادمی نبود که خودش میگفت.

میرم به کارو زندگیم برسم، ولی تو بدون امروز خیلی غمگینم.

اگه برام اهنگ بفرستی هرجا بشنومش یاد تو میوفتم.

ادم دستمال کاغذی رو نمیشوره یه چیزایی دیگه تموم شدس.

با کنار گذاشتن راحت ترم تا کنار اومدن.

یه لبخندی هم هست به اسم "خفه شو تا بهت نریدم"

به قول شایع: بابا من این نبودم انقد هر روز پخش زمین نبودم.

من خیلی از پل هارو عمدا خراب میکنم که دیگه نبینمتون.