🎯 معیارهای اجرایی شدن استراتژی
وقتی یک #استراتژی_اثربخش است که اهداف مورد نظر سازمان را محقق سازد. یک استراتژی اثربخش سازمان را درست به هدف خود می رساند. اثربخش بودن یک استراتژی تحت تاثیر عوامل زیادی قرار دارد. از مهم ترین مسائلی که در سازمان ها مرسوم است و استراتژی به دلیل آن از تحقق اهداف سازمان ناتوان می ماند به حوزه اجرای آن مرتبط است.
یک استراتژی کاملا مناسب و راهگشا تدوین شده است اما در اجرا به شکست ختم می شود. بنابراین در صورتی که حوزه عملیات را جزیی از #استراتژی بدانیم، #اثربخشی آن زیر سوال خواهد بود. در حالی که معمولا حوزه #اجرا جز #فرایند_مدیریت_استراتژیک به حساب می آید و در حیطه #تدوین_استراتژی نمی گنجد.
این نکته از آن جهت قابل بحث است که در بیشتر سازمان ها تصور بر این است که برنامه ریزی ایراد دارد در حالی که برای دستیابی به اهداف با #برنامه_ریزی خوب به ابزار دیگری به نام اجرای خوب نیز نیازمندیم. بنابراین در صورتی که استراتژی های سازمان به شکست منجر شود جهت بررسی شکل و ریشه یابی آن بایستی مرحله اجرا را نیز از نظر دور نداشت.
کیفیت اجرا نیز از عوامل بسیاری از جمله بودجه کافی، مجریان متخصص و خلاق، تاکتیک های مناسب اجرا و حتی برنامه ریزی صحیح برای اجرا که از حوزه تدوین استراتژی خارج است، تاثیر می پذیرد. بنابراین برای اجرای مناسب اولا، باید برنامه های عملیاتی صحیحی طرح ریزی شود و ثانیا، همان برنامه های صحیح نیز باید به درستی اجرا شوند.
استراتژی ها و برنامه های صحیحی تدوین و طرح ریزی شده است اما به مرحله اجرا نمی رسند یعنی به جز برنامه ریزی صحیح، اجرا و به تبع آن اجرای صحیح -این که واقعا اراده ای برای عملیاتی شدن استراتژی تدوین شده وجود داشته باشد- روی دوم سکه ای است که از آن به دلائل عدم تحقق اهداف استراتژی یاد می شود.
گذشته از اجرای مناسب، ویژگی ها و معیارهای معینی برای اثربخش بودن استراتژی قابل طرح است که در زیر به برخی از آنها اشاره می شود:
1⃣ هدف های آشکار
2⃣ تمرکز استراتژی
3⃣ #انعطاف_پذیری استراتژی
4⃣ رهبری هماهنگ و متعهد
5⃣ خلاقیت و #نوآوری
6⃣ امنیت استراتژی
🆔 @iiie_ir
وقتی یک #استراتژی_اثربخش است که اهداف مورد نظر سازمان را محقق سازد. یک استراتژی اثربخش سازمان را درست به هدف خود می رساند. اثربخش بودن یک استراتژی تحت تاثیر عوامل زیادی قرار دارد. از مهم ترین مسائلی که در سازمان ها مرسوم است و استراتژی به دلیل آن از تحقق اهداف سازمان ناتوان می ماند به حوزه اجرای آن مرتبط است.
یک استراتژی کاملا مناسب و راهگشا تدوین شده است اما در اجرا به شکست ختم می شود. بنابراین در صورتی که حوزه عملیات را جزیی از #استراتژی بدانیم، #اثربخشی آن زیر سوال خواهد بود. در حالی که معمولا حوزه #اجرا جز #فرایند_مدیریت_استراتژیک به حساب می آید و در حیطه #تدوین_استراتژی نمی گنجد.
این نکته از آن جهت قابل بحث است که در بیشتر سازمان ها تصور بر این است که برنامه ریزی ایراد دارد در حالی که برای دستیابی به اهداف با #برنامه_ریزی خوب به ابزار دیگری به نام اجرای خوب نیز نیازمندیم. بنابراین در صورتی که استراتژی های سازمان به شکست منجر شود جهت بررسی شکل و ریشه یابی آن بایستی مرحله اجرا را نیز از نظر دور نداشت.
کیفیت اجرا نیز از عوامل بسیاری از جمله بودجه کافی، مجریان متخصص و خلاق، تاکتیک های مناسب اجرا و حتی برنامه ریزی صحیح برای اجرا که از حوزه تدوین استراتژی خارج است، تاثیر می پذیرد. بنابراین برای اجرای مناسب اولا، باید برنامه های عملیاتی صحیحی طرح ریزی شود و ثانیا، همان برنامه های صحیح نیز باید به درستی اجرا شوند.
استراتژی ها و برنامه های صحیحی تدوین و طرح ریزی شده است اما به مرحله اجرا نمی رسند یعنی به جز برنامه ریزی صحیح، اجرا و به تبع آن اجرای صحیح -این که واقعا اراده ای برای عملیاتی شدن استراتژی تدوین شده وجود داشته باشد- روی دوم سکه ای است که از آن به دلائل عدم تحقق اهداف استراتژی یاد می شود.
گذشته از اجرای مناسب، ویژگی ها و معیارهای معینی برای اثربخش بودن استراتژی قابل طرح است که در زیر به برخی از آنها اشاره می شود:
1⃣ هدف های آشکار
2⃣ تمرکز استراتژی
3⃣ #انعطاف_پذیری استراتژی
4⃣ رهبری هماهنگ و متعهد
5⃣ خلاقیت و #نوآوری
6⃣ امنیت استراتژی
🆔 @iiie_ir