نام #فیلم: #برادرها
#Brothers
#کارگردان: #jim_sheridan
فیلم ضد جنگ نیست. اتفاقا احساسات ناسیونالیستی در پرده اول آن موج می زند.
فیلم حمله می کند. پیام آن پارادوکسیکال است. از طرفی ملی گرایی و پرچم را در خوانواده ای کاملا ارتشی با تفاوت میان دوبرادر و پدرشان نشان می دهد و در پرده آخر، ماحصل ادامه دار نظامی گری در بطن خانواده را به طرزی هنرمندانه مورد شماتت قرار می دهد.
انسان هایی که از جنگ بر می گردند، آیا به لحاظ عاطفی و در سطح زندگی معمول می توانند انسان باقی بمانند؟
شاید دقیقا پیرنگ فیلم این نباشد چون نقطه اوج فیلم را در غرق شدن سَم در هجمه های افکار شخصی خود می بینیم.
ذهن شکاک ماحصل چه کنشی در درون ماست؟ چون پیش از پیش می خواهیم یا اصلا دیگر نمی خواهیم؟ این دو مفهوم چقدر موازی و نزدیک پیش می روند بطوری که انسان واقعا در مواجهه با این افراد، احساس خطر می کند.
رویکرد گریس و تامی در مقابل سَم بسیار منفعل و آگاهانه بود به طوری که آنها در دفاع از خود نمی توانستند خیلی به بی گناهی خود دامن بزنند.
کارگردان از مقوله جنگ تا آثار پس از آن را به گونه ای نشان می دهد که به واقع منعکس کننده ی جمله آخر سَم است.
جنگ فقط برای کسانی که مرده اند تمام می شود.
نقطه های تکان دهنده و محکمی که به عنوان مسئله های اساسی فیلم مطرح می شود، به خوبی زوایای تکان دهنده ی یک دگردیسی منفی برای کسی که قهرمان ملی نامیده می شد را نشان می دهد. او به شدت تنها شده و در باتلاق پیش فرض های درونیش به طور کامل از بین می رود.
شاید بتوان اینگونه ارزیابی کرد که شاید بهترین امکان برای یک سرباز، مرگ باشد، تا زندگی.
#علیرضا_اخلاقی
@iamvlogger
nu. 85
#Brothers
#کارگردان: #jim_sheridan
فیلم ضد جنگ نیست. اتفاقا احساسات ناسیونالیستی در پرده اول آن موج می زند.
فیلم حمله می کند. پیام آن پارادوکسیکال است. از طرفی ملی گرایی و پرچم را در خوانواده ای کاملا ارتشی با تفاوت میان دوبرادر و پدرشان نشان می دهد و در پرده آخر، ماحصل ادامه دار نظامی گری در بطن خانواده را به طرزی هنرمندانه مورد شماتت قرار می دهد.
انسان هایی که از جنگ بر می گردند، آیا به لحاظ عاطفی و در سطح زندگی معمول می توانند انسان باقی بمانند؟
شاید دقیقا پیرنگ فیلم این نباشد چون نقطه اوج فیلم را در غرق شدن سَم در هجمه های افکار شخصی خود می بینیم.
ذهن شکاک ماحصل چه کنشی در درون ماست؟ چون پیش از پیش می خواهیم یا اصلا دیگر نمی خواهیم؟ این دو مفهوم چقدر موازی و نزدیک پیش می روند بطوری که انسان واقعا در مواجهه با این افراد، احساس خطر می کند.
رویکرد گریس و تامی در مقابل سَم بسیار منفعل و آگاهانه بود به طوری که آنها در دفاع از خود نمی توانستند خیلی به بی گناهی خود دامن بزنند.
کارگردان از مقوله جنگ تا آثار پس از آن را به گونه ای نشان می دهد که به واقع منعکس کننده ی جمله آخر سَم است.
جنگ فقط برای کسانی که مرده اند تمام می شود.
نقطه های تکان دهنده و محکمی که به عنوان مسئله های اساسی فیلم مطرح می شود، به خوبی زوایای تکان دهنده ی یک دگردیسی منفی برای کسی که قهرمان ملی نامیده می شد را نشان می دهد. او به شدت تنها شده و در باتلاق پیش فرض های درونیش به طور کامل از بین می رود.
شاید بتوان اینگونه ارزیابی کرد که شاید بهترین امکان برای یک سرباز، مرگ باشد، تا زندگی.
#علیرضا_اخلاقی
@iamvlogger
nu. 85