امروز یاغی دیدم استرس صگ کشیدمممم
بعد برای هزارم فرار از زندان دیدم باز استرس کشیدم
الانم والیبال ایران و لهستان که…
دیگه جدی موهام از استرس داره سفید میشه🥲
بعد برای هزارم فرار از زندان دیدم باز استرس کشیدم
الانم والیبال ایران و لهستان که…
دیگه جدی موهام از استرس داره سفید میشه🥲
Forwarded from ◇|◆nephilim◆|◇
یه وقتایی توی سوپربند بخاطر انتخابِ لیدرِ گروه یا بدشانسیِ یه سری، گروهایی درست میشن که ووکالیست ندارن. بچهها یعنی مسترپیسِ خالص درمیاد از این شرایط :))
سه چهار نفر میان روی استیج و با صدای موسیقی عشق میکنن. بیاین یکی رو نشونتون بدم~
سه چهار نفر میان روی استیج و با صدای موسیقی عشق میکنن. بیاین یکی رو نشونتون بدم~
◇|◆nephilim◆|◇
یه وقتایی توی سوپربند بخاطر انتخابِ لیدرِ گروه یا بدشانسیِ یه سری، گروهایی درست میشن که ووکالیست ندارن. بچهها یعنی مسترپیسِ خالص درمیاد از این شرایط :)) سه چهار نفر میان روی استیج و با صدای موسیقی عشق میکنن. بیاین یکی رو نشونتون بدم~
YouTube
Coldplay | 조원상 이강호 김영소 임형빈 - Adventure Of A Lifetime (JTBC SuperBand ver.) 슈퍼밴드
조원상 이강호 김영소 임형빈 cover / Coldplay - Adventure Of A Lifetime
*Follow them on instagram: @ch0_w0n @0303_bini @gt_jacob_ @0.so.kim
*Watch the original performance👉🏻 https://bit.ly/36hBnFi
#superband #호피폴라 #슈퍼밴드 #coldplay #밴디지 #Bandage
#AdventureOfALifetime…
*Follow them on instagram: @ch0_w0n @0303_bini @gt_jacob_ @0.so.kim
*Watch the original performance👉🏻 https://bit.ly/36hBnFi
#superband #호피폴라 #슈퍼밴드 #coldplay #밴디지 #Bandage
#AdventureOfALifetime…
من یه خاله دارم که کول و پایه ترین انسانی بود که میشناختم؛ واقعا هنرمند بود و هر کاری رو میتونست به نحو احسنت انجام بده.
من روانی لباس ها و کفشاش بودم *-* .
چون مامانم شاغل بود من و فاطی بیشتر اوقات پیش خاله هامون بودیم و میشه گفت اون و یکی دیگه از خاله هام منو فاطی رو بزرگ کردن.
آرایشگر بود و حتی برای یه پارک رفتن ساده موهای مارو درست می کرد، دیگه از تولدا و مهمونی ها نگم براتون :)
خالم فاکین خوشگل بود
مستقل بود
پر انرژی و سر و زبون دار بود
اصلا نمیتونم توصیف کنم چه انسان پرفکتی بود...
حقیقتا با تمام وجود عاشقش بودم و دوست داشتم بزرگ که شدم مثل اون باشم؛
اما خالم ازدواج کرد :)
و این ازدواج شد نقطه ی پایان آزادی و هنرش...
از خانوادش دور شد و ما نمیدونستیم که چیجوری بال هاشو شکستن و کاری از دستمون بر نمیومد
بعد از گذشت این همه سال از بین رفتن آزادیش هیچ وقت برام عادی نمیشه و هر وقت میام پیشش روانم شخمی میشه و گریه میکنم چون بهترین لحظات عمرم رو باهاش گذروندم و دیدن این ورژن شکسته ی انسان مورد علاقم منو آزار میده...
خالم هنوزم خوشگله
هنوزم با استعداد و هنرمنده، هنوزم برق تو چشماشو داره
اما دیگه آزاد نیست...
و این بدترین مسیر و پایانیه که میتونست براش رقم بخوره.
خاله تو این پیامو نمی بینی اما امیدوارم یه روز فشار و آسیب های روانی ای که این چند سال بهت وارد شده از بین برن...
خاله با تمام قلبم آرزو میکنم دوباره آزاد باشی، دوباره خودت باشی :)
دوستت دارم انسان مورد علاقه من
من روانی لباس ها و کفشاش بودم *-* .
چون مامانم شاغل بود من و فاطی بیشتر اوقات پیش خاله هامون بودیم و میشه گفت اون و یکی دیگه از خاله هام منو فاطی رو بزرگ کردن.
آرایشگر بود و حتی برای یه پارک رفتن ساده موهای مارو درست می کرد، دیگه از تولدا و مهمونی ها نگم براتون :)
خالم فاکین خوشگل بود
مستقل بود
پر انرژی و سر و زبون دار بود
اصلا نمیتونم توصیف کنم چه انسان پرفکتی بود...
حقیقتا با تمام وجود عاشقش بودم و دوست داشتم بزرگ که شدم مثل اون باشم؛
اما خالم ازدواج کرد :)
و این ازدواج شد نقطه ی پایان آزادی و هنرش...
از خانوادش دور شد و ما نمیدونستیم که چیجوری بال هاشو شکستن و کاری از دستمون بر نمیومد
بعد از گذشت این همه سال از بین رفتن آزادیش هیچ وقت برام عادی نمیشه و هر وقت میام پیشش روانم شخمی میشه و گریه میکنم چون بهترین لحظات عمرم رو باهاش گذروندم و دیدن این ورژن شکسته ی انسان مورد علاقم منو آزار میده...
خالم هنوزم خوشگله
هنوزم با استعداد و هنرمنده، هنوزم برق تو چشماشو داره
اما دیگه آزاد نیست...
و این بدترین مسیر و پایانیه که میتونست براش رقم بخوره.
خاله تو این پیامو نمی بینی اما امیدوارم یه روز فشار و آسیب های روانی ای که این چند سال بهت وارد شده از بین برن...
خاله با تمام قلبم آرزو میکنم دوباره آزاد باشی، دوباره خودت باشی :)
دوستت دارم انسان مورد علاقه من
Forwarded from ʙᴇʀʀʏ sɪᴅᴇ 🍓
همیشه برگشتن از پیشِ خالم که اصفهانه برام غمگینترینه.
الان دلم میخواد به پهنای صورت اشک بریزم.
الان دلم میخواد به پهنای صورت اشک بریزم.
ʙᴇʀʀʏ sɪᴅᴇ 🍓
همیشه برگشتن از پیشِ خالم که اصفهانه برام غمگینترینه. الان دلم میخواد به پهنای صورت اشک بریزم.
خیلی حس بدیه عح.
خودم غمگینمو حالم گرفته است این وسط دخترخالمم گریه میکنه صد برابر غمگین تر میشم، تازه قطعا خالمم ناراحته که ما داریم میریم، من برا اینم غصه میخورممممم😭
تف به این مسافت بین ما :(
خودم غمگینمو حالم گرفته است این وسط دخترخالمم گریه میکنه صد برابر غمگین تر میشم، تازه قطعا خالمم ناراحته که ما داریم میریم، من برا اینم غصه میخورممممم😭
تف به این مسافت بین ما :(
دارم قسمت 11 فصل یک سلول های یومی رو ریواچ میکنم و واقعا دارم میسوزم که چرا رابطه وونگ و یومی خراب شد :(
من عاشق اون تایمی بودم که تو یه خونه با هم زندگی میکردن...
من عاشق اون تایمی بودم که تو یه خونه با هم زندگی میکردن...
Forwarded from ㅤ idletān - [ closed ]
توییتر بیتیاس با این پست از جونگکوک و کپشن 'Me,Myself and Jungkook' آپدیت شده😵💫
I'M SCREAMING
I'M SCREAMING
اگر نابود شدن بدن و غیره رو در اثر زایش نادیده بگیریم، یکی از هزاران دلیلی که من بچه دار نخواهم شد وابستگی شدیده :)
من به کوچک ترین چیزها وابستگی دارم دیگه شما فکر کن یکی باشه که من نه ماه تو شکمم پرورشش دادم، با وجودم تغذیش کردم و بعد به دنیا آوردمش...
دیگه تمام وجودم و دنیام متعلق میشه به اون بچه و خودمو زندگیمو فراموش میکنم
و قطعا در اثر مراقبت و نگرانی زیاد از بچم دیونه میشم :)
وقتی که نوزاده نگرانشم
وقتی که کودکه
وقتی که نوجوانه
جوانه
میانساله
وقتی که دیگه پیر شده
دیگه از نگرانیه بودنش در اجتماع و خطراتش نگم براتون :)
برای همین من شاید هیچ وقت مادر شدن رو تجربه نکنم و این منو غمگین میکنه
اینکه کسی نباشه که بزرگ ترین تکه ی وجود من باشه
کسی نباشه که من مادرش باشم
من بهش شیر بدم
من بغلش کنم
من با تمام وجود عاشقش باشم...
من به کوچک ترین چیزها وابستگی دارم دیگه شما فکر کن یکی باشه که من نه ماه تو شکمم پرورشش دادم، با وجودم تغذیش کردم و بعد به دنیا آوردمش...
دیگه تمام وجودم و دنیام متعلق میشه به اون بچه و خودمو زندگیمو فراموش میکنم
و قطعا در اثر مراقبت و نگرانی زیاد از بچم دیونه میشم :)
وقتی که نوزاده نگرانشم
وقتی که کودکه
وقتی که نوجوانه
جوانه
میانساله
وقتی که دیگه پیر شده
دیگه از نگرانیه بودنش در اجتماع و خطراتش نگم براتون :)
برای همین من شاید هیچ وقت مادر شدن رو تجربه نکنم و این منو غمگین میکنه
اینکه کسی نباشه که بزرگ ترین تکه ی وجود من باشه
کسی نباشه که من مادرش باشم
من بهش شیر بدم
من بغلش کنم
من با تمام وجود عاشقش باشم...