ᴀʙᴏᴜᴛ ᴛɪᴍᴇ 🕊
81 subscribers
200 photos
53 videos
1 file
69 links
Download Telegram
میزان علاقم به محتواهای وگاس‌پیت داره خطرناک میشه-
این قسمت یاغی باعث میشه تا یک هفته کابوس ببینم😭
در راستای سوپربند دیدن اَش باید بهتون بگم که اگه تا الان سوپربندو ندیدین یه بااااااخت بزرگ دادین😭
بچه ها واقعا با استعداد ترین موزیسین های کره توش جمع شدن :)
و انقدر سبک ها متفاوته (کلاسیک، پاپ، جَز، راک) که میتونه آدما با سلایق مختلف رو جذب کنه.
ببینیدش و از آرتیستاش حمایت کنید :( 💖
ᴀʙᴏᴜᴛ ᴛɪᴍᴇ 🕊
ووسونگ The Rose هم توشه عزیزان🌝🌷🍃
این عزیز دلی هم که با ووسونگ داره میخونه و صداش بم و خش داره، اسمش چانسوله و الهی بمیرم براش...
سر آدیشنش وقتی از صداش تعریف کردن گریه اش گرفت بچم 😭
میگفت "من تو خیابونا اجرا میکنم تا مردمی که از کنارم رد میشن خوشحال بشن و با خودشون بگن چه آهنگ های قشنگی وجود داره"
آیا نباید این بشر رو قولد؟ :(
اجراشونم کامل براتون نذاشتم که برید ادامشو ببینید سودشوشدش🥰
امروز یاغی دیدم استرس صگ کشیدمممم
بعد برای هزارم فرار از زندان دیدم باز استرس کشیدم
الانم والیبال ایران و لهستان که…
دیگه جدی موهام از استرس داره سفید میشه🥲
Forwarded from ◇|◆nephilim◆|◇
یه وقتایی توی سوپربند بخاطر انتخابِ لیدرِ گروه یا بدشانسیِ یه سری، گروهایی درست می‌شن که ووکالیست ندارن. بچه‌ها یعنی مسترپیسِ خالص درمیاد از این شرایط :))
سه چهار نفر میان روی استیج و با صدای موسیقی عشق می‌کنن. بیاین یکی رو نشونتون بدم~
من واقعا به اخمِ لی جه‌ووک علاقه دارم💦
Golden hour
من یه خاله دارم که کول و پایه ترین انسانی بود که میشناختم؛ واقعا هنرمند بود و هر کاری رو میتونست به نحو احسنت انجام بده.
من روانی لباس ها و کفشاش بودم *-* .
چون مامانم شاغل بود من و فاطی بیشتر اوقات پیش خاله هامون بودیم و میشه گفت اون و یکی دیگه از خاله هام منو فاطی رو بزرگ کردن.
آرایشگر بود و حتی برای یه پارک رفتن ساده موهای مارو درست می کرد، دیگه از تولدا و مهمونی ها نگم براتون :)
خالم فاکین خوشگل بود
مستقل بود
پر انرژی و سر و زبون دار بود
اصلا نمیتونم توصیف کنم چه انسان پرفکتی بود...
حقیقتا با تمام وجود عاشقش بودم و دوست داشتم بزرگ که شدم مثل اون باشم؛
اما خالم ازدواج کرد :)
و این ازدواج شد نقطه ی پایان آزادی و هنرش...
از خانوادش دور شد و ما نمیدونستیم که چیجوری بال هاشو شکستن و کاری از دستمون بر نمیومد
بعد از گذشت این همه سال از بین رفتن آزادیش هیچ وقت برام عادی نمیشه و هر وقت میام پیشش روانم شخمی میشه و گریه میکنم چون بهترین لحظات عمرم رو باهاش گذروندم و دیدن این ورژن شکسته ی انسان مورد علاقم منو آزار میده...
خالم هنوزم خوشگله
هنوزم با استعداد و هنرمنده، هنوزم برق تو چشماشو داره
اما دیگه آزاد نیست...
و این بدترین مسیر و پایانیه که میتونست براش رقم بخوره.
خاله تو این پیامو نمی بینی اما امیدوارم یه روز فشار و آسیب های روانی ای که این چند سال بهت وارد شده از بین برن...
خاله با تمام قلبم آرزو میکنم دوباره آزاد باشی، دوباره خودت باشی :)
دوستت دارم انسان مورد علاقه من
همیشه برگشتن از پیشِ خالم که اصفهانه برام غمگین‌ترینه.
الان دلم میخواد به پهنای صورت اشک بریزم.
ʙᴇʀʀʏ sɪᴅᴇ 🍓
همیشه برگشتن از پیشِ خالم که اصفهانه برام غمگین‌ترینه. الان دلم میخواد به پهنای صورت اشک بریزم.
خیلی حس بدیه عح.
خودم غمگینمو حالم گرفته است این وسط دخترخالمم گریه میکنه صد برابر غمگین تر میشم، تازه قطعا خالمم ناراحته که ما داریم میریم، من برا اینم غصه میخورممممم😭
تف به این مسافت بین ما :(
خدایا یه دوست پسر سوارکار چی بود؟
اونم ندادی به ما😔