Heroes of the Storm
279 subscribers
4.06K photos
1.54K videos
182 files
193 links
🌀 Heroes of the Storm 🇮🇷 🌀

🔮تاسیس چنل: 1395/12/07
Download Telegram
Kargath Bladefist

این شخصیت هم بر اثر تغییر های زمانی دارای چند داستان مختلف هست اما اصلی ترین و معروفترینش اونیه که زمانی قبیله و نژادش توسط Ogre ها به بردگی گرفته میشدن و مجبور به مبارزه تو آرنا بودن و خودش هم یکی از اونایی بود که مدت ها بردگی میکرد و مجبور به مبارزه و کشتن هم نژاد های خودش بود اما Kargath دیگه نمیتونست این وضع رو تحمل کنه پس با یک تیکه سنگ اون دستی رو که تو غل و زنجیر بود با درد زیاد قطع میکنه و خودشو از بند رها میکنه دیگه خودتون حساب کنید کسی که برای آزادی دست خودشو قطع میکنه میتونه جه بلایی سر دشمناش بیاره بعد دیدن این حرکت Kargath بقیه Orc ها هم به دنبال اون همین عمل رو انجام دادن و با بستن شمشیر به جای دست قطع شدشون شورش رو آغاز کردن و موفق شدن انتقام خودشونو بگیرن و آزادی خودشونو به دست بیارن و بعد از اون قبیله ی Shattered Hand به رهبری Kargath به وجود اومد
این شخصیت هم در کنار بسیاری از بزرگان جنگیده و یک فرد ثابت شدست



Role : Melee Assassin Talent : Fury
Role : Melee Assassin or Bruiser Talent : Arms



#آموزشی
#کلاس_هیروها


@iHeroes
Cairne Bloodhoof

رهبر سابق Tauren ها و پدر Baine و از قدرتمند ترین موجودات تاریخ Warcraft
کسی که میشه گفت اولین و اصلی ترین همکاری رو با Thrall انجام داد زمانیکه Thrall مردمش رو به Kalimdor آورده بود Cairne و مردمش از قبل اونجا بودن و زندگی میکردن
بعد از صحبت با Thrall او متوجه یک شخصیت بزرگ و رهبری لایق در وجودش شد
پس قبول کرد که بهش کمک کنه و به ارتش اون بپیونده که در واقع پایه و اساس Horde جدید رو بنا نهادن
بعد ها زمانی که Horde به خوبی پا گرفته بود و به نظم و تمدن رسیده بود با Garrosh ملاقات کرد شخصیت رهبری رو در این فرد هم میدید اما خوی وخشی گری اون بیش از حد بود اما اون بی اندازه به رهبر خودش Thrall وفادار بود و یک جور فرد نامتعادلی رو در وجودش میدید کسی که خودش رو رهبر بعدی Horde میدونست و عملا در این مورد بی رقیب بود پس Cairne تصمیم گرفت اونو به چالش دعوت کنه Garrosh هم بدون چون و چرا این چالش رو قبول کرد اما به اون چند مورد اضافه کرد که این مبارزه باید تا پای مرگ باشه و Cairne هم مشکلی با این موضوع نداشت و در آخر هر کس برنده شد همچنان به Thrall وفادار بمونه و Cairne این رو هم قبول کرد پس هر دو به میدون مبارزه Orgrimmar رفتن و هر کدوم باید یک سلاح رو انتخاب میکردن Garrosh تبر پدر خودشو انتخاب کرد و Cairne هم اسلحه مخصوص خودش که هم نوعی نیزه و هم نوعی تبر بود (Bloodhoof Runespear )رو انتخاب کرد
بعد از چنددقیقه جنگیدن Cairne موفق شده بود چند زخم بر روی بدن Garrosh به جا بذاره بعد از مدتی هر دو کمی عقب کشیدن با توجه به قدرتی که هر دو داشتن با این که مدت زیادی از مبارزه نگذشته بود اما هر دو خسته شده بودن بعد از چند لحظه هر دو دوباره به هم حمله ور شدن در این حمله Garrosh موفق شد برروی سینه ی Cairne زخمی رو به حا بذاره اما زخم کاری ای نبود ولی بعد از چند لحظه Cairne متوجه شد که نمیتونه خوب ببینه و خوب تکون بخوره همونجا متوجه شد که تبر Garrosh به سم آغشته شده بود و تا به خودش بیاد ضربه ی بعدی Garrosh روی گردنش فرود اومد و سرش از تنش جدا شد



Role : Melee Assassin or Bruiser Talent : Arms
Role : Melee Assassin Talent : Fury
Role : Tank or Bruiser Talent : Protection



#آموزشی
#کلاس_هیروها


@iHeroes
بعد از این ماجرا Blackmoore عملا عقل از سرش پریده بود و به هر دری میزد تا Thrall رو برگردونه در بین این آشفتگی از سمت Lordaeron خواسته شد تا برای توضیح این ماجرا به اونجا بره وقتی به اونجا رسید در مقابل شاه Terenas Menethil و شاهزاده Arthas زانو زد و در ابتدا وفاداریه خودش رو اعلام کرد و قسم خورد برای برگردوندن Thrall از هیچ کاری دریغ نمیکنه بعد از بلند شدن با Arthas چشم تو چشم شد و یاد اون هشداری که Arthas بهش داده بود افتاد که اون موقع توجهی بهش نکرد Arthas هم برای اینکه اونو بیشتر به دردسر نندازه از گفتن این موضوع جلوی پادشاه خودداری کرد بعد از این قضیه ها باید به کمپ برمیگشت اما در اواسط راه بهش خبر دادن که یک Orc به کمپ برگشته و تعداد دیگری از Orc رو فراری داده اینجا بود که متوجه شد اوضاع خیلی بدتر از اون چیزی شد که فکرشو میکرد اما به این پی برد که حتما شخص یا اشخاصی از درون کمپ دارن بهش کمک میکنن پس با گذاشتن محافظانی متوجه شد که دختر نزدیکترین دوستش داره بهشون خیانت میکنه و به فرار کردن Orc ها کمک میکنه پس بدون اینکه این قضیه رو به روی خودش بیاره از Taretha خواست تا برای رسیدگی به یک سری مسائل بیاد پیشش زمانی که دختر جوان به اونجا رسید متوجه جو عجیبی شد با اینکه ترسیده بود اما جلو رفت و خودشو خونسرد نشون داد و پرسید که که چه کاری از من برمیاد Blackmoore که کاملا مست بود بی مقدمه بهش گفت که میدونم تو چی کار کردی من برات محافظ گذاشته بودم و هر کاری که کردی رو بهم گزارش دادن Taretha که نمیدونست چی کار کنه و جای خودش خشکش زده بود و میدونست که الان هر اتفاقی میتونه براش بیوفته و با توجه به شخصیت غیر قابل پیش بینیه Blackmoore هر کاری میتونه ازش سر بزنه کسی که قبلا هم ازش سوء استفاده کرده بود و Thrall هم از این موضوع با خبر اما حالا جلوی محافظین بهش تجاوز کرد و بعد از اون به زندگیش پایان داد تا جزای خیانتشو ببینه
بعد از مدتی Thrall همراه Orc هایی که آزاد کرده بود به کمپ برگشته بود تا همه Orc هارو آزاد کنه اینجا بود که Blackmoore از بین مجافظین وارد صحنه شد و باز هم از همون نقشه ی خودش به Thrall گفت و تاکید کرد که توی احمق میتونستی بر همه ی انسان ها حکومت کنی و Thrall باز هم جواب قبلی رو بهش داد Blackmoore که حسابی عصبانی شده بود که تمام نقشه هاش به خاطر یه Orc که تنها به دنبال افتخار و شرافته عملی نمیشه سر Taretha رو پرت کرد وسط میدون Thrall که این صحنه رو باور نمیکرد و برای چند لحظه خاطراتش با Taretha جلوی چشماش ظاهر شد که ازش خواسته بود تا Orc هارو رهبری کنه تا هیچ جنگی بین اونها و انسان ها نباشه و عذابی که تو اون کمپ کشیده بود اما باز هم با Orc ها مهربون بود و Thrall که خیلی کم خشمگین میشد اما اینبار خون جلوی چشماشو گرفته بود و دستور حمله رو داد و بعد از اینکه نزدیک به نصف لشکر رو یک تنه از بین برد Blackmoore رو تنها گیر آورد Blackmoore که شرایط رو بد میدید سعی میکرد که توضیح بده اشتباه کرده سعی میکرد به Thrall بفهمونه که فقط موفقیتشو میخواسته اما Thrall گوشش بدهکار نبود بعد از بلند کردنش و کوبیدنش به دیوار Blackmoore که ضربه سختی خورده بود خنجر خودشو از درون چکمش در اورد و زخمی به چشم Thrall زد و عملا با این کار حکم مرگ خودشو صادر کرد Thrall بعد از حرکت Blackmoore شمشیر خودشو بارها در جای جای بدن Blackmoore وارد کرد و در همین حین پشت سر هم به دیوار میکوبیدش و عملا دیگه جونی برای Blackmoore نمونده بود اما اونقدری ذخیره کرده بود تا به Thrall این جمله رو بگه : تو چیزی هستی که من ساختم و دراین باره خیلی به خودم افتخار میکنم
بعد از اینکه Blackmoore کشته شد و نیروهاش تسلیم شدن Thrall بهشون اجازه داد نزد خانواده های خودشون برن و بدن بی جان و له شده ی Blackmoore رو هم زیر تندیس قلعه ی خودش دفن کنن


Role : Melee Assassin or Bruiser Talent : Arms
Role : Melee Assassin Talent : Fury



#آموزشی
#کلاس_هیروها


@iHeroes
Varok Saurfang

این شخصیت شاید نیاز به معرفی آنچنانی نداشته باشه کسی که در حال حاضر از شناخته شده ترین شخصیت های Azeroth به حساب میاد کسی که در هر سه جنگ اصلی حضور داشت اوایل به عنوان معاون زیر دست بزرگان بود اما رفته رفته خودش به یک فرمانده ی با تجربه تبدیل شد و شخصیت های بزرگ گوش به فرمانش بودن و در حال حاضر هم هستن
این فرد از قدیمی های داستان هستش و در جنگ های بی شماری شرکت کرده و دارای شخصیتی وفادار و شرافتمنده کسی که برای Horde از هیچ کاری دریغ نکرده و فداکاری های زیادی رو برای Horde انجام داده و در حال حاضر هم از شخصیت های فعال داستان به حساب میاد با بسیاری از بزرگان نشست و برخاست داشته و داره و در مقابل بسیاری جنگیده در هر گوشه ی داستان ردی از خودش و کارهای بزرگش به جا گذاشته و باید ببینیم سرانجامش به کجا میرسه
پ.ن: در قسمت بررسی کلاس Death Knight پسرش Dranosh Saurfang رو معرفی کردیم



Role : Melee Assassin Or Bruiser Talent : Arms



#آموزشی
#کلاس_هیروها



@iHeroes
Danath Trollbane

شخصی که به هوش بالا معروف بود و با این هوش و ذکاوت و دانایی خودش به درجات بالا رسید اما به این معنی نیست که در جنگیدن توانایی نداشته باشه اتفاقا شاید هیچ کس به اندازه ی Danath در میدون جنگ خونسرد و دقیق نباشه و با همین هوش و دقت خودش سریعا نقظه ضعف دشمنان خودش رو پیدا میکرد و اون ها رو از پا در میاورد
در طول جنگ دوم به عنوان مشاور Turalyon حضور داشت و تاکتیک های جنگی رو طرح میکرد و Alliance با همین استراتژی ها موفق به عقب روندن Orc ها شد
زمانی که Alliance به Dark Portal حمله کرد با نقشه های او برتری کاملا برای Alliance بود اما در همین لحظه بود که Danath متوجه شد که Ner'zhul دستش به کتاب Medivh رسیده و با استفاده از اون کتاب میتونه نتیجه رو تغییر بده پس به سمت Ner'zhul رفت اما برای رسیدن به Ner'zhul باید از سد حریف قدرتمندی به نام Kilrogg میگذشت ولی رویارویی با Kilrogg نگرانیه Danath نبود او فقط نگران زمان بود پس بدون ترس به سمت Kilrogg که کمتر کسی جرأت میکرد حتی نزدیکش یشه حمله ور شد بعد از مدتی درگیری کاملا به نقطه ضعف های Kilrogg پی برد اما او محدودیت زمانی داشت هدف اصلیه اون متوقف کردن Ner'zhul بود پس به فکر راحت شدن هر چه سریع تر از دست Kilrogg بود پس فرصت داد Kilrogg بهش حمله کنه کسی که حالا خیلی عصبانی شده چون کمتر کسی توانایی اینو داشت تا این حد در مقابلش نفس بکشه و Danath میخواست از همین خشم برای از سر راه برداشتنش استفاده کنه که همین طور هم شد و با یک ضریه ی کاری اونو زمین گیر کرد و تا اومد به سمت Ner'zhul بره متوجه شد که Orc سحت جون تر از این حرفاست اما اون فرصت مبارزه ی بیشتر رو نداشت ولی بدون گذشتن از Kilrogg هم نمیتونست به Ner'zhul برسه پس بدون اینکه بذاره اضطراب کمبود زمان رو مبارزش تاثیر بذاره با خونسردیه معروف خودش به مبارزه ادامه داد و Orc لحظه به لحظه از این خونسردی خشمگین تر میشد و Danath هم که استاد استفاده از نقظه ضعف ها بود بالاخره موفق شد به زندگی Kilrogg پایان بده اما دیگه دیر شده بود و Ner'zhul تونست با استفاده از جادو تعداد زیادی خودی و غیر خودی رو از بین ببره و خودش هم به Black Temple فرا کنه اما Danath . Khadgar و Turalyon و گروهی از سربازان Alliance هم به دنبالش رفتن جایی که Ner'zhul میخواست Portal های جدیدی باز کنه تا به حمله ادامه بده اما Khadgar میتونست جلوش بگیره اگه براش زمان میخریدن پس Danath و Turalyon به همراه دیگر افراد جلوی حمله هایی که به Khadgar میشد رو گرفتن و Khadgar موفق شد تا Portal ها رو ببنده و Ner'zhul که شرایط رو مساعد نمی دید به دنیای خودش فرار کرد و نیروهای Alliance به کمک رشادت های قهرمانان خودشون موفق به عقب روندن Horde شدن
این شخصیت در داستان های دیگه ای هم تاثیر گذار بود و هست و در حال حاضر رهبر Stormgarde هست و باید ببینیم در آخر چه سرنوشتی براش رقم میخوره , و احتمالا هنگام ورود به Stormwind مجسمه این شخص رو دیده باشین
پ.ن : در قسمت بررسی Death Knight به عمو و پسر عموی این شخصیت یعنی Thoras Trollbane و Galen Trollbane هم اشاره ی مختصری کردیم



Role : Melee Assassin or Bruiser Talent : Arms



#آموزشی
#کلاس_هیروها


@iHeroes
لحظه ای سر خودش رو برگردوند تا از حال Broxigar با خبر بشه که اون لحظه با صحنه ی عجیبی روبرو شد Broxigar در نوک قله ی کوهی که از جنازه ها درست شده بود ایستاده بود و داشت نفسی تازه میکرد و دنبال چیزی میگشت که بیشتر براش چالش برانگیز باشه این کاره Broxigar حتی توجه شخص Sargras رو هم به خودش جلب کرد
تایتان قصه ی ما اومده بود تا شخصا به زندگیه Broxigar پایان بده و Broxigar هم که دنبالش چالش بهتری بود رو در روی Sargras ایستاد از نظر اندازه بخوایم بگیم Broxigar اندازه انگشت پای Sargras هم نیست اما Broxigar ترسی رو احساس نمیکرد اون داشت برای نجات دنیا و دوستان خودش تلاش میکرد میدونست حتی اگه بمیره کارش بی ثمر نیست و البته اینکار به بسته شدن هرچه سریع تر Portal ها کمک میکرد تا توجه Sargras رو به خودش جلب کنه تا Illidan-Malfurion-Jarod Shadowsong و Rhonin فرصت بیشتری داشته باشن تا Portal ها رو ببندن پس قبل از اینکه Sargras حمله کنه حرکت خودشو شروع کرد و با تمام قدرت خودش اون تبر افسانه ای رو چرخوند و با یک ضربه ی فوق العاده قوی تونست یک زخم کوچیک روی پای Sargras ایجاد کنه و Sargras که مدت ها بود دردی رو احساس نکرده بود کاملا متعجب از اینکه یک فانی تونسته زخمی رو بر روی بدنش جای بذاره اما قدرتی که از زخم Sargras ساطع میشد به شدت زیاد بود و Broxigar هم دقیقا در مقابل همین زخم ایستاده بود و توانایی مقابله با این نیروی زیاد رو نداشت و زندگی او همینجا به پایان رسید و Krasus وقتی که میخواست از Portal عبور کنه بدن بی جان Broxigar رو برای لحظه ای دید ولی در اون شلوغی ناپدید شد اما Rhonin موفق شد تبرش رو با خودش به این سمت Portal برگردونه و تحویل Thrall بده زمانی که در مورد رشادت ها و فداکاری Broxigar گفته میشد همه ایستاده به اون گوش میدادن به خصوص Elf ها که اون رو به عنوان تنها Orc هموطن خودشون میدونستن و با افتخار این موضوع رو بیان میکردن و Tyrande ای که بعد از شنیدن حرف ها نتونست از جاری شدن اشک های خودش جلوگیری کنه
یکی از رهبران ارتش Draenei ها در همونجا تعریف میکرد وقتی که به اونجا رسیدیم هیچ کس نبود جز یک Orc که هیچ کس اسمشو نمیدوست کسی که یک تنه در مقابل رهبر Legion ایستاده بود و ضربه ای که به اون وارد کرد هیچ وقت فراموش نخواهد شد این گروه توسنته بودن از Broxigar یک محافظ شانه یک لنگه کفش و گردنبند پیدا و اون رو در پناهگاه خودشون به عنوان یادبود یک جنگوی بزرگ نگهداری کنن
کسی که در تاریخ جاودانه شد تنها فانی ای که موفق شده زخمی رو روی رهبر Legion قرار بده و بعد از این ماجرا به یک مرگ ماجرا با عزت و باشکوه دست پیدا کرد که در تاریخ فراموش نخواهد شد و سر آخر به دوستان و یاران خودش در گذشته پیوست



Role : Melee Assassin or Bruiser Talent : Arms



#آموزشی
#کلاس_هیروها


@iHeroes
Kurdran Wildhammer

این شخصیت علاوه بر اینکه شباهت زیادی به Falstad داره از دوستان نزدیک او هم به هست تنها با این تفاوت که این شخصیت یک Warriorr به حساب میاد اما Falstad تقریبا یک Shaman هست
در زمان جنگ اول منطقه ی آنها توسط Horde مورد حمله قرار گرفت اما با کمک نیروهای Alliance و شخص Anduin Lothar تونستن Horde رو به عقب برونن
در جنگ دوم که Kurdran که رهبری Dwarf هارو بر عهده داشت برای اینکه مطمئن بشه Portal هایی که توسط Ner'zhul باز شده بود به طور کامل مهر و موم بشه تا آسیب بیشتری به Azeroth نرسه از آخرین Portal عبور کرد و به سمت دیگر Portal رفت و به تنهایی 20 سال از عمر خودش در دنیای دیگر به سختی سپری کرد بدون اینکه از چیزی مطلع باشه و در آن سوی Portal هم تصور میکردن که Kurdran در راه دفاع از Azeroth جون خودش رو از دست داده و برای همین هم مجسمه ی یاد بود اون رو در کنار سایر همرزمانش در Stormwind ساختن اما حالا که ارتباط بین دنیا ها برقرار شده Kurdran هم موفق شد به Azeroth برگرده و از اتفاقات 20 سال اخیر مطلع بشه با توجه به اسمی که ازش به جا مونده بود و مهارت هایی که داشت تونست به درجات بالا برسه و دسته ی Wildhammer رو ایجاد و رهبری کنه تو همین راه هم با Falstad آشنا شد و تحت تاثیر مهارت هاش قرار گرفت و با توجه به نفوذی که داشت با خاندان Bronzebeard هم رابطه ی نزدیکی برقرار کرده بود البته این رابطه اونقدر نزدیک نبود زمانی که نزد دختر Magni یعنی Moira (تو قسمت Priest درم وردش توضیح دادیم) رفت و میخواست با نفوذ و جنگندگی خودش اختلاف بین نژاد Dwarf هارو بر طرف کنه Moira در پاسخ بهش گفت مهارت های جنگی تو اینجا بی فایدست اینجا تنها چیزی که مهمه به دست آوردن قلب و هوش مردمه نه چیز دیگه بعد از این گفت و گو که چندان خوشایند تموم نشد Muradin اونو به گوشه ای کشید و بهش توصیه کرد که کنار وایسته و بذاره مقامات کار خودشونو بکنن اما Kurdran گوشش بدهکار نبود و به توصیه ی Muradin گوش نکرد و فقط حرف خودش رو تکرار میکرد که نتیجه ش هم یه سیلی پشت دست از سمت Muradin بود البته Muradin قبلش مطمئن شده بود که کسی اون اطراف نباشه تا این صحنه رو ببینه چون بالاخره Kurdran یکی از بزرگان جنگ و از درجه دار های Alliance به حساب میاد
در ادامه و طی اتفاقاتی Kurdran ترجیح داد تا از مقام خودش به عنوان رهبر Wildhammer کناره گیری کنه و Falstad رو در مقام خودش قرار بده
او در ادامه با Varian شاه Alliance هم ارتباط خوبی برقرار کرد و به عنوان فرمانده ی یکی از لشکر های Alliance انتخاب شد
بعد از این ماجرا ها هر وقت Kurdran و Falstad از ورودی Stormwind رد میشن در مورد مجسمه ی Kurdran با هم شوخی میکردن و میخندن و Kurdran بعد از این اتفاقات فهمید که خیلی زود تر باید از مقام های خودش کنار میکشید چرا که اون 20 سال تمام نگهبانی Azeroth رو کرده بود و به نوعی وظیفه ی خودش در قبال Azeroth رو انجام داده بود و حالا باید حس آزادی رو تجربه میکرد



#آموزشی
#کلاس_هیروها


@iHeroes
Blackhand

رهبر قبیله ی Blackrock و فرمانده ی سابق Horde
کسی که عطش زیادش برای قدرت اونو به بازیچه ی دست Gul'dan و Ner'zhul تبدیل کرد اما او از سرآمدان تاکتیک های جنگی به حساب میومد او در جنگ اول در مقابل Anduin Lothar قرار گرفت و چیزی نمونده بود جون خودش رو از دست بده که دو Warlock زیر دست Gul'dan اون رو نجات دادن و شخص Blackhand به دلیل دخالت در جنگ تن به تن اونا رو که جونشو نجات دادن کشت
او بعد از این اتفاق به Kilrogg و Cho'gall دستور داد که همراه قبایل خودشون به Stormwind حمله کنن و قدرت دفاعی شهر رو تضعیف کنن اما اونها شکست خوردند و کاری از پیش نبردن Blackhand به طریقی جلوی خودش رو گرفت تا به زندگیشون پایان نده چون از طرفی به قبیله ی اونها برای ادامه جنگ نیاز داشت و هم از شورش جلوگیری کرد
اون که مستقیم از Gul'dan دستور میگرفت بعد از بیهوش شدن Gul'dan که به Medivh مربوط میشد دست پاچه و در انجام هر کاری ناتوان شده بود در همین حین Orgrim Doomhammer که از همه چی با خبر بود و فرمانده ی زیر نظر خودش هم بود شرایط رو مناسب دید و اون رو به مبارزه تن به تن دعوت کرد که Blackhand در این مبارزه به طرز فجیحی شکست خورد و جمجه ش توسط Doomhammer له شد و ادامه ی جنگ Horde با رهبری Orgrim تونست به پیروزی نزدیک بشه
اما بعد از اتفاقات زمانی و تایم لاین جدید Draenor او با زره جدید خود که با قدرت آتش ترکیب شده بود رهبری حمله به منطقه ی Shttrath رو به همراه Orgrim و Durotan به عهده گرفته بود در این حمله به نظامی و غیر نظامی , کودک و پیر به هیچ کس رحم نمیکرد اینکارش عصبانیت Orgrim رو به همراه داشت و Blackhand هم بدون تعلل به زندگیش پایان داد Durotan که از دور این صحنه رو دید خشمگین به سمت Blackhand رفت و با او درگیر شد Maraad و Yrel هم به کمک Durotan رفتن و در اون سمت هم اعضای قبیله ی Blackrock به کمک Blackhand اومدن در طول این جنگ Blackhand موفق شد Durotan رو شکست بده و Maraad رو هم از بین ببره کسی که تصمیم گرفت برای نجات Yrel این فداکاری رو انجام بده Blackhand به سمت Durotan که روی زمین افتاده بود رفت و با پتک خودش بدن Durotan رو سوزوند اما Yrel با پرت کردن حواس Blackhand موفق شد با کمک Light جراحات Durotan رو درمان کنه و با تبر Durotan زخمی بر بدن Blackhand بذاره . Blackhand که به شدت خشمگین شده بود فریاد زد و وعده که همه ی آنهارا از بین خواهد برد اما Khadgar با ایجاد Portal هایی موفق شد تا متحدان خودش رو از اونجا دور کنه و با یک جادوی قوی کشتی Horde رو از بین ببره
البته Blackhand با پریدن توی دریا جون خودش رو نجات داد اما بعد ها در حمله ی آخر توسط قهرمانان Azeroth زندگی او هم پایان یافت و Blackhand تا ابد به عنوان یک دیکتاتور و رهبری فاسد , ظالم و ستمگر شناخته خواهد شد



#آموزشی
#کلاس_هیروها


@iHeroes
Kur'talos Ravencrest

از اساتید بزرگ جنگ و فرمانده نیروی مقاومت Elf ها کسی که مخالف ارتباط با غیر Night Elf ها بود چرا که او شخصیتی سنتی و محافظه کار دارد و به نوعی به سایر نژاد ها اعتماد کامل ندارد
زمانی که Orc ها به منطقه ی Elf ها حمله کردن Kur'talos در خط اول جنگ حضور داشت و به زندگی تعداد زیادی از Orc ها پایان داد اما در اواسط جنگ با حس استادی خود متوجه حضور یک جنگجو ی فوق العاده در میدون شد جنگجویی که کسی رو در رو حریفش نمیشه و اون جنگجو کسی نبود جز Broxigar وقتی که Kur'talos مبارزه ی Broxigar رو نظاره میکرد فهمید که حتی با حمله ی تعداد نفرات بالا هم نمیشه اون رو از پا در آورد پس نقشه ی دیگه کشید که البته Illidan هم اون رو در به انجام رسوندن این نقشه یاری کرد و از همینجا Kur'talos به یکی از حامیان بزرگ illidan تبدیل شد
نقشه از این قرار بود که بیشتر حملات از خارج باشد به طوری که Broxigar در راس قرار بگیرد و از اطراف فشار ها به سمت رأس انجام گیرد تا آخرین نفری که باقی میماند Broxigar باشد تا در انتها انتخابی جز تسلیم شدن نداشته باشد که این نقشه به طور کامل اجرا شد و Elf ها موفق شدن از پس Orc ها بر بیایند و Broxigar را دستگیر کنند
این شخصیت شدیدا به Queen Azshara وفادار بود و هیچ جوره قانع نمیشد که او حالا تبدیل به یکی از نیروهای Legion شده باشه و وفاداری خودش رو به Legion اعلام کرده باشه اما وقتی به یقین رسید تا حد توانایی خودش از انجام نقشه های Legion جلوگیری میکرد تا حدی که شخص Azshara از فرمانده ی خود خواست تا این مشکل را حل کند و این فرمانده با استخدام یک قاتل و طرح نقشه ای که در آن مرگ Kur'talos رو در میدان جنگ به طوری نشان دهد که به نظر برسد توسط نیرو های دشمن کشته شده است نه نیرو های خودی این دستور رو پیش برده بود
این قاتل زمانی که Kur'talos در کنار Broxigar زنجیر شده در چادر فرماندهی حضور داشت و به نوعی تازه اعتماد داشت بین Broxigar و Elf ها شکل میگرفت تصمیم به حمله گرفت و هیچ فرصتی مناسب تر از این نبود پس حمله ی خودش رو شروع کرد Broxigar متوجه حضور قاتل شد اما خودش در بند بود و نمیتونست بیشتر از یک حدی حرکت کنه و تا خواست به Kur'talos هشدار بده قاتل کار خودشو رو انجام داد و از پشت با خنجر خودش گلوی Kur'talos رو برید اما با مقاومت Kur'talos این دو نفر تا حدی به Broxigar نزدیک شدن به اندازه ای که دست Broxigar به قاتل رسید و درجا گردنشو خرد کرد اما برای نجات دادن Elf دیر شده بود
بعد از مرگ Kur'talos دخترش لحظات سختی رو پشت سر گذاشت اما چون میدونست پدرش از راه و روش Illidan پیروی میکرد او هم به دنبال Illidan رفت و جزو اولین گروه Demon Hunter ها شد
بعد از کارهای Gul'dan که جسد Illidan رو دزدید و سعی کرد روح اون از بدنش به طور کامل جدا کنه که این کار انری زیادی آزاد کرد و باعث بی نظمی در دنیای ارواح شد و تعداد زیادی از روح های منطقه آزاد شدند که روح Kur'talos یکی از آنها بود و او حالا زندگی خودش رو به عنوان یک روح در برج و برای محافظت از راز هایی که نباید فاش بشن سپری میکنه



Role : Melee Assassin or Bruiser Talent : Arms



#آموزشی
#کلاس_هیروها



@iHeroes
فردای همان روز Tirion همراه با Eitrigg شروع به حرکت به سمت مقصد نامعلومی میکنند که تنها Tirion از آن مطلع بود . Orc مقاومتی نمیکرد و زندگیه خودش رو پایان یافته میدونست و محبت انسان رو هم جبران کاره خودش که زندگیش رو نجات داده بود تصور میکرد و مطمئن بود که انسان قطعا اونو به مقامات تحویل میده و کلی شکنجه و درد در انتظارشه اما اون ها به شهری رسیدن که پر از Orc بود . Tiron زندانی خودش رو به Orgimmar برده بود تا برای جبران کاری که Eitrigg کرده بود اونو به Thrall تحویل بده حالا اینکه Tirion با خودش فکر کرده که این Orc یه جنایتگر بوده که از شهره خودش فرار کرده و در اون خرابه پنهان شده و خودش به زندگی او پایان نداده و قضاوت رو به نژاد خودش سپرده یا فکر میکرده که اون گم شده و جایی رو نمیشناسه و اون رو به شهره خودش برگردونده کسی متوجه طرز تفکر Tirion نشد اما این کار Tirion تشکر Thrall رو در پی داشت و خوده Eitrigg هم که بعد از دیدن مردم و رهبر خودش سر از پا نمیشناخت با Tirion پیمان برادری بست و Trion هم با رضایت کامل اونو قبول کرد پیمانی که با خون و افتخار بسته شد
او تمام ماجرا رو برای Thrall تعریف کرد و از سرنوشت خودش برای او گفت Thrall هم که از رشادت های Eitrigg در جنگ اول و دوم شنیده بود اونو به عنوان مشاور خودش انتخاب کرد و اونو مامور کرد تا نیرو های Horde رو افزایش بده و به متحدانش اضافه کنه
بعد از ظهور لیچ کینگ Tirion که حالا به مقام بالایی رسیده بود از طریق برادر افتخاری خودش یعنی Eitrigg تونست با Horde ارتباط برقرار کرد و موفق شد تا بهترین های Horde و Alliance رو جمع آوری کنه تا در مقابل لیچ کینگ قرار بگیرن
این شخص بود که به Thrall در مورد وضعیت عناصر گفت و این باعث شد Thrall رهبری Horde رو به Garrosh بسپاره و خودش به جایی سفر کنه تا از وضعیت عناصر مطلع بشه و به Eitrigg و Cairne Bloodhoof و Vol'jin (تو قسمت Hunter معرفی میشه)توصیه کرد تا به عنوان مشاور در کنار Garrosh باشند و به Garrosh هم تاکید کرد که در امر رهبری و فرماندهی حتما با این اشخاص مشورت کنه
بعد از اعمالی که Garrosh انجام داد که این کارها به مذاق Cairne و Eitrigg و Vol'jin خوش نیومد و Cairne با پیش گذاشت و درخواست مبارزه با Garrosh رو داد ( که اگه یادتون باشه تو قسمت معرفی خودِ Cairne گفتیم که برنده این مبارزه کی بود و تبر Garrosh سمی بود حالا اینکه کی اینکارو کرده رو اینجا میگیم )بعد از مبارزه Eitrigg و Vol'jin متوجه شدن که مشکلی تو مبارزه بود و Cairne به صورت غیر عادی شکست خورد Eitrigg بعد از پیگیری متوجه شد که Garrosh تبر خودش رو به یک Shaman داده بود تا اونو برای مبارزه متبرک کنه اون Shaman که Magatha Grimtotem نام داشت نه تنها تبر رو متبرک نکرده بود بلکه اونو به سم آغشته کرده بود ( حالا اینکه چرا این کارو کرده خودش یه داستان جداست) که این کاملا مخالف مبارزه تن به تن در قانون و عرف و شرافت Horde هست و Eitrigg بعد ها این موضوع رو به Garrosh اطلاع داد
زمانی که رهبران Horde در جلسه ای نقشه فتح کامل Kalimdor رو میکشدن Eitrigg به عنوان مشاور اصلی مخالف این نقشه بود اما حتی Baine Bloodhoof پسر Cairne که پدرش به دست Garrosh کشته شده بود با این نقشه موافق بود
بعد از اعمال دیوانه وار Garrosh که افتخار و شرافت رو لکه دار کرده بود Eitrigg که خودش رو به نوعی مقصر این شرایط میدونست چرا که او بود که خبر عناصر رو به Thrall داد و این امر باعث شد تا Thrall از رهبری کناره گیری کنه و Garrosh به قدرت برسه , نامه ای رو تنظیم کرد و برای Thrall فرستاد
بعد از رسیدن نامه به دست Thrall او به Vol'jin که خود انقلابی رو در Horde رهبری میکرد گفت که در Orgrrimar به دنبال Orc هایی باش که مخالف Garrosh هستند که شامل Eitrigg هم میشه . Eitrigg کسی بود در طول انقلاب مخفی گاه و پایگاه نیرو های Garrosh رو پیدا کرد او که رهبری گروه کوچکی رو در اختیار داشت با همون گروه به پایگاه حمله کرد و تمام اونا رو از بین برد اما تمام سربازان خودش رو هم از دست داد و خودش هم در وضعیت بدی مجروح و زخمی پیدا شد
در طول محاکمه Garrosh او در کنار Thrall و Varok قرار داشت Baine بهش پیشنهاد داد تا مدافع Garrosh باشه اما Eitrigg میخواست تا Garrosh از خودش به اون صورت که میخواد دفاع کنه و خودش هم حقایق رو بیان کنه اما Baine تصمیم به دفاع از Garrosh گرفت و این کار او با پشتیبانی غیره منتظره ی Eitrigg همراه شد
این شخص زمان مرگ Vol'jin و انتخاب Sylvanas هم حضور داشت و در حال حاضر هم با توجه به اعمال Sylvanas و به خصوص تصمیم تنبیه Baine که حالا زندانی اوست مخالفه و باید ببینیم در ادامه کارش به کجا کشیده میشه



Role : Melee Assassin or Bruiser Talent : Arms



#آموزشی
#کلاس_هیروها




@iHeroes