"بکر یا Untamed" یک مینیسریال 6 قسمتی جدید در ژانرجنایی، معمایی، هیجانی که ارزش دیدن داره👌🏻
✅️ماجرای مینیسریال:
داستان در مورد اریک اینمن، مأمور ویژه پارکهای ملی است که قانون را در دل طبیعتی وحشی اجرا میکند؛ جایی دور از شهر و تمدن. مرگ مرموز و خشنی در یکی از پارکها، او را درگیر پروندهای تاریک و پر رمز و راز میکند. هر قدمی که در این تحقیق برمیدارد، نهتنها او را به رازهای پنهان طبیعت نزدیکتر میکند، بلکه گذشتهی فراموششدهاش را هم زنده میسازد...
#معرفی_سریال
✅️ماجرای مینیسریال:
داستان در مورد اریک اینمن، مأمور ویژه پارکهای ملی است که قانون را در دل طبیعتی وحشی اجرا میکند؛ جایی دور از شهر و تمدن. مرگ مرموز و خشنی در یکی از پارکها، او را درگیر پروندهای تاریک و پر رمز و راز میکند. هر قدمی که در این تحقیق برمیدارد، نهتنها او را به رازهای پنهان طبیعت نزدیکتر میکند، بلکه گذشتهی فراموششدهاش را هم زنده میسازد...
#معرفی_سریال
🙏1
میپرسند فقر یعنی چی؟
و چند شکل داره:
● فقر اینه که:
بچهت اینترنت پرسرعت داشته باشه، اما ندونه کمبوجیه کیه.
● فقر اینه که:
تو عروسیت چندتا مدل غذا بچینی، ولی وقتی مادرت آب میخواد، بگی «الان وقتش نیست».
● فقر اینه که:
ماهانه میلیونی خرج لباس کنی، ولی یه جلد کتاب توی خونهت نباشه.
● فقر اینه که:
روی مبلهای چرم بشینی، ولی دل آدمای اطرافتو بشکنی.
● فقر اینه که:
برای سگت غذای مخصوص بخری، ولی از کنار یه بچه کار بیتفاوت رد بشی.
● فقر اینه که:
خونهت پنجتا تلویزیون داشته باشه، ولی یه بار با خونوادهت حرف نزده باشی.
● فقر اینه که:
بخوای بچهت نابغه شه، اما خودت از فکر کردن فراری باشی.
● فقر اینه که:
قیمت ماشینت از سوادت بیشتر باشه.
● فقر اینه که:
هر روز آیفونت رو شارژ کنی، اما روحت سالهاست خاموشه.
● فقر اینه که:
پیشرفت رو فقط توی بالا رفتن قیمت خونهت ببینی، نه بالا رفتن شعورت
@huobot
و چند شکل داره:
● فقر اینه که:
بچهت اینترنت پرسرعت داشته باشه، اما ندونه کمبوجیه کیه.
● فقر اینه که:
تو عروسیت چندتا مدل غذا بچینی، ولی وقتی مادرت آب میخواد، بگی «الان وقتش نیست».
● فقر اینه که:
ماهانه میلیونی خرج لباس کنی، ولی یه جلد کتاب توی خونهت نباشه.
● فقر اینه که:
روی مبلهای چرم بشینی، ولی دل آدمای اطرافتو بشکنی.
● فقر اینه که:
برای سگت غذای مخصوص بخری، ولی از کنار یه بچه کار بیتفاوت رد بشی.
● فقر اینه که:
خونهت پنجتا تلویزیون داشته باشه، ولی یه بار با خونوادهت حرف نزده باشی.
● فقر اینه که:
بخوای بچهت نابغه شه، اما خودت از فکر کردن فراری باشی.
● فقر اینه که:
قیمت ماشینت از سوادت بیشتر باشه.
● فقر اینه که:
هر روز آیفونت رو شارژ کنی، اما روحت سالهاست خاموشه.
● فقر اینه که:
پیشرفت رو فقط توی بالا رفتن قیمت خونهت ببینی، نه بالا رفتن شعورت
@huobot
👍4
هفته پیش که رفتم بهزیستی، مرضیه گفت برایش دفتر نقاشی و مدادرنگی بخرم. خریدم. امروز برایش بردم. مرضیه از گردن به پایین فلج است، با چشمهای میشی غمگین زیبا. هفت ساله است. خانم مهدوی به شکلی که نمیدانم به او خواندن یاد داده و کتاب قصه را میگیریم جلوی صورتش و میخواند و بعضی جملهها را با ذوق بلندبلند تکرار میکند. دفتر و مداد را گذاشتم کنار تختش، خواب بود. رفتم توی محوطه و با بچهها آببازی کردم. خیسشان کردم و خندیدیم و مثل دیوانهها توی چمنها دنبال گنج گشتیم. برگشتم پیش مرضیه. هنوز خواب بود. آهسته بوسیدمش و آمدم بیرون.
توی مترو به مرضیه فکر کردم. توی خیابان به مرضیه فکر کردم. وسط گرمای میدان فردوسی به مرضیه فکر کردم. که هیج وقت ندویده، آببازی نکرده، مثل سروش و سینا "خربازی" یاد نگرفته، و حالا هدیهای گرفته که هرگز قرار نیست استفاده کند. بعد به خودم و همه فکر کردم و هدیههایی که به دردمان نخورد و محبتهایی که رنج را یادآوری کرد و بازیهایی که نکردیم. ابی توی گوشم خواند: چه یأس بینهایتی ندیم من بود. توی اینستاگرام دیدم ایرج جنتی عطایی با فراموشی و ویرانی در بیمارستان است. چرا گریه نمیکنی ابر سفید آسمان تهران؟ تو هم مثل من بیهوده اینجایی.
بعد به خانم مهدوی فکر کردم. به این که او از کنار مرضیه رد نشد. فقط پوشکش را و ملحفهاش را عوض نکرد. او را به دنیای قصهها آورد، جایی که میتواند بدود و برقصد و وقتی توی عروسیش دستهگل را پرت میکند دختر دیگری آن را بقاپد تا خوشحالی دستبهدست شود و سرایت کند. به مهدویهای زندگی خودم فکر کردم، آنها که از تاریکی ردم کردهاند.
بهزاد شعری از حمید مصدق دربارهی مرگ برایم فرستاد و دربارهاش لیچار گفتیم. بعد دیگر جانم تمام شد. نشستم کنار خیابان، چشمهایم را بستم و مثل هر وقت که از بغض گلودرد میگیرم، به بابا فکر کردم. بابای مردهی عجیب، من هنوز احتمال میدهم یک بار دیگر با هم مست کنیم و هایده بخوانیم و بغلت کنم و رویینتن شوم. پس اگر پایه بودی، بیا. و لطفا برایم مدادرنگی و دفتر نقاشی و کتاب تولتز و کنیاک و کفن بیاور.
به امید دیدار.
#حمید_سلیمی
@huobot
توی مترو به مرضیه فکر کردم. توی خیابان به مرضیه فکر کردم. وسط گرمای میدان فردوسی به مرضیه فکر کردم. که هیج وقت ندویده، آببازی نکرده، مثل سروش و سینا "خربازی" یاد نگرفته، و حالا هدیهای گرفته که هرگز قرار نیست استفاده کند. بعد به خودم و همه فکر کردم و هدیههایی که به دردمان نخورد و محبتهایی که رنج را یادآوری کرد و بازیهایی که نکردیم. ابی توی گوشم خواند: چه یأس بینهایتی ندیم من بود. توی اینستاگرام دیدم ایرج جنتی عطایی با فراموشی و ویرانی در بیمارستان است. چرا گریه نمیکنی ابر سفید آسمان تهران؟ تو هم مثل من بیهوده اینجایی.
بعد به خانم مهدوی فکر کردم. به این که او از کنار مرضیه رد نشد. فقط پوشکش را و ملحفهاش را عوض نکرد. او را به دنیای قصهها آورد، جایی که میتواند بدود و برقصد و وقتی توی عروسیش دستهگل را پرت میکند دختر دیگری آن را بقاپد تا خوشحالی دستبهدست شود و سرایت کند. به مهدویهای زندگی خودم فکر کردم، آنها که از تاریکی ردم کردهاند.
بهزاد شعری از حمید مصدق دربارهی مرگ برایم فرستاد و دربارهاش لیچار گفتیم. بعد دیگر جانم تمام شد. نشستم کنار خیابان، چشمهایم را بستم و مثل هر وقت که از بغض گلودرد میگیرم، به بابا فکر کردم. بابای مردهی عجیب، من هنوز احتمال میدهم یک بار دیگر با هم مست کنیم و هایده بخوانیم و بغلت کنم و رویینتن شوم. پس اگر پایه بودی، بیا. و لطفا برایم مدادرنگی و دفتر نقاشی و کتاب تولتز و کنیاک و کفن بیاور.
به امید دیدار.
#حمید_سلیمی
@huobot
💔2
❤3
God Serengeti
#God_Serengeti
خدا : سرنگتی
#خدا_سرنگتی
📌زبان اصلی
📌دوبله فارسی
فیلم کوتاه
مستند کوتاه
@huobot
#God_Serengeti
خدا : سرنگتی
#خدا_سرنگتی
📌زبان اصلی
📌دوبله فارسی
فیلم کوتاه
مستند کوتاه
@huobot
🙏1
چنان گریستم که هرگز در تمام عمرم نگریسته بودم. در میان گریه گفتم: آنها نمیگذارند. نمیتوانم آدم خوبی باشم.
👤داستایفسکی
@huonot
👤داستایفسکی
@huonot
💔3
Sazo Avaz Bidad ~ Music-Fa.Com
MohammadReza Shajaryan ~ Music-Fa.Com
صد هزاران گل شکفت و بانگ مرغی برنخاست…
عندلیبان را چه پیش آمد؛ هزاران را چه شد
یاران را چه شد...
@huobot
عندلیبان را چه پیش آمد؛ هزاران را چه شد
یاران را چه شد...
@huobot
❤6
هُبوط(دردِ بودن)
خدای سرنگتی God: Serengeti 2017 دوبله فارسی 🤖 @huonot #فیلم
ما لُعْبَتِکانیم و فلک لُعبَتباز،
از روی حقیقتی نه از روی مَجاز؛
یکچند درین بساط بازی کردیم،
رفتیم به صندوقِ عدم یکیک باز!
✍حکیم عمر خیام
@huobot
از روی حقیقتی نه از روی مَجاز؛
یکچند درین بساط بازی کردیم،
رفتیم به صندوقِ عدم یکیک باز!
✍حکیم عمر خیام
@huobot
❤5
به نظرم هرآدمی محتاج تجربهی عاشق شدنه. میدونم شاید هزارتا زخم ازش برامون بمونه؛ ولی اون لحظههایی که تجربه میکنیم، اون ذوق، اون تپش قلب،
انگار برای همیشه تو ذهنت حک میکنن که انسان، قابلیت تجربهی چه حسهای جادویی و بکری رو داره.
@huobot
انگار برای همیشه تو ذهنت حک میکنن که انسان، قابلیت تجربهی چه حسهای جادویی و بکری رو داره.
@huobot
💔2👍1
Suicide Note °
Jurrivh
حالا حس میکنم،
روی لبه پرتگاه این دنیا ایستادهام؛
یک لایه دیگر غم روی من بنشیند،
سقوط خواهم کرد...
@huobot
وشب بخیر
و عاقبتمان
روی لبه پرتگاه این دنیا ایستادهام؛
یک لایه دیگر غم روی من بنشیند،
سقوط خواهم کرد...
@huobot
وشب بخیر
و عاقبتمان
❤1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
رنج، همیشه هست. اما ما یاد گرفتهایم که گاهی نادیدهاش بگیریم. روزهایی هست که میخندیم، اما در همان لحظه، یک جای دل، یک گوشهی ذهن، زخمی هست که آرام میسوزد، خاطرهای هست که هنوز نیش میزند. ما اما تصمیم میگیریم که آن را پس بزنیم، تا غرق نشویم در تاریکی.
این یعنی زندگی—که رنج را بشناسیم، اما اجازه ندهیم تمام وجودمان را تسخیر کند. که بپذیریم زخمها همیشه هستند، اما قرار نیست همیشگی باشند. و در نهایت، ما همان آدمهایی هستیم که در دل درد، شادی را پیدا میکنند و در دل شب، هنوز به طلوع ایمان دارند.
•سروش صحت
@huobot
این یعنی زندگی—که رنج را بشناسیم، اما اجازه ندهیم تمام وجودمان را تسخیر کند. که بپذیریم زخمها همیشه هستند، اما قرار نیست همیشگی باشند. و در نهایت، ما همان آدمهایی هستیم که در دل درد، شادی را پیدا میکنند و در دل شب، هنوز به طلوع ایمان دارند.
•سروش صحت
@huobot
❤1
هر زمانی مخصوصا شبها تلویزیون رو روشن کنید. از شبکه یک تا بالا. یک برنامه سرگرمکننده نداره. هر شبکه ای میزنی دو تا نشستن روبروی هم سالاد کلمات نامفهوم و تکراری تو صورت مخاطب پرت میکنند.
چقدر دردناکه که همچین ظرفیت بالایی داره اینجوری هدر میره. کاش تلویزیون برفک پخش میکرد اما اینطوری نمیشد.
💬امیرعلی صفا
@huobot
چقدر دردناکه که همچین ظرفیت بالایی داره اینجوری هدر میره. کاش تلویزیون برفک پخش میکرد اما اینطوری نمیشد.
💬امیرعلی صفا
@huobot
👍2
⬇️خبات امینی سومین مدافع محیط زیست آتشسوزی آبیدر آسمانی شد
خبات امینی یکی دیگر از فعالین زیستمحیطی که روز پنجشنبه هفته گذشته حین کنترل و مهار آتشسوزی ارتفاعات ئاویهر (آبیدر) شهر سنندج دچار سوختگی شدید شده بود، دقایقی پیش بر اثر شدت جراحات در بیمارستان کوثر سنندج جان خود را از دست داد.
⬇️استاندار کردستان در پی درگذشت جهادگران حوزه محیط زیست؛ مرحومان؛ حمید مرادی، چیاکو یوسفی نژاد و خبات امینی، که در جریان اطفای حریق کوه آبیدر جان خود را از دست دادند ۲ روز عزای عمومی اعلام کرد.
@huobot
خبات امینی یکی دیگر از فعالین زیستمحیطی که روز پنجشنبه هفته گذشته حین کنترل و مهار آتشسوزی ارتفاعات ئاویهر (آبیدر) شهر سنندج دچار سوختگی شدید شده بود، دقایقی پیش بر اثر شدت جراحات در بیمارستان کوثر سنندج جان خود را از دست داد.
⬇️استاندار کردستان در پی درگذشت جهادگران حوزه محیط زیست؛ مرحومان؛ حمید مرادی، چیاکو یوسفی نژاد و خبات امینی، که در جریان اطفای حریق کوه آبیدر جان خود را از دست دادند ۲ روز عزای عمومی اعلام کرد.
@huobot
🕊2
این خبر برای من خیلی خوشحالکننده بود
دکتر رکسانا مهران، متخصص قلب ایرانی، به عنوان رییس انجمن قلب آمریکا انتخاب شده
President of the American College of Cardiology !
دوستان پزشک اهمییت گایدلاین های انجمن ACC
رو میدونن چیزی که تمام دنیا ازش پیروی میکنه.
@huobot
دکتر رکسانا مهران، متخصص قلب ایرانی، به عنوان رییس انجمن قلب آمریکا انتخاب شده
President of the American College of Cardiology !
دوستان پزشک اهمییت گایدلاین های انجمن ACC
رو میدونن چیزی که تمام دنیا ازش پیروی میکنه.
@huobot
👏4
از آدمهای با حوصله و بااشتیاق خوشم میآد. اونایی که حوصلهی زندگی رو دارن، وقتی به چیزی علاقهمند میشن، پیگیر اونن و برای باورهاشون میجنگن.
@huobot
@huobot