زاگرس در گذر زمان🌏🌲🦋
258 subscribers
811 photos
299 videos
2 files
1.34K links
معرفی مختصر از تاریخ وجغرافیای طبیعی وانسانی دیار زاگرس
ارتباط با مدیرکانال@hadinourmalkiy
اگر موردپسندتان قرار گرفت به دیگران معرفی کنید🦋🌲🌏
🌏zagros in the course of history
Download Telegram
زاگرس در گذر زمان🌏🌲🦋
باد ابرها رابرد (شرح زندگی کرمی لرستانی " یاغی - فلاحی ) نویسنده : مسعود یوسفی ویرایش و نگارش : هادی نورملکی چاپ اول سال ۱۳۸۱ انتشارات افلاک ص۴ ۹-۲-۱۴۰۳ فرجام او را همراه با سرودهایی که در حافظه قومی مردمان لر ثبت است روایت می کند . روایت آقای مسعود…
باد ابرها رابرد
(شرح زندگی
کرمی لرستانی " یاغی - فلاحی )
نویسنده : مسعود یوسفی
ویرایش و نگارش : هادی نورملکی
چاپ اول
سال ۱۳۸۱
انتشارات افلاک
ص۹
۱۵-۲-۱۴۰۳

فرهنگی و هنری - ادبی قرار گرفته است. از نگاهی دیگر بعضی از
«شخصیت ها و زندگی آنها در هاله ای از ابهام قرار دارند چرا که
شناخت و اطلاعاتی که ما از آنها داریم در سایه روشن است - از
جمله نبودن منابع اطلاعاتی و اسناد و مدارکی که پرده از بعضی ابهامات بردارد و بعضی ناگفته ها را بر ملا کند - به هر حال باید تلاش کرد تا زوایای پنهان و آشکار این ابهامات کشف شود و در این صورت است که تا حدودی ذهنیت بعضی از مردم راجع به شخصتیها واقع بینانه تر شود تا شخصیتها را آنگونه که بوده اند بشناسند در حالیکه ابهامات منجر به قرائتها و برداشتهای متفاوتی از زندگی آنها
شده و گاه منجر به سوء تعبیر خواهد شد و بعد هم در بستر فرهنگمردم چنان شایعه سازی میشود که از اصل هویت واقعی خود دور می شوند.
این چنین است که کرمی» جوان» برومندی که بر علیه نظم موجود میشورد و بعدها در بستر باورها و احساس مردم تبدیل به افسانه یک جوان کشاورز شورشگر میشود
.#زاگرس_در_گذر_زمان
https://t.me/httphistoryzagros
زاگرس در گذر زمان🌏🌲🦋
سنجاق مفرغی لرستان سده هفتم و هشتم ق.م.
دسته خنجر مفرغی لرستان سده هفتم و هشتم ق.م.

موزه بريتانيا.
زاگرس در گذر زمان🌏🌲🦋
طلسم مفرغی لرستان سده هشتم و نهم ق.م.
طلسم مفرغی لرستان سده هشتم و نهم ق.م.
عکسی بسیارنایاب وقدیمی از صحنه اعدام شهید راه آزادی حسین اعظم الدوله زنگنه وپسرش حیدر اعظم الدوله زنگنه،به فرمان سالارالدوله برادرمحمد علی شاه قاجار
#زاگرس_در_گذر_زمان
https://t.me/httphistoryzagros
مقایسه ماجرای بهمن در شاهنامه فردوسی و بهمن و فرامرز لکی
علی نوری
بهنوش رحیمی هرسینی
قسمت اول
۱۵-۲-۱۴۰۳

چکیده

داستان بهمن پسر اسفندیار در شاهنامه فردوسی با وجود استقلال ظاهری روایتی مستقل شمرده نمی شود و در حقیقت جزوی از روایت اصلی رستم و اسفندیار است. این داستان به صورت مستقل هم موضوع بهمن نامه» سروده ایرانشاه بن ابی الخیر و هم دستماية منظومة لكي بهمن و فرامرز سروده نو شاد ابوالوفایی شاعر شهیر لکی سرا، در عصر صفوی قرار گرفته است. ماجرای بهمن در شاهنامه داستانی مختصر است. در این داستان، پس از به پادشاهی نشستن بهمن به کین جویی او از خاندان رستم پرداخته شده است. همچنین به بر تخت نشستن بهمن لشکرکشی او به سیستان (به کین اسفندیار) اسارت زال و به جنگ فرامرز نیز اشاره های مختصری شده است و در نهایت به ازدواج بهمن است وبا همای و مرگ او می انجامد. روایت لکی بهمن و فرامرز تراژدی ای دردناک و جانبدارانه از مرگ مظلومانه فرامرز است. این منظومه با شرح دلاوریهای فرامرز شروع می شود. به
#زاگرس_در_گذر_زمان
https://t.me/httphistoryzagros
زاگرس در گذر زمان🌏🌲🦋
مقایسه ماجرای بهمن در شاهنامه فردوسی و بهمن و فرامرز لکی علی نوری بهنوش رحیمی هرسینی قسمت اول ۱۵-۲-۱۴۰۳ چکیده داستان بهمن پسر اسفندیار در شاهنامه فردوسی با وجود استقلال ظاهری روایتی مستقل شمرده نمی شود و در حقیقت جزوی از روایت اصلی رستم و اسفندیار است.…
مقایسه ماجرای بهمن در شاهنامه فردوسی و بهمن و فرامرز لکی
علی نوری
بهنوش رحیمی هرسینی
قسمت دوم
۱۵-۲-۱۴۰۳
شرح جنگ نابرابر بهمن با او می پردازد و پس از شرح مرگ سوزناک او داستان انتقام آذربرزین را با بیانی زیبا و اثرگذار به تصویر میکشد. در این مقاله بر آنیم تا وجوه اشتراک و اختلاف دو روایت را بررسی و مقایسه کنیم و میزان اثر پذیری نوشاد از فردوسی و نیز درجه استقلال او را نشان دهیم و سرانجام ویژگیهای خاص منظومه بهمن و فرامرز نوشاد را بنمایانیم در مجموع اختلافات بهمن و فرامرز لکی با روایت فردوسی در شاهنامه به مراتب بیشتر از اشتراکات آن دو است. همچنین بهمن و فرامرز ویژگی های
منحصر به فردی دارند.
واژه های کلیدی بهمن و فرامرز آذربرزین شعر لکی نوشاد ابوالوفایی، شاهنامه
۱ مقدمه
شاهنامه فردوسی یکی از آثار منحصر به فرد جهانی است که ریشه در اعصار کهن و اساطیر قوم ایرانی دارد ماخذ اصلی فردوسی در سرایش افرش شاهنامه ابو منصوری فردوسی، ۱۳۸۶ ۱۱/۱-۱۲) و به واسطه آن روایتهای کهن و نیز قصه ها و حکایت هایی بوده است که مردم دلاوریهای پهلوانان و قهرمانان ایرانی و عشق آنان به میهن و سرافرازی اش را سینه به سینه از نیاکان خود به یاد داشته اند. فردوسی بر تمامی این فرهنگ افتخار آمیز جامه زیبا و آراسته پوشانید و در هنگامه ای که بیگانگان بر فرهنگ و زبان ایرانیان تعرض و هجوم آوردند شاهنامه را سرود ذهن خلاق و صاف و روشن مردم و اشتیاق ژرف و فراگیر آنان به شاهنامه و داستانهای آن، سبب شد که به سلیقه خود شاهنامه را دیگر بار به زبانی ساده و بیشتر به روایات شفاهی باز آفرینند. این باز آفرینی هزار سال سینه به سینه به درازا کشید تا در روزگاران بعد، گردآورندگانی آنها را به شکل مکتوب در آوردند. انجوی شیرازی از جمله محققانی است که این قصه ها و حکایت ها را مکتوب کرده و از گزند فراموشی رهانیده است. بخشی از این کتاب شامل طومارهای بیژن و منیژه و داستان سیاوش و طومار دار جنگه است (وکیلیان، ۱۳۸۷: ۲۲۸)
باید گفت این روایت های شفاهی و مردمی که متأثر از شاهنامه پدید آمده داستانهایی درباره شخصیتهای شاهنامه و گزارشهایی تغییر یافته و عامه پسند از داستانهای حماسه ملی ایران است که در شهرها و روستاها و میان طوایف و اقوام مختلف ایران رایج است و به صورت زبانی و سینه به سینه منتقل می شود. این گونه روایات گرچه به دلیل ویژگی شفاهی بودن با طومارهای نقالی و داستان پردازی های ارتجالی نقالان مشابهاتی دارد از نظر مفهومی و اصطلاحی دقیقاً با داستانهای تقالی یکی نیست زیرا در مقایسه با هنر فن نقالی هم جنبة شفاهي و عاميانه بیشتری دارد و هم عمدتاً برای بازگویی در جمع ساخته نشده و در واقع حوزه نقل
و روایت آن محدودتر - معمولاً قومی یا منطقه ای است (آیدنلو: ۱۳۸۷: ۷۲-۷۸) نوشاد ابوالوفایی شاعر چیره دست و شهیر لک از جمله کسانی است که به باز سرایی داستانهای شاهنامه به زبان لکی پرداخته است. نوشاد در زمان نادرشاه افشار می زیسته است. وی از سادات طایفه ابوالوفا در بخش طرهان بوده که به فارسی و لکی شعر می سروده است. بهمن و فرامرز لکی منظومه ای است در روایت و توصیف جنگ بهمن و فرامرز که از این شاعر لک زبان باقی مانده است. (دارجنگه )نیز از آثار مشهور اوست (غضفری، ۱۳۷۸ ۵۷ )که علاوه بر غرب کشور در جاهای دیگر نیز شناخته شده و در بین بزرگان ادبی کشور شهرت بسیاری دارد. این مقاله به مقایسه روايت لكي داستان بهمن، یعنی منظومه بهمن و فرامرز نوشاد با داستان بهمن در شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی می پردازد.

۲ بیان مسئله

جامع علوم الثاني حضور و نفوذ دائم و مسلط شاهنامه فردوسی در میان توده مردم مناطق مختلف ایران زمین ضمن تأثیر قاطع و دیرپایی که بر حفظ وحدت و هویت یگانه ایرانی با همه گستردگی سرزمین و تعدد اقوام و قبایل داشت هم سبب سروده شدن آثار ارزنده مستقلی مانند گرشاسب نامه بهمن نامه فرامرزنامه با نو گشب نامه و .... و هم منشأ پدید آمدن سلسله ای از روایتهای شفاهی و طومارهای نقالی مانا و اثرگذار در سراسرایران شد. همچنین سرچشمه سرایش شاهنامه های لکی و کردی و برخی داستانهای حماسی مستقل مانند بهمن و فرامرز و رستم و سهراب در غرب کشور شد. سؤال اصلی تحقیق حاضر این است که منظومه حماسی بهمن و فرامرز نوشاد ابوالوفایی تا چه حد متأثر از شاهنامه بوده و در چه مواردی از آن دور شده و ویژگی های خاص یافته است؟ در این زمینه چنین پرسشهایی به ذهن می رسد .۱ منظومه بهمن و فرامرز چه اشتراکات و تفاوتهایی با داستان بهمن شاهنامه دارد؟ ۲ فرهنگ و آداب مردم لک تا چه حد در بازآفرینی این داستان تأثیر داشته است؟ ۳ ویژگیهای خاص روایت لکی

کدام اند و چه عواملی باعث ایجاد این مختصه ها شده است؟

هدف ضرورت و روش پژوهش بررسی روایتهای مختلف داستانهای شاهنامه در هر قوم و نژادی در عین اینکه یگانگی هویتی
#زاگرس_در_گذر_زمان
https://t.me/httphistoryzagros
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کردستان
بهترین جاد ه های کردستان در یک قاب زیبا
#زاگرس_در_گذر_زمان
https://t.me/httphistoryzagros
زاگرس در گذر زمان🌏🌲🦋
مقایسه ماجرای بهمن در شاهنامه فردوسی و بهمن و فرامرز لکی علی نوری بهنوش رحیمی هرسینی قسمت دوم ۱۵-۲-۱۴۰۳ شرح جنگ نابرابر بهمن با او می پردازد و پس از شرح مرگ سوزناک او داستان انتقام آذربرزین را با بیانی زیبا و اثرگذار به تصویر میکشد. در این مقاله بر آنیم…
مقایسه ماجرای بهمن در شاهنامه فردوسی و بهمن و فرامرز لکی
علی نوری
بهنوش رحیمی هرسینی
قسمت سوم
۱۶-۲-۱۴۰۳

این اقوام را میرساند در هر زمانی ما را متوجه اختلافات سبکی زبانی فرهنگی و فکری آنها میسازد. اختلاف نگرشها و فرهنگها مسیر داست داستانها را به سمتی میکشاند که با عقاید تعصبات و احساسات هر قومیتی سازگارتر است. تفاوت زمانی روایت ها با اصل داستان تغییر و تطور اندیشه و نوع زندگی ملیت ایرانی را در ادوار مختلف ترسیم میکند و اطلاعات فراوانی درباره مردم شناسی زبان شناسی جامعه شناسی تاریخ و ادبیات این مرز و بوم در اختیار پژوهشگران قرار میدهد. این تحقیق به روش مقابله ای و تطبیقی انجام شده است. نگارندگان بر آناند منظومه بهمن و فرامرز لکی را با روایت فردوسی در شاهنامه مقابله و تطبیق دهند اختلاف ها و شباهت ها را مشخص نمایند و در نهایت به نقد و تحلیل مطالب بپردازند.
۴ پیشینه پژوهش
در تحقیقات اندکی به موضوع پژوهش حاضر اشاره شده است که از جمله میتوان به
این موارد اشاره کرد

علی عباس رضایی نورآبادی در مقاله مقایسه رستم و سهراب لکی با رستم و سهراب شاهنامه به مقایسه رستم
#زاگرس_در_گذر_زمان
https://t.me/httphistoryzagros
زاگرس در گذر زمان🌏🌲🦋
مقایسه ماجرای بهمن در شاهنامه فردوسی و بهمن و فرامرز لکی علی نوری بهنوش رحیمی هرسینی قسمت سوم ۱۶-۲-۱۴۰۳ این اقوام را میرساند در هر زمانی ما را متوجه اختلافات سبکی زبانی فرهنگی و فکری آنها میسازد. اختلاف نگرشها و فرهنگها مسیر داست داستانها را به سمتی میکشاند…
مقایسه ماجرای بهمن در شاهنامه فردوسی و بهمن و فرامرز لکی
علی نوری
بهنوش رحیمی هرسینی
قسمت چهارم
۱۷-۲-۱۴۰۳

و سهراب لکی با شاهنامه فردوسی پرداخته است. وی مهمترین موارد اختلاف منظومه لکی با شاهنامه را در نکته های
اعتقادی آن می داند.

رویا همایون فر پایان نامه بررسی شاهنامه لکی
حسام خوش کلام پایان نامه تأثیر شاهنامه فردوسی بر شاهنامه لکی (۱۳۹۲) به
راهنمایی علی نوری در دانشگاه پیام نور کرج اعظم دهقانی پایان نامه حماسه های لرستان (۱۳۹۱) به راهنمایی علی نوری در
دانشگاه آزاد واحد خرم آباد؛
مهدی اسدی مقاله مقایسه بهمن نامه ایرانشاه بن ابی الخیر با داستان بهمن در
شاهنامه ...
با این حال چنان که اشاره شد برای نخستین بار است که بهمن و فرامرز لکی با داستان
بهمن در شاهنامه مقایسه میشود.

۵ چارچوب نظری

۵-۱ خلاصه داستان بهمن و فرامرز لکی

منظومه چنین آغاز میشود که بهمن سپاهیان را جمع میکند و قتل اسفندیار به دست رستم را به آنها یادآوری میکند آنگاه کینه جویی خود از فرامرز را مطرح می کند. سپاهیان همه از مردانگی و قدرت فرامرز میگویند و او را از جنگ بر حذر می دارند و نیز دلاوری های آذر برزین پسر فرامرز را به وی گوشزد میکنند؛ اما بهمن نمی پذیرد و در نهایت سپاه سر در فرمان شاه میگذارد بهمن نامه ای به فرامرز می نویسد و به او خبر می دهد که برای کینه جویی اسفندیار به سیستان می آید جنگ در می گیرد. سپاه فرامرز تار و مار و فرامرز کشته میشود بهمن جسد فرامرز را تازیانه میزند و به دار میکشد
و به خواست جاماسب جسد فرامرز را پایین می آورد و در دخمه می گذارد. بهمن دختران رستم را دستگیر و همراه زال به قفس می اندازد و به حیله آذربرزین را اسیر می کند. وقتی بهمن به گورگاه اجداد رستم میرود خوابی می بیند و در اثر آن خواب دگرگون می شود؛ در نتیجه زال و دختران رستم را آزاد میکند. زال از او می خواهد چهل شب مهمانش باشد بهمن می پذیرد؛ اما آذربرزین را در بند نگه می دارد که مبادا انتقام
فرامرز را بگیرد.
بهمن آذربرزین را با لشکری به سپهسالاری جمهور به مازندران می فرستد تا او را در قلعه سازی زندانی کنند. شخصی به نام رستم تبردار که از نوادگان رستم است. او را نجات میدهد. بهمن از ماجرا با خبر میشود و با سپاه خود به مازندران می آید. آذربرزین با شاهی به نام یزداد متحد می شود و دختر او را به زنی می گیرد. بهمن به دسیسه رستم بن نور را اسیر میکند و آذربرزین با یک حمله او را نجات می دهد. سرانجام آذر برزین با تمام متحدانش به سپاه بهمن حمله میکند و سپاه او را درهم می شکند. بهمن به اشارت جاماسب به خدمت زال می رود و او را شفیع خود می کند. آذربرزین با وساطت زال از قتل بهمن میگذرد. آذر برزین شاه ایران میشود و هنوز شش ماه از پادشاهی بهمن وزیر او نگذشته است که ازدهایی ظاهر میشود و زمین و زمان را با آتش دهانش می سوزاند جعبه ای می سازند و بهمن داخل آن می رود تا پس از بلعیده شدن بتواند گلوی ازدها را بدرد بهمن توان این کار را ندارد. آذربرزین با یک تیر بهمن و اژدها را با هم می زند. بهمن را به قصاص خون پدر و ازدها را به قصاص
بهمن می کشد.

۵-۲ داستان بهمن در شاهنامه

بهمن بعد از اینکه بر تخت پادشاهی مینشیند سپاهیانش را گرد می آورد و به یاد آنها می آورد که چگونه اسفندیار و دو پسرش نوش آذر و مهرنوش در سیستان کشته شدند و یادآوری می کند که همه جنگهایی که در ادوار گذشته رخ داده، از سر کین جوییبوده است و حالا او نیز کین اسفندیار را از فرامرز میخواهد همه سپاه سر در طاعت بهمن می نهند و او را داناتر از همه به اتفاقات گذشته میدانند بهمن به سیستان لشکر میکشد. نامه ای برای زال میفرستد و مرگ اسفندیار را به او یادآوری می کند. زال در پاسخ مرگ اسفندیار را سرنوشت او میداند و نیکیهای رستم و سام را در حق کیانیان یادآوری می کند و به او وعده میدهد که تمام داراییهای خاندان رستم را به او ببخشد تا جنگ رخ ندهد؛ اما بهمن نمی پذیرد و وارد شهر میشود زال بدون سلاح به پیشواز او می رود. بهمن خشمگین میشود زال را به بند میکشد و سیستان را تاراج می کند. هنگام حمله بهمن به سیستان فرامرز در مرز بست است. او نیز وقتی از اسارت زال خبردار می شود با سپاهیانش به جنگ بهمن میرود. سه شبانه روز دو سپاه با هم می جنگند و از کشته پشته میسازند در روز چهارم بادی مخالف به سمت سپاه فرامرز می وزد و همه جا تیره و تار میشود بهمن از فرصت استفاده میکند و سپاه فرامرز را تارومار میکند در نهایت گروه اندکی از یاران فرامرز در مقابل سپاه بهمن قرار می گیرد. فرامرز اسیر و زنده به شکل واژگون به دار آویخته سپس به امر بهمن تیرباران میشود. پس از قتل فرامرز پشوتن از بهمن میخواهد که زال را آزاد کند. بهمن پس از آزاد کردن زال سیستان را ترک میکند. در ادامه بهمن با همای ازدواج میکند و پس از شش ماه

#زاگرس_در_گذر_زمان
https://t.me/httphistoryzagros
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بهشت کردستان

🔹طبیعت زیبای گردشگری روستای روار

#کردستان

#زاگرس_در_گذر_زمان

https://t.me/httphistoryzagros
زاگرس در گذر زمان🌏🌲🦋
بگرو معرفی نامه  از روستا سید ناصرالدین  شهرستان دهلران منبع کتاب سیمای تاریخی و اجتماعی روستای سید ناصرالدین مولف: سید محمد حسین موسوی چاپ: اول  سال ۱۳۹۱ انتشارات زانا ویرایش و نگارش : هادی نورملکی قسمت ششم ۱۰-۲-۱۴۰۳ ص ۲۱ رنگ آن خواص دارویی برای درمان…
بگرو
معرفی نامه  از روستا سید ناصرالدین  شهرستان دهلران
منبع کتاب سیمای تاریخی و اجتماعی روستای سید ناصرالدین
مولف: سید محمد حسین موسوی
چاپ: اول  سال ۱۳۹۱
انتشارات زانا
ویرایش و نگارش : هادی نورملکی
قسمت پنجم
۱۷-۲-۱۴۰۳
ص۲۳

پسوند «صید» هم روی آنها گذاشته میشد که معروف ترین آنها صید محمد» و «صید آقا» بودند. هنگامی که پسر عموهای ما از روستا به شهر می آمدند معمولاً گوشت شکار با خود به سوغات می آوردند. همین شکارهای بی رویه تقریباً نسل این حیوانات را در این منطقه از بین برده است. حيوانات وحشی همانند گرگ ،روباه، شغال ،گراز ،مار و خرگوش هم در مناطق زیاد وجود دارد که به نوعی برای مردم مزاحمت ایجاد میکنند پرندگان وحشی مخصوصاً
بهار زیاد وجود دارند؛ مانند کلاغ دارکوب جغد سار ، قمری، عقاب، گنجشک بلدرچین شانه به سر انواع کبوتر، کبک و تیهو
در کوه سر میدان،اخیراً تعدادی پلنگ دیده شده است که در سال ۱۳۸۱ متاسفانه یک قلاده از آنها توسط یکی از دام داران محلی کشته شد. قضیه از این قرار بود که تعدادی از دام داران متوجه می شوند که هرچند روز یکی

#زاگرس_در_گذر_زمان
https://t.me/httphistoryzagros
آبان ۱۴۰۲
🔸روستای زیبای هجیج،
هماغوشی دلفریب کوه و آب و درخت
#زاگرس_در_گذر_زمان
https://t.me/httphistoryzagros
زاگرس در گذر زمان🌏🌲🦋
🔹زندگینامه سنجرخان وزیری 👈 بخش ۱۲ مایی خان در جواب به او حرفی نداشت و پس از تحویل تفنگ به جانب اسب خود که مسافتی دور از آنها در میان صخرەهای صعب ایستادە بود و به چریدن مشغول بود، قدم برداشت و در حین حرکت، به آیندە کار خود فکر کرد و فهمید با این شکست اُبهت…
🔹زندگینامه سنجـرخان وزیری

👈 بخش ۱۳

من اگر پیشنهاد او را قبول کردم به اتکای ادعای مایی خان بود و گرنه من چنین حقی نداشتم. باور نمی کردم یک کوە عظیم ادعا چنان سَبُک و آسان میدان را واگذار کند! من مایی خان را پیروز میدان دیدم که قبول کردم. حالا هم تا فرصت باقیست باید کاری کنید. بخصوص مایی خان که موجب شکست و سرشکستگی ما شد! من بر سر قول خود می مانم و هیچ کاری نمی کنم، اما شماها می توانید بروید و از او پیش بیفتید و بر سر راهش کمین کنید و کارش را یکسرە کنید! جایزە و صله و انعام اضافی نمی خوایم. می دانید من هم آدم نامَردی نیستم، اما اگر بخواهیم بر سر کار خود بمانیم و زندگی کنیم، چارەای جز اطاعت اوامر ولی نعمت خود نداریم. در غیر این صورت چارەی کار همان است که در همین محوطەی کوە از هم خداحافظی کنیم و هر کس برود پی کار خودش.
چون می دانید امان الله خان، نان مُفت به کسی نمی دهد و عَلف مجانی در آخور چهارپای بی خاصیّت کسی نمی ریزد. من منتظر جواب سریع شما هستم. اگر می خواهید بمانید و مورد موأخذە و خشم و نفرت قرار نگیرید، سریع سوار اسبهایتان شوید.
تفنگچی ها به ناچار بر کُول اسبها نشستند و آمادە شدند.
پیر ویس رو به مایی خان کرد و گفت: "تو چه می کنی پهلوان پنبه؟" (ناگهان صدای شلیک خندە از تفنگچی ها برخاست).
مایی خان در کنار اسب خود ایستادە بود، گفت: شاید تن به شکست بسپارم پیر ویس، اما مطمئن باش تَن به نامردی نمی دهم. پیر ویس رنگ به رنگ شد. مایی خان با زحمت پای در رکاب گذاشت و بر پشت اسب خود، نشست.
پیر ویس اهمیّت نداد.
مایی خان بدون خداحافظی داخل تنگه شد و از آنجا رفت.
پیر ویس رو به افراد خود کرد و گفت: اینجا جای آدمهای تَنەلَش و بی غیرت نیست،
حق دارد.
یکبار ازش خوردە چشمانش ترسیدە و دیگر توان مقابله ندارد.
بگذارید برود به جهنم!
خوشبختانه زن و بچه به همراە دارد و وقت چندانی نخواهد داشت و اگر یک ساعت هم از ما جلو باشد، ظرف بیست دقیقه از او پیشی خواهیم گرفت. من بخاطر قول و قرارم در همین جا می مانم و چشم به راە شما می شوم. سریع بروید و از بیراهەهای کنارە راە اصلی، طوری که از چشم انداز آنها دور باشید پیشی بگیرید و در میان انبوە صخرەهای مقابل رودخانه سفید سنگ کمین کنید، به محض اینکه برای عبور از رودخانه وارد آب شد، سر و سینەاش را نشانه گیری کنید و به زندگیش خاتمه بدهید، اما کاری به زن و بچەاش نداشته باشید، آنها را به سمت روستای آگاە می فرستیم. من در همین محل به انتظار شما می مانم و به هر کس که زودتر از بقیه خبر اتمام کار را برساند انعام خوبی میدهم، بروید بسلامت.
یکی از تفنگچی ها به پیر ویس گفت: تفنگ دسته کوتاە تو از نظر بُرد مسافت و قدرت تخریب، از تمام این تفنگها بهترە و اگر آنرا همراە داشتیم، شانس بیشتری پیدا می کردیم.
پیر ویس که آن تفنگ را بیش از پدر خود دوست داشت به دلیل بریدن هر بهانەای فوراً آنرا با تفنگ آن شخص تعویض کرد و گفت: دیگر اتلاف وقت جایز نیست، بروید که بیش از این دور نشوند. سواران با نَعرە و نَهیب رکاب کوبیدند و با سرعت سر در پی سنجرخان گذاشتند و رفتند.
زندەیاد عباس کمندی
#زاگرس_در_گذر_زمان
https://t.me/httphistoryzagros
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بارش برف در آبشار گنجنامه همدان ۱۴۰۲/۱۰/۲۲
#زاگرس_در_گذر_زمان
https://t.me/httphistoryzagros
معبد #آناهیتا بنای تاریخی در شهر #کنگاور در استان #کرمانشاه قرار دارد. شهرستان کنگاور در مرز استان‌های کرمانشاه و همدان است که سر راه تاریخی #هگمتانه تیسفون قرار گرفته‌است.
آناهیتا فرشته و نگهبان آب و فراوانی و زیبایی و باروری در نزد ایرانیان دارای مقام بلند و ارجمندی بوده‌است. این بنا با ۶/۴ هکتار وسعت، بر پشته صخره‌ای و مشرف به دشت کنگاور ساخته شده‌است.
بقایای این پرستشگاه باشکوه که از بزرگترین بناهای سنگی در ایران است با بنایی چهار ضلعی مستطیل شکل در اندازه‌های ۲۰۹ در ۲۴۴ متر بر فراز تخت سنگ کم ارتفاع سیلیس آتشفشانی در شهر کنگاور در استان کرمانشاه قرار دارد. قدمت این بنا به دورهٔ #اشکانی و #ساسانی نسبت داده شده؛ نشانه‌ها و واژه‌های دوره ساسانی بر روی سنگ‌ها حکاکی گردیده‌است.

قانع پیری
#زاگرس_در_گذر_زمان
https://t.me/httphistoryzagros
نمدمالی😍

🔸نمدمالی یکی از هنرهای دیرینه ایرانی و ازجمله صنایع دستی مشهور استان لرستان است که بیشتر در مناطقی که دامپروری رونق دارد ازجمله شهرهای بروجرد و خرم اباد بسیار رایج است. نمد از پشم گوسفندان ساخته می‌شود و تهیه آن دارای مراحل بسیار زمان‌بر و سختی است.

🔸نمدمالی از صنایع دستی خرم آباد به دلیل استفاده از رنگ‌های طبیعی و برخورداری از طرح‌های متنوع و زیبا زبانزد عام‌وخاص است و به عنوان سوغاتی طرفداران بسیاری دارد. کلاه‌های معروف نمدی، تن پوش، قالی‌ها، زیر‌انداز‌ها و پادری‌ها، کفش، چادر و انواع تزئینات نمدی ازجمله محصولات نمدی هستند که در سفرتان به خرم آباد می‌توانید از بازار‌های این شهر انوع مختلف آن‌ها را پیدا کرده و برای خود یا دوستانتان یادگاری بخرید.

#نمدمالی
#خرم‌آباد
#زاگرس_در_گذر_زمان
https://t.me/httphistoryzagros
زاگرس در گذر زمان🌏🌲🦋
مروری اجمالی بر کتاب کُردو کردستان نویسنده به زبان کُردی دکترزرارصدیق توفیق مترجم به زبان فارسی محمد ابراهیم محمدی ویرایش ونگارش: هادی نورملکی بالاوند انتشارات علمی کالج چاپ اول فروردین ۹۳ فصل اول ۱۳-۲-۱۴۰۳ ص ۷۱ قسمت سی و هشت بالاخره جعفر آن امیرری کرد…
مروری اجمالی بر کتاب کُردو کردستان
نویسنده به زبان کُردی دکترزرارصدیق توفیق
مترجم به زبان فارسی محمد ابراهیم محمدی
ویرایش ونگارش: هادی نورملکی بالاوند
انتشارات علمی کالج
چاپ اول فروردین ۹۳
فصل اول
۱۸-۲-۱۴۰۳
ص ۷۱
قسمت سی و نه
اختیار گرفته بودند ازبین ببرد. در یک روایت چنین آمده است که المعتضد خودش به دینور هجوم برده و حرکت کُردان را خاموش نموده
است. (مؤلف مجهول، مجمل التواريخ و القصص، ص ۳۶۷). در سال ۲۹۰ هـ / ۹۰۳ م یک نفر سرکرده ی عباسی بنام ابو سعید الخوارزمی با دستگاه خلافت اختلاف پیدا کرد و از بغداد به سمت موصل فرار کرد. بعداً یک مسئول دستگاه خلافت را در تکریت کشت و از آنجا به شهر زور فرار کرد یکی از صاحبان قدرت بنام ابن ابی الربيع الكردي در منطقه او را تأمین داد و هر دو تصمیم به یاغی بودن گرفتند، معلوم نیست این تصمیم مشترکشان تا کی دوام داشته است ولی گویا خليفه المكتفى (۲۸۹ - ۲۹۵ هـ ۹۰۲ - ۹۰۸ م) بعدها توانسته است ابوسعید را نابود سازد و یاغی گری را خاتمه دهد ولی سرنوشت ابی الربیع مشخص نیست به کجا ختم یافته است تاریخ الطبری، ۹۸/۱۰، الکامل، ۱۹۳/۶). در آغاز سال ۲۹۳ هـ ۹۰۶ م محمد پسر بلال هذبانی در ناحیه ی خازر و گردان حمیدی اکری و کُردان داسنی کوههای داسن با هماهنگی یکدیگر نهضتی را آغاز کردند علت این سرپیچی این بود که خلیفه المکتفی دستور داده بود ابوالهیجاء عبدالله بن حمدان - از قبیله ی (بنو تغلب) که یک قبیله ی عرب تبار بود والی موصل بشود به محض دست بکار شدن ابوالهیجاء بعنوان والی موصل سرپیچی و شورش آغاز
شد که نشانه ی نارضایتی مردم نسبت به آن انتصاب بود. ابو الهيجاء توان از بین بردن نهضتها را نداشت و از دستگاه خلافت تقاضای کمک سربازی نمود ولی رسیدن نیروی نظامی از بغداد یک سال طول کشید و در یک زد و خورد بر سر راه خازر هذبانیان ابوالهیجاء را شکست دادند و یکی از اقوامش بنام سیما الحمدانی کشته شد
(الكامل، ۲۰۱/۹).
محمد پسر بلال هذبانی برای محافظت خود از حمله ی لشکریان بغداد به همراه پنج هزار
خانواده ی هذبانی عقب نشینی کرد و در شهرزور و در کوه السلق در مابین شهر زور و اربیل و
آذربایجان در ناحیه ای مناسب استحکامات براه انداخت.
مصمم بودن ابوالهیجاء بر سر نابود کردن نهضت هذبانیها و رسیدن کمک سربازی که مدام از
طرف بغداد واصل میشد و محاصره ی هذبانیها در کوههای قندیل و السلق و سرمای شدید کوهستان هذبانیان را بشدت در تنگنا قرار داده بود و کار بدانجا کشید که عده ای از آنها به ناچاری به آن طرف و به آذربایجان بروند. محمد پسر بلال خود را تسلیم ابوالهیجاء کرد و در موصل تحت نظر قرار گرفت و مابقی هذبانیها در دهکده ی حزه در نزدیک اربیل سکنی داده
شدند و فقط قاتل سيما الحمدانی کشته شد.
بعد از نابود کردن نهضت هذبانیها، حمیدیها و داسنی ها ناچار به تسلیم شدند و از ابوالهیجاء
تقاضای عفو کردند او هم آنها را بخشید (الکامل، ۲۰۱/۶ - ۲۰۲).
بعد از نابود کردن نهضت سه جانبه ی هذبانی و حمیدی و داسنی پس از مدت کمی یک نهضت کوچکتر و محدود در ولایت موصل رخ داد. برخی منابع خیلی کوتاه به این قیام اشاره کرده اند و معلوم نیست علت آن چه بوده است و یا در کدام منطقه ی موصل رخ داده است فقط می گویند در سال ۲۹۵ هـ / ۹۰۸ م یک نفر گرد حاکم دور و بر موصل بوده است و سپس یک سر کرده بنام الحسین بن موسی این نهضت کوچک و محدود ولایت موصل را از بین برده است وثروت و سامان کُردان را بغارت برده است ولی رهبر این حرکت به کوهها فرار کرد و از چنگ متجاوز الحسين بن موسا بيرون رفت تاريخ الطبری، ۱۳۷/۱۰ ، القرطى، ضله تاريخ الطبری، ص
۲۵، الكامل، (۲۱۷/۲).
می شود این نهضت کوچک و محدود ولایت موصل را عکس العمل از بین بردن نهضت
وسیع عشایر و قبایل کرد و هذبانی ها دانست. در همان سال نزدیک به ده هزار کُرد در اطراف عبدالله بن ابراهيم المسمعی گرد آمده بودند چون عبد الله المسمعی بر علیه عباسیان برخاسته بود در حالیکه خودش قبلاً یکی از فرماندهان عباسی به شمار می آمد. این تجمع در دهکده ای از توابع اصفهان رخ داد و یا غیگری اعلام شد. بعد از مدتی عبدالله المسمعى با خليفه المكتفى صلح نمود و خلیفه او را بخشید و خلعتی به او داد. تاريخ الطبری، ۳۷/۱۰
صلة تاريخ الطبرى، ص ۲۵ ، العيون و الحدائق (۳۰۲/۱/۴).
د نهضت های دوره ی خلیفه المقتدر (۲۹۵ - ۳۲۰ ه ۹۰۸ - ۹۳۲م):

د نهضتهای دوره ی خلیفه المقتدر =(۲۹۵-۳۲۰-م
۹۰۸-۹۳۲م )

خليفه المقتدر درست برعکس دو خلیفه ی قبل از خودش المعتضد والمكتفى شخصيتي ضعیف و ناتوان بود آنوقت که به درجه ی خلافت نایل شد کودکی سیزده ساله بود و کارها توسط سرکردگان ترک و دارو و دسته ی دستگاه خلافت اداره میشد لذا خلیفه گری بار دیگر
دچار ضعف و فرتوتی گشت فاروق عمر - الخلافة العباسية). شکی نیست ضعف خلیفه و قدرت مرکزی در آن زمان مستقیماً
#زاگرس_در_گذر_زمان
https://t.me/httphistoryzagros